آشنایی با الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال
در مقالات گذشته راجع به تعداد زیادی از ابزارهای تکنیکال صحبت کردهایم و گفتیم که آشنایی با هرکدام از این ابزارها به نوعی معاملهگران را در راستای دستیابی به سود بیشتر و خرید سهام با قیمت پایین و از همه مهمتر فروش آن در قیمت بالا، یاری خواهد داد. اما یکی از مهمترین ابزارهای تکنیکی الگوها هستند که به سبب خاصیت تکرارشوندگی، سیگنالهای بسیار خوبی از آیندهی یک روند در اختیار تحلیلگران قرار میدهند. پیش از این الگوهای ادامهدهنده و بازگشتی و انواع آنها را مورد بررسی قرار داده و نحوهی سیگنالگیری با استفاده از آنها را توضیح دادیم. اما در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ به سراغ الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال رفتهایم و شما را با این الگوها و انواع آن بیشتر آشنا خواهیم کرد.
پیش از خواندن ادامه مقاله پیشنهاد میکنیم تا مقاله و فیلم آموزشی زیر را با دقت مشاهده نمایید. 👇
الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال چه هستند؟
الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال همانند دیگر الگوهای تکنیکی به سرمایهگذاران کمک میکنند تا روند حرکت آینده قیمت سهام مورد نظر را پیشبینی کنند و به سودهای بسیار مناسبی دست یابند. اما اصلاً الگوهای هارمونیک چه هستند؟ الگوهای هارمونیک یک سری ساختارهای مشخصی میباشند که رابطه فیبوناچی منظمی با هم دارند؛ در واقع، این الگوها چند موج پشت سر هم هستند که از رابطهی فیبوناچی مشخص و از پیش تعیین شدهای پیروی میکنند. تشخیص یک الگوی هارمونیک در نمودار سهام میتواند در پیدا کردن نقاط بازگشت روند و یا تغییرات سیکلی، به تحلیلگران کمک نماید؛ یعنی زمانیکه این الگو تشکیل شود، بعد از آن احتمال تغییر روند وجود خواهد داشت و میتوان وارد فاز خرید یا فروش شد. آنالیز هارمونیک بر اساس نقش فیبوناچی در طبیعت تشکیل شده است و از آنجایی که انسانها چارتها را میسازند، لذا این الگوها در چارت قابل شناسایی هستند.
انواع الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال
انواع الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال
الگوهای هارمونیک دارای انواع مختلفی هستند که ساختار هر یک از آنها منحصر به فرد بوده و با دیگری متفاوت میباشد. شناسایی این الگوها در نگاه اول شاید کمی پیچیده و دشوار به نظر برسد. اما همینکه تحلیلگران ساختار الگوها را درک کنند، میتوانند آنها را بر روی نمودار تشخیص دهند. الگوهای هارمونیک اصلی از پنج نقطه (X A B C D) تشکیل میشوند که در واقع الگوی ABCD اولین و سادهترین الگوی هارمونیک میباشد که تشخیص آن نیز ساده است و بیشتر در بازار تکرار میشود. از آنجاییکه این الگو بهعنوان مبحث پایهای الگوهای هارمونیک میباشد، ابتدا به بررسی آن خواهیم پرداخت.در مورد الگو های هارمونیک
۱. الگوی AB=CD
الگوی AB=CD
همانطور که گفتیم این الگو از سادهترین و متداولترین الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال میباشد و در آن یک حرکت ABCD داریم که از نسبتهای فیبوناچی استفاده میکند. الگوی AB=CD، در دو نوع خرسی (Bearish) و گاوی (Bullish) وجود دارد. چنانچه در این الگو ابتدا حرکت AB در جهت نزولی تشکیل شود، بعد از آن یک حرکت صعودی و رو به بالا خواهیم داشت که به آن حرکت گاوی (Bullish) میگویند. اما اگر حرکت AB در جهت صعودی باشد، بعد از آن یک حرکت نزولی و رو به پایین خواهیم داشت که به آن حرکت خرسی (Bearish) میگویند.
حال بیایید با هم بررسی کنیم و ببینیم که الگوی ABCD به چه شکل میباشد؟ در این الگوی ساده از الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال ابتدا یک حرکت AB رو به بالا یا پایین داریم و بعد از آن یک حرکت BC در خلاف جهت حرکت AB وجود دارد و تا یک نسبت فیبوناچی اصلاح میکند. این نسبت فیبوناچی میتواند از ۰٫۳۸۲ تا ۰٫۸۸۶ و تمام نسبتهای فیبوناچی در مورد الگو های هارمونیک که مابین این دو هستند، باشد. سپس باید منتظر یک پروجکشن متناسب با BC بود و این پروجکشن میتواند از ۱٫۱۳ تا ۳٫۱۴ باشد.
۲. الگوی گارتلی (Gartly)
الگوی گارتلی (Gartly)
الگوی گارتلی از معروفترین الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال میباشد که بسیار قدرتمند و پرکاربرد است و شناخت آن معاملات سودآوری را برای تریدرها به همراه خواهد داشت. همانطور که در بخش قبلی مشاهده کردید، در الگوی ABCD، سه حرکت وجود داشت. اما در الگوی گارتلی و دیگر الگوهای هارمونیک ۴ حرکت وجود دارد. قسمت اول این الگوها از یک حرکت صعودی یا نزولی به نام XA تشکیل شده است و باید تا سقف ۰٫۶۱۸ فیبوناچی اصلاح نماید. قسمت دوم هم که یک الگوی ABCD میباشد. بعد از آنکه در الگوی گارتلی موج XA و بهدنبال آن الگوی ABCD طبق شرایطی که در بخش قبل توضیح داده شد، شکل گرفت، کل موج XA باید تا سطح ۰٫۷۸۶ اصلاح نماید. همانطور که در شکل میبینید، این الگو به دو صورت صعودی و نزولی موجود میباشد. در حالت کلی شروطی که الگوهای گارتلی باید داشته باشند، به شرح زیر میباشد:
- اصلاح موج B تا ۶۱٫۸ فیبوناچی
- پروجکشن BC، بیشتر از ۱٫۶۱۸ نباشد.
- الگوی ABCD حتماً تشکیل شود.
- اصلاح موج XA تا ۷۸٫۶ فیبوناچی، اتفاق بیافتد.
- اصلاح موج C بین ۳۸٫۲ تا ۸۸٫۶ فیبوناچی باشد.
۳. الگوی خرچنگ (Crab)
الگوی خرچنگ (Crab)
الگوی خرچنگ هم یکی دیگر از انواع الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال میباشد که مثل الگوی خفاش میباشد. با این تفاوت که موج XA در الگوی خفاش تا ۸۸٫۶ فیبوناچی اصلاح میکرد. در حالیکه اصلاح موج XA در الگوی خرچنگ تا ۱٫۶۱۸ میباشد. در واقع در الگوی خفاش کف شکسته نمیشد اما در الگوهای خرچنگ، کف شکسته میشود. همانطور که در شکل مشاهده میکنید، الگوهای خرچنگ نیز در دو نوع صعودی و نزولی موجود میباشند. قوانینی که الگوهای خرچنگ باید داشته باشند، به شرح زیر میباشد:
- اصلاح موج B کمتر از ۶۱٫۸ فیبوناچی باشد.
- پروجکشن BC معمولاً در آن شدید است و از ۲٫۶۱۸ بیشتر میباشد.
- اصلاح موج XA تا ۱٫۶۱۸ فیبوناچی اتفاق میافتد.
- اصلاح موج C بین ۳۸٫۲ تا ۸۸٫۶ فیبوناچی میباشد.
- الگوی ABCD در این نوع از الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال هم معمولاً از نوع گسترش یافته میباشد.
۴. الگوی پروانه (Butterfly) از انواع الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال
الگوی پروانه (Butterfly) از انواع الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال
الگوی پروانه (Butterfly) هم جزء مهمترین الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال میباشد که مثل الگوی خرچنگ میباشد و در آن موج CD از کف موج XA پایینتر میرود و به اصطلاح کف شکسته میشود. الگوی پروانه الگویی است که در آن اصلاح اولیه در ۰٫۷۸۶ میباشد. این الگو هم همانند الگوهای قبلی در دو نوع صعودی و نزولی موجود میباشد. در ادامه قوانین مربوط به الگوی پروانه (Butterfly) را آوردهایم:
- اصلاح موج B دقیقاً برابر با ۷۸٫۶ میباشد.
