آموزش الگوهای هارمونیک در معاملات
چارت ایران : هارمونیک تریدینگ یا الگوهای فیبوناچی ، الگوهایی هستند که با نسبت های معین و خاصی از درصدهای فیبوناچی شکل می گیرد. با استفاده از تمرین و تجربه زیاد، می توان به شناسایی این الگوهای کلاسیک پرداخت و به مرور زمان این الگوها با چشم نیز قابل تشخیص هستند.
معامله گران تلاش می کنند با رسم فیبوناچی های زمان و قیمت، در ناحیه ای معامله کنند که پتانسیل بازگشت قیمت بیشتر است. در این مقاله به بررسی انواع الگوهای هارمونیک مورداستفاده در معامله گری می پردازیم.
الگوهای هارمونیک و اعداد فیبوناچی
الگوهای هارمونیک ترکیبی از ریاضیات و الگوهای قیمتی است تا روش معامله ای بسازد که برمبنای فرضیات و دقیق است و الگوها در نمودار درحال تکرار هستند.
این روش ریشه در نسبت اولیه یا مشتقی از آن (0.618 یا 1.618) دارد. نسبت اولیه در تمام طبیعت، ساختار محیط و رویدادها و ساختارهای ایجاد شده توسط انسان قابل مشاهده است.
بنابراین می توان الگوهای هارمونیک را در بازارهای مالی نیز مشاهده کرد. با پیدا کردن الگوهایی که دارای طول و اندازه های متفاوت هستند، معامله گر می تواند نسبت های فیبوناچی را به الگوها اعمال کند و در پیش بینی قیمتهای آینده بکار ببرد.
روش معامله در الگوهای هارمونیک
الگوهای هارمونیک انواع مختلف دارند که در اینجا قصد داریم به 3 مورد از آنها بپردازیم که عبارتند از: الگوی پروانه، الگوی گارتلی، الگوی خفاش.
الگوی پروانه (butterfly)
این الگوی هارمونیک، یک نقطه D گسترشی فراتر از نقطه X دارد.
در الگوهای هارمونیک پروانه ای، قیمت از نقطه X تا نقطه A دچار افت می شود. موج صعودی AB از خط XA، موج اصلاحی است. معامله گران، موقعیت فروش را در نقطه D اتخاذ می کنند و همیشه باید نشانه هایی را درنظر بگیرند که کاهش قیمت را تایید کند. حد ضرر معمولا کمی بالاتر از نقطه ورود قرار دارد. در تمام الگوها، معامله گران به دنبال نسبت هایی در بین نسبت های اشاره شده قرار دارند. اما برخی نیز فقط یکی از آنها را دنبال می کنند.
الگوی گارتلی (Gartley)
در این الگو از میان الگوهای هارمونیک، ناحیه D بعنوان منطقه برگشتی احتمالی تشخیص داده می شود. در این نقطه می توان به موقعیت های خرید وارد شد. توصیه می شود همیشه به دنبال تایید بازگشت روند و نشانه های رشد قیمت باشید. یک حد ضرر واقع در نقطه ای نه چندان پایین تر از نقطه ورود است.
الگوی خفاش ظاهری مشابه با الگوی گاتلی دارد اما اندازه آن متفاوت است.
در این الگو از میان الگوهای هارمونیک، حدضرر در نقطه D قدری بالاتر تعیین می شود. نقطه D نقطه ای است که معامله گران معمولا آن را فرصت خرید می دانند. اما معامله گران باید دقت داشته باشند که همیشه سایر نشانه های افزایش قیمت را درنظر بگیرند.
استفاده از هارمونیک تریدینگ و الگوهای هارمونیک از روش های دقیق معامله گری با استفاده از ریاضیات است اما نیازمند تمرین و مطالعه زیاد است. در این مقاله تلاش شد بطور خیلی مختصر درمورد الگوهای هارمونیک اطلاعات اندگی در اختیار شما دوستان عزیز قرار گیرد. امیدواریم بتوانیم مطالب بیشتری را در سری آموزش بورس در اختیار شما قرار دهید. سوالات و پیشنهادات خود را برای ما ارسال کنید.
برای آموزش بهتر الگوهای هارمونیک مطلب فیلم آموزش الگوهای هارمونیک با پویا قنبرپور را بخوانید
پیشنهاد می شود مطلب آشنایی با منطق بازارهای مالی را نیز مطالعه کنید شاید برای شما مفید باشد .
