استفاده از ابزارهای مالی


بازارهاي مالي مناسبات و ترتيباتي هستند كه امكان معامله تعهدات و ابزارهاي مالي را فراهم نموده و به تقابل عرضه و تقاضاي اين اسناد مي‌پردازند. بازارهاي مالي نيز بازارهايي هستند كه در آنها دارايي‌هاي مالي مثل سهام و اوراق قرضه كه ارزش آنها به ارزش توليدات و خدمات ارايه شده توسط شركت‌هاي منتشر كننده آنها وابسته است، مبادله مي‌شوند. تفاوت دارايي‌هاي مالي با دارايي‌هاي واقعي در اين است كه دارايي‌هاي واقعي ماهيت فيزيكي دارند مانند اتومبيل، املاك و مستغلات، و وسايل منزل.

اوراق مشتقه چیست و آشنایی با انواع آن

موضوع ریسک در فرآیند بازارهای مالی به عنوان یک عامل مهم و یک دغدغه برای سرمایه‌گذاران و فعالان بازارهای اقتصادی به شمار می‌رود. در این راستا در بازارهای مختلف بنا به ماهیت آن بازار، ابزارها و روش‌های متعددی به منظور کنترل و کاهش میزان ریسک در پروسه‌های مالی وجود دارد و سرمایه‌گذاران با استفاده از ابزار مشتقه تا حدودی این عامل را مدیریت می‌کنند.

یکی از همین ابزارها در این زمینه ابزار مالی مشتقه است. این ابزارها توانایی کنترل میزان ریسک موجود در بازار و رشد معاملات و خرید و فروش‌ها را در بازارهای سرمایه‌گذاری دارند. در این مقاله قصد داریم به موضوع اوراق مشتقه بپردازیم. با ما همراه باشید.

انواع ابزار مشتقه و مفهوم آن

اوراق مشتقه در اصل به اوراق بهادار قیمتی گفته می‌شود که بر مبنای دارایی پایه خود تقسیم‌بندی و شناخته می‌شوند. حال این دارایی‌ها در انواع مختلف جای می‌گیرند و به اصطلاح هم می‌توانند از نوع فیزیکی و کالا و هم از نوع اوراق بهاداری چون سهام شرکت‌های بورسی باشند. به زبان ساده اوراق مشتقه یک نوع قرارداد دو طرفه بین معامله‌گران است که در اصل بر روی یک دارایی پایه منعقد می‌شود.

همان‌طور که در بخش ابتدایی اشاره کردیم ابزارهای متنوعی برای کنترل و کاهش ریسک سرمایه‌گذاری وجود دارد که اوراق مشتقه هم یکی از این ابزارهای معروف در بازار سرمایه است. برخی از افراد و تحلیل‌گران که در بازار به پیش‌بینی روند معاملات و قیمت محصولات خاص می‌پردازند و نوسانات بازار را پیش‌بینی می‌کنند با استفاده از ابزار مشتقه می‌توانند میزان ریسک‌پذیری سرمایه‌گذاری خود را تا حد معقولی کنترل کنند.

یکی دیگر از اهداف اوراق مشتقه در بازار، متنوع‌سازی دارایی‌های سرمایه‌گذاران است. زمانی که سرمایه‌گذاران از ابزار مشتقه به منظور کاهش ریسک پروسه سرمایه‌گذاری خود استفاده می‌کنند به نوعی این اوراق را در دارایی‌های خود ترکیب می‌کنند که در نهایت این عمل منجر به کاهش ریسک پرتفوی یا همان سبد سهام آن‌ها خواهد شد.

بررسی تاریخچه اوراق مشتقه

در ایام دور این قرارداد حالت فیزیکی نداشت و به نوعی مانند یک عهد و پیمان بین خریدار و فروشنده بود که با وجود این عهد، خریدار و فروشنده با خیال راحت درگیر معاملات خود می‌شدند. این پروسه در تمام نقاط جهان وجود داشت و به نوعی به عنوان یک توافق میان طرفین عمل ‌می‌کرد تا یک محصولی در آینده از جانب فروشنده به خریدار تحویل داده شود.

اولین بازاری که به صورت رسمی از این رویکرد استفاده قانونی کرد بازار حق تقدم شیکاگو در سال 1973 بود. در این بازار این ابزارها به منظور کنترل ریسک و اطمینان خاطر طرفین معامله به کارگرفته می‌شد که رفته رفته در تمامی بازارهای مالی از این ابزار استفاده شد.

اوراق مشتقه در ایران برای اولین بار در سال 1387 همزمان با شروع بورس کالا، مورد استفاده قرار گرفت و معاملات مرسوم در این بازار با استفاده از ابزار مشتقه انجام ‌شد تا ریسک موجود در این فرآیند تا حدودی مدیریت شود. با گذشت سالیان ابزارهای تکمیلی دیگری در این بازار وارد شدند و در کنار اوراق مشتقه استفاده شدند.

چند نوع اوراق مشتقه وجود دارد؟

ابزارهای مشتقه از انواع مختلفی در بازارهای مالی تشکیل شده است که بنا به نوع دارایی از نوع خاص ابزار مشتقه استفاده می‌شود. به صورت کلی باید گفت که ما چهار نوع ابزار مالی مشتقه داریم که در این بخش به صورت دقیق به معرفی آن‌ها خواهیم پرداخت.

قراردادهای آتی

این قراردادها یکی از انواع قراردادهای معروف در تمامی بازارهای مالی دنیاست. ماهیت این قراردادها به این شکل است که شخص فروشنده بر اساس یک سری ضوابط مشخص، متعهد می‌شود که در یک زمان و تاریخ مشخص کالا یا محصولی را با قیمت تعیین‌شده و مشخص به شخص خریدار تحویل دهد. به زبان ساده قراردادهای آتی به عنوان یک تعهد و توافق مابین طرفین معامله در بازار آتی است که در آینده محصولی از جانب فروشنده به خریدار تحویل داده شود. در حال حاضر از قراردادهای آتی در بازار کالای ایران استفاده می‌شود قراردادهای نظیر: اتی زعفران، پسته و زیره سبز.

قراردادهای اختیار معامله

یکی دیگر از اوراق مشتقه، قراردادهای اختیار معامله است. قرارداد اختیار معامله به قراردادی گفته می‌شود که با استفاده از آن، یک طرف اختیار خرید یا فروش کالایی را از طرف دیگر خریده و آن طرف این اختیار را به او می‌فروشد. در اصل این قرارداد به دو نوع قرارداد اختیار خرید و قرارداد اختیار فروش تقسیم‌ می‌شود.

