سوال اصلی این است که از هر ريال درآمد حاصل شده در شرکت، چقدر سود می کند؟ این شاخص توانایی شرکت را در کنترل هزینه ها نشان می دهد.
آشنایی با مفهوم Margin , Padding , Border در CSS
مفهوم یک Box در CSS نشان دهنده محیط اطراف یک عنصر HTML است که دارای خصوصیاتMargin , Padding Border و محتوا یا Content است
تمامی عناصر HTML را میتوان به صورت یک چهار ضلعی یا جعبه ( Box ) در نظر گرفت . برای ایجاد ساختار مناسب در طراحی یک وب سایت این Box ها در کنار یکدیگر قرار خواهند گرفت . مفهوم Box Model در CSS به بررسی خصوصیات و توانایی های این اجزاء ( Box ) می پردازد .
مفهوم یک Box در CSS نشان دهنده محیط اطراف یک عنصر HTML است که دارای خصوصیات Margin , Padding ,Border و محتوا یا Content است .
مفهوم Box Model این توانایی را به ما میدهد تا فاصله محتویات ( Content ) تا خط محیطی ( Border ) را تعیین کنیم ( Padding ) ، ضخامت خط مرز ( Border ) را تعیین کنیم و یا فاصله خارجی یک عنصر HTML را با دیگر عناصر تعیین کنیم ( Margin ) میتوانید در طرح زیر این مفهوم را دقیقتر درک کنید .
Margin
فضای خالی در خارج از محیط Box و مرز Border ، که میتوان اندازه آن را برای ضلع های مختلف ( Top , Right , Bottom ,Left ) به صورت کلی و یا جزء به جزء تعیین نمود . این فضا دارای رنگ پس زمینه نیست وبه صورت یک فضا با پس زمینه شفاف یا Transparent در فضای اطراف Box قرار میگیرد .
Border
مشخص کننده مرز خارجی Box خارج از محتوا ( Content ) و ( Padding ) که میتوان میزان ضخامت و رنگ و نوع آن را تعیین نمود .به صورت پیش فرض رنگ آن از رنگ زمینه Box پیروی میکند .
Padding
فضای خالی مابین محتوا و مرز ( Border ) داخلی Box ، که میتوان اندازه آن را برای ضلع های مختلف ( Top , Right , Bottom ,Left ) به صورت کلی و یا جزء به جزء تعیین نمود . رنگ پس زمینه این فضا از رنگ پس زمینه Box پیروی میکند .
Content
محتویات داخای یک Box ، که میتواند شامل متن ، تصویر ، لیست و یا جدول و … باشد .
نحوه محاسبه اندازه یک Box
برای طراحی و چینش دقیق اجزاء در طراحی یک صفحه وب ، تمامی اجزاء جزء به جزء با دقت ۱px محاسب میشوند و با توجه به این موضوع نحوه محاسبه اندازه ( Width , Height ) در یک Box بسیار مهم است .
با استفاده از خصوصیات width , height اندازه اجزاء ( Box ) تعیین میگردند ، اما به این نکته توجه کنید که ، در صورت وجود ( Border , Margin , Padding ) فضایی که Box اشغال خواهد کرد با اندازه ای که توسط خصوصیات Width و height تعیین شده است متفاوت خواهد بود . در واقع با استفاده از width و height تنها اندازه محتوا ( Content ) تعیین شده است و برای محاسبه اندازه واقعی Box ، اندازه ( Padding , Margin , Border ) نیز باید به این اندازه اضافه شوند .
این نکته مهم را به یاد داشته باشید که ، Padding و Border در اندازه یک Box – Width or Height تاثیر گزار هستند ، این اندازه با استفاده از فرمول زیر محاسبه می شود
width = width + left padding + right padding + left border + right border + left margin + right margin
height = height + top padding + bottom padding + top border + bottom border + top margin + bottom margin
امیر سروری هستم علاقه مند به بازاریابی و تبلیغات آنلاین , طراحی وب سایت و البته آموزش
حاشیه سود خالص: فرمول و مثال با یک شرکت بورسی
در ادامه بررسی شاخصهای کلیدی عملکرد مالی، حال می خواهیم حاشیه سود خالص را بررسی کنیم.