- پروجکشن BC حداقل ۱٫۶۱۸ است.
- در این الگو، اصلاح موج XA برابر با ۱٫۲۷۲ میباشد.
- اصلاح موج C بین ۳۸٫۲ تا ۸۸٫۶ فیبوناچی میباشد.
- الگوی ABCD در این نوع از الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال هم معمولاً از نوع گسترش یافته یا جایگزین میباشد.
۵. الگوی کوسه (Shark)
از دیگر الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال که اتفاقاً بسیار پرکاربرد هم میباشد، میتوان به الگوی کوسه (Shark) اشاره کرد. این الگو نیز همانند دیگر الگوهای هارمونیک در دو نوع صعودی و نزولی موجود میباشد که الگوی کوسهی صعودی به شکل M و الگوی کوسهی نزولی به شکل W در نمودار قیمت پدید میآیند.
الگوی کوسه صعودی
الگوی کوسه صعودی
در الگوی کوسهی صعودی ابتدا یک حرکت XA داریم که تا کمتر از ۶۱٫۸ اصلاح میکند و بعد از آن الگو سطح XA را میشکند و یک اصلاح از نقطه A تا نقطه B رخ میدهد. این اصلاح در نسبت ۰.۳۸۲ تا ۰.۷۸۶ موج XA قرار دارد. بعد از این اصلاح، قیمت به اندازه خط BC صعود خواهد کرد که نقطه C در سطوح اصلاحی ۱.۱۳ تا ۱.۶۱۸ موج AB قرار گرفته است. سپس شاهد افت قیمت به وسیله خط CD بوده که نقطه D در سطح اصلاحی ۱.۶۱۸ تا ۲.۲۴ موج BC، قرار خواهد گرفت. این نقطه همچنین در نسبت ۰.۸۸۶ موج XA قرار دارد.
نکته: در این نوع از الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال نقطه D را میتوان ابتدای روند پرقدرت صعودی بهحساب آورد و در این نقطه با ارسال سفارش خرید وارد معامله شد. در صورت عبور نقطهی D از تراز ۰.۸۸۶ میتوان انتظار داشت چارت قیمت از تراز اصلاحی ۱.۱۳ موج XA، صعود خود را شروع کند. در نتیجه نقطهی D جدید به روی تراز اصلاحی ۱.۱۳ موج XA قرار خواهد گرفت.
الگوی کوسه نزولی
الگوی کوسه نزولی
این نوع از الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال هم برعکس الگوی قبلی است و در آن ابتدا یک حرکت XA به سمت پایین خواهیم داشت. حرکت بعدی یک اصلاح در خلاف جهت روند از نقطه A تا نقطه B است که این اصلاح در نسبت ۰.۳۸۲ تا ۰.۷۸۶ موج XA جای دارد. بعد از این اصلاح، قیمت به اندازه خط BC کاهش یافته که نقطهی C در سطوح اصلاحی ۱.۱۳ تا ۱.۶۱۸ موج AB در مورد الگو های هارمونیک قرار گرفته است. سپس یک صعود به وسیلهی خط CD اتفاق میافتد که نقطهی D در سطح اصلاحی ۱.۶۱۸ تا ۲.۲۴ موج BC، قرار خواهد گرفت. این نقطه همچنین در نسبت ۰.۸۸۶ موج XA قرار دارد.
نکته: در این الگو نقطهی D ابتدای روند پرقدرت نزولی است. در صورت عبور چارت قیمت از تراز ۰.۸۸۶ انتظار داریم چارت قیمت از تراز اصلاحی ۱.۱۳ موج XA، شروع به نزول کند که میتوان این تراز را، نقطه D جدید در نظر گرفت. از آنجاییکه امکان کسب سود از افت قیمت، در بازارهای دوطرفه وجود دارد، لذا با مشاهدهی الگوی کوسهی نزولی در بازارهای دوطرفه پیشنهاد میشود تا با ارسال سفارش فروش در نقطهی D وارد معامله شده و در قیمتهای پایینتر با ارسال خرید از معامله خارج شوید.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ به بررسی الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال و انواع آن پرداختیم و گفتیم که شناخت این الگوها به تحلیلگران کمک میکند تا پیشبینی خوبی از روند آیندهی قیمت داشته باشند. اغلب تریدرهایی که از الگوهای هارمونیک در تحلیلهای خود استفاده میکنند، در نقطهی ورود به تعیین حد ضرر میپردازند. اما همانطور که بارها هم تاکید کردهایم، الگوهای هارمونیک نیز همانند دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال صددرصد نیستند و نمیتوان به تنهایی و با اتکا به این الگوها دست به معامله زد. بلکه باید از دیگر ابزارهای تکنیکی و بنیادی نیز به عنوان تایید کننده و مکمل در کنار آنها استفاده کرد. چراغ ، به عنوان نسل جدیدی از پلتفرمهای آموزش و کاریابی در تلاش است تا با ارائهی نکات و دورههای مفید در زمینهی آموزش بورس به شما برای ورود و سرمایهگذاری در این بازار جذاب و پرتلاطم کمک نماید.
الگوهای هارمونیک چیست و چگونه در معاملات استفاده کنیم ؟
انواع الگو های هارمونیک از ابزارهای مطرح در بازار سرمایه محسوب می شود که معامله گران و به خصوص کسانی که علاقه بیشتری به تحلیل تکنیکال دارند از این الگو ها بسیار استفاده می کنند. اما انواع الگو های هارمونیک چگونه کار می کند؟ رسم انواع الگو های هارمونیک و نحوه معامله انواع الگو های هارمونیک چگونه؟ در این مقاله سعی می کنیم پاسخ های مناسبی برای این سوالات پیدا کنیم.
به طور کلی وقتی صحبت از شاخص ها و فاکتورهای تکنیکالی می شوند عده ای قلم به دست آماده منتظر فرمول ها و روش ها و شکل های خاص و … هستند. در واقع برای این افراد تکنیکال چیزی جز اعداد و ارقام و چند فاکتور و … نیست. البته این موضوعی است که بسیاری از تازه کاران بورس نیز به آن دچار هستند.
اما یک معامله گر حرفه ای و یک سرمایه گذار با تجربه به خوبی می داند چارت و نمودار تنها نمایش دهنده اعداد و ارقام و قیمت های سهم در موقعیت های مختلف نیست. چارت می تواند با معامله گر سخن بگوید. یک معامله گر می تواند با استفاده درست از تحلیل تکنیکال و نگاه درست به چارت رفتار سهم را بشناسد و به نوعی آن را روانشناسی کند. این مفهوم یک اتفاق تجربی نیست و می توان به صورت کاملا علمی آن را ثابت کرد.
انواع الگو های هارمونیک نیز یکی از روش ها و ابزارهایی است که می تواند به ما در زمینه شناسایی رفتار یک چارت و نمودار کمک کند. اما این که نحوه معامله انواع الگو های هارمونیک چگونه باشد و چطور باید اقدام به رسم انواع الگو های هارمونیک کنیم می تواند بحث جالبی باشد.
روانشناسی سهم
مهمترین نکته ای که باید قبل از مبحث انواع الگو های هارمونیک به آن اشاره کنیم این است که شما به عنوان سرمایه گذار یا معامله گر باید یاد بگیرید که سهم و نمودار آن را رفتارشناسی کنید. در واقع باید بدانید که چارت سهمی که انتخاب کرده اید در موقعیت های مختلف چگونه رفتار می کند.
این کاری است که شما باید در تحلیل تکنیکال انجام دهید. اما متاسفانه معامله گران و تازه کاران دنیای سرمایه چندان خودشان را درگیر فرمول ها و جداول و اعداد و ارقام کرده اند که عملا توجهی به این موضوع ندارند. در واقع هم اکنون نیز انتظار آن ها از این مقاله این است که مانند در مورد الگو های هارمونیک ده ها سایت و مقاله دیگر انواع الگو های هارمونیک را با رسم شکل توضیح دهیم و بیان کنیم که اگر این نوع الگو را در سهم دیدید احتمالا رفتار این چنینی خواهد داشت، به این الگو پروانه ای می گویند و ….
