ممنوع کردن دسترسی سرمایه گذاران کوچک به ارزهای دیجیتال در سنگاپور احتمالاً کارساز نیست. دنیای ارزهای دیجیتال بدون مرز است. اکنون انگیزه بیشتری در میان تنظیمکنندههای جهانی برای تقویت مقررات در این فضا وجود دارد. و این کار را انجام خواهند داد.
یکی از بنیانگذاران Dogecoin می گوید صحبت در مورد ایلان ماسک ارزش ندارد
جکسون پالمر، یکی از بنیانگذاران Dogecoin، از بزرگترین میمکوین بازار که مانند سایه به دنبال او میآید، گله کرد.
جکسون پالمر، یکی از بنیانگذاران Dogecoin در مصاحبه اخیر با Business Insider گفت که صحبت در مورد مدیر عامل تسلا، ایلان ماسک، ارزشش را ندارد.
پالمر این میلیاردر را متهم به سوء استفاده از جوامع ارزهای دیجیتال به منظور تقویت شخصیت خود کرد.
در اواخر ماه مه، ماسک پس از اینکه پالمر مهارتهای کدنویسی غول فناوری را زیر سوال برد، با پالمر وارد یک دعوای شدید توییتری شد. در پاسخ، این میلیاردر شروع به حمله به پالمر در توییتر کرد، با این استدلال که منتقد او در واقع حتی یک خط از کد Dogecoin را ننوشته است.
پالمر مورد حمله بیشتر طرفداران ماسک قرار گرفت که شروع به دفاع تهاجمی از بت خود کردند.
هم بنیانگذار Dogecoin اختلافات عمومی خود با تاجر جنجالی را “حادثه ای نگران کننده” توصیف کرد.
مهندس سابق نرم افزار Adobe ادعا می کند که ماسک در تلاش است ارتش خود را از افراد نامناسب که “متعهد” و “بسیار پرشور” هستند بسازد.
دوج کوین در سال 2021 به دلیل توییت های مکرر ماسک در مورد میم کوین ها شهرت زیادی پیدا کرد.
رشد سریع میمکوین توجه به سازندگان آن را جلب کرد. پس از اینکه پالمر در سال 2015 جامعه ارزهای دیجیتال را ترک کرد، نمیخواست هیچ کاری با Dogecoin داشته باشد. با این حال، علیرغم تلاشهای او برای حفظ حریم شخصی و حذف همه رسانههای اجتماعی، این میمکوین همچنان مانند سایه او را دنبال میکرد.
همانطور که توسط U.Today گزارش شده است، یک شکایت 258 میلیارد دلاری، که ادعا می کند ماسک عمداً Dogecoin را به عنوان یک طرح پانزی تبلیغ کرده است، اخیراً دامنه آن گسترش یافته است.
غیرمجازها همچنان نفس میکشند / آیا بانکها به بازی «پانزی» مشغولند؟
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، هر روز تعداد زیادی از سپرده گذاران و شاکیانی که در موسسات مالی و اعتباری غیرمجاز سرمایه گذاری کرده و مالباختگان این سرمایه گذاری به حساب می آیند، از نهادهای نظارتی و حتی دولت می خواهند که برایشان کاری انجام دهد و پول از دست رفته شان را باز گرداند. اگرچه اکنون به زعم بسیاری از مقامات بانک مرکزی، توجه مردم به موسسات مالی و اعتباری غیرمجاز بسیار کمتر از قبل شده است.
همین چند روز پیش بود که پیمان قربانی، معاون اقتصادی بانک مرکزی صحبت از نقش آفرینی موسسات مالی و اعتباری غیرمجاز در برخی چرخه های معیوب پولی در کشورسخن به میان آورد و بخشی از ناکامی های برخی سیاستها را ناشی از وجود این موسسات دانست. البته او به این نکته هم اشاره کرد که با اطلاع رسانی های انجام شده و آگاهی که مردم از عملیات موسسات مالی و اعتباری غیرمجاز پیدا کرده اند، کمتر به آنها اقبال نشان می دهند؛ اما واقعیت آن است که هنوز هم این موسسات، تابلوهایشان بالا است و مورد وثوق برخی از مردم و سپرده گذاران هستند.
البته بسیاری از کارشناسان، یکی از مهم ترین این اقبال مردم به سمت موسسات مالی و اعتباری غیرمجاز را نرخ سود بالایی میدانند که در شرایط نامساعد اقتصادی، بسیاری از افرادی که محل درآمدشان همین سرمایه گذاری های خرد بانکی را اغوا می کند که به سمتشان بروند.
