خطاهای رایج در برنامه ریزی استراتژیک
از دهه شصت میلادی به این سو که مفهوم برنامه ریزی استراتژیک وارد ادبیات مدیریت شده است تاکنون به طور گسترده مورد توجه سازمان ها واقع شده و متخصصان و اندیشمندان بسیاری در این زمینه کارهای ارزشمندی انجام داده اند.
به طور طبیعی به مانند سایر مفاهیم و ابزارهای مدیریتی، استراتژی نیز متناسب با مسائل و چالش های محیط های کسب و کار و تلاش سازمانها برای توفیق در مواجه با این محیط کاری در طول زمان رشد و تکامل یافته است. از اینرو در طول تاریخ استراتژی شاهد رویکردها و متدلوژی های مختلفی بوده ایم. سازمان های ایرانی نیز به مانند سایر سازمان ها توجه ویژه ای به برنامه ریزی استراتژیک داشته اند. برخی از آنها فرایند سیستمی برای این کار داشته و بارها اقدام به تدوین سند استراتژی خود نموده اند. برخی از آن ها نیز به صورت موردی اقدام به این کار می نمایند. (البته ذکر این نکته نیز ضروری است که استراتژی از جمله مفاهیم مدیریتی است که فراگیری گسترده ای یافته است و حتی سازمان هایی که سند رسمی استراتژی نیز ندارند نیز به کرات از مفاهیم مرتبط با آن استفاده می نمایند.)
در این مطلب تلاش شده است مبتنی بر تجارب برنامه ریزی استراتژیک در سازمان ها ایرانی و همچنین بررسی متون و گزارشهای مرتبط، برخی از مهمترین خطاهای رایج در برنامه ریزی استراتژیک در سازمانهای ایرانی فهرست شوند. البته این خطاها الزاما مختص سازمان های ایران نبوده و تا حدودی در سازمانهای مختلف مشترک می باشند. محدوده این استراتژی محورهای روزانه مقاله سازمان هایی است که سند رسمی برنامه ریزی استراتژیک دارند. چرا که به طور طبیعی حتی سازمان ها که فاقد سند رسمی استراتژی هستند نیز ممکن است کاملا استراتژیک رفتار کرده و دارای استراتژی باشند.
۱- برنامه ریزی استراتژیک قابل تفویض است
برنامه ریزی استراتژیک یکی از وظایف مهم مدیران ارشد هر سازمانی می باشد، خوشبختانه این موضوع به طور روز افزونی مورد پذیرش مدیران قرار گرفته است. در گذشته به برنامه ریزی استراتژیک به عنوان کاری جانبی که قابل تفویض به یکی از واحدهای سازمانی یا مشاوران مدیریت بود نگریسته می شد. اما بعدها تحقیقات گسترده نشان داد آنچه در این شیوه تدوین می شد استراتژی به معنای واقعی آن نبوده و اساسا قابل اجرا نیز نبود. بعدها متفکرانی مانند مینتزبرگ نشان دادند که استراتژی محصول اندیشه مدیران سازمان بوده که در کوران اداره کسب و کار خود می باشند، نه تحلیل و تحقیق صرف. او بر این مبنا استراتژی را وظیفه مدیران ارشد سازمان دانست و مشاوران به عنوان متخصصان فرایند برنامه ریزی استراتژیک ضمن راهبری این فرایند به سازمان در انجام مطالعات و تحلیلهای مرتبط یاری می رسانند.
۲- استراتژی های شعاری و پرطمطراق، توخالی و بدون پشتوانه
یکی از رایجترین رفتارها در هنگام برنامه ریزی استراتژیک نگارش اهداف و استراتژی ها شعاری است، بی آنکه به چگونگی تحصیل این اهداف متناسب با وضعیت و قابلیتهای سازمان به قدر کفایت اندیشیده شود. مشاهده چشم اندازهایی که قرار است سازمان به جایگاه اولین در منطقه یا کشور برسد به وفور مشاهده می شود. اهدافی دلنشین که مورد پسند مخاطبان می باشد، اما در همان برنامه هیچ اقدام و یا سیاستی که بیانگر حرکت سازمان به این اهداف و چشم انداز باشد مشاهده نمی شود.
۳- تحلیل های محیطی ضعیف
استراتژی شیوه رقابت شرکتها را تعیین می کند، از اینرو طبیعتا یکی از مهمترین پارامترهای تاثیر گذار بر انتخاب استراتژی، محیط کسب و کار یعنی رقبا، تامین کنندگان، مشتریان، روندهای اقتصادی، فناوری، اجتماعی و … است. به همین خاطر بررسی و شناخت عمیق محیط و رقبا سهم جدی در پروژه های برنامه ریزی استراتژیک دارند. با این وجود در اغلب پروژه های برنامه ریزی استراتژیک در سازمانهای ایرانی این بخش به صورت سطحی و کلیشه ای انجام می شود.
۴- برنامه ریزی استراتژیک دوره ای چند ساله
سالهاست که در بسیاری از سازمانهای دنیا و همینطور ایران، برنامه ریزی استراتژیک به یک فعالیت مستمر و سالیانه تبدیل شده و به ندرت می توان در سازمان های پیشرو برنامه ریزی استراتژیک را به عنوان پروژه ای که هر چند سال یک بار انجام می شود مشاهده کرد. منطق این رفتار هم کاملا روشن است، سرعت تغییرات محیط کسب و کار به قدری زیاد است که نمی توان با اتکا به برنامه ای که فرضیات آن تغییر یافته است توفیقی در بازار کسب نمود.