اما سوال اینجاست این اطلاعات که معمولا به صورت رایگان هم در اختیار تمامی معامله گران و سرمایه گذاران قرار دارد تا چه اندازه می تواند مفید باشد؟ این اطلاعات مادامی که شما مفهوم انواع الگو های هارمونیک و سایر ابزارهای تکنیکالی را درک نکرده باشید عملا بی فایده است.
مهمترین مفهومی که در چارت سهم ها وجود دارد این است که شما با انسان ها رو به رو هستید. شما به عنوان یک معامله گر، سرمایه گذار یا هر عنصر دیگر در اقتصاد به هر حال در نهایت به صورت مستقیم یا غیر مستقیم با انسان ها رو به رو هستید. همین چارت سهمی که شما می خواهید با انواع الگو های هارمونیک به جان آن بیفتد در نتیجه معامله های انسان های مختلف ساخته شده است. آیا می توان انسان را بر اساس یک فاکتور شناسایی کرد؟ یا این که می توانیم انسان ها را مجاب به انجام کاری کنیم؟
مسلما خیر! پس وقتی خود انسان ها قابل پیش بینی نیستند و عملا نمی توان با استفاده از فاکتورهای مختلف آن ها را تحلیل کرد چه لزومی است که یکی از نتایج رفتار آن ها مانند همین چارت سهم را با این گونه ابزار تحلیل کنیم؟
گذشته و تکرار دو عامل مهم در ایجاد انواع الگو های هارمونیک
بنابراین تا این جا متوجه شدیم که انسان ها عمل اصلی ایجاد چارت های قیمتی هستند. پس برای شناسایی درست آن ها باید مانند یک انسان واحد با این چارت برخورد کرد. یعنی چه؟
یعنی این که همانطور که یک انسان شخصیت خاص خودش را دارد و بر اساس شخصیت خود دست به تصمیم گیری می زند و در برابر شرایط مختلف واکنش نشان می دهد و در عین حال می تواند کارهای غیر قابل پیش بینی انجام دهد. هر چقدر شناخت شما از این شخصیت بیشتر باشد می توانید راحت تر رفتار های او را در موقعیت های مختلف تحلیل و پیش بینی کنید.
بنابراین تحلیل تکنیکال استفاده از چند اندیکاتور و شاخص و انواع الگو های هارمونیک نیست. بلکه تحلیل تکنیکال درست مانند روانشناسی است. در این جا شما باید بتوانید روان چارت را با استفاده از شناختی که به دست آورده اید و با استفاده از اندیکاتورها و انواع الگو های هارمونیک بشناسید.
پس رفتار چارت چیزی شبیه به رفتار انسانی است. از این گزاره می توان به این نتیجه رسید که گذشته در آینده چارت تکرار می شود. در واقع همه ما در زندگی خودمان این موضوع را درک کرده ایم که در برابر شرایط های یکسان واکنش های برابری نشان داده ایم.
بنابراین رفتار ما در گذشته می تواند رفتار ما در آینده را نشان دهد. وقتی شما بتوانید رفتار چارت در گذشته را به درستی تشخیص بدهید در واقع می توانید رفتار آن در شرایط و موقعیت مشابه در آینده را به دست بیاورید. انواع الگو های هارمونیک یکی از این ابزارهایی است که می تواند به شما در تشخیص این کار کمک کند.
تشخیص انواع الگو های هارمونیک
بنابراین انواع الگو های هارمونیک بر اساس تکرار در گذشته ساخته می شود و به ما می تواند نشان بدهد که قرار است در آینده تحت شرایط مشابه چه اتفاقی رقم بخورد.
شما هر چقدر یک سهم را بشناسید و آن را دنبال کرده باشید مسلما می توانید به صورت چشمی و حتی بدون داشتن دانش کافی در مورد انواع الگو های هارمونیک، تکرارهای جالبی در این سهم پیدا کنید. اما نکته ای که وجود دارد این است که عملا نه شما و نه بسیاری از معامله گران و سرمایه گذاران وقت این را ندارند که بخواهند روی هر سهم و هر چارت مدت ها زمان صرف کنند و آن را بشناسند.
درست مانند این است که شما برای انتخاب دوست بخواهید با تک تک آدم های شهر رفت و آمد کنید و برای هر کدام از ان ها زمان زیادی را صرف کنید تا در نهایت بخواهید از میان آن ها یک یا چند دوست انتخاب کنید. این کار عملا امکان پذیر نیست. اگر هم امکان پذیر باشد به سبب صرف زمان بسیار از نظر اقتصادی به صرفه محسوب نمی شود.
اینجاست که انواع الگو های هارمونیک به کار می آید. این الگو ها بر اساس بررسی چند ده ساله روی سهم ها و چارت های مختلف ایجاد شده است. (در ادامه مقاله خرید کاردانو و توکن غیر مثلی را مطالعه نمایید.)
در این مقاله قصد نداریم که این الگو ها را برای شما بیان کنیم و یا این که بخواهیم آن ها را با فرمول ها و شکل های عجیب و غریب به شما ارائه دهیم. این کاری است که بسیاری از سایت ها و در تمامی آموزش ها وجود دارد.
نکته مهمی که در بسیاری از این آموزش ها و سایت ها به آن کمتر توجه شده این است که چگونه این الگوها را پیدا کنیم. معمولا برای پیدا کردن این الگو ها گفته می شود که از شکل های مختلف پیروی کنید و یا این که از نسبت های فیبوناچی استفاده کنید.
اما واقعیت این است که عملا این کار نمی تواند ذهن شما را برای تحلیل درست آزاد بگذارد. زمانی که ذهن شما درگیر یادآوری شکل الگو و تطابق آن با چارت است عملا بسیاری از نکات را از دست می دهد. راه کار ساده است.
به چارت نگاه کنید. برخی از رفتارها تکرار شده است. یعنی انگار بخشی از چارت در جای دیگر عینا کپی شده است. این نشان می دهد که یک هارمونیک در اینجا اتفاق افتاده است. حال کافی است شرایط هارمونیک را بررسی کنید تا تحلیل درستی در این مورد به دست بیاورید.
الگوهای هارمونیک
افرادی که وارد دنیای بورس میشوند، از طریق تحلیلهای مختلف بازار و نمودارهای قیمت، اقدام به استخراج اطلاعات برای پیشبینی آینده و خرید و فروش در بازار میکنند. تاثیر این تحلیلها روی موفقیت در بورس غیرقابل انکار است. اکثر افرادی که در بازارهای بورس و فرابورس ضرر میکنند، به دلیل ناآگاهی نسبت به این نوع تحلیلها، اشتباهات بزرگی را مرتکب میشوند. به همین دلیل اهمیت شناخت تحلیل تکنیکال پیشرفته و مواردی مثل الگوهای هارمونیک و فیبوناچی و غیره از اهمیت فراوانی برخوردار است.
برای ورود به دنیای تحلیل تکنیکال پیشرفته، باید در ابتدا نسبت به تحلیل تکنیکال مقدماتی و اصول آن آشنا باشید. سپس اقدام به یافتن نقاط دقیق بازگشت قیمت یا تحلیل الگوهای هندسی کنید.
تحلیل تکنیکال پیشرفته
پیش از این که بخواهیم در مورد الگوهای هارمونیک صحبت کنیم، باید ببینیم که تحلیل تکنیکال پیشرفته چیست. تحلیل تکنیکال را اگر بخواهیم به طور خلاصه تعریف کنیم، باید گفت که به مطالعه رفتار و حرکات قیمت سهام در گذشته با هدف پیش بینی روند قیمت، در آینده گفته میشود.
بازار سهام به طور کلی مجموع نوساناتی به هم پیوسته است و هر موج جدیدی در بازار متاثر از موج قبلی است. این امواج توسط خطوطی موسوم به خطوط فیبوناچی قابل تفکیک هستند و اطلاعاتی که از آنها استخراج میشود به شکل سریهای فیبوناچی ثبت میشوند. دو نسبت که از این سریهای فیبوناچی به دست میآیند در الگوهای هارمونیک مورد استفاده قرار میگیرند. اعداد فیبوناچی که در الگوهای هارمونیک به کار گرفته شده، بهطور مستقیم یا غیر مستقیم از ۰٫۶۱۸ و ۱٫۶۱۸ گرفته شدهاند. زمانی که این دو نسبت اصلی با نسبتهای مشتق شده از توالی فیبوناچی با هم ترکیب میشوند، الگوهای هارمونیکی را به وجود میآورند که نشانگر نواحی برگشتی مهم در بازار هستند.
