سود ناخالص نشاندهنده چیست؟ سود ناخالص، بازدهی یک شرکت در استفاده از نیروی کار، تأمین تولید کالا یا خدمات را ارزیابی میکند. در واقع سود ناخالص، بیش از همه به اندازهگیری تاثیر هزینههای متغیر در محصول تولید شده میپردازد. اما منظورمان از هزینههای متغیر چیست؟ بهتر است قبل از ادامه بحث، ابتدا با تعریف و انواع هزینههای متغیر و ثابت آشنا شویم.
سود ناخالص چگونه محاسبه میشود و با چه فاکتورهایی در ارتباط است؟
یکی از مهمترین مفاهیم مالی که باید در کسب و کارها مورد توجه قرار گیرد، سود ناخالص است. محاسبه سود ناخالص میتواند ابزار بسیار خوبی برای اطلاع از وضعیت کنونی کسب و کار از لحاظ مالی و حتی پیش بینی وضعیت آینده آن باشد. در ادامه این مطلب نیک پرداخت به توضیح مفهوم سود ناخالص، نحوه محاسبه آن و دیگر مفاهیم مرتبط با آن خواهیم پرداخت.
سود ناخالص چیست؟
سود ناخالص سودی است که یک شرکت پس از کسر هزینههای مربوط به تولید و فروش محصولات یا هزینههای ارائه خدمات به دست میآورد. سود ناخالص در صورت حساب درآمدهای شرکت ظاهر میشود. به صورت کلی میتوان با کم کردن هزینههای فروش کالا از درآمد، سود ناخالص را محاسبه کرد. توجه داشته باشید که در برخی موارد به سود ناخالص، سود فروش یا درآمد ناخالص هم گفته میشود.
سود ناخالص نشاندهنده چیست؟
سود ناخالص، بازدهی یک شرکت در استفاده از نیروی کار، تأمین تولید کالا یا خدمات را ارزیابی میکند. در واقع سود ناخالص، بیش از همه به اندازهگیری تاثیر هزینههای متغیر در محصول تولید شده میپردازد. اما منظورمان از هزینههای متغیر چیست؟ بهتر است قبل از ادامه بحث، ابتدا با تعریف و انواع هزینههای متغیر و ثابت آشنا شویم.
مفاهیم مرتبط با سود ناخالص که بهتر است بدانید
پیش از اینکه در مورد تفاوت سود ناخالص با دیگر انواع سود بدانید، بهتر است نگاهی به مفاهیم مرتبط با سود بیاندازید.
هزینههای متغیر
هزینههای متغیر، هزینههایی هستند که مقدارشان با تغییر در میزان تولید تغییر میکند. در واقع تغییر در این هزینهها مستقیما بر میزان تولید اثر میگذارد. از جمله این هزینهها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- هزینهی مواد اولیهی مورد استفاده در محصول
- نیروی کار مستقیم (با فرض اینکه ساعتی حساب شود. در سود خالص و درصد تقسیم غیر این صورت مقدار آن به خروجی محصول نهایی وابسته است)
- هزینهی بستهبندی
- هزینهی حمل و نقل
- حقوق سرپرست کارخانه
- هزینههای آب و برق و .. کارخانه یا انبار
- هزینهی استهلاک تجهیزات تولید
- هزینهی ماشینآلات
- هزینهی خدمات رفاهی
هزینههای ثابت
هزینههای ثابت هزینههایی هستند که هیچ ارتباطی با مقدار محصول تولید شده ندارند. این هزینهها عبارتند از:
- هزینههای اداری مانند تدارکات، خدمات، تلفن برای دفتر و غیره
- حقوق و دستمزد کارمندان اداری، فروشندگان و صاحبان شرکت
- مالیات بر حقوق و مزایای کارکنان
- هزینهی آگهی و تبلیغات، ارتقاء و دیگر هزینههای مربوط به فروش
- هزینهی بیمه
- هزینههای مربوط به بازاریابان
- هزینهی استخدام افراد متخصص
- هزینهی اجاره
همانطور که اشاره شد سود ناخالص دربرگیرنده هزینههای ثابت نیست. با این حال باید توجه کرد که بخشی از هزینههای ثابت هر واحد تولیدی به عنوان هزینه جذب اختصاص داده میشود که برای گزارش نهایی بر اساس اصول حسابداری عمومی مورد نیاز است. مثلا اگر یک کارخانه در یک بازه زمانی مشخص۱۰۰۰۰ ویجت تولید کند و شرکت ۳۰۰۰۰ دلار بابت اجاره ساختمان بپردازد، ۳ دلار به هر ویجت بابت هزینه جذب تعلق میگیرد.
در هنگام محاسبه سود ناخالص، ابتدا باید نوع هزینههای ثابت را مشخص کنیم
محاسبه سود ناخالص
فرمول محاسبه سود ناخالص به این شکل است:
درآمد – هزینههای مربوط به تولید محصولات فروخته شده
منظور از درآمد، میزان پولی است که از فروش یک محصول در مدت زمان مشخص به دست میآید. محاسبه درآمد باید قبل از اعمال هر گونه کسری صورت بگیرد. با کسر هزینههای تولید از درآمد میتوانیم سود ناخالص ناشی از فروش محصولات را به دست بیاوریم.
تفاوت سود ناخالص و خالص
سود خالص سودی است که پس از کسر سایر هزینهها مانند هزینههای عمومی، اداری و غیر عملیاتی باقی میماند. این هزینهها همان هزینههای ثابت هستند که با گذشت زمان تغییر چندانی نمی کنند.
تفاوت سود ناخالص و سود عملیاتی
سود ناخالص را نباید با سود عملیاتی اشتباه گرفت. در واقع سود عملیاتی با کم کردن هزینههای عملیاتی از سود ناخالص محاسبه میشود. به همین ترتیب، نباید سود ناخالص را به عنوان سود قبل از محاسبه بهره و مالیات هم در نظر گرفت.
سود ناخالص در مقابل حاشیه سود ناخالص
از سود ناخالص میتوان برای محاسبه حاشیه سود ناخالص استفاده کرد. این معیار برای مقایسه بازدهی تولیدات شرکت در طول زمان بسیار مفید است. متاسفانه مقایسه سود ناخالص سالانه یا فصلی میتواند گمراه کننده باشد. به همین دلیل است که توجه به حاشیهی سود ناخالص بسیار مهم است، زیرا بسیاری از کسب و کارهایی که افزایش سود ناخالص را همزمان با کاهش حاشیهی سود ناخالص تجربه کردهاند، با مشکل مالی مواجه شدهاند. برای افزایش فروش آنلاین این کسب و کارها خواندن مقاله ۳ راهکار برای افزایش فروش آنلاین و موفقیت در کسب و کار پیشنهاد میشود.