با این حال هنوز هم در بیشتر سازمان های ایرانی برنامه ریزی و کنترل استراتژیک به فرایند مستمر تبدیل نشده است. آنها در دوره های زمانی چند سال یک بار اقدام به برنامه ریزی استراتژیک می نمایند.
۵- استراتژی خوب تغییر نمی کند
یکی از خطاهای بسیار رایج در سازمانهای ایرانی در برنامهریزی استراتژیک زمانی رخ می دهد که در پی تغییرات محیط کسب و کار به نظر می رسد استراتژی منتخب قبلی مناسب شرایط جدید نیست. در محیط پر تغییر یا متلاطم امروز وقوع این امر بسیار معمول می باشد و به طور طبیعی انتظار می رود در جلسات تیم مدیران ارشد، استراتژی مورد بازبینی قرار گیرد. حال آنکه در عمل در بسیاری از سازمانهای ایرانی اصل فرایند تدوین استراتژی و طراحان آن، برای مثال مشاور مورد تردید قرار می گیرد و کل سند استراتژی کنار گذاشته می شود. در واقع به نظر این مدیران، طراحان استراتژی باید در زمان تدوین آنقدر تیزبین و جامع نگر می بودند که همه این تغییرات را پیش بینی می کردند. اگر چه همانگونه که در بند ۳ اشاره شد تحلیل عمیق محیط از الزامات برنامه ریزی استراتژیک است، با این وجود با هر میزانی از دقت هیچ تحلیلگری قادر نخواهد بود تمام تغییرات در بلند مدت را پیش بینی نموده و در ضمن اثر آن بر فعالیت کسب و کار خود را به دقت برآورد نماید.
۶- اصرار به حفظ و پایبندی به استراتژی قبلی با وجود تغییرات جدی در فرضیات
همان گونه که پیش از این نیز مطرح شد، تغییر از جمله ویژگی های لاینفک محیط های کسب و کار در سال های اخیر، نه تنها در ایران بلکه در سراسر دنیا است. از اینروست که در بندهای قبلی اشاره شده که باید متناسب با تغییرات اقدام به بازنگری در برنامه ها نمود. با این وجود، برخی مدیران به پایبندی و ایستادن در برنامه هایی که پیش از این تدوین شده است اما فرضیات آنها به شدت تغییر یافته است، اصرار بیش از حد دارند. منطق رایج و قابل دفاع آنها این است که، عدم پایبندی به برنامه ها مانع از حرکت برنامه محوری در سازمان می شود و همواره بهانه ای برای عدم پی گیری برنامه های مصوب خواهد بود. همانگونه که بیان شد، این منطق قابل درک و دفاع است، در عین حال این رویکرد می تواند سبب انحرافهای جدی و تلاش های بی اثر سازمان شود. و این هنر و رهبری مدیر ارشد سازمان است که با توسعه تفکر استراتژیک در سازمان و بازنگری های موثر برنامه ، برنامه محوری و تعهد به برنامه را به فرهنگی فراگیر در سازمان تبدیل نماید.
۷- کم توجهی به فرایند برنامه ریزی استراتژیک به عنوان فرایند خلق استراتژی، اقناع و هم سویی
یکی از نتایج مهم فرایند برنامه ریزی استراتژیک در سازمانها ایجاد فضایی برای تعامل و گفتگو و پرسش گری بین اعضای مختلف سازمان می باشد که در طول این فرایند ضمن خلق استراتژی، باور همگانی به اهداف و استراتژی های ایجاد می شود. با این وجود هنوز هم در بسیاری از سازمان ها این فرایند از سوی مدیران ارشد همراهی نمی شود و به طور طبیعی اثر بخشی لازم را نیز نخواهد داشت.
۸- عدم اتصال بودجه و اهداف سالانه به استراتژیها و برنامه های بلند مدت
فراگیر شدن کارت امتیازی متوازن تا حدودی به سازمان ها کمک کرده است که اهداف و استراتژی های خود را به سطوح مختلف سازمان و برنامه ها و اقدامات آنها تسری دهند. امروزه خوشبختانه ضرورت این کار به ویژه تنظیم بودجه و برنامه های سالیانه با استراتژی ها درک شده است. اما هنوز هم در بسیاری از سازمان ها این اتصال به خوبی برقرار نیست.
۹- عدم رابطه نظام ارزیابی عملکرد مدیران با برنامه و کنترل استراتژیک
بی شک یکی از دشوارترین و پیچیده ترین اقدامات در نظام های برنامه ریزی و مدیریت منابع انسانی طراحی نظام مدیریت عملکرد می باشد به گونه ای که از اهداف و استراتژی های سازمان پشتیبانی نماید. در واقع ما در فرایند برنامه ریزی استراتژیک تلاش می نماییم برنامه ها و اقدامات واحدها و اعضای مختلف سازمان را در مسیر استراتژی همسو نماییم، اما در نظام ارزیابی و عملکرد سازمان به معیارهای دیگری از تلاش های واحدها و افراد توجه نموده و به آنها پاداش می دهیم و از آنها تقدیر می کنیم. در این شرایط به طور طبیعی استراتژی و برنامه های مرتبط با آن به حاشیه رانده می شود.
برنامه ریزی استراتژیک چیست؟
برنامه ریزی استراتژیک چیست؟ برنامه ریزی استراتژیک یک مدل از برنامه ریزی سازمانی است که در آن وسیلهها و گامهای لازم برای رسیدن به اهداف کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت سازمان را انتخاب میکنیم. برنامه ریزی راهبردی (بهعنوان یکی از سرفصل های آموزشی در دوره های مدیریتی ازجمله دوره Mba آنلاین مدیربان) ابزاری حیاتی برای کسب و کار شماست؛ زیرا اهداف قابل اندازگیری را در اختیار شرکتها قرار میدهد؛ اهدافی که به تصمیمگیری روزانه سازمان کمک میکنند و جهت میدهند.