الگوی هارمونیک چیست؟
الگوهای هارمونیک، مجموعه الگوهایی هستند که روی نمودارهای قیمتی سهم تشکیل میشوند. برای توضیح الگوی هارمونیک به زبان ساده باید گفت در نمودارها با توجه به شکل گذشته قیمت و مسیر حرکت خطوط، میتوان الگوهایی را پیدا کرد و با توجه به مجموعهای از سریهای فیبوناچی، آینده این حرکت را پیشبینی کرد و از این طریق، به مسیر حرکت بازار پی برد. الگوهای هارمونیک میتوانند میزان پایداری حرکت فعلی قیمت را اندازه بگیرند اما شناسایی آنها نیازمند آشنایی با قوانین خاصی است. الگوهای زیادی وجود دارند که شبیه به این الگوها هستند ولی نباید با آنها اشتباه گرفته شوند.
این الگوها همچنین ممکن است که در داخل الگوهای دیگر شکل بگیرند و گاهی نیز ممکن است که الگوهای غیر هارمونیک در در مورد الگو های هارمونیک داخل الگوهای هارمونیک تشکیل شوند. همچنین احتمال وجود چند موج قیمتی در داخل یک الگوی هارمونیک وجود دارد.
چرا الگوهای هارمونیک شکل می گیرند؟
قیمتها در بازار همیشه به شکل خاصی حرکت میکنند و خط روند مشخصی را طی میکنند و سپس دچار حالت تثبیت میشوند و دوباره در قالب یک روند پیش میرود. به ندرت پیش میآید که خط روندها برعکس شوند. در جریان این عمل، الگوهای قیمتی قابل تشخیصی ایجاد میشوند. این الگوها همان الگوهای هارمونیک هستیند که به دستههای مختلفی تقسیم میشوند.
تئوری اصلی الگوهای هارمونیک مبتنی بر حرکت قیمت / زمان است که خود آن نیز به روابط نسبت فیبوناچی و تقارن آن در بازارها مربوط است. تجزیه و تحلیل نسبت فیبوناچی در هر بازار و در هر نمودار زمانی به خوبی نتیجه مطلوبی به ما میدهد. ایده اصلی استفاده از این نسبتها، شناسایی نقاط عطف کلیدی، اکستنشنها و پروجکشنها به همراه یک سری از نوسانات زیاد و نقاط کم نوسان است. پروجکشنها و اکستنشنهای بدست آمده با استفاده از این نقاط نوسان (بالاترین و پایین) سطح کلیدی قیمت را برای نقاط حد یا اهداف (تارگت) به ما نشان میدهند.
به عنوان مثال اگر ما پنج نقطه روی یک بازار خرسی داشته باشیم، که دوتای آنها تغییر جهت نمودار به سمت پایین را نشان بدهد و دوتای آنها تغییر به سمت بالا را نشان بدهند، میتوانیم یک الگوی هارمونیک گارتلی را مشاهده کنیم. همه این نوسانات در تمام الگوهای هارمونیک بهم پیوسته بوده و با نسبت فیبوناچی مرتبط هستند.
مزایا و معایب الگوهای هارمونیک
یافتن الگوهای هارمونیک و استفاده از آنها برای تحلیل تکنیکال پیشرفته، دارای مزایا و معایبی است. ما در ادامه به برخی از این مزایا و معایب اشاره خواهیم کرد:
مزایای الگوهای هارمونیک
- فراهم کردن پروجکشنهای آینده و نقاط استاپ و تعیین آنها به عنوان ایندیکاتور (شاخص).
- قوانین معامله با استفاده از نسبتهای فیبوناچی بسیار استاندارد هستند.
معایب الگوهای هارمونیک
- این دسته از الگوها، بسیار تکنیکی هستند و فهم آنها برای اکثر افراد دشوار است.
- تشخیص درست این الگوها و تمایز بین آنها نیز گاها دشوار است.
انواع الگوهای هارمونیک
الگوی AB=CD
الگو AB=CD یکی از سادهترین و پرکاربردترین الگوهای هارمونیک است و تشخیص آن نیز بسیار آسانتر از سایر الگوها است. الگوی AB=CD به دو دسته نزولی و صعودی تقسیم میشود. در این الگو ابتدا حرکت AB در جهتی صعودی یا نزولی تشکیل میشود و سپس از نقطه B اصلاحی برای AB انجام میشود که خط BC است. سپس از نقطه C هم جهت با AB و به اندازه AB خط CD تشکیل می شود.
الگوی گارتلی
این الگو یکی از اولین و قدیمیترین الگوهاست. این الگو از ۵ نقطه اساسی X، A، B، C، D تشکیلشده است که موقعیت ویژه هر یک از آنها، برای شناسایی الگو بسیار مهم است. الگوی صعودی گارتلی اغلب مواقع در ابتدای روندها مشاهده میشود و نشانهای از این اتفاق است که امواج اصلاحی قیمت در حال پایان یافتن هستند و افزایش رو به بالای قیمت، نقطه D را شکل میدهد. در این الگو موج AB حتماً باید به اندازه %۶۱٫۸ از XA را اصلاح کند و موج BC میتواند به میزان %۳۸٫۲، %۵۰، %۶۱٫۸، %۷۶٫۴، %۸۸٫۶ از موج AB را اصلاح کند. همچنین نباید اکستنشن موج BC از %۱۶۱٫۸ بیشتر شود.
الگوی پروانه
الگوهای پروانه اگرچه شباهتهایی با الگوهای گارتلی دارند اما با آنها تفاوتهای اساسی نیز دارند. توجه داشته باشید که الگو با حرف X شروع می شود و پس از آن، چهار حرکت قیمتی CD، BC، AB، XA را شاهد هستیم. الگوی پروانهای دارای یک نقطه D گسترشی فراتر از نقطه X است. نقطه D در این الگو نقشی محوری دارد. این نقطه، نقطهای است که معاملهگران موقعیت فروش را اتخاذ میکنند. با این حال همیشه باید به دنبال نشانههایی برای تایید کاهش قیمت بود.
الگوی خفاش
پایههای این الگو دارای شکل خفاش هستند و به راحتی میتوانید آنها را تشخیص بدهید. این الگو هم برای بازارهای گاوی قابل تشخیص است و هم در بازارهای خرسی رخ میدهد. الگوی خفاش از لحاظ ظاهری مشابه الگوی گارتلی است ولی در اندازه فرق دارد. در این الگو، دو نقطه A,C فاصله کمتری نسبت به دو نقطه X,D دارند. نقطه D نقطهای است که معمولا معاملهگران به عنوان فرصت خرید از آن یاد میکنند. با این حال معاملهگر همیشه باید به دنبال نشانههای دیگری از افزایش قیمت باشد.
الگوی خرچنگ
الگوی خرچنگی از ۵ نقطه ،X،A،B،C،D تشکیل شده است. بسیاری از افراد این الگو را با الگوی پروانهای اشتباه میگیرند. خط XA اولین خط این الگو است و در اصلاح آن خط AB تشکیل میشود. تفاوت الگوی خرچنگ با الگوی پروانه در تراز نقطه B است در یک الگوی صعودی، نقطه وسط هم تراز نقاط بالا است و در الگوی نزولی، برعکس است. الگوی خرچنگ با توجه به حرکت شارپی خط CD از دیگر الگوهای هارمونیک متمایز می شود. این حرکت معمولا به اندازه 1.618% فیبوناچی اکستنشن موج اول یعنی XA می باشد.
چطور با الگوهای هارمونیک معامله کنیم؟
حالا که با دسته بندی الگوهای هارمونیک آشنا شدیم، احتمالا برای شما سوال ایجاد میشود که چطور باید از این الگوها استفاده کرد. در ادامه صفر تا صد استفاده از الگوهای هارمونیک برای معامله را برای شما بازگو خواهیم کرد.
تشخیص الگو
بدون شک اولین گام برای استفاده از الگوهای هارمونیک، تشخیص الگو است. شما با توجه به الگوهای گفته شده، باید یکی از این الگوها را شناسایی کنید و ببینید که این الگو جزو کدام دسته است. برای این کار باید فیبوناچی برگشتی (retracement) را بر روی خطوط بین نقطهها بگذارید. سپس اگر شرطها در مورد یکی از الگوها صدق کرد، الگو شناسایی شده است.
