الگو های نموداری در تحلیل تکنیکال کلاسیک
ساعد نیوز: شناخت الگوهای قیمتی یکی از اولین مفاهیمی است، که معامله گران فنی از همان ابتدای شروع به کار در بازار سهام با آن مأنوس میشوند.الگوهای نموداری، بخش مهمی از تحلیل تکنیکال کلاسیک هستند و معاملهگرانی که با استفاده از نمودار به خرید و فروش سهام میپردازند، باید با این الگوها آشنایی داشته باشند.
الگو های نموداری در تحلیل تکنیکال کلاسیک
شناخت الگوهای قیمتی یکی از اولین مفاهیمی است، که معامله گران فنی از همان ابتدای شروع به کار در بازار سهام با آن مأنوس می شوند.الگوهای نموداری، بخش مهمی از تحلیل تکنیکال کلاسیک هستند و معامله گرانی که با استفاده از نمودار به خرید و فروش سهام می پردازند، باید با این الگوها آشنایی داشته باشند.یکی از بارزترین ویژگی های ابزار تحلیل تکنیکال، قابلیت تکرارپذیری آن هاست، به گونه ای که به راحتی می توان در هر نمودار و هر تایم فریم، آن ها را مشاهده نمود. الگوهای قیمتی می توانند به عنوان سیگنالی برای ورود، ابزار تایید و یا به منظور پیش بینی جهت و میزان تحرکات قیمتی بازار، مورد استفاده قرار گیرند. در این مقاله بر اساس محبوبیت و میزان کارایی، چند مورد از قدرتمندترین الگوهای نموداری را با ذکر جزئیات مهم توضیح خواهیم داد.تشخیص این الگوها در نمودار، کمک می کند تا بازار را بهتر درک کرده و نسبت به حرکات قیمت در آینده، ذهنیت داشته باشیم. به طور کلی الگوهای قیمتی به دودسته ادامه دهنده و بازگشتی تقسیم می شوند که الگوهای سر و شانه، سقف و کف دوقلو و سه قلو جزء بازگشتی ها و پرچم و مستطیل در دسته الگوهای ادامه دهنده قرار می گیرند. طبق بررسی های انجام شده از بین موارد مذکور، الگوی سر و شانه از منظر بسیاری از معامله گران، پرکاربردترین الگوی نموداری است. شناخت صحیح و درک عمیق این الگوها، منجر به این می شود که در معامله گری به دید وسیع تری دست یابید، که همین توانایی می تواند مسبب رشد سرمایه و موفقیت در بلندمدت باشد.
نکات عمومی مربوط به الگوهای قیمتی
- حین تشکیل یک الگوی نموداری، تغییر حجم معاملات یک ابزار کمکی برای تایید صحت و قدرت الگو است.
- هرکدام از الگوهای قیمتی بر اساس ماهیتشان، یک هدف نموداری از پیش تعیین شده معرفی الگوهای کلاسیک دارند. میزان تحقق این انتظارات، کاملاً به روند بازار بستگی دارد.
- هر چه شکل گیری یک الگو مدت زمان بیشتری طول بکشد، انتظار می رود که حرکات قیمتی بزرگتری در پیش باشد.
- بسیاری از الگوهای نموداری ازلحاظ جزئیات شباهت زیادی به یکدیگر دارند. از این رو به منظور تمیز دادن آن ها از یکدیگر، باید به عواملی نظیر شکست های قیمتی، تغییر حجم معاملات و…، دقت کنیم.
- یکی از بهترین روش های تشخیص شکست، افزایش حجم معاملات حین خروج قیمت از نواحی حمایت یا مقاومت است. هنگام استفاده از الگوهای قیمتی، همواره این نکته را در نظر داشته باشید.
- برخی صاحب نظران معتقدند به منظور اینکه الگوهای نموداری از قدرت بیشتری برخوردار باشند، باید در طول تشکیل الگو، حجم معاملات در نقاط کف و سقف به ترتیب از سمت چپ به راست نمودار کاهش یافته و در نقطه شکست، شاهد افزایش حجم معاملات باشیم.
الگوی سر و شانه
تقریباً می توان گفت محبوب ترین و معتبرترین الگوی نموداری بازگشتی در تحلیل تکنیکال است، که کارایی آن به مرور زمان و در شرایط مختلفی اثبات شده است. تشکیل این الگو می تواند موجب وقوع یک نقطه عطف خیلی مهم یا یک اصلاح قیمت کوتاه مدت و معمولی باشد. بر اساس نمودار، الگوی سر و شانه کلاسیک یک سیگنال نزولی و سر و شانه معکوس نشانه ای از احتمال وقوع روند صعودی است. به لحاظ هندسی، الگوی سر و شانه کلاسیک از شکل گیری سه قله به صورت متوالی تشکیل می شود که، دومین قله (سر) نسبت به سایرین (شانه ها) بلندتر بوده و درنهایت طرحی شبیه به سر و شانه های انسان در نمودار به وجود می آید. درصورتی که چنین آرایشی به وسیله دره ها شکل بگیرد، الگوی سر و شانه معکوس خواهیم داشت. این الگو معمولاً پس از یک روند قوی رخ می دهد و برحسب معرفی الگوهای کلاسیک شرایط بازار، می تواند نشانه ای از تغییر تمایلات جمعی و پتانسیل یک بازگشت قیمتی قریب الوقوع باشد.
تحلیل دقیق جریان عرضه و تقاضای حاکم بر روند شکل گیری الگوی سر و شانه در حالت کلاسیک نشان دهنده این است که در ابتدا خریداران بر بازار تسلط داشته و قیمت را تا سطح مشخصی افزایش داده اند، سپس تعدادی از فروشندگان باعرضه سهام خود موجب کاهش قیمت ها شده و اولین قله در نمودار تشکیل می شود. در ادامه با توجه به اینکه هنوز خریداران امید به صعود قیمت دارند، با افزایش حجم سفارشات خرید و عقب نشینی فروشندگان، بازار دوباره شروع به رشد خواهد نمود. این بار به دلیل تقویت انتظارات مثبت در میان معامله گران و با استناد به اتمام اصلاح قیمتی و آغاز موج جدید صعودی، جریان ورودی پول تقویت شده و سطح مقاومتی پیش رو (قله قبلی) نیز درهم شکسته و قیمت نقطه بالای جدیدی در نمودار ثبت می کند. سپس با توجه به صعود قیمت ها، برخی خریداران قبلی به منظور محافظت از سود، اقدام به فروش نموده و در همین حین با اضافه شدن سایر فروشندگان، قیمت کاهش یافته و به سطح حمایتی (قله یا مقاومت قبلی که بر اساس قانون تبدیل سطوح تبدیل به حمایت شده) پیش روی خود می رسد که با افزایش فشار فروش این سطح نیز شکسته شده و درنهایت با شکل گیری یک موج سنگین نزولی قیمت تا حوالی دره اول سقوط می کند. در این مرحله دوباره تعدادی از خریداران سمج با سفارشات خرید خود موجب صعود قیمت ها می شوند، با این تفاوت که این روند صعودی دوامی نداشته و پس از صعود تا حدود قله اول، فروشندگان برای سومین باربر بازار مسلط شده و با فروش های خود موجب شکل گیری یک روند نزولی قوی می شوند. کاهش قیمت حتی با رسیدن به خط روند حمایتی ناشی از اتصال دودره قبلی که خط گردن نامیده می شود نیز متوقف نشده و پس از شکست این سطح با حجم معاملات سنگین، روند نزولی قوی آغاز می شود. ازلحاظ روانشناسی این الگو بیانگر سه بار تلاش نافرجام خریداران در راستای ادامه روند صعودی است که، درنهایت با شکست رو به پایین خط گردن الگو، سیگنال قوی نزولی نمایان می شود. هدف قیمتی این الگو، حداقل به اندازه فاصله قله دوم تا خط گردن است. الگوی سر و شانه معکوس، دقیقاً یک تصویر آیینه ای از حالت کلاسیک است، که بر اساس نحوه شکل گیری دره ها قابل تشخیص می باشد. تفاوت در این است که برخلاف حالت کلاسیک، تشکیل این الگو تداعی کننده یک سیگنال صعودی است.