در این مقاله میخواهیم درباره تدوین برنامه استراتژیک و مراحل و گام های آن صحبت کنیم و تفاوت برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک را شرح دهیم. همچنین به این بپردازیم که یک برنامه راهبردی چه اجزایی دارد. بهتر است هر سازمانی قبل از انتخاب این مدل از برنامه ریزی با ویژگیها و ابزارها ی برنامه ریزی استراتژیک آشنا شود؛ به همین دلیل در این مقاله درباره این موضوعات هم صحبت خواهیم کرد؛ پس با ما همراه باشید.
همانطورکه میبینید در دل ترکیب «برنامه ریزی استراتژیک» کلمه برنامه ریزی نهفته است. پس در ابتدا لازم است بدانیم تعریف برنامه ریزی چیست؟ برنامهریزی فرآیند تصویرسازی و مجسمکردن آیندۀ مطلوب در کنار انتخاب وسیلهها یا گامهای لازم برای تحقق آن است. برنامه ریزی راهبردی نقشه راهی است که با استفاده از آن در مسیر موفقیت، اهداف سازمانیمان را محقق میکنیم.
در ویدیوی زیر برشی از دوره برنامه ریزی استراتژیک مدیربان را ببینید. در این ویدیو که کاملا کارگاهی و همراه با حل تمرین است، دکتر فرهادینیا درباره روشهای سودآوری شرکتها صحبت میکنند.
برنامه ریزی راهبردی چیست؟
شاید سؤال خیلی از شما این باشد که تفاوت برنامه ریزی راهبردی و استراتژیک در چیست؟ بهتر است بدانید برنامه ریزی استراتژیک همان برنامه ریزی راهبردی است.
برنامه ریزی راهبردی مانند مسیریابی است که دائماً مسیر رسیدن به چشم انداز سازمان را رصد و کمک میکند سازمان از مسیر، منحرف نشده یا اگر منحرف شد، سریع به مسیر درست بازگردد. در مقاله رهبری سازمانی به این نکته اشاره کردهایم که ارائه چشمانداز سازمان به عهده رهبر سازمان است.
برنامه ریزی مزایای زیادی دارد؛ ازجمله اینکه از انجام بیهدف کارها یا کارهای بدون اولویت در سازمان جلوگیری میکند. کارفرمایان بدون داشتن چشمانداز روشنی برای آینده، ممکن است تصمیمات اشتباهی برای کسب و کارشان بگیرند و کارمندان درباره موقعیتشان در سازمان دچار سردرگمی میشوند.
چشم انداز سازمان درواقع آیندۀ آرمانی سازمان است که بهواسطۀ آن اهداف کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت سازمان تعریف می شود؛ از طرفی اهداف سازمان در جهت چشمانداز انتخابی سازمان هستند. بنابراین اهداف در برنامه ریزی استراتژیک می توانند کوتاه، میان و بلند مدت باشند.
در دوره کارگاهی برنامه ریزی استراتژیک مدیربان به شما کمک میکنیم تا استراتژی کسب و کارتان را برای ۳ تا ۵ ساله آینده بچینید. این دوره بهصورت کاملا کارگاهی برگزار شده است و تمرینات کاربردی در طول آموزش به شما داده میشود.
تفاوت مدیریت استراتژیک و برنامه ریزی استراتژیک
مدیریت و برنامه ریزی استراتژیک دو مفهوم کاملاٌ مجزا ولی مرتبط به هم هستد؛ بهگونهای که با مطالعه در مکاتب مختلف مدیریت میبینیم مدیریت استراتژیک یک سر طیف و برنامه ریزی استراتژیک سر دیگر طیف است. با ما همراه باشید تا در ادامه تفاوت میان این دو را شرح دهیم.
اگر بخواهیم به این بپردازیم که مدیریت استراتژیک با برنامه ریزی استراتژیک چه تفاوتهایی دارند، باید بگوییم مدیریت استراتژیک بر مبنای ترکیب استوار است و با بهرهگیری از شهود و خلاقیت، تصویر و تجسمی کلنگرانه از سازمان ایجاد میکند. موانع نوآوری در سازمان زیاد هستند؛ اما ما در مقاله موانع خلاقیت در سازمان به ۲ عامل کلیدی اشاره کردهایم. مطالعه این مقاله را به شما بسیار توصیه میکنیم.
رویکرد مدیریت استراتژیک مدیریت سازمان توسط تغییر است. مدیریت سازمان در صورتی شما را به اهداف سازمانیتان میرساند که بر مبنای اصول مدیریت باشد.
برنامه ریزیِ استراتژیک (strategic planning) بر مبنای تجزیهوتحلیل استوار بوده و با بهرهگیری از تفصیل و بسط جزئیات، استراتژیهای فعلی سازمان را بهشکلی منطقی و نظاممند صورتبندی میکند. رویکرد برنامه ریزیِ استراتژیک تنظیم استراتژیهایی برای روبهرویی با تغییرات است؛ به این معنی که خودش در ابتدا به ساکن تولیدکنندۀ تغییر نیست؛ بلکه بر مبنای تغییرات بیرونی و درونی استراتژی تعیین میکند.
در پادکست زیر به سوال «برنامه ریزی استراتژیک چیست» جواب دادیم و دلایل ضروریت تدوین و اهمیت آن را بیان کردیم.