تشخیص معامله
در یک الگوی هارمونیک وقتی که سه پایه (خط) از پنج نقطه الگو تکمیل شدند، میتوان معامله را تشخیص داد. برای مثال اگر الگوی ما الگوی گارتلی در بازار گاوی باشد، XA, AB و BC سه پایه باشند و پایهها از CD شروع شوند، شما میتوانید معامله را تشخیص بدهید. ما با استفاده از پروجکشنها و فیبوناچی برگشتی، خط XA و BC به همراه نرخهای فیبوناچی میتوانیم شاخه قیمتی را شناسایی کنیم که یک PTZ است.
(PCZ (Pattern Completion Zone
در الگوهای ۵ نقطه ای هارمونیک ، الگو با تشکیل سه پایه(موج) شناخته می شود. برای مثال، در الگوی Gartley Bullish ، پاهای XA ، AB و BC به اتمام رسیده و شروع به تشکیل پایه CD می کند و شما می توانید یک فرصت ترید را به راحتی تشخیص دهید. با استفاده از فیبوناچی projections و retracements پایه های XA و BC ، می توانیم تعدادی نقطه قیمتی در نظر بگیریم تا یک منطقه تکمیل الگو که به آن Pattern Completion Zone گفته می شود، در الگو مشخص شود.تمام الگوهای هارمونیک مناطق تکمیل الگوهای (PCZ) را تعریف کردهاند. این PCZها که به عنوان خوشههای قیمت نیز شناخته میشوند، توسط تلاقی نوسان (پایه) پسوندهای فیبوناچی برگشتی، اکستنشنها و پروجکشنها تشکیل میشود. الگوها به طور کلی پایه CD را در PCZ تکمیل کرده و سپس معکوس میکنند. معاملات در این منطقه پیشبینی شده و قیمتها تغییر میکنند.
نقاط ورود و حد ضرر
برای خرید و ورود به یک سهم بهتر است از ترکیب شناخت الگوهای هارمونیک به همراه تغییرات روند در نقاط بازگشتی استفاده کنیم، برای مثال اکثر معاملات در ناحیه D سهم ایجاد می شود و این نقطه میتواند یک خرید (در الگوهای صعودی) یا یک فروش (در الگوهای نزولی) باشد. معمولاً نقطه "D" با تلاقی پروجکشنها، نقاط برگشت و اکستنشنهای نوسانات قبلی (پایهها) مشخص میشود، که همان "منطقه معکوس" است. هنگامی که قیمتها رسیدن به این نقطه را آغاز کردند، فرصتی بالقوه برای معامله است، اما هنوز دلیل محکمی برای انجام معامله نیست. معیار ورود و اعتبار الگو توسط عوامل مختلف دیگری مانند نوسانات جاری، روند، حجم معاملات و موارد دیگر در بازار تعیین می شود. حدضررها در معاملات خرید اغلب مقداری پایینتر از نقطه ورود قرار داده میشود و در معاملات فروش، کمی بالاتر از نقطه معامله تعیین میگردد.
نحوه به دست آوردن محدوده هدف
مناطق هدف در الگوهای هارمونیک بر اساس فیبوناچی برگشتی، اکستنشنها و پروجکشنها در نوسانات ایمپالس و نسبت های فیبوناچی از نقطه عمل ساختار الگو محاسبه میشود. به عنوان مثال، در الگوی صعودی گارتلی، مناطق هدف با استفاده از پایه XA از نقطه عمل معامله (D) محاسبه میشوند. منطقههای هدف نیز از فرمولهای زیر تعیین میشوند:
منطقه هدف 1: (D + XA * 0.62) تا (D + XA * .786)
هدف منطقه 2: (D + XA * 1.27) تا (D + XA * 1.62)
توجه به این نکته مهم است که مناطق هدف بالقوه در الگوهای هارمونیک به شکل احتمالی هستند، نه قطعی. قوانین سخت مدیریت سرمایه و ریسک و داشتن دانش کامل در مورد الگوها برای موفقیت در معامله ضروری است.
جدول اهداف الگوهای هارمونیک
این جدول یکی از جدولهایی است که نسبتهای فیبوناچی برای پایههای مختلف و نقاط متفاوت محاسبه میشوند و در داخل آن قابل تشخیص هستند. همچنین این جدول، نسبتهای فیبوناچی برای الگوهای مختلف خرچنگ، گارتلی، سایفر، خفاش و بت و غیره را به خوبی نشان میدهد. شما میتوانید از این جدول برای تشخیص درست الگوها و نسبتهای فیبوناچی استفاده کنید تا بتوانید معاملات، نقاط تکمیل شده و نقاط ورود را تشخیص بدهید و فرآیند تشخیص و استفاده از الگوهای هامونیک را تکمیل کنید.
معرفی یک کتاب مرجع الگوهای هارمونیک
یکی از منابع مهمی که در مورد الگوهای هارمونیک وجود دارد، کتابی است که به قلم اسکات کارنی در دهه 90 میلادی نوشته شده است و بسیاری از الگوهای ذکر شده در این مطلب نیز توسط این شخص ابداع و معرفی شده است. این کتاب Harmony Traders نام دارد و یک کتاب مهم برای آموزش الگوهای هارمونیک در تمام دنیا محسوب میشود. در این کتاب برای اولین بار الگوی خرچنگی معرفی شد. این کتاب را میتوانید از طریق وبسایتهای اینترنتی خریداری کنید.
جمعبندی
ما در این مطلب نگاهی به الگوهای هارمونیک انداختیم و دیدیم که این الگوها چگونه تشکیل میشوند، چه نوعهایی دارند و چگونه میتوان از آنها استفاده کرد. الگوهای هارمونیک در مورد الگو های هارمونیک یکی از مهمترین الگوهایی است که با آن میتوان معاملات را تشخیص دارد و دیدی جامع نسبت به قیمت سهام پیدا کرد. با یادگیری این الگوها میتوان به سودهای کلانی در بازار بورس دست یافت. اگر علاقمند به تشخیص بهتر این الگوها هستید، بهتر است که منبع ذکر شده را مطالعه کنید. افرادی که به زبان انگلیسی تسلط کافی ندارند، میتوانند از دورههای آموزشی تحلیل تکنیکال پیشرفته که در آن به آموزش الگوهای هارمونیک می پردازند، استفاده کنند.
مقدمهای بر الگوهای هارمونیک و بررسی مزایا و معایب آنها
الگویهای هارمونیک یکی از پیچیدهترین ابزارهای معاملاتی است. برای ترسیم این الگو روی نمودار، باید دانش زیادی را با هم ترکیب کنید. ما قصد داریم کار شما را آسانتر کنیم، بنابراین مرتبطترین اطلاعات در مورد الگوهای هارمونیک در فارکس را در یک راهنما جمعآوری کرده ایم. به خواندن این مطلب ادامه دهید تا به مطمئنترین سیگنالها دست پیدا کنید.
الگویهای هارمونیک چیست؟
فهرست عناوین مقاله
الگوهای هارمونیک یکسری الگوهای نموداری مانند Head and Shoulders یا Double Top هستند که بر اساس نسبتهای فیبوناچی شکل میگیرند و ساختار هندسی دارند. برای نمایش یک روند معکوس در کاهش قیمتها، از این الگوها استفاده میکنند. به دلیل اینکه آنها بر روی سطوح فیبوناچی خاصی شکل میگیرند، دقت بالایی را ارائه میدهند.
چندین الگوی هارمونیک وجود دارد که هر کدام شکل و شمایل خاصی دارند. با این حال، برخی از چیزهای رایج وجود دارد که میتوانیم آنها را برجسته کنیم. معمولا الگوهای معاملاتی هارمونیک دارای پنج نقطه عطف و چهار پا (leg) هستند.
انواع الگوهای هارمونیک
الگوی هارمونیک انواع و اقسام متنوعی دارد که همه آنها ممکن است نزولی و صعودی باشند. برخی از این الگوها در نگاه اول بسیار شبیه به هم هستند. به همین دلیل است که دانستن تفاوتهای آنها برای معاملهگران امری حیاتی است.
