لزوم کنترل هیجان در بورس


ریزش بورس پس از ترور سپهبد سلیمانی موقتی و هیجانی است/ بازار به روال عادی بازمی‌گردد

گروه اقتصاد ــ عامری با اشاره به ریزش بازار بورس بعد از ترور و شهادت سپهبد سلیمانی، اظهار کرد: طبیعی است که رفتار هیجانی بین سرمایه‌گذاران حقیقی در بازار بورس ایران اتفاق بیفتد، چراکه این افراد دارای رفتار جمعی هستند، صبر آن‌ها کم است و دید بلندمدت ندارند. بنابراین ناخودآگاه اسیر این هیجانات می‌شوند اما معتقدم بازار به روال عادی باز خواهد گشت.

احسان عامری، مدیر آموزش کانون کارگزاران بورس و اوراق بهادار، در گفت‌وگو با ایکنا، درباره وضعیت امروز بازار سرمایه و ریزش آن پس از ترور سردار سلیمانی، اظهار کرد: نکته کلی، به ویژه در نگاه نوینی که به مسائل مالی در دو دهه اخیر و بعد از دهه 90 وجود داشته، این است که اثر رفتارهای هیجانی بر بازاراهای مالی کاملاً به اثبات رسیده و تئوریزه هم شده است و می‌توان با دلایل علمی هم در مورد آن صحبت کرد.

نقش اتفاقات سیاسی در بازارهای مالی

وی ادامه داد: در سطح بین‌المللی، منطقه‌ای، رفتار بازیگران بین‌المللی و مسائل مربوط به موازنه قدرت که می‌تواند تنش‌های اجتماعی و سیاسی ایجاد کند، قطعاً بر بازارهای مالی کشورهایی که متأثر هستند و حتی منطقه و سایر مناطق دنیا اثرگذاری دارد و این را کاملاً مشاهده می‌کنیم. در مورد اتفاقی که امروز در بازار سرمایه ایران اتفاق افتاد هم قابل پیش‌بینی بود و طبیعی است که رفتار هیجانی بعد از ترور سردار سلیمانی که اتفاق بزرگی هم بود در بازار سرمایه مشاهده شود.

عامری افزود: طبیعی است که رفتار هیجانی در بین سرمایه‌گذاران حقیقی در بازار بورس ایران اتفاق بیفتد چراکه این افراد دارای رفتار جمعی هستند، صبر آن‌ها کم است و دید بلندمدت ندارند. بنابراین ناخودآگاه اسیر این هیجانات می‌شوند و واکنش‌های مالی - رفتاری از خود نشان می‌دهند، اما می‌توان پیش‌بینی کرد وضعیت بازار بهبود پیدا کند. همین امروز هم جلسه فوق‌العاده شورای عالی بورس برگزار شد و همکاران ما در بخش‌های مختلف آن را اطلاع‌رسانی کردند و تصمیم گرفته شد که بازار با قدرت به کار خود ادامه دهد.

این کارشناس بازار سرمایه یادآور شد: همچنین تصمیم گرفته شد صندوق‌های توسعه و تثبیت بازار، شخصیت‌های حقوقی بزرگ و صندوق‌های سرمایه‌گذاری بزرگ بتوانند با استراتژی‌هایی که دارند، حمایت لازم و به حق را از سهامداران خُرد انجام دهند و تا حد زیادی هم موفق بوده و ان‌شاءالله در چند روز آینده به روال عادی بازگردد.

می‌توان پیش‌بینی کرد وضعیت بازار بهبود پیدا کند. همین امروز هم جلسه فوق‌العاده شورای عالی بورس برگزار شد و همکاران ما در بخش‌های مختلف آن را اطلاع‌رسانی کردند و تصمیم گرفته شد که بازار با قدرت به کار خود ادامه دهد

مدیر آموزش کانون کارگزاران بورس و اوراق بهادار بیان کرد: البته دید بنده چندان تکنیکالی نیست اما طبیعی بود بعد از رشد و افزایش قیمتی که بازار سرمایه در حدود دو هفته اخیر داشت، هم به لحاظ تحلیل تکنیکال و هم بنیادی می‌توان گفت که با هر تعبیر و هر دیدی که به آن نگاه کنیم، بازار قدری نیاز به اصلاح، استراحت، تعدیل و از این تعابیر داشت. لذا احتمال می‌رفت که با توجه به شرایط بازار و متغیرهایی که وجود دارد اتفاقات مذکور رخ دهد.

نشانه‌های تعدیل در بازار سرمایه از چند روز قبل وجود داشت

وی تأکید کرد: حتی روز سه‌شنبه هفته گذشته شاخص هم‌وزن منفی شده بود و مثبت ماندن شاخص هم به علت مثبت شدن چند سهم با شناوری بالا بود. لذا نشانه‌های استراحت و تعدیل در بازار سرمایه وجود داشت. حال این با ترور و شهادت سردار سلیمانی همزمان شد؛ در حالی‌که همین اتفاق یعنی ترور سردار سلیمانی در بازاری که در ابتدای راه صعود است و تمام متغیرهای بنیادی و تکنیکال در اقتصاد، تأیید بر صعود دارند می‌تواند این جریان را منحرف کند.

عامری ادامه داد: ما آن وضعیت را از چند هفته قبل پیش‌بینی می‌کردیم اما تقارن این مسئله، باعث شد مشکل تا حدودی عمیق‌تر شده و برگشت و کنترل آن را سخت‌تر کند اما می‌توانیم بگوییم که این موضوع قابل حل است و اگر این رفتارهای هیجانی فروکش کند و معاملات از لحاظ حجم و ارزش به روال عادی بازگردد این وضعیت هم در بازار سرمایه اصلاح خواهد شد.

دلایل واکنش‌های هیجانی به دارایی‌های مالی در بازار سرمایه

این کارشناس بازار سرمایه در پاسخ به این پرسش که تا چه اندازه تقویت حرفه‌گری در بازار سرمایه ضرورت دارد؟ افزود: بخشی از این اتفاقات ناشی از رفتارهای هیجانی افرادی است که عمق دانش حرفه‌ای، عاقبت‌اندیشی، دید بلندمدت، پذیرش ریسک و امثالهم را ندارند و در برخی موارد از روی کم‌اطلاعی و گاهی از روی ناچاری مجبورند که چنین واکنش‌هایی را در بازار داشته باشند. حتی در گروه‌ها و شبکه‌های اجتماعی که روز گذشته بررسی می‌کردیم احساس می‌شد افرادی که قصد فروش دارند یا به لحاظ تئوری‌های مالی احساس خطر کرده و قصد دارند دارایی خود را نقد کنند، باید خویشتنداری و صبر بیشتری داشته باشند.

مدیر آموزش کانون کارگزاران بورس و اوراق لزوم کنترل هیجان در بورس بهادار ابراز کرد: شاید برخی‌ها اساساً چنین قصدی نداشته باشند اما بالاخره تحت تأثیر این فضا قرار می‌گیرند. با این حرف هم موافق هستم که این اقدامات مقداری دور از رفتارهای حرفه‌ای سرمایه‌‌گذاران است و این زنگ خطری برای ما به شمار می‌آید که ورود سرمایه‌گذاران حقیقی به بازار سرمایه، به ویژه امسال و آن هم به صورت مستقیم و با رعایت نکردن اصول اولیه، بسیار خطرناک است.