ضرورت تدوین و اجرای برنامه ریزی استراتژیک در شرکت
اگر مدیریت را بهشکل یک خانه درآوریم، فوندانسیون و پایه آن برنامه ریزی است. همۀ ما میدانیم در قرنی زندگی میکنیم که سرعت تغییرات بسیار بیشتر از گذشته است و سازمانی که هم آهنگ با تغییرات نباشد، با محیطی پرتنش مواجه خواهد شد. یکی از راههای مدیریت مواجهه با تغییرات و مدیریت بحران داشتنِ برنامه ریزی است.
تحقیقات مختلف نشان دادهاند اکثر شرکتهای کوچک و متوسط در برنامه ریزی استراتژیک شرکت نکردند. بیشتر ادبیات استراتژی گویای این نکته است که شرکتها برای زنده ماندن باید بهطور فعال برای آینده برنامه ریزی کنند. افزایش نرخ شکست سازمانها بسیار هشداردهنده است و برنامه ریزی راهبردی میتواند مانع این شکست شود.
در کسب و کارهای کوچک و متوسط (Small-Medium Enterprise) عملکرد و کارایی بهعنوان ابزاری برای رشد و توسعه به شمار میرود؛ نادیده گرفتن برنامه ریزی استراتژیک ممکن است باعث شود سازمانها عملکرد و پتانسیل رشد را از دست بدهند و بقای آنها در معرض خطر قرار گیرد.
مقاله پیشنهادی ما برای مطالعه: کوچینگ سازمانی چیست؟
اهمیت و ضرورت برنامه ریزی استراتژیک سازمان به این دلیل است که کمک میکند تکلیف بسیاری از امور مشخص شده و بهتدریج شاهد اصلاح فرهنگ سازمانی و مستقرشدن فرهنگی درست در کل سازمان باشیم. داشتن برنامه راهبردی جزو ضروریات یک سازمان محسوب شده و میتواند از یکسری مسائل جلوگیری کند؛ ازجمله:
- موازیکاری؛
- دوبارهکاری؛
- اتلاف وقت؛
- تداخل امور؛
- اسقاط تکلیف؛ به معنی از زیر بار مسئولیت شانه خالی کردن و وظیفه خود را به دیگران محول کردن.
اهداف برنامه ریزی استراتژیک
در ادامه این مقاله میخواهیم هدف برنامه ریزی راهبردی و تاثیر آن را بر عملکرد سازمان بررسی کنیم. بهطورکلی هدف برنامه ریزی استراتژیک یکپارچهسازی تلاشهای سازمان با هدف دستیابی هرچه سریعتر، دقیقتر و کمهزینهتر به اهداف سازمانی است.
برنامه ریزی استراتژیک اهداف زیر را در سازمان دنبال میکند و تأثیرات زیر را در عملکرد سازمان میگذارد:
تغییر محیط درونی سازمان؛
تعیین مسیر حرکت برای سازمان؛
کاهش تاثیر منفی تغییرات ناخواسته روی شرکت؛
افزایش کارایی و اثربخشی در سیستم؛
کاهش ضایعات و کارهای غیرضروری در سازمان؛
تدوین استانداردهایی برای تسهیل کنترل فرایند سیستم؛
اگر مدیر هستید، پیشنهاد می کنیم حتما مقاله رشته Mba چیست را بخوانید.
برنامه استراتژیک چیست؟
خروجی برنامه ریزی استراتژیک، برنامه استراتژیک یا سند استراژیک است. این برنامه سندی مدون و قابل اجراست که توسط برنامهریزان به سازمان تحویل داده میشود. حجم این سند به بزرگی و پیچیدگی کسب و کار بستگی دارد و میتواند در حد چند برگ تا کتابی قطور باشد. برنامه راهبردی باید مکتوب باشد تا دلایل از یاد نرود؛ بهعبارتی نباید ذهنی باشد ( حتی در حد یک صفحه ) ؛
در ادامه این بخش با فرایند تدوین سند استراتژیک بیشتر آشنا میشویم.
فرایند تدوین برنامه استراتژیک چیست؟
اولین قدم در برنامه ریزی استراتژیک جمعآوری دادههایی از سازمان است. این دادهها که درواقع ورودی هستند، عبارتاند از:
چشم انداز سازمان؛
نقاط قوت داخل سازمان؛
نقاط ضعف درونی سازمان؛
تهدیدهای موجود در محیط بیرونی کسب و کار؛
فرصتهای موجود در محیط خارجی کسب و کار.
به طور کلی فعالیتهای انجامشده در برنامهریزی استراتژیک را میتوانیم بهصورت موارد کلی زیر فهرست کنیم:
گرداوری اطلاعات مختلف مربوط به سازمان (همان ورودیهای برنامه ریزی استراتژیک) با هدف ارزیابی و رصد ابعاد مختلف سازمان؛
پردازش اطلاعات ورودی مرحله قبل به کمک ابزارهای ترسیم موقعیت و تصویر شفاف سازمان؛
گرفتن تصمیمات درست و انتخاب استراتژیهای مناسب به کمک تصویر بهدستآمده از سازمان (خروجی برنامه ریزی راهبردی).