همانطور که در بالا به آن اشاره کردیم، الگوها بر اساس سطوح فیبوناچی هستند. این اعداد از نسبتهای ۰.۶۱۸ و ۱.۶۱۸به دست میآیند. این سطوح شامل ۰.۷۸۶، ۰.۸۸۶، ۱.۱۳ و ۱.۲۷ میشود. همچنین ممکن است شما با اعداد دیگری مانند ۰.۳۸۲، ۰.۵۰، ۰.۷۰۷، ۱.۴۱، ۲.۰، ۲.۲۴، ۲.۶۱۸، ۳.۱۴ و ۳.۶۱۸ برخورد کنید. این اعداد دقیق برای تعریف نقاط تغییرات قیمت استفاده میشوند. بیایید با چند نمونه از این الگوها آشنا شویم.
الگوی ABCD
اساس تمام الگوهای معاملاتی هارمونیک، الگوی ABCD است. به خطوط AB و CD ، پا میگویند. آنها اندازه مشابهی دارند و BC یک تصحیح است.
انواع مختلفی از الگوهای ABCD وجود دارد. در نسخه کلاسیک، نقطه C در ۶۱.۸٪ – ۷۸.۶٪ از خط AB قرار دارد و نقطه D در ۱۲۷.۲٪ -۱۶۱.۸٪ از امتداد فیبوناچی خط BC قرار دارد. اگر سطح اصلاحی ۶۱.۸٪ را اعمال کنید، باید پیش بینی ۱۶۱.۸٪ از BC وجود داشته باشد. سطح اصلاحی ۷۸.۶% در نقطه C معمولا منجر به پیش بینی ۱۲۷.۲% میشود.
شما همچنین میتوانید یک الگوی AB=CD را پیدا کنید. همانطور که میبینید، در این مورد ساق پاها به یک اندازه است.
سومین مدل از این نوع الگوهای هارمونیک، گسترش ABCD است. در این مورد، پایه CD یک گسترش ۱۲۷.۲٪ -۱۶۱.۸٪ از خط AB است. خط CD میتواند بسیار طولانیتر از خط AB (حداقل دو برابر) باشد.
با معامله این الگو، میتوانید قوانین زیر را برای سفارش Take-Profit اعمال کنید. برداشت سود را میتوان در سطح اصلاحی ۳۸.۲% یا ۶۱.۸٪ از AD قرار داد. Take-Profit همچنین میتواند در نقطه A نیز باشد.
الگوی گارتلی
در ابتدا، الگوی اصلی گارتلی شامل سطوح فیبوناچی نبود. این سطوح توسط اسکات کارنی و لری پسونتو اضافه شده است. برای یافتن این الگو در نمودار قیمت، باید به دنبال حرکت قیمتی باشید که شبیه حرف M است. این یک الگوی صعودی خواهد بود. وقتی متوجه میشوید که قیمتی به شکل W در حال حرکت است، این یک الگوی فروش است. گارتلی شامل الگوی ABCD است، اما از پنج حرف تشکیل میشود. حرف پنجم X است. خط XA باید طولانیترین ضلع این الگو باشد.
- شرط بحرانی این است که نقطه B باید در سطح اصلاحی ۶۱.۸٪ از خط XA قرار گرفته باشد.
- نقطه C باید سطح اصلاحی ۳۸.۲%-۸۸.۶% خط AB باشد.
- نقطه D باید ۱۲۷.۲٪-۱۶۱.۸٪ از گسترش خط AB یا در ۷۸.۶٪ سطح اصلاحی خط XA قرار بگیرد.
هنگام تعریف سطوح برداشت سود، به ۶۱.۸٪ از خط CD نگاه کنید. یکی دیگر از سطوح Take-Profit را میتوان در رابطه با طول خط XA از نقطه D یافت.
الگوی کرب
خرچنگ یکی از الگوهای هارمونیک است که بر اساس الگوی گارتلی شکل میگیرد. در اینجا چندین ویژگی الگو وجود دارد که آن را از سایر طرحهای هارمونیک متمایز میکند. به عبارت دیگر، خطوط XA و CD طولانی هستند و نقطه D دورتر است و فراتر از نقطه X قرار دارد.
پارامترهای تشکیل دهنده کرب:
- نقطه B در سطح اصلاحی ۳۸.۲٪-۶۱.۸% خط XA قرار دارد.
- نقطه C باید در سطح اصلاحی ۳۸.۲٪ – ۸۸.۶٪ خط AB باشد.
- نقطه D را در امتداد ۲۲۴٪ -۳۱۶٪ از خط AB یا در ۱۶۱.۸٪ گسترش خط XA پیدا کرد.
- موقعیت نقطه D قدرت سیگنال را تعیین میکند. اگر نزدیک به ۱۶۱.۸% گسترش X باشد، سیگنال الگو قویتر است.
- برداشت سود در آن نیاز به تنظیمات قبلی است. برای این منظور میتوان سطح برداشت سود را در ۶۱.۸٪ یا ۱۲۷.۲٪ از پای CD قرار داد.
الگوی بت
الگوی بت یکی دیگر از انواع الگوهای هارمونیک گارتلی است. تفاوت اصلی آن با سایر الگوهای گارتلی در نسبتهای فیبوناچی است که مکان نقاط اصلی را مشخص میکند. پارامترهای اصلی این الگو به صورت زیر است:
- نقطه B باید در سطح اصلاحی ۳۸.در مورد الگو های هارمونیک ۲٪-۵۰٪ خط XA قرار گیرد.
- نقطه C باید در سطح اصلاحی ۳۸.۲%-۸۸.۶% از خط AB باشد.
- نقطه D در امتداد ۱۶۱.۸%-۲۶۱.۸% خط AB یا سطح اصلاحی ۸۸.۶٪ خط XA قرار دارد.
سفارشات Take-Profit را میتوان در سطح اصلاحی ۶۱.۸% یا ۱۲۷.۲% خط CD قرار داد. همچنین، Take-Profit میتواند در طرح ریزی خط XA از نقطه D قرار گیرد.
الگوی باترفلای
برایس گیلمور و لری پسونتو الگوی باترفلای را کشف کردند. این الگو در نزدیکی اوج و فرودهای قابل توجهی تشکیل میشود. به ویژگیهای مهم الگو دقت کنید:
- خط CD باید فراتر از خط XA باشد.
- نقطه B باید در سطح اصلاحی ۷۸.۶% خط XA باشد.
- نقطه C در سطح اصلاحی ۳۸.۲%-۸۸.۶% خط AB قرار بگیرد.
- نقطه D در امتداد ۱۶۱.۸٪ -۲۶۱.۸٪ از خط AB یا در گسترش ۱۲۷.۲٪ – ۱۶۱.۸٪ پای XA قرار گرفته باشد.
تفاوت اساسی الگوی گارتلی در این است که D در خط اصلاحی خط XA نیست، بلکه در گسترش آن قرار میگیرد.
سطوح برداشت سود الگوی باترفلای را میتوان در سطح اصلاحی ۶۱.۸% یا ۱۲۷.۲% خط CD قرار داد. همچنین میتوان روی نقاط A و B به عنوان سطوح هدف، حساب باز کرد.
الگوی شارک
اسکات کارنی این نوع الگوی هارمونیک را پیدا کرد که معمولا با حروف مختلف 0، X، A، B و C مشخص میشود. در تمام الگوهای هارمونیکی که در بالا معرفی کردیم، قله دوم در فرم صعودی پایینتر از قله اولی است، در حالی که دره دوم در الگوی نزولی بالاتر است. الگوی کامل شارک را در زیر ببینید. در الگوی صعودی، دومین قله آن بالاتر از قله اول است.
برای اطمینان از ایجاد چنین الگویی، باید از نظریه الیوت و امواج فیبوناچی بهره ببرید. همچنین میتواند یک نسبت ۱۱۳٪ در آن وجود داشته باشد. ویژگیهای الگوی شارک عبارت است از:
- نقطه A میتواند در هر جایی قرار گیرد.
- نقطه B باید در امتداد ۱۱۳%-۱۶۱.۸% خط XA باشد.
- نقطه C در ۱۱۳% پسوند 0X و ۱۶۱.۸%-۲۲۴% از گسترش خط AB قرار دارد.
هنگام معامله با الگوی شارک، بهتر است برداشت سود خود را در بازه ۵۰٪ -۶۱.۸٪ از پای BC مستقر کنید. علاوه بر این، میتوانید توقف ضرر خود را در نقطه C قرار دهید.
