حد سود در ارزهای دیجیتال چیست؟
تعیین حد سود در ارزهای دیجیتال از مهم ترین کارهایی است که هر معامله گر پس از ورود به بازار ارزهای دیجیتال باید انجام دهد.
تریدرها، معامله گران و تمامی افرادی که در بازار کریپتوکارنسی فعالیت می کنند با اصطلاحات زیادی در این فضا آشنا شده اند. یکی از پرکاربردترین اصطلاحات حد تعیین حد سود در معاملات سود و ضرر در ارز دیجیتال است. حد سود و ضرر در واقع روشی برای مدیریت سرمایه در این بازار به شمار می رود. به کمک حد سود و ضرر می توانید زمان مناسب سرمایه گذاری را کشف کرده، پس از دستیابی به بالاترین سود دارایی خود را به فروش رسانده و یا از ضرر بیش از حد دارایی خود جلوگیری کنید.
قبل از خواندن این مقاله پیشنهاد می کنیم برای درک بهتر مفهوم حد ضرر ابتدا مقاله حد ضرر یا Stop-Loss در ارزهای دیجیتال را مطالعه فرمایید.
در ادامه می خواهیم بدانیم حد سود در ارزهای دیجیتال چیست؟
مفهوم حد سود در ارز دیجیتال (Take Profit)
در بازار ارزهای دیجیتال و دیگر بازارهای مالی لازم است با مفاهیم اساسی و استراتژی های معاملاتی به طور کامل آشنا باشید. در غیر این صورت به جای کسب سود متضرر خواهید شد. انتخاب زمان درست خروج از معاملات یکی از مهم ترین استراتژی های معاملاتی است که جدا از کسب سود برای حفظ اصل سرمایه باید در نظر بگیرید. این زمان توسط حد ضرر مشخص می گردد.
بر این اساس می توان گفت حد ضرر بیشتر مناسب معاملات کوتاه و یا میان مدت است. تریدرها به کمک حد ضرر قادر هستند اصل سرمایه ای که وارد معامله کردند را از ضرر نجات دهند. کافیست حد ضرری که مد نظرتان هست را در صرافی مورد نظر مشخص کنید. در این صورت به محض رسیدن قیمت دارایی شما به حدی که مشخص کرده اید، صرافی به صورت خودکار ارز شما را به فروش می رساند.
اما اصطلاح حد سود (Take Prefit) مربوط به زمانی است که پس از ورود به یک معامله، تعیین حد سود در معاملات زمانی که روند معامله به روش مدنظر ما طی می شود لازم است مکانی را برای خروج از معامله در نظر بگیریم. اما محلی که برای حد سود مشخص می کنیم دقیقا جایی است که احتمال می دهیم روند معامله خلاف روندی که مد نظر ماست پیش می رود و منجر به کاهش سود ما از معامله می شود.
نکته مهم: امکان بالاتر بردن حد سود تعیین حد سود در معاملات پس از پیش بینی رشد قیمت بازار وجود دارد. در این صورت شما می توانید سود بیشتری از معاملات دریافت کرده و سپس از آن خارج شوید.
آموزش تعیین حد سود در ارز دیجیتال
در صورتی که جزو آن دسته از افرادی هستید که به صورت روزانه قیمت ها را تحلیل و بررسی می کنید، برای اینکه بیشترین سود ممکن را کسب کنید لازم است تعیین حد سود در معاملات حد سود معاملات خود را مشخص نمایید. مراحل تعیین حد سود در چند گام انجام می شود. لازم است برای دستیابی به بیشترین میزان سود این مراحل را درست و به ترتیب انجام دهید.
- تعیین استراتژی معاملاتی برای حد ضرر
یکی از مهم ترین و اصلی ترین کارها برای انجام معاملات این است که استراتژی معاملاتی خود را تعیین کنید. این استراتژی مشخص می کند چه برنامه تعیین حد سود در معاملات هایی برای فروش دارید. در این صورت شما می توانید بر اساس استراتژی معاملاتی خود حد ضرر مورد نیازتان را معین کنید. - مسلط بودن به مفاهیم و ابزار تحلیل تکنیکال
علاوه بر اینکه باید از قیمت های لحظه ای ارزهای دیجیتال مختلف نظیر ترون، بیت کوین، اتریوم و. اطلاع داشته باشید، لازم است به کمک ابزارهای مخصوص و اصول تحلیل تکنیکال وضعیت بازار را پیس بینی کرده و بر اساس آن بهترین موقعیت برای خروج از معاملات را مشخص نمایید. پس از اینکه حد سود معاملات خود را مشخص نمودید لازم است به آن پای بند بمانید.
اصول کلی تعیین حد سود و ضرر
یکی از قوانین کلی درباره تعیین حد سود و ضرر این است که وقتی یک سطح حمایتی توسط قیمت شکسته می شود احتمال اینکه نزول بیشتری داشته باشد هم وجود دارد. در چنین حالتی بهترین نقطه حد ضرر جایی پایین تر از سطح حمایت است.
با این حال لازم است نکاتی را رعایت کنیم:
- با وجود اینکه استراتژی معاملاتی و درصد ریسک پذیری شما در تعیین حد ضرر تاثیرگذار است، اما با این حال حد ضرر مشخص شده نباید بیش تر از 10 درصد مبلغ خرید باشد.
- فاصله حد ضرر تا قیمت خرید نباید خیلی زیاد و یا خیلی کم باشد.
- نوسانات عادی مانند 5 درصد دامنه نوسان یک سهم که به صورت روزانه در حال تغییر است نباید منجر به فعال شدن حد ضرر شود. به بیان دیگر فاصله حد ضرر با قیمت خرید نباید خیلی کم باشد.
- تعیین حد ضرر برای معاملات کوتاه مدت با تعیین حد ضرر برای معاملات بلند مدت متفاوت خواهد بود.
- لازم است متناسب با تغییر قیمت سهم حد ضرر نیز تغییر کند. زیرا کم شدن سود هم نوعی ضرر محسوب می شود. زمانی که یک ارز دیجیتال خریداری می کنید و قیمت آن دائم رو به افزایش است لازم است متناسب با افزایش قیمت آن ارز، حد ضرر خود را نیز افزایش دهید. در چنین حالتی در صورتی که ارز مورد نظر شما در روند نزولی قرار گرفت، سودی که به دست آورده اید حفظ خواهد شد. این نوع حد ضرر را که متناسب با افزایش قیمت سهم افزایش یافته، حد ضرر متحرک می گویند.