اجزای برنامه ریزی استراتژیک
مؤلفه های برنامه ریزی استراتژیک یا همان اجزای تشکیل دهنده برنامه ریزی استراتژیک عبارتاند از:
بیانیه چشم انداز، ماموریت و رسالت؛ بیانیه چشم انداز در برنامه ریزی استراتژیک سندی است که آیندۀ سازمان را باز کرده، ویژگیها و ابعاد آن را به تصویر میکشد و تمرکز آن بر آرزوها و مقاصد سازمان است. ماموریت در برنامه ریزی استراتژیک تفاوت و تمایز سازمان نسبت به رقبا را بیان میکند. رسالت سازمان ماهیت وجودی آن و دلیلی است که سازمان بهخاطر آن به وجود آمده است.
ارزشهای اصلی سازمان (اعتقادات و رفتار سازمانی )؛
نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدیدهای سازمان؛
اهداف، استراتژیها، رویکرد و تاکتیکهای عملیاتی سازمان؛
جریانات اندازه گیری و بودجۀ سازمان.
مراحل فرایند برنامه ریزی استراتژیک سازمان
برنامه ریزی استراتژیک شرکت فرآیندی گام به گام است و با طیکردن گامهای زیر سعی در تحقق اهداف سازمان دارد؛ بهعبارتی میتوان گفت گام های برنامه ریزی راهبردی عبارتاند از:
۱٫ برنامه ریزی برای برنامه ریزی راهبردی؛
گام اول در مراحل برنامه ریزی استراتژیک، داشتن برنامه ریزی است. در این مرحله برای جلساتِ برنامه ریزی ازجمله ساعات جلسات، افرادی که باید در جلسه حضور داشته باشند، مسئولیت افراد حاضر در جلسات و… برنامه ریزی میشود.
۲٫ تحلیل وضع موجود سازمان (در چه نقطهای قرار داریم؟)؛
در این مرحله برای سنجیدن اینکه در چه نقطه ای قرار داریم، از چند ابزار استفاده میشود؛ ازجمله swot- pestel-vrio. منظور از وضع موجود بررسی قوتها و ضعفهای درونی سازمان و تهدیدها و فرصتهای بیرونی سازمان است.
۳٫ تبیین رسالت، دورنما و ارزش های سازمان؛
دایرهای را در ذهنتان تجسم کنید. در این مرحله مشخص میکنیم در کجای این دایره میخواهیم قرار داشته باشیم. این نقطه درواقع همان رسالت و دورنمای سازمان است. در این مرحله سازمان به گذشته خود در صنعت مربوطه برمیگردد تا خصوصیات خودش را پیدا و بازبینی کند.
همچنین مر حله تبیین رسالت، نگاهی به آینده دارد و اینکه میخواهد در کجای صنعت خودش قرار گیرد و… . درواقع در این مرحله سازمان ماهیت وجودیاش را پیدا میکند. هدف از این مرحله این است که سازمان رویههای درستی را در آینده طی کند تا به چشم انداز مدنظرش برسد. رسالت چیزی مانند شاقول است که باید سازمان مواظب باشد از آن تخطی و عبور نکند.
۴٫ شناسایی مشکلات استراتژیک شرکت؛
مشکلات استراتژیک سازمان از ترکیب مراحل بالا به دست میآید. مشکلاتی که در این مرحله به دست میآیند، از نتایج حاصل از سوات (Swot) جدیتر است؛ زیرا در Swot اندکی پیش بینی وجود دارد که در این مرحله وجود ندارد؛ مثلا در سوات اگر ضعف را مشکل نقدینگی و تهدید را ورود رقبا بدانیم، احتمال میدهیم احتمال حذف ما در دایره رقابت وجود داشته باشد.
۵٫ تعیین اهداف و مقاصد سازمان؛
در این مرحله اهداف سازمان ریزتر، شفافتر و قابل اندازه گیریتر میشود؛ به عبارتی اهداف باید ویژگی های هدف گذاری Smart را داشته باشند.
۶٫ تدوین استراتژیهای سازمان؛
بااینکه استراتژی از جنس هدف گذاری و برنامه ریزی است؛ اما هدف اصلی نیست. از استراتژی بهعنوان ابزاری برای رسیدن به هدف استفاده میکنیم. به همین دلیل این مرحله بعد از مرحله تعیین اهداف قرار میگیرد.
۷٫ انتخاب شاخصهای سنجش و پایش عملکرد سازمان؛
در این مرحله شاخصی تعیین میشود که براساس آن پیشروی صورت گیرد.
۸٫ پایش، ارزیابی و برنامه ریزی عملیاتی.
این مرحله براساس شاخص تعیینشده در مرحلۀ قبل پایش و ارزیابی صورت میگیرد
معایب برنامه ریزی استراتژیک و موانع استفاده از آن
با وجود اینکه سازمان های بزرگ و مطرحی در دنیا از برنامه ریزی راهبردی استفاده کردهاند و میکنند، نمیتوان از معایب آن چشم پوشید. در نقد برنامه ریزی استراتژیک و عملیاتی سازمان میتوان به معایب زیر اشاره کرد:
زمانبر و طولانی بودن؛
حضور مستمر برنامهریز در سازمان و تحمیل شدن برنامه تدوین شده به اعضای سازمان؛
هزینهبربودن نسبت به ابتدای طرح و خروجی ابتدایی مدنظر؛
گرانقیمت بودن بهدلیل انجام آن توسط برنامهریزان و مشاوران بیرونی؛
مقاومت افراد سازمان برای اجرای آن ؛ زیرا برنامه پیشنهادی از بیرون سازمان آمده و طراحی شده است؛ بهعبارتی کارکنان سازمان در طراحی آن نقشی نداشتهاند؛
حرکت بر مبنای پیش بینی آینده و آینده نگری (ممکن است خطایی در پیش بینیِ صورتگرفته رخ دهد و موقعیت سازمان به خطر بیفتد)؛
داشتنِ نگاه طولی به بخشهای مختلف سازمان ؛ در این مدل برای هر بخش از سازمان که مشکلی داشته باشد، برنامه مجزایی نوشته می شود؛ بهعبارتی نگاهی کلنگر به مسائل سازمان در این مدل وجود ندارد.