الگوهای ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال
الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال، شکل پیشرفتهای از نمودار قیمت میباشند که میتوانند در نواحی بازگشتی و یا در داخل روند به وجود آیند و به کمک آنها میتوان استراتژی معاملاتی بهتری داشت. الگوهای کلاسیک به دو دسته الگوهای بازگشتی و الگوهای ادامهدهنده تقسیم میشوند.
در تحلیل تکنیکال اصطلاحات و مفاهیم مختلفی مورد بحث قرار میگیرد که یکی از آنها مفهوم الگوی ادامهدهنده میباشد، با استفاده از الگوی ادامهدهنده، دادههای مفید و مؤثر در تحلیل قیمت و داراییهای مختلف ارائه میشود که برای تعیین روند پیش روی قیمت و پیشبینی آن، نقش بسیار تأثیرگذاری دارد.
در این مطلب قصد داریم الگوهای ادامهدهنده اعم از الگو فنجانی، الگو پرچم و مثلث را شرح دهیم.
الگو های ادامه دهنده
الگوی ادامه دهنده روند در تحلیل تکنیکال (Continuation Pattern) همانطور که از نامش پیداست الگویی است که نشاندهنده ادامه حرکت قیمت در جهت روند غالب میباشد، حال این روند میتواند صعودی یا نزولی باشد.
تعداد زیادی از الگوهای ادامهدهنده وجود دارند که تحلیلگران تکنیکال از آنها جهت دریافت سیگنال حرکتی روند استفاده میکنند. این الگوها دارای قاعده خاص خود است که تشخیص آنها میتواند نقش بسیار مؤثری در شناسایی الگوی ادامهدهنده داشته باشد.
الگوهای ادامهدهنده شامل مثلثها (Triangles)، پرچمها (Flags)، پرچم سهگوش (Pennant)، مستطیل (Rectangle) و الگوی فنجان و دسته (cup and handle) میباشند.
این نکته را باید در نظر داشت که تمامی الگوهای ادامهدهنده لزوماً باعث ادامه روند نمیشوند و ممکن است در بسیاری از آنها بازگشت روند شکل گیرد.
نحوهٔ ایدهآلِ معامله با الگوهای ادامهدهنده، معامله در جهت حرکت روند قیمتی میباشد، اما باید معاملهگران تا شکست قیمتی (Breakout) و مشخص شدن جهت حرکت قیمت صبر کنند.
معمولا الگوهای ادامهدهندهای که پس از حرکات قدرتمند قیمت شکل میگیرند، نشاندهنده قدرت بالای معامله گران بازار میباشد. اما الگوهای ادامهدهندهای که پس از حرکات آهسته قیمتی تشکیل میشوند، نشاندهنده تردید معامله گران برای انجام معامله را دارد.
مشاهده بیشتر: فارکس
الگوی های مثلثی (Triangles)
الگوهای مثلثی یکی از انواع الگوهای پر کاربرد در تحلیل تکنیکال به شمار میروند. این الگوها از طریق رسم دو خط که یکی در بالا و یکی در پایین، محدوده قیمتی قرار دارد تشکیل میشود و نشان از وجود یک وقفه در روند قیمتی غالب میباشد.
در تحلیل تکنیکال الگوی مثلث را میتوان به سه نوع: مثلث صعودی، مثلث نزولی و مثلث متقارن تقسیم کرد که در ادامه به معرفی هر یک از این الگوها به صورت جداگانه خواهیم پرداخت.
این الگوها در زمان استراحت بازار شکل میگیرند:
- الگوی مثلث صعودی: خط مقاومت به صورت افقی است و خط حمایت در حال افزایش میباشد و خریداران با هر بار خوردن قیمت به خط روند حمایتی شروع به خرید میکنند.
- الگوی مثلث نزولی: خط حمایت به صورت افقی میباشد و قیمت در یک روند نزولی کاهش یافته و خط مقاومت قبلی اکنون نقش حمایت را برای قیمت بازی میکند و معامله گران با هر بار برخورد قیمت به خط روند مقاومتی این الگو شروع به فروش میکنند.
- الگوی مثلث متقارن: توسط دو خط که خط بالای آن نزولی و خط پایین آن صعودی میباشد به وجود میآید و میتواند به اندازه قاعده مثلث از زمان شکست الگو حرکت کند. در روند صعودی حد ضرر را میتوان زیر آخرین کف تشکیل شده قرار داد و در روند نزولی بهتر است حد ضرر بالاتر از آخرین سقف تشکیل شده باشد.
البته این نکته در مورد مثلثها به خصوص مثلث متقارن وجود دارد که گاهی اوقات میتوانند به عنوان الگوهای بازگشتی نیز عمل کنند.
مشاهده بیشتر: انواع مثلث مورب در الیوت
الگوی مستطیل
مستطیلها (Rectangles) یک الگوی ادامهدهنده معمول میباشند و نشاندهنده توقفی کوتاه در جهت حرکت روند هستند. این الگو میتواند بهصورت افزایشی و کاهشی تشکیل شود.
برای تشخیص الگوی مستطیل، باید به سقفها و کفهای شکلگرفته در نمودار توجه کرد. هنگامی این الگو رخ میدهد که در نمودار قیمتی، مکث و توقفی در بین 2 روند بازار ایجاد شود و قیمت در یک محدوده نوسان کند که به اصطلاح به این محدوده رنج نیز گفته میشود.
در این الگو خط سقفهای قیمتی با خط کفهای قیمتی موازی هستند به طوری که تشکیل دو خط موازی از یک مستطیل را میدهند.
به صورت کلی میتوان گفت که الگوی مستطیل، یکپارچه شدن قیمت قبل از ادامه در جهت روند فعلی را نشان میدهد. الگوی مستطیل را گاهی «محدوده معامله» یا «ناحیه تراکم» نیز مینامند.
هنگامی که بازار در طی یک روند صعودی قرار دارد و پس از مدتی توقف قیمت، بازار در یک روند رنج در حال نوسان میباشد، الگوی مستطیل از نوع صعودی به وجود میآید.
الگوی مستطیل نزولی دقیقا برعکس مستطیل صعودی میباشد و در طی یک حرکت نزولی به وجود میآید. شروع این الگو به این صورت میباشد که پس از یک روند نزولی، قیمت در یک محدودهی مشخص حمایتی و مقاومتی نوسان کرده و مستطیل تشکیل میشود.
نکتهی قابل توجهی که در مورد این الگو وجود دارد این میباشد که گاهی اوقات و بسته به سیگنالهای دیگر بازار این الگو میتواند به عنوان الگوی بازگشتی نیز عمل کند و باید در نظر داشت که هیچ چیز در بازار صد در صد نمیباشد.
پیشنهاد ویژه: آموزش فارکس
الگوی پرچم
الگوی پرچم (Flag Pattern) از پرکاربردترین الگوها در تحلیل تکنیکال به شمار میرود. این الگو پس از حرکات قدرتمند صعودی یا نزولی قیمت، یک محدوده معاملاتی باریک را تشکیل میدهد.