سوال اصلی این است که از هر ريال درآمد حاصل شده در شرکت، چقدر سود می کند؟ این شاخص توانایی شرکت را در کنترل هزینه ها نشان می دهد.
فرمول محاسبه
برای محاسبه حاشیه سود تنها به دو عدد نیاز داریم، سود خالص که در مقاله قبل نحوه اندازه گیری آن توضیح داده شده بود و درآمد خالص حاصل از فروش:
مثال محاسباتی
صورت سود و زیان سال 1398 و 1397 شرکت پرداخت الکترونیک سامان کیش را در نظر بگیرید:
طبق فرمول بالا حاشیه سود سال 1398 شرکت پرداخت الکترونیک سامان کیش برابر است با:
- سود خالص یعنی 2434546 تقسیم بر 16443608 که برابر است با: 14.8 درصد
همچنین برای سال 1397 حاشیه سود شرکت برابر بوده است با:
- سود خالص یعنی 2209566 تقسیم بر 12734197 که برابر است با: 17.35
همانطور که مشخص است این شرکت با کاهش حاشیه سود مواجه بوده است.
حاشیه سود خالص باید چه عددی باشد؟
این عدد بستگی خیلی زیادی به صنعت دارد ولی بطور کلی عدد بین 20 تا 40 درصد مناسب است.
برای مثال مقایسه حاشیه سود فصل سوم سالهای 2019 و 2018 بعضی صنایع را در نمودار زیر می توان مشاهده کرد.
روند متوسط حاشیه سود شرکتها در سالهای مختلف چگونه بوده است؟
محاسبه این روند برای شرکتهای مختلف نکات خیلی مهمی را در بردارد و در صورت کفایت داده ها می توان پیش بینی برای سالهای آتی ارائه دارد. برای مثال روند تغییر حاشیه سود خالص شرکتهای S&P500 از سال 1979 الی 2013 به صورت زیر بوده چگونگی محاسبه مارجین؟ است.
اهرم و مارجین در فارکس
اهرم (Leverage)
یکی از دلایل علاقه مندی های معامله گران، به معامله در فارکس، امکان معامله با حجم پولی بیشتر از سرمایه واقعی می باشد. با وجود اینکه اکثر معامله گران کلمه اهرم (leverage) را شنیده و از آن استفاده می کنند، ولی تعداد کمی از آنها با معنای واقعی، عملکرد و تأثیرات آن بر باقیمانده سرمایه خود آشنایی دارند. برای درک اهرم (leverage) می توانیم از عباراتی مانند معامله با پول دیگران یا معامله با سرمایه قرض گرفته شده نیز استفاده کنیم. در این بخش معنی واقعی اهرم (leverage) و همچنین اینکه چرا به آن شمشیر دو لبه می گویند را مرور می کنیم.
اهرم به معنای قرض گرفتن پول جهت معامله می باشد. در خصوص فارکس، این پول معمولا" از کارگزار حساب کابری قرض گرفته می شود. در تجارت فارکس اهرم های بسیار بالایی موجود می باشد و معامله گر می تواند با سرمایه اندک، حجم عظیمی از پول را در معاملات خود استفاده و مدیریت کند.
برای مثال اگر بخواهید در یک معامله به حجم یک lot (US$100,000) بر روی USD/CHF وارد گردید، و میزان موجودی حساب شما معادل US$1,000 باشد، نیاز به استفاده از اهرم 1:100 خواهید داشت.البته همواره میزان اهرم قابل استفاده در حساب شما، توسط شرایط کارگزار مربوطه مشخص می گردد. به اهرم در اصطلاحات رایج، شمشیر دو لبه یا خیابان دو طرفه نیز می گویند زیرا در استفاده از آن در صورتی که باقیمانده حساب و نسبت ریسک به سود در نظر گرفته نشود، ممکن است در یک معامله ساده کلیه سرمایه شما را نابود نماید. از سوی دیگر اگر شما با استفاده از اهرم سود کنید، توانسته اید با سرمایه ای کم در معامله ای بزرگ موفق گردید. آنچه مشخص است اگر معامله گر درک درستی از میزان ضرر احتمالی نداشته باشد، در این خیابان به مسیر نابودی خواهد رفت و در مقابل ممکن است راه موفقیت سریع را در پیش بگیرد.
