مفهوم کلی تورم چیست؟ – آشنایی با تورم در اقتصاد
تورم به معنای افزایش سطح عمومی قیمتهاست. برعکس تورم، مفهوم تورم منفی است که باعث کاهش عمومی قیمتها میشود. برای بررسی تورم، باید همواره این تفاوت میان این شاخص و افزایش یک گروه خاص از محصولات را درک کنیم. برای مثال، شاخصPPI و تورم اگر به یکباره تمایلات مردم در خوردن سیبزمینی زیاد شود و در عوض کمتر مرغ بخورند، باعث افزایش بیرویهی قیمت سیبزمینی و کاهش قیمت مرغ میشود. اما این اصلا به معنی تورم در سیبزمینی و تورم منفی در مرغ نیست؛ بلکه به معنی تغییر موقت در عرضه و تقاضاست. زمانی در جامعه تورم وجود دارد که همهی کالا و خدمات در کشور افزایش قیمت پیدا کنند.
تفاوت سایر افزایش قیمتها و تورم چیست؟
درک تفاوت تورم و سایر افزایش قیمتها، در زمانهای گذشته که ارزهای ملی پشتوانهی طلا داشتند بهتر انجام میشد. در صدهی نوزده میلادی، به ازای واحدهای مشخصی از پول ملی، طلا در صندوق بانک مرکزی وجود داشت. در آن شرایط با افزایش تولید طلا و کشف منابع طلا در دنیا، ارزش طلا پایین میآمد و دلار هم با آن ضعیف میشد؛ لذا ارزش پول ملی پایین میآمد و انگار تمامی اجناس گران شده بود. در طرف دیگر ماجرا، وقتی منابع جدید طلا برای چند سال پیدا نمیشد و ارزش طلای جهانی بالا میرفت، ارزش پول ملی هم با آن بالا میرفت و مانند این بود که همهی اجناس در کشور ارزان شدهاند و تورم منفی داشتیم.شاخصPPI و تورم
امروزه ارزش پول کشورها دیگر ارتباط مستقیم به طلا ندارد و به همین دلیل محاسبهی آن کمی پیچیدهتر خواهد شد. اما کماکان اصول مشابهی در محاسبهی آن داریم. مفهوم دقیقتر تورم چیست؟ تورم یک کاهش سازمانیافته و بنیادین در ارزش پول ملی یک کشور است که منجر به گران شدن همهی قیمتها در آن کشور میشود؛ نه صرف گران شدن کالاهای خاصی که برای شما اهمیت دارند.
تورم فقط افزایش قیمتها نیست!
در اندازهگیری تورم ممکن است فقط شاهد کاهش سطح عمومی قیمتها نباشیم اما در واقع اقتصاد دچار تورم شده است. شاید برایتان سوال باشد چرا در شرایط تورمی حال حاضر برخی کسبوکارها هنوز قیمت خود را افزایش ندادهاند. برای این سوال جوابهای متعددی وجود دارد که ممکن است به خاطر حاشیه سود بالا و یا سایر عوامل باشد؛ اما چیزی که در اینجا برای بررسی انواع تورم به آن اشاره میکنیم کاهش کیفیت محصولات است. برخی تولیدکنندگان و فروشندگان در شرایط تورمی به ناچار با ثابت نگه داشتن قیمتها، کیفیت محصولات و خدمات خود را کاهش میدهند. این نوع تورم ممکن است در شاخصههای اقتصادی به شمار نیاید اما در اصل بیانگر ضعیف شدن ارزش پول ملی و در نهایت تورم است.
تفاوت کاهش کیفیت سطح زندگی و تورم چیست؟
باید توجه کنید که تورم با کاهش کیفیت سطح عمومی زندگی در یک جامعه نیز متفاوت است. تفاوت آن با کاهش سطح زندگی در جامعه چیست؟ سطح زندگی با توجه به میانگین درآمد مردم و همچنین قدرت خرید آنها محاسبه میشود. ممکن است در سالهایی قیمت اجناس بالاتر باشد و یعنی تورم زیادی داشته باشیم اما در همان وضع، سطح درآمد مردم به نسبت قیمتها بالا باشد و مردم سطح زندگی خوبی داشته باشند. برعکس این ماجرا نیز میتواند اتفاق بیافتد یعنی تورم منفی باشد ولی قدرت خرید جامعه پایین بیاید. بدترین نوع تورم، تورمی است که با کاهش قدرت خرید مردم و کاهش سطح زندگی مردم همراه باشد.
روش محاسبهی تورم چیست؟
در کشورهای مختلف، مهمترین شاخصههای تورم، شاخصهای متنوع قیمت مصرف کننده است. این جمعآوری قیمتها توسط گروهی از افراد صورت میگیرد که از طرف ادارهی آمار نیروی کار، از مغازههای مختلف دیدن میکنند و قیمتها را جمعآوری میکنند. دادههای جمعآوری شده باید دقت زیادی داشته باشند و تفاوتهای میان ذرت کنسروی و ذرت یخزده و ذرت در تهران یا ذرت در اصفهان لحاظ میشوند.
عامل ایجاد تورم چیست؟
میلتون فریدمن یک جملهی معروف دارد:«تورم در همهجا و هر زمانی، یک مشکل نقدینگی است.» به بیان دیگر، همواره یک پیامد منفی از سیاستگذاریهای مالی و نقدینگی کلان است. قیمتها افزایش مییابند زیرا افرادی که مسئولیت مدیریت ارزش پول ملی را دارند، دست به این اقدام میزنند. این یک تئوری مهم در مورد تورم است زیرا به شاخصPPI و تورم نظر اشتباه به نظر میرسد! به طور قطع انتظار داریم عوامل بسیاری در تورم دخیل باشند. چین در حال ثروتمند شدن است و مردم چین به گوشت گاو علاقهمند شدهاند، بنابراین قیمت گوشت گاو زیاد میشود. نابسامانی وضعیت عراق باعث افزایش قیمت نفت و در نتیجه گران شدن گازوئیل میشود. این تغییرات در قیمت کالاهای اساسی در سراسر اقتصاد گسترش مییابند. چون انجام اغلب کارهای اقتصادی نیاز به حملونقل دارد، افزایش قیمت گازوئیل میتواند فشار وارد کند و باعث افزایش قیمت همهی اجناس و خدمات شود و در گام بعدی همهجا تورم را فرا میگیرد.