عامری در پایان سخنان خود لزوم کنترل هیجان در بورس گفت: علت این است که چنین فردی در این شرایط سریعاً شروع به رفتار هیجانی می‌کند؛ درحالی‌که اگر این شخص با دانش و شیوه اصولی می‌آمد و حداقل نکات را رعایت می‌کرد نیازی نبود به این سرعت و با این شدت، این واکنش احساسی و هیجانی را به دارایی خود در بازار سرمایه نشان دهد.

سهام بلند مدت یا کوتاه مدت بخریم؟

سهام بلند مدت یا کوتاه مدت

سرمایه گذاری بلند مدت بهتر است یا کوتاه مدت این سوال اصلی سرمایه گذاران اغلب تازه وارد به بورس است. با خرید سهام بلند مدت یا کوتاه مدت در بازار بورس، شما در بازار سرمایه ایران سرمایه گذاری کرده اید ولی رویکردی که باید اتخاذ کنید، به صورت کلی برای هر کدام از این استراتژی های زمانی، متفاوت است. حال سوال اصلی اینجاست که سهام بلند مدت یا کوتاه مدت برای ما مناسب تر است؟ در این مطلب ابتدا به تفاوت خرید سهام بلند مدت یا کوتاه مدت در بورس اشاره می کنیم و سپس نکاتی را خواهیم گفت که بتوانید با توجه به شرایطی که در حال حاضر دارید، بهترین استراتژی زمانی را برای خود اتخاذ کنید، پس تا انتها همراه ما بمانید.

سهام بلند مدت یا کوتاه مدت

تفاوت سرمایه گذاری کوتاه مدت و بلند مدت بسیار زیاد است؛ برای این که این موضوع را بیشتر درک کنید یک مثال برایتان می آوریم؛ شما در صورتی که بخواهید به صورت کوتاه مدت در بورس ایران سرمایه گذاری کنید، به فاکتورهای مختلفی مثل خرید در کف قیمتی و فروش در سقف قیمتی، تحلیل تکنیکال، در نظر گرفتن شرایط جوی بازار در کوتاه مدت و مواردی اینچنینی باید توجه کنید ولی اگر بخواهید به صورت بلندمدت در بورس سرمایه گذاری نمایید، به مواردی مانند تحلیل بنیادی یا همان فاندامنتال، پیش بینی آینده بازار بورس و شاخص کل، وضعیت اقتصادی کشور، شرایط تورمی، نرخ بهره و سود بانکی، شرایط بازارهای مالی موازی برای سرمایه گذاری و مواردی از این دست باید توجه نمایید.

پس فکر می کنم متوجه این شده باشید که مسیر سرمایه گذاری کوتاه مدت در بورس به شرق می رود و مسیر سرمایه گذاری بلندمدت به غرب، بنابراین باید استراتژی خود را پیش از اقدام به سرمایه گذاری تعیین کنید و ببینید که با توجه به شرایطی که دارید، قصد دارید در چه بازه زمانی در بورس سرمایه گذاری کنید و در قدم بعدی می توانید ببینید که برای سرمایه گذاری در آن بازه زمانی، چه فاکتورهایی را باید رعایت کنید و چه مواردی را باید در نظر داشته باشید، پس این طور می توان نتیجه گرفت که سرمایه گذاری کوتاه مدت یا بلند مدت در بورس به تصمیم شخصی شما وابسته است ولی پیش نیازهای هر کدام از این سرمایه گذاری ها یکسان نیست و برای موفق شدن در هر کدام از آن ها باید موارد مخصوص به هریک را مد نظر قرار دهید.

منظور از سرمایه‌ گذاری کوتاه‌ مدت و بلندمدت چیست؟

به این منظور که متوجه شویم در بورس سرمایه‌ گذاری بلندمدت بهتر است یا کوتاه‌ مدت باید ابتدا هر دو گزینه و مزایا و معایب هر یک را به خوبی بشناسیم. جالب است بدانید که سرمایه‌ گذاری کوتاه‌ مدت به سرمایه‌ گذاری‌ هایی می گویند که افق زمانی سرمایه‌ گذار به صورت معمول زیر یک سال است. البته بعضی از افراد سرمایه‌ گذاری کوتاه‌ مدت را دوره زمانی بسیار کمتر، به عنوان مثال کمتر از یک ماه در نظر می‌ گیرند.

البته گروه دیگری از معامله‌ گران روزانه هستند که به صورت معمول به نگهداری یک سرمایه‌ گذاری برای کمتر از یک روز تمایل دارند. این گروه از تریدرها در ابتدای صبح، یک سهم را خریداری می کنند و پیش از اتمام ساعات معاملاتی روز، آن را به فروش خواهد گذاشت که در اصطلاح به این نوع ترید، نوسان گیری می گویند که یک استراتژی کاملا متفاوت نسبت به سرمایه‌ گذاری کوتاه‌ مدت یا بلندمدت دارد. البته باید در نظر داشته باشید که معاملات روزانه کار افراد خبره است و به مطالعه و تمرین بسیاری احتیاج دارد.

در مقابل به روشی که دید فرد برای نگهداری سهم بیشتر از یک سال باشد، سرمایه‌ گذاری طولانی مدت می گویند. بعضی مواقع سرمایه‌ گذار بلندمدت سهم را 5 سال، 10 سال یا حتی بیشتر نگهداری و از سود هر ساله آن استفاده می‌ کند. آن چیزی که موجب می شود تا یک فرد استراتژی خود را بر مبنای سرمایه‌ گذاری کوتاه‌مدت یا بلندمدت بچیند، افق زمانی مد نظر اوست که می تواند شرایط را کاملا شخصی سازی کند.

حتما برایتان جالب است : فوت و فن خرید سهام در بورس ایران

برای مثال چنانچه فردی قصد خرید خانه‌ ای را در 10 سال آینده داشته باشد، افق زمانی او 10 ساله است. در سرمایه‌ گذاری عوامل دیگری مثل میزان ریسک‌ پذیری، میزان پیگیری و نظم مالی نیز در کنار افق زمانی حائز اهمیت می باشد. همچنین باید توجه داشته باشید که شما برای سرمایه‌ گذاری خود باید هدف داشته باشید و لازم است که اهداف بلندمدت و کوتاه‌ مدت شما در یک مسیر باشند.

بررسی روند سهام داری کوتاه مدت

وقتی که شما یک سهم را از چند روز تا چند هفته نگه می دارید، سهامدار کوتاه مدت هستید. از مزایای سهامداری کوتاه مدت کسب سودهای شارپی و سریع از الگوها است که البته با ریسک های مخصوص به خود نیز همراه می باشد. به صورت معمول سهامداران بسیار حرفه ای و همچنین سهامداران تازه وارد به صورت کوتاه مدت سهامداری می نمایند.

سهامداران مبتدی از ترس این که سرمایه خود را از دست ندهند، دائما برای انجام معاملات متوالی اقدام می کنند و اغلب هم با مشکل روبرو خواهند شد. البته این لازمه پیشرفت است و شما بدون آزمون و خطا و کسب تجربه در بورس قادر به دستیابی به موفقیت نخواهید بود. دقیقا عکس سهامداران تازه وارد سهامداران حرفه ای دست به خرید کوتاه مدت می زنند، هدف سهامداران حرفه ای و معامله گرها از این کار و سبک معامله کسب بیشترین سود در کمترین زمان ممکن می باشد.