حد ضرر در بورس یا استاپ لاس چیست؟ ۱۰ نکته اصولی برای تعیین حد ضرر
معاملهگرانی که در بازارهای مالی با دیدگاه کوتاهمدت و میانمدت فعالیت میکنند معمولا برای تعیین زمان خروج خود از معاملات از حد سود و حد ضرر استفاده میکنند. این افراد که بیشتر بر اساس تحلیل تکنیکال به خرید و فروش در بازارهای مالی مانند سهام، ارز و … مشغول هستند، اغلب برای میزان سود و زیان خود محدودههایی را تعیین میکنند. در این حالت، خروج از معامله با هدف کاهش زیان و افزایش سود انجام میشود. اجازه بدهید مثالی در این زمینه بزنیم. فرض کنید شخصی سهامی را در قیمت ۲۰۰ تومان خریده است. او بر اساس نتایج تحلیلی که روی این سهام انجام داده – که معمولا حد ضرر در الگو از جنس تحلیل تکنیکال است – تصمیم میگیرد با رسیدن قیمت به اولین سقف قیمتی مورد انتظار، مثلاً ۲۲۰ تومان سهام خود را به فروش برساند. در صورتی که قیمت سهام به ۱۸۰ تومان کاهش یابد نیز او سهام خود را خواهد فروخت. در این حالت، حد ضرر او ۱۸۰ تومان خواهد بود.
چه عواملی در تعیین حد ضرر تاثیر گذار هستند؟
عاملهای گوناگونی بر تعیین حد ضرر، تاثیرگذار هستند. به عنوان مثال میتوانیم به ویژگیهای سرمایهگذار از نظر ریسکپذیری و دیدگاه زمانی او در سرمایهگذاری اشاره کنیم. اما در کل، عوامل تأثیرگذار بر این فرآیند شامل موارد زیر میشوند:
تغییر موقعیت حد ضرر به نقطهای بالاتر یا پایینتر، به معنی تعیین حد شناور یا متغیر است. مثلا زمانی که یک سهم را روی قیمت ۲۵۰ تومان میخریم، حد ضرر را برای آن در نقطه ۲۳۰ تومان قرار میدهیم. اگر قیمت سهم افزایش یافت و به نقطه ۳۳۰ تومان رسید، حد ضرر را در نقطه بالاتری مثلا روی قیمت ۳۰۰ تومان میگذاریم. به این فرآیند، تغییر حد با توجه به روند قیمت سهام گفته میشود.
نکتههایی اصولی در تعیین حد ضرر که باید همواره به یاد داشته باشید
هیچ قانون کلی برای تعیین حد ضرر وجود ندارد. اما برای تعیین این حد، نکتههای قابل توجهی وجود دارند که باید آنها را در نظر گرفت. مثلا میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
آشنایی با الگوی کنج در تحلیل تکنیکال
در ادامهی مباحث مربوط به الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال به «الگوی کنج» میرسیم. این الگو را میتوان هم در دستهی الگوهای بازگشتی جای داد و هم در دستهی الگوهای ادامهدهنده. بنابراین قاعدهی کلی دربارهی آن وجود ندارد و برای تشخیص این مورد نیاز است که با مبحث امواج الیوت در تحلیل تکنیکال آشنا باشید. اما اکثر اوقات تشکیل این الگو به ما هشدار ادامهی روند را صادر میکند. الگوی کنج همانند سایر الگوهای قیمتی که قبلا راجع به آنها صحبت کردیم، دارای روند صعودی و نزولی میباشد. این الگو از لحاظ ظاهری شباهت زیادی به الگوی مثلث دارد، اما تفاوتهای اساسی نیز میان آن دو وجود دارد که علاقهمندان به تحلیل تکنیکال باید آنها را بدانند. در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ به بررسی الگوی کنج در تحلیل تکنیکال و تفاوت آن با الگوی مثلث خواهیم پرداخت.
الگوی کنج در تحلیل تکنیکال چیست؟
الگوی کنج در تحلیل تکنیکال به چه شکل می باشد
الگوی کنج از جمله الگوهای قیمتی پرکاربرد در بحث تحلیل تکنیکال میباشد و معمولاً در میانهی روندها اتفاق میافتد. یعنی تشکیل این الگو به ما هشدار ادامهی روند را صادر میکند و معمولاً نقش یک الگوی ادامهدهنده را ایفا میکند. الگوی کنج در تحلیل تکنیکال از جمله الگوهای کوتاهمدت و کوچک بوده و تشکیل آن بین ۱ تا ۲ هفته به طول میانجامد. الگوهای کنج، هنگام نوسان قیمت سهم بین دو خط همگرا (حمایت و مقاومت) که مرزی هستند، شکل میگیرند. جهت حرکت این خطوط، خلاف جهت خط روند اولیه میباشد. در این دسته از الگوها، معمولاً مکانی که در آن گریز یا شکست قیمت رخ میدهد، در ۳/۲ طول کنج تا محل تقاطع دو خط همگرا میباشد. برای رسم الگوی کنج حداقل به دو سقف و کف نیاز داریم که هر چقدر تعداد آنها بیشتر باشد، اعتبار الگو بیشتر خواهد بود.
نکته: الگوی کنج در تحلیل تکنیکال معمولاً زمانی شکل میگیرد که پس از یک حرکت شدید، ورود سریع قیمتی رخ دهد. بنابراین در مورد حجم معاملات نیز میتوان گفت که کاهش آن هنگام نزدیک شدن به محل تقاطع خطوط همگرا رخ داده و هنگام نزدیک شدن به شکست قیمت نیز، شاهد افزایش حجم معاملات هستیم.