بحث فریدمن، مخصوصا در ارتباط با بحران شدید نفتی سالهای ۱۹۷۰، این نتیجه را میدهد که چنین مواردی توهماند. بر اساس این نظریه، بحرانهای اینچنینی، میتواند افزایش قیمت کالاهای اساسی را به دنبال داشته باشد اما با مدیریت سیاستهای مالی دلیلی برای افزایش سطح عمومی قیمتها و تورم وجود ندارد. مدیریت مناسب منابع مالی، به طور ساده یعنی قیمت بالای گازوئیل، با کاهش قیمت سایر چیزها جبران میشود. کمبود نفت، باید نفت را به نسبت سایر اقلامی که از این فراورده در آنها استفاده نشده گرانتر کند، اما دلیلی ندارد که این باعث کاهش سیستماتیک در قدرت خرید مردم با پول ملی آنها شود.
یک مقالهی مهم در سال ۱۹۹۷ توسط بن برنانک، مارک واتسون و مارک گارتلر بیان کرد که تلاش برای متعادل کردن قیمتها در این شرایط بحرانی میتواند اشتباه باشد. آنها نشان دادند که اگر بخواهیم با کاهش عرضهی پول در جامعه ارزش پول را بالا ببریم و با تورم ناشی از افزایش قیمت نفت مبارزه کنیم، این کار باعث شتاب گرفتن نابجای رکود اقتصادی در جامعه خواهد شد. در این صورت با فشار برای کاهش قیمتها در جامعه، نرخ بیکاری افزایش مییابد و مردم مجبوراند در شرایط بیکاری کمتر از گذشته خرج کنند و عملا برای جبران کردن یک موقعیت بحرانی، بحرانی جدید شکل میگیرد. البته اگر کمی دقیقتر نگاه کنیم، با اینکه فریدمن و برنانک نظرات متفاوتی برای مواجه با آن دارند، اما هر دو همنظراند که این بحران از خاورمیانه شکل گرفته و باید بین افزایش عمومی قیمتها و بیکاری مردم یکی را انتخاب کنند. و در هر دو حالت برای این مشکل منشا یکسانی وجود دارد که همان افزایش قیمتها به صورت تورمی در مقابل بحرانهای نفتی است.
شاخصهای متفاوت تورم چیست؟
نمایندگیهای دولتی متفاوت، شاخصهای قیمتی متنوع زیادی را تهیه میکنند. در حالت عمده، این شاخصها همگی روندهای در مقیاس بالا را نشان میدهند. تورم در سالهای اخیر در ایران بسیار افزایش داشته، با این حال روند افزایش قیمتها، یکنواخت نبوده؛ برای مثال بسیاری از فناوریهای قدیمی در حوزهی الکترونیک، با آمدن جایگزینهای جدیدتر به شدت کاهش قیمت داشتهاند اما صنایعی مانند صنایع دارویی و پزشکی افزایش قیمت چشمگیری را به همراه داشتند. به همین دلیل برای محاسبهی شاخصها تورمی، باید ایین تغییرات عمده در انواع شاخصهای قیمتی مورد بررسی قرار گیرد. شاخصهای ارزیابی آن در موارد زیر ممکن است متفاوت باشند.
- چه جمعیتی را تحت پوشش قرار میدهند؟
- آیا آنها زنجیرهای اند یا خیر؟
- چگونه آنها با مسکنهای صاحبخانه نشین برخورد میکنند؟
- چه کالاهایی را شامل میشوند؟
در ادامه به چند تا از مهمترین شاخصهای قیمتی که در اخبار میبینید اشاره میکنیم.
شاخص قیمت مصرف کننده یا CPI
شاخص قیمت مصرفکننده، یکی از پرکاربردترین و پر بحثترین شاخصهای مورد استفاده در محاسبهی تورم است. این شاخص شامل قیمتهایی میشود که مصرفکنندگان به صورت مستقیم پرداخت میکنند. قیمت تجهیزات کسبوکارها و همچنین قیمت اجناسی که دولت برایشان پول خرج میکند و در کل هزینهها و قیمتهای غیرمستقیم، در این شاخص لحاظ نخواهند شد. اگر شرکت بیمه و یا شرکتهای اتوبوسرانی دولتی تعرفههای خود را افزایش دهند، در CPI موثر خواهد بود. در این وضعیت اگر دکتر شما پول بیشتری از بیمه بخواهد یا اتوبوسهای شرکت اتوبوسرانی افزایش قیمت دهند، این دیگر در محاسبهی CPI دخیل نیست. لازم به ذکر است افزایش قیمت اتوبوس و تعرفهی دکترها در بلند مدت قطعا به افزایش عمومی سطح قیمتها میانجامد اما در کوتاه مدت ممکن است اینطور نباشد.
شاخص قیمت مصرف کنندهی مقید (chained CPI)
یک پیشنهاد معمول در حوزههای سیاستگذاری مالی، این است که دولتها باید از محاسبهی CPI دست بردارند و در عوض نسخهی زنجیر شده یا مقید آنرا استفاده کنند. CPI مقید، جدیتر به دنبال این است که جایگزین مصرفکنندگان در میان کالاهای مشابه چیست؟ اگر شرایط آبوهوایی نامساعد مزارع گلابی را از بین ببرد، شاخص CPI یک درصدی از تورم را پیشبینی میکند. در این شرایط اگر از شاخص مقید قیمت مصرف کننده استفاده کنیم، به راحتی میتوان مشاهده کرد که افراد به سمت خوردن سیب به جای گلابی میروند و در این صورت تورم متعادلتری گزارش میشود.
به ظاهر همهی اقتصاددانها اتفاق نظر دارند که شاخصهای قیمتی مقید، در بررسی مفهوم تورم مالی بهتر عمل میکنند. اما عواقب تغییر دیدگاه از CPI به نسخهی مقید آن، کمی بحثبرانگیز است؛ بحثهایی مانند کم شدن مزایای تامین اجتماعی و افزایش مالیاتها. در این اوضاع همچنان بحث در مورد برتری این دو نوع از شاخص قیمت مصرفکننده در محاسبهی آن ادامه دارد.