اختیار خرید، قراردادی است که خریدار آن، این حق را دارد تا دارایی مشخصی با کیفیت مشخص را با قیمت تعیین‌شده در زمان مشخص در صورت تمایل از فروشنده اختیار، خریداری کند. فروشنده اختیار خرید نیز تا زمانی که خریدار اختیار حق خود را اجرا نکند، تعهدی ندارد. اختیار فروش، قراردادی است که خریدار آن، این حق را دارد تا کالای مشخص با مشخصات تعیین‌شده و قیمت مشخص را در زمان مشخص در صورت تمایل به فروشنده اختیار بفروشد. در مقابل فروشنده اختیار فروش تا زمانی که خریدار حق خود را اجرا نکند هیچ تعهدی ندارد.

پیمان‌های آتی

پیمان آتی به قراردادی گفته می‌شود که طرفین معامله با هم توافق می‌کنند یک کالایی را با مشخصات تعیین‌شده و با قیمت مشخص در زمان تعیین‌شده معامله کنند. به صورت کلی پیمان‌های آتی خارج از بازار رسمی و بازار بورس انجام می‌شوند؛ اما قراردادهای آتی در داخل بازار بورس انجام می‌شوند. دقت داشته باشید که برای پیمان‌های آتی چهارچوب‌های قانونی مشخصی وجود ندارد اما قراردادهای آتی در بازار بورس کاملا قانونمند و دارای چهارچوب هستند.

قراردادهای معاوضه

نوع چهارم از اوراق مشتقه، قراردادهای معاوضه است که در اصطلاح به قرارداهایی گفته می‌شود که در روال آن طرفین معامله تصمیم می‌گیرند طی یک توافق و تعهد دو دارایی یا سود حاصل از این دو دارایی را با کیفیت تعیین‌شده و میزان مشخص‌شده برای مدت زمان معلوم بین خود معاوضه کنند. بعد از این که سررسید قرارداد نزدیک شد، طرفین معامله دارایی‌ها را به صاحبان خود برمی‌گردانند. این قرارداد هم عمدتا به صورت غیر رسمی و خارج از بازار بورس شکل می‌گیرد. به منظور جمع‌بندی در این بخش باید در نظر داشته باشید که از تمامی ابزارهای مشتقه که معرفی کردیم، تنها قراردادهای آتی و قراردادهای اختیار معامله در بازارهای مالی ایران استفاده می‌شود.

سخن آخر

همان‌طور که در این مقاله اشاره کردیم سرمایه‌گذاران و فعالین بازارهای مالی و اقتصادی در تمام دنیا به دنبال ابزارهای متنوعی به منظور کنترل و کاهش میزان ریسک در فعالیت‌های مالی هستند. در این راستا ابزارهای متنوعی بنا به ماهیت دارایی موجود در بازارهای مالی قابل استفاده هستند که در این میان ما به ابزار معروفی به نام ابزار مالی مشتقه اشاره کردیم. اوراق مشتقه به صورت کلی به چهار نوع قراردادهای آتی، قراردادهای اختیار معامله، قراردادهای معاوضه و پیمان‌های آتی تقسیم بندی می‌شوند. از این استفاده از ابزارهای مالی تنوع فقط دو مورد قراردادهای آتی و قراردادهای اختیار معامله در بازارهای مالی ایران استفاده می‌شود. اولین نشانه حضور اوراق مشتقه در بازارهای مالی ایران، به پیدایش بازار کالا در سال 1387 برمی‌گردد. با استفاده از ابزار مشتقه میزان ریسک موجود در فرایند معاملات کالا قابل کنترل و مدیریت است.

استفاده قطره‏‌چکانی از ابزارهای نوین مالی

دنياي اقتصاد- صدرا رجب‌‌نژاد : وجود بازاری نظام‌‌مند برای معامله ‌‌محصولات تولید شده در صنعت از الزامات هر کشوری است. بورس کالا در ایران از نمونه‌های موفق این بازارهاست. اما در سال‌های اخیر توسعه این بازار با رشد صنایع همگام نبوده و مشکلاتی را به وجود آورده است. با رفع مشکلات بورس کالا، منطقه امن صنعتگران، امن خواهد ماند.

استفاده قطره‏‌چکانی از ابزارهای نوین مالی

بورس کالا، بازاری منظم، شفاف و قانون‌‌مند برای فعالان بازار کالایی‌‌است. عرضه‌کنندگان می‌توانند هر میزان از کالا را در زمان مقرر و با قیمت‌‌هایی که توسط کارشناسان و متخصصان کارشناسی شده است و به قیمت‌های رقابتی نزدیک است به فروش برسانند. نظارت اعمال شده بر بازار می‌تواند عرضه‌کنندگان را از سلامت معامله مطمئن کند و از طرف دیگر باعث اطمینان از اهلیت خریدار می‌شود. تولیدکنندگانی که محصولات خود را در بورس کالا عرضه می‌کنند پس از آشنایی با روند فروش محصولات و میزان فروش آن برای تولیدات بعدی هم از نظر کیفیت کالا و هم از نظر میزان تولید برنامه‌ریزی‌‌‌های لازم را انجام ‌می‌دهند. این موضوع می‌تواند در توسعه کسب و کار آنها بسیار موثر باشد. همچنین عرضه‌کنندگان می‌توانند با مطرح کردن نام خود در این بازار به عنوان فروشنده یا تولید‌کننده توانمند بازار خود را گسترش دهند و بازاریابی اصولی و پر‌بازدهی را به انجام برسانند.

از طرف دیگر بورس کالا برای خریداران محصولات کالایی بازاری بسیار امن به شمار می‌‌آید. آنها می‌توانند از هدر‌رفت سرمایه خود جلوگیری و از انجام صحیح معاملات اطمینان حاصل کنند. اهلیت یا عدم اهلیت فروشنده‌ها با جست‌وجویی ساده اثبات می‌شود. کیفیت محصولات عرضه شده در این بازار نیز بر همگان شفاف است و اگر تخلفی در این مورد صورت گیرد، به راحتی قابل پیگیری است. پس با مزیت‌‌های گفته شده مشتریان به راحتی می‌توانند کالایی را با کیفیت مد نظر از فروشنده‌‌ای مطمئن خریداری کنند.