الگوی سه درایو
این الگو شبیه دیگر الگوهای هارمونیک نیست. با مجموعهای از قلههای بالاتر یا پایینتر نشان داده میشود. الگوی سه درایو پنج پایه دارد.
به تنظیمات اولیه زیر نگاه کنید:
- نقطه A باید در سطح اصلاحی ۶۱.۸٪ درایو ۱ قرار گیرد.
- نقطه B را میتوان در سطح اصلاحی ۶۱.۸% درایو ۲ یافت.
- درایو ۲ در امتداد ۱۲۷.۲%-۱۶۱.۸% نقطه A قرار دارد.
- درایو ۳ در امتداد ۱۲۷.۲%-۱۶۱.۸% نقطه B قرار دارد.
- تصحیحهای A و B و درایوهای ۲ و ۳ باید با هم مساوی باشند.
- سطح برداشت سود در امتداد ۱۲۷.۲٪ -۱۶۱.۸٪ از نقطه B یافت میشود.
محدودیت الگوهای هارمونیک
الگویهای هارمونیک نیز مانند هر استراتژی دیگری، جام مقدس نیستند. آنها محدودیتهای خاص خود را دارند. برخی از معایب این الگوها در ادامه آمده است.
- آنها ذهنی هستند؛ موفقیت الگوی هارمونیک تا حد زیادی بستگی به شناسایی مناسب حرکت اولیه XA دارد. این پایه و اساس هر نوع الگوی هارمونیکی است. در هر زمان، حرکات تکانشی زیادی روی یک نمودار وجود دارد و ترسیم درست آن کار سادهای نیست. بهعلاوه، برای معاملهگران آسان نیست که سعی کنند بازار را وادار کنند تا با الگوی آنها مطابقت داشته باشند.
- در مدت تشکیل آنها، روندهای بزرگ به راحتی از دست در مورد الگو های هارمونیک میروند؛ معاملهگران برای مشاهده شکلگیری هر الگوی هارمونیک در نمودار باید صبور باشند. در برخی از الگوها، برخی از پاها حرکتهای عظیم قیمت را تشکیل میدهند و معاملهگران میتوانند در انتظار شکلگیری یک الگوی کامل بمانند و یکسری روندهای بزرگ را از دست بدهند.
- ممکن است در محدوده بازارها ناکارآمد باشند: با توجه به ماهیت شکلگیری الگوی هارمونیک، آنها میتوانند به راحتی در بازارهای مختلف ظاهر شوند. اما نرخ موفقیت آنها در چنین بازارهایی بسیار پایین است و شکلگیری آنها میتواند منجر به تولید سیگنالهای معاملاتی با کیفیت پایین و با احتمال کم شود.
- ممکن است نقاط توقف در آنها فعال شود؛ الگوی هارمونیک مناطقی را برای قرار دادن نقاط توقف تعریف کرده اند. اما توقفها واقعا محدود هستند و به راحتی میتوانند در بازارهای بیثبات فعال شوند.
استفاده از الگوهای هارمونیک در معاملات
الگوی هارمونیک علیرغم محدودیتهای خود، در پیشبینی جهت قیمت در هر بازه زمانی بسیار مؤثر هستند. برای بهبود بیشتر دقت آنها، خواندن درست نمودار و در نظر گرفتن قیمت غالب، روند، نوسانات و حتی در مورد الگو های هارمونیک احساسات بازار مهم است. کارایی الگوها را میتوان با استفاده از سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال نیز بهبود بخشید.
الگوهای هارمونیک در معاملات + معرفی 4 الگوی هارمونیک پرطرفدار
در الگوهای قیمتی هارمونیک، الگوهای قیمتی هندسی با استفاده از اعداد فیبوناچی جهت مشخص کردن دقیق نقاط بازگشتی بکار گرفته میشود. برخلاف سایر روشهای متداول تریدینگ (معاملهگری)، معاملات هارمونیک در تلاش است تا حرکات بعدی قیمت را پیشبینی کند.
در ادامه این مطلب از بورسینس قصد داریم نگاهی داشته باشیم به انواع الگوهای هارمونیک که در معاملهگری استفاده میشود.
ترکیب هندسه و اعداد فیبوناچی
معاملات هارمونیک، الگوهای قیمتی و ریاضیات را با هم ترکیب میکند تا یک روش معامله بسازد که دقیق و برمبنای این فرضیه است که الگوها در نمودار تکرار میشوند. (یکی از اصول تحلیل تکنیکال)
ریشه این روش، نسبت اولیه یا مشتقی از آن است (0.618 یا 1.618). نسبتها شامل این موارد هستند: 0.382، 0.50، 1.41، 2.0، 2.24، 2.618، 3.14 و 3.618.
نسبت اولیه (primary ratio) تقریبا در کل طبیعت، ساختار محیط و رویدادها مشاهده میشود و همچنین در ساختارهایی ایجاد شده توسط انسان نیز میتوان آنرا یافت.
از آنجایی که این الگو و نسبت در طبیعت و جامعه تکرار میشود، میتوان این نسبت را در بازارهای مالی نیز مشاهده نمود که از محیط و جامعهای که معامله در آن انجام میشود تاثیر میپذیرد.
با یافتن الگوهایی که دارای طول و اندازههای متفاوت است، معاملهگر میتواند نسبتهای فیبوناچی را به الگوها اعمال کند و برای پیشبینی قیمتهای آینده تلاش نمیاد. بخش اعظیم از این روش معامله، به اسکات کارنی (Scott Carney) نسبت داده شده، با این حال افراد دیگری نیز در این روش مشارکت داشتهاند و الگوها و سطوحی را یافتهاند که باعث بهبود عملکرد این روش میشود.
مشکل معاملات هارمونیک
الگوهای قیمتی هارمونیک بسیار دقیق هستند و نیاز است الگو، حرکات را کامل نشان دهد تا با آشکار شدن الگو، یک نقطه بازگشتی دقیق مشخص شود. یک معاملهگر ممکن است الگویی را مشاهده کند که همانند یک الگوی هارمونیک باشد اما سطوح فیبوناچی در الگو، تراز و در یک ردیف نباشند و بدین ترتیب آن الگو با توجه به قوانین الگوهای هارمونیک، یک الگوی قابل اتکا تلقی نشود. البته این موضوع میتواند یک مزیت نیز به شمار آید، زیرا نیازمند آن است که معاملهگر شکیبایی پیشه کند و برای شکلگیری کاملتر نمودار صبر نماید.
الگوهای هارمونیک میتوانند میزان پایداری حرکت فعلی قیمت را اندازه بگیرند اما از آنها میتوان برای مجزا کردن نقاط بازگشتی نیز استفاده کرد. ریسک کار زمانی است که یک معاملهگر یک موقعیت معاملاتی در ناحیه بازگشتی (reversal area) اتخاذ میکند و الگو شکل نمیگیرد (Fail میشود).
وقتی این اتفاق میافتد، ممکن است معاملهگر در معاملهای گیر کند که روند به سرعت و در خلاف جهت معامله او، ادامه مییابد. بنابراین همانند همه استراتژیهای معاملاتی، ریسک این روش نیز باید مدیریت شود.
در نظر داشته باشید که الگوها ممکن است درون الگوهای دیگر شکل بگیرند و همچنین احتمال شکلگیری الگوهای غیرهارمونیک در درون الگوهای هارمونیک نیز وجود دارد. این شرایط میتواند برای سنجش اثربخشی الگوهای هارمونیک به ما کمک کند و عملکرد معاملهگر را در ورود و خروج به معاملات بهبود بخشد.
همچنین احتمال وجود چندین موج قیمتی در یک موج هارمونیک وجود دارد (برای مثال یک موج CD یا موج AB). قیمتها بطور مرتب در حال چرخش هستند، بنابراین باید روی تصویر بزرگتر تایم فریمی که در آن معامله میشود تمرکز کرد. طبیعت فراکتالی بازارها، قابلیت اعمال این تئوری را در کوچکترین تایم فریمها تا بزرگترین آنها فراهم میکند.
برای استفاده از این روش، معاملهگر باید از پلتفرمی معاملاتی استفاده کند که بتواند برای سنجش هر موج قیمت، چندین ابزار Fibonacci retracements را روی نمودار رسم کند.