انواع الگوی کنج در تحلیل تکنیکال
همانطور که گفتیم الگوهای کنج از دو خط همگرا تشکیل شده است که یا صعودی هستند و یا نزولی. در ادامه هر یک از این موارد را به صورت جداگانه مورد بررسی قرار خواهیم داد.
الگوی کنج صعودی (Rising Wedge)
یکی از انواع الگوهای کنج ، الگوی کنج صعودی است
این نوع از الگوی کنج در تحلیل تکنیکال همانطور که از اسمش پیداست از دو خط روند صعودی همگرا تشکیل شده است. چنانچه روند اولیه در نمودار قیمتی نزولی باشد، بعد از آن یک الگوی کنج صعودی ظاهر خواهد شد و پس از شکست خط حمایت، روند نزولی ادامه خواهد یافت. بنابراین زمانیکه شیب کنج رو به حد ضرر در الگو بالا باشد، انتظار کاهش قیمت را باید داشت. از مزایای این الگو در فاز اصلاحی میتوان به بحث جمعآوری سفارشات سد راه قیمت اشاره کرد که توضیح آن در این مطلب نمیگنجد. اندازهی حرکت قیمت در الگوی کنج صعودی به اندازهی قاعدهی الگو میباشد. (البته در برخی مواقع دیده میشود که میگویند اندازهی حد ضرر در الگو حرکت قیمت در این الگو به اندازهی حرکت نزولی قبلی میباشد).
حد سود و زیان در الگوی صعودی چگونه تعیین میشود؟
برای حد زیان این نوع از الگوی کنج صعودی باید از آخرین سقفی که منجر به شکست ضلع پایینی الگو شده است استفاده کنیم و حد زیان را کمی بالاتر از آن قرار دهیم. برای تعیین حد سود هم از دو حالت میتوان استفاده کرد.
۱- حالتی که الگوی کنج صعودی در فاز اصلاحی تشکیل شده باشد؛ در این حالت میتوان حرکت نزولی قبل از آن را اندازهگیری کرده و پس از شکست ضلع پایینی، از نقطهی شکست به سمت پایین به همان اندازه هدفگذاری نماییم.
۲- در حالت دوم می توان از قاعدهی این نوع از الگوی کنج در تحلیل تکنیکال برای هدفگذاری استفاده کرد.
الگوی کنج نزولی (Falling Wedge)
یکی از انواع الگوهای کنج ، الگوی کنج نزولی است
این نوع از الگوی کنج در تحلیل تکنیکال درست برعکس الگوی صعودی است؛ یعنی در آن شیب کنج رو به پایین است. چنامچه روند اولیه در نمودار قیمتی دارای شیب مثبت (صعودی) باشد، بعد از آن یک الگوی کنج نزولی ظاهر خواهد شد پس از شکست خط مقاومت، روند صعودی ادامه خواهد یافت. البته ممکن است برعکس این موضوع هم اتفاق بیافتد. اما نباید عجله کرد و صبر میکنیم تا بازار شکست خود را به صورت درست و معتبر انجام دهد. اندازهی حرکت قیمت در الگوی کنج نزولی همانند الگوی قبلی به اندازهی قاعدهی الگو و یا حرکت صعودی قبل از تشکیل الگو خواهد بود.
حد سود و زیان در الگوی کنج نزولی چگونه تعیین میشود؟
برای تعیین حد زیان در این نوع از الگوی کنج نزولی میتوان از آخرین کفی که منجر به شکست ضلع بالایی شده است، استفاده کرد و حد ضرر را کمی پایینتر از آن قرار داد. برای تعیین حد سود در الگوی کنج نزولی باز هم دو روش وجود دارد.
۱- چنانچه الگو در فاز اصلاحی شکل بگیرد، باید حرکت صعودی قبلی را اندازهگیری کرده و از نقطهی شکست ضلع بالایی الگو، به سمت بالا هدفگذاری کرد.
۲- در حالت دوم میبایست ابتدا قاعدهی الگو را اندازه گرفت و سپس به همان میزان از نقطهی شکست ضلع بالایی به سمت بالا اعمال کرد.
نکتهی مهم: در رابطه با انواع الگوهای کنج در تحلیل تکنیکال همواره این نکته را به یاد داشته باشید که در الگوی کنج نزولی شاهد افزایش قیمت و در کنج صعودی شاهد نزول قیمت خواهیم بود.
تفاوت الگوی کنج در تحلیل تکنیکال و الگوی مثلث
بین الگوی کنج و الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال چه تفاوت هایی هست
همانطور که در ابتدای مقاله گفتیم، دو الگوی کنج و الگوی مثلث از لحاظ ظاهری شباهتهای بسیاری با هم دارند. هر دوی این الگوها جزء الگوهای اصلاحی هستند و دارای ۵ موج میباشند که پس از اتمام موج پنجم و پایان اصلاح، روند سهم در آنها ادامه مییابد. اما میان این دو الگو یک سری تفاوتهای اساسی وجود دارد که در این بخش آوردهایم:
- طول ظلعهای الگوی کنج معمولاً بیشتر از الگوی مثلث است.