در سال‌های اخیر فعالان بورس کالا (هم خریداران و هم عرضه‌کنندگان) از دو مساله گله می‌کنند. معضل اول ضعف در نظارت بر این بازار و دومی عدم توسعه بورس کالا است. نظارت شامل زیاده‌‌روی‌‌ها و کندروی‌‌ها می‌شود. به عنوان مثال اعمال محدودیت بر معاملات برخی کالاها در سال‌های اخیر افزایش یافته و از طرف دیگر در بررسی برخی معاملات کم‌‌کاری رخ داده است. همچنین قیمت‌‌ها نیز توسط دولت با محدودیت‌‌های بسیاری مواجه است. در برخی کالاها قیمت پایه بالاتر از قیمت رقابتی و در برخی دیگر قیمت پایه بسیار کمتر از حد انتظار بازار است. تداوم این مساله می‌تواند ضربه بزرگی به صنایع کشور وارد کند. اگر مشکل نظارت برطرف شود بسیاری از معضلات بازار رفع خواهد شد.

چالش دوم عدم توسعه بازار است. صنعت کشور در سال‌های اخیر بسیار توسعه‌یافته است. بورس کالا به عنوان بازار مرجع و اصلی محصولات کالایی که عمدتا محصولات صنعتی کشور را شامل می‌شود باید متناسب با صنایع رشد و توسعه را تجربه کند. بهره‌مندی از ابزارهای مالی نوین در این بازار به کندی پیش می‌‌رود و همین امر باعث دلسردی فعالان بازار شده است.

بازار بی‌‌رقیب کالایی

رامین ملماسی مدیرعامل کارگزاری بانک صنعت و معدن در گفت‌وگو با «دنیای اقتصاد» با اشاره به مزیت‌‌های بورس کالا و اشتیاق شرکت‌‌ها برای عرضه محصولات خود در این بازار عنوان کرد: مزیت‌‌های بسیاری برای شرکت‌‌های صنعتی مخصوصا شرکت‌‌های معدنی و صنایع معدنی در این بازار وجود دارد. مزیت اول شفافیت است. سازو‌کار کشف قیمت و معامله در بورس کالا باعث شفاف‌‌تر شدن بازار و ایجاد منطقه امن برای مدیران شرکت‌‌های عرضه‌کننده می‌شود. از طرف دیگر خریداران می‌توانند از سلامت و صحت قیمت‌‌ها اطمینان حاصل کنند. مزیت دوم کشف قیمت است. معمولا قیمت‌‌هایی از طرف عرضه‌کنندگان مد نظر است که در بازار تعدیل‌‌هایی روی آن صورت می‌گیرد. این مساله باعث می‌شود زمانی که خریداران اقدام به خرید کالا با قیمت‌‌های پایه می‌کنند، از این موضوع اطمینان دارند که قیمت اعلام شده تقریبا هیچ شبهه‌ای ندارد و از قبل توسط ‌سازو‌کار بازار و کارشناسان تعدیل شده‌‌ است. وی ادامه داد: مزیت دیگر استفاده از ابزارهای مالی مکانیزم‌‌های تامین مالی موجود در بورس کالا است. بسیاری از ابزارهای نوین در این بازار از طرف سازمان بورس و شرکت‌‌های کارگزاری در اختیار فعالان قرار می‌گیرد. یقینا این ابزار‌‌ها به روان‌‌تر شدن بازار منجر می‌شوند. اطمینان از انجام معامله و فرآیند تسویه از دیگر مزیت‌‌های مهم بورس کالا است. ساز و کاری که در بورس کالا در حال اجرا است، فرآیند تسویه را با اطمینان بسیار بالا انجام می‌دهد. معافیت ۱۰ درصدی از مالیات بر درآمد حاصل از فروش برای شرکت‌‌هایی که محصولات خود را در بورس کالا عرضه می‌کنند اعمال می‌شود. این معافیت یکی از جذابیت‌‌های این بازار برای تشویق شرکت‌‌ها به شمار می‌‌آید. ملماسی در پاسخ به این سوال که مکانیزم بورس کالا چه ایرادات یا کمبودهایی دارد، گفت: یکی از فقدان‌‌هایی که در این بازار با آن رو‌به‌رو هستیم، ابزارهای معاملاتی‌‌ است. برای توسعه بازار و استفاده از این ابزارها، به روز‌رسانی سامانه‌های معاملاتی که عملیات خرید و فروش در بستر آنها در حال انجام است، الزامی است. طی این سال‌ها سازمان بورس سرمایه‌‌گذاری‌‌های بسیاری برای بهره بردن از این ابزارها انجام داده است اما به نظر می‌‌رسد برای رفع مشکلات باید هر چه سریع‌‌تر سرمایه‌‌گذاری‌‌های بیشتری انجام گیرد. نظارت‌‌های قانونی نیز باید توسط قانون‌‌گذار و حاکمیت با دقت بیشتری صورت گیرد. اگر از شفافیت به عنوان یک مزیت نام برده می‌شود، پس باید حمایت نظارتی دولت را از این بازار شاهد باشیم. یکی از دلایلی که باعث می‌شود شرکت‌‌ها از عرضه محصولات خود در بورس کالا اجتناب کنند، ضعف شفافیت در این بازار است. به عقیده من‌ سازو‌کار دیگری با این نظم و شفافیت در کشور وجود ندارد که جایگزین بورس کالا باشد. پس باید حداقل محدودیت‌‌ها و حداکثر شفافیت بر این بازار حاکم باشد تا فضای اقتصادی کشور امن و مطمئن بماند‌‌.

لزوم استفاده بیشتر از ابزارهای نوین مالی

مدیرعامل کارگزاری بانک صنعت و معدن به ابزار‌‌های قابل توسعه در بازار اشاره کرد و افزود: ابزارهایی که برای تامین مالی شرکت‌‌ها در بورس کالا فعالیت می‌کنند مثل سلف موازی استاندارد، سلف خرید یا تسویه، لازم هستند، اما باید ابزارهای کارآتر و موثری باشند و همچنین در زمان کوتاه‌‌تری این عملیات را انجام دهند. با بهره‌‌‌مندی از ابزارهای نوین مالی، شرکت‌‌هایی که در حال فعالیت و انجام معامله در بورس کالا هستند، از مزیت‌‌های اشاره شده به بهترین شکل ممکن استفاده کنند و ریسک معاملات خود را مدیریت کنند.