- در صورتی که مقاومت یک سهم شکسته شد و قیمت آن در محدود بالاتر از مقاومت ثابت شد، لازم است حد ضرر را روی مقاومت شکسته شده قرار دهید.
- در خریدهای بلند مدت و یا میان مدت یک سهم، بهتر است حد ضرر را روی یک محدوده حمایتی معتبر معین کنید. (معمولا بین 10 تا 20 درصد پایین تر از قیمت خرید.)
- در معاملاتی که کوتاه مدت هستند می توانید حد ضرر را روی محدوده حمایت در موج نزولی قبلی قرار دهید. (در صورتی که در حدود 10 درصد باشد.)
- زمانی که دارایی شما به حد سود رسید با فروش آن، سود به دست آمده از زمان خرید این ارز را دریافت خواهید کرد.
- تعیین حد سود بر اساس استراتژی های معاملاتی افراد و از روش های مختلف صورت می گیرد.
بیشتر بخوانید: بلاک چین چیست؟
نسبت ریسک به ریوارد در ارز دیجیتال (Risk to Reward Ratio)
در نظر بگیرید یک ارز دیجیتال با قیمت 1000 تومان می خریم. حد ضرر آن را روی مبلغ 900 تومان و حد سود آن را روی 1200 تومان می گذاریم. در این صورت نسبت حد ضرر به حد سود ما یک به دو است. به این مفهوم که یا از این معامله 100 تومان ضرر می کنیم و یا 200 تومان سود می کنیم. به این رویداد اصطلاحا می گویند نسبت ریسک به ریوارد. در یک معامله حداقل نسبت ریسک به ریوارد باید یک به یک باشد. در اینجا یک به دو است. معاملات با نسبت ریسک به ریوارد یک به دو، یک به سه و بالاتر سود قطعا مطلوب تر هستند. بهتر است به معاملاتی که نسبت ریسک به ریوارد آنها کمتر از یک به یک است ورود نکنید.
یکی از مهم ترین کارهایی که پس از ورود به بازارهای مالی لازم است انجام دهید مشخص کردن حد سود و ضرر آن است. اکثر معامله گران معمولا زمان مناسب برای ورود به معاملات را پیدا می کنند اما به زمان مناسب خروج از معاملات اهمیتی نمی دهند. همانطور که می دانید نوسان قیمت ارزهای دیجیتال بسیار زیاد است. بنابراین در کنار مشخص نمودن حد ضرر، تعیین حد سود به شما در کسب سود بهتر در معاملات کمک زیادی خواهد کرد. حد سود در واقع نقطه ای است که تریدر بر اساس تحلیل های خود مشخص کرده بیشترین سود را از ارز مورد نظر دریافت کرده و از معامله خارج می شود. شما می توانید از طریق تحلیل تکنیکال حد سود و ضرر را مشخص نمایید.
استراتژی های حد سود و ضرر در بازار فارکس
حد سود و ضرر در بازار فارکس بسیار حائز اهمیت است. بنا براین باید به استراتژی های حد سود ضرر در بازار فارکس نیز توجه ویژهای داشته باشیم. چون یکی از علل اصلی ضرر معاملهگران بی توجهی به حد سود و ضرر و ادامه دادن معامله بر خلاف جریان و روند است.
به خاطر دارم نخستین روزهایی که بازار فارکس را شروع کرده بودم، بارها شده بودم که معاملهای انجام میدادم و به سطح سود خوبی میرسید اما پس از مدتی همان معامله را با ضرر سنگین میبستم.
حتی در بعضی مواقع آن معاملات موجب از بین رفتن حساب معاملاتیم میشد. برای من سوال بود حد سود و ضرر را در کدام رقم بگذارم که بالاترین و بهترین بازدهی را برایم به ارمغان بیاورد؟ چون کار بسیار چالش انگیزی بود و هیچگونه قاعده ثابتی نداشت.
امکان داشت زمانی که حد ضرری میگذاریم بازار همان رقم را بزند و برگردد. و یا بلعکس. در نخستین معاملاتم به یاد دارم که در روند صعودی، طلا خریده بودم. حد سود آن را ده دلار بالاتر تعیین کرده بودم.
آن معامله با سود بسته شد، اما اگر آن معامله را نمیبستم پنجاه برابر آن مبلغ سود نصیبم میشد. حسرت بزرگی بود! به این دلیل است که به نحوه قرار دادن حد سود و ضرر اهمیت میدهیم و شاگردان و دانشجویانمان را به فراگیری این اصول فرا میخوانیم.
روش سود و ضرر با توجه به حد مطلوبیت
استراتژیهای حد ضرر و سود
همان طور که پیش از این هم اشاره شد، حد سود و حد ضرر اهمیت بسیاری بالایی در معاملات شما در بازارهای مالی دارند بنابراین، لازم است که در کنار آموزش فارکس این استراتژیها را فرا بگیرید.
روش اول، حد ضرر و سود با توجه به حد مطلوبیت
نخستین روشی که معاملهگران برای تعیین حد سود و ضرر انتخاب میکنند با توجه حد مطلوبیت آنان است. برای مثال یک حساب ده هزار دلاری داریم، وارد یک پوزیشن طلا میشویم.
با خود میگوییم که اگر در این معامله پانصد دلار سود کنم کافیست و نمیخواهم بیش از دویست و پنجاه دلار ضرر کنم. این ارقام هیچ اساس تحلیلی و علمی ای ندارند، صرفا حد مطلوبیت شما هستند و شما اینگونه دوست دارید؛ یا امکان دارد در یک معاملهای نفت خریداری کرده و قصد داشته باشید در این معامله هزار دلار ضرر کنید و هزار دلار هم سود کنید.
این یکی هم بدون هیچ تحلیلی است. به صورت کلی برای فعالیت در بازار های مالی باید با چند اصطلاح مدیریت ریسک آشنا باشید و آن ها را برای خود تعیین و مشخص کنید. در زیر حائز اهمیت ترین آن ها را به شما میگوییم.
مطلوبیت و توانایی ریسک در حد ضرر و حد سود
هدف شما این است که در بازار فارکس کار کنید و پول به دست آورید. قطعا اگر هدفی دیگر داشته باشید فعالیت شما در بازار بیهوده است. چند سال قبل یکی از دوستان ثروتمند من وارد بازار فارکس شد.