- در الگوی کنج وجود دو نقطه برای رسم هر ضلع الزامی است. اما در تشکیل الگوی مثلت نیازی به سقف و کف های واضح نیست.
- شیب خطوط در الگوی کنج همگرا می باشد؛ یعنی جهت شکلگیری مثلث دقیقا هم جهت با روند قبلی میباشد. اما در الگوی مثلث شیب خطوط بر عکس روند قبلی آنها میباشد.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ به بررسی الگوی کنج در تحلیل تکنیکال و انواع آن پرداختیم. این الگو نیز مانند دیگر الگوهای قیمتی برای تحلیل و پیشبینی قیمت سهم در آینده بسیار کاربردی است. اما الگوها به تنهایی برای تحلیل قیمت کافی نیستند و در کنار آنها باید از ابزارهای تکنیکی دیگری هم استفاده کرد تا بتوان مطمئنتر در رابطه با خرید و فروش سهم تصمیمگیری کرد. برای آشنایی با تحلیل تکنیکال دوره آموزش آنلاین تحلیل تکنیکال مقدماتی را مشاهده نمایید. چراغ ، به عنوان پلتفرم آموزش و کاریابی در تلاش است تا با ارائهی نکات و دورههای مفید در زمینهی آموزش بورس به شما برای سرمایهگذاری در این بازار پرتلاطم کمک نماید.
الگوی کندل استیک ستاره دنباله دار (Shooting Star) چیست و چگونه از آن سیگنال فروش بگیریم؟
در این راهنما به نحوه تشخیص و تفسیر الگوی کندل استیک ستاره دنباله دار (Shooting Star) خواهیم پرداخت. در ادامه همچنین یک نمونه از این الگو را بر روی نمودار به تفصیل بررسی خواهیم کرد. تفاوت میان ستاره دنباله دار و الگوی کندل استیک چکش وارونه، که گاهاً ستاره دنباله دار معکوس خوانده میشود، را بررسی خواهیم کرد.
الگوی کندل استیک ستاره دنباله دار (Shooting Star) چیست؟
الگوی کندل استیک ستاره دنباله دار یک الگوی تغییر جهت نزولی تقلی میشود که معمولاً در انتهای روندهای صعودی شکل میگیرد.
ستاره دنباله دار زمانی شکل میگیرد که قیمت باز شدن، پایینترین قیمت و قیمت بسته شدن تقریباً یکسان باشند. همچنین این کندل یک سایه بلند در بالا دارد که طول آن حداقل دو برابر طول بدنه اصلی کندل است. برای آشنایی بیشتر با انواع الگوهای شمعی حتما نگاهی به مقاله «کندل استیک یا نمودار شمعی ژاپنی چیست و انواع آن کدامند؟» بیندازید.
هنگامی که پایینترین قیمت و قیمت بسته شدن یکی شود کندل ستاره دنباله دار تشکیل میشود.
چه چیزی باعث میشود ستاره دنباله دار نزولیتر به نظر برسد؟
کندل ستاره دنباله دار نزولی به این دلیل قدرت نزولی بیشتری دارد که خرسها توانستهاند گاوها را کاملاً به عقب برانند و حتی قیمت را تا پایینتر از قیمت باز شدن به زیر بکشند.
ستاره دنباله دار کمتر نزولی تلقی میشود اما با این حال هنگامی که حد ضرر در الگو قیمت باز شدن و پایینترین قیمت یکی باشند میتوان آن را نزولی در نظر گرفت.
در این حالت خرسها توانستهاند پیشروی گاوها را خنثی کنند اما نتوانستهاند قیمت را به سطح قیمت باز شدن باز گردانند.
نحوه شناسایی مقاومت به کمک الگوهای ستاره دنباله دار
سایه بلند بالایی ستاره دنباله دار تلویحاً بیانگر این حقیقت است که بازار تلاش کرده است تا سطوح مقاومت و وجود عرضه در بازار را آزمایش کند.
هنگامی که بازار سطح مقاومت، یعنی بالاترین قیمت روز، را شناسایی کرد خرسها آماده به پایین راندن مجدد قیمت بوده و روز را در نزدیکی قیمت باز شدن به پایان رساندند. در نتیجه پیشروی رو به بالای گاوها توسط خرسها خنثی شده است.
نحوه تفسیر الگوهای کندل استیک ستاره دنباله دار
نمودار زیر یک الگوی بازگشتی ستاره دنباله دار را نشان میدهد که پس از یک روند صعودی شکل گرفته است.
در چارت بالا بازار روز را با تلاش برای یافتن ناحیه عرضه آغاز کرد. قیمت این سهام در نهایت در بالاترین قیمت روز با مقاومت روبرو شد.
در واقع در این سطح مقاومت و به دنبال آن فشار فشار چنان زیاد بود که قیمت ریزش چشمگیری داشته و در پایینتر از قیمت باز شدن آن روز به کار خود پایان داد که این یک نشانه بسیار نزولی است.
نشانگر مقاومت و استراتژی خروج
ستاره دنباله دار یک الگوی کندل استیک است که معاملهگران به کمک آن میتوانند درک روشنی از نواحی مقاومت و وجود عرضه را به دست بیاورند.