وی در پایان به ظرفیت بالای بورس کالا برای انجام معاملات هر کالایی پرداخت و گفت: بورس کالا بازاری‌‌ است که به دلیل داشتن ویژگی‌‌های خاصی که در هیچ بازار دیگری دیده نمی‌شود، می‌تواند محل معامله هر محصولی با هر تناژی باشد که نیاز به یک بازار برای انجام اصولی و کم‌ریسک معاملات دارد. چه بازاری بهتر از بورس کالا وجود دارد که تمام سازوکار‌های نظارتی را دارا باشد و قیمت‌‌ها نیز نزدیک به قیمت‌‌های رقابتی کشف شوند؟ محصولات جدید اتفاقا چون نیاز به بازاریابی و بازارسازی دارند، باید در بورس کالا عرضه شوند تا با سرعت بیشتری، مشتریان خود را پیدا کنند. فرآیند قیمت‌‌گذاری نیز در این بازار در حد قابل قبولی، درست و منطقی انجام می‌‌پذیرد. از طرف دیگر خریداران هم می‌توانند با اطمینان بیشتر دست به انتخاب محصول بزنند و از زمان و نحوه انجام معامله مطمئن باشند.

مدیریت ریسک در بازارهای نفت با استفاده از مشتقات مالی با تأکید بر قراردادهای اختیار معامله و تاخت

تأثیر قابل توجه درآمدهای نفتی بر روند رشد اقتصادی ایران، محققان را بر آن داشته تا به بررسی ریسک قیمت و درآمد این ماده ارزشمند بپردازند. بدین منظور ابتدا باید ریسک را در بازار نفت برآورد کرده و سپس به بررسی تأثیر این ریسک بر اقتصاد ایران پرداخت. از سویی با توجه به این که ابزارهای مشتقه مالی در بازارهای مالی کنونی بسیار گسترش یافته اند، لذا چگونگی استفاده از این ابزارها جهت کاهش ریسک قیمت نفت بسیار حائز اهمیت است. یکی از مهمترین نوآوریهای مالی با کارکرد منحصر به فرد و مزایای متفاوت، قرارداد اختیار معامله است. قراردادهای اختیار معامله و تاخت با درجه آزادی بیشتر نسبت به سایر ابزارهای مالی می تواند جهت دستیابی به هدف حداقل سازی ریسک و تضمین درآمدهای آتی در بازارها مد نظر قرار گیرد. تحقیق حاضر به دنبال آن است که علاوه بر تخمین ریسک قیمت نفت و بررسی تأثیر آن بر اقتصاد ایران، تأثیر ابزارهای مشتقه مالی به ویژه اختیار معامله و تاخت را بر پوشش ریسک قیمت نفت برآورد نموده و چگونگی استفاده از این ابزارها جهت جلوگیری از نوسانات قیمتی را مورد بررسی قرار دهد. در تحقیق حاضر برای کمی کردن ریسک قیمت بازار نفت، از مدلهای نااطمینانی خانواده archاستفاده می شود. سپس رابطه بلندمدت متغیرها از طریق آزمونهای هم انباشتگی مانند آزمون یوهانسون جوسیلیوس در قالب مدل خودرگرسیون برداری مورد بررسی قرار می گیرد. سپس نرخ بهینه پوشش ریسک بر اساس مدلهای اقتصادسنجی ols، var و vecm، جهت بررسی تأثیر مشتقات مالی بر کاهش ریسک بازار نفت برآورد می شود. همچنین، بررسی می شود که بین مشتقات مورد بررسی، قراردادهایی که زمان سررسید طولانی تری دارند، نسبت به قراردادهای کوتاه مدت تر، به چه میزان، ریسک را کنترل می کنند. از آنجا که تأکید رساله بر قراردادهای اختیار معامله می باشد، پس از بررسی تأثیر مشتقات مالی بر پوشش ریسک بازار نفت، به طور ویژه، قراردادهای اختیار معامله بررسی می شود. بدین منظور از دو مدل مهم ارزشگذاری قراردادهای اختیار معامله یعنی مدل درخت دوتایی و بلک شولز استفاده می شود. پس از ارزشگذاری این قراردادها، درآمد قابل حصول از اینگونه قراردادها برآورد می شود. نتایج نشان داد که نااطمینانی قیمت نفت تأثیر قابل توجهی بر متغیرهای عمده کلان اقتصادی ایران دارد و مشتقات مالی ابزار بسیار مناسبی در جهت کاهش ریسک بازار نفت هستند به طوری که می توانند ریسک نوسانات قیمت نفت را بین 59 ‏تا 98 ‏درصد کاهش دهند. همچنین، تاخت کردن قرارداد های مشتقه مالی به قراردادهای بلندمدت تر، ریسک نوسانات قیمت نفت خام را کاهش می دهد و باعث ثبات بیشتر درآمدهای نفتی می شود و لذا برای تضمین درآمدهای نفتی، به کارگیری قراردادهای بلندمدت آتی پیشنهاد می شود. به علاوه، استفاده از قراردادها اختیار معامله در فروش نفت می تواند علاوه بر مدیریت ریسک قیمت نفت، درآمدهای بیشتری را نصیب کشور تولید کننده نفت شود. قراردادهای طولانی مدت تر ریسک را بیشتر پوشش می دهند. از این رو تاخت کردن قراردادهای کوتاه مدت به قراردادهای بلندمدت تر هم می تواند به صرفه باشد. حصول درآمدهای نفتی بیشتر، در صورتی که با مدیریت و برنامه ریزی مناسب همراه با انضباط پولی و مالی تلفیق شود، در بلندمدت می تواند باعث رونق و رشد اقتصادی بیشتر شود. خروج بازار نفت ایران از حالت سنتی و قدیمی و استفاده از ابزارهای مدرن می تواند به اهداف کلان اقتصادی کشور شامل افزایش رشد و تولید و در نتیجه کاهش فقر و بیکاری موثر باشد.

منابع مشابه

مدیریت ریسک اوراق استصناع؛ با استفاده از ابزار مالی اختیار معامله

چکیده اوراق استصناع یکی از ابزارهای مطرح در صنعت خدمات مالی اسلامی است که بر مبنای عقد استصناع شکل می‌گیرد. با توجه به توانمندی‌های نهفته در بورس اوراق بهادار، از طریق انتشار اوراق استصناع می‌توان به جمع‌آوری سرمایه‌های کوچک و پراکنده، جهت تأمین منابع مالی لازم برای احداث و تکمیل انواع پروژه‌های توسعه‌ای اقدام نمود و موجبات گسترش کمی و کیفی بازار سرمایه را فراهم کرد. اما در عین حال این اوراق شا.