به صورت معمول در بازارهای پرنوسان و نزولی خریدهای کوتاه مدت خیلی ساده نیست، چرا که برای این که الگو روند خود را بیابد و به سودآوری دست یابد، نوسان های زیادی را رقم می زند و سرمایه شما با نوسانات بسیاری مواجه خواهد شد. لذا همان طور که مشخص است این سبک از معامله با ریسک زیادی همراه است و در عین حال می تواند سود بسیار خوبی را نیز برای شما به همراه داشته باشد. در این سبک از سهامداری شما درگیر باز و بسته شدن سهم ها و خواب سرمایه نخواهید شد.

سرمایه شما به صورت پیوسته در گردش خواهد بود و سهامداران کوتاه مدت از افزایش سرمایه ها و مجامع دوری خواهند کرد، چرا که گردش سرمایه را دوست دارند و به دنبال این هستند که سرمایه خود را سریعا زیاد کنند. جالب است بدانید که از ضعف های این سبک از سهامداری استرس زیاد و لزوم آن وقت گذاشتن پیوسه در طول روز پشت پلتفرم های معاملاتی است. بدین معنی که شما باید دائما نوسانات قیمت را رصد کنید تا بتوانید سود خوبی را از این طریق کسب کنید.

حتما برایتان جالب است : سهام های مناسب برای نوسان گیری

در این سبک سهامداران به دنبال سیگنال های کوتاه مدت، لحظه ای، کلیدی و انفجاری می گیردند. البته که پیدا کردن این سیگنال ها آسان نیست و لزوم آن رصد دائم سهم ها و وقت گذاری زیاد است از طرفی امکان شکست خوردن معاملات شما و عدم صعود الگوها نیز وجود خواهد داشت که خود ترمزی بر کسب سود و درآمد برای شما خواهد بود.

بررسی روند سهام داری بلند مدت

در این شیوه شما سهم را به مدت 6 ماه تا 1 سال و حتی بیشتر نگه خواهید داشت. اصلی ترین ضعف این شکل از سهامداری رشد کم سرمایه شما نسبت به زمان است! در واقع به زبان ساده تر فرض کنید سهم شما در بازه زمانی 1 ماهه 30 درصد سود به دست آورده اید و در مدت زمان 3 ماه 60 درصد و در مدت زمان 6 ماه 90 درصد و در ۶ ماه بعد تنها ۶۰ درصد سود به دست آورده اید.

با نگهداری سهم به مدت 1 سال تمام این نوسانات شامل حال شما می شود و خواب سرمایه نیز دارید. سهامداری بلندمدت برای کسانی که سرمایه زیادی دارند و همچنین برای افرادی که تحلیل تکنیکال نمی دانند و تنها به دید یک بازار سرمایه گذاری به سهم نگاه می کنند، می تواند گزینه مناسبی به حساب آید.

در این سبک از سهامداری رفته رفته به سودی که مد نظر دارید دست پیدا خواهید کرد و خبری از کسب سود با سرعت بالا نیست. از استرس و هیجان و درگیری ذهنی خبری نیست و به هیچ عنوان نیاز نیست هیچ وقتی را برای سهامداری و رصد پیوسته بازار اختصاص دهید. آدم های صبور و خوش بین به آینده بازار بیشتر می توانند این سبک از سهامداران را تحمل کنند و از آن استفاده کنند.

تفاوت سرمایه گذاری کوتاه مدت و بلند مدت

کسانی که با افق زمانی کوتاه‌ مدت به معاملات نگاه می کنند، این هدف را با خرید سهم در قیمت پایین و فروش در قیمت بالاتر انجام می‌ دهند. برای این کار، یک سهم را در زمان‌ هایی که قیمت آن کم تر از ارزش ذاتی و بنیادی است، می خرند و وقتی که قیمت سهم، بعد از گذشت چند روز یا چند هفته یا حتی چند ماه، افزایش یافت و وارد سود شد آن را به فروش خواهند رساند. البته این روش به این سادگی ها هم که به نظر می رسد نیست و پیچیدگی های مخصوص به خود را داراست.

حتما برایتان جالب است : سرمایه گذاری در بورس – از صفر تا صد بورس

در حقیقت شما فقط با آگاهی نسبت به بازار و داشتن زمان‌ بندی صحیح قادرید در کوتاه‌ مدت برای انجام معامله سودآور اقدام کنید. زمان‌ بندی صحیح یعنی دقیقا وقتی که سهم در کم ترین قیمت است آن را بخرید و دقیقا در بالاترین قیمت آن را به فروش برسانید. در این بین چنانچه سهم را سریع بفروشید، سود بالقوه از کفتان خواهد رفت و چنانچه برای فروش دیر اقدام کنید، این امکان وجود دارد که اصل پول‌ خودتان را نیز از دست بدهید. تریدرهای حرفه‌ ای، با تسلط بر مفاهیم تحلیل تکنیکال، این روند زمانی را محاسبه و قیمت آینده سهم را مورد پیش بینی قرار می دهند.

البته بعضی اوقات این طوری می شود که سهام در روند مورد انتظار حرکت نخواهد کرد که در این حالت نیز استراتژی تریدر است که حکم به نگهداری یا فروش سهم در زیان می دهد. نکته حائز اهمیت دیگر که در معاملات کوتاه‌ مدت باید در نظر داشته باشید، تعدد معاملات و هزینه کارمزد آنهاست. تریدرهای کوتاه‌ مدت در روز با تعداد زیادی سهم سروکار دارند که چنانچه حتی کارمزدهای تخفیفی نیز شامل حال‌ شان بشود، باز هم پرهزینه خواهد بود. حال در سرمایه‌ گذاری بلندمدت به این دلیل که معاملات به مدت طولانی حفظ می شوند، سرمایه‌گذار کارمزد معاملاتی به مراتب کم تری را پرداخت خواهد کرد.

با این وجود که خرید و فروش های کوتاه‌ مدت می‌ تواند برای افرادی که به روش آن مسلط هستند بسیار سودده باشد، ولی بیشتر سرمایه‌ گذاران با تجربه استراتژی بلندمدت را بیشتر مورد استفاده قرار می دهند و یا به صورت ترکیبی از این استراتژی های معامله استفاده می کنند. به گفته وارن بافت که یکی از ثروتمندترین افراد جهان در حوزه بورس به حساب می آید؛ بهترین مدت‌ زمان نگهداری سهم، نگهداری آن برای همیشه است.

روش کار وارن بافت بدین شکل بود که نوسانات بازار را به عنوان فرصتی برای خرید می دید و از طریق خرید و حفظ بلندمدت سهام شرکت‌ های بنیادی و قوی، توانست ثروت بسیار زیادی از سرمایه گذاری در بورس کسب کند. با توجه به این موضوع می توان گفت که سرمایه‌ گذاری طولانی مدت در شرکت‌ هایی که از رشد پایداری برخوردار هستند، به نسبت شرکت‌ های نوپا گزینه مناسب تری به حساب می آید، چرا که این سرمایه‌ گذاری‌ ریسک کمتری برای شما به همراه خواهد داشت.

به علاوه شرکتی که در گذشته سود نقدی مناسبی ساخته است و به صورت منظم این سود در حال افزایش است، مطمئنا گزینه مناسب تری برای سرمایه گذاری در طولانی مدت به حساب می آید. سرمایه‌ گذاران بلندمدت به منظور شناسایی بهترین سهام ها، روش تحلیل بنیادی را مورد استفاده قرار می دهند و با بررسی گزارش‌ ها و صورت‌ های مالی شرکت‌ ها، مناسب ترین گزینه را انتخاب می کنند.