شاخص قیمت مصرف کننده CPI
شاخص قیمت مصرف کننده CPI یک معیار است که میانگین وزنی قیمت سبد کالاهای مصرفی و خدمات مانند حمل و نقل، غذا و مراقبت های پزشکی را بررسی می کند . و با درنظر گرفتن تغییرات قیمت برای هر مورد که در سبد کالاهایی که از پیش تعیین شده است محاسبه می شود. ازتغییرات شاخص مصرف کننده برای ارزیابی تغییرات قیمت مرتبط با هزینه زندگی استفاده می شود. شاخص تورم مصرف کننده اغلب یکی از آمارهای مورد استفاده برای شناسایی دوره های تورم و یا کسری بودجه است.
اداره آمار کارگری آمریکا " CPI " را به صورت ماهانه گزارش می کند و آن را تا سال 1913 محاسبه کرده است. این در حالی است که تغییر قیمت در محصولات خرده فروشی و سایر اقلام پرداخت شده توسط مصرف کنندگان را اندازه گیری می کند و شامل مواردی مانند پس انداز و سرمایه گذاری نیست ، و اغلب می تواند هزینه بازدید کنندگان از کشور دیگری را منع کند.
چگونگی استفاده از CPI
CPI به طور گسترده ای به عنوان یک شاخص اقتصادی استفاده می شود. درواقع شاخصی است که به طور گسترده ای مورد استفاده قرار می گیرد و به واسطه پروکسی، کارآیی سیاست اقتصادی دولت است. شاخص تورم مصرف کننده؛ دولت و شرکت ها و شهروندان را به ایده هایی درباره تغییرات قیمت در اقتصاد سوق می دهد و می تواند به عنوان راهنمایی برای تصمیم گیری آگاهانه در مورد اقتصاد عمل کند.
شاخص تورم مصرف کننده و اجزای تشکیل دهنده آن همچنین می توانند بعنوان پیش بینی کننده دیگر عوامل اقتصادی، از جمله فروش خرده فروشی، درآمد ساعتی، هفتگی و ارزش دلار مصرف کننده برای یافتن قدرت خرید خود استفاده کنند. در این حالت، قدرت خرید دلار کاهش می یابد و قیمت ها افزایش می یابد.
این شاخص همچنین می تواند برای تنظیم میزان واجد شرایط بودن افراد برای انواع خاصی از کمک های دولتی از جمله تامین اجتماعی استفاده شود و به طور خودکار تنظیم هزینه دستمزد را برای کارگران خانگی فراهم می کند. با توجه به BLS ، تنظیمات هزینه زندگی بیش از 50 میلیون نفر در مورد تامین اجتماعی، و همچنین بازنشستگان خدمات نظامی، با CPI مرتبط هستند.
چه کسی توسط CPI تحت پوشش قرار می گیرد؟
آمار CPI شامل متخصصان، افراد بیکار، فقیر، بازنشسته در کشور می شود. افرادی که در این گزارش نیستند، جمعیت روستایی، خانوادههای مزرعه دار، نیروهای مسلح، افرادی که در زندان هستند و همچنین افرادی که در بیمارستانهای روانی بستری هستند می باشند.
CPI هزینه های یک سبد کالا و خدمات را در سراسر کشور به صورت ماهانه نشان می دهد. این کالاها و خدمات به هشت گروه اصلی تقسیم می شوند:
آموزش و ارتباطات
سایر کالاها و خدمات
BLS شامل مالیات های فروش و مالیات غیر مستقیم در CPI است - یا کسانی که به طور مستقیم با قیمت کالاهای مصرفی و خدمات مرتبط هستند - اما دیگران را که از قبیل درآمد و مالیات های اجتماعی تأمین نمی شود مرتبط می کنند. همچنین سرمایه گذاری (سهام، اوراق قرضه، و غیره)، بیمه عمر، املاک و مستغلات و موارد دیگر که مربوط به مصرف روزمره مصرف کنندگان نیستند را شامل نمی شود.
محاسبه CPI
BLS با ثبت نام یا بازدید از فروشگاه های خرده فروشی، موسسات خدماتی (مانند ارائه دهندگان کابل، شرکت های هواپیمایی، آژانس های کرایه ای خودرو و کامیون)، واحدهای اجاره و دفاتر پزشک در هر ماه حدود 80،000 مورد را ثبت می کند تا بهترین چشم انداز برای CPI را داشته باشند.
فرمول مورد استفاده برای محاسبه شاخص قیمت مصرف کننده برای یک مورد به شرح زیر است:
هزینه سبد بازار در سال جاری
CPI = _____________________________ X 100
هزینه سبد بازار در سال پایه
انواع CPI
دو نوع CPI هر بار گزارش می شود. CPI-W شاخص قیمت مصرف کننده که دستمزد کارگران شهری و روحانیت را اندازه گیری می کند. بین سالهای 1913 و 1977، BLS متمرکز بر اندازه گیری این نوع CPI است. این بر مبنای خانواده هایی بود که درآمد آنها بیش از نیمی از دستمزد شغل های چون روحانیت بود و حداقل یک نفر از آنها در طول دوره ی 12 ماهه ی گذشته حداقل 37 هفته مشغول به کار بود. CPI-W به طور عمده نشان دهنده تغییرات در هزینه های مزایای پرداخت شده به کسانی که در تامین اجتماعی هستند می باشد. این اندازه گیری CPI حداقل 28 درصد از جمعیت کشور را نشان می دهد.
The Consumer Price Index (CPI) is a measure that examines the weighted average of prices of a basket of consumer goods and services, such as transportation, food and medical care. It is calculated by taking price changes for each item شاخصPPI و تورم in the predetermined basket of goods and averaging them. Changes in the CPI are used to assess price changes associated with the cost of living; the CPI is one of the most frequently used statistics for identifying periods of inflation or deflation.
تورم چیست؟ هر آنچه که باید درباره تورم بدانید
تورم نرخی است که به واسطه آن، قیمت کالا و خدمات افزایش پیدا میکند. به عبارت دیگر به افزایش تدریجی قیمت اجناس و خدمات در یک دوره زمانی تورم گفته میشود که میتواند علل مختلفی داشته باشد.
احتمالاً برای شما هم اتفاق افتاده است که در دوران کودکی از بزرگترها درباره قیمت ناچیز یک خودرو یا خانه شنیده باشید که امروز دیگر با آن پول به هیچ عنوان قابل خریداری نیست.
به عنوان مثال در سال دهه ۶۰ میشد با ۵ میلیون تومان یک خانه بسیار مناسب در یکی از مناطق خوب تهران خریداری کرد. پولی که امروز فقط قدرت خرید تلفن همراه هوشمند را دارد.