ستاره دنباله دار در پایان روند صعودی میتواند به معاملهگران این سیگنال را بدهد که ممکن است روند صعودی به انتهای راهش رسیده باشد و باید پوزیشنهای لانگ (خرید) را کاهش داد یا کاملاً از آنها خارج شد.
با این حال در کنار کندل استیک ستاره دنباله دار برای تایید سیگنالهای احتمالی فروش باید از نشانههای دیگر نیز استفاده کرد.
مثلاً میتوان روز بعد را زیر نظر گرفت و دید آیا قیمت به ریزش ادامه میدهد یا خیر یا اینکه ایا خط روند صعودی شکسته شده است یا خیر.
چگونه از الگوی ستاره دنباله دار سیگنال فروش بگیریم؟
فروشندگان ریسکپذیر ممکن است از الگوی ستاره دنباله دار زیر به عنوان سیگنال فروش استفاده کنند.
بخش قرمز رنگ کندل (اختلاف میان قیمت باز شدن و بسته شدن) در نمودار بالا چندان بزرگ بود که آن را میتوان به عنوان کندل نزولی تشکیل شده در روز بعد در نظر گرفت.
با این حال معاملهگران باید محتاط باشند زیرا قیمت بسته شدن ستاره دنباله دار دقیقاً بر روی خط حمایت نمودار قرار گرفته است. به طور معمول معاملهگر قبل از ورود به معامله باید منتظر دریافت یک کندل تایید بماند.
چگونه با الگوی ستاره دنباله دار معامله کنیم؟
مراحل ورود به معامله خرید یا فروش با استفاده از الگوی کندل ستاره دنبال به شرح زیر است.
ورود به معامله
برای ورود به معامله بر اساس ستاره دنباله دار ابتدا باید اعتبار الگو را تأیید کنید.
برای این کار ابتدا باید یک روند صعودی فعال را شناسایی کنید. سپس باید یک کندل با بدنه کوچک و سایه بلند بالایی را پیدا کنید. پس از آن که کندل ستاره دنباله دار را در طی روند صعودی شناسایی کردید باید منتظر یک سیگنال تاییدی دیگر باشید.
این سینگال یک کندل نزولی است که باید از پایینترین قیمت کندل ستاره دنباله دار پایینتر بیاید. شکل گیری این کندل اعتبار ستاره دنباله دار در نمودار را تأیید میکند.
پس از شناسایی کردن این سیگنالها حالا میتوانید وارد پوزیشن شورت شوید زیرا شواهد حاکی از تغییر جهت روند و نزولی شدن آن است.
حد ضرر
هنگام معامله کردن بر اساس الگوی کندل استیک ستاره دنباله دار همیشه حد ضرر در الگو باید حد ضرر تعیین کنید. فراموش نکنید که هیچ چیز در معاملات این بازارها کاملاً قطعی نیست و قطعاً هنگام معامله کردن بر اساس این الگو سیگنالهای غلطی را تجربه خواهید کرد.
حد ضرر چنین معاملهای را باید کمی بالاتر از سایه بالایی کندل ستاره دنباله دار قرار دهید.
حد سود
مشخص کردن حد سود از گام های مهم در معامله خرید و فرش با الگوی ستاره دنباله دار است. هدف قیمتی کندل ستاره دنباله دار سه برابر اندازه الگو است.
آیا الگوی ستاره دنباله دار صعودی وجود دارد؟
نسخه صعودی الگوی ستاره دنباله دار الگوی چکش وارونه است که در کفها رخ میدهد. الگوی دیگری که از نظر ظاهر و تفسیر مشابه این الگو است کندل استیک دوجی سنگ قبر است.
الگوی سقف سه قلو و الگوی کف سه قلو در بازار فارکس
الگوی سقف سه قلو و کف سه قلو از قوی ترین الگوهای بازگشت روند است که مشابه الگوی سقف و کف دوقلو عمل میکند.
اکثر معامله گران این حد ضرر در الگو الگو را زیر مجموعه الگوی سر وشانه میدانند به همین علت بهتر است اگر میخواهید عملکرد این الگو را به خوبی درک کنید ابتدا تحلیل خط روند و تحلیل سطوح حمایت و مقاومت را به خوبی فراگیرید و قبل از پرداختن به این الگو با الگوهای کف و سقف دوقلو و الگوی سر و شانه آشنا شوید.
این آموزش یکی از دروس دوره رایگان آموزش فارکس است.
آشنایی با الگوی سقف سه قلو (Triple Top Reversal)
الگوی سقف سه قلو Triple Top Reversal یکی از قوی ترین الگوهای بازگشتی است.این الگوی را میتوان در نمودارهای خطی،میله ای یا شمعی ژاپنی مشاهده کرد اما بدیهی است که نمودار شمعی ژاپنی جزئیات بیشتری را نشان میدهد.
اساس کار این الگو همانند الگوی کف و سقف دوقلو واکنش نسبت به سطح مقاومت و در آخر شکست سطح حمایت و تغییر روند قیمت است.