امکان سرمایه گذاری همزمان با این دو رویکرد وجود دارد؟

بله؛ نه تنها قادرید همزمان از هر دو نوع افق زمانی سرمایه‌ گذاری استفاده کنید، بلکه توصیه ما هم این است که حتما این کار را انجام دهید! در حقیقت اهداف بلندمدت و کوتاه‌ مدت شما باید در یک مسیر باشند. اهداف کوتاه‌ مدت بیشتر در دسترس هستند، ولی بایستی با اهداف بلندمدت شما در یک مسیر باشند. این طور فرض کنید هدف بلندمدت شما جراح شدن باشد، برای این هدف بلندمدت شما باید از اهداف کوتاه‌ مدتی مثل قبولی در کنکور و تخصص مورد علاقه‌ تان بگذرید. در سرمایه‌ گذاری هم می بایست همین اتفاق رخ بدهد.

اهداف بلندمدت شما را باید اهداف کوتاه‌ مدت‌ تری تشکیل دهرند که با هدف اصلی شما در یک راستا قرار داشته باشند و رسیدن به هدف اصلی را ساده تر نمایند. سرمایه‌ گذاری‌ های کوتاه‌ مدت شما می‌ تواند شامل اهدافی مثل سرمایه‌ گذاری ازدواج، خرید جهیزیه و یا حتی خرید کالاهای اساسی لازم شما باشد. سرمایه‌ گذاری‌ های بلندمدت شما نیز می‌ تواند خرید خانه، تحصیل فرزندان و یا بازنشستگی‌ تان باشد.

به صورت کلی سرمایه‌ گذاران را می‌ شود به دو گروه کلی دسته بندی کرد؛ گروه اول کسانی هستند که صبر زیاد و نگاهی استراتژیک به سرمایه‌ گذاری دارند که از نظر آن ها باید به یک سرمایه‌ گذاری فرصت داد تا به شکوفایی برسد. به نظر آن ها 40 یا 50 درصد سود، خیلی زیادی نیست، بلکه چنانچه سرمایه‌ گذاری درست و اصولی انجام شود، می‌ تواند در عرض 10 سال مثلا 20 برابر رشد را تجربه کند. گروه دوم هم افرادی هستند که صبر کمتری دارند و نگاه کوتاه مدت‌ تر آن ها موجب شده است مدت زمان کمتری را برای سرمایه‌ گذاری در نظر بگیرند.

حتما برایتان جالب است : اصول تشکیل سبد سهام بهینه و سودده در بورس

این گروه از افراد معتقند که کمتر سرمایه‌ گذاری را می‌ توان یافت که در طول 10 سال 20 برابر شود و تمرکزشان بر اهداف کوچک و سرمایه گذاری های زود بازده است. البته که هر دو تفکر درست است، ولی در انتها این شما هستید که با توجه به شرایط زندگی خود، شخصیتتان و میزان پذیرش ریسکی که دارید، نوع سرمایه‌ گذاری‌ خودتان را تعیین خواهید کرد.

نتیجه گیری و کلام پایانی

در بورس به استراتژی‌ هایی که فرد در آن افق زمانی کوتاه‌ مدت و کمتر از یک سال را در نظر دارد، سرمایه‌ گذاری کوتاه‌ مدت و در مقابل به سرمایه‌ گذاری که بازده آن بعد از گذشت چند سال محقق خواهد شد، سرمایه‌ گذاری بلندمدت گفته می شود، لذا چنانچه بخواهیم بفهمیم که در بورس سرمایه‌ گذاری بلندمدت مناسب است یا کوتاه‌ مدت، باید ویژگی های شخصیتی و اهداف خودمان برای سرمایه گذاری را به دقت بررسی کنیم.

اما به صورت کلی روش‌ های بلندمدت برای افرادی صبوری که نمی خواهند درگیر تحلیل‌ های روزانه شوند و قصد دارند سرمایه خود را در طول زمان چندین برابر کنند مناسب است و در مقابل سرمایه‌ گذاری کوتاه‌ مدت برای افرادی مناسب است که زمان زیادی در اختیار دارند و می خواهند از سودهای کوچک و سرمایه‌ گذاری‌ های زودبازده استفاده کنند.

همان طور که ابتدای مقاله به شما قول دادیم، توضیح دادیم که سهام بلند مدت یا کوتاه مدت چیست و چه تفاوتی باهم دارند.

اگر دوست دارید بدانید امسال کجا سرمایه گذاری کنید، سود بیشتری به دست می آورید، مطلب کنترل هیجانات در بورس با روش های ساده میتواند در این خصوص شما را کمک کند.

اگر در مورد سرمایه گذاری کوتاه مدت یا بلند مدت در بورس سوال یا ابهامی دارید، در بخش دیدگاه ها از ما سوال کنید.

سند وتوی کاهش دامنه نوسان بورس

نزول شاخص بورس موجب شده تا برخی فعالان بازار در جست‌وجوی مقصران و عوامل این بازار باشند. به‌تازگی یکی از عوامل قصور وتوی تصمیم کاهش دامنه نوسان در سال 1398 عنوان‌شده است.

به گزارش نبض بورس، بورس تهران دو سال بسیار متفاوت را پشت سر می‌گذارند. در ابتدای سال قبل شاخص با سرعت شدید از نمودار بالا رفت اما در سال جاری کم‌رمق و افتان‌وخیزان حرکت می‌کند.

برگشت شاخص از قله‌های هیجانی موجب زیان سهامدارانی شده که در نقطه چرخش وارد بازار سهام شدند. زیان دیر رسیدگان به بازار سهام و وضعیت کنونی بازار موجب شده برخی تعیین مقصر را یکی از سوژه‌های بورس کنند.

در این روزها در کنار گلایه از حمایت نشدن بازار و خالی کردن پشت بورس، علت‌ها و چهره‌های مختلفی به‌عنوان عوامل ریزش بازار عنوان می‌شود. فارغ از این‌که این مقصریابی و دلایل تا چه حد وارد است راستی آزمایی آن می‌تواند نشان دهد نکات مطرح‌شده چقدر با واقعیت قرین است.

وتوی دامنه نوسان

یکی از دلایلی که به‌عنوان مسبب وضعیت کنونی بازار سرمایه عنوان می‌شود لغو مصوبه کاهش دامنه نوسان بورس در سال 98 است. به گفته برخی تحلیل گران بورسی ملغی کردن مصوبات هیئت‌مدیره سازمان بورس و شورای عالی بورس در رابطه با کاهش دامنه نوسان به منفی و مثبت ۲ در زمان شاپور محمدی موجب رشد تندوتیز شاخص بورس شد. از دید این گروه به‌طور قطع اگر این تصمیم اجرا می‌شد بازار چنین رشد شارپی را در سال 99 تجربه نمی‌کرد.

مصوبه کاهش دامنه نوسان

عصر چهارشنبه ۱۴ اسفند 98 مصوبه‌ای از سوی سازمان بورس و اوراق بهادار صادر شد، مبنی بر اینکه از روز شنبه ۱۷ اسفند ۹۸ قرار است دامنه نوسان بازارهای بورس و اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران (به‌جز پایه قرمز) به مثبت و منفی ۲ درصد تغییر یابد. سازمان بورس اعلام کرد: دلیل این تغییرات حمایت از سهامداران تازه‌وارد در صورت نوسانات غیرعادی سهام، تداوم روند حرکت منطقی بازار سرمایه به دور از هیجان، ایجاد تناسب بین رشد بازار با عوامل بنیادی اقتصاد کشور و ارائه فرصت تحلیل سهام به سرمایه‌گذاران بالقوه و تازه‌وارد بوده است.اما همان زمان این تصمیم با مخالفت‌های زیادی از سوی فعالان بورس و تحلیل گران لزوم کنترل هیجان در بورس مواجه شد.