او سرمایه فراوانی را وارد بازار کرد و قصد داشت خیلی سریع ثروتش را چند برابر کند. از من برای مشاوره دعوت کرد و به دفترش رفتم. یک دفتر فوق العاده داشت در مرکز نیویورک و کار اصلیاش صادرات و واردات کالاهای نایاب بود. از او پرسیدم چه مقدار سرمایه وارد بازار کردی؟ پاسخ داد تقریبا یک میلیون دلار. گفتم تجربه داری؟
مطلوبیت و تونایی ریسک در بازار فارکس
با اکراه گفت اندکی. بعد شروع کرد به صحبت کردن از ایده هایش درباره بازار فارکس: من دیگه واقعا از کارکردن فیزیکی خسته شدم، وقتش شده که برم کنار ساحل هاوایی در ویلایم بنشینم و آنلاین پول دربیارم.
منم بهش گفتم موافقم، مشکلی با این مسئله ندارم. فقط بیا چند تا مسئله را با هم مشخص کنیم. اول این که چه قدر میخواهی پول در بیاری؟ گفت فکر میکنم درآمد از بازار فارکس نامحدود باشد، ماهی هرچه قدر بخواهم میشود. مثلا صد هزار دلار.
گفتم برای این 100 هزار تا حاضری چه قدر ضرر کنی؟ حاضری صد هزار تا ضرر کنی؟ گفت نه به هیچ وجه، این سرمایه کارم بوده و الان باید با این سرمایه زندگی کنم. بعد بهش گفتم، تو توانایی ضرر کردن و ریسک کردن را داری، چون یک میلیون دلار در حسابت پول داری. اما مطلوبیت آن را نداری. یعنی حاضر نیستی برای صد هزار دلار سود، صد هزار دلار ضرر کنی.
ابتدا باید حد ریسک مطلوب را تعیین کنیم
پس ابتدا باید حد ریسک مطلوب را تعیین کنیم. توانایی ریسک و مطلوبیت ریسک را بسنجیم. ازش پرسیدم چه قدر از این پول را میتوانی ضرر کنی؟ گفت نهایتا پنجاه هزار دلار. خب پس ما باید برای پنجاه هزار دلار برنامه ریزی کنیم.
حد ریسک در هر معامله
بعد از آن که حد مطلوبیت را شناسایی کردیم، باید ببینیم در هر معامله باید چه قدر از سرمایه خود را بگذاریم. برای مثال ما یک حساب ۱۰ هزار دلاری داریم، و حد مطلوبیت ریسکمان هزار دلار است. در نتیجه ما میبایست قسمتی از این 1000 دلار را در هر معامله ریسک کنیم.
برای مثال ما حد ریسک مان در هر معامله بین ده تا سی درصد حد ریسک مان باشد. یعنی بین صد تا سیصد دلار. در نتیجه هنگامی که قصد داریم معامله کنیم، حد ضرر خود را بین صد تا سیصد دلار میگذاریم.
نسبت ضرر به سود
ریسک به ریوارد (نسبت ضرر به سود)
یک رقم دیگری که بسیار حائز اهمیت است که برای خودمان مشخص کنیم، ریسک به ریوارد است. اگر در یک معاملهای حد ضرر خود را روی سیصد دلار گذاشتیم، حد سودمان باید چند باشد که این معامله منطقی شود؟ ریسک به ریوارد میشود: نسبت حد ضرر به حد سود.
به عنوان مثال ما طلا میخریم و حد ضررمان را روی سیصد دلار میگذاریم. حد سود خود را نیز روی ششصد دلار میگذاریم. به این معنا که به ازای هر 1 دلاری که ضرر میکنیم 2 دلار احتمال سود داریم؛ این به معنی ریسک به ریوارد 1 به 2 است.
حداقل در یک معامله ریسک به ریوارد میبایست 1 به 1 باشد، در حالت مطلوب ریسک به ریوارد 1 به 2 ، 1 به 3 و یا حتی بیشتر است. در این حالت شما هم سطح ریسک خود را حفظ کردهاید و هم به ازای هر 1 دلار ضرر خود چندین دلار کسب سود کرده اید.
روش حد سود و ضرر با توجه به مطلوبیت بیشتر به استراتژی معاملاتی افراد در بازار فارکس بستگی دارد و اساس تحلیلی ندارد. به هدف، برنامه و سطوح مطلوبیت هر شخص بستگی دارد. این روش اگر با سایر روش هایی که در این مقاله توضیح میدهیم ترکیب شود میتواند بازدهی و راندمان خیلی فوق العاده ای را داشته باشد.
روش دوم، حد ضرر و سود با توجه به مقاومت و حمایت
روش مرسوم دیگر برای حد سود و ضرر مشخص کردن در بازار فارکس با توجه به حمایت ها و مقاومت ها است. برای اطلاعات بیشتر درباره حمایت و مقاومت به مقاله هر آنچه درباره تحلیل تکنیکال فارکس باید بدانید مراجعه کنید.
حد سود و ضرر با توجه به مقاومت و حمایت
همانطور که اطلاع دارید حمایت ها و مقاومت ها نواحی خیلی حساسی در قیمت هستند که معامله گران به آن اعداد و ارقام واکنش نشان میدهند. به تعیین حد سود در معاملات عنوان مثال اگر در طلا خط حمایت روی 1370 باشد، با شکست این رقم میتوان امیدوار بود که قیمت پایین تر برود چون سطح بسیار قوی ای را شکسته است. به طور کلی با شکست حمایت و مقاومت قیمت جریان و روند خود را ادامه میدهد و ریزش و افزایش آن با شدت بیشتری پیگیری میشود. یکی از روش های حد سود و ضرر تعیین کردن توجه به این سطوح حمایت و مقاومت است.
برای مثال ما در رقم 1375 طلا خریدهایم، روند طلا نزولی است و در رقم 1370 حمایت شده. در نتیجه ما میتوانیم حد ضرر معامله خود را پایین تر از رقم 1370 بگذاریم. به این دلیل که میدانیم با شکست این رقم جریان و روند نزولی ادامه پیدا میکند و دلیلی ندارد که در یک روند نزولی ما معامله تعیین حد سود در معاملات خرید داشته باشیم.