این رفتار با کاهش نرخ سود بانکی در ماه های اخیر بیشتر مشاهده می شود و برخی از سپرده های مدت دار بانک ها، از مسیر رشد طبیعی خود منحرف شده اند و این رقابت ناسالم موجبات ریسکی تر شدن فعالیت بانک ها را برای به دست آوردن سود پدید می آورد. هر چند اگر ریسک بالایی داشته باشد.
در واقع موسسات مالی غیرمجاز و متاسفانه برخی بانکها می دانند که تنها در صورتی توان ادامه حیات و بازپرداخت سود سپرده های قبلی را دارند که با جذب سپرده های جدید حجم کل سپرده های خود را افزایش داده و از محل اصل سپرده های جدید سود سپرده های قبلی را بازپرداخت کنند. روشی که در ادبیات اقتصادی به نام پانزی شناخته می شود.
بر این اساس، در شرایط عادی، پیشنهاد سود بالاتر الزاماً منجر به جذب سپرده های بیشتر نمی شود زیرا ارائه سود بالاتر نشانه ای است از آنکه آن موسسه مالی در شرف ورشکستگی است. بازی پانزی، یک عملیات سرمایه گذاری کلاهبردارانه است که در آن، به سرمایه گذاران سودهایی برگردانده می شود که از بهره های متعارف بالاترند. البته این سود از پول سرمایه گذاران بعدی تامین می شود و کمپانی یا فرد دریافت کننده سرمایه نیازی به انجام کار اقتصادی با پول دریافتی ندارد. نام این ترفند از نام چارلز پانزی گرفته شده است.
ترفند پانزی معمولاً سرمایه گذاران جدید را با ارائه عایدی هایی که دیگر سرمایه گذاری ها نمی توانند تضمین کنند، اغوا می کند. این عایدی ها سودهای به طور غیرعادی بالا در کوتاه مدت یا به طور غیرعادی ثابت و با دوام هستند. دائمی بودن عایدی هایی که یک ترفند پانزی تبلیغ و پرداخت می کند، نیازمند یک جریان پول همیشه درحال افزایش از جانب سرمایه گذاران است تا سیستم را درحال کار نگه دارد.
حال برخی پژوهشگران با طرح این سوال که آیا بانکها به بازی پانزی مشغولاند؟ تلاش دارند که بخشی از عملیات نامطلوب و پرریسکی که بانکها و موسسات مالی و اعتباری غیرمجاز انجام می دهند را تشریح کنند. موسسه مطالعاتی مبین در یادداشتی در این رابطه به این نکته اشاره کرده چرخه طرح پانزی که تقریباً برای همگان آشکار شده که اکنون نرخهای بالای بهرۀ سپرده در ایران از محل درآمد بانکها بدست نمیآید. در اقتصادی با تورمِ شدیداً کاهشیافته و نرخ رشد محدود در بخشهای غیرنفتی، آنچه مایۀ حیرت است، وجود نرخهای بهرۀ 20 تا 30 درصدی است، نه غیرقابلپرداختبودن آن از درون اقتصاد.
در واقع، درآمد بانکها از محل دریافت بهرۀ تسهیلات بسیار محدود است، اما بهرۀ سپردهها در حال پرداخت. این واقعیت موجب پیدایش این تصور شده که بانکها در طرف سپرده به بازی پانزی مشغولاند. یعنی بدهی خود بابت پرداخت بهرۀ سپردههای قبلی را از محل جذب سپردههای جدید میپردازند. این تصور برخاسته از عدم وقوف به چیستی پول و چگونگی خلق پول بانکی است.
در این میان باید به این نکته توجه داشت که پول نه یک «چیز» (شیء) است و نه وامدهی بانک، واسطهگری این شیء است؛ در واقع، پول (صرف نظر از درصد جزئی اسکناس) چیزی نیست جز اعداد. این اعداد با فشردن دکمه کیبورد توسط بانکداران بوجود میآیند. هر نوع پرداخت بانک به اشخاص غیربانکی (وامدهی، پرداخت بهره سپرده، پرداخت بابت هزینههای عملیاتی) به همین شیوه انجام میشود. بانکها نه وام و نه بهرۀ حسابها را از محل سپردههای دریافتی پرداخت نمیکنند. بلکه آن اعداد را رأساً خلق میکنند.