الگوی سقف سه قلو در انتهای یک روند صعودی بلند مدت یا میان مدت ظاهر می شود و نشانه تغییر روند به نزولی در بلند مدت تا میان مدت است.
تصویر زیر شکل ظاهری این نمودار را نشان میدهد.
تصویر بالا نشان می دهد یک الگوی سقف سه قلو در ادامه یک روند صعودی 4 ماه طی یک دوره زمانی 5 ماهه تشکیل شده است.
با توجه به تصویر و شکل ظاهری الگو از این رو می گوییم این الگو از دیگر الگوهای بازگشتی قوی تر است زیرا سقف الگو سه بار به سطح مقاومت برخورد کرده و اعتبار ویژه ای به سطح مقاومت بخشیده است که احتمال شکست سطح مقاومت را بسیار ناچیز می کند.
پس در مقابل زمانی که احتمال شکست سطح مقاومت ناچیز است طبیعی است که بازار میل به نزول پیدا کند و سطح حمایت توسط معامله گران شکسته شود.
مشخصات الگوی سقف سه قلو (Triple Top Reversal)
واکنش همیشه به سطوح مقاومت وجود دارد و چند بار برخورد قیمت با این سطح طبیعی است هر سه بار برخورد با سطح مقاومت الگوی سقف سه قلو را تشکیل نمی دهد مگر تمام شرایط زیر صادق باشد.
- روند الگو:اگر الگوی سه سقف سه قلو در پایان یک روند بلند مدت یا حداقل میان مدت صعودی تشکیل شود احتمال اینکه الگوی سقف سه قلو تشکیل شده باشد بیشتر است.
- سه اوج:نیازی نیست دقیقا هر سه قلو در یک قیمت به سقف قیمتی برسند اما باید سه قله در سطحی باشد که سطح مقاومت را واضح تعیین کنند.
- حجم معاملات:درصعود در هر قله با افزایش حجم معاملات از طرف خریدارانی که تمایل به شکست سطح مقاومت دارند مواجه هستیم اما در مقایسه کلی هر سه قله به مرور از حجم معاملات خریداران کم شده است و در نزول از سقف سوم باید حضور پررنگ فروشندگان حس شود تا شتاب و قدرت فروشندگان به قدری باشد که منجر به شکست سطح حمایت شود.
- شکست سطح حمایت:سطح حمایت یا همان خط گردن الگو باید توسط افزایش حجم معاملات فروش شکسته شود.همانند دیگر الگوهای تحلیل تکنیکال تا زمانی که سطح حمایت شکسته نشود الگوی سقف سه قلو کامل نیست و شکست سطح نشانه بارز تشکیل الگوی سقف سه قلو است.
- تبدیل سطح حمایت به مقاومت:اگر حجم معاملات فروش بالا باشد حمایت به مقاومت بالقوه تبدیل می شود و در اکثر اوقات خریداران یکبار دیگر میخواهند از تشکیل مقاومت جلوگیری کنند و یکبار سطح مقاومت جدید به چالش کشیده می شود که با عدم نفوذ قیمت سطح مقاومت تایید می شود.
- هدف قیمت:تعیین هدف قیمت در الگوی سقف سه قلو بسیار ساده است اولین هدف قیمت با این الگو به اندازه فاصله آخرین سقف قیمت تا خط گردن است و پس از آن تحلیل سطوح حمایت و مقاومت هدف های آتی را تعیین میکند.
توصیه می شود در مواجه با الگوی سقف سه قلو تا زمانی که خط گردن شکسته نشده است با این الگو مشابه یک سطح خنثی رفتار کنید و تا زمانی که حجم معاملات در بازگشت قله سوم بیشتر نشده است الگو را تایید شده حساب نکنید.
باز هم مانند الگوهای دیگری که افزایش حجم معاملات موجب تایید الگو است استفاده از اندیکلاتور Volume بسیار منطقی به نظر می آید.
تصویر زیر تمام مشخصات سقف سه قلو را کاملا مشخص نشان داده است.
تحلیل الگوی سقف سه قلو
تحلیل تکنیکال تنها دانش نیست بلکه هنر است.تشخیص صحیح الگوها نیازمند دقت کافی است.به طور مثال در نمودار بالا سه قلویی را مشاهده میکنید که در سقف قیمتی با هم اختلاف دارند اما تمام شرایط یک الگوی سقف سه قلو را دارند.
روند الگو:الگوی سقف سه قلو در نمودار بالا در انتهای یک روند صعودی پر قدرت و بلند مدت(از اکتبر98تا آگوست99) ظاهر شده اند تا اولین شرط تایید این الگو را محقق سازند.
موج سه قلو:سه قله این الگو با اینکه باهم اختلاف قیمت دارند اما توانسته اند سطحی را بعنوان سطح مقاومتی به وجود بیاورند که روند قیمت نتوانسته است بر آن غلبه کند.این سه قله طی 3 ماه تشکیل شده است که امتیاز دیگری برای تایید الگوی سقف سه قلو است.