مقایسه تأثیر وضعیت طاق باز و دمر بر وضعیت تنفسی نوزادان نارس مبتلا به سندرم دیسترس تنفسی حاد تحت درمان با پروتکل Insure

کچ ی هد پ ی ش مز ی هن ه و فد : ساسا د مردنس رد نامرد ي سفنت سرتس ي ظنت نادازون داح ي سکا لدابت م ي و نژ د ي سکا ي د هدوب نبرک تسا طسوت هک کبس اـه ي ناـمرد ي فلتخم ي هلمجزا لکتورپ INSURE ماجنا م ي دوش ا اذل . ي هعلاطم ن فدهاب اقم ي هس عضو ي ت اه ي ندب ي عضو رب رمد و زاب قاط ي سفنت ت ي هـب لاتـبم سراـن نادازون ردنس د م ي سفنت سرتس ي لکتورپ اب نامرد تحت داح INSURE ماجنا درگ .

اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین

Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover استفاده از ابزارهای مالی astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity.

اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین

Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity.

بررسی حقوقی- فقهی قراردادهای آتی در بورس انرژی

در سال‌های اخیر ابزارهای مالی متنوعی طراحی و در بازارهای نفت عرضه گردیده است. هدف از طراحی آنها بهبود مدیریت ریسک پر تفوی و هم‌چنین افزایش کارایی بازار سرمایه است. جهت هر چه کاراتر شدن بورس نیز، نیاز به عرضه اوراق بهادار متنوع با ریسک و بازده متفاوت می‌باشد، عرضه اوراق اختیار و آتی معامله، کمک بزرگی به کارتر شدن این بازار مهم مالی خواهد نمود ولی، باید به این یک سؤال پاسخ داده شود که به این ابزا.

جایگاه سیاست‌های پولی و مالی ایران با تأکید بر بخش نفت با استفاده از مدل‌های DSGE

چکیده هدف این مقاله، بررسی تأثیر شوک­های قیمت و تولید نفت خام بر متغیرهای پولی و مالی و کلان اقتصادی، در چهارچوب یک مدل DSGE اقتصاد باز نیوکینزی برای ایران است. ازاین‌رو، یک مدل DSGE با لحاظ بخش­های عمده خانوار، بنگاه، بخش تجارت خارجی و با تلفیق دولت و بانک مرکزی برای اقتصاد ایران کالیبره و شبیه­سازی شده است. نتایج حاصل از شبیه­سازی و تحلیل توابع عکس­العمل آنی مدل نشان می­دهد، شوک­های قیمت و تو.

آشنایی با انواع بازارهای مالی در ایران

آشنایی با انواع بازارهای مالی در ایران

در این مقاله آموزش بورس با انواع بازارهای مالی در ایران آشنا می‌شویم و پس از طبقه بندی این بازارها، ویژگی‌های هریک را با هم بررسی خواهیم کرد.

جایگاه بخش مالی در اقتصاد یک کشور

نظام مبتني بر اقتصاد بازار در سطح كلان به وجود بازارهاي 4 استفاده از ابزارهای مالی گانه اعتقاد دارد. اين بازارها عبارتند از: بازار كالا، بازار كار، بازار پول و بازار سرمايه. تجزيه و تحليل بازارهاي 4 گانه تعادل عمومي را به اثبات مي‌رساند. دو بازار از بازارهاي ياد شده در ارتباط با بخش مالي مي‌باشد. بخش مالي روي دوم سكه اقتصاد است كه در واقع مكمل بخش واقعي اقتصاد است. بنابراين تعادل بلند مدت و با ثبات هر نظام اقتصادي هنگامي به دست مي‌آيد كه دو بخش مالی و اقتصادی با ارتباطات دروني خود در شرايط تعادلي عمل كنند. بر اين اساس مي‌توان گفت كه بخش مالي تزريق كننده حيات به بخش حقيقي اقتصاد است و منظور از توسعه مالي، توسعه سيستم يا بخش مالي يعني بازارها، نهادها و ابزارهاي مالي مي‌باشد.

بازارهای مالی در ایران

بازارهاي مالي مناسبات و ترتيباتي هستند كه امكان معامله تعهدات و ابزارهاي مالي را فراهم نموده و به تقابل عرضه و تقاضاي اين اسناد مي‌پردازند. بازارهاي مالي نيز بازارهايي هستند كه در آنها دارايي‌هاي مالي مثل سهام و اوراق قرضه كه ارزش آنها به ارزش توليدات و خدمات ارايه شده توسط شركت‌هاي منتشر كننده آنها وابسته است، مبادله مي‌شوند. تفاوت دارايي‌هاي مالي با دارايي‌هاي واقعي در اين است كه دارايي‌هاي واقعي ماهيت فيزيكي دارند مانند اتومبيل، املاك و مستغلات، و وسايل منزل.

یكي از راه‌هاي سرمايه گذاري خريد دارايي‌هاي مالي است. مزيت خريد دارايي‌هاي مالي نسبت به خريد دارايي‌هاي واقعي از ديدگاه اقتصادي اين است كه اولا دارايي واقعي كالاي مصرفي است نه وسيله پس انداز و سرمايه گذاري. دوم اينكه خريد دارايي‌هاي واقعي و بلااستفاده نگه داشتن آنها به اميد گرانتر شدن در آينده به معناي بلااستفاده نگه داشتن منابع كشور است و ارزش افزوده اي ايجاد نمي‌كند. مگر آنگه از آن استفاده شود.

چند نوع از دارايي‌هاي مالي عبارتند از: سپرده‌هاي سرمايه‌گذاري در بانك‌ها، طرح‌هاي بازنشستگي كه توسط صندوق‌هاي بازنشستگي ارايه مي‌شود، انواع بيمه نامه‌هاي شركت‌هاي بيمه و در نهايت اوراق بهادار قابل داد و ستد در بورس اوراق بهادار كه توسط كارگزاران خريد و فروش مي‌شود.

وظایف بازارهای مالی

بازارهای مالی به منظور رشد و توسعه اقتصادی کشور، وظایفی بر عهده دارند که عبارتند از :

  • تخصیص بهینه منابع
  • اداره و کنترل بنگاه‌ها و مدیران به کمک واسطه‌های مالی
  • ایجاد سهولت در نظام مالی تجارت و مبادلات
  • قیمت‌گذاری ریسک و فراهم کردن مکانیسم ادغام
  • انتشار اطلاعات در بین تامین‌کنندگان وجوه مالی

طبقه‌بندی انواع بازارهای مالی در ایران

بازارهاي مالي بر پايه معيارهاي متفاوتي قابل طبقه‌بندي هستند:

1- طبقه‌بندي بر اساس نوع دارايي

2- طبقه‌بندي بر اساس مرحله عرضه اوراق بهادار

3- طبقه‌بندي بر اساس سررسيد تعهدات مالي

4- طبقه‌بندی براساس واگذاری فوری یا واگذاری آتی

5- طبقه‌بندی براساس ساختار سازمانی

انواع بازارهای مالی بر اساس نوع دارايي

الف) بازار سهام

در اين بازار، سهام شركت‌ها كه نشانگر مالكيت دارنده آن در شركت است، دادوستد مي‌شود.