مارجین (margin)
اگر در یک معامله با سپرده (deposit) معادل 1000 دلار از اهرم 1:100 استفاده کنید. کارگزار شما در فارکس، جهت کنترل معامله 100000 دلاری، مبلغی معادل 1000 دلار از حسابتان، که در اینجا کل آن است را به عنوان مارجین بلوکه می کند.
مارجین (margin) مقدار سپرده ای است که کارگزار شما قبل از ورود به معامله به عنوان ضمانت معامله برای باخت احتمالی، بلوکه خواهد کرد. کارگزار شما در ازای باز نگاه داشتن معامله این مبلغ را بلوکه می کند. معمولا" محاسبه مارجین (margin) بر اساس درصدی از حجم معامله صورت می پذیرد. برای مثال، کارگزاران فارکس این درصد را معادل 1%، 5% یا 2% در نظر می گیرند.
بر اساس مارجین مورد نیاز کارگزار، می توانید حداکثر اهرم ممکن در حساب معاملاتی خود را محاسبه کنید. برای مثال اگر کارگزار شما نیاز به مارجین 2 درصد داشته باشد، شمامی توانید اهرم 1:50 داشته باشید. در جدول زیر می توانید نمونه های رایجی از مارجین مورد نیاز و اهرم ممکن را ببینید:
مثال: برای درک بهتر موضوع فرض کنیم در حساب کاربری شما 1000 دلار موجود است و مارجین کارگزار نیز 5 درصد می باشد اگر شما بخواهید با اهرم 1:100 به انجام معامله بپردازید و قرار باشد وارد یک پوزیشن 100000 دلاری شوید، کارگزار مطابق مارجین گفته شده می بایست 5 درصد 100000 دلار را از حساب شما بلوکه نماید که برابر است با 5000 دلار ولی حساب شما کلا" 1000 دلار موجودی دارد و بنابراین شما امکان داشتن اهرم 1:100 را نداشته و تنها می توانید از اهرم 1:20 استفاده نمائید.
احتمالا" در پلتفرم معاملاتی خود به غیر از "margin requirement"، کلماتی مرتبط با مارجین دیگری را نیز خواهد دید، لذا برای جلوگیری از سردرگمی شما از این اصطلاحات در این قسمت سعی می کنیم توضیحات لازم را بیان کنیم.
Margin requirement
به مقدار سپرده ای که کارگزار شما جهت بازگشایی پوزیشن بلوکه خواهد نمود، اطلاق می گردد و به شکل درصدی از حجم پوزیشن بیان می گردد.
Account balance
این اصطلاح بیان متفاوتی از باقیمانده موجودی حساب شما می باشد.
Used margin
مقدار پولی که کارگزار شما جهت باز نگاه داشتن پوزیشن معاملاتی جاری، از حساب شما بلوکه کرده است. با این که این پول هنوز متعلق به شما است، اجازه استفاده از آن را تا زمانی که پوزیشن خود را ببندید یا در شرایط call margin قرا بگیرید، نخواهید داشت.
Usable margin یا Free Margin
این پول، بخشی از سرمایه شماست که در دسترس بوده و می توانید از آن جهت بازگشایی پوزیشن های جدید استفاده کنید.
Margin Call یا Call Margin
این پیام را زمانی دریافت خواهید کرد که سپرده حساب شما، جواب گوی میزان ضرر معامله جاری تان نباشد. به بیان دیگر وقتی میزان سپرده equity از حد used margin کمتر شود. در این شرایط، کارگزار کلیه معاملات جاری شما را در قیمت جاری بازار می بندد.
تفاوت کال مارجین(Call Margin) با استاپ اوت (Stop Out) چیست؟
یکی از سوالاتی که معمولاً برای دوستان پیش میآید این است که اعداد و ارقامی که در پنجرهی ترمینال نرمافزار متاتریدر نمایش داده میشود چه معنایی دارند و چه اطلاعاتی را به ما نشان میدهند؟ در این آموزش قصد داریم این موارد را به شما آموزش دهیم و مفصل در رابطه با آنها صحبت خواهیم کرد.