برای همین معامله میتوان حد سود خود را با توجه به مقاومت گذاشت. برای مثال طلا در رقم 1400 مقاومت شده است و یک سطح بسیار قوی در این ناحیه ساخته است.
در نتیجه ما حد سود خود را در محدوده و بازه این مقاومت میگذاریم، به این دلیل که فکر میکنیم با رسیدن به این رقم جریان و روند صعودی متوقف میشود و ما میتوانیم معامله خود را در این قیمت ببندیم. دقت کردن به خطوط حمایت و مقاومت در حد سود و ضرر گذاری بسیار حائز اهمیت، مرسوم و رایج است.
به خطوط و نواحی حمایت و مقاومت توجه کنید
از شما سپاسگزاریم که با مقاله استراتژی های حد سود و ضرر در بازار فارکس با ما همراه بودید. باعث افتخار ماست که نظرات خودتان را با مجموعه ما به اشتراک بگذارید. همچنین میتوانید برای فراگرفتن آموزشهای بیشتر، سایر مقالات آموزشی بلاگ آموزش فارکس را دنبال کنید.
۵ نکته برای داشتن سود دائم از معاملات در بازار فارکس
برای داشتن درآمد و سود ثابت و مداوم در معاملاتی که در بازار فارکس انجام میدهید باید همواره راه و روشهای معاملاتی را بشناسید و با آنها آشناییت داشته باشید. در این مطلب ما به جمع آوری ۵ نکته برای داشتن سود دائم از معاملات پرداختهایم و شما با رعایت این نکات معاملات خوبی را پشت سر میگذارید.
آشنایی با نکات برای داشتن سود دائم
در بازار فارکس همواره تفسیرها و راه و روشهای جدیدی وجود دارد که ما میتوانیم از آنها در معاملات استفاده کنیم. اما نگرشهایی ساختار یافته وجود دارد که برای دسترسی مثبت به بازار بسیار مناسب است. همچنین همواره باید دقت داشت زمانی که پوزیشنها بر اساس انتظار ما عمل نمیکنند باید مجموعهای از قوانین برای کنترل کردن معامله داشته باشید تا جلوی ضرر و از دست رفتن سرمایه را بگیرید. قوانین شما باید بسیار ساده باشند تا بتوان به راحتی از آنها استفاده کرد. قوانین مربوطه را باید در دامنهای وسیع از پوزیشنها اعمال کرد تا برای جبران اشتباهات بتوان از آنها استفاده کرد.
برای تاثیرگذاری قوانین در دراز مدت باید آن هارا طوری برنامه ریزی کرد تا به شما در نظم و انضباط در حین انجام معامله کمک کند. در ادامه مطلب به بررسی ۵ نکته برای داشتن سود دائم از معاملات میپردازیم که رعایت این نکات نتایج خوبی به همراه دارد.
۵ نکته برای داشتن سود دائم از معاملات
۱- محدود کردن ضرر: معاملهای موفق است که بیشتر از کسب سود به فکر جلوگیری از ضرر باشد. در هر معاملهای چه در دنیای فارکس و چه در معاملات خارج از آن نیاز به کاهش ضرر و جلوگیری از از دست رفتن سرمایه است و این باید هدف اصلی ما در هر معاملهای باشد. بسیاری از تریدرها و سرمایه گذاران برای کاهش ضرر از یک طرح خاص یا خروجیهایی که از پیش تعیین شده است استفاده میکنند. برای جلوگیری از تصمیمات احساسی میتوان از سفارشهای استاپ لاس یا همان سفارش حد ضرر استفاده کرد. همچنین میتوان از حد ضررهای شاور یا trailing stop برای دنبال کردن یک پوزیشن یا داشتن سود بیشتر و در عین حال محافظت شده در برابر برگشت استفاده کرد.
برای تعیین محل مناسب برای قرار دادن استاپ اصول خاصی نیاز نیست. فقط باید استاپ را در بهترین سطح مورد نظر قرار دهید. توجه داشته باشید که همیشه همراه با وارد کردن سفارش ورود، حد ضرر یا همان استاپ لاس را نیز باشد مشخص کرد. هیچگاه بدون مشخص کردن حد ضرر معامله نکنید. توجه داشته باشید که اگر بدون استاپ لاس وارد معامله شوید حتی اگر معامله خوبی داشته باشید، باز هم کار اشتباهی انجام داده اید. مزیت استفاده از استاپ لاس این است که ضررها و ریسکها را در معاملات کاهش میدهد.
۲-شناخت لیمیتها قبل از باز کردن پوزیشن معاملاتی: با توجه به نکاتی که در بالا گفته شد تعیین حد ضرر در هر معاملهای الزامی است. اما باید به این توجه داشت که در هنگام مدیریت سرمایه باید حداکثر ضرر مجاز را نیز در نظر داشته باشیم. این نکته یک قانون ساده است به این معنا که هیچگاه با پولی که قدرت از دست دادن آن را ندارید معامله نکنید. عقیده بسیاری از تریدرهای موفق در زمینه فارکس این است که تعیین حد ضرر کل در شروع هر ماه امری مهم است.
پولی که شما برای سرمایهگذاری از آن استفاده میکنید نباید نقشی مهم در زندگی شما داشته باشد. مانند هزینه اقساط، هزینه تحصیل، هزینه خرید مسکن و غیره. از بین رفتن سرمایه بسیار سخت است و اگر آن سرمایه نقش مهمی در زندگی شما داشته باشد از دست دادن آن سختتر میشود.
همیشه توجه داشته باشید که اگر ضرر در معاملاتتان همواره بیشتر از سود است باید آن معامله را متوقف کنید و به عقب برگردید و ببینید که چه اشتباهی انجام داده اید. هنگام شروع مجدد معامله از اشتباهات گذشته خود درس بگیرید و با دقت بیشتر به معامله بپردازید.
۳- صبر داشته باشید: شروع معامله اهمیت بسیار زیادی دارد. هر معاملهای شایسته بهترین تحلیل و تجزیهها است و خوب است برای ورود به آن معامله از قبل آن را ارزیابی و بررسی کنید. اولین نیاز هر معاملهای زمانبندی مناسب است که این کار نیاز به مهارت کافی و تشخیص تکنیکها و نمودارهای روند است.