طبق تعریف در الگوی پرچم، بعد از هر فاز صعودی و تشکیل الگوی پرچم، میتوان منتظر فاز صعودی دیگری شبیه به صعود قبلی و به میزان میله پرچم باشیم، به همین خاطر این الگو از مهمترین الگوهای ادامهدهنده به شمار میرود.
الگوی پرچم (Flag) توسط دو بخش تشکیل میشود که عبارتند از میله پرچم که به صورت یک حرکت شارپ و قوی به وجود میآید و وابسته به صعودی و نزولی بودن روند همراه با شکستن مقاومت یا حمایت میباشد.
میلهی الگوی پرچم معمولا توسط یک تا سه کندل در تایم فریم زمانی مخصوص خودش شکل میگیرد که این کندلها نسبت به میانگین کندلهای قبلی نیز بزرگتر میباشد.
پس از تشکیل شدن میله پرچم، پارچه آن به وجود میآید. این قسمت به صورت محدودهای میباشد که قیمت در آن، نوسان میکند و در حال جذب انرژی لازم برای حرکت بعدی است.
یکی از فاکتورهایی که باعث اعتبار بیشتر در این الگو میشود و آن را قابل اعتماد میکند، میزان قدرت کندلهای آن و به اصطلاح میزان حرکت شارپی آن میباشد، همچنین حجم معاملات در حرکت شارپی اولیه نیز از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
پرچم صعودی: همانطور که از نام این الگو مشخص است، این الگو نشان دهنده این میباشد که روند حرکتی قیمت معرفی الگوهای کلاسیک به صورت صعودی شکل گرفته در قسمت میله این الگو بعد از کمی استراحت و تثبیت قیمت دوباره از سر گرفته خواهد شد.
پرچم نزولی: نشان دهنده روند نزولی و ریزشی میباشد که در قسمت میله این الگو به وجود میآید و پس از کمی استراحت و تثبیت قیمت که باعث تشکیل پرچم الگو میشود، به روند نزولی قبلی خود ادامه میدهد. این روند اصلاحی، هم اندازه با میله پرچم قبلی ایجاد میشود، پرچم نزولی میتواند مثلثی یا مستطیلی باشد.
الگوی پرچم سه گوش
الگو پرچم سه گوش (Pennant) نوعی الگوی ادامه دهنده محسوب میشود و با تشکیل این الگو حرکت قیمت در جهت فعلی و روند بازار تائید میشود.
الگوی پرچم سه گوش هنگامی تشکیل میشود که قیمت در ابتدا به صورت قابل توجه و پر قدرتی به یک سمت (صعودی یا نزولی) حرکت میکند و همین حرکت باعث تشکیل شدن میلهی پرچم میشود.
در قسمت پرچم، قیمت باید بین دو خط همگرا که یکی در پایین قیمت و یکی در بالای آن قرار دارد حرکت کند و شکل یک مثلث را تشکیل دهد، در این مثلث که از پهنا شروع میشود و قیمت در داخل آن نوسان میکند، هنگام شکست قیمت در همان جهت روند قبلی، میتوان وارد معامله شد.
همانطور که پیشتر گفته شد الگو پرچم سه گوش با توجه به جهت حرکت قیمت، معمولاً به دو صورت نزولی (bearish) و صعودی (bullish) میباشد.
تشکیل الگو پرچم سه گوش صعودی (Bullish Pennants)، نشانه خوبی از شروع مجدد روند صعودی قیمت است و همین امر باعث شده تا این الگو یکی از محبوبترین ابزارهای پیش بینی قیمت برای معامله گران باشد.
الگوی پرچم سه گوش نزولی (Bearish Pennants) در تحلیل تکنیکال نشان از یک حرکت نزولی در نمودار را دارد و عملکرد این الگو دقیقا عکس پرچم سه گوش صعودی میباشد.
مشاهده بیشتر: آموزش رایگان فارکس معرفی الگوهای کلاسیک
الگوی فنجان و دسته
الگوی فنجان و دسته (cup and handle) به عنوان یک الگوی ادامهدهنده شناخته میشود. این الگو همانطور که از نامش پیداست، شبیه بدنه فنجان و دسته کناری آن، شکل میگیرد.
این الگو شامل دو قسمت فنجان و دسته میباشد که قسمت فنجان، به قسمتی از نمودار که روند قیمت، به شکل حرف U میباشد و نشاندهنده ریزش شدید قیمت است گفته میشود. قسمت دسته آن به قسمتی گفته میشود که قیمت در نمودار، زیر سطح مقاومت و در یک استراحت کوچک متراکم میشود.
اما در این الگو، دسته نقش مهمی دارد و آخرین قسمت از مرحله تثبیت محسوب میشود، علاوه بر این دسته، همان مرحلهای است که سیگنال شکست و ورود به معامله را به معاملهگران میدهد.
الگوی فنجان برعکس: دقیقا برعکس الگوی فنجان صعودی میباشد و الگویی ادامه دهنده محسوب میشود و برای تشخیص صعودی یا نزولی بودن این الگو، باید به روند نمودار قبل و بعد از فنجان توجه کرد، به این ترتیب با توجه به افت قیمت قبل و بعد از فنجان، الگوی فنجان و دسته وارونه (برعکس)، الگو نزولی محسوب میشود.
مشاهده بیشتر: سرمایه گذاری در فارکس
نحوه معامله با الگو های ادامه دهنده
نکات بسیاری در خصوص معاملهگری با استفاده از الگوهای ادامهدهنده وجود دارد که اولین قدم، تشخیص صحیح روند پیشین است.
دومین مورد، تشخیص الگوی ادامهدهنده و پیدا کردن نقطه شکست آن میباشد. برخی از معاملهگران تنها در صورتی وارد معامله میشوند که شکست قیمتی، در جهتی مشابه با روند پیشین باشد.
هر چند دسته دیگری از معاملهگران، حتی اگر شکست قیمتی در خلاف جهت روند پیشین انجام شود نیز وارد معامله میشوند. این معاملهگران با وجود اینکه وارد معاملاتی با احتمال موفقیت پایینتری شدهاند، اما در صورت تغییر جهت روند از سود زیادی برخوردار خواهند شد.
نکته مهمی که در حین معاملهگری با استفاده از الگوهای ادامهدهنده وجود دارد این است که قدرت حرکت پیشین را باید در نظر بگیرید. الگوهایی که پس از حرکات قدرتمند قیمتی تشکیل میشوند، نسبت به الگوهایی که پس از حرکات ضعیف و یا متلاطم قیمتی تشکیل میشوند، از اعتبار و اتکاپذیری بالاتری برخوردار خواهند بود.
الگوی ادامهدهنده باید نسبت به موج روندی قبلی خود کوچکتر باشد و حداقل روند پشت آن یک و نیم تا دو برابر الگو باشد. حد ضرر در این الگو میتواند پشت سقف یا کف قبلی آن قرار گیرد و هدف سود میتواند براساس ارتفاع الگوی ادامهدهنده تعیین شود.
جمع بندی نهایی
الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال انواع مختلفی دارد، در این مقاله ما به مبحث الگوی ادامهدهنده در تحلیل تکنیکال پرداختیم. الگوهای ادامه دهنده در نمودار قیمتی میتواند، اطلاعات و دادههای مهمی را در اختیار معامله گر قرار دهد که این دادهها میتواند نقش تأثیرگذاری در پیشبینی روند آینده قیمت داشته باشد. نکتهای که در مورد این الگوها باید بدانید این است که هر کدام از این الگو ها ممکن است به عنوان الگوهای بازگشتی نیز عمل کنند و حتما برای معامله با الگوهای ادامه دهنده بهتر است از سایر ابزارهای تکنیکال استفاده شود.