تورم تاثیرات عمدهای بر اقتصاد یک کشور دارد. این تاثیرات از دولت گرفته تا کوچکترین جنبههای زندگی روزانه یک فرد عادی قابل مشاهدهاند. از آنجایی که تورم هم از عملکرد اقتصاد ناشی میشود و هم نتیجه همین عملکرد به حساب میآید، موافقان و مخالفانی دارد.
در واقع بسیاری از اقتصادانان معتقدند که مقدار مشخصی از تورم برای اقتصادهای پررونق ضروری است اما افزایش افسار گسیخته و غیر قابل کنترل آن نگرانیهایی را به همراه خواهد داشت که میتواند سبب کاهش ارزش پول یا در بدترین حالت، یک رکود اقتصادی شود. به همین دلیل، کشورهای دنیا با چاپ پول یا دستکاری در نرخ بهرهی بانکها، به صورت عمدی مقداری تورم سالانه ایجاد میکنند. با این حال همواره سعی میکنند مقدار آن را تحت کنترل نگاه دارند.
اساساً تورم میزان ارزش یک پول برای خرید یا همان «قدرت خرید» را مشخص میکند. در واقع از نظر اقتصاددانها، تورم اگر کنترل شود میتواند به رشد اقتصادی کمک کند و سبب شود که مردم جامعه، یک پول را خرج کنند و مایل به سرمایهگذاری در تولید و بازارهای گوناگون باشند.
عموما بانکهای مرکزی یک نرخ تورم سالانه و هدف برای خود مشخص میکنند. به عنوان مثال اگر نرخ تورم سالانه ۴ درصدی را در نظر بگیریم و شما به فرض برای خرید یک کیلوگرم گوجه فرنگی امسال ۳ هزارتومان پرداخت کنید، سال بعد برای خرید همان مقدار گوجه فرنگی باید ۳ هزارتومان + ۴ درصد بیشتر پرداخت کنید که میشود ۳,۱۲۰ تومان.
اما در حقیقت تورم همیشه آنگونه که دولتها تمایل دارند کار نمیکند، چون اگر اینطور بود، قیمت یک خانه ۵ میلیون تومانی، ۵ میلیارد تومان نمیشد!
کشورهای زیادی با مشکل تورم دست و پنجه نرم میکنند. از نمونههای بارز آن شاخصPPI و تورم میتوان به ونزوئلا اشاره کرد که نرخ تورمش به میلیونها درصد در سال میرسد. اگر فردی در سال ۲۰۱۳ معادل یک میلیون دلار آمریکا، بولیوار (واحد پول ونزوئلا) در اختیار داشت، ارزش این مقدار بولیوار در زمان فعلی، فقط ۰.۳۷ دلار بود.
مقدار اسکناسی که در ونزوئلا برای خرید چند گوجه فرنگی پرداخت میشود
مقدار تورم میتواند نسبت به داراییهای مختلف متفاوت باشد. مثلا، قیمت گاز میتواند در فصلهای مختلف سال دچار تغییر شود؛ اتفاقی که معمولا با نزدیک شدن به فصل تابستان قابل مشاهده است. در واقع یک اصطلاحی به نام «تورم هسته» وجود دارد که به معنی تورمی است که همه چیز به جز غذا و انرژی (مثل نفت و گاز) را شامل میشود. زیرا در تعیین نرخ، مواردی چون غذا شاخصPPI و تورم و انرژی، عوامل دیگری نیز دخیلاند.
انواع تورم
انواع مختلفی از تورم وجود دارد که لزوما به کالا ارتباطی ندارد بلکه به طور کلی اثرش را اندازهگیری میکنند.
تورم خفیف
اگر نرخ تورم هدف در کشوری ۴ درصد باشد و مثلا به ۶ درصد برسد به آن « تورم متحرک» (Walking inflation) میگویند و در این مرحله همچنان قابل کنترل است.
تورم شدید
به محض اینکه نرخ تورم به محدوده دو رقمی وارد شود و در حدود ۱۰ الی ۲۰ درصد قرار گیرد، فاز دوم که به آن «تورم روان» (Running inflation) آغاز شده و سبب کاهش ارزش پول با سرعتی بیش از آنچه مورد انتظار است میشود. از آنجایی که ارزش پول رفته رفته کاهش مییابد، این مسئله به معضلی برای شهروندان آن کشور بدل میشود. در این صورت قیمتها به قدری افزایش خواهد یافت که میتواند تاثیرات مخربی بر قشر کم درآمد و کارگر جامعه که پیشتر نیز با مشکلات مالی دست و پنجه نرم میکردند، داشته باشد. از طرف دیگر درآمدها به موازات هزینهها افزایش پیدا نمیکند، بنابراین کالاهای کمتری خریداری میشود و اقتصاد به سمت بحران پیش میرود.
ابرتورم
مرحله سوم، «ابر تورم» (HyperInflation) نامیده میشود که به ندرت اتفاق میافتد اما مخربترین اتفاقی است که میتواند برای یک اقتصاد رخ دهد. به طور کلی در این حالت تورم غیرقابل کنترل شده و مرز ۵۰ درصد را رد میکند. این اتفاق میتواند سبب فروپاشی اقتصاد شود. رکود اقتصادی موجب نا امیدی در جامعه خواهد شد. مردم اعتماد خود به ارزهای رایج (فیات) را از دست داده و شروع به احتکار مواردی چون طلا به جای پول میکنند. مجموع این عوامل سبب کاهش قابل توجه در مبادله کالاها میشود. موسسات مالی نیز عملاً بی اعتبار خواهند شد و این موسسات هم به سوی ورشکستگی پیش میروند. اگرچه وقوع این پدیده در اقتصاد بسیار نادر است اما در چندین کشور شاهد آن هستیم.
رکورد تورمی
همچنین شکل دیگری از تورم نیز به نام «رکود تورمی» وجود دارد که در این حالت، با وجود آنکه اقتصاد در حالت رکود است اما قیمتها مدام افزایش مییابند. رکود تورمی در شرایط خاصی اتفاق میافتد، مانند دهه ۱۹۷۰ در آمریکا که علاوه بر نرخ بالای بیکاری و رشد اقتصادی منفی، قیمت نفت به شدت افزایش یافت.