در حالت مطلوب، معادل اعداد خلق شده (یا بیش از آن) را در طرف دارایی خود به عنوان سود حاصل از داراییها شناسایی میکنند. اما اگر این بازدهی حاصل نشود، آنها همچنان قادرند به خلق پول برای پرداخت بهره ادامه دهند.
تشبیه کار بانکها به بازی پانزی این است که قادر نیست توضیح دهد سپردههای جدید، که منبع پرداخت بهرۀ سپردههای قبلی تصور میشود، دقیقاً از کجا بوجود میآیند. در واقعیت، سپردهای بوجود نمیآید مگر آنکه بانک آن را با فشردن دکمۀ کیبورد خلق کرده است.
یک کتاب هدیه کن، ۳۶ کتاب هدیه بگیر!
چالش عجیب اینروزهای فضای مجازی با عنوان «یک کتاب هدیه کن ۳۶ کتاب هدیه بگیر» بهرغم ظاهر جذابش، نگرانی بسیاری از فعالان حوزه کتاب را بهدنبال داشته است. «مهدی رشیدی اقدم»، روان درمانگر و نویسنده در یادداشتی برای ایبنا عنوان کرد: این چالش بهنوعی کتابدوستان را گرفتار چرخه یک حرکت هرمی و «تولید پانزی» کرده است.
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در اصفهان - مهدی رشیدی اقدم:چرخه طرح پانزی چند روزی است در شبکههای اجتماعی چالشی راهاندازی شده که این بار با دنیای ما کتابخوانها سر و کار دارد. چالش به این صورت عنوان شده است «ما به دنبال آدمهایی هستیم برای شرکت در یک تبادل بزرگ کتاب. » در همین جملهی آغازین متنِ اعلامیه با استفاده از روش قیاسی یعنی شروع از کلیات و پس از آن زیبا جلوه دادن این عمل با بهرهگیری چرخه طرح پانزی از جداسازی آدمهایی که میخواهند در یک اتفاق خوب شرکت کنند با آنهایی که نمیخواهند، هیجان لازم ایجاد میشود. تا اینجا همه چیز عالی به نظر میرسد و چه کاری پسندیدهتر از تبادل کتاب و حتی چه هدیهای بهتر از کتاب؟! اما در ادامه متن اعلامیهی این چالش اینطور آمده است: «تنها کاری که باید انجام دهید، این است که کتاب مورد علاقهتان را بخرید (فقط یک کتاب) و برای یک فرد ناشناس بفرستید، من آدرس آن فرد را بهطور خصوصی برای شما ارسال میکنم و شما بهطور حدودی، ۳۶ کتاب دریافت میکنید. این کتابها، کتابهای مورد علاقهی آدمهای ناشناس از سراسر دنیا هستند. اگر علاقه دارید که به ما بپیوندید کلمهی "in" را به من پیام دهید» در ادامهی متن این اعلامیه مشکلات شروع میشود، اگر از تلاشهای متن برای برانگیخته کردن هیجان افراد با جملاتی مثل: «این کتابها، کتابهای مورد علاقهی آدمهای ناشناس از سراسر دنیا هستند» و «فقط یک کتاب» گذر کنیم، نمیشود آن عدد ۳۶ را نادیده گرفت.
افراد زیادی با دیدن این عدد، علاقهمند به شرکت در چالش میشوند. من برای این عزیزان که مثل خود بنده علاقه داشتهاند و مطالعهی کتابهای بیشتر آنها را سر ذوق میآورد، چند کلامی دارم. ابتدا در مورد آن عدد ۳۶:
احتمال وقوع پدیده A در حالی که میدانیم پدیده B اتفاق افتاده، یک احتمال شرطی است. P(A\B)=P(AB)/P(B) احتمال وقوع هر پدیده تصادفی برابر است با نسبت تعداد اعضای آن پدیده به تعداد اعضای فضای نمونه. یعنی اگر شخصی ۲۰۰۰ دنبالکننده در صفحه اجتماعی خود داشته باشد و این چالش را اعلام کند، احتمال وقوع ۲۰۰۰ درخواست کتاب خواهد داشت، که با فرمول پیشامد ابتدایی حدود ۳۴۰ درخواست رخ خواهد داد. در این صورت بهخوبی مشخص میشود هرچه تعداد افرادی که دنبال کننده یک فرد هستند، بیشتر باشد کتاب بیشتری هم نصیب آن فرد میشود، زیرا نفر بعدی ملزم خواهد بود آدرس فرد قبلی را بهصورت ناشناس به شرکت کننده بعدی بدهد تا کتابها برای او ارسال شود. اینجاست که ممکن است اتفاق بدی رخ داده و عدهای شروع به سوء استفاده از تعداد بالای دنبالکنندگان خود (سهوا و یا عمدا) بکنند.