مسیری که یک معامله طی میکند چیزی است که فرد سرمایه گذار باید به خوبی آن را درک کند تا یک خروجی بسیار مناسب بگیرد. خروجی مناسب محصول یک ورودی بسیار خوب است.
۴- شناخت استراتژیها و استفاده از تکنیکهای مناسب با سبک معامله: معامله گران موفق کسانی هستند که از کم و کاستیها و مشکلات خود آگاه هستند. باید همواره روی همه پوزیشنهای معاملاتی تمرکز کرد و تشخیص داد که ویژگیهای آن با نگرشهای شما همسان باشد. هیچگاه از روشهایی که پیچیده یا پیشرفته هستند استفاده نکنید و تنها از روشی استفاده منید که با آن آشنایی دارید.
اگر استراتژی و راه و روش شما صحیح است و برایتان بسیار مناسب است، اما این استراتژی با وضع مالی شما یکسان نیست باید از آن دوری کرد. به یاد داشته باشید که هر روشی ریسکهای مختص به خود را دارد.
۵- پایبندی به برنامههای معاملاتی: یک پوزیشن معاملاتی بسیار خوب زمانی به دست میآید که میان قضاوت درست و صبر. سخت کوشی تعادل برقرار باشد. اکثر تریدرها بعد از چند شکست و اشتباه به جای یادگیری مهارتهای مورد نیاز برای داشتن سود، نا امید میشوند و معامله خود را اصلاح نمیکنند.
اگر مایل به افزایش مهارتهای خود هستید باید با این برنامههای معاملاتی همراه باشید و به آنها پایبند باشید. به یاد داشه باشید که تنها ایجاد یک طرح معاملاتی کافی نیست.
جمع بندی
در دنیای فارکس و در انواع معاملات رعایت این ۵ نکته برای داشتن سود دائم از معاملات راه بسیار خوب و مناسبی است. بازارهای مالی همواره دارای ریسک هستند اما با رعایت این نکات ما میتوانیم ریسکها را در معاملات کاهش دهیم.
الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال؛ آموزش معامله
سر و شانه؛ الگویی محبوب در تحلیل تکنیکال که وقتی روی نمودار دیده میشود باید آماده سقوط بورس یا ارزهای دیجیتال باشیم. با الگوی سر و شانه، یک روند نزولی وحشتناک آغاز میشود. در این مقاله، ابتدا بهطور کامل با الگوی سر و شانه و الگوی سر و شانه معکوس (صعودی) آشنا میشوید و سپس نحوه انجام معامله با کمک این الگوها را یاد میگیرید.
الگوی سر و شانه چیست؟
الگوی سر و شانه (Head And Shoulders) یکی از اصلیترین الگوها برای تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی است. این الگو که از نظر شکل، از آسانترین الگوها به شمار میرود و برای اغلب تحلیلگران بهراحتی قابلتشخیص است، از یک خط مبنا (خط گردن) با سه قله (سقف قیمتی) تشکیل شده است و قله وسط، بالاترین سطح است.
سر و شانه یک الگوی نزولی در نمودار قیمت یک دارایی است و تغییر روند از صعودی به نزولی را نشان میدهد. وقتی یک تحلیلگر چنین الگویی را تأیید میکند، متوجه میشویم که روند صعودی احتمالاً پایان یافته است و بازار وارد فاز نزولی شده است.
الگوی سر و شانه یک الگوی خرسی (نزولی) است
علاوه بر این، همین الگو را بهشکل معکوس نیز میتوان برای تغییر روند از نزولی به صعودی استفاده کرد. در این صورت، سر و شانه معکوس (Inverse Head And Shoulders) یا همان سر تعیین حد سود در معاملات تعیین حد سود در معاملات و شانه کف (Head And Shoulders Bottom) که صعودی است، از یک خط مبنا و سه دره (کف قیمت) تشکیل میشود، بهصورتیکه دره وسط در پایینترین سطح قرار میگیرد.
بنابراین الگوی سر و شانه بهصورت معمولی، نزولی است و سقف قیمت را نشان میدهد. اگر همین الگو بهصورت برعکس دیده شود، صعودی خواهد بود و کف قیمت را نشان میدهد.
الگوی سر و شانه را در تمام بازههای زمانی (تایم فریمها) میتوان یافت و بنابراین تمام معاملهگران و سرمایهگذاران میتوانند از آن استفاده کنند. این الگوی نموداری، به معاملهگر کمک میکند سطوح حائز اهمیتی همچون نقاط ورود به معامله، حد ضرر (فروش اضطراری) و اهداف قیمت را تشخیص دهد.
فراموش نکنید همانند تمام الگوها، در شناسایی این الگو هم امکان اشتباه از سمت تحلیلگر وجود دارد و هرگز نمیتوان از تکمیل یک الگوی سر و شانه اطمینان ۱۰۰ درصدی حاصل کرد.
شکل الگو در نمودار
ابتدا، به شکلگیری الگوی سر و شانه نگاهی میاندازیم و سپس الگوی معکوسِ آن را بررسی خواهیم کرد.
شکلگیری الگوی سر و شانه
- شانه چپ: افزایش قیمت، ایجاد یک قله و کاهش قیمت
- سر: افزایش مجدد قیمت و شکلگیری قلهای بالاتر
- شانه راست: کاهش مجدد قیمت، افزایشی برای ایجاد قله راست الگو (با ارتفاعی کمتر از قله سر) و سپس افت شدید قیمت
الگوی سر و شانه بهندرت بهطور کامل شکل میگیرد؛ درواقع، ممکن است بین شانهها و سر، حرکات دیگری نیز دیده شود.
به یاد داشته باشید روندِ پشت یک الگوی سر و شانه صعودی است. بنابراین هنگام شناسایی این الگو به روند پشت آن هم دقت کنید.
الگوی سر و شانه
شکلگیری الگوی سر و شانه معکوس
- شانه چپ: کاهش قیمت، ایجاد یک دره و سپس افزایش قیمت
- سر: کاهش مجدد قیمت تا ایجاد درهای پایینتر
- شانه راست: افزایش و سپس کاهش قیمت و شکلدادن دره سمت راست
شکلگیری سر و شانه معکوس نیز بهندرت بهطور کامل دیده میشود و ممکن است بین شانهها و سر، روند حرکات دیگری دیده شود.