فرمول محاسبه حاشیه سود ناخالص: حاصل تقسیم سود ناخالص بر فروش
اگرچه این نامها بسیار شبیه هم هستند و حتی گاهی به جای هم بکار میروند ولی سود نا خالص به هیچوجه با حاشیه سود ناخالص برابر نیست. در حالی که سود ناخالص بر حسب واحد پول است، حاشیه سود ناخالص بر حسب درصد بیان میشود. به همان اندازه که پیگیری سود ناخالص مهم است، پیگیری حاشیه سود ناخالص نیز اهمیت دارد زیرا اجازه میدهد تا شما روند سودآوری را بهتر بررسی کنید. فرمول حاشیه سود ناخالص به این شرح است: حاصل تقسیم سود ناخالص بر فروش.
مثالی از نحوه محاسبه سود ناخالص
در ادامه به مرور مثالی از نحوهی محاسبه سود ناخالص و حاشیه سود ناخالص با استفاده از صورت حساب درآمد سال ۲۰۱۸ شرکت فورد موتور میپردازیم. ابتدا سود خالص و درصد تقسیم درآمد و هزینههای مربوط به بخشهای مختلف این شرکت در سال ۲۰۱۸ را در جدول زیر مشاهده میکنیم.
جدول دخل و خرج شرکت فورد
برای محاسبهی سود ناخالص، ابتدا هزینه کالاهای فروخته شده را جمع میکنیم که مقدار آن ۱۲۶۵۸۴ میلیون دلار است. در این مرحله هزینههای فروش، اداری و سایر هزینهها را که جزئی از هزینههای ثابت هستند حساب نمیکنیم. سپس هزینه کالاهای فروخته شده را از درآمد کم میکنیم تا سود ناخالص به دست بیاید: ۲۵۲۱۶=۱۲۶۵۸۴-۱۵۱۸۰۰ میلیون دلار.
برای به دست آوردن حاشیه سود ناخالص هم این مبلغ را بر درآمد تقسیم میکنیم: ۱۶.۶۱%= ۱۵۱۸۰۰/۲۵۲۱۶ . عدد به دست آمده در مقایسه با متوسط صنعت موتور که حدود ۱۴ درصد است مقدار مطلوبی است و نشان میدهد که فورد در مقایسه با همتایان خود بازدهی بیشتری دارد.
روشهای بهبود حاشیه سود ناخالص
برای بهبود بخشیدن به حاشیه سود ناخالص، دو راه کلیدی وجود دارد. البته، هر دو روش به حرف شاید در ظاهر آسان باشند اما انجام آنها در عمل دشوار است.
روش اول: افزایش قیمت کالا
افزایش قیمتها، میزان فروش را کاهش میدهد و به دنبال آن حاشیه سود ناخالص بهبود مییابد و اگر فروش بیش از حد زیاد باشد، ممکن است شما نتوانید به اندازه کافی از سود ناخالص برای پوشش هزینههای عملیاتی، درآمد ایجاد کنید. افزایش قیمتها به مطالعهی دقیق دربارهی نرخ تورم، عوامل رقابتی، عرضه اولیه و تقاضا برای محصول نیاز دارد.
روش دوم: کاهش هزینههای تولید کالا
روش دوم بهبود حاشیه سود ناخالص، از طریق کاهش هزینههای متغیر برای تولید محصول انجام میگیرد. هزینههای متغیر را میتوان با کاهش هزینههای مربوط به مواد اولیه یا ساختن محصول پر بازده انجام داد. تخفیفهای حجمی یک راه خوب برای کاهش هزینه مواد اولیه است. هرچه مواد بیشتری را از یک تامینکننده خریداری کنید، بیشتر احتمال دارد تامینکننده تخفیفهای خود را به شما ارائه دهد.
یکیدیگر از راههای کاهش هزینهی مواد اولیه، یافتن منبع ارزان قیمت است. با این وجود، توجه به این نکته نیز حائز اهمیت است که منابع ارزان قیمت، ممکن است کیفیت محصول را کاهش دهند. چه شما در کار تولید باشید چه یک فروشنده عمده فروش یا خرده فروش و چه کارتان کسب و کارهای خدماتی باشد، همیشه باید در جستجوی راهی برای ارائهی محصولات یا خدمات پر بازده باشید.
شما باید همیشه سعی کنید که میان بازده (کارایی) و کیفیت تعادل ایجاد کنید تا مطمئن شوید که از مسیر موفقیت منحرف نشدهاید. برای مثال، بیایید نگاهی به سود ناخالص شرکت تولید پوشاک ABC انداخته و حاشیه سود ناخالص این شرکت را محاسبه کنیم.
در سال اول، فروش شرکت مذکور یک میلیون دلار و سود ناخالص آن ۲۵۰ هزار دلار بوده است که حاشیه سود ناخالص ۲۵ درصد (۲۵۰ هزار دلار تقسیم بر یک میلیون دلار) میشود. در سال دوم، فروش ۱/۵ میلیون دلار و سود ناخالص ۴۵۰ هزار دلار بوده است که حاشیه سود ناخالص ۳۰ درصد (۴۵۰ هزار دلار تقسیم بر یک و نیم میلیون دلار) میشود.
محاسبه سود ناخالص شرکت ABC مثال خوبی از کاربرد این مفهوم است
واضح است که شرکت تولید پوشاک ABC، نه تنها سود ناخالص خود را در سال دوم افزایش داده، بلکه حاشیهی سود ناخالصش نیز بالاتر رفته است. این شرکت در عین افزایش قیمتها توانسته است هزینههای متغیر تامین مواد اولیه از تأمینکنندگان را هم کاهش دهد. همین امر موجب شده است راهی برای تولید لباسهایی با کارایی بیشتر (که معمولا به معنی کاهش ساعات کار برای تولید محصول است) پیدا کند. این شرکت توانست در سال دوم کار جالبی انجام داده و قیمت روی اجناس (اضافهبها یا سود فروش) خود را افزایش دهد. در ادامه بیشتر در خصوص اضافهبها توضیح خواهیم داد.
افزایش قیمت روی اجناس یا اضافهبها چیست؟
بسیاری از صاحبان کسب و کارها اغلب هنگامی که قیمت روی اجناس (اضافه بها یا سود فروش) را در ارتباط با حاشیه سود ناخالص افزایش میدهند، گیج میشوند. این دو متغیر مفهوم یکسانی دارند. تنها تفاوت افزایش اضافهبها با حاشیه سود ناخالص، در این است که حاشیهی سود ناخالص، برحسب درصدی از قیمت فروش شکل میگیرد، در حالی که افزایش اضافهبها به عنوان درصدی از هزینهی فروشنده محاسبه میشود.
اضافهبها (یا سود فروش) به صورت زیر محاسبه میشود:
درصد سود فروش برابر است با اختلاف قیمت فروش و هزینهی تولید، تقسیم برهزینه تولید.