تورم چطور محاسبه می شود؟
چطور می توان با وجود این همه اقلام و خدماتی که در اقتصاد وجود دارد، نرخ تورم را تنها با یک عدد اندازهگیری کرد؟ انجام این کار چندان هم راحت نیست. دولتها از چندین مدل مختلف برای اندازه گیری نرخ جاری تورم استفاده میکند که در ادامه به تشریح مهمترینِ این روشها میپردازیم:
شاخص قیمت مصرفکننده (CPI)
شاخص CPI، روشی است که توسط دولتها، برای تعیین قیمت خردهفروشی کالا و خدمات، مورد استفاده قرار میگیرد.
در این روش بیش از ۸۰,۰۰۰ قلم از چندین هزار دسته مختلف در گروهی با نام «سبد بازار» را در نظر میگیرند و تغییرات قیمت آنها را بررسی میکنند. این شاخص به صورت ماهانه محاسبه شده و تغییرات قیمت نسبت به ماه گذشته تعیین میشود که با آن میتوان میزان تورم را تخمین زد.
شاخص بهاي كالاها و خدمات مصرفي خانوارها (PCE)
برخی از تحلیلگران در محاسبه نرخ تورم، ترجیح میدهند تا به جای CPI از شاخص PCE استفاده کنند. شاخص بهاي كالاها و خدمات مصرفي خانوارها در واقع تورم هسته که شامل افزایش قیمت کالاها و خدماتی که مربوط به غذا و انرژی مثل گاز و نفت نمیشود را محاسبه میکند. این کالاهای پرنوسان دارای ویژگیهای خاصی هستند که سایر کالاها از آن بیبهرهاند. بهعنوان مثال :
- عرضه این نوع اقلام تنها برای کوتاه مدت صرفه اقتصادی ندارد.
- مقدار و نحوه عرضه آنها وابسته به آب و هوا و جغرافیای سیاسی است.
- همچنین تغییر کوچکی در میزان عرضه با درصد تغییرات بسیار بیشتری در قیمت آنها همراه خواهد بود.
علت تورم چیست؟
عوامل مختلفی بر افزایش نرخ تورم دخیلاند. اما تمام آنها را میتوان در دو دسته کلی تقسیم بندی کرد: «تورم ناشی از افزایش هزینهها» و «تورم ناشی از افزایش تقاضا»
تورم ناشی از افزایش هزینهها
در این نوع از تورم، افزایش هزینه تولید کالاها و ارائه خدمات، باعث افزایش قیمت میشود. این اتفاق سبب کاهش عرضه میشود، در حالی که کاهشی در میزان تقاضا رخ نداده است.
گاهی اوقات در تورم ناشی از افزایش هزینه، افزایش قیمت مواد اولیه، باعث بالاتر رفتن قیمت کالاهای مرتبط میشود. چنین اتفاقی معمولا با کمبود عرضه برای مواد اولیهای نظیر نفت رخ میدهد و سبب افزایش قیمت کالای نهایی میشود. به علاوه، بلایای طبیعی میتوانند باعث کمیاب شدن مواد اولیه شوند و این اتفاق عموما افزایش قیمت را به همراه دارد.
مثلا فرض کنید که مواد اولیه تولیدات یک کارخانهِ مواد غذایی، از نوع وارداتی باشند. اگر قیمت ارز افزایش پیدا کند (افزایش هزینه)، باعث میشود که کارخانه مجبور شود تا برای ادامه کار خود، قیمت تولیداتش را افزایش دهد (تورم).
تورم ناشی از افزایش تقاضا
بر خلاف تورم ناشی از افزایش هزینه که نتیجه کاهش عرضهای است که نمیتواند به پای میانگین تقاضا برسد، تورم ناشی از تقاضا، زمانی رخ میدهد که تقاضا به شدت افزایش یافته و شرکتها در پاسخ به این افزایش بسیار زیاد در تقاضا و بالا رفتن قیمت، تولید و عرضه محصولات خود را بیشتر میکنند.
به طور کلی میتوان گفت که تورم ناشی از فشار تقاضا، نوعی افزایش قیمت است که صاحبان کسب و کار رویای وقوع آن را دارند و نشان از یک اقتصاد پررونق دارد؛ چرا که مردم به شدت تمایل به خرج پولهای خود دارند. چنین کاری برای جبران هزینهها در یک بازار راکد انجام نمیشود، بلکه به منظور درآمد بیشتر و صرف آن برای افزایش تولید یک کالای محبوب صورت میگیرد.
همچنین برخی نظریه پردازان معتقدند که افزایش قیمت ناشی از تقاضا میتواند در نتیجه اشتغال بالا در یک اقتصاد ایجاد شود که به معنی افزایش درآمد تصرفپذیر مردم است.
این نوع تورم شاخصPPI و تورم هم باعث صدور بیرویه پول میشود که ارزش آن را پایین آورده که مستلزم افزایش قیمت است.
مخارج دولت و شایعات
از موارد دیگری که میتواند باعث بالا رفتن قیمتها شود، مخارج دولت است که مجبور میشود تا برای جبران هزینهها پول چاپ کند.
شاید خنده دار باشد، اما یکی دیگر از دلایلی که می تواند به افزایش قیمتها منجر شود، تصور عموم نسبت به افزایش قیمتهاست. اگر پیشبینی شود که وضعیت بد اقتصادی در راه است، کسبوکارهای مختلف ممکن است قیمت خود را پیش از وقوع تورم بالا ببرند، این در حالت خودشان منجر به تحقق پیشبینی خود میشوند.
اثرات تورم بر کشور و مردم
گروههای مختلفی از مردم در صورت وقوع تورم تحت تاثیر آن قرار میگیرند، اما تاثیری که این رویداد بر هر گروه میگذارد متفاوت است. چه افرادی از وقوع تورم سود میبرند؟ کدام گروه ضرر میکنند؟
چه کسانی سود میبرند؟
به طور کلی، در دورهای از تورم خفیف، افراد جویای کار سود میبرند. افزایش خرجکرد میتواند به معنی افزایش تقاضا باشد و شرکتها ممکن است در پاسخ به تقاضای بیشتر تصمیم به استخدام افراد جدید بگیرند.
همچنین اگر شما در زمان تورم وامی دریافت کنید، این رویداد می تواند بازپرداخت وام را برای شما راحتتر کند. به دلیل کاهش ارزش پول، آن مبلغی که شما یک یا دو سال پیش به عنوان وام قرض گرفته بودید، ممکن است روی کاغذ رقمی مشابه باشد، اما در حقیقت ارزش واقعی آن کاهش یافته است.