البته همانطور که پیشبینی میشد این پدیده در روزهای گذشته رخ داد و چند شعبه شهرکتاب و افرادی با تعداد بالای دنبالکننده در چالش شرکت کردند و نتیجهی آن چیزی نبود جز ارسال چند صد کتاب برای این افراد و قطع شدن چرخه انتقال در مراحل بعدی برای کسانی که دنبال کنندهی اندکی دارند.
اما بهتر است نگاهی به سرآغاز این چالش داشته باشیم که با اندکی جستوجو متوجه خواهیم شد این چالش هم مشابهی خارجی در سال ۲۰۱۸ میلادی داشته است، که پس از چند روز مشارکت گسترده مردم و رخ دادن (گره احتمالات) متوقف شده و در آگوست همان سال سایتهای خبری عنوان میکنند که این چالش توسط چند کلاهبردار ایجاد شده است. متن چالش آنها نیز عینا همان متنی است که این روزها میبینیم و بدون کوچکترین تغییری صرفا به فارسی ترجمه شده است. در سال ۲۰۱۸ مقالاتی هم در مورد این چالش نوشته شد که هر کدام از یک نظر این چالش را مورد نقد و بررسی قرار دادند. در مقاله ارائه شده در سایت «Slate» پس از آمارگیری عنوان شد: بیشترین چیزی که مردم را به چالش جذب کرد، همان عدد ۳۶ بود، که افراد زیادی هیچ شکایتی نداشتند و از خیال دریافت ۳۶ کتاب رایگان خوشحال هم بودند، بدون اینکه سوال کنند این عدد از کجا آمده است! در پایان مقاله بیان میشود که این چالش به نوعی کتابدوستان را هم گرفتار چرخه یک حرکت هرمی و تولید پانزی کرده است.
همچنین در مقاله معتبر دیگری که توسط دکتر میتال «Raghav Mittal»، مدیر ارشد گوگل، نوشته شد، بیان میشود: طرح اهدای ۱ به ۳۶ کتاب یک طرح هرمی است. این مقاله با عنوان «Why the 1 for 36 Book Exchange is massive Pyramid Scheme» به مطالب جالبی پرداخته است؛ در ابتدا ایرادت طرح را با یک مثال بسیار ساده توضیح میدهد. مثال از این قرار بود: ابتدا آلیس چالش ۱ به ۳۶ کتاب را با دوستش بابی مطرح میکند. سپس بابی به دوستان خودش یعنی کُری و دیوا اعلام میکند و آدرس آلیس را میدهد تا هر کدام یک کتاب برای او بفرستند. هر دو آنها قبول میکنند و اهدا کتاب صورت میگیرد. سپس بابی از آنها میخواهد که چالش را ادامه بدهند، اما یک مشکل جدی وجود دارد؛ دیوا هیچ دوستی بجز بابی و کری در صفحه خود ندارد و اینجاست که کار گره میخورد.
دکتر میتال در ادامه مقاله نیز با یک مدل ساده مشخص میکند که چرا طرحهای هرمی واقعیت ندارند و در مرحله سیزدهم، همانطور که در تصویر مشاهده میکنید، جمعیت قاعده چرخه طرح پانزی هرم از جمعیت کل جهان پیشی میگیرد.
اگر از این مقالات هم بگذریم، باید نگاهی به مشکلات طرح حاضر انداخت که تا به حال در جامعه ما ایجاد کرده است. در گفتوگو با یکی از اشخاصی که تعداد دنبال کننده زیادی داشت و در چالش مذکور شرکت کرده بود، اینطور عنوان شد که: تا به حال ۵۴ کتاب دریافت کرده و از آن کتابها ۲۰ عنوان تکراری و ۱۰ عنوان را قبلا مطالعه کرده بود و ارزش مادی کتب حدود ۳ میلیون تومان بوده است و شخصی دیگری دریافت ۳۶۰ کتاب به ارزش بیش از ۱۴ میلیون تومان را تایید کرد. البته هر دو فرد بسیار خوشحال از این کسب «درآمد» و نه دریافت «کتاب» بودند.