پیشنهاد ویژه: استراتژی فارکس
سوالات متداول
الگوی ادامه دهنده چیست؟
الگوی ادامه دهنده روند در تحلیل تکنیکال نشاندهندهٔ ادامهٔ حرکت قیمت در جهت روند غالب قبلی خود میباشند.
چند نوع الگوی ادامه دهنده وجود دارد؟
الگوهای ادامهدهنده شامل مثلثها، مستطیل، پرچم، پرچم سهگوش، و الگوی فنجان و دسته میباشند.
الگوهای هارمونیک چیست و چگونه از آنها برای ترید استفاده کنیم؟
الگوهای هارمونیک یکی از پیچیدهترین ابزارهای معاملاتی هستند؛ زیرا، برای ترسیم آنها روی نمودار، باید دانش زیادی داشته باشید و مهمتر از همه درست از آنها استفاده کنید. در این مطلب قصد داریم به انواع الگوهای هارمونیک و نحوه استفاده مؤثر از آنها در ترید، اشاره کنیم. همراه ما باشید.
الگوهای هارمونیک چیست؟
الگوهای هارمونیک نوعی الگوی نمودار مانند "سر و شانه" (Head and shoulders) یا "دو قله" (Double top) هستند، اما بر اساس ابزارهای فیبوناچی (بازگشت و گسترش) ایجاد شده و ساختار هندسی دارند. از این الگوها برای سیگنالدهی یک روند معکوس در پولبک، استفاده میشود.
این الگوها، یکی از بهترین ابزارها برای داشتن معاملات دقیق و پرسود هستند؛ زیرا روی سطوح فیبوناچی خاصی ساخته شدهاند. چندین الگوی هارمونیک وجود دارد که هر کدام شکل و شمایل خاصی دارند. به طور معمول، الگوهای هارمونیک دارای پنج نقطه عطف و چهار لگ (leg) هستند.
معرفی انواع الگوهای هارمونیک
هریک از الگوهای هارمونیکی که در ادامه اشاره میکنیم، میتوانند دارای الگوی نزولی یا صعودی باشند. برخی از الگوها هم بسیار شبیه به هم هستند. به همین دلیل است که، آگاهی از تفاوت آنها اهمیت زیادی دارد.
همانطور که پیش از این گفتیم، الگوها بر اساس سطوح فیبوناچی شامل 0.786، 0.886، 1.13 و 1.27 شکل میگیرند. این اعداد از نسبتهای 0.618 و 1.618 به دست میآیند. دیگر اعدادی که در هریک از الگوها احتمالاً مشاهده خواهید کرد، عبارت هستند از: 0.382، 0.50، 0.707، 1.41، 2.0، 2.24، 2.618، 3.14، و 3.618؛ از این اعداد دقیق برای تعیین نقاط تغییرات قیمت استفاده میشود.
الگوی ABCD
اساس همه الگوهای هارمونیک، الگوی ABCD است. خطوط AB و CD را leg می نامند که، اندازه مشابهی دارند و BC یک اصلاح قیمت است. انواع مختلفی از الگوهای ABCD وجود دارد:
- در نسخه کلاسیک، نقطه C در 61.8٪ -78.6٪ از خط AB است. نقطه D در فیبوناچی اکستنشن 127.2%-161.8% خط BC است. با اعمال 61.8 درصدی، به پیشبینی 161.8 درصدی BC منجر میشود. اصلاح قیمت 78.6 درصدی در نقطه C معمولاً منجر به پیشبینی 127.2 درصدی میشود.
- در الگوی AB=CD، طول لگ یا ساقها، یکسان است.
- نوع سوم، الگوی اکستنشن ABCD است. در این الگو، لگ CD، 127.2 -8 درصدی اکستنشن خط AB است. در این شرایط، خط CD میتواند بسیار طولانیتر از خط AB باشد؛ (حداقل دو برابر).
در صورتی که قصد دارید، از این الگو برای ترید استفاده کنید؛ جهت ثبت سفارش Take Profit از قوانین زیر استفاده کنید:
- Take Profit را میتوان در 38.2یا 61.8 درصدی اصلاح از AD قرار داد.
- TPمیتواند در نقطه A باشد.
الگوی گارتلی (Gartley)
در الگوی اصلی گارتلی خبری از سطوح فیبو نیست و این سطوح توسط اسکات کارنی (Scott Carney) و لری پسونتو (Larry Pesavento) معرفی شدهاند. برای شناسایی این الگو در نمودار قیمت، به دنبال حرکتی باشید که شبیه به حرف M (صعودی-خرید) یا W (نزولی-فروش) است.
الگوی Gartley شبیه به همان الگوی ABCD است با این تفاوت که، از 5 حرف تشکیل شده است؛ X حرف پنجم این الگو است. خط XA باید طولانیترین خط در این الگو باشد.
- در شرایط بحرانی، نقطه B باید در 61.8 درصدی اصلاح خط XA قرار بگیرد.
- نقطه C باید در 38.2 -88.6 درصدی اصلاح خط AB باشد.
- نقطه D در امتداد 127.2 -161.8 درصدی خط ABیا 78.6 درصدی اصلاح خط XA است.
برای تعیین سطوح Take Profit، به 61.8 درصد از خط CD نگاه کنید. با در نظر گرفتن طول خط XA، سطح دیگر TP را میتوان در نقطه D شناسایی کرد.
الگوی خرچنگ (Crab)
خرچنگ یک الگوی هارمونیک و بر اساس الگوی گارتلی است. این الگو دارای چند ویژگی است که آن را از دیگر انواع الگوهای هارمونیک، متمایز میکند؛ خطوط XA و CD طولانی هستند، نقطه D دورتر و بالاتر از نقطه X قرار دارد.
پارامترهای الگوی خرچنگ عبارت هستند از:
- نقطه B در 38.2-61.8 درصدی اصلاح خط XA قرار دارد.
- نقطه C باید در 38.2 -88.6 درصدی اصلاح خط AB باشد.
- نقطه D در امتداد 224 -316 درصدی خط ABیا 161.8 درصدی اکستنشن خط XAقرار دارد.
- موقعیت نقطه D قدرت سیگنال را مشخص میکند؛ اگر نزدیک به اکستنشن 161.8 درصدی X باشد، سیگنال الگو قویتر است.
در این الگو، Take Profit باید از قبل و در سطح 61.8 یا 127.2 درصدی از ساق CD تعیین شود.
الگوی خفاش (Bat)
الگوی هارمونیک خفاش یکی دیگر از انواع الگوی گارتلی است با این تفاوت که، نسبتهای فیبوناچی مکان نقاط اصلی را تعیین میکنند.
پارامترهای الگوی خفاش عبارت هستند از:
- نقطه B باید در 38.2-50 درصدی اصلاح خط XA قرار گیرد.
- نقطه C باید در 38.2 -88.6 درصدی اصلاح خط AB باشد.
- نقطه D در امتداد 161.8 معرفی الگوهای کلاسیک -261.8 درصدی خط ABیا 88.6 درصدی اصلاح خط XA است.
سفارشات Take Profit را میتوان در 61.8 یا 127.2 از خط CD تنظیم کرد. همچنین، TP میتواند در پروجکشن (تصویر) خط XA از نقطه Dt قرار گرفته باشد.