به یاد داشته باشید روند پشت یک الگوی سر و شانه معکوس نزولی است. بنابراین هنگام شناسایی این الگو به روند پشت آن هم دقت کنید.
الگوی سر و شانه معکوس
ترسیم خط گردن
خط گردن (neckline) سطح حمایت یا مقاومتی است که معاملهگرها برای تعیین محدودههای مناسب و استراتژیک بهمنظور سفارشگذاری استفاده میکنند. در حقیقت در سر و شانه، وقتی شانه سمت راست به زیر خط گردن برسد، بهمعنای شکستهشدن حمایت و سقوط بیشتر قیمت است. در سر و شانه معکوس این روند برعکس است و وقتی شانه سمت راست به بالای خط گردن برسد، معنای آن شکست مقاومت و ادامه جهش است.
خط گردن در الگوی سر و شانه
برای ترسیم خط گردن، اولین قدم مشخصکردن شانه چپ، سر و شانه راست روی نمودار است. در الگوی سر و شانه، کف قیمتیِ بعد از شانه چپ و همچنین کف قیمتیِ بعد از سرِ الگو را به یکدیگر متصل میکنیم تا «خط گردن» ترسیم شود؛ این خط در نمودارهای فوق با خط آبی نشان داده شده است.
همچنین، در الگوی سر و شانه معکوس، اوج قیمت پس از شانه چپ را به اوج قیمت پس از سر وصل و به این صورت خط گردن این الگو را رسم میکنیم.
پس از تکمیلشدن سر و شانه، قیمت معمولاً بهاندازه فاصله سر تا خط گردن سقوط میکند. همچنین پس از تکمیلشدن الگوی سر و شانه معکوس، قیمت معمولاً بهاندازه فاصله سر تا خط گردن، افزایش پیدا میکند.
در بخش بعد در خصوص اهمیت و کاربرد خط گردن توضیح خواهیم داد.
نحوه معامله با سر و شانه
برای استفاده از این الگو، حتماً باید تا کاملشدن الگو صبر کنیم، زیرا ممکن است الگو اصلاً کامل نشود یا الگویی که بخشی از آن ایجاد شده، در آینده تکمیل نشود. الگوهایی را که بخشی یا نیمی از آنها کامل شده است، باید زیر نظر داشته باشیم. با این حال، تا زمانی که الگو خط گردن را قطع نکند، هیچ معاملهای را نباید بر اساس آن انجام داد.
در پس از مشاهده سر و شانه روی نمودار، باید منتظر باشیم تا پس از رسیدن به قلهٔ شانه راست، روند قیمت از خط گردن پایینتر برود. در مورد سر و شانه معکوس هم باید منتظر شکلگیری شانه راست و همچنین حرکات قیمت بالاتر از خط گردن باشیم.
پس از تکمیل الگو، میتوانید معامله خود را آغاز کنید. معامله را از پیش برنامهریزی کنید و نقاط ورود، حد ضرر و هدف سود خود را بنویسید. همچنین، هر متغیر دیگری را که ممکن است حد ضرر یا هدف سود شما را تغییر دهد، در نظر داشته باشید.تعیین حد سود در معاملات
رایجترین و معمولترین نقطه ورود به معامله در محدودهٔ تقاطع خط گردن و روند شکل میگیرد. نقطه دیگر ورود به معامله، احتیاج به صبر و حوصله بیشتری دارد و احتمال دارد که حرکت بهطور کامل از دست برود. در این حالت، پس از قطع خط گردن، معاملهگر باید برای پولبک (pullback) و روند بازگشتی مجدد بهسمت خط گردن منتظر بماند. این روش اندکی محافظهکارانهتر و محتاطانهتر است، زیرا میتوانیم حرکت روند را در رصد کنیم که آیا از مسیر اصلاح جزئی دست میکشد و جهت شکست اولیه را دوباره پیش میگیرد یا خیر. درصورتیکه قیمت در جهت شکست به حرکت خود ادامه دهد، ممکن است فرصت معامله بهکل از دست برود. هر دو روش ورود به معامله در نمودار زیر نشان داده شده است.
نقطه ورود در سر و شانه معکوس. دایره پایین سمت چپ، شانه راست است.
تعیین حد ضرر
در الگوی سر و شانه، حد ضرر درست بالاتر از شانه راست قرار میگیرد. همچنین، از محدودهی سر الگو نیز میتوان بهعنوان حد ضرر استفاده کرد، اما این سطح، ریسک بیشتری هم به همراه خواهد داشت و نسبت سود به زیان الگو را کاهش می دهد.
در الگوی سر و شانه معکوس، حد ضرر را میتوان درست زیر شانه راست تعیین کرد. در این الگو هم میتوانیم حد ضرر را روی سر الگو تنظیم کنیم. با این حال، این کار نیز معاملهگر را در معرض ریسک بیشتری قرار میدهد. در نمودار بالا، حد ضرر روی ۱۰۴ دلار (درست زیر شانه راست) تنظیم شده است.
تعیین هدف سود
پس از تکمیلشدن الگوی سر و شانه یا الگوی سر و شانه معکوس، قیمت بهاندازه فاصله بین سر تا خط گردن کاهش یا افزایش مییابد.
در حقیقت، هدف یا حد سود برای این الگو، تفاوت قیمت بین سر و پایینترین سطح (کف) در هر کدام از شانهها است. این اختلاف قیمت از خط گردن کاسته میشود تا هدف سود در مسیر نزولی به دست آید. برای الگوی سر و شانه معکوس نیز این اختلاف قیمت به خط گردن اضافه میشود تا هدف قیمت و نقطه سود در مسیر صعودی مشخص شود.
هدف سود در الگوی سر و شانه معکوس
بهعنوان مثال، طبق تصویر بالا، هدف سود برای سر و شانه معکوس به این ترتیب حساب میشود:
۱۱ دلار ₌ (سر یا همان کمترین حد قیمت) ۱۰۲ دلار ₋ (بیشترین حد قیمت پس از شانه چپ) ۱۱۳ دلار
اختلاف این دو قیمت به خط گردن اضافه میشود (در الگوی سر و شانه معمولی، کسر میشود). اگر ۱۱۳ را با ۱۱ جمع کنیم، حاصل ۱۲۴ خواهد شد و بنابراین باید سفارش خود را روی ۱۲۴ تنظیم کنیم تا با سود کامل از بازار خارج شویم.