و اما سخن پایانی؛ شکی نیست برای جامعه کتابخوان و اهل مطالعه هدیهای بهتر و زیباتر از کتاب وجود ندارد، و چالشی اینچنین در صورت درست انجام شدن آن میتواند به مراکز بسیاری مانند: چاپ و نشرها، کتابفروشیهای خرد و بزرگ، ادارهی پست و. در شرایط بد اقتصادی حال حاضر سودرسانی کند و در کنار آن آغاز یک حرکت زیبا برای گسترش کتابخوانی و فرهنگ خوب اهدای کتاب شود. اما سوالهایی وجود دارد! که آیا نمیشود به همین شکل ماهیانه یک کتاب برای یکی از دوستانمان ارسال کنیم و آن فرد هم همین کار را انجام دهد؟ و البته پیش از آن بپرسیم کتاب را خوانده است یا نه؟ تا کتابهای تکراری و پرمصرفِ این روزهای بازار، کمی به حاشیه رفته و جایی برای خرید و فروش و البته مطالعه کتابهای جدید باز شود؟ آیا بهتر نیست بهجای ارسال چند صد جلد کتاب برای فردی ناشناس، به صد نفر متفاوت و به هر کدام یک کتاب هدیه دهیم؟ و البته سوالهای بیشمار اینچنین که هر فرد با فکر کردن به چالشهای امروزیِ دنیای مجازی میتواند برای خود و دیگران مطرح سازد.
کتاب بخوانیم و در مواجهه با هر پدیدهای فکر کنیم؛ حتی به خود آن کتابی که میخوانیم ساعتها و روزها فکر کنیم.
گزارشگر عرفان آیتی
تجارت ارزهای دیجیتال در سنگاپور محدودتر می شود
بر اساس گزارشها، ناظر ارشد مالی اداره پولی سنگاپور (MAS) در نظر دارد اقدامات نظارتی بیشتری را در صنعت ارزهای دیجیتال برای ایجاد حداکثر محافظت برای سرمایهگذاران اجرا کند.
این آژانس ممکن است آزمون های ریسک پذیری برای سرمایه گذارن را راهاندازی کند و استفاده از معاملات اهرمی و مارجین توسط سرمایهگذاران خرد را برای معامله ارزهای دیجیتال را کاهش دهد.
علیرغم اینکه سنگاپور قصد دارد به یکی از قطب های ارزهای دیجیتال در سراسر جهان تبدیل شود، نظارت بر اکوسیستم ارزهای دیجیتال محلی را به روشی سخت گیرانه تر از سایر کشورها نشان داده است.
طبق گزارش اخیر بلومبرگ، اداره پولی سنگاپور ممکن است سخت گیری قوانین قبلی خود را با اجرای آزمون های ریسک پذیری دو برابر کند. همچنین مایل است نحوه تعامل بخش سرمایه گذاران کوچک با بیت کوین و سایر رمزارزها را بدون منع دسترسی این گونه کاربران به بازار نظارت کند.
راوی منون، مدیرعامل اداره پولی سنگاپور گفت:
ممنوع کردن دسترسی سرمایه گذاران کوچک به ارزهای دیجیتال در سنگاپور احتمالاً کارساز نیست. دنیای ارزهای دیجیتال بدون مرز است. اکنون انگیزه بیشتری در میان تنظیمکنندههای جهانی برای تقویت مقررات در این فضا وجود دارد. و این کار را انجام خواهند داد.
این آژانس مالی بلند مرتیه سنگاپوری تا اکتبر سال جاری در مورد اصلاحات به طور علنی مشورت خواهد کرد.
برخورد قاطعانه با مجرمان سایبری
دو ماه پیش، سوپنندو موهانتی، مشاور مالی اداره پولی سنگاپور اظهار داشت که این آژانس در برخورد با مجرمان حوزه ارزهای دیجیتال سرسختانه و بدون چشم پوشی عمل خواهد کرد.
اتخاذ تدابیر اضافی پس از اتفاقاتی که در چند ماه گذشته برای شرکتهای مرتبط با ارزهای دیجیتال درسنگاپور رخ داد، یک حرکت طبیعی به نظر میرسد. در پایان ماه ژوئن، دادگاهی در جزایر ویرجین بریتانیا حکم انحلال صندوق تامینی ارزهای دیجیتال Three Arrows Capital را صادر کرد.