به عنوان مثال، سود فروش شرکت تولید پوشاک ABC، را برای سال اول محاسبه میکنیم:
مقدار اختلاف یک میلیون دلار با ۷۵۰ هزار دلار، تقسیم بر ۷۵۰ هزار دلار = ۳۳/۳۰ ٪
اکنون، بیایید سود فروش شرکت تولید پوشاک ABC را برای سال دوم محاسبه کنیم:
(۱/۵ میلیون دلار – ۱/۰۵ میلیون دلار) / ۱/۰۵ میلیون دلار = ۴۲/۹ ٪
در حالی که محاسبه سود فروش برای یک سال یک کسب و کار بسیار ساده است، اما استفاده از این ابزار ارزشمند محاسبهی سود فروش برای به روزرسانی قیمتها پیچیده است. با این حال، این ابزار بسیار مهم و حیاتی است. محاسبهی سود فروش سالهای گذشته به شما کمک میکند تا درک کنید که در گذشته در چه موقعیت و جایگاهی بودهاید. بدین ترتیب میتوانید معیار موفقیت مناسبی برای خودتان تعیین کنید.
مفهوم حاشیه سود ناخالص و اضافه بها بسیار نزدیک به هم است
محدودیتهای استفاده از سود ناخالص
صورت درآمد استانداردی که توسط موسسات خدمات مالی ارائه میشود ممکن است کمی با مقادیر سود ناخالص تفاوت داشته باشد. این صورتها سود ناخالص را به عنوان بخشی جدا نمایش میدهند که تنها برای شرکتهای دولتی قابل دسترس است. به همین دلیل است که سرمایه گذاران در بررسی درآمد شرکتهای خصوصی باید اقلام هزینهها را که در ترازنامه غیر استاندارد وجود دارند شناخته و خودشان از بین آنها مواردی را که در محاسبه سود ناخالص به کار میروند تفکیک کنند.
چرا سود ناخالص مهم است؟
از آنجا که سود ناخالص بطور خاص با هزینه محصول فروخته شده در ارتباط است برای حسابداری شرکتها مهم است. به عبارت دیگر دادههای موجود منعکس کنندهی کارایی مدیریت یک شرکت در خرید لوازم، تخصیص نیروی کار یا تصمیمگیری درباره کارخانه و محل تولید محصول است.
جمع بندی
در این مطلب به مرور مفهوم سود ناخالص و شیوه محاسبه آن پرداختیم. شاید فکر کنید دانستن این مفاهیم فقط برای شرکتهای بزرگ مفید است. اما اگر شما هم کسب و کار شخصی خود را دارید یا حتی به صورت فریلنسری یا دورکاری مشغول به کسب درآمد هستید میتوانید از این فرمولها برای محاسبه سود واقعی خودتان در مقابل هزینهها استفاده کنید. در نهایت پس از حساب و کتاب، سود حاصل شده را به دست میآورید. فراموش نکنید که اگر درآمد شما دلاری است، برای نقد کردن درآمد ارزی خود با کارشناسان نیک پرداخت با کلیک روی بنر زیر تماس بگیرید.
سود شرکت ها چطور محاسبه سود خالص و درصد تقسیم میشود؟
واحد حسابداری هر شرکتی چندین خروجی بسیار مهم دارد، یکی از آنها ترازنامه و دیگری صورتحساب سود و زیان شرکت است که سود شرکت ها در این قسمت محاسبه میشود. ما در مقالات دیگر مدیرمالی به اهمیت دانش حسابداری برای سرمایهگذاری موفق پرداختیم و به شما آموزش دادیم که چطور اطلاعات موردنیاز برای یک سرمایهگذاری سودآور را از ترازنامه شرکت استخراجکنید. در این مقاله قصد داریم نحوه استفاده از صورتحساب سود و سود خالص و درصد تقسیم زیان را به شما آموزش دهیم. بعد از خواندن این مقاله شما قادر خواهید بود هر یک از اجزای صورتحساب سود و زیان را تحلیل کنید.
وقتی شما بخواهید سودآوری یک شرکت را بررسی کنید باید به صورتحساب سود و زیان آن مراجعه کنید. این صورتحساب درواقع از معادله ساده زیر به دست میآید:
در مورد هر یک از آیتمهای معادله فوق به نکات زیر توجه کنید:
- فروش: آیا سود خالص و درصد تقسیم فروش در حال افزایش است؟ اگرنه، چرا؟ نرخ رشد فروش نسبت به سال قبل چقدر است؟ این نرخ باید چیزی در حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد باشد. چراکه عمده منابع مالی شرکت که در طول سال صرف موارد مختلف نظیر پرداخت هزینهها، بدهیها و … میشود، از طریق منابع مالی حاصل از فروش تأمین میشود.
- هزینهها: آیا هیچ مورد غیرعادی در بخش هزینهها میبینید؟ آیا مجموع هزینههایی که گزارششده است، نسبت به سال قبل بیشتر شده است؟ نرخ رشد آن چقدر است؟ آیا نرخ رشد هزینههای شرکت از نرخ رشد فروش بیشتر است؟ در این صورت سود شرکت کاهش مییابد و بر قیمت سهام شرکت اثر منفی میگذارد.
- سود: این آیتم، نتیجه فعالیت شرکت را نشان میدهد. آیا سود شرکت نسبت به سال قبل افزایش داشته است؟ سود عملیاتی شرکت چه تغییری نسبت به سال قبل داشته است؟ آیتم سود خالص و درصد تقسیم سود را میتوان قلب تپنده شرکت دانست و چنانچه سودآوری شرکت با مشکل روبرو شود، کل شرکت دچار چالش خواهد شد و نقش تأثیرگذاری بر قیمت سهام شرکت دارد.
اطلاعاتی که شما از اینسو و آنسو جمع میکنید، باید به شما در مورد وضعیت مالی شرکت دید روشنی بدهد که آیا شرکت قادر است فروش خود را افزایش بدهد؟ هزینههای خود را پایین نگه دارد و همچنان به سودآوری خود ادامه دهد؟ در زیر جزئیات بیشتری از هریک از موارد بالا به شما ارائه میکنیم:
فروش نشاندهنده پولی است که شرکت برای ارائه محصولات و خدمات خود از مشتریانش دریافت میکند. بهعنوان یک سرمایهگذار، شما باید به موارد زیر دقت کنید:
- فروش باید مدام در حال رشد باشد: یک شرکت سالم و رو به رشد، فروش رو به رشدی هم دارد. فروش باید حداقل با نرخ ۱۰ تا ۱۵ درصد رشد کند و شما باید حداقل فروش سه سال گذشته شرکت را بررسی کنید.
- فروش محصولات اصلی شرکت (محصولاتی که شرکت بر مبنای آنها شکلگرفته است) باید سالبهسال بیشتر شود: محصولات اصلی شرکت الف مواد غذایی شامل سس، رب، ترشیجات و آبلیمو است؛ اما این شرکت، گاهی با استفاده از تجهیزات بستهبندی خود، به سایر شرکتها خدمات بستهبندی ارائه میکند. ارائه این خدمات نباید فعالیت اصلی شرکت یعنی تولید محصولات غذایی و فروش را با اخلال (ثابت ماندن یا کاهش فروش) روبهرو کند.