گاهی اوقات، سرمایهگذاران پس از مشخصشدن خط گردن، برای رسیدن به هدف سود ایدهآل خود باید مدت زمان زیادی (تا چند ماه) منتظر بمانند. نظارت مستمر و زمانمند بر روند معاملات میتواند به شما در پیشبینی نتایج آنها کمک کند. همچنین معاملهگران حرفهای به تازهکارها توصیه میکنند کمی احتیاط به خرج دهند و سود خود را پایینتر از حد انتظار در نظر بگیرند، چراکه گاهی اوقات الگوها با اندکی اختلاف تکمیل میشوند.
دلایل کارآمدبودن در معامله
هیچ الگویی بدون ایراد نیست و هیچ الگویی همیشه مؤثر و مفید واقع نمیشود. با این حال، دلایل مختلفی وجود دارد که نشان میدهد چرا الگوی سر و شانه حداقل روی کاغذ جواب میدهد. در این بخش، به ویژگیهای جالب الگوی سر و شانه اشاره خواهیم کرد، اما این توضیحات برای هر دو نوع سر و شانه صادق است:
- با رسیدن قیمت به سقف بازار (سر)، فروشندگان وارد بازار میشوند و فشار خرید کمتر میشود.
- با نزدیکشدن به خط گردن، افراد بسیاری که در موج آخر، با قیمتی بیشتر یا در روند افزایش قیمت در شانه راست خرید کردهاند، دچار ضرر هنگفتی میشوند. درواقع، افراد بسیاری در این مرحله از موقعیتهای خود خارج میشوند و قیمت را بهسمت هدف سود سوق میدهند.
- تعیین حد ضرر بالای شانه راست از این رو منطقی است که روند بهسمت پایین تغییر مسیر داده است و شانه راست، درواقع قلهای با ارتفاع کمتر نسبت به سر است. بنابراین، تا زمانیکه روند دوباره بهسمت بالا تغییر جهت ندهد، شانه راست شکسته نخواهد شد.
- حد سود با این فرض تعیین میشود که بسیاری از معاملهگرهایی که اشتباه کردهاند یا دارایی موردنظر را در زمان نامناسبی خریدهاند، از موقعیتهای خود خارج میشوند. بنابراین، روندی اصلاحی با اندازهای مساوی با میزان رشدِ پیش از آن، ایجاد میشود.
- خط گردن سطحی است که در آن، بسیاری از معاملهگرها متضرر و از موقعیتهای خود خارج میشوند؛ بنابراین، روند را بهسمت هدف قیمت سوق میدهند.
- حجم معاملات را نیز میتوان در نظر داشت. در طول الگوهای سر و شانه معکوس، بهتر است حجم معاملاتی پس از خط گردن افزایش یابد. این مسئله نشاندهنده افزایش علاقه به خرید است که میتواند قیمت را بهسمت هدف پیش ببرد. کاهش حجم خرید بیانگر بیعلاقگی معاملهگران به حرکت صعودی است و میتواند حاکی از بدبینی سرمایهگذاران باشد.
مشکلات معاملهگری با این الگو
همانطور که پیشتر اشاره شد، این الگو نیز با ایراداتی همراه است. برخی از مشکلات احتمالی در معاملهگری با استفاده از سر و شانه عبارتاند از:
- شما باید الگوها را تشخیص دهید و روند شکلگیری آنها را دنبال کنید. با این حال، تا زمانی که الگو تکمیل نشده است، نباید از این استراتژی استفاده کنید. این کار میتواند زمانبَر و طولانی باشد.
- الگوی سر و شانه همیشه جواب نمیدهد. گاهی روند با حد ضرر تماس پیدا میکند و معامله از دست میرود.
- هدف سود همیشه محقق نمیشود. بنابراین، معاملهگرها بهتر است متغیرهایی را که بر خروج آنها از بازار تأثیرگذار است، بهدقت تنظیم کنند.
- این الگو همیشه راه معامله را هموار نمیکند. بهعنوان مثال، اگر در حین شکلگیری یکی از شانهها، افت قابلتوجهی بهدلیل اتفاقی پیشبینینشده رخ دهد، ممکن است هدف قیمت محاسبهشده به دست نیاید.
- الگوها اغلب بهصورت ذهنی روی نمودار پیاده میشوند. یک معاملهگر ممکن است شانهای از الگو را ببیند و معاملهگر دیگر آن را تشخیص ندهد. پیش از ورود به معاملات براساس الگوها، با نگاهی به توضیحات کلی بالا، تعریف کنید که شرایط و الگوی مطلوب شما چه باید باشد.
سوالات رایج درباره الگوی سر و شانه
الگوی سر و شانه نزولی است؛ اما یک الگوی دیگر بهنام الگوی سر و شانه معکوس داریم که صعودی است.
در هر تایم فریمی میشود از الگوی سر و شانه استفاده کرد؛ اما بیشتر تحلیلگران ترجیح میدهند از آن در تایم فریم بلندمدت مانند ۴ساعته استفاده کنند.
خیر. هیچ الگویی قطعی نیست و فقط به شما کمک میکند بتوانید بهتر بازار را ارزیابی کنید.
سخن پایانی
سر و شانه در تمام بازههای زمانی اتفاق میافتد و بهلحاظ بصری دیده میشود. اگرچه این الگو گاهی بهصورت ذهنی پیادهسازی میشود، اما شکل کامل آن میتواند نقاط ورودی، حد ضرر و هدف سود را مشخص کند تا اجرای یک استراتژی معاملاتی آسانتر شود.
الگوی سر و شانه، بهترتیب از شانه چپ، سر و سپس شانه راست تشکیل شده است. متداولترین نقطه ورود به معامله، تقاطع روند قیمت با خط گردن الگو است. در این حالت، حد ضرر بالاتر (در سر و شانه) یا پایینتر (در سر و شانه معکوس) از شانه راست تعیین میشود. هدف و حد سود نیز از تفاوت بین سقف و کف با الگو بهاضافه (در سر و شانه معکوس) یا کسر (در سر و شانه) از خط گردن به دست میآید.
این سیستم کامل و بیایراد نیست؛ اما روشی را برای معاملات بازارها بر اساس حرکات منطقی قیمت ارائه میدهد.