اولین موردی که شاید لازم است در رابطه با آن بحث بکنیم بالانس است.
بالانس به چه معناست؟
بالانس (Balance) موجودی شما را نمایش می دهد و به شما میگوید که چه مقدار پول در حساب معاملاتیتان وجود دارد. در ابتدای کارتان عددی که در بالانس مشاهده میکنید، مساوی با واریزی است که انجام دادهاید. اما به مرور زمان با سود و زیان شما، این عدد بیشتر یا کمتر میشود.
تفاوت بالانس با اکویتی (Equity) چیست؟
همانطور که در تصویر زیر دیده میشود، مورد بعدی که در پنجره ترمینال وجود دارد، اوکیتی است. در صورتی که شما وارد هیچ معاملهای نشده باشید، یا بهتر است بگوییم تمام معاملات خود را بسته باشید، عدد بالانس شما برابر با اکویتی شما است.
اکویتی (Equity) در واقع موجودی شناور شما چگونگی محاسبه مارجین؟ هست. یعنی زمانی که شما وارد معامله می شوید، سود شما به بالانس شما اضافه میشود یا سودتان به به آن اضافه میشود و عدد حاصل در اکویتی به شما نمایش داده می شود. به عنوان مثال اگر 2 دلار در سود باشید بالانس شما همچنان بدون تغییر 700 دلار باقی خواهد ماند، اما اکویتی شما میشود 702 دلار.
همانطور که در تصویر زیر می بینید بعد از اینکه ما وارد معامله شدیم میزان سود یا ضرر با بالانس ما جمع شده و در اکویتی نمایش داده می شود.
مارجین یا مارژین (Margin) چیست؟
مارجین میزان پول شما که درگیر معامله شده است را به شما نمایش می دهد. در واقع به شما می گوید که در ورود به معامله چه مقدار از بالانس شما بلوکه شده و برای این معامله درگیر شده است. شاید اینجا این سوال پیش بیاید که مارجین چطور محاسبه میشود؟
با استفاده از فرمول زیر شما می توانید میزان مارجین را برای معاملات مختلف محاسبه کنید:
مارجین= حجم معامله شما * 100،000 * قیمت فعلی جفت ارز / اهرم حساب معاملاتی شما
در این فرمول حجم معامله شما در واقع همان لات سایز است و چگونگی محاسبه مارجین؟ با هر حجمی که وارد معامله شدید باید عدد آن را وارد کنید.
۱۰۰،۰۰۰ در واقع اندازه کانتراکت جفت ارزی هست که در اون در حال معامله هستید. خیلی درگیر توضیح این مورد نمیشویم، اما بهرحال بدانید که این اعداد تقریباً قراردادی هستند و شما 100،000 را میباید در این قسمت اضافه کنید (البته در برخی از موارد ممکن است عدد دیگری باشد).
مورد بعدی قیمت هست و در قیمتی که شما میخواهید وارد معامله شوید باید عدد آن را در این فرمول وارد کنید. به عنوان مثال در تصویر بالا قیمت مورد معامله ما عدد 0.89537 است و آن را باید در این فرمول اضافه کنیم.
حاصلضرب این سه را تقسیم بر اهرم معاملاتی حساب خودمان میکنیم تا به این شیوه مارجین این معامله شما محاسبه شود. اگر موجودی حساب شما به اندازه مارجین نباشد شما نمیتوانید این معامله را با این حجم باز کنید.
اما Free Margin یا مارجین آزاد چیست؟
این مورد آن بخش از داراییتان را نشان میدهد که درگیر معامله نیست و در واقع به ما میگوید که چقدر پول داریم برای باز کردن معاملات جدید. به این صورت محاسبه میشود که مارجین شما از اکویتی شما کم میشود و فری مارجین به دست میآید. اگر سود کنیم این عدد بیشتر میشود و هر چقدر ضرر کنیم این عدد به سمت صفر نزدیکتر میشود و به این معنی است که ما نمیتوانیم معامله جدیدی را باز کنیم.
مارجین لول (Margin level) چیست؟
مارجین لول هم به این صورت به دست میآید که اکویتی شما را تقسیم بر مارجین میکند و بعد آن را در 100 ضرب میکند تا به صورت درصدی بیان شود. اگر مارجین لول شما به عدد ۱۰۰ نزدیک شود، به این معنی است که شما درحال کال مارجین شدن هستید و نمیتوانید معامله جدیدی رو باز کنید.