ب) بازار اوراق بدهی

بازاري است كه در آن ابزارهاي با درآمد ثابت (اوراق قرضه) دادوستد مي‌شوند.

ج) بازار ابزارهای مشتق

بازاري است براي معاملات ابزارهايي مبتني بر دارايي‌هاي مالي يا فيزيكي از كه آن جمله مي‌توان به اختيار معامله و قرارداد آتي اشاره كرد.

انواع بازارهای مالی بر اساس نوع دارايي

انواع بازارهای مالی بر اساس مرحله عرضه اوراق بهادار

الف) بازار اولیه (Primary Market)

بازار اوليه جايي است كه بنگاه اقتصادي مي تواند در آن دارايي هاي مالي خود را با منابع مالي بلند مدت مبادله كند. در اين بازار منتشر كننده اوراق بهادار اقدام به فروش اين اوراق مي كند تا وجوه مورد نياز خود را تامين كند. دليل اصلي قابليت فروش اين اوراق وجود بازار ثانويه است.

ب) بازار ثانویه (Secondary Market)

در اين بازار اوراق بهاداري كه قبلا منتشر شده مورد خريد و فروش قرار مي‌گيرند. وجود اين بازار مشاركت‌كنندگان را مطمئن مي‌سازد كه مي‌توانند اوراق بهادار خود را به راحتي به فروش برسانند و مشكلي از نظر تبديل به نقد كردن دارايي‌هاي مالي‌شان نداشته باشند. در مورد اوراق قرضه كه داراي سررسيد مشخصي مي‌باشند، وجود اين بازارها اين امكان را فراهم مي‌آورد تا دارندگان اين اوراق مجبور به نگهداري آن‌ها تا تاريخ سررسيد نباشند. علاوه بر آن بازار ثانويه قيمت سهام جديدي كه قرار است در بازار اوليه عرضه شود را تعيين مي‌كند.

بازار ثانویه خود به دو زیر بازار تقسیم می‌شود:

  1. بازار سازمان یافته بورس اوراق بهادار (Stock Market)

بورس اوراق بهادار، یک بازار متشکل و رسمی سرمایه است که در آن خرید و فروش سهام شرکت‌ها، اوراق قرضه دولتی و یا مؤسسات معتبر خصوصی تحت ضوابط، قوانین و مقررات خاصی انجام می‌شود. خرید و فروش اوراق بهادار در ایران نیز به‌طور رسمی و دائمی در محلی معین به نام بورس اوراق بهادار تهران انجام می‌شود. تعیین قیمت هر سهم در این بازار بر مبنای عرضه و تقاضای آن است.

2. بازار فرابورس (Over the Center Market) بازار فرابورس ایران نیز در آبان سال ۱۳۸۷ فعالیت خود را تحت نظارت سازمان بورس اوراق بهادار آغاز کرد که این بازار دارای ساختار و جایگاه قانونی مشابه بورس است، اما شرایط پذیرش و معامله در آن ساده‌تر است تا اهرمی کمک‌کننده به تامین مالی اقتصاد کشور باشد.

بازار سهام فرابورس ایران شامل بازارهای اول، دوم و پایه است. سهام شرکت‌هایی که شرایط لازم را داشته باشند در بازار اول و دو مبادله می‌شوند و شرکت‌هایی که این شرایط را نداشته باشند می‌توانند در بازار پایه معامله شوند.

این بازار مربوط به معامله اوراق بهاداری است که در بازارهای فرابورس یا خارج از بورس معامله می‌شوند. از آنجایی که این بازار محلی مطمئن برای انجام معاملات است، بنابراین بسیاری از موسسات برای کاهش هزینه‌های کارمزد از این بازار استفاده می‌کنند.

یا اوراق مشارکت که در آن معاملات خصوصی بدون دخالت کارگزار، بین افراد عادی و یا سازمان‌های بزرگ انجام می‌گیرد. مزیت این بازار نپرداختن هزینه‌های بالای کارگزاری است.

انواع بازارهای مالی بر اساس سررسید تعهدات مالی

بازار پول

بازار پول بازاري براي دادوستد پول و ديگر دارايي‌هاي مالي جانشين نزديك پول است كه سررسيد كمتر از يكسال دارند. همچنين مي‌توان از بازار پول به عنوان بازار ابزارهاي مالي كوتاه مدت با ويژگي اندك بودن ريسك عدم پرداخت، نقدشوندگي و ارزش اسمي زياد نام برد.

سهام عادي

سهام عادي نوعي ابزار سرمايه‌گذاري است كه نشانگر مالكيت دارنده آن در يك شركت سهامي است و به دو دسته سهام با نام و سهام بينام تقسيم مي شود.

سهام ممتاز

سهام ممتاز نوعي اوراق بهادار است كه دارنده آن نسبت به درآمدها و دارايي‌هاي شركت، حق يا ادعاي محدود و معيني دارد. اين سهام زماني منتشر مي‌شود كه هزينة سهام عادي بالاتر باشد.

اوراق قرضه

اوراق قرضه اسنادي هستند كه به موجب آن‌ها ناشر متعهد مي‌شود مبالغ معيني (بهره سالانه) را در فاصله‌هاي زماني مشخص به دارنده پرداخت كند و در سررسيد، اصل مبلغ را بازپرداخت كند.

اوراق مشاركت

اوراقي است كه سود علي الحساب دارد و صادركننده اوراق متعهد مي شود اصل پول و سود قطعي را در تاريخ معين پرداخت كند.

طبقه‌بندی براساس واگذاری فوری یا واگذاری آتی

1- بازار نقدی یا آنی

معاملات فوری خرید و فروش اوراق بهادار و تحویل کالا در این دسته قرار می‌گیرند. بازار نقدی در مقابل بازار آتی قرار می‌گیرد و برخلاف بازار آتی که در زمان مشخصی در آینده صورت می‌گیرد، بازار نقدی در زمان حال انجام می‌شود.