بورس

چه کسی دامنه نوسان را لغو کرد

مصوبه کاهش دامنه نوسان به دلیل اعتراضات فعالان بازار سرمایه لغو شد. مصوبه‌ای که امروز از سوی برخی فعالان می‌توانست نجات‌بخش بازار باشد. اما این مصوبه را چه کسی لغو کرد؛ برخی می‌گویند بانک مرکزی به‌عنوان یکی از اعضای شورای عالی بورس. ازاین‌رو انگشت اتهام را متوجه این نهاد می‌کنند. اما اسناد نشان می‌دهد این مصوبه در روز جمعه 16 اسفند از سوی وزیر امور اقتصادی و دارایی لغو شده است.

فرهاد دژ پسند وزیر امور اقتصادی و دارایی در نامه‌ای به شاپور محمدی رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار نوشت:

نظر به شرایط جاری کشور، با استناد به جمع‌بندی شورای عالی بورس که اتخاذ تصمیم در شرایط حساس و فوری را در اختیار وزیر امور اقتصادی و دارایی به‌عنوان نظر شورا قرار داده با عنایت به حساسیت‌های موجود در شرایط کنونی اقتصاد و لزوم مدیریت و تعادل بازارهای مالی و حوزه‌های اقتصادی ضروری است مصوبه هیات مدیره سازمان بورس در خصوص کاهش دامنه نوسان منتفی شود. و از روز شنبه دامنه نوسان به روال عادی بازگردد.این نامه به‌خوبی نشان می‌دهد که مصوبه سازمان بورس با نظر وزیر امور اقتصادی و دارایی وتو شده است.

آیا وتوی کاهش دامنه نوسان اشتباه بود؟

مصوبه‌ای که امروز اکسیر بورس توصیف می‌شود یک سال و اندی قبل افیون بورس عنوان می‌شد. در همان زمان اکثر فعالان بورسی با کاهش دامنه نوسان مخالف بودند و از آن به‌عنوان تصمیم یک‌شبه یاد می‌کردند. این اعتراض‌ها به حدی بود که رسانه‌های بورسی به شاپور محمدی رئیس وقت سازمان بورس یادآور می‌شدند در ابتدای شروع به کارش در این سازمان اعلام کرده مخالف اعمال محدودیت است. آن‌ها تأکید داشتند با این تصمیم، احتمال خروج نقدینگی از بورس و انتقال آن به بازارهای موازی مانند بازار ارز و سکه وجود دارد و لزوم کنترل هیجان در بورس در مقابل بازار سهام با قفل‌شدگی در صف‌های خرید یا فروش مواجه خواهد بود.

نکته قابل‌تأمل تر اینکه در مقطع کنونی نیز که دامنه نوسان کاهشی و نامتقارن یافته بسیاری عامل وضعیت کنونی بازار و فرسایشی شدن روند آن را همین تصمیم می‌دانند.

بنابراین همین‌گونه که در مقطع اخیر دامنه نوسان نتوانست نجات‌بخش بورس شود در اسفند 98 نیز کاهش دامنه نوسان معجزه به همراه نداشت. در همان زمان اقتصاددانان تأکید داشتند راه درست برای مدیریت رشد شاخص افزایش عرضه‌ها در قالب عرضه اولیه و افزایش میزان سهام شناور است.

بنابراین در پس این تصمیم‌هایی مانند کاهش یافتن یا نیافتن دامنه نوسان نمی‌توان به تحلیل درستی از اتفاقات بازار سهام رسید و مخالفان یا موافقان این تصمیم را مقصران وضعیت کنونی بورس دانست. نه تصمیم شاپور محمدی از دید کارشناسی و تجربی در آن مقطع می‌توانست معجزه کند نه مخالفت وزیر با این تصمیم موجب فاجعه شده است.

بازارگردانی در بورس چیست و بازارگردان چه کار می‌کند؟

بازارگردانی (Market Making) و لزوم تخصیص بازارگردان (Market Maker) به شرکت‌های حاضر در بورس یکی از خبرهای خوبی است که در چند هفته اخیر، فعالین بازار سرمایه را دلگرم کرده است.

بازارگردان و بازارگردانی سهم‌های بورسی می‌تواند تاثیرات مثبتی زیادی بر بازار بورس بگذارد و در نهایت کارایی بازار را افزایش دهد.

اما بازارگردان کیست و بازارگردانی به چه معناست؟ ما در این مقاله به این مسئله می‌پردازیم.

گره‌های معاملاتی

یکی از مهم‌ترین جذابیت‌های بازار بورس نسبت به بازارهای دیگر مثل بازار مسکن و خودرو، نقدشوندگی آن است. در حالت کلی شما می‌توانید در بازار بورس سرمایه‌گذاری و معامله کنید و سودهای چشم‌گیری هم ببرید.

وقتی هم که مثلا به هر دلیلی پول لازم داشتید، می‌توانید سهم‌های خود را بفروشید و پول خود را نقد کنید. پس‌ازآن هم کافی است با ارسال سفارش «تقاضای وجه» به کارگزار، پول خود را بردارید و نیازتان را برطرف کنید.

از آن‌سو واردکردن پول به بازار نیز رویه‌ای ساده دارد. شما با استفاده از پرداخت اینترنتی و درگاه‌های مستقیم بانکی که در سامانه معاملاتی کارگزاری‌ها وجود دارند، با داشتن یک رمز دوم پویا می‌توانید سرمایه را به‌حساب کارگزاری وارد کنید و سپس با آن هر سهمی را که می‌خواهید بخرید.

اما در بازار خودرو و مسکن خریدن و فروختن به این راحتی نیست. شما وقتی می‌خواهید ملک یا خودرو خود را بفروشید باید مدت‌ها منتظر بمانید تا یک مشتری پیدا شود. این مشتری هم بالقوه هست و مشخص نیست آخر کار واقعا ملک یا خودروی شما را بخرد یا نه.

خودرو پراید

برای خریدن ملک و خودرو هم دوباره همین داستان است. شما پول دارید اما باید مدت‌ها وقت و پول صرف کنید تا یک خودرو/ملک خوب پیدا کنید. حالا پس‌ازآن باید به سراغ فروشنده بروید و در نهایت هم ممکن است با فروشنده نتوانید به توافق برسید و معامله‌تان از سر نگیرد.

اما این قضیه در حالت کلی در بازار بورس وجود ندارد. شما سفارش فروش سهم خود را در قیمت مشخصی (Ask) ارسال می‌کنید و ممکن است در همان لحظه نیز کسی پیدا شود و با همان قیمت سهم موردنظرتان را از شما بخرد. موقع خرید هم دوباره همین است. سفارش خرید خود را وارد می‌کنید و در زمان کمی یک فروشنده پیدا می‌شود که حاضر از به قیمت مورد تقاضای شما (bid) سهام خود را به شما بفروشد.

وقتی بازار بورس رفتار طبیعی و غیر هیجانی داشته باشد می‌توان همه این کارها را انجام داد؛ اما چه تضمینی هست که بازار رفتار طبیعی داشته باشد؟

صعود تند

همین چند ماه پیش یعنی بهار و تابستان ۹۹، بازار بورس چندین ماه سبز بود و تقریبا همه سهم‌ها در صف خرید بودند. اگر می‌خواستید سرمایه جدید بیاورید، پول واریز کرده و سود کنید، احتمالا نمی‌توانستید.