تورم در حالتی که قابل کنترل باشد، می تواند برای صاحبان کسب و کار مفید واقع شود. یک شاخصPPI و تورم مقدار تورم سالم سبب افزایش و تحریک بیشتر هزینهها میشود که در بهترین حالت، می تواند بهگونهای کار کند که افزایش هزینهها با افزایش فروش جبران شود.
چه کسانی ضرر میکنند؟
مردم طبقه متوسط به پایین، بیشترین زیان را از تورم میبینند. افزایش قیمت غیر سالم و غیر قابل کنترل، تقریباً برای همه افراد عادی جامعه فاجعه بار خواهد بود. اگر تورم از کنترل خارج شود، مردم اعتماد خود به پول را از دست داده، موسسات مالی به دلیل خارج کردن پولها توسط مردم متضرر شده و صاحبان مشاغل نیز به دلیل گران شدن کالاها و کاهش تقاضا با مشکل مواجه میشوند.
افراد با درآمد پایین و درآمد ثابت در هر سطحی از تورم متضرر خواهند شد. ارزش پول به صورت متناوب کاهش مییابد اما افزایش قابل ملاحظهای در مقدار درآمد رخ نخواهد داد. به عنوان مثال اگر درآمد شخصی در یک سال تنها ۲۰ میلیون تومان و نرخ تورم نیز ۵۰ درصد باشد، ارزش واقعی حقوقی که این فرد در سال بعد نسبت به سال قبل دریافت میکند ۱۰ میلیون تومان خواهد بود.
نمونههای تاریخی تورم
پس از جنگ جهانی اول، واحد پولی مارک آلمان به قدری بی ارزش شده بود که قیمت ۱ نان برابر ۴.۶ میلیون مارک بود، همچنین مردم به جای تامین سوخت پول های کاغذی را آتش میزدند زیرا منبع ارزان تری بود.
در حال حاضر کشورهای زیادی از جمله ونزوئلا با ابرتورمهای چند میلیون درصدی مواجه هستند که هر روز اخبار و مقالات زیادی درباره آن منتشر میشود. اما در اینجا قصد داریم نمونههایی را شاخصPPI و تورم شرح دهیم که کمتر به آنها پرداخته شده است.
ابرتورم زمیباوه
کشور زیمباوه در دهه ۲۰۰۰ میلادی متحمل یک ابرتورم جدی شد. بسیاری از اقتصاددانان دلیل اصلی این اتفاق را چاپ بیش از اندازه پول برای تامین بودجه کشور در جنگ دوم کنگو میدانند. تاثیر این تورم به قدری بد بود که امکان بازیابی و نجات واحد پولی وجود نداشت. سرانجام سران کشور تصمیم به منحل کردن ارز رایج و جایگزین کردن آن با یک ارز خارجی گرفتند.
ابرتورم مجارستان
پس از جنگ جهانی دوم، کشور مجارستان نیز گرفتار یک ابرتورم جدی شد که در بدترین حالت آن، نرخ تورم روزانه پنگو (واحد پولی مجارستان در آن زمان) بیش از ۲۰۰ درصد بود. قیمتها هر ۱۵ ساعت دو برابر میشد. در این مورد نیز همانند زیمباوه، این اتفاق ضربه غیر قابل بازگشتی به اقتصاد این کشور وارد کرده بود و تنها راه ممکن تغییر ارز رایج کشور به یک واحد پولی دیگر بود.
ابرتورم آلمان (وایمار)
پس از جنگ جهانی اول، آلمان یا همان دولت وایمار به عنوان یکی از مقصران جنگ، محکوم به پرداخت غرامت سنگینی شد. دولت این کشور از یک سو مایل نبود با همسایگان اروپاییاش درگیری نظامی پیدا کند و از سوی دیگر نمیخواست با افزایش مالیات موجب تشفیش اذهان عمومی گردد. بنابراین به جای طرف شدن مستقیم با مردم، برای پرداخت بدهیها، اقدام به چاپ بیرویه پول کرد و مارک آلمان به یک سراشیبی سقوط غیرقابل کنترل افتاد. تورم در همه چیز به حدی شدت یافته بود که بچههای کوچک از دستههای اسکناس بیارزش ۵۰ میلیون مارکی برای بازی استفاده میکردند و بی خانمانها با آتش زدن این اسکناسها خودشان را گرم میکردند. مهترین درس بدست آمده از این اتفاق این است که هرج و مرج مالی و دولتی آلمان دهه ۱۹۲۰، دری برای ظهور آدولف هیتلر باز کرد.
جمعبندی
تورم معیاری است که افزایش یا کاهش یا ثبات در قیمت کالاها و خدمات را نشان میدهد. بالا رفتن تورم به معنای افزایش قیمتها و کاهش ارزش پول است.
کمی تورم میتواند باعث رشد اقتصادی شود و چرخهای اقتصادی یک کشور را بچرخاند اما اگر از کنترل خارج شود، اثرات بسیار زیانباری بر جامعه خواهد داشت و بیشترین آسیب را قشر متوسط و کم درآمد جامعه میبیند. قدرت خرید یک ارز با تورم رابطه مستقیم دارد. هر چه تورم افزایش یابد، قدرت خرید مردم کمتر میشود.
تورم علتهای زیادی میتواند داشته باشد که بیشتر آنها به چاپ پی رویه پول از سوی دولت منجر میشوند و ارزش پول را کاهش میدهند.
آشنایی با شاخص PCE
سلام. با قسمتی دیگر از سری مقالات آموزش بازار فارکس در خدمت شما عزیزان هستیم. در این قسمت از مقالات کاربردی آکادمی ترید دکتر رضا رضایی قصد داریم در مورد یکی از شاخصهای مرتبط با مبحث تورم، یعنی شاخص PCE یا (Personal Consumption Expenditures) صحبت کنیم. پس در صورتی که علاقهمند به یادگیری مباحث فاندامنتالی بازار هستید و قصد دارید در کنار یادگیری و آموزش تحلیل تکنیکال، تحلیل فاندامنتال بازار را نیز جهت انتخاب بهترین نقاط ورود برای معامله فراگیرید پیشنهاد میکنیم که این مقاله بسیار مفید و کاربردی را از دست نداده و تا شاخصPPI و تورم انتها با ما همراه باشید.