- آیا شرکت موارد عجیبوغریبی را بهعنوان فروش گزارش کرده یا از روشهای غیرمعمول برای محاسبه فروش استفاده کرده است؟ ممکن است در مواردی برخی شرکتها فروش ساختمان یا زمین شرکت را جزو فروش بهحساب بیاورند و فروش را بیشتر از حد نشان دهند.
هزینهها
هزینههای شرکت رابطه مستقیمی با سودآوری شرکت دارد. وقتیکه هزینهها از کنترل خارج شوند، شرکت با سود خالص و درصد تقسیم سود خالص و درصد تقسیم مشکل جدی مواجه خواهد شد. هنگام بررسی هزینههای شرکت به نکات زیر توجه کنید:
- هزینهها را با دورههای مالی قبل مقایسه کنید: اگرچه ممکن است اختلاف زیادی بین هزینههای سال جاری با سالهای گذشته وجود دارد، اما سودآوری شرکت نباید دستخوش تغییر اساسی شود. چرا اگر هزینهها بیشتر شده باشد، فروش نیز باید به همان نسبت و با نرخ رشد بالاتری، افزایش یابد تا سودآوری شرکت همچنان رشد کند.
- آیا برخی هزینهها نسبت به بقیه خیلی بیشترند؟ به هر یک از آیتمهای هزینه توجه کنید تا مشخص شود هر آیتم چه بخشی از مجموع هزینهها را به خود اختصاص داده است و آنها را با سالهای قبل مقایسه کنید.
- آیا هیچ هزینه غیرعادی در گزارشهای وجود دارد؟ بررسی کنید این هزینه غیرعادی به چه دلیل بوده است و چه تأثیری بر سودآوری شرکت داشته است.
شرکتها معمولاً سود خود را در قالب سود هر سهم در صورتحساب سود و زیان گزارش میکنند. این نکته بسیار مهمی است. چراکه وقتی در خبرها اعلام میشود سود هر سهم شرکت الف ۱۰۰ ریال افزایش داشته است، این به این معنی است که اگر شرکت الف ۱۰ میلیون سهم داشته باشد، سود شرکت ۱۰۰۰ میلیون ریال افزایش داشته است که میتواند یک خبر فوقالعاده باشد.
خبر افزایش سود شرکت ها میتواند یک خبر فوقالعاده باشد.سود خالص و درصد تقسیم
به نکات زیر توجه کنید:
- مجموع سود شرکت چقدر است و نسبت به سال قبل چه رشدی کرده است؟
- سود عملیاتی شرکت: سود عملیاتی شرکت نیز در صورتحساب سود و زیان گزارش میشود. سود عملیاتی به این دلیل مهم است که نشاندهنده سودی است که مستقیماً از عملیات شرکت و فروش کالاها و خدمات اصلی شرکت ایجاد میشود.
- مواردی که فقط یکبار اتفاق میافتند: گاهی مواردی بهعنوان سود گزارش میشود که جزو عملیات اصلی شرکت نیست و ممکن است در طول سالها فقط یکبار اتفاق بیفتد. مثل فروش ساختمان قدیمی شرکت.
در این مقاله تجزیهوتحلیل یکی از اصلیترین گزارشهای حسابداری را به شما آموزش دادیم. برای آموزشهای بیشتر سایر مقالات مدیرمالی را مطالعه کنید.
اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش نظرات مطرح کنید. همینطور با اشتراکگذاری این مقاله در شبکههای اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.
27 در مورد “سود شرکت ها چطور محاسبه میشود؟”
سلام و وقت بخیر
بستگی به نوع شرکت داره و اینکه بخواید حدودی محاسبه کنید یا نه
به طور کلی اگر هزینه و درآمد رو داشته باشید میتونید این دو رو از هم کم کنید تا سود ناخالص به دست بیاد
یا اگر شرکت تک محصولی باشه یا عموده سودش از یک محصول مشخص باشه و شما قیمت خرید و فروش و تعداد فروش اون رو داشته باشید میتونید حدودا حساب کنید سود حاصل از فروش اون محصول در سال چقدره و درصدی از سود محصول رو هم برای هزینه های عمومی و اداری کم کنید و در نهایت به تخمینی از سود شرکت برسید.
در صورتیکه شرکت مورد نظر شما هم در بورس فعال باشه میتونید بدون هیچ دردسری صورتهای مالی رو در سایت کدال ببینید
موفق باشید
سلام و خدا قوت. آیا میشه با کمترین اطلاعات سود و زیان یه کارخونه یا شرکتی رو بدست آورد؟
مثلا خرید، فروش، هزینه، درآمد ؟
لطفا بگین چطور؟
سلام محمد عزیز
دارایی های ثابت که تاثیری در محاسبه سود و زیان ندارند. پس اینجا نادیده شون بگیرید. پولی هم که به حساب اون فرد واریز میشه احتمالا از نوع برداشت از حساب هستنش. پس اون هم در سود و زیان تاثیری نداره. فقط لازمه که ثبت بشه.
پس برای محاسبه سود و زیان کافیه پولی که بابت خرید کالاها میدید، ثبت و با هم جمع کنید. اینجوری جمع کل خریدها حساب میشه.
بعد هزینه هاتون رو هم جداگانه ثبت و با هم جمع کنید. اینجوری جمع کل هزینه ها حساب مییشه
در مورد فروشتون هم همینکار رو بکنید. جمع کل فروش رو محاسبه کنید.
حالا برای محاسبه سود یا زیان کافیه جمع هزینه ها و جمع کل خریدها رو از جمع کل فروشتون کم کنید.
اگر جواب مثبت بود سود کردید.اما اگر جواب منفی بود زیان کردید
موفق باشید
وقتی فقط خرید و فروش و هزینه داریم و دارایی های ثابت و یک فرد که پول بهش واریز شده (ولی هزینه نیس )تراز سود وزیان به چه شکلی میشه؟
با سلام همانطور که میدانید سود حاصل از صادرات معاف از مالیات میباشد و به نسبت درصد صادرات از فروش هزینه های شرکت تسهیم شده و به صادرات اختصاص میابد. حالا سوال من این است هزینه های صادرات در محاسبه سود و زیان به چه صورت محاسبه میشود؟ ۳حالت ممکن است . حالت اول: احتساب کل هزینه ها در صورت سود و زیان ( هزینه های صادرات به همراه هزینه های جاری ) و تسهیم هزینه ها بر اساس کل هزینه؟ حالت دوم: بدون در نظر گرفتن هیچگونه هزینه صادرات .(یعنی هزینه صادرات اصلا در هزینه های شرکت لحاظ نگردد) و تسهیم هزینه ها فقط بر اساس هزینه های جاری؟ حالت سوم: احتساب کل هزینه ها به همراه هزینه های صادرات و تسهیم هزینه فقط بر اساس هزینه های جاری؟
مقدمه
جواب این سوال را در پایان این نوشتار کاربردی با هم مرور خواهیم کرد.