الگوی پروانه (Butterfly)
برایس گیلمور و لری پسونتو الگوی پروانه را کشف کردند که در تغییرات قابل توجه خیلی زیاد یا کم، شکل میگیرد.
مهمترین ویژگیهای الگوی هارمونیک Butterfly عبارت است از:
- خط CD باید فراتر از خط XAتوسعه یابد.
- نقطه B باید در 78.6 درصدی اصلاح خط XA باشد.
- نقطه C در 38.2 -88.6 درصدی اصلاح خط AB است.
- نقطه D در امتداد 161.8 -261.8 درصدی خط ABیا 127.2 - 161.8 درصدی اکستنشن لگ XA قرار دارد.
- تفاوت اصلی این الگو با الگوی گارتلی این است که، نقطه D در خط اصلاحی XA نیست، بلکه در اکستنشن آن است.
سطوح Take Profit پروانه را میتوان در 61.8یا 127.2 درصدی از خط CD قرار داد و نقاط B و A را میتوان به عنوان سطوح هدف انتخاب کرد.
الگوی کوسه (Shark)
الگوی کوسه توسط اسکات کارنی (Scott Carney) معرفی شد و با علائم 0، X، A، B، C مشخص میشود. در تمام الگوهای ذکر شده تا به اینجا، قله دوم در فرم صعودی پایینتر از اولی است، در حالی که دره دوم در الگوی نزولی بالاتر است. برای شناسایی و ایجاد این الگو باید از نظریه امواج الیوت و فیبوناچی استفاده کنید.
ویژگیهای الگوی هارمونیک کوسه عبارت است از:
- نقطه A را میتوان در هر مکانی قرار داد.
- نقطه B باید در امتداد 113-161.8 درصدی اکستنشن خط XA باشد.
- نقطه C در 113 درصد اکستنشن 0X و 161.8-224 درصد اکستنشن خط AB قرار دارد.
هنگام استفاده از الگوی کوسه، سفارشات Take Profit را در 50 -61.8 درصدی لگ BC تظنیم کنید. Stop Loss را هم میتوانید در نقطه C شناسایی کنید.
الگوی سه حرکته (Three Drives)
این الگو شبیه به دیگر الگوهای هارمونیک نیست و از 5 لگ تشکیل شده است.
ویژگیهای این الگو عبارت هستند از:
- نقطه A باید در 61.8 درصد اصلاح حرکت 1 قرار گیرد.
- نقطه B را میتوان در 61.8 درصد اصلاح حرکت 2 شناسایی کرد.
- حرکت 2 معرفی الگوهای کلاسیک در امتداد 127.2 -161.8 درصدی از نقطه A است.
- حرکت 3 در امتداد 127.2-161.8 درصدی نقطه B قرار دارد.
- اصلاحات A و B و حرکتهای 2 و 3 باید برابر باشند.
سطح Take Profit در 127.2 -161.8 درصدی اکستنشن نقطه B قرار میگیرد.
الگوی سایفر (Cypher)
این الگو مانند سایر الگوهای معاملاتی هارمونیک از چهار لگ و پنج نقطه تشکیل شده است. برای رسم این الگو، باید لگ ایمپالس به نام XA و به دنبال آن لگ اصلاحی AB را رسم کنید. AB حداقل باید به 38.2-61.8 درصدی اصلاح فیبوناچی خط XA برسد.
الگوی 5-0
الگوی 5-0 که توسط اسکات کارنی شناسایی شد، یک الگوی هارمونیک معمولی است که از پنج لگ تشکیل شده است.
ویژگیهای اصلی الگوی 5-0 عبارت هستند از:
- AB در 113 - 161.8 درصدی اکستنشن XA است.
- BC را میتوان در امتداد 161.8-224 درصد خط AB شناسایی کرد.
- خط CD در 50 درصدی اصلاح خط BC قرار دارد.
مزایا و معایب الگوهای هارمونیک چیست؟
- الگوهای هارمونیک اگر به درستی تشخیص داده شوند، سیگنال قابل اعتمادی خواهد بود.
- اگر یادگیری الگوهای هارمونیک را با موفقیت پشت سر بگذارید، استفاده از دیگر بازارهای تحلیل تکنیکال، کار دشواری نخواهد بود.
- اگر تازهکار هستید، شناسایی این الگوها در نمودارهای قیمت کار پیچیدهای خواهد بود.
- رسم الگوهای هارمونیک، تعیین سطوح فیبو و رسم آنها، به زمان زیادی نیاز دارد.
مهمترین نکاتی که هنگام استفاده از الگوهای هارمونیک باید بدانید
همانطور که گفته شد، یادگیری الگوهای هارمونیک و شناسایی آنها، تقریباً کار دشواری است. برای جلوگیری از ضرر، اگر قصد استفاده از این الگوها را دارید، موارد زیر را در نظر داشته باشید:
- برای شروع یک الگو ساده انتخاب کنید و تمام ویژگیهای آن را یاد بگیرید.
- از ابزار فیبوناچی برای رسم الگوهای هارمونیک استفاده کنید.
- قبل از همه، نقاط Take Profit و Stop Loss را مشخص کنید.
- فقط پس از تشکیل الگوی هارمونیک، معاملات را باز کنید.
نحوه ترسیم الگوهای هارمونیک
برای شناسایی و ترسیم الگوی هارمونیک، به ابزارهای استانداردی نیاز دارید که در هر پلتفرم معاملاتی، از جمله متاتریدر 4، قابل استفاده باشند.
- با بررسی نمودار قیمت، الگو را با چشمان خود و بدون ابزار، شناسایی کنید. همانطور که در این مطلب گفته شد، بیشتر الگوهای هارمونیک دارای 4 لگ و 5 نقطه هستند.
- سطوح فیبوناچی را در نمودار قیمت مشخص کنید.
- پس از آن، میتوانید از یک اندیکاتور ZigZag برای ترسیم خطوط الگو استفاده کنید یا از خطوط ترند برای برجسته کردن بخشهایی از الگو استفاده کنید.
نتیجهگیری
الگوهای هارمونیک یکی بهترین ابزارهای تحلیل هستند که اگر به درستی شناسایی شوند، دقیقترین سیگنالهای خرید و فروش را در اختیار شما قرار میدهند. استفاده از این الگوها برای افراد مبتدی، توصیه نمیشود. در صورتی که، زمان کافی برای یادگیری و شناسایی این الگوها دارید، حتماً از آنها استفاده کنید.
سیگنالهایی که در اثر شناسایی صحیح الگوهای هارمونیک ایجاد میشوند، بسیار دقیق هستند؛ بنابراین، اگر در شناسایی و ترسیم آنها مهارت کافی دارید، قطعاً بهترین معاملات را در زمان درست انجام خواهید داد.
در میان انواع الگوهای هارمونیک، هیچ بهترینی وجود ندارد. با این وجود چون الگوی ABCD، الگوی پایه است؛ بهتر است با این الگو شروع کنید.
الگوهای قیمتی در معرفی الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال
الگوهای قمیتی (Price Patterns) یا الگوهای کلاسیک شکلهای تکرارشونده در نمودار قیمت هستند. تحلیلگران تکنیکال از الگوهای قیمتی برای تشخیص نقاط برگشت و یا ادامهی روند استفاده میکنند.
فرقی نمیکند معاملهگر بازار بورس، فارکس و یا ارز دیجیتال باشید، این الگوها بسیار کارآمد هستند. کار با الگوهای قیمتی و تشخیص آنها دشوار نیست. در این مطلب قدرتمندترین الگوهای قیمتی را بررسی خواهیم کرد.
الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال
منظور از الگوهای قیمتی چیست؟
الگوهای قیمتی یا الگوهای نموداری پیکربندیهای تکرارشونده در نمودار قیمت هستند که با کمک خطوط روند و یا منحنیها مشخص میشوند. در تحلیل تکنیکال از این الگوها برای تشخیص محدودههای بازگشت روند و یا ادامهی آن استفاده میشود. البته باید بدانید که الگوهای تکنیکال با اندیکاتورهای تکنیکال متفاوت هستند.
از آنجایی که الگوهای قیمتی با استفاده از خطوط روند شناسایی میشوند. قبل از ورود به مبحث الگوها بهتر است کمی در مورد خطوط روند صحبت کنیم.
اهمیت خطوط روند در شناسایی الگوهای قیمتی
تحلیلگران تکنیکال از خطوط روند برای رسم مقاومتها و حمایتها استفاده میکنند. خطوط روند، خطهای صافی هستند که با اتصال مجموعهای از قلهها (سقف) یا درههای (کف) نمودار رسم میشوند. خط روند صعودی شیب رو به بالا و خط روند نزولی شیب رو به پایین دارد. خط روند افقی نیز نشاندهندهی بازار بدون روند (خنثی) است.
خطوط روند در الگوهای قیمتی تکنیکال
خطوط روند در سبکهای مختلف تکنیکال، با شیوههای متفاوتی رسم میشوند. برخی معرفی الگوهای کلاسیک معتقدند که خطوط روند را باید از انتهای سایهی کندلها (Shadow) رسم کرد و برخی نیز خطوط روند را از انتهای بدنهی کندلها (Body) رسم میکنند.
بیشتر تحلیلگران تکنیکال معتقدند که محدودهی اصلی تحرکات قیمت در بدنهی کندلها اتفاق میافتد و سایهها دادههای خارج از محدودهی اصلی هستند. در نمودارهای روزانه بهتر است از قیمت بسته شدن کندلها استفاده کنید، زیرا این قیمت نشاندهندهی تمایل به نگهداری یا فروش در پایان روز معاملاتی است.
بهتر است حداقل از سه نقطه و یا بیشتر برای ترسیم خطوط روند استفاده کنید. خطوطی که با اتصال دو نقطه رسم میشوند اعتبار کمتری دارند.
با این مقدمهی کوتاه در مورد خطوط روند، وارد مبحث الگوهای قیمتی میشویم.
انواع الگوهای قیمتی
در یک دستهبندی کلی الگوهای قیمت به دو دسته تقسیم میشوند:
- الگوهای ادامهدهنده: نشاندهندهی وقفهای کوتاه در یک روند صعودی و یا نزولی هستند.
- الگوهای بازگشتی: تغییر روند از صعودی به نزولی و یا بالعکس را پیشبینی میکنند.
در ادامه در مورد این الگوها بیشتر سخن خواهیم گفت و مهمترین الگوهای بازگشتی و ادامهدهنده را شرح میدهیم.
الگوهای قیمتی ادامهدهنده
الگوهای ادامهدهنده در اصل یک وقفهی کوتاه در روند اصلی هستند. معمولا صعود و ریزش اوراق بهادار در یک مرحله اتفاق نمیافتد. در یک روند صعودی یا نزولی قیمت در محدودههایی استراحت میکند؛ الگوهای ادامهدهنده این محدودهها را مشخص میکنند.
تا زمانی که یک الگو تکمیل نشود، نمیتوان گفت که روند اصلی ادامه خواهد داشت یا خیر. نقطهی خروج از محدودهی الگو ادامه روند و یا معکوس شدن آن را تعیین میکند. به همین دلیل، خطوط روند باید با دقت بسیار رسم شوند تا محدودهی الگو به درستی شناسایی شود.
چند نکتهی کاربردی:
- در تحلیل تکنیکال توصیهی میشود روندها را ادامهدار فرض کنیم. به بیان دیگر فرض بر این است که یک روند ادامهدار خواهد بود، مگر اینکه خلاف آن ثابت شود.
- هر چه الگوها از نظر زمانی طولانیتر باشند و رفت و برگشتهای قیمت بیشتر باشد، حرکت بعدی قیمت قویتر خواهد بود.
- برای تایید الگوها میتوانید از حجم معاملات کمک بگیرید.
مهمترین الگوهای ادامهدهنده:
- پرچم سهگوش (Pennant)
- پرچم (Flag)
- کنج یا گُوِه (Wedge)
- مثلت (Triangle)
- فنجان و دسته (Cup and Handle)
الگوی پرچم سهگوش
الگوی پرچم سهگوش (Pennant) با دو خط روند که در پایان الگو همدیگر را قطع میکنند، مشخص میشود. در پرچم سهگوش یک خط روند صعودی و دیگری نزولی است. در حین تشکیل این الگو حجم معاملات کاهش مییابد و در نقطهی خروج شاهد افزایش حجم هستیم.
تصویر الگوی پرچم سه گوش penant در الگوهای قیمتی تحلیل تکنیکال
الگوی پرچم صعودی
الگوی پرچم صعودی (Bullish Flag) یا الگوی مستطیل صعودی با دو خط روند موازی شناسایی میشود. همانطور که از نام آنها پیداست در میانهی یک روند صعودی تشکیل میشوند. یک روند مثبت صعودی وجود دارد، سپس قیمت در یک ناحیه استراحت میکند. به بیان دیگر، پس از کمی استراحت و تشکیل الگو، روند صعودی دوباره از سر گرفته میشود. حجم در حین تشکیل الگو کاهش مییابد و پس از شکست شاهد افزایش حجم هستیم.
پرچم صعودی (Bullish Flag) – الگوی تکنیکال پرچم
الگوی پرچم نزولی
الگوی پرچم نزولی (Bearish Flag) بسیار مشابه پرچم صعودی است، با این تفاوت که در میانهی روند نزولی تشکیل میشود. اینجا نیز در یک روند نزولی یک ناحیهی تثبیت قیمت مشاهده میشود. در الگوهای پرچم نزولی نیز شاهد تغییر حجم هستیم. در هنگام تشکیل این الگو حجم کاهش و پس از شکست حجم افزایش مییابد. الگوی پرچم نزولی نیز توسط دو خط روند موازی شناسایی میشود. به شکل زیر نگاه کنید:
الگوی پرچم نزولی (Bearish Flag)
الگوی کنج (گُوِه)
کنج یا گوه (Wedge) بسیار شبیه به الگوی پرچم سهگوش است. اینجا نیز دو خط روند همگرا مشاهده میشود با این تفاوت که هر دو خط روند در یک جهت حرکت میکنند (هر دو خط یا صعودی هستند یا نزولی). الگوی کنج با شیب صعودی نشاندهندهی یک وقفهی کوتاه در روند نزولی است و بالعکس الگوی کنج نزولی در روندهای صعودی تشکیل میشود. همانند الگوی سهگوش و پرچم، در زمان تشکیل الگو حجم معاملات کاهش مییابد.
کنج در الگوی تکنیکال قیمتی (Wedge)
الگوی مثلث
الگوی مثلث (Triangle) از متداولترین الگوهای قیمتی هستند و نسبت به دیگر الگوها بیشتر مشاهده میشوند. در نمودارها سه نوع الگوی مثلث مشاهده میشود:
مثلث متقارن: بسیار شبیه به الگوی پرچم سهگوش است. زمانی شکل میگیرد که دو خط روند با جهت حرکت متفاوت به سهم هم همگرا شوند. در مثلث متقارن احتمال شکست به سمت بالا و یا پایین به یک اندازه است و باید تا زمان شکسته شدن صبر کنید.