شاخص PCE چیست؟
همانطور که در بالا نیز اشاره کردیم عبارت PCE مخفف Personal Consumption Expenditures میباشد که معنای لغوی آن هزینههای مصرف شخصی است. بنابراین همانطور که از نام این شاخص پیداست به کمک آن میتوانیم مخارج اشخاص و خانوادهها را در یک دوره خاص محاسبه نموده و از آن برای سنجش وضعیت تورم یک کشور استفاده کنیم.
چند نکته در مورد شاخص PCE
- شاخص هزینههای مصرفی شخصی به صورت ماهانه منتشر میشود.
- این شاخص تغییرات قیمت کالاهای مصرفی و خدمات تبادل شده را در کشور نشان میدهد.
- شاخص PCE در حقیقت شاخص اصلی تورمی است که توسط فدرال رزرو آمریکا مورد استفاده قرار گرفته و معمولا تحلیلگران آن را در کنار دیگر شاخصهای تورمی مانند CPI (که در سری مقالات آموزش بازار فارکس در مورد آن صحبت کردیم.) مورد ارزیابی قرار میدهند.
- این شاخص را معمولا در تقویمها به دو صورت ساده و Core میتوانید مشاهده کنید که در Core PCE قیمت مواد غذایی و انرژی مورد محاسبه قرار نگرفته است.
- شاخص هزینههای مصرفی شخصی معمولا به دو صورت اسمی و واقعی منتشر میشود که در حالت واقعی میزان تورم نیز در محاسبات لحاظ شده است.
- این شاخص توسط سازمان BEA مورد محاسبه قرار میگیرد. این سازمان معمولا در گزارشات خود شاخص PCE را به دو صورت کلی و تفکیک شده بر اساس کالاهای با دوام و کالاهای غیر با دوام محاسبه میکند.
نکته: منظور از کالاهای با دوام کالاهایی هستند که به طور معمول طول عمر آنها بیشتر از 3 سال است و قیمت بالایی نیز دارند مانند: خودرو، یخچال و …
اهمیت شاخص هزینههای مصرفی شخصی
حال که با شاخص PCE و نحوه عملکرد آن آشنا شدید شاید برایتان سوال شده باشد که چرا به عنوان یک معاملهگر باید این شاخص برای شما مهم باشد؟ برای پاسخ به این سوال باید بدانید که همواره یکی از مهمترین پارامترهایی که مدنظر بانکهای مرکزیست میزان تورم موجود در جامعه است. چرا که به طور کلی میزان تورم در جامعه تاثیر مستقیمی بر میزان بازدهی واقعی اوراق، میزان ارزش ارز، کیفیت زندگی شهروندان و … دارد و این موضوع باعث شده است که تورم موجود در جامعه به یکی از مهمترین پارامترها برای سرمایهگذاران نیز تبدیل شود.
نکته مهمی که باید در مورد تورم بدانید این است که به طور معمول کشورها همیشه در تلاش هستند که میزان تورم موجود در جامعه را در یک بازهی مشخصی نگه داشته و آن را کنترل کنند. یعنی نه آنقدر تورم بالا برود که ارزش ارز کشور از دست برود و نه آنقدر کم باشد که سرمایهگذاران تمایلی برای سرمایهگذاری در اقتصاد آن کشور را نداشته باشند. بنابراین هنگامی که شما به عنوان یک معاملهگر دادههای تورمی یک کشور را مورد بررسی قرار میدهید باید بدانید که اهداف بانک مرکزی آن کشور در مورد تورم موجود در جامعه چیست؟ و این که تغییرات ایجاد شده در شاخصهای تورمی مانند CPI یا PCE بر اساس توقع کارشناسان اقتصادی آن کشور بوده است یا خیر؟
پس به طور خلاصه برای این که بتوانید به کمک شاخصهای تورمی، اقتصاد یک کشور را مورد تحلیل قرار داده و در بخشهای مختلف آن سرمایهگذاری کنید باید در قدم اول درک درستی از موقعیت و تصمیمات بانک مرکزی آن کشور داشته باشید. و بعد به کمک اخبار منتشر شده در مورد تورم آن کشور، وضعیت اقتصادی را تحلیل کرده و بهترین جا را برای سرمایهگذاری انتخاب کنید.
مطالب مرتبط با این قسمت از سری مقالات آموزشی آکادمی ترید رضا رضایی در همین بخش به پایان میرسد. در قسمت بعدی به بررسی یکی دیگر از شاخصهای اقتصادی مهم خواهیم پرداخت.
به خاطر داشته باشید که ریسک انجام معامله توسط تمامی مطالب آموزشی این وبسایت تماما به عهده کاربران یا معاملهگران میباشد.
شاخص قیمت تولید کننده PPI چیست؟
شاخص قیمت تولیدکننده به دلیل تاثیر هشداردهندهاش در انتظارات تورمی آینده ، یک داده اطلاعاتی مهم اقتصادی به شمار میرود، معاملهگران به دلیل رابطه مستقیم میان نرخ های بهره و تورم، شاخص قیمت تولیدکننده را در معاملات خود زیرنظر میگیرند.
شاخص قیمت تولیدکننده یا PPI چیست و چه چیزی را اندازه گیری میکند؟
PPI نام اختصاری شاخص قیمت تولیدکننده (Producer Price Index) است و تغییر در قیمت تمامشده کالاها و خدمات ارائهشده ازسوی تولیدکننده را ارزیابی میکند. اطلاعات شاخص قیمت تولیدکننده نشاندهنده تغییرات ماهانه در قیمت متوسط یک سبد کالا خریداری شده ازسوی تولیدکنندگان میباشد.
شاخص قیمت تولیدکننده چطور محاسبه میشود؟
شاخص قیمت تولیدکننده سه بخش تولیدی را زیرنظر دارد: شرکتهای کالامحور، شرکتهای صنعتی و شرکتهای مبتنی بر مرحله پردازش. برای تهیه شاخص PPI، اطلاعات طی یک نظرسنجی پستی از خردهفروشان جمعآوری شده و پس از نمونهگیری سیستماتیک تمام شرکتهای داخل لیست سیستم بیمه بیکاری، ازسوی آمار اداره کار آمریکا منتشر میشود. معاملهگران میتوانند تغییرات شاخص قیمت تولیدکننده را بهصورت تغییرات درصدی سالیانه و ماهیانه مشاهده کنند.