با شرکت در دوره اطلس ارز دیجیتال پلاس علاوه بر دهها الگوی دیگر، میتوانید معامله سر و شانه را بهطور کامل یاد بگیرید و با پشتیبانی مداوم اساتید ابهامات خود را رفع کنید.
برای نگارش این مقاله از مقالهای در وبسایت اینوستوپدیا کمک گرفته شده است.
موضوع : حد سود و حد ضرر در بورس چگونه تنظیم می شوند؟
نقاط خروج از معامله در بازار مالی، به دو دسته کلی حد سود و زیان تقسیم میشوند. به طور خلاصه حد سود به معنی خروج از معامله در نقطه از پیش تعیین شده بهینه سوددهی است که بر اساس حداکثر توان حرکتی بازار و قابل دسترس بودن در افق زمانی مد نظر معاملهگر، مشخص شده است.
حد ضرر نیز به معنی ناحیه احتمالی خروج از بازار، به هنگام وقوع یک روند قیمتی تعیین حد سود در معاملات مخالف موقعیت معاملاتی است که از نظر سرمایهگذار در صورت شکست سطح مذکور، علاوه بر اینکه دیگر امیدی برای بازگشت قیمتها وجود ندارد؛ سیستم مدیریت ریسک او نیز، اجازه تحمل زیان بیشتر در یک معامله را نمیدهد.
صرف نظر از سبک تحلیل و استراتژی معاملاتی، به منظور تعیین نقطه خروج از بازار، باید بر اساس معیار مشخصی تصمیم گیری کنیم.
نحوه تعیین حد سود و زیان در میان معاملهگران متفاوت است و بر اساس روشهای جامع و کلی تحلیل بازار مالی، میتوان نقاط خروج از بازار را به انواع مختلفی تقسیم نمود که هر کدام از آنها نیز خود به روشهای گوناگونی تقسیم میشوند.
- 02128422129
- ثبت نام دوره آموزشی
حد ضرر
تشخیص قیمت و زمان فروش سهام، نیاز به تجربه و اطلاعات کافی دارد. برای حفظ سرمایه و رسیدن به سود، لازم است قبل از خرید هر سهمی روندها، مقاومتها حمایتها، وضعیت بنیادی و… سهم را بررسی کنیم.
با بررسی کامل یک سهم، این انتظار وجود دارد که قیمت سهم صعودی باشد و به سود مورد نظر برسد. حال اگر بعد از خرید یک سهم برخلاف انتظار ما قیمت آن شروع به کاهش کرد، به این معنی است که یا در محاسبات خود اشتباه کردهایم یا بر خلاف روند بازار، وارد شدهایم و تحلیل درستی از سهم نداشتیم.
در این وضعیت دو راه پیش روی ما قرار دارد:
۱-صبر کنیم تا بعد از کاهش قیمت، سهام دوباره به قیمت مورد نظر ما برسد.
۲-بعد از اندکی کاهش بلافاصله از سهم خارج شویم.
باقی ماندن در سهام بدون هیچ برنامهای تا زمانی که به قیمت موردنظر ما برسد، ریسک زیادی دارد چرا که میتواند منجر به از دست رفتن بخش اعظمی از سرمایه شود.
خروج از سهام بعد از تحمل مقداری کاهش، منطقیتر به نظر میرسد؛ یک سرمایهگذار حرفهای با بررسی کامل سهمی را میخرد و حد سود و زیان را تعیین میکند.
در صورتی که به سود مورد نظر دست یافت یا سهم به مقاومت خود رسید، از سهم خارج میشود. زیرا هیچ سهمی برای همیشه حالت صعودی نخواهد داشت.
ولی اگر سهام بجای رشد، افت کرد و به حد ضرر رسید، بلافاصله باید از سهم خارج شد. اگر بازار بورس روند نزولی داشته باشد، حد ضرر در کل بازار باید در نظر گرفته شود و اگر به آن حد رسید، کاملا از بازار خارج میشویم و تا زمان بازگشت بازار به روند طبیعی، نظارهگر میمانیم. در این حالت باید از سهامی که به حد ضرر هم نرسیده خارج شویم.
یکی از مهم ترین روشهای ارزیابی وضعیت داراییها در بازار مالی، تحلیل بنیادی است. عمده تمرکز تحلیلگران بنیادی حین سرمایهگذاری در بازار سهام، تعیین ارزش ذاتی سهم بر اساس روشها و معیارهای گوناگون است.
این سبک تحلیلی که اصطلاحاً سرمایهگذاری ارزشی نامیده میشود؛ در واقع یکی از قدیمی ترین روشهای تحلیل بنیادی میباشد. به بیان ساده تحلیلگران ارزشی به دنبال سهامی هستند که قیمت آن در تابلوی بازار بورس، کمتر از ارزش ذاتی این سهم باشد.
تئوری سرمایهگذاری این روش بیان میکند که قیمت چنین سهامی همواره به سوی ارزش واقعی خود سوق داشته و زمانی میتوان آن را به قیمت منطقی به فروش رساند.
در واقع تحلیلگران ارزشگرا معتقدند؛ در این حالت ریسک سرمایهگذاری آنها بسیار کم و شرایط معاملاتی پایداری دارند. همانطور که مشاهده میکنید در این روش حد سود، رسیدن قیمت به ارزش ذاتی سهم میباشد و عموماً زمانی هم برای کسب این سود متصور نیستند.
اما در مورد حد زیان، این معاملهگران به دلیل اینکه گمان میکنند؛ بر اساس شاخصههای بنیادی مهم در یک سهم ارزشمند سرمایهگذاری کردهاند، غالباً حد ضرر مشخصی برای خود تعیین نکرده و با کاهش احتمالی قیمت بر اساس مدیریت سرمایه و با خرید مجدد، میانگین قیمت ورود خود را کاهش میدهند تا، سهم در آینده به ارزش واقعی خود رسیده و علاوه بر جبران ضرر، سود مناسبی نیز کسب کنند.
یکی دیگر از روشهای مهم در تحلیل بنیادی «سرمایهگذاری رشدی» است که شخص بر اساس پتانسیل و محاسبات سوددهی آتی سهم، سرمایهگذاری میکند. در معاملهگری رشد محور، معمولاً حد ضرر بر اساس مدیریت سرمایه یا سایر روشهای تحلیل تعیین شده و حد سود نیز بر اساس تخمین قیمت سهم در آینده میباشد.
دیدگاه شما