2- بازار مشتقه

این بازار که از ابزارهایی مثل قراردادهای آتی و قراردادهای اختیار معامله برای معامله اوراق استفاده می‌کند، بیشتر، سرمایه‌گذاران خرد را به سمت خود جذب کرده است.

بورس کالا

یکی دیگر از بازارهایی که در ایران وجود دارد بورس کالا است که با توجه به نامش مشخص است که در آن کالاهای خامی نظیر زعفران، گندم، برنج، قیر و غیره، معامله می‌شود. این بازار که به دلیل وجود مشکلات مختلفی من جمله قیمت در بازارهای سنتی، شکل گرفته، بر مبنای خرید و فروش کالاهای فیزیکی بوده و براساس اوراق بهادار معامله‌ای شکل نمی‌گیرد.

ساختار بازار سرمایه کشور

نهادهاي مهم بازار سرمايه كشور عبارتند از:

1- شوراي عالي بورس

2- سازمان بورس و اوراق بهادار

3- شركت بورس اوراق بهادار

4- شركت بورس كالاي ايران

5- شركت سپرده گذاري مركزي اوراق بهادار و تسويه وجوه

6- نهادهاي مالي شركت مديريت فناوري بورس تهران

ساختار بازار سرمایه کشور

ارزش اسمی سهم

ارزش اسمي سهام همان است كه در روز تشكيل شركت پرداخت و يا تعهد شده و سرمايه شركت در مجموع قيمت اسمي سهام را تشكيل مي‌دهد به عنوان مثال: شركتي در را نظر بگيريد كه سرمايه دو آن ميليون ريال و به هزار سهم دو هزار ريالي تقسيم شده است. پس ارزش اسمي هر سهم اين شركت دو هزار ريال است.

ارزش بازاری سهم (Market Capitalization)

به مجموع ارزش روز یک شرکت سهامی عام گفته می‌شود. این ارزش از حاصل ضرب قیمت روز سهام در تعداد سهم‌های منتشر شده توسط شرکت بدست می‌آید. برای مشاهده ارزش بازار شرکت‌های پذیرفته شده در بورس و فرابورس، کافی است نام یا نماد شرکت را در سایت tsetmc.com جستجو کنید. بنابرین دو عامل قیمت روز سهام یک شرکت و تعداد سهام منتشر شده توسط آن می‌تواند بر میزان ارزش بازار سهام آن شرکت اثر گذار باشد. هرچقدر شرکت، سهام بیشتری منتشر کند و به عبارتی سرمایه بیشتری داشته باشد جزو شرکت‌های با ارزش بازار بالا در نظر گرفته خواهد شد.

برای مشاهده جدیدترین تحلیل ها، اخبار، مقالات و قیمت های لحظه ای سهام به وب سایت سیگنال مراجعه و یا اپلیکیشن سیگنال را دریافت نمایید.

سیاست‌های تشویقی دولت و مجلس پیش‌نیاز رونق تولید/ استفاده از ابزارهای مالی در راستای رونق تولید

کارشناسان اقتصادی لازمه تحقق اهداف نامگذاری امسال به نام «رونق تولید» و از شعار به‌عمل رسیدن آن را تسهیل امر سرمایه‌گذاری و تشویق فعالان اقتصادی به مشارکت در بخش‌های تولیدی دانسته‌اند.

 سیاست‌های تشویقی دولت و مجلس پیش‌نیاز رونق تولید/ استفاده از ابزارهای مالی در راستای رونق تولید

امری که در صورت به‌کارگیری ابزارهای مالی و پولی در سایه یک نظارت همه‌جانبه و دقیق، می‌تواند شعار سال را تحقق بخشد.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، سیدکاظم دوست‌حسینی،کارشناس مسائل اقتصادی به بررسی زمینه‌های رونق تولید در سال جدید پرداخته است که در ادامه می‌خوانید.

شما پیش‌نیازهای تحقق شعار سال جدید را در چه مواردی ارزیابی می‌کنید؟

بحث حمایت از تولید که امسال نیز بخشی از آن تحت عنوان «رونق تولید» مطرح شده، بسیار گسترده است و در سال‌های قبل نیز کمابیش مطرح شده بود و ابعاد مختلفی دارد. اما آنچه به‌نظر می‌رسد هدف اصلی این شعار ، بحث توسعه کمی و کیفی بخش تولید است. یعنی هم از نظر افزایش ظرفیت تولید در کشور که ایجاد اشتغال می‌کند و از افزایش قیمت‌ها جلوگیری می‌کند و هم از نظر کیفی که امکان درآمدزایی و صادرات را افزایش می‌دهد. در فرمایش‌های مقام معظم رهبری هم آمده بود که بخش بزرگی از مشکلات اشتغال‌زایی و رفع بیکاری، ریشه در ضعف تولید دارد؛ حوزه تولید در ایران به‌واسطه سودهای بیشتری که در دیگر حوزه‌های اقتصاد وجود دارد، لطمه خورده و باعث بی‌انگیزگی در مشارکت و سرمایه‌گذاری برای تولید شده است. این مشکلات به‌علاوه ضعف در مقررات، نظارت و حمایت‌های دولتی جهت تشویق سرمایه‌گذاری بخش مولد، سبب شده که تولید رونق کافی نداشته باشد و به‌صورت تدریجی در سال‌های اخیر جای خود را به واردات استفاده از ابزارهای مالی بدهد. اگر اکنون محدودیت‌ها برای تولید برداشته شود و سیاست‌های تشویقی و انگیزشی در حوزه تولید از سوی دولت و مجلس تقویت شود، و در کنار آن این محدودیت‌ها و ضعف در قوانین و مقررات و نظارت‌ها برای فعالیت‌های غیرمولد اقتصادی و دلالی و واسطه‌گری رخ دهد، می‌توان انتظار داشت که رونق تولید به‌طور نسبی و به‌تدریج تحقق یابد. البته طبیعی‌ است که این امر در یک زمان کوتاه و بلافاصله قابل انجام نیست، اما می‌تواند بستر و شروع خوبی برای جهش‌های اقتصادی آتی باشد.