مثلث صعودی: شامل یک خط روند افقی در بالا و یک خط روند صعودی در پایین مثلث است. در این نوع مثلث شکست خط روند به سمت بالا و در جهت صعود است.
مثلث نزولی: از یک خط روند افقی در پایین و خط روند نزولی در بالای مثلث تشکیل میشود. شکست معمولا رو به پایین و در جهت نزولی است.
تفاوتهای الگوی مثلث و پرچم سهگوش
- شکل هر دو الگو مخروطی است با این تفاوت که الگوی پرچم دارای یک میله است.
- الگوی پرچم یک الگوی کوتاهمدت است و حداکثردر چهار هفته تشکیل میشود. در حالی که تکمیل الگوی مثلث از چهار هفته تا چند سال ممکن است طول بکشد. به عبارت دیگر با عبوراز هفتهی چهارم، پرچم سهگوش تبدیل به یک مثلث تبدیل میشود.
- در الگوی پرچم شکست خط روند در نقطهی همگرایی است اما در الگوی مثلث معمولا زودتر از این نقطه شکست اتفاق میافتد.
الگوی فنجان و دسته
الگوی فنجان و دسته (Cup and Handles) یک الگوی ادامهدهندهی صعودی است. در این الگو قیمت پس از یک وقفه به روند صعودی ادامه میدهد.
در این الگو بخش فنجان شبیه یک کاسه و به شکل U است، دقت کنید که این بخش V شکل نیست. بخش دسته در اصل یک پولبک است و مشابه الگوی پرچم ساده یا پرچم سهگوش است. برای تایید این الگو باید صبر کنیم تا دسته تکمیل شود.
چارت مثال الگوی فنجان و دسته Cup and Handles
الگوهای قیمتی بازگشتی
الگوهای بازگشتی الگوهایی هستند که معکوس شدن روند را پیشبینی میکنند. با شکل گیری این الگوها روند قبلی متوقف شده و در مسیری مخالف روند جدید آغاز میشود.
الگوهای بازگشتی در سقف نشاندهندهی افزایش قدرت فروشندگان است و دلیل تشکیل الگوهای بازگشتی در کف افزایش قدرت خریداران است.
در الگوهای بازگشتی نیز همانند الگوهای ادامهدهنده هر چقدر زمان تکمیل شدن الگو طولانیتر باشد، حرکت قیمت پس از خروج از الگو بزرگتر خواهد بود.
مهمترین الگوهای بازگشتی:
- سر و شانه (Head & Shoulders)
- سقف و کف دوقلو (Double Tops & Bottoms)
- سقف و کف سهقلو (Triple Tops & Bottoms)
- گپ یا شکاف (Gap)
الگوی سر و شانه
الگوی سر و شانه (Head & Shoulders) در سقف و یا کف بازار تشکیل میشود. این الگو از سه موج تشکیل میشود. یک موج اولیه که با موجی بزرگتر ادامه مییابد؛ سپس موج سوم تشکیل میشود که تقریبا هم اندازه موج اول است. الگوی سر و شانه یک الگوی قدرتمند برای تشخیص تغییر روند است.
خط روندی که سه موج را به هم متصل میکند خط گردن نام دارد. خط گردن میتواند شیبدار و یا افقی باشد. هر چقدر خط گردن زاویهی کمتری داشته باشد الگو معتبرتر است.
در حین تشکیل الگوی سر و شانه حجم معاملات معمولا کاهش مییابد و پس از شکست شاهد افزایش حجم هستیم.
چارت الگوی قیمتی سر و شانه معکوس
الگوی سقف و کف دوقلو
الگوی کف و سقف دوقلو (Double Tops & Bottoms) نشاندهندهی محدوههایی است که قیمت دو تلاش ناموفق برای عبور از حمایت یا مقاومت داشته است. در سقف دوقلو یا الگوی M، بازار در موج صعودی دوم برای عبور از مقاومت ناکام میماند و روند نزولی میشود. کف دوقلو یا الگوی W، زمانی اتفاق میافتد که بازار در شکست حمایت ناموفق است و در نهایت روند صعودی میشود.
الگوهای سقف و کف دوقلو بسیار معتبر هستند. برای تایید این الگو باید تا زمان شکسته شدن خط روند معرفی الگوهای کلاسیک صبر کنید.
چارت الگوی سقف دوقلو و کف دوقلو
الگوی سقف و کف سهقلو
الگوهای سقف و کف سهقلو (Triple Tops & Bottoms) در نمودارها کمتر مشاهده میشوند. این الگو بسیار مشابه الگوی کف و سقف دو قلو است با این تفاوت که به جای دو موج شاهد سه موج صعودی یا نزولی هستیم. پس از تکیمل سقف سهقلو، روند نزولی میشود. با مشاهدهی یک کف سهقلو باید منتظر یک روند صعودی باشیم.
برای تایید الگوهای سقف و کف سهقلو باید تا شکسته شدن خط روند منتظر بماند.
چارت الگوی کف سه قلو و سقف سه قلو
الگوی شکاف (گپ)
الگوی شکاف یا گپ (Gap) زمانی شکل میگیرد که یک شکاف قیمتی بین دو دورهی معاملاتی (ساعتی، روزانه، هفتگی و…) ایجاد شود. این شکافها یک افزایش یا کاهش قابلتوجه در قیمت هستند. شکافها اگر در ابتدا و انتهای روند باشند یک الگوی بازگشتی و اگر در میانهی روند مشاهده شوند الگوی ادامهدهنده هستند.
به عنوان معرفی الگوهای کلاسیک مثال ممکن است سهمی در پایان یک روز معاملاتی در قیمت 1000 تومان بسته شود و روز بعدی با قیمت 1100 تومان بازگشایی شود. این اختلاف به صورت یک شکاف در نمودار قابل مشاهده است. اخبار مثبت یا مفنی در مورد سهم یا گزارشهای مالی دلایل ایجاد شکافها هستند.
سه نوع گپ اصلی وجود دارد:
- شکاف گسست (Breakaway Gap): در ابتدای روندها شکل میگیرند.
- گپ یا شکاف خستگی (Exhaustion Gap): نشان از پایان یک روند دارند.
- شکاف فرار (Runaway Gap): در میانهی یک روند مشاهد میشوند.
گپ یا شکاف در الگوهای قیمتی تکنیکال
سخن پایانی
الگوهای قیمتی معمولا در زمان استراحت قیمت تشکیل میشوند. با توجه به نوع الگو، قیمت روند قبلی را ادامه میدهد یا وارد یک روند معکوس میشود. خطوط روند در شناسایی این الگوها بسیار مهم هستند. رسم صحیح خطوط روند نیازمند تمرین و تجربه است.
برای تشخیص بهتر الگوهای قیمتی از حجم معاملات استفاده کنید. معمولا در هنگام تکمیل الگو حجم کاهش مییابد و پس از شکست خط روند حجم افزایش خواهد یافت.
تعداد الگوهای قیمتی بسیار بیشتر از موارد ذکر شده در این مطلب است. در پایان ما سایت الگوهای نموداری آقای توماس بولکوفسکی را به عنوان یک مرجع عالی به شما معرفی میکنیم.
الگوهای ریزشی ارز دیجیتال؛ تشخیص نقاط ریزشی بازار
الگوهای ریزشی ارز دیجیتال باعث میشوند از پرتگاههای بازار، جان سالم به در ببریم.