جدید و بهروز نبودنِ این مدل از برنامه ریزی ؛ این مدل از برنامه ریزی قدمت زیادی دارد؛ اما حقیقت این است که مدل جدیدی نیست. مدلهای جدیدتری از برنامه ریزی مانند برنامه ریزی تعاملی در حال حاضر با اقبال بیشتری مواجه هستند؛ زیرا با مشارکت اعضای سازمان برنامه ریزی صورت میگیرد.
تحقیقات انجامشده توسط onstrategy نشان میدهد که ۸۶٪ از تیمهای اجرایی در هر ماه کمتر از یک ساعت به بحث دربارۀ استراتژی میپردازند و ۹۵٪ از نیروی کار معمولی استراتژی سازمان خود را نمیفهمند.
باتوجهبه معایب برنامه ریزی استراتژیک پیشنهاد میکنیم از مدل دیگری از برنامه ریزی به نام برنامهریزی تعاملی یا مشارکتی استفاده کنید. این مدل مزایای بسیاری نسبت به برنامهریزی راهبردی دارد و درعینحال عاری از معایب آن است.
اگر میخواهید کسب و کارتان را متحول کنید، از مدل جدیدتر برنامه ریزی به نام برنامه ریزی تعامل ی برای سازمانتان استفاده کنید.
استراتژی محورهای روزانه
دوره ها
وبینار ایده ها محور کسب و کارهای جدید هستند، اما آیا می دانید .
اپلیکیشن های موبایلی ارتباطی و پیش بینی بازار
وبینار استراتژی ها و ریسک های ایران1400
دورکاری؛ چالش ها و راهکارها
دفتر آموزش های آزاد و کاربردی دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران با مشارکت آکادمی همراه اقدام به برگزاری کارگاه آنلاین با موضوع «دورکاری؛ چالشها و را.
هفتمین دوره جامع پرورش مشاور حقوقی
هفتمین دوره جامع پرورش مشاور حقوقی شروع ترم جدید 💥💥💥 💢دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران با همکاری آموزشگاه دادب.
کنفرانس استراتژی های کسب و کار ایران 1400، روز چهارم: ستراتژی های منابع انسانی و توسعه کسب و کار
"یک شرکت، بهمنظور رشد، بقا و نیل به اهداف در محیط رقابتی نیازمند بهرهگیری از منابع است. استفاده صحیح از منابع انسانی، مالی و مواد اولیه به.
کنفرانس استراتژی های کسب وکار ایران1400، روز سوم:بهبود محیط کسب و کار و فرصت های توسعه
"تجارب توسعه كشورها نشان می دهد که محیط کسب و کار بر توسعه کارآفرینی تاثیر مستقیم دارد. محيط نامساعد كسبوكار، شركتها.
کنفرانس استراتژی های کسب و کار ایران 1400، روز دوم: استراتژی های کسب و کار یکسال پس از کووید19
"بررسی ها نشان اقتصاد جهان یکسال پس از کووید19 روندی متفاوت در پیش خواهد گرفت و دیگر به وضعیت قبل از کرونا باز نمی گردد. شناخت تحولات ک.
کنفرانس استراتژی های کسب وکار ایران 1400، روز اول:استراتژی های استارتاپی در اکوسیستم کارآفرینی
"یک دهه گذشته شاهد رشد روز افزون استارتاپ ها و یا کسب و کار نوپا در اکوسیستم های استارتاپ سراسر دنیا، از شانگهای، پکن تا لندن ، برلین،.
وبینار راهبردهای مربی گری اثربخش در شرکتهای برتر
🏛️ دفتر آموزش های کاربردی دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران برگزار می شود 🔹وبینار راهبردهای مربی گری اثربخش در شرکتهای برتر ✅هدف.
آموزش های آزاد دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران
از آنجا که در سند چشم انداز بیست ساله جمهوری اسلامی بر اقتصاد دانش محور تاکید شده و همچنین تامین نیارهای تخصصی برنامه چهارم توسعه کشور مورد توجه برنامه ریزان واقع شده، از این رو، هیات امنای دانشگاه تهران در اردیبهشت ماه 1386 تاسیس دانشکده کارآفرینی را به تصویب رساند. در زمان تاسیس، این دانشکده، به عنوان نخستین دانشکده کارآفرینی در ایران و خاورمیانه به حساب آمده است. در راه تاسیس دانشکده کارآفرینی حمایت مادی و معنوی وزارت کار و امور اجتماعی با اجرای مصوبه شورای عالی اشتغال بسیار راهگشا بوده است. هرچند که هموار سازی چنین راهی با امضای تفاهم نامه بین وزارتین علوم، تحقیقات و فناوری و کار و امور اجتماعی در بهمن سال 85 امکان پذیر گردید.
برترین مدلهای برنامه ریزی استراتژیک
برنامهریزی استراتژیک موضوعی بنیادی در دنیای امروز است. یک سری روشها و مدلهای برنامهریزی استراتژیک وجود دارد. در این مقاله میخواهیم در مورد روشهای تدوین مدلهای برنامهریزی استراتژیک صحبت کنیم و شرایط را بر اساس توالی زمانی مورد بررسی قرار دهیم. یک سری تکنیکهای برنامهریزی استراتژیک نیز وجود دارد که در مقالات بعدی به طور دقیق بررسی خواهیم کرد.