همه این محاسبات را میتوانید به عنوان تمرین برای خودتان انجام دهید تا با نحوه اندازهگیری این موارد در متاتریدر آشنا شوید.
تفاوت استاپ اوت ( Stop out ) با کال مارجین (Call margin) چیست؟
اما دو اصطلاح نزدیک به هم داریم که برایتان توضیح میدهیم:
استاپ اوت حالتی است که در آن فری مارجین شما کاهش پیدا میکند و نواری که موجود شما را نمایش میدهد به رنگ قرمز در میآید. در این حالت کارگزاری یا بروکر کعاملات شما را یکی یکی میبندد. این کار را هم با معاملاتی شروع میکند که بیشتر در ضرر هستند. علت این موضوع این است که معاملات سود ده شما را حفظ کند تا اگر بنا هست معاملات سود ده شما اکانت شما را از ضرر خارج کنند و احیا کنند، این فرصت به آنها داده شود.
اما کال مارجین چبه این گفته میشود که موجودی شما به قدری کاهش پیدا کند که دیگر نتوانید با آن معامله جدیدی را باز کنید.
فرق این دو مورد پس به این صورت است. در این آموزش سعی کردیم موارد مختلفی که در پنجره ترمینال نرم افزار متاتریدر به شما نمایش داده می شود را مفصل توضیح دهیم و امیدواریم کهاین توضیحات برای شما مفید بوده باشد.
امیدوارم که هیچ موقع طعم کال مارجین یا استاپ اوت را نچشید و همیشه در بازار سبز و پر سود باشید…
سود خوب برای کسبوکارمان چقدر است؟ چگونه باید این سود را محاسبه کنیم؟
دغدغه اصلی صاحب هر کسبوکاری، بازگشت سرمایهای است که صرف شروع کارش کرده و پس از آن به طور قطع، کسب موفقیت و رسیدن به نتایجی که بهخاطر آن کسبوکار را راه انداخته و حفظ روند روبهرشد خدمترسانی در کنار سوددهی است. به عنوان مثال شما هرگز چنین جملهای را از صاحب یک کسبوکار نخواهید شنید: «من تمایلی به کسب سود بیشتر در کسبوکار خود ندارم.»
معمولا هدف اصلی صاحبان مشاغل بهدست آوردن بیشترین درآمد ممکن و افزایش ظرفیتهای درآمدزایی در کسبوکارشان در طی گذر زمان است. آگاهی از درآمد شرکت موضوع مهمی است اما میزان درآمد به تنهایی اطلاعاتی کافی برای اندازهگیری مقدار رشد ظرفیت کسبوکار کوچک شما بهدست نمیدهد.
برای بهدست آوردن درک جامعی از حسابها و ترازنامه نهایی شرکت، دانستن دادههای مربوط به حاشیه سود از نکتههای مهم و ضروری محسوب میشود. حاشیه سود تعیین میکند که چند درصد از درآمد خالص شرکت شما از فروش حاصل شده است. این رقم در هزینههای کسبوکار نیز تاثیر دارد و توانایی شرکت شما را در مدیریت هزینههای مرتبط با فروش اندازه میگیرد.
فرمول حاشیه سود
برای محاسبه حاشیه سود کسبوکار خود از این فرمول استفاده کنید:
بیایید متغیرهای این معادله را بیشتر تجزیه و تحلیل کنیم:
- درآمد خالص: برای محاسبه درآمد خالص، مبلغ کل هزینهها را از میزان کل درآمد کم کنید.
- فروش خالص: فروش خالص را با کم کردن مبلغ برگشت از فروش از میزان کل فروش محاسبه کنید.
عددهای مورد نیاز برای محاسبه مقادیر بالا را میتوانید در ترازنامه شرکت پیدا کنید. به مثال زیر توجه کنید:
صاحب یک شرکت تهیه و فروش مواد غذایی، طی یک سال کوکیهای مخصوص خود را به مبلغ ۱۰۰ هزار دلار به فروش انبوه رساند. این شرکت مبلغ ۵۰۰۰ دلار بازپرداخت صادر کرده و فروش خالصش را به ۹۵۰۰۰ دلار رسانده است. در همین سال، این شرکت ۷۰ هزار دلار هزینه داشته و درآمد خالصش ۳۰ هزار دلار شده است.