تحلیل تکنیکال در خرید و فروشهای شما به چه میزان مؤثر است؟ با الگوهای افزایشی و کاهشی آشنایی دارید؟ آیا بازار طبق الگوهای صعودی و نزولی پیش میرود؟
همانطور که میدانید تشخیص الگوها در نمودار، کمک میکند تا بازار را بهتر درک کرده و نسبت به حرکات قیمت در آینده، ذهنیت داشته باشیم. ما در این مقاله سعی داریم به معرفی الگوهای ریزشی در بازار کریتوکارنسی به صورت تک کندلی تا چندین کندلی بپردازیم.
شناخت دقیق الگوهای ریزشی ارز دیجیتال باعث میشود که نقاط ریزشی قیمت را بهتر تشخیص دهید تا با توجه به استراتژی معاملاتی خود، سرمایه خود را حفظ کنید یا از ریزش های بازار ارزهای دیجیتال سود کنید.
در این مقاله میآموزید:
- آشنایی با الگوهای قیمتی
- الگوی سر و شانه سقف و دو قلو سقف
- مثلث ادامه دهنده و بازگشتی نزولی
- الگوی الماس و پرچم نزولی
- الگوی تک کندلی مرد به دار آویخته و ستاره ثاقب
- الگوی دو کندلی پوشش ابر سیاه
- الگوی دو کندلی هارامی نزولی و پوشا نزولی
- الگوی ستاره عصرگاهی و سه کلاغ سیاه
این مقاله برای چه کسانی مناسب است:
- تریدرها و سرمایه گذاران بازار ارزهای دیجیتال
- پژوهشگران بازارهای بورس و ارز دیجیتال
- معاملهگرانی که برای خرید و فروش خود پایبند به تحلیل تکنیکال هستند.
آشنایی با الگوهای قیمتی
الگوها در تحلیل تکنیکال ، قابلیت تکرارپذیری دارند. میتوان در هر چارت نموداری و هر تایم فریم، الگوها را مشاهده نمود.
الگوهای قیمتی، سیگنالی برای ورود، ابزار تائید و یا پیشبینی جهت و میزان تحرکات قیمتی بازار هستند. زمان تشکیل یک الگوی چند کندلی، تغییر حجم معاملات یک ابزار کمکی برای تائید درست بودن و میزان قدرت الگو است.
هر الگویی، یک هدف نموداری از پیش تعیین شده دارد که میزان تحقق آن، کاملاً به روند بازار بستگی دارد.
الگوهای ریزشی به دو بخش تک کندلی و چند کندلی تقسیم میشوند. الگوی ریزشی تک کندلی برای نوسان گیری و یا تعیین نقطه خروج مناسب هستند. الگوهای ریزشی چند کندلی روند مدتدار ریزشی را نشان میدهند.
در بازار فیوچرز ارزهای دیجیتال میتوان با تشخیص الگوی ریزشی چند کندلی، از افت قیمت ارزها سود برد. در شروع الگوی ریزشی، پوزیشن فروش باز کنید و با پایان یافتن الگوی ریزشی ارز را خریداری کنید.
از مهمترین الگوهای ریزشی ارز دیجیتال میتوان به مرد به دار آویخته، ستاره ثاقب، سه کلاغسیاه، پوشش ابر سیاه، پوشا نزولی، هارامی نزولی و ستاره عصرگاهی اشاره کرد.
به طورکلی الگوهای قیمتی چند کندلی به دو دسته ادامه دهنده و بازگشتی تقسیم میشوند. الگوهای بازگشتی و نزولی مانند سر و شانه سقف، دو قلو سقف، مثلث بازگشتی، الگوی الماس هستند.
الگو نزولی ادامه دهنده مانند مثلث نزولی و پرچم نزولی، از مهمترین الگوهای ریزشی و تعیینکننده روند نزولی هستند که در بخشهای آینده به معرفی هرکدام میپردازیم.
بررسی الگوهای ریزشی ارز دیجیتال
الگوهای ریزشی ارز دیجیتال: الگوی سر و شانه سقف
الگوی سر و شانه | آکادمی آینده
تشکیل الگو سر و شانه سقف، موجب وقوع یک نقطه عطف خیلی مهم یا یک اصلاح قیمت کوتا مدت و معمولی هست. به لحاظ هندسی، از شکلگیری سه قله به صورت متوالی تشکیل میشود که دومین قله که به آن سر میگویند، نسبت به شانهها (قله سمت راست و چپ سر) بلندتر بوده و طرحی شبیه به سر و شانههای انسان پدیدار میشود.
این الگو معمولاً پس از یک روند قوی رخ میدهد و برحسب شرایط بازار، میتواند نشانهای از تغییر تمایلات جمعی و پتانسیل بازگشت قیمت باشد.
دو شانه در صورتیکه ایدهآل باشند، اندازه یکسان داشته و ممکن است همسطح یا غیر همسطح باشند. خطی که دو نقطه حاصل از به هم پیوستن یک سر و یک شانه را به هم میرساند، ملاک ما برای تشخیص دقیق الگو است.
تحلیل دقیق جریان عرضه و تقاضا در این شرایط اینطور است که در معرفی الگوهای کلاسیک ابتدا خریداران بر بازار تسلط داشته و قیمت را تا سطح مشخصی افزایش دادهاند، سپس تعدادی از فروشندگان با عرضه سهام خود باعث کاهش قیمتها شده و اولین قله در نمودار تشکیل میشود.
در ادامه با توجه به اینکه هنوز خریداران امید به صعود قیمت دارند، با افزایش حجم سفارشات خرید و عقبنشینی فروشندگان، بازار دوباره شروع به رشد خواهد نمود.
دفعه دوم به دلیل تقویت انتظارات مثبت معامله گران و تفکر اینکه اصلاح قیمت پایان یافته، موج جدید صعودی شروع میشود. جریان ورودی پول تقویت شده و سطح مقاومتی پیش رو و قله قبلی شکسته شده و قیمت نقطه جدیدی در بالای نمودار ثبت میکند.
با توجه به صعود قیمتها، برخی خریداران قبلی شروع به ذخیره سود میکنند و دارایی خود را میفروشند. همزمان با اضافه شدن سایر فروشندگان، قیمت کاهش مییابد و به سطح حمایتی قله یا مقاومت قبلی که حالا نقش حمایتی دارد، میرسد.
با افزایش فشار فروش این سطح نیز شکسته شده و درنهایت با شکلگیری یک موج سنگین نزولی قیمت تا نزدیکی دره اول سقوط میکند.
در مرحله سوم، تعدادی از خریداران پیگیر با سفارشهای خرید خود موجب صعود قیمتها میشوند، با این تفاوت که این روند صعودی دوامی نداشته و پس از صعود تا حدود قله اول، فروشندگان برای سومین بار روند نزولی قوی ایجاد میکنند و بر بازار مسلط میشوند.
کاهش قیمت با رسیدن به خط روند حمایت قبل که ناشی از اتصال دو دره قبلی بود و به آن خط گردن میگوییم، متوقف نمیشود و پس از شکست این سطح با حجم معاملات سنگین، روند نزولی قوی آغاز میشود.
از لحاظ روانشناسی این الگو بیانگر سه بار تلاش ناموفق خریداران در جهت ادامه روند صعودی است که در نهایت با شکست رو به پایین خط گردن الگو، سیگنال قوی نزولی ایجاد میشود. هدف قیمتی این الگو، حداقل به اندازه فاصله قله دوم تا خط گردن است.
دیدگاه شما