همه سهم‌ها یا لااقل سهم‌های ارزشمند در بالاترین قیمت هر روز در صف‌های خرید سنگین، سقف‌های قیمتی پیشین را می‌شکستند و جلو می‌رفتند. حتی آن‌هایی که ده‌ها سال زیان‌ده بودند.

هیچ‌کسی هم سهم‌هایش را نمی‌فروخت. اگر هم می‌فروخت حجم آن محدود بود که در نهایت هم به ما آدم‌های معمولی نمی‌رسید. بلکه نصیب وال‌های حقیقی پول‌دار بازار می‌شد. بعدازآن دوباره صف خرید برقرار بود. وال (Whale) اصطلاحا به کسانی گفته می‌شود که سرمایه بسیار زیادی دارند.

شما پول داشتید اما هیچ‌کسی سهمی به شما نمی‌فروخت.

این‌یک مانع در بازار بود. گره معاملاتی وجود نداشت؛ اما معاملات زیادی هم انجام نمی‌شد. فقط در این حد بود که حجم‌مبنا پر شود تا قیمت پایانی سهم به سقف قیمت روزانه خود برسد.

سقوط تخت گاز

چند ماه بعدازاین، رویه برعکس شد و صف‌های خرید میلیاردی به صف‌های فروش میلیارد تبدیل شدند. حس و درک فعالین بازار از آینده منفی شده بود. سرمایه‌گذاران حقیقی از آینده بازار می‌ترسیدند. صف‌های فروش سنگین برای بسیاری از سهم‌ها از جمله سهم‌های ارزشمند ایجاد شده بود.

در نهایت هم آن‌قدر با همین صف‌های فروش، قیمت‌ سهم‌ها پایین آمد که وال‌های بازار ارزشمند‌ترین سهم‌ها را با قیمت بسیار کمی تصاحب کردند.

دوباره گره معاملاتی در کار نبود. در بیشتر معاملات خریداران تنها به‌قدری سفارش خرید می‌زدند که حجم‌مبنا را پر کنند و قیمت پایانی را تا کف آن روز پایین بیاورند. ادامه همین روند، قیمت سهم‌ها را در مدت‌زمان کمی تا ۵۰ درصد کاهش داد.

بورس بهارستان

در چنین بازاری که در آن صف‌های فروش فراوانی وجود داشت، اگر شما به هر دلیل پول لازم داشتید و می‌خواستید کمی سهم بفروشید، نمی‌توانستید.

خریداران فقط به‌اندازه پر کردن حجم‌مبنا در کف قیمت سهم‌ها را می‌خریدند.

شما هم هر چه چقدر تلاش می‌کردید تا ساعت ۸:۳۰ صبح در لحظه آغاز پیش‌گشایش بازار سفارش فروش خود را ثبت کنید، در بهترین حالت نفر ۲ هزارم صف فروش می‌شدید. یعنی اگر هم خریداری هم پیدا می‌شد، نوبت فروش به شمایی که نفر ۲ هزارم صف هستید، نمی‌رسید.

بازارگردانی و باز کردن گره معاملاتی

در ماه‌های آخر تابستان ۹۹ برخی از شرکت‌ها به دلیل آینده‌نگری یا شانس، یک فرآیند افزایش سرمایه را هم اجرا کردند. در نتیجه سهام‌ این شرکت‌ها در روزهای سقوط تند بازار بسته ماند. این شرکت‌ها تا جای ممکن هم فرآیند افزایش سرمایه را کش دادند تا به منفی‌های بازار نرسند. ولی به انتهای این منفی‌ها رسیدند.

در این زمان سهام این شرکت‌ها منفی باز شد. بعدازآن برخی از آن‌ها صف فروش شدند؛ اما دقیقا هیچ‌کسی حاضر به خرید نبود.

از چندین میلیون صف فروش، تنها چند هزار خرید انجام می‌گرفت. قیمت پایانی روزانه این سهم‌ها فقط چند دهم درصد منفی می‌خورد. اصطلاحا این‌یک گره معاملاتی بود.

همه این سناریوها با اینکه قرار نیست رخ دهند و لااقل در یک بازار منطقی با عمق زیاد کم رخ می‌دهد، اما من در همین سه سالی که بازار بورس ایران فعال هستم به‌کرّات شاهد چنین اتفاق‌هایی بودم.

این اتفاق‌ها مهم‌ترین مشخصه بازار سهام یعنی نقدشوندگی را دچار مشکل می‌کنند. از آن‌سو باعث می‌شوند هنگام معامله بخش زیادی از کار شما ویرایش لحظه‌ای سفارش باشد تا بتوانید معامله‌تان را انجام دهید. کاری که در نهایت باعث افزایش بار پردازشی هسته بورس هم می‌شود.

به همین دلیل باید چاره‌ای برای آن اندیشید.

بازارگردانی و تثبیت و کنترل

چه زمانی که بازار مثل بهار و اوایل تابستان ۹۹، رشد بسیار تند و صعودی دارد و چه مثل چند ماه آخر تابستان ۹۹ که بازار سقوط دارد، هر خطرناک هستند؛ زیرا نقطه توقف مشخص نیست و بیشتر تحلیل‌ها به نتیجه‌ای نمی‌رسند. به بیانی ارزیابی ریسک بازار در این شرایط ممکن نیست و در نتیجه فعالین حرفه‌ای بازار از آن اجتناب می‌کنند.

چه بازاری که شدیدا رشد می‌کند و همه‌چیز در آن صف خرید است و حتی سهم‌های ضعیف با صورت‌های مالی منفی در چند ماه ۷۰۰ درصد رشد می‌کنند و چه بازاری که پرارزش‌ترین سهم‌ها هم صف فروش دارند و در بازه کوتاهی بیش از نیمی از ارزش خود را از دست می‌دهند، جای خوبی برای سرمایه‌گذاری نیست.

رشد بیش‌ازحد لزوم کنترل هیجان در بورس به معنی سقوط قریب‌الوقوع است.

رشد بیش‌ازحد به معنی سقوط قریب‌الوقوع است. صف‌های خرید طولانی با اینکه بازار را برای سرمایه‌گذاران جذاب می‌کنند اما مانع از ورود نقدینگی جدید به بازار می‌شوند. این صف‌های خرید در نهایت باعث می‌شود سرمایه‌های ورودی در بازار، پشت صف‌های خرید چندمیلیاردی راکد بمانند.

سوی دیگر بازار هیجان فعالین و صعود تند و غیرمنطقی بازار است. چنین تغییراتی باعث افزایش امیدواری کاذب در بین تازه‌واردهای بازار می‌گردد و آنچه در نهایت اتفاق می‌افتد این است که افراد جدیدی به امید سود وارد بازار می‌شوند و خیلی زود با سقوط بازار مواجه شده و سرمایه‌شان از دست می‌رود.

دانش و سواد؛ روش طولانی‌مدت افزایش ثبات در بازار

تمام این مسائل با توجه به اینکه عموم سرمایه‌گذاران در بازار بورس دانش کافی درباره این بازار پیچیده و پر جزئیات را ندارند و خیلی راحت ممکن است رفتارهایی انجام دهند که هم خود و هم بقیه فعالین را دچار ضررهای عمیق کنند، می‌تواند بسیار رخ دهد.