با این اعداد، فرمول نحوه محاسبه حاشیه سود این شرکت تولید مواد غذایی به این صورت است:
حاشیه سود = ۳۰.۰۰۰$ ÷ ۹۵.۰۰۰$ × ۱۰۰ = ۳۱.۵٪
حاشیه سود محاسبه شده در بالا به ما میگوید که این شرکت میتواند ۳۱.۵٪ از فروش را به سود تبدیل کند. این مثال نسبتا سادهای بود اما مقادیر حاشیه سود و پیچیدگیهای آن در هر شرکتی میتواند بسیار متفاوت با دیگری باشد زیرا هزینههای هر کسبوکار با دیگری تفاوت بسیاری دارد.
چگونگی محاسبه حاشیه سود
در اینجا دو روش محاسبه حاشیه سود را که برای کسبوکارهای کوچک مفید و کاربردی است مطرح میکنیم.
- حاشیه سود ناخالص
- حاشیه سود خالص
۱. حاشیه سود ناخالص
تغییرات معادله حاشیه سود محاسبه میکند که شرکت شما پس از حساب کردن مبلغ حاصل از فروش کالاها به چه میزان سود دست یافته است. مبلغ فروش کالاها شامل هزینههای مستقیم مربوط به تولید و فروش محصول شرکت شماست. این رقم شامل هزینههای غیر عملیاتی (هزینههایی که بهطور مستقیم در تولید و فروش نقش ندارند) نمیشود.
برای محاسبه حاشیه سود ناخالص از این معادله استفاده کنید:
مثال: اگر امسال شرکت شما ۲ هزار دلار درآمد کسب کرده باشد، مجموع هزینههای تولید محصول شما برای امسال ۶۵۰ هزار دلار بوده است. نحوه محاسبه حاشیه سود ناخالص به شکل زیر است:
حاشیه سود ناخالص = (۲.۰۰۰.۰۰۰$ – ۶۵۰.۰۰۰$) ÷ ۲.۰۰۰.۰۰۰$ = ۶۷.۵$
در حالت ایدهآل، حاشیه سود ناخالص شرکت شما باید به اندزهای بالا باشد که بتواند هزینههای عملیاتی را پوشش دهد و علاوه بر آن مقداری از سود باقی بماند. هر مبلغی که باقی بماند میتواند صرف هزینههای دیگر نظیر پرداخت سود سهام یا ضمانت برای بازاریابی شود.
همچنین این عدد میتواند بهجای محاسبه حاشیه سود کل شرکت، به محاسبه حاشیه سود یک محصول خاص هم کمک کند. برای محاسبه حاشیه سود ناخالص یک محصولِ بهخصوص، از درآمد بهدست آمده از فروش محصول و هزینههای مربوط به تولید آن محصول استفاده کنید.
۲. حاشیه سود خالص
حاشیه سود خالص محاسبه میکند که چه مقدار از درآمد کل شما سود است. حاشیه سود خالص به جای اینکه مثل سود ناخالص تنها هزینه مستقیم تولید و فروش یک محصول را اندازه بگیرد، تمامی مخارج (شامل هزینههای عملیاتی و غیرعملیاتی) را حساب میکند.
برای محاسبه حاشیه سود خالص از این معادله استفاده کنید:
مثال: اگر کسبوکار شما ۲ میلیون دلار درآمد کسب کند و کل هزینهها ۱ میلیون و ۵۰۰ هزار دلار باشد، میتوانید حاشیه سود خالص را اینگونه حساب کنید:
حاشیه سود خالص = (۲.۰۰۰.۰۰۰$ – ۱.۵۰۰.۰۰۰$) ÷ ۲.۰۰۰.۰۰۰$ = ۲۵%
انتظار میرود حاشیه سود خالص بیشتر کسبوکارها کمتر از حاشیه سود ناخالص آنها باشد. این مسئله ناشی از اضافه شدن هزینههای غیرعملیاتی است. اگر دیدید حاشیه سود خالصتان از مقداری که میخواهید یا مقداری که برای حفظ کسبوکارتان به آن نیاز دارید کمتر است، میتوانید به دنبال راههایی باشید که به کاهش هزینههایتان کمک میکند. راهها مربوط به کاهش هزینهها، از اینکه سعی کنیم در مدتزمانی کوتاه درآمد را به شکل چشمگیری افزایش دهیم، آسانتر هستند.