سود ناخالص:
اگر درآمد حاصل از کل فروش یک شرکت را برای یک دوره خاص (مثلا 1 ساله) داشته باشیم و بهای تمام شده کالا و خدمات به فروش رفته را از آن کسر کنیم، باقیمانده را سود ناخالص می نامند.
سود عملیاتی:
سود ناخالص فعلا اختلاف بین کل فروش و بهای تمام شده را نشان می دهد،حال اگر از سود ناخالص هزینه های مربوط به فروش، هزینه های عملیاتی، واحد تجاری از جمله اجاره و بیمه،حمل و نقل و کرایه، حقوق و دستمزد و استهلاک و . را کسر کنیم حاصل آن سود عملیاتی خواهد بود.
سود خالص:
برخی دیگر از هزینه ها از جمله بهره، مالیات و همچنین کلیه جریانات وجوه ورودی و خروجی را باید در سود عملیاتی اثر داد. حاصل این تغییرات در سود عملیاتی و عددی که پس از محاسبه کل کسورات به دست می آید را سود خالص می نامیم.
حاشیه سود چیست؟
به طور ساده اگر هر کدام از سودهای محقق شده شامل سود ناخالص، عملیاتی و یا خالص را بر کل درآمد شرکت در آن دوره تقسیم و حاصل را در 100 ضرب کنیم، حاشیه سود شرکت به واحد درصد به دست می آید.
برای مثال در شرکت هجرت با فروش 2250 میلیارد تومانی، 70 میلیارد سود خالص محقق شده است، در نتیجه حاشیه سود خالص 3.1 می باشد.
منظور از EPS چیست ؟
سود خالص را اگر در بازه یک ساله در نظر بگیریم و بر تعداد سهام شرکت تقسیم کنیم به آن EPS ( Earning Per Share ) یا سود هر سهم که اصطلاحی رایج به حساب می آید اطلاق می شود.
منظور از DPS چیست ؟
بخشی یا کل سودی که برای هر سهم در یک سال مالی محقق شده را می توان بین سهامداران بصورت نقدی توزیع کرد که به آن DPS (Dividend Per Share) می گویند.
نسبت پی بر ای ( P/E ) :
یکی از نسبت های موثر و کاربردی در تحلیل سهام نسبت قیمت سهم به سود یا درآمد آن می باشد. برای مثال اگر قیمت سهم 100 تومان و سود هر سهم 20 تومان باشد، نسبت پی به ای آن 5 مرتبه خواهد بود که با مقایسه این نسبت در گروه های مالی میتوان رشد قیمت نسبت به درآمد سهم را سنجید.
نکات مهم:
در تعریف سود و محاسبه حاشیه سود باید هر گروه را بصورت مستقل در نظر داشت. برای مثال نمی توان حاشیه سود یک شرکت پخش دارویی را با یک شرکت خودروساز مقایسه کرد.
لزوما کل سود محقق شده بصورت سود نقدی یا DPS بین سهامداران توزیع نمی شود و ممکن است برای اموری همچون سود انباشته استفاده گردد.
نسبت پی به ای به تنهایی معیار کاملی برای تحلیل ارزندگی شرکت ها نیست.برای بسیاری از شرکت ها که سود قابل تحقق یا تحقق یافته ندارند و اتفاقا هر دوره در حال شناسایی زیان هستند و همچنین در شرایطی که تورم بر ارزش گذاری شرکت ها حاکم است، باید از روش های دیگری برای سنجش استفاده کرد.
در این مقاله سعی شده است تا شما را با دو روش محاسبه سود آشنا کنیم
سود به روش لایفو بهتر محاسبه می شود یا فایفو؟
fifo / فایفو
روشی است كه موجودی ها همواره به طور منظم گردش داشته و همواره كالاهای جديد وتازه در دسترسی باشد.
مثلا در يك كارخانه رنگ سازی ممكن است ابتدا قوطی های رنگ قديمی به فروش برسد واز ماندن زياد وفساد آن جلوگيری گردد به اين روش كه از اولين موجودی های اول استفاده شود روش اولين وارده يا فايفو گويند.
اما در مورد برخی از اقلام ديگر موجودی روش اولين صادره آن معمولا از آخرين محموله كه در سطح بالا قرار گرفته است صورت ميگيرد اما داروها ويا سبزيجات يا كالاهای زود فاسد شدنی بايد ابتدا به مصرف برسد يعنی كالاهای اول وارده اول صادر شود به روش اولين صادره از آخرين وارده لايفو گويند.
كاربرد اين روش كه متداولترين روش ارزيابی موجودی هاست بسيار آسان است گردش اقلام بهای تمام شده در اين روش معمولا با گردش فيزيكی اقلام موجودی ها مطابقت ميكند.
ضمنا اجرای اين روش در دوره هايی كه قيمت ها در حال افزايش است موجب ايجاد سود ناخالص بيشتر ميشود عليرغم مزايای فوق سود بيشتر موجبات ماليات بر درآمد بيشتر را فراهم می آورد ودرآمدهای جاری با اقلام بهای تمام شده نسبتا قديمی مقايسه می شود ودر نتيجه كارايی و سودآوری بيش از واقع نشان داده می شود ضمن اينكه برای جايگزينی اقلام موجودی ها بهای بيشتري نيز بايد پرداخت كرد.
تطابق (مقابله) اقلام بهای تمام شده قديمی با درآمدهای جاری موجب ايجاد سوء ناشی از نگهداری موجودی ها ميشود كه بنوبه خود باعث نشان دادن قدرت سود آوری بيش از واقع واحتمالا گمراهی گروههای ذینفع می شود.
lifo / لایفو
مزيت عمده اين روش اين است كه در دوره افزايش قيمتها سود ناخالص به ميزاني كمتر محاسبه و ماليات بر درآمد كمتری پ رداخت گردد. كه موجب بهبود وضعيت نقدينگی وگردش وجوه نقد می شود ضمنا درآمد جاري با اقلام بهای تمام شده نزديك به قيمت های جاری مقايسه و مقابله و در نتيجه سود ناخالص نيز سود آوری تجاری را بهتر نشان می دهد.
اگر اين روش در چند دوره مالی متوالی به كار برده شود اقلام موجودی های منعكس در ترازنامه با ارزش به مراتب كمتر از قيمتهاي جاری در موقع افزايش قيمت ها نشان داده ميشود زيرا مبنای اقلام بهای تمام شده قديمی ونسبتا ارزان (كه موجب پايين آمدن غير عادی بهای تمام شده كالای فروش رفته است) محاسبه و ارزيابی شده است وافزايش سود غير معقولی را موجب خواهد شد.
در دورهايی كه قيمت ها در حال افزايش باشد اجرای لايفو موجب محاسبه سود ناخالص كمتر در مقايسه با روش فايفو می شود اگرچه سود كمتر موجب پرداخت ماليات كمتری می گردد اما سود هر سهم ارائه تصويری نادرست از قدرت سودآوری شركت يا واحد تجاری را موجب می شود لذا اين است كه مسئولين كشورهاي صنعتی شركتها را مقيد كرده اند تا جهت مقاصد مالياتی در صورت استفاده از لايفو آن را در محاسبه سود ناخالص به منظور گزارشگری مالی نيز بكار برند.