برنامه ریزی استراتژیک در یک نگاه
از آنجایی که تعریفهای زیادی در مورد برنامه ریزی استراتژیک وجود دارد که هر یک از نظر سنگینی کلمات شاید مشکل ساز بوده و درک درستی را در بر نگیرد، در این بخش میخواهیم در مورد برنامهریزی استراتژیک به زبانی ساده توضیحاتی ارائه دهیم.
در برنامه ریزی استراتژیک قرار است اهداف آتی سازمان تعیین و تدوین شود. استراتژیهای موجود در سازمان شناسایی شوند و اهداف بر اساس استراتژیهای موجود شناخته شود. شرایط محیطی سازمان تجزیه و تحلیل شود. امکانات سازمان بر اساس تجزیه و تحلیل منابع مورد بررسی قرار بگیرد. وضع موجود بر اساس نقاط قوت و ضعف سازمان بررسی شود و شناخت درستی در خصوص استراتژیهای گذشته بررسی شود. در واقع تغییرات مورد نیاز در استراتژیهای گذشته مهمترین هدف برنامهریزی استراتژیک است. در گامهای آخر در خصوص استراتژیهای مطلوب یک سری تصمیم گیری صورت میگیرد و استراتژی جدید نیز اجرا میشود، مبرهن است که استراتژی جدید میبایست کنترل و ارزیابی خوبی داشته باشد و نتیجه بخش باشد.
انواع مدلهای برنامه ریزی استراتژیک
وقتی قرار است مدلهای برنامه ریزی استراتژیک تدوین شود در طول زمان مدلهای مختلف ایجاد میشود که به جریانهای مدلهای قبلی هستند و قرار است که روشی کاملتر را معرفی سازند. در واقع هر یک از مدلهای جدید یک طرح برنامه ریزی کامل تر را ایفا میکند.
در برنامه ریزی استراتژیک مهمترین رکن مدلسازی فرآیند و شبیه سازی روشهای موجود در سازمان است که در نهایت بر اساس رویکرد و کسب و کار استراتژی محورهای روزانه بررسی میشود. بهترین مدل برای برنامه ریزی و اجرای هدف نیز در سازمانها وجود دارد که وابسته به هدف اصلی سازمان انتخاب میشود.
مدلهای قدیمی برنامه ریزی استراتژیک
مدل برنامه ریزی استراتژیک صنعتی:
یکی از مدلهای قدیمی برنامه ریزی استراتژیک مربوط به استراتژی صنعتی است. در این روش از الگوهایی استفاده میشود که قرار است به واسطه آنها هدفهای عمده و جزئی معین و مشخص شوند. در واقع سیاستها و برنامههایی در نظر گرفته میشود که برای تحقق اهداف سازمان استفاده شود. اهداف و سیاستها و همینطور فعالیتها و برنامهها باید پیوند خوبی با هم داشته باشند از سوی دیگر نیاز است که ترکیبی مناسبی از فرصتهای محیطی و توانمندی بررسی شود.
مدل برنامه ریزی استراتژیک رایت:
این مدل از برنامه ریزی استراتژیک در ۵ مرحله اصلی بررسی میشود و در نهایت نظام اطلاعاتی که برای آن بررسی میشود بسیار مهم است. در این روش در ابتدا قرار است محیط درونی و بیرونی سازمان بررسی شود و در نهایت نقاط قوت و ضعفی که در سازمان وجود دارد مشخص شود، از سوی دیگر فرصتهای محیطی و ماموریتهای سازمانی نیز تعیین میشود. اهدافی قابل دسترسی است که بر اساس توانایی و فرصتهای مختلف تنظیم میشود. سطوحی که برای برنامه ریزی استراتژیک دیده میشود شامل مدیریت، فعالیت و وظیفه است. وقتی استراتژی تدوین شد نیاز است که اجرای آن به طور دقیق صورت بگیرد. مثلاً سطح مدیریت در برنامه ریزی استراتژیک شامل سبکهای کلان و بلند مدت سازمانی است. تبدیل استراتژیها نیز به فعالیت واحدها و بخشها بررسی میشود و در نهایت نیز وظایف افراد استراتژی محورهای روزانه نیز بررسی میشود و قالب استراتژی تعیین میشود. وظایف افراد و کارکنان در قالب استراتژیهای تعیین نیز بررسی میشود.
ساختار و رهبری و فرهنگ سازمانی نیز برای برنامه ریزی استراتژیک بسیار مورد نظر است. تنظیم مجموعه وظایف و همینطور ارتباطی که بین نمودار سازمانی بررسی میشود. در بخش رهبری نیز فرد میبایست وظایف قانونی و مقبولیت اجرای استراتژی را دنبال نماید.
همینطور یک سری فرهنگ سازمانی وجود دارد که سبب ایجاد فضای مناسب میشود و در نهایت مشارکت گستردهای برای افراد در سازمانها فراهم میسازد. رفتار و نگرشهای لازم نیز وجود دارد که نتیجه خوبی فراهم میسازد.