مشخصا افزایش دانش و تجربه فعالین بازار می‌تواند بخش مهمی از این مشکلات را حل کند. این روش با اینکه به‌خوبی می‌تواند سرمایه‌گذاران و بازار را به بلوغ کافی برساند؛ اما دو مشکل دارد.

مشکل اول این است که هیچ تضمینی وجود ندارد که همه فعالین بخواهند یا بتوانند از اطلاعات و تجارب موجود درس بگیرند و مهم‌تر از آن، از دانسته‌های خود استفاده کنند.

بورس بازارگردان

مشکل دوم هم این است که آموزش فعالین برای افزایش کارایی بازار و کاهش رفتارهای احساسی زمان‌بر است. آن‌قدر زمان‌بر که مشخص نیست در همین بازه بازار چقدر دچار نوسان و مشکل شود و چند نفر سرمایه خود را از دست بدهند.

در نتیجه راهکار بهتری لازم است که هم زودتر جواب بدهد و هم مطمئن باشیم نتیجه می‌دهد و همچنین می‌توانیم ریسک و سود آن روش را تخمین بزنیم.

یکی از راه‌هایی که برای کاهش نوسان‌های شدید و تثبیت و پایداری بازار قابل اجراست، ایجاد رکن بازارگردان و بازارگردانی در بورس است.

بازارگردان و بازارگردانی سهام

کار بازارگردان روان کردن معاملات است. بازارگردان‌ معمولا صندوق‌ یا شخص حقوقی است که نقدینگی فراوانی دارد.

وقتی یک سهم در حال تشکیل یک صف فروش است بازارگردان با خرید سهم‌های فروشنده‌ها هم سهم‌های آن‌ها را نقد می‌کند و هم مانع از قفل شدن معاملات می‌شود.

ازآنجایی‌که بازارگردان نقدینگی زیادی دارد، معمولا تعداد زیادی هم از سهم‌های شرکت موردنظر را دارد و هنگامی‌که برای آن سهم یک صف خرید در حال تشکیل است، بازارگردان این سهم‌ها را در قیمت تحت معامله به خریداران می‌فروشد و دوباره از تشکیل صف خرید جلوگیری می‌کند.

کار بازارگردان در یک جمله خلاصه می‌شود، افزایش نقدشوندگی بازار.

در کل کار بازارگردان در یک جمله خلاصه می‌شود، افزایش نقدشوندگی بازار.

بازارگردان‌ معمولا خانواده از سهم‌های مرتبط به هم را بازارگردانی می‌کند؛ مثلا صندوق سرمایه‌گذاری یک بانک، سهم‌های مربوط به آن بانک و شرکت‌های مالی زیرمجموعه آن را بازارگردانی می‌کند. هرچند ممکن است یک صندوق بازارگردانی، فقط بازار یک سهم خاص را بگرداند.

وقتی یک شرکت با یک صندوق بازارگردانی یا شخص حقوقی قرارداد می‌بندد و کار بازارگردانی سهامش را به آن می‌سپارد، این بازارگردان موظف است که روزانه حجم مشخصی از سهم آن شرکت را خریدوفروش کند.

سود بازارگردان

بازارگردان‌ها‌ تلاش می‌کنند سهم‌هایی را که قبلا خریده‌اند با قیمت کمی بالاتری (spread) بفروشند. این قیمت ممکن است در مقایسه با قیمت خرید چندان بالا نباشد اما چون حجم معاملات بازارگردان زیاد است، می‌تواند سود چشم‌گیری نصیب آن بکند.

از آن‌سو ممکن است بازارگردان به دلیل تعهد خود، مجبور شود سهم شرکت تحت نظارت خود را در حجم بالایی بخرد و در این حالی باشد که می‌داند قیمت آن سهم در حال نزول است.

ازآنجایی‌که این بازارگردان در موقع تشکیل صف خرید مجبور است دوباره این سهم را در قیمت معاملاتی به مشتریان بفروشد، مشخصا این عملیات برای بازارگردان زیان‌ده خواهد بود.

بورس بازارگردان بازارگردانی

ازاین‌روی بازارگردان‌ها برای خدمات خود همواره کارمزد دریافت می‌کنند تا این زیان‌ها را جبران کنند.

از طرفی حتی اگر قیمت سهم تحت کنترل بازارگردان نزولی نیز نباشد، چون سود فروش آن‌ها توسط بازارگردان پایین است، با توجه به میزان کارمزدی که آن‌ها برای معاملات باید پرداخت کنند، دوباره بازارگردان ممکن است ضرر کند.

به همین دلیل میزان کارمزدی که بازارگردان‌ها بابت معاملات خود می‌پردازند کمتر از کارمزد معاملات معمولی است؛ مثلا کارمزدی که بازارگردان در معاملات خود به سازمان بورس می‌پردازد ۸۰ درصد کمتر از کارمزد معاملات عادی و مالیات آن نیز ۵۰ درصد کمتر است.

خلاصه وظایف بازارگردان

در کل وظایف بازارگردان را این‌گونه می‌توان خلاصه کرد:

  1. اقدام به خریدوفروش جهت محدود کردن دامنه نوسان قیمت
  2. افزایش قدرت لزوم کنترل هیجان در بورس نقدشوندگی سهام از طریق خرید سهم‌ها در صف فروش یا عرضه سهم‌ها در صف خرید
  3. کنترل قیمت سهام در یک محدوده جهت جلوگیری از نوسان‌های شدید قیمت که دوباره با جلوگیری از تشکیل صف خرید خریدوفروش‌ انجام می‌شود.
  4. حفظ نقدینگی در بازار که با حفظ جذابیت بازار به‌واسطه افزایش نقدشوندگی آن حاصل می‌گردد.

بازارگردانی گام اول بلوغ و افزایش عمق بازار بورس

بازارگردان و بازارگردانی البته چیز جدیدی در بازار نیست. بازارگردانی از قبل در بورس کالا انجام می‌گرفت. در حال حاضر ۳۸ صندوق بازارگردانی دارای مجوز سازمان بورس در ایران وجود دارند که حالا شرکت‌های بورسی باید یکی از آن‌ها را برای بازارگردانی سهم خود برگزینند.

همین لزوم تخصیص بازارگردان برای سهم‌ها یک گام بسیار مهم در جهت افزایش عمق بازار بورس است. هر چه هم بازار عمیق‌تر باشد، موج‌های هیجانی و احساسی سرمایه‌گذاران کمتر روی آن تاثیر می‌گذارد و کارایی آن نیز بیشتر می‌شود.

بااین‌همه در نهایت آنچه واقعا این بازار را به‌جایی خواهد رساند، افزایش سواد و دانش سهام‌داران و سرمایه‌گذاران به‌خصوص سهام‌داران خرد است.

تخصیص بازارگردان در شرایط حاضر که اعتماد بخشی از سهام‌داران حقیقی به بازار بورس کاهش پیدا کرده و در نتیجه سرمایه‌های فراوانی از آن خارج و به بازارهای دیگر همچون دلار و طلا وارد شده است، گام مهمی برای جذب دوباره این افراد است.

در نهایت ورود بازارگردان‌ها به بازار این فرصت را به سرمایه‌گذاران خرد می‌دهد که دانش خود را از این بازار پیچیده بیشتر کرده و منطقی رفتار کنند.