حساب جم با بیش از ۲۳ سال سابقه در ارائه گزارش حسابرسی شرکتها، موسسات و اشخاص در حداقل زمان ، دفاعیه مالیاتی، همچنین کاهش قطعی مالیات مشاغل و اشخاص حقیقی و رسیدگی به جرائم مالیات تراکنشهای بانکی توانسته است رضایت کامل شما عزیزان را جلب نماید. حساب جم با تهیه و تنظیم اظهارنامه های مالیاتی در اسرع وقت و استقرار بهینه حسابداری منطبق با استانداردهای حسابداری در بین برترین های حرفه خود در کشور قرار دارد. تخصصی ترین خدمات حسابرسی و حسابداری را از متخصصین و مشاوران مالیاتی حساب جم بخواهید
روش های محاسبه سود چگونه است؟
از آنجایی که سود نمایانگر موفقیت تجارت و کسب و کار شماست لازم است با روش های محاسبه سود آشنا شوید. بسیاری میزان سود را با ارزش شرکت و یا مجموعه در ارتباط مستقیم میدانند. به همین دلیل مهم است که مدیران اجرایی با انواع روش های محاسبه سود آشنا شوند. همانطور که از عنوان مقاله مشخص است سود روش های مختلفی برای محاسبه دارد. در صورتی که هزینه ها را از درآمد کم کنیم میزان سود به دست میاید. اگر بخواهیم این مسئله را به شکل یک فرمول نشان دهیم باید نوشت:
درآمد- هزینه= سود
البته در نظر داشته باشید که فرمول بالا از ساده ترین روش های محاسبه سود است. هر چه یک کسب و کار گسترده تر باشد، روش های پیچیده تری برای محاسبه میزان سود آن عنوان میشود. سود را به سه دسته تقسیم میکنند. سود خالص، سود عملیاتی و سود ناخالص از جمله معروف ترین زیر مجموعه های سود هستند که هرکدام روش متفاوتی برای محاسبه دارند.
سود ناخالص
در روش های محاسبه سود در صورتی که بهای تمام شده کالا را از درآمد حاصل از فروش آن کسر نماییم سود ناخالص به دست خواهد آمد. بهای تمام شده کار در این بخش عموما شامل هزینه های مربوط به مواد اولیه و هزینه های مربوط به دستمزد خواهد بود. برای محاسبه سود ناخالص هزینه های یک باره همانند هزینه مربوط به تجهیزات و هزینه های سربار همانند هزینه های مربوط به مالیات در نظر گرفته نمیشوند. به همین دلیل آن را سود ناخالص گویند. برای محاسبه سود ناخالص از فرمول زیر استفاده میشود:
حاشیه سود ناخالص = (فروش خالص – COGS) ÷ فروش خالص
از میان روش های محاسبه سود، سود ناخالص چندان دقیق نیست و نباید مبنای عملکرد مجموعه باشد. عموما سود ناخالص به دلیل عدم محاسبه هزینه های عملیاتی مقدار بیشتری را نسبت به دیگر انواع سود نشان میدهد. در تهیه و تنظیم صورت سود و زیان، محاسبه سود ناخالص اهمیت دارد. سود ناخالص همچنین نشان میدهد که یک شرکت در بکارگیری نیروی کار و تجهیزات تا چه اندازه کاربردی و موفق عمل کرده است.
سود عملیاتی
در روش های محاسبه سود و برای به دست آوردن سود عملیاتی تنها به بهای کالای به فروش رسیده و هزینه تمام شده اکتفا نمیشود. در واقع برای محاسبه هزینه تمام شده فاکتورهای متعددی در نظر گرفته میشوند. هزینه هایی چون حمل و نقل، اجاره، بیمه، کرایه، حقوق و دستمزد و … همه در محاسبه سود عملیاتی در نظر گرفته میشوند؛ این موارد را هزینه های عملیاتی میدانند. در این سود هزینه هایی همچون استهلاک نیز محاسبه شده و از کل سود کم میشود. هرچند سود عملیاتی دقیق تر از سود ناخالص است اما باز هم نسبت به سود خالص کاستی هایی دارد.
فرمول محاسبه سود عملیاتی:
سود عملیاتی =درآمد عملیاتی – هزینه کالاهای فروختهشده (COGS) – هزینههای عملیاتی – استهلاک
در صورتی که هزینه هایی همچون بهره و مالیات در سود عملیاتی در نظر گرفته نشود به آن EBIT میگویند. به سود عملیاتی، درآمد قبل از مالیات و بهره گفته میشود. در محاسبه سود عملیاتی هزینه های ثابت به حساب نخواهند آمد. هزینه های ثابت شامل مواردی چون اجاره، تبلیغات، بیمه، حقوق کارمندانی که مستقیما در فرآیند تولید دخالت ندارند و … میشود.
سود خالص در محاسبه انواع روش های سود
در انواع روش های محاسبه سود، سود خالص نشان دهنده توانایی شرکت برای تبدیل درآمد به سود است و محاسبه آن از اهمیت بالایی برخوردار است. سود خالص نشان میدهد که پس از محاسبه تمام هزینه ها و جریان های درآمدی در نهایت چقدر از درآمد شما باقی مانده است. به همین دلیل برای محاسبه سود خالص لازم است هزینه های عملیاتی، هزینه های سربار، COGS، هزینه های جاری و … از کل درآمد کسر شود.
فرمول سود خالص در انواع روش های محاسبه سود:
فرمول دوم:
حاشیه سود خالص = (درآمد خالص ÷ درآمد) × 100
در حقیقت سود خالص پس از کسر تمام هزینه ها به دست میاید. در نظر داشته باشید که سود خالص همیشه مقدار مثبت ندارد و ممکن است گاهی منفی شود. در این صورت دیگر سود خالص نیست و به آن زیان خالص میگویند. برای افزایش سود خالص راهکارهایی همچون رشد درآمدها و کاهش هزینه ها پیشنهاد میشود.
سود غیر عملیاتی
تا اینجا در انواع روش های محاسبه سود به سود خالص، سود عملیاتی و سود ناخالص پرداختیم. سود غیرعملیاتی یکی دیگر از روش هایی است که از آن برای محاسبه سود استفاده میکنند. هرچند نسبت به سایر روش ها کمتر متداول است اما گاها سود غیرعملیاتی هم کاربردی واقع میشود. در صورتی که مجموعه از محل فعالیت های غیر مرتبط با موضوع فعالیت فعلی سودی کسب نماید، آن را سود غیر عملیاتی گویند.