حاشیه سود خوب چقدر است؟
نکتهای که دانستن و توجه به آن بسیار اهمیت دارد این است که هیچ رقم مشخصی وجود ندارد که آن را به عنوان سود خوب بشناسیم و بر طبق آن رقم سود خوب را از بد جدا کنیم. در حقیقت این که سود شرکت شما چقدر خوب است تا حد زیادی به نوع کسبوکار شما بستگی دارد.
در سال ۲۰۱۹، شرکتهای بازرگانی بالاترین میزان سود را با میانگین نزدیک به ۵۰٪ گزارش دادند. در همان زمان شرکتهای تولیدکننده به طور میانگین تنها ۱۰٪ سود کسب کردهاند. به احتمال قوی دلیل این موضوع وجود هزینههای زیاد مواد اولیه و نیروی کار برای شرکتهای تولیدکننده در مقایسه با شرکتهای تجاری بوده که هزینههای عملیاتی کمتری دارند. زمانی که میخواهید عملکرد شرکت خود را بر پایه کسب چگونگی محاسبه مارجین؟ میزان سود ارزیابی کنید، به دنبال رقم متوسط سود در زمینه کسبوکار خودتان باشید.
مضاف بر این، قدمت و میزان فعالیت کسبوکار شما نقش مهمی در این جریان بازی میکند. به طور قطع هزینههای یک شرکت نوپا و تازهتاسیس بیشتر است و همین موضوع منجر به کاهش حاشیه سود آنها نسبت به شرکتهای قدیمیتر خواهد شد.
داشتن درک درست از مسائل مربوط به حاشیه سود شرکت شما شاخص مهمی در سنجش عملکرد خوب در کسبوکارتان است. آیا راهاندازی یک کسبوکار شخصی از جمله آرزوهای شماست؟ اگر چنین است مطالعه چنین مفاهیمی به شما کمک میکند. اگر بهتازگی صاحب کسبوکار شدید، حال که نحوه محاسبه حاشیه سود را فراگرفتید، میتوانید آن را اندازهگیری کنید. منتظر نظرات شما هستیم.
سوالهای رایج
بهدست آوردن حاشیه سود چه کمکی به شما میکند؟
محاسبه حاشیه سود به شما کمک میکند تا بفهمید آیا در مسیر درستی قدم برمیدارید یا خیر. یعنی اینکه ادامه فعالیت در این بیزینس برای شما سودآور است یا جز ضرر و زیان و به مرور زمان ورشکستی، حاصلی برایتان ندارد.
چگونه میتوان فهمید که حاشیه سود خوبی دارید یا خیر؟
حاشیه سود بالاتر از ۴۰ درصد، رقم بسیار خوبی است و معمولا برای شرکتهای بزرگ و با سابقه حاصل میشود. پایین رفتن این رقم به مراتب بستگی به میزان سابقه، تجربه، کیفیت و نوع کسب و کار بستگی دارد اما برای تشخیص خوب یا بد بودن آن میتوانید، میانگین سود حاشیه در زمینه فعالیت خود را پیدا کرده و درصد بهدست آمده بهوسیله شرکت خود را با آن مقایسه کنید.
https://zp-pdl.com/get-a-next-business-day-payday-loan.php zp-pdl.com https://www.zp-pdl.com https://www.zp-pdl.com http://www.otc-certified-store.com/supplements-and-vitamins-medicine-usa.html https://zp-pdl.com/best-payday-loans.php https://zp-pdl.com/fast-and-easy-payday-loans-online.php долгосрочный займ онлайн на картубыстрый займ на киви без отказаденьги через интернет займ долгосрочный займ онлайн на картубыстрый займ на киви без отказаденьги через интернет займ
دیدگاه شما