ریزش بورس پس از ترور سپهبد سلیمانی موقتی و هیجانی است/ بازار به روال عادی بازمی‌گردد

گروه اقتصاد ــ عامری با اشاره به ریزش بازار بورس بعد از ترور و شهادت سپهبد سلیمانی، اظهار کرد: طبیعی است که رفتار هیجانی بین سرمایه‌گذاران حقیقی در بازار بورس ایران اتفاق بیفتد، چراکه این افراد دارای رفتار جمعی هستند، صبر آن‌ها کم است و دید بلندمدت ندارند. بنابراین ناخودآگاه اسیر این هیجانات می‌شوند اما معتقدم بازار به روال عادی باز خواهد گشت.

احسان عامری، مدیر آموزش کانون کارگزاران بورس و اوراق بهادار، در گفت‌وگو با ایکنا، درباره وضعیت امروز بازار سرمایه و ریزش آن پس از ترور سردار سلیمانی، اظهار کرد: نکته کلی، به ویژه در نگاه نوینی که به مسائل مالی در دو دهه اخیر و بعد از دهه 90 وجود داشته، این است که اثر رفتارهای هیجانی بر بازاراهای مالی کاملاً به اثبات رسیده و تئوریزه هم شده است و می‌توان با دلایل علمی هم در مورد آن صحبت کرد.

نقش اتفاقات سیاسی در بازارهای مالی

وی ادامه داد: در سطح بین‌المللی، منطقه‌ای، رفتار بازیگران بین‌المللی و مسائل مربوط به موازنه قدرت که می‌تواند تنش‌های اجتماعی و سیاسی ایجاد کند، قطعاً بر بازارهای مالی کشورهایی که متأثر هستند و حتی منطقه و سایر مناطق دنیا اثرگذاری دارد و این را کاملاً مشاهده می‌کنیم. در مورد اتفاقی که امروز در بازار سرمایه ایران اتفاق افتاد هم قابل پیش‌بینی بود و طبیعی است که رفتار هیجانی بعد از ترور سردار سلیمانی که اتفاق بزرگی هم بود در بازار سرمایه مشاهده شود.

عامری افزود: طبیعی است که رفتار هیجانی در بین سرمایه‌گذاران حقیقی در بازار بورس ایران اتفاق بیفتد چراکه این افراد دارای رفتار جمعی هستند، صبر آن‌ها کم است و دید بلندمدت ندارند. بنابراین ناخودآگاه اسیر این هیجانات می‌شوند و واکنش‌های مالی - رفتاری از خود نشان می‌دهند، اما می‌توان پیش‌بینی کرد وضعیت بازار بهبود پیدا کند. همین امروز هم جلسه فوق‌العاده شورای عالی بورس برگزار شد و همکاران ما در بخش‌های مختلف آن را اطلاع‌رسانی کردند و تصمیم گرفته شد که بازار با قدرت به کار خود ادامه دهد.

این کارشناس بازار سرمایه یادآور شد: همچنین تصمیم گرفته شد صندوق‌های توسعه و تثبیت بازار، شخصیت‌های حقوقی بزرگ و صندوق‌های سرمایه‌گذاری بزرگ بتوانند با استراتژی‌هایی که دارند، حمایت لازم و به حق را از سهامداران خُرد انجام دهند و تا حد زیادی هم موفق بوده و ان‌شاءالله در چند روز آینده به روال عادی بازگردد.

می‌توان پیش‌بینی کرد وضعیت بازار بهبود پیدا کند. همین امروز هم جلسه فوق‌العاده شورای عالی بورس برگزار شد و همکاران ما در بخش‌های مختلف آن را اطلاع‌رسانی کردند و تصمیم گرفته شد که بازار با قدرت به کار خود ادامه دهد

مدیر آموزش کانون کارگزاران بورس و اوراق بهادار بیان کرد: البته دید بنده چندان تکنیکالی نیست اما طبیعی بود بعد از رشد و افزایش قیمتی که بازار سرمایه در حدود دو هفته اخیر داشت، هم به لحاظ تحلیل تکنیکال و هم بنیادی می‌توان گفت که با هر تعبیر و هر دیدی که به آن نگاه کنیم، بازار قدری نیاز به اصلاح، استراحت، تعدیل و از این تعابیر داشت. لذا احتمال می‌رفت که با توجه به شرایط بازار و متغیرهایی که وجود دارد اتفاقات مذکور رخ دهد.

نشانه‌های تعدیل در بازار سرمایه از چند روز قبل وجود داشت

وی تأکید کرد: حتی روز سه‌شنبه هفته گذشته شاخص هم‌وزن منفی شده بود و مثبت ماندن شاخص هم به علت مثبت شدن چند سهم با شناوری بالا بود. لذا نشانه‌های استراحت و تعدیل در بازار سرمایه وجود داشت. حال این با ترور و شهادت سردار سلیمانی همزمان شد؛ در حالی‌که همین اتفاق یعنی ترور سردار سلیمانی در بازاری که در ابتدای راه صعود است و تمام متغیرهای بنیادی و تکنیکال در اقتصاد، تأیید بر صعود دارند می‌تواند این جریان را منحرف کند.

عامری ادامه داد: ما آن وضعیت را از چند هفته قبل پیش‌بینی می‌کردیم اما تقارن این مسئله، باعث شد مشکل تا حدودی عمیق‌تر شده و برگشت و کنترل آن را سخت‌تر کند اما می‌توانیم بگوییم که این موضوع قابل حل است و اگر این رفتارهای هیجانی فروکش کند و معاملات از لحاظ حجم و ارزش به روال عادی بازگردد این وضعیت هم در بازار سرمایه اصلاح خواهد شد.

دلایل واکنش‌های هیجانی به دارایی‌های مالی در بازار سرمایه

این کارشناس بازار سرمایه در پاسخ به این پرسش که تا چه اندازه تقویت حرفه‌گری در بازار سرمایه ضرورت دارد؟ افزود: بخشی از این اتفاقات ناشی از رفتارهای هیجانی افرادی است که عمق دانش حرفه‌ای، عاقبت‌اندیشی، دید بلندمدت، پذیرش ریسک و امثالهم را ندارند و در برخی موارد از روی کم‌اطلاعی و گاهی از روی ناچاری مجبورند که چنین واکنش‌هایی را در بازار داشته باشند. حتی در گروه‌ها و شبکه‌های اجتماعی که روز گذشته بررسی می‌کردیم احساس می‌شد افرادی که قصد فروش دارند یا به لحاظ تئوری‌های مالی احساس خطر کرده و قصد دارند دارایی خود را نقد کنند، باید خویشتنداری و صبر بیشتری داشته باشند.

مدیر آموزش کانون کارگزاران بورس و اوراق بهادار ابراز کرد: شاید برخی‌ها اساساً چنین قصدی نداشته باشند اما بالاخره تحت تأثیر این فضا قرار می‌گیرند. با این حرف هم موافق هستم که این اقدامات مقداری دور از رفتارهای حرفه‌ای سرمایه‌‌گذاران است و این زنگ خطری برای ما به شمار می‌آید که ورود سرمایه‌گذاران حقیقی به بازار سرمایه، به ویژه امسال و آن هم به صورت مستقیم و با رعایت نکردن اصول اولیه، بسیار خطرناک است.

عامری در پایان سخنان خود گفت: علت این است که چنین فردی در این شرایط سریعاً شروع به رفتار هیجانی می‌کند؛ درحالی‌که اگر این شخص با دانش و شیوه اصولی می‌آمد و حداقل نکات را رعایت می‌کرد نیازی نبود به این سرعت و با این شدت، این واکنش احساسی و هیجانی را به دارایی خود در بازار سرمایه نشان دهد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.