به‌نظر شما مستعدترین زمینه‌های تولیدی کشور در راستای تحقق این شعار کدام بخش‌ها هستند؟

اصولا همه کشورها در حوزه توسعه اقتصادی ابتدا سراغ محصولاتی می‌روند که در آن سابقه و مزیت رقابتی دارند. مثلا ما در صنعت نفت یا در حوزه کشاورزی در محصولات پسته و زعفران یا در صنایع دستی در مورد فرش و قالی مستعد هستیم و این موارد باید در اولویت قرار گیرند. نکته دیگر توجه به کالاهایی است که در داخل توان تولید آنها را داریم اما متاسفانه در حال واردات آن هستیم و بخش بزرگی از منابع ارزی به این ترتیب هزینه و مصرف می‌شود. به‌نظر من این موارد باید در اولویت قرار گیرد. باید حتما سرمایه‌گذاری بیشتری در حوزه تولید کالاهای وارداتی که مشابه داخلی دارند یا امکان ساخت سریع آنها در داخل وجود دارد، صورت گیرد. در ابتدا یک اعلان عمومی در حوزه‌های تخصصی مثل دانشگاه‌ها و اشخاص حقیقی و حقوقی که توان فنی دارند، باید انجام شود. همزمان باید ریسک سرمایه‌گذاری تماما و یا عمدتا توسط دولت به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم تقبل شود. لازم است دولت به‌صورت مستقیم وارد عمل شده و شرکت‌ها و متخصصان را به تولید محصولاتی تشویق کند که توان تولید آن در داخل هست. دولت می‌تواند با مشارکت در سرمایه‌گذاری طرح‌های دارای توجیه اقتصادی یا با صدور بیمه‌نامه و ضمانت‌نامه برای جبران ضرر احتمالی آنان این نوع سرمایه‌گذاری‌ها را تبلیغ و تشویق استفاده از ابزارهای مالی کند. اقدامات خیلی بیشتری نیز در راستای رونق تولید قابل انجام است اما به‌ عقیده من این دو مورد یعنی توسعه تولید کالاهایی که در آن مزیت داریم و تولید کالاهای وارداتی که توان ساخت آن در داخل هست باید حتما در اولویت قرار گیرند.

نظر شما درباره به‌کارگیری ابزارهای مالی در توسعه تولید چیست؟

هر روشی که بتواند سرمایه‌ها به‌ویژه سرمایه‌های مردمی را به سمت حوزه‌های مولد اقتصاد هدایت کند بسیار خوب است و ابزارهای بازار سرمایه هم از جمله همین روش‌هاست. اینکه لزوما بورس محدود به معاملات سهام نباشد و یکسری ابزارهای مالی و اوراق مالی یا ابزارهای مشتقه برای جمع‌آوری منابعی که به بخش‌های تولیدی هدایت خواهند شد تعریف شوند حتما خوب و مثبت است. در بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته نیز این روش تجربه شده و نتایج آن هم مشخص است. نقشی که بورس می‌تواند در این میان به‌عنوان ناظر ایفا کند در حمایت‌های لازم از این روند معنا می‌شود؛ به این مفهوم که افرادی که قرار است سرمایه‌ خود را وارد این حوزه کنند، نباید نگران ریسک دارایی‌های خود در آینده باشند. لذا باید بورس، صندوق‌ها، شرکت‌های تامین سرمایه یا حتی خود دولت به‌نحوی در این روند ورود کنند که تضامین لازم برای بازده اصل و سود قابل توجه سرمایه‌گذاری در اوراق و مشارکت ها داده شود. چنین طرحی در صورت اجرایی‌شدن قطعا اقدامی مثبت است.

با توجه به محدودیت‌های تحریمی و افزایش نرخ ارز، گفته می‌شود یکی از مشکلات رونق تولید، مربوط به بخش واردات مواد اولیه در برخی صنایع همچون خودروسازی است؛ شما تحلیل‌هایی از این دست را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

به طور کلی هر جا که جهش قیمتی رخ می‌دهد به‌ویژه در حوزه ارز، لطمه زننده است. چه حوزه تولید باشد که در تامین مواد اولیه از این سمت آسیب می‌بیند و چه بخش‌های دیگر اقتصادی که به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم درگیر مسائل مربوط به قیمت ارز هستند. این تحلیل درستی است؛ اگر این افزایش قیمت ارز تدریجی اتفاق می‌افتاد طبیعی بود که بازار خود را با این شرایط تطبیق می‌داد و از آن‌سو قیمت فروش محصولات هم به‌درستی افزایش می‌یافت، اما اینکه خودروسازان این موضوع را دستاویز قرار داده‌اند به‌نظر اغراق‌آمیز است. آن‌گونه که من در صورت‌های مالی شرکت‌های خودروساز بررسی کرده‌ام، قبل از افزایش نرخ ارز، شرکت‌ها اعلام می‌کردند که سودآورند اما پس از استفاده از ابزارهای مالی آنکه به یکباره افزایش نرخ ارز اتفاق افتاد و فشاری که خودروسازان برای افزایش قیمت خودرو وارد کردند و دولت مخالفت کرد، به‌طور همزمان هر دو شرکت خودروساز بزرگ ایران اعلام کردند که ما زیان انباشته زیادی داریم و گمان می‌کنم تا اندازه‌ای در این اعلام زیان غلو شده است تا دستگاه‌هایی مثل شورای رقابت و دولت تحت فشار قرار گیرند و اجازه دهند خودروسازها محصولات خود را با نرخ آزاد به فروش برسانند.

آیا این به معنای عدم تاثیرپذیری تولیدات این دو شرکت از نوسانات نرخ ارز یا تحریم‌هاست؟

طبیعی است که همیشه تولیدکنندگان به‌ویژه در حوزه خودروسازی که انحصار هم وجود دارد، از این حاشیه سود یعنی مازاد نسبت به قیمت‌ تمام‌شده منتفع می‌شوند. هرچه قیمت تمام‌شده افزایش یابد، طبیعی است که‌ درصدی که روی محصول کشیده می‌شود باید سود خودروسازان را بیشتر کند یعنی اگر احیانا تورمی در قیمت تمام‌شده و ارزش مواد وارداتی اتفاق بیفتد باید به‌صورت طبیعی منجر به سود بیشتری برای خودروسازان شود؛ وقتی هم که اجازه دهند که خودرو به قیمت آزاد فروخته شود این سود، تضمین شده است. بنابراین فکر می‌کنم نکته‌ای که خودروسازان به آن متوسل شده‌اند مطلب درستی نباشد؛ البته اگر احیانا در واردات، محدودیتی اتفاق بیفتد مثلا نتوانند مواد اولیه وارد کنند نه آنکه گران وارد کنند، بله چنین موردی می‌تواند به تولید لطمه بزند اما اینکه گران‌تر وارد کنند طبیعتا از آن سمت گران‌تر هم می‌فروشند و سود بیشتری هم نسبت به قبل کسب می‌کنند؛ روندی که ما دست‌کم در یک سال اخیر، شاهد آن هستیم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.