حجم معاملات:به اندیکاتور ولوم در پایین نمودار توجه کنید.با اینکه در هر موج صعود همراه با حجم معاملات خرید همراه بوده است اما در هر حد ضرر در الگو موج میزان تقاضا نسبت به موج قبل کمتر شده است تا جایی که موج سوم حتی به سقف قیمت موج های قبل نیز نرسیده است.
شکست سطح حمایت:در روند بازگشتی موج سوم و در نزدیکی سطح حمایت شاهد افزایش عرضه و بالا رفتن حجم معاملات فروش هستیم به طوری که خط گردن شکسته شده است و سقف سه قلو اثبات می شود.
تبدیل سطح حمایت به مقاومت:پس از شکست سطح حمایت یا همان خط گردن روند قیمت بار دیگر به این محدوده باز میگردد و با اینکه در خط گردن نفوذ می کند اما قادر به شکستن آن نیست و همین باعث می شود سطح حمایت به مقاومت تبدیل شود.
تایید روند نزولی:روی سطح مقاومت جدید میتوانید یک کندل دوجی را مشاهده کنید که نشانه خستگی خریداران و فروشندگان از نبرد است و کندل بعد از دوجی که جهت روند جدید را نشان میدهد میتواند نقطه ورود به معامله فروش باشد.
تعیین حد سود:فاصله خط گردن تا سطح مقاومت بعنوان اولین هدف قیمت تعیین می شود که در این نمودار کاملا صادق است.
آشنایی با الگوی کف سه قلو (Triple Bottom Reversal)
الگوی کف سه قلو Triple Bottom Reversal همانند الگوی سقف سه قلو یک الگوی بازگشت روند که این الگو روند نزولی را به روند صعودی تبدیل می کند.
الگوی کف سه قلو در انتهای روند نزولی شکل میگیرد و میتوان در نمودارهای خطی،میله یا نمودار شمعی ژاپنی آن را مشاهده کرد.
الگوی کف سه قلو با نوسان در یک محدوده بین سطح حمایت و مقاومت سه دهانه تقریبا همسان با برخورد به سطح حمایت و دو قله با برخورد به سطح مقاومت را می سازند.
تصویر زیر شکل ظاهری این الگو را نشان می دهد.
هر بار برخورد دهانه روند به سطح حمایت نشان میدهد که حجم معاملات فروش در حال کاهش و حجم معاملات خرید در حال افزایش است و انتظار ما از این الگو این است که در آخر تقاضای حد ضرر در الگو بازار بیشتر از عرضه شود و سطح مقاومت قیمت شکسته شود.
در واقع سه بار برخورد قیمت با سطح حمایت و عدم نفوذ در آن اعتبار زیادی به حمایت بخشیده است و مطمئنا در این روند نزولی سطح حمایت شکسته نمی شود آما آنچه مورد سوال است این است که چه زمانی سطح مقاومت شکسته می شود؟
اگر این الگو کف سه قلو باشد موج سوم باید بتواند با افزایش حجم معاملات خرید از سطح مقاومت عبور کند اما اگر نتواند سقف سه قلو مورد تایید نیست و بازار وارد روند رنج شده است.
مشخصات الگوی کف سه قلو (Triple Bottom Reversal)
برای اینکه بدانیم پس از مکث بازار در حال نوسان بین سطوح حمایت و مقاومت کی روند صعودی آغاز می شود باید از شکل گیری کامل الگوی کف سه قلو مطمئن باشیم.
کف سه قلو زمانی کاملا مورد تایید قرار میگیرد که شرایط زیر را دارا باشد:
- روند الگو:این الگو یک الگوی بازگشت روند به صعودی پس باید در انتهای یک روند بلند مدت یا میان مدت نزولی تشکیل شود.
- سه دهانه:لازم نیست هر سه دهانه دقیقا به یک قیمت واکنش نشان دهند اما باید اختلاف این سه دهانه به اندازه ای باشد که بتوانند یک سطح حمایت را تشکیل دهند.
- حجم معاملات:تشکیل سه قلو یعنی آخرین تلاش فروشندگان برای نزولی نگه داشتن روند.در هر موج باید حجم معاملات فروش کاهش یابد و در بازگشت موج سوم باید حجم معاملات خریداران افزایش یابد تا الگو مورد تایید باشد.(حجم معاملات در الگوی کف سه قلو از اهمیت بیشتری برخوردار است.زیرا بازار همیشه میل به نزول دارد)
- شکست سطح مقاومت:افزایش تقاضا در پایان موج سوم باید به اندازه ای باشد که بر سطح مقاومت غلبه کند و مقاومت را با یک روند قوی و پرشتاب بشکند.هیچ کف سه قلویی بدون شکست سطح مقاومت کامل نیست.
- تبدیل مقاومت به حمایت:پس از شکست خط گردن الگو یا همان سطح مقاومت باید این سطح به حمایت تبدیل شود.بازگشت روند و عدم نفوذ به سطح مقاومت جدید میتواند این تبدیل را تایید کند.
- هدف قیمت:فاصله سطح حمایت الگو تا خط گردن را اندازه گیری کنید اولین هدف قیمت یا حد سود به این اندازه است.هدف های بعدی را میتوانید با تحلیل سطوح حمایت و مقاومت و خط روند به دست آورید.