استفاده از شاخص قیمت تولیدکننده در معاملات فارکس:
- کلمه PPI مخفف شاخص قیمت تولیدکننده است که بخش مهمی از اطلاعات اقتصادی را شامل میشود.
- اطلاعات مربوط به شاخص قیمت تولیدکننده در هفته دوم هرماه منتشر می شوند.
- معاملهگران فارکس میتوانند از شاخص قیمت تولیدکننده بهعنوان یک معیار اصلی برای پیشبینی تورم مصرفکننده استفاده کنند؛ مفهومی که با شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) اندازهگیری میشود.
شاخص قیمت تولیدکننده به دلیل تاثیر هشداردهندهاش در انتظارات تورمی آینده، یک داده اطلاعاتی مهم اقتصادی به شمار میرود. معاملهگران به دلیل رابطه مستقیم میان نرخ های بهره و تورم، شاخص قیمت تولیدکننده را در معاملات فارکس زیرنظر میگیرند. اما دست آخر، معامله گران میخواهند بدانند تغییرات نرخ بهره حاصل از این نوسانات چگونه بر روی قیمت جفت ارزها تاثیر میگذارند.
شاخص قیمت تولید کننده و تورم
تغییرات مثبت در شاخص قیمت تولیدکننده نشانه بالارفتن هزینههاست و این افزایش قیمتها درنهایت روی مصرفکنندگان اثز خواهد گذاشت. اگر این تاثیر به اندازه کافی زیاد باشد، اعداد و ارقام آتی شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) نیز افزایش خواهد یافت که این امر حاکی از افزایش سطح عمومی قیمتها خواهد بود.
تورم و تاثیر آن بر اقتصاد
تا زمانی که افزایش در سطح عمومی قیمتها تحت کنترل باشد، برای اقتصاد خوب است. وقتی تقاضا برای کالا و خدمات زیاد شود، کسبوکارها باید هزینه سرمایهای خود را افزایش داده و کارگران بیشتری را استخدام کنند تا متناسب با افزایش تقاضا، تولید خود را بالا ببرند.
اما مشکل اینجاست که وقتی قیمتها افزایش شدیدی پیدا کنند، قدرت خرید ارز آن کشور نیز کاهش خواهد یافت. برای مثال، امروز یک دلار آمریکا قدرت خرید کمتری نسبت به سال گذشته دارد.
در دهه ۱۹۵۰ قیمت بنزین ۰.۲۷ دلار، اجاره آپارتمان ۴۲ دلار در ماه و بلیط سینما ۰.۴۸ دلار بود. این اعداد و ارقام به هیچ وجه شباهتی با اعداد و ارقام امروزه ندارد و این مسئله نشان دهنده آن است که چطور تورم، ارزش پول محلی را از بین برده است. در تلاش برای مقابله با تحلیل (کاهش) قدرت خرید، بانکهای مرکزی سعی میکنند با ابزار افزایش نرخ بهره، میزان تورم را کاهش دهند.
چگونه شاخص قیمت تولیدکننده بر ارزها تاثیر میگذارد؟
هر جا پای پول در میان باشد، همیشه موضوع بدهبستان پیش میآید. افراد میتوانند پول خود را پسانداز کنند و سود بهره آن را دریافت کنند یا اینکه میتوانند پول خود را خرج کنند و از سود سرمایهگذاری چشمپوشی کنند.
افزایش شاخص قیمت تولیدکننده ممکن است باعث افزایش نرخهای بهره شود. هنگامی که نرخهای بهره بالا باشد، پسانداز پول گزینه مطلوبتری به نظر خواهد رسید؛ چراکه اکنون پاداش (بهره) نسبت به قبل بیشتر شده است.
در چنین شرایطی چنانچه مصرفکنندگان به جای پس انداز، شروع به خرجکردن کنند، این هزینه برای آنها گرانتر تمام میشود؛ زیرا اکنون به دلیل نرخ بهره بالاتر، پول بیشتری را نسبت به گذشته از دست میدهند. درنتیجه، افزایش شاخص قیمت تولیدکننده میتواند به تدریج منجر به افزایش نرخ بهره و تقویت یک ارز شود.
بهعنوان مثال، افزایش نرخ بهره یورو را در نظر بگیرید. معاملهگران فارکس میدانند که اعمال نرخهای بهره بالاتر برای یورو باعث افزایش جریانهای مالی از سوی سرمایهگذاران خارجی برای خرید این ارز میشود. این مسئله، تقاضا برای یورو را تقویت کرده و درنهایت باعث افزایش ارزش یورو خواهد شد.
یک تکنیک رایج معاملاتی برای کسب سود از شاخصPPI و تورم نرخ های بهره بالاتر، تکنیک «معامله انتقالی» (Carry trade) است که از طریق آن، معاملهگران مبالغی از یک ارز با نرخ بهره پایینتر را فروخته و بهجای آن، یک ارز با نرخ بهره بالاتر میخرند.
به یاد داشته باشید که پول همواره در مسیر بازدهی بیشتر جریان مییابد و معاملهگران نیز به دنبال سودگیری از این جریان هستند.
چگونه شاخص PPI بر دلار آمریکا تاثیر میگذارد؟
در ابتدای امر، شاخص قیمت تولیدکننده روی دلار آمریکا تاثیر ناچیزی دارد. این موضوع از آنجا ناشی میشود که در اقتصاد واقعی همیشه یک تاخیر زمانی میان افزایش قیمتها از سمت تولیدکنندگان و دیدن اثر نهایی این اتفاق در قالب تجربه تورمهای بالاتر وجود دارد.
همانطور که در تصویر بالا میبینید، زمان انتشار دادههای PPI بهصورت منظم در تقویمهای اقتصادی درج میشود. بااین حال، اجازه ندهید که برچسب «اولویت کم» اثرگذاری این دادهها، شما را گمراه کند.
یک معاملهگر هوشیار باید قادر به پیشبینی احتمال بروز تاثیرات ثانویه ناشی از شاخص قیمت تولیدکننده بر شاخص قیمت مصرفکننده و در ادامه بر نرخ بهرهها و معاملات باشد. به یاد داشته باشید که ارزشمندترین جنبه مربوط به شاخص قیمت تولیدکننده، تاثیر هشداردهندهاش بر بازار است.
دیدگاه شما