الگوهای بصری هارمونیک و روش معامله
الگوهای هارمونیک در دستههای زیادی وجود دارند، با این حال این 4 الگو که در ادامه شرح میدهیم پرطرفدار است: گارتلی (Gartley)، پروانه (butterfly)، خفاش (bat) و خرچنگ (crab).
1 – الگوی گارتلی (Gartley)
این الگو در اصل توسط H.M Gartley در کتاب خود با نام Profits in the Stock Market منتشر شد، بعدها سطوح فیبوناچی نیز توسط اسکات کارنی در کتابش با نام The Harmonic Trader به آن اضافه شد. منبع سطوح توضیح داده شده در زیر، از همان کتاب است.
در طی سالها، برخی معاملهگران دیگر برخی نسبتهای رایج دیگر را مطرح کردهاند که در صورت مرتبط بودن، آنها نیز ذکر میشوند.
الگوی صعودی (گاوی) اغلب مواقع در ابتدای روندها مشاهده میشود و نشانهای از این است که امواج اصلاحی قیمت در حال پایان یافتن هستند و افزایش رو به بالای قیمت، نقطه D را شکل میدهد.
همه الگوها ممکن است در پسزمینه و درون یک روند گستردهتر باشند یا محدوده خنثی باشند که معاملهگران باید به آن توجه کنند.
اطلاعات زیادی برای فراگیری در باره این الگو وجود دارد اما به این شکل باید نمودار خوانده شود:
ما از مثال الگوی صعودی استفاده میکنیم. قیمت از X تا نقطه A رشد میکند، سپس اصلاح اتفاق میافتد و نقطه B سطح اصلاحی 0.618 موج A است. قیمت دوباره در خط BC افزایش مییابد که نقطه اصلاحی 0.382 تا 0.886 موج AB است.
حرکت بعدی، کاهش قیمت در خط CD است که امتداد نسبت 1.13 تا 1.618 از خط AB است. نقطه D نیز سطح اصلاحی 0.768 از XA محسوب میشود.
بسیاری از معاملهگران به دنبال خط CD هستند که امتداد نسبت 1.13 تا 1.618 از خط AB است.
ناحیه D به عنوان منطقه برگشتی احتمالی شناخته میشود. اینجاست که میتوان به موقعیتهای خرید وارد شد، با این حال بهتر است همیشه به دنبال تایید بازگشت روند و نشانههای رشد قیمت بود.
معمولا یک حدضرر نیز در نقطه نه چندان پایینتر از نقطه در مورد الگو های هارمونیک ورود قرار میگیرد.
برای الگوهای نزولی (خرسی) معاملهگران اغلب موقعیت فروش را در نقطه D اتخاذ میکنند و حدضرر را کمی بالاتر از آن نقطه در نظر میگیرند.
2 – الگوی پروانه (butterfly)
الگوهای پروانه از گارتلی متفاوتتر است. این الگوی هارمونیک دارای یک نقطه D گسترشی فراتر از نقطه X است.
در ادامه الگوهای صعودی پروانه را شرح میدهیم.
قیمت از X تا نقطه A افت میکند، موج صعودی AB، موج اصلاحی 0.786 از خط XA است. موج BC اصلاح 0.382 تا 0.886 از موج AB محسوب میشود.
CD امتداد 1.618 تا 2.24 از AB است و D در امتداد 1.27 از موج XA قرار میگیرد.
D نقطهای است که معاملهگران موقعیت فروش را اتخاذ میکنند. با این حال همیشه باید به دنبال نشانههایی برای تایید کاهش قیمت بود. حدضرر نیز کمی بالاتر از نقطه ورود قرار داده میشود.
در تمام این الگوها، برخی از معاملهگران به دنبال نسبتهایی بین نسبتهای اشاره شده میگردند، در حالیکه برخی دیگر از افراد فقط به دنبال یکی از آنها هستند.
برای مثال، در بالا اشاره کردیم که موج CD نسبت 1.618 تا 2.24 از AB است، برخی از معاملهگران فقط به دنبال نسبت 1.618 یا 2.24 هستند و سایر اعدادی که مابین این دو نسبت است را نادیده میگیرند، مگر اینکه این اعداد به اعداد ذکر شده بسیار نزدیک باشند.
3 – الگوی خفاش (BAT)
الگوی خفاش از لحاظ ظاهری مشابه گارتلی است ولی در اندازه فرق دارد.
قصد داریم الگوی صعودی بت را را شرح در مورد الگو های هارمونیک دهیم.
یک افزایش قیمت از X تا A رخ داده است، قیمت به نقطه B میرسد که نسبت 0.382 تا 0.5 درصد از موج XA است.
موج BC نسبت 0.382 تا 0.886 از AB محسوب میشود و CD نسبت 1.618 تا 2.618 در امتداد AB است.
نقطه D نسبت 0.886 درصد اصلاحی موج XA خواهد بود و نقطهای است که معمولا معاملهگران به عنوان فرصت خرید از آن یاد میکنند. با این حال معاملهگر همیشه باید به در مورد الگو های هارمونیک دنبال نشانههای دیگری از افزایش قیمت باشد.
حدضرر نیز کمی پایینتر از نقطه خرید قرار میگیرد.
برای الگوی نزولی (خرسی) معاملهگران اغلب موقعیت فروش را در نزدیکی نقطه D اتخاذ میکنند و حدضرر را کمی بالاتر تعیین مینمایند.
4 – الگوی خرچنگ (Crab)
الگوی هارمونیک خرچنگ توسط اسکات کارنی به عنوان یکی از دقیقترین الگوها در نظر گرفته میشود که نقاط بازگشتی بسیار نزدیک با اعداد فیبوناچی را ارائه میکند.
این الگو با الگوی پروانه مشابه است ولی در محاسبات آن تفاوت وجود دارد.
در یک الگوی گاوی (صعودی)، نقطه B یک پولبک با نسبت 0.382 تا 0.618 از موج XA است.
موج BC به اندازه 0.382 تا 0.886 از موج AB محسوب میشود و CD نسبت 2.618 تا 3.618 از موج است. نقطه D امتداد 1.618 موج XA است و در این نقطه موقعیتهای خرید اتخاذ میشود و حد ضرر کمی پایینتر از نقطه ورود تعیین میگردد.
در الگوی خرسی (نزولی) موقعیت فروش در نزدیکی D اتخاذ میشود و حدضرر نیز کمی بالاتر تعیین میگردد.
تنظیم دقیق نقاط معامله
هر الگو، نشاندهنده نقاط بازگشتی احتمالی (اصطلاحا potential reversal zone یا PRZ) است و الزاما بیانگر نقاط دقیق انجام معامله نیست.
زیرا دو پیشبینی متفاوت، تشکیلدهنده نقطه D است. اگر همه نقاط پیشبینی شده در نزدیکی نقطه موردنظر باشند، معاملهگر میتواند در آن محدوده وارد معامله شود.
اگر پیشبینیها گسترده باشند، باید به دنبال نشانههای دیگری برای تایید حرکت قیمت در مسیر موردانتظار بود. اینکار میتواند از طریق یک اندیکاتور دیگر یا با مشاهده تحرکات قیمت حاصل شود.
سخن آخر
هارمونیک تریدینگ یکی از روشهای دقیق معاملهگری بر مبنای ریاضیات است ولی به صبر، تمرین و مطالعه بسیار زیاد درباره این الگوها نیاز دارد.
محاسبات اولیه، صرفا ابتدای راه است. حرکات قیمت که با محاسبات متناسب با الگو همتراز و ردیف نیست باعث نامعتبر شدن الگو شده و میتواند باعث گمراهی معاملهگر شود.
الگوهای گارتلی، پروانه، خفاش و خرچنگ، شناخته شدهترین الگوهای هارمونیک هستند و اغلب معاملهگران آشنا به معاملات هارمونیک، به دنبال این الگوها در نمودارها میگردند.
نقاط ورود و خروج به معامله در نقاط بازگشتی احتمالی انجام میشود که البته باید نشانههایی دیگر از نقاط بازگشت قیمت نیز در نظر گرفته شود. حدضررها نیز در معاملات خرید اغلب پایینتر از نقطه ورود قرار داده میشود و در معاملات فروش، کمی بالاتر از نقطه معامله تعیین میگردد.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
دیدگاه شما