هر گونه سکون قیمت یا سردرگمی بین خریداران و فروشندگان میتواند موجب بازگشت روند نزولی شود زیرا بازار ذاتا میل به نزول قیمت دارد پس تا زمانی که حجم معاملات به اندازه کافی بالا نرفته است و موجب شکست سطح مقاومت نشده است بهتر است نوسان قیمت سه موج را محدوده رنج در نظر بگیرید و وارد معامله خرید نشوید.
تحلیل الگوی کف سه قلو
نمودار تصوبر بالا نمونه خوبی برای تحلیل الگوی کف سه قلو است.
روند الگو:همانطور که در تصویر بالا مشخص است الگو در ادامه یک روند بلند مدت نزولی(از اکتبر98)ظاهر شده است که این الگو را از نظر بازگشتی بودن تایید میکند.
تشکیل سه دهانه:سه دهانه ای که سطح حمایت را تشکیل می دهند اختلاف کمی با یکدیگر دارند و توانسته اند سطح حمایت را به خوبی نشان دهند.
حجم معاملات:همانطور که اندکاتور ولوم نشان میدهد حجم معاملات فروش هر موج از موج قبلی کمتر می شود و در مقابل در انتهای موج سوم حجم معاملات خرید افزایش پیدا میکند تاز مانی که سطح مقاومت شکسته شود.
شکست سطح مقاومت:در مورد الگوهایی که نیاز به شکست خط گردن یا سطح حمایت و مقاومت دارند همیشه گفته ایم که از شکست سطح مطمئن شوید بعد وارد معامله شوید.
نمودار بالا مثال خوبی است که نشان میدهد خط گردن در تلاش اول شکسته نشده است و تنها یک نفوذ در سطح مقاومت رخ داده است اما نفوذ کامل نبوده است و قدرت خریداران نیز برای نزولی نگه داشتن روند کافی نبوده است.
نفوذ دوم در خط گردن فقط توسطه سایه کندل ها بوده است که نشان میدهد با اینکه فروشندگان هنوز در بازار وجود دارند اما این خریداران هستند که قدرت را در دست گرفته اند.
تبدیل مقاومت به حمایت:در واقع نفوذ دوم به سطح حمایت را میتوان تایید تبدیل سطح حمایت به مقاومت و آغاز روند صعودی دانست.
هدف قیمت:فاصله سطح حمایت الگو تا سطح مقاومت 11.5 است که همین عدد را میتوان از سطح حمایت جدید بعنوان هدف اول حد سود تعیین کرد.
نکات مهم الگوی سقف و کف سه قلو
الگوی کف و سقف دوقلو بیشتر از الگوی کف و سقف سه قول در بازار مشاهده می شود اما بدیهی است که الگوی سه قلو اعتبار بیشتری دارد.
به دلیل تکشیل سه قله یا سه قعر در این الگو ممکن است الگوی سه قلو با الگوهای مثلث صعودی مثلث نزولی یا مستطیل اشتباه گرفته شود پس باید تمام مشخصات این الگو را بخاطر بسپارید.
ورود به معامله با الگوی کف و سقف سه قلو:میتوان در بازگشت موج سوم با افزایش حجم فروش در الگوی سقف سه قلو یا افزایش حجم خرید در الگوی کف سه قلو وارد معامله شد اما تا قبل از شکست خط گردن این الگوها معتبر نیستند و ریسک معامله بالا می رود.
برای کاهش ریسک بهتر است صبر کنید تغییر روند آغاز شود قیمت یک بار تا خط گردن پولبک بزند(اصلاح شود.)سپس وارد معامله شوید.
برای معامله گران بورس یا سهام ممکن است صبر کردن تا زمان پولبک قیمت منجر به ایجاد صف خرید و فروش و جا ماندن از معامله شوند اما عمده مخاطبان ما در این سایت فارکس کاران هستند و این مشکل را ندارند و کاهش ریسک برای این معامله گران بسیار حائز اهمیت است.
حد سود و حد ضرر:اگر الگو در یک دوره زمانی 6 ماهه ایجاد شود سطح ظهور الگو در روند صعودی بالاترین سطح قیمت و در روند نزولی پایین ترین سطح قیمت است و احتمال تغییر روند بسیار بیشتر است اما تعیین حد ضرر نیز مشکل تر است.
معمولا کمی بالاتر از سطح مقاومت در الگوی سقف سه قلو و کمی پایین تر از سطح حمایت در کف سه قلو بعنوان حد ضرر تعیین می شود.
برای تعیین حد سود محسابه فاصله بین سطح حمایت و مقاومت الگو بعنوان هدف اول منطقی است پس از آن میتوانید از دیگر روش های تحلیل تکنیکال برای هدف های بعدی استفاده کنید.
تریلینگ استاپ نیز روش خوبی برای خروج با حداکثر سود از این نوع معاملات است زیرا روند جدید ایجاد شده پس از این الگو میان مدت یا بلند مدت است.
دیدگاه شما