حاشیه سود شرکت
حاشیه سود (profit margin) چیست و در انواع روش سود خالص و درصد تقسیم ها برای محاسبه سود چه نقشی دارد؟ برای به دست آوردن حاشیه سود لازم است ابتدا سود خالص را همانطور که در بخش های قبلی به آن اشاره شد به دست آورید. در مرحله بعد لازم است سود خالص به دست آمده را بر درآمد فروش تقسیم کنید. حاشیه سود بیشتر به صورت درصدی بیان میشود و عنوان میدارد که به ازای هر صد میلیون تومان فروش چقدر سود به دست می آید. هر چه حاشیه سود درصد بالاتری داشته باشد به این معنی است که شرکت سود بیشتری کسب کرده است.
همانند انواع روش های محاسبه سود روش های مختلفی برای محاسبه حاشیه سود وجود دارد. حاشیه سود نیزبه سه بخش حاشیه سود ناخالص، حاشیه سود عملیاتی و حاشیه سود خالص تقسیم میشود. هر یکی از این موارد کاربرد مختص خود را دارند. به عنوان مثال حاشیه سود عملیاتی برای مقایسه بازده سود مجموعه در طول زمان به کار میرود.
حاشیه سود ناخالص = سود ناخالص / درآمد * 100
حاشیه سود عملیاتی = سود عملیاتی / درآمد * 100
حاشیه سود خالص = درآمد خالص / درآمد * 100
توجه داشته باشید که از بین تمام موارد ارائه شده حاشیه سود خالص بیش از بقیه به سود واقعی نزدیک است و در بیشتر مواقع برای محاسبه به آن استناد میکنند. با این حال سود عملیاتی و سود ناخالص نیز در جای خود اهمیت دارند. به عنوان مثال از سود عملیاتی برای بررسی قابلیت سوددهی عملیاتی یک واحد تجاری استفاده میکنند. سود خالص، سود ناخالص و تفاوت میان این دو یکی از مولفه هایی است که سهامداران و سرمایه گذاران توجه زیادی به آن دارند.
حسابداری
اولین موردی که در سیاست گذاری تقسیم سود مورد توجه قرار میگیرد سود انباشته است زیرا اندوخته کردن سود یکی از منابع تامین مالی است .
در همین رابطه میتوان به موارد زیر اشاره کرد :
الف ) هزینه سرمایه - هزینه خاص سرمایه مربوط به سود انباشته از هزینه خاص سرمایه مربوط به اوراق قرضه و سهام ممتاز بیشتر است ولی از این بابت سود یا بهره مربوط به اوراق قرضه و سهام ممتاز پرداخت نمیشود .
ب ) جانشینی برای سهام عادی - اگر سهام عادی در دست عده ای خاص باشد و انتشار سهام جدید از نظر مالکیت مسائلی را به وجود آورد بهتر است برای تامین مالی از سود انباشته استفاده گردد.
ج ) عدم دسترسی به منابع مالی دیگر - مثلا در حالتی که بازاری برای سهام عادی نباشد .
د ) مساله زمان - گاهی اوقات شرکتها مجبورند به خاطر مسایلی مانند تورم انتشار سهام جدید یا اوراق قرضه را به تاخیر اندازند در این حالت بهترین کار استفاده از سود انباشته به عنوان منبع تامین مالی است .
2 – حفظ ساختار سرمایه
معمولا در زمان تدوین سیاست تقسیم سود شرکت میزان و درصد اجزای تشکیل دهنده سرمایه نیز تعیین میگردد که به دو عامل بستگی دارد :
الف ) انعطاف پذیری در تامین مالییعنی اینکه شرکت تا حد معینی میتواند از استقراض برای تامین مالی استفاده کند در غیر این صورت ریسک شرکت بالا میرود و شرکت قادر نخواهد بود در سالهای بعد از طریق استقراض تامین مالی کند ولی انتشار سهام عادی یا افزایش سرمایه از محل سود انباشته مبنایی میشود که شرکت در آینده به پشتوانه آن از طریق استقراض میتواند تامین مالی کند .
ب ) سیاست تقسیم سود باقیماندهاگر درصد ترکیب ساختار سرمایه شرکتی مشخص باشد باید مقدار مشخصی از سرمایه مورد نیاز از محل نگهداری سود شرکت تامین شود باقیمانده سود به صاحبان سهام پرداخت خواهد شد یعنی سیاست تقسیم سود بر این اساس تدوین میگردد که آن میزان از سود شرکت که بر اساس ساختار سرمایه مطلوب مورد نیاز نیست به سهامداران پرداخت گردد . اگرچه اندوخته کردن سود برای تامین مالی پروژه های سرمایه گذاری باعث کاهش پرداخت سود در همان سال میشود ولی با شروع بهره برداری از طرح های سرمایه ای میزان سود خالص پرداختی شرکتها در سالهای بعد افزایش می یابد .
3 – نیاز سهامداران
سومین عامل در تدوین سیاست تقسیم سود نیاز سهامداران سهام عادی است . اصولا سهامداران یا به این هدف سهام را خریداری میکنند که به صورت مستمر و سالانه سود دریافت کنند و یا به امید منفعت از افزایش قیمت سهام اقدام به خرید سهام می کنند و یا با هدف دریافت سود و افزایش قیمت سهام سهام عادی خریداری میکنند .
اگر شرکتی سیاستی با ثبات تقسیم سود در نظر بگیرد آن دسته از سهامداران که هدف آنها دریافت سود مستمر سالانه است اقدام به خرید این سهام خواهند کرد . برخی از شرکتهایی که هر سال مبلغ ثابتی را به عنوان سود سهام پرداخت میکنند در اجرای این سیاست آثار تورمی را نیز در نظر میگیرند و سعی میکنند با توجه به نرخ تورم میزان سود پرداختی هر سال را افزایش دهند .
میزان سود سهام پیشنهادی هیات مدیره معمولا حاوی اطلاعاتی در مورد سود آوری آتی شرکت است . تغییر غیر منتظره سود تقسیمی دارای محتوای اطلاعاتی مهمی است به ویژه زمانی که میزان سود تقسیمی کاهش یابد یا اصلا پرداخت نشود که نشان میدهد سود سالهای آتی کاهش خواهد یافت .
4 – محدودیت های قانونی
چهارمین عامل که در سیاست تقسیم سود اهمیت دارد محدودیت های قانونی است . معمولا برخی از مقررات به مدیر شرکت اجازه نمیدهد هر طور که میخواهد در تعیین و پرداخت سود عمل کند .
دو نمونه از این سود خالص و درصد تقسیم قیود عبارت اند از :
الف ) قید و بند های قرارداد وام قرارداد برخی از وام ها به شرکت اجازه نمیدهد که بر میزان سود تقسیمی بیافزایند و حتی گاهی شرکت را مجبور میکنند تا سود تقسیمی را کاهش دهند .
ب ) شرایط مربوط به سهام ممتازشرکتها تا سود سهامداران ممتاز را پرداخت نکنند نمیتوانند سود سهامداران عادی را پرداخت کنند و اگر سهام ممتاز با حق انباشت سود باشد باید ابتدا سودهای معوق را پرداخت کنند .