مدت کوتاهی پس از آن، این شرکت اعلام ورشکستگی کرد، در حالی که مدیر ارشد آن، سو ژو، شایعه شد که سنگاپور را برای فرار از عواقب قوانین محلی ترک کرده است. برخی گزارش ها حاکی از آن است که او ممکن است در حال حاضر در دبی اقامت داشته باشد.
برای مطالعه اخبار مرتبط با رمزارزها در ایران و جهان، وبلاگ و کانال خبری ما را دنبال کنید.
مدیرعامل کوین بیس می گوید در مورد کاهش قیمت بیت کوین نگران نیست
مدیر عامل کوین بیس ، براون آرمسترانگ، از کاهش قیمت بیت کوین ابراز خشنودی کرد، زیرا معتقد است کسانی را که سرمایه گذاری و حرکتی ندارند، گیج کرده است.
آرمستراگ می گوید: سقوط قیمت، فرصت پیشرفت را می دهد.
آرمسترانگ در توییت هایی که به کارکنان خود در بزرگترین صرافی و کیف پول ایالات متحده، کوین بیس ، ارسال کرده بود، چرخه قیمت بیت کوین را در سه دوره سال های 2013، 2014 و 2017 با هم مقایسه کرده و به نکاتی که بزرگان بازار در این چرخه بالا و پایین شدن قیمت عنوان کرده بودند، اشاره کرده است.
مدیر کوین بیس اظهار داشته است: پس از چند سال بررسی و مشاهده روند این چرخه، اکنون برای لذت بردن از چرخه سقوط قیمت ارزهای رمزنگاری شده بیشتر آماده ام. این اتفاق سبب خواهد شد تا افرادی که به دلایل اشتباه و غلطی وارد این عرصه شده اند، از آن خارج شوند. این امر برای ما این فرصت را محیا خواهد کرد تا در حالی که سایرین سردرگم هستند، بتوانیم پیشرفت کنیم.
بیت کوین در حال حاضر با قیمت حدود 6750 دلار معامله می شود. این در حالی است که پایین ترین قیمت آن تا حدود 6250 دلار نیز رسید که این کاهش قیمت زنگ هشداری شد برای معامله گران بازار، از این جهت که پتانسیل کاهش قیمت تا 5000 دلار نیز وجود دارد.
نظرات در مورد سرنوشت بیت کوین در آینده متفاوت است. کسانی مانند Tone Vays، که یک سرمایه گذار قدیمی در زمینه ارزهای رمزنگاری شده است، همانطور که در گزارشات قبلی گفته شد، معتقدند که قیمت بیت کوین در خوشبینانه ترین حالت به زیر 5000 دلار خواهد رسید. این نظر در تضاد با نظر اشخاصی مثل فیلیپ نان، کارشناس ارزهای رمزنگاری شده است که مکررا اعلام کرده قیمت بیت کوین به بالاتر از 60 هزار دلار تا پایان سال 2018 خواهد رسید.
آرمسترانگ در تویت خود به کارکنان کوین بیس گفت که هرگونه تحریک غیرعقلانی و بدبینی غیرمنطقی را نادیده خواهد گرفت. وی در ادامه می گوید: واقعیت همیشه در میانه روی است. با قرار گرفتن در زمان حال می توان (بررسی قیمت در روز) به قیمت صحیح پی برد.
پیش از این و در ماه گذشته Chainalysis تحقیقات جدیدی را در مورد تعداد بیت کوین استفاده شده، انجام داد. یافته های این تحقیق نشان می داد که کمتر از نیمی از تمام بیت کوین های موجود وارد بازار شده و در حال معامله است، در حالی که بیش از نیمی از آنها در کیف پول ها نگهداری می شود.
پیش از این یافته ها، Unchained Capital نتیجه گیری کرده بود که در نیمه دوم سال 2018 موج جدیدی برای نگهداری بیت کوین و عدم ورود به باراز این ارز توسط سرمایه داران بزرگ در راه است. سرمایه داران ارز خود را در کیف پول ها، تا زمانی که قیمت بیت کوین افزایش نیابد، نگه خواهند داشت. این چرخه بخشی از روندی بود که پس از افزایش قیمت ها در سال 2013 اتفاق افتاد.
دیدگاه شما