سیاست های متداول تقسیم سود در شرکتها:
اکثر شرکتها در سیاست تقسیم سود از یکی از سه روش زیر استفاده میکنند : 1 – نسبت سود تقسیمی ثابت 2 – سود ثابت 3 – پرداخت منظم سود ثابت همراه با مبلغ اضافی 1 – نسبت سود تقسیمی ثابت این روش به سه قسمت تقسیم میشود : الف ) پرداخت درصد ثابتی از سود سالانه ب ) پرداخت سود سهام به صورت درصد ثابت و مشخصی از سود خالص سالهای قبل ج ) انتخاب درصدی از سود تقسیمی مطلوب که قرار است در بلند مدت رعایت شود که درصد سود تقسیمی واقعی میتواند کمتر یا بیشتر از درصد مطلوب باشد ولی شرکت می کوشد درصد سود تقسیمی واقعی را نزدیک به درصد مطلوب نگه دارد . 2 – سود ثابت متداول ترین روشی که اغلب شرکتها در سالهای اخیر پیش گرفته اند این است که سالانه از بابت سود هر سهم مبلغ معینی پرداخت کنند و با افزایش سود شرکت به تدریج بر این مبلغ بیافزایند . شرکتی که چنین سیاستی را اعمال میکند این پیام را به سهامداران خود میدهد که شرکت از نظر سود آوری و قدرت نقدینگی در وضع بسیار خوبی قرار دارد . 3 – پرداخت منظم سود ثابت همراه با مبلغ اضافی سیاست برخی از شرکتها بدین منوال است که هر سال مبلغی را به عنوان سود ثابت پرداخت میکنند و با افزایش سود شرکت مبلغ این سود را افزایش میدهند . مزیت دادن مبلغ اضافی در این است که شرکت میتواند حسب ضرورت مبالغ اضافی را قطع کند بدون اینکه از میزان سود تقسیمی هر سهم بکاهد . عیب این سیاست این است که توقع سهامداران را بالا میبرد که اگر این مبالغ اضافی پرداخت نگردد احیانا قیمت بازار سهام شرکت کاهش می یابد . شیوه پرداخت سود سهامدر بعضی از کشورها مانند امریکا سود سهام به صورت فصلی یعنی هر سه ماه یکبار پرداخت میشود در برخی از موارد نیز سهامداران سهام عادی سود تقسیمی را مجددا در همان شرکت سرمایه گذاری میکنند و به جای پول نقد سهام دریافت میکنند . 1 - پرداخت سود سهام به صورت نقد فرایند پرداخت سود سهام دارای چهار تاریخ مشخص است که عبارت اند از تاریخ اعلام – تاریخ ثبت – تاریخ موثر در بورس – تاریخ پرداخت سود . - تاریخ اعلام : تاریخ اعلام سود روزی است که هیات مدیره و یا مجمع عمومی عادی صاحبان سهام ( در ایران ) در مورد سود پرداختی تصمیم میگیرند و نتیجه تصمیمات خود را اعلام می کنند . مثلا مجمع عمومی در تاریخ اول تیر در مورد سود تقسیمی تصمیم میگیرد و تاریخ اعلام اول تیر است . - تاریخ ثبت در دفاتر : سود سهامی که هیات مدیره سود خالص و درصد تقسیم یا مجمع عمومی یک شرکت اعلام میکند به کسی پرداخت میشود که در تاریخ معینی نام وی به عنوان صاحب سهم در دفاتر سهام به ثبت رسیده باشد . - تاریخ موثر : طبق مقررات کسی که سهام شرکتی را خریداری میکند چهار روز کاری طول میکشد تا این سهام در دفتر سهام شرکت ثبت شود . در نتیجه زمانی که سود سهام اعلام میشود سود به کسی تعلق خواهد گرفت که چهار روز قبل از تاریخ ثبت اقدام به خرید سهام کرده باشد . اگر کسی بعد از تاریخ موثر سهام خریداری کند سود سهام به فروشنده سهام میرسد . - تاریخ پرداخت : پس از اعلام سود تقسیمی و اعلام نام کسانی که مطابق دفاتر شرکت مستحق دریافت سود هستند شرکت اقدام به کشیدن چک در وجه سهامداران میکند . 2 - سرمایه گذاری مجدد سود سهام بسیاری از شرکتهای بزرگ برنامه هایی را به اجرا میگذارند که به موجب آن سهامداران میتوانند به جای دریافت سود سهام به صورت وجه نقد مجددا در همان شرکت و با خرید سهام جدید سرمایه گذاری کنند که البته مالیات مربوط به آن سود را باید بپردازند ولی از هزینه های مربوط به نقل و انتقال سهام معاف میشوند . - سهام جایزه : برخی از شرکتها به جای پرداخت وجه نقد به سهامداران خود سود سهمی یا سهام جایزه میدهند . مثلا اگر شرکتی اعلام کند به صاحبان سهام عادی 10 درصد سهام جایزه میدهد بدان معنی است که هر کس که فرضا 10 سهم عادی دارد یک سهم جدید دریافت میکند . شیوه حسابداری آن نیز بدان صورت است که سود انباشته شرکت به اندازه ارزش بازار سهام جایزه بدهکار و سرمایه و صرف سهام بستانکار میشود . - تجزیه سهام : آثار مالی از تجزیه سهام مشابه سهام عادی است با این تفاوت که میزان یا نسبت انتشار سهام جدید در تجزیه سهام بسیار بیشتر از سهام جایزه است . مثلا اگر شرکتی 500000 سهام 1000 ریالی دارد و بخواهد در ازای هر سهم 2 سهم پرداخت کند در نتیجه پس از تجزیه سهام 1000000 سهم 500 ریالی خواهد داشت . میبینیم که بر عکس سهام جایزه سود انباشته و صرف سهام تغییری نخواهد کرد . نکاتی در مورد سهام جایزه و تجزیه سهام 1 – دادن سهام جایزه باعث تغییر ترکیب حسابهای حقوق صاحبان سهام میشود ولی بر کل دارایی ها و بدهی ها و حقوق صاحبان سهام تاثیری نخواهد گذاشت . تجزیه سهام فقط ارزش اسمی سهام عادی را کاهش میدهد و هیچ تغییری در ساختار حقوق صاحبان سهام ایجاد نخواهد کرد . 2 – سهام جایزه و تجزیه سهام ثروت سهامداران را افزایش نمیدهد زیرا قیمت بازار هر سهم و سود هر سهم متناسب با مقدار سهام جدید کاهش می یابد ولی نسبت یا درصد مالکیت سهامداران ثابت خواهد ماند . 3 – سهام جایزه و تجزیه سهام مشمول مالیات نمیشوند و با توجه به کاهش قیمت و سود هر سهم متناسب با مقدار سهام جدید این معافیت مالیاتی باعث افزایش ثروت سهامداران نمیشود . 4 – سیاست تقسیم سود برخی از شرکتها بدین منوال است که هم سهام جایزه بدهند و هم اینکه مقداری از سود سالانه شرکت را به صورت نقدی پرداخت کنند.
دیدگاه شما