مدلهای برنامه ریزی استراتژیک رشد یافته
مدل برنامه ریزی استراتژیک هیل:
این روش از برنامه ریزی استراتژیک به نسبت مدل های قبل از اعتبار بهتری برخوردار بود. در این مدل محیط درونی و بیرونی استراتژی مشخص می شود و در نهایت مقایسه با استراتژیهای گذشته صورت میگیرد. بین استراتژیهای آینده و گذشته یک سری تعارض در نظر گرفته میشود و از سیستم اطلاعات نیز استفاده خواهد شد. تغییرات لازم در ساختار ایجاد میشود و گاه سیستم کنترل نیز مورد ارزیابی قرار میگیرد. اجرای استراتژی جدید سبب میشود که سیستم کنترل به طور دقیقی طراحی شود. فرآیند مدیریت استراتژیک در ۵ مرحله دنبال میشود. در ابتدا اهداف اساسی شرکت انتخاب میشود، محیط عملیاتی درون سازمان تحلیل میشود و نقاط قوت و ضعف سازمان بررسی میشود. محیط رقابتی در بیرون از سازمان تحلیل میشود و فرصتها بررسی میشود. استراتژیهایی انتخاب میشود که نقاط قوت سازمان را ایجاد میکنند و سبب تصحیح نقاط ضعف سازمان میشود. فرصتهای بیرونی نیز در این زمینه اهمیت خواهد داشت. در گام آخر نیز استراتژی اجرا میشود.
مدل برنامه ریزی استراتژیک پیرس:
در این مدل مجموعهای تصمیمات و اقدامات در نظر گرفته میشود و حاصل از اجرای برنامهها است. برای مدیریت جریان اطلاعات نیاز به گام های به هم پیوسته است که دستیابی به اهداف را به خوبی شکل میدهد. تدوین و اجرای استراتژی در گامهای متوالی و پی در پی هستند و تغییرات در هر جزئی از این مدل به نسبت سایر اجزا تاثیر میگذارد. اجرا و کنترل برای رسیدن به اهداف شرکت به طور دقیق صورت میگیرد.
مدل برنامه ریزی استراتژیک دیوید:
از آنجایی که برنامه ریزی استراتژیک با گامهای بیشتری همراه است بخش جداگانهای را برای آن در نظر گرفتیم تا توضیحاتی که ارائه میشود کامل و قابل قبول باشد. این مدل به نسبت مدل برنامه ریزی استراتژیک هیل جامعتر است. سه گام اصلی در برنامه ریزی استراتژیک دیوید وجود دارد که شامل تدوین، اجرا و ارزیابی است.
تدوین استراتژی: در مرحله تدوین نیاز است که فرصتها شناسایی شود، تهدیدات خارجی بیرون از سازمان مشخص شود، نقاط قوت و ضعف درون سازمان بررسی شود، اهداف بلند مدتی تنظیم شود و یک مجموعهای از استراتژیها تشکیل شود و در بین این مجموعه گزینه مناسب انتخاب شود. در مرحله تدوین تصمیم گیری در مورد ورود به یک کسب و کار جدید صورت میگیرد. کسب و کار قبلی ترک میشود. در خصوص تخصیص منابع مشورت میشود و همینطور تنوع سازی در راستای ورود به بازارهای بین المللی نیز بررسی میشود.
اجرای استراتژی: این بخش در مورد منابع انسانی بررسیهایی انجام میدهد. در واقع در مرحله اجرا نیاز است که منابع انسانی بررسی شود. نیاز است استراتژیهای قابل اجرا بررسی شود و همینور اهداف سالانه و خط مشیهایی نیز تنظیم شود. انگیزش کارکنان بررسی شود و تخصیص منابع به درستی صورت بگیرد. اجرای استراتژی شامل توسعه فرهنگ حمایت از استراتژی است و سبب میشود که ساختار سازمانی اثر بخش باشد. استفاده از سیستمهای اطلاعاتی نیز به روز است.
ارزیابی استراتژی: در این روش یک نظام اطلاعاتی فعال انتخاب می شود که اجرای استراتژی را با اهداف موجود ارزیابی می کند. ارزیابی مربوط به مرحله آخر از برنامه ریزی استراتژیک است به طوری که ابزار اصلی مدیران است تا بتوانند عملکرد ضعیف یک استراتژی را شناسایی کنند. دقت شود که همه استراتژی ها می توانند به سمت تعدیل حرکت کنند زیرا یک سری عوامل بیرونی و درونی به شکل مداوم وجود دارد که تغییر پذیر هستند. در ارزیابی استراتژی می بایست عملکرد به طور دقیق اندازه گیری شود، اقدامات اصلاحی انجام شود، بازبینی عوامل بیرونی و درونی بر اساس استراتژی های فعلی نیز مورد بررسی قرار بگیرد.
مدل برنامه ریزی استراتژیک جنرال الکتریک:
شرکت جنرال الکتریک مدلی برای برنامه ریزی استراتژیک در نظر گرفت که بسیار سر و صدا کرد. این مدل دارای محور افقی جذابیت صنعت است که با متغیرهای زیادی همراه است. در محورهای عمودی نیز توانایی کسب وجود دارد و میتواند بر اساس متغیرهای زیادی بررسی شود. بر اساس این متغیرها موقعیت شرکت تحلیل شده و در جدول مشخص میشود. هفت مرحله برای اجرای برنامه ریزی استراتژیک جنرال الکتریک دیده میشود:
۱- عوامل کلیدی محیطی و درونی تعریف میشود.
۲- عوامل محیطی موجود مورد ارزیابی قرار میگیرد.
۳- عوامل داخلی بررسی میشود.
۴- موقعیت در جدول به طور دقیق تعیین میشود.
۵- فرصتهای آتی بر اساس عوامل محیطی ارزیابی میشود.
۶- توانمندیهای داخلی تعیین میشود.
۷- یکی از استراتژیها بر اساس فرصتهای محیطی و توانمندیهای داخلی انتخاب میشود.
انتخاب استراتژیهای سازمان به این صورت است که در ابتدا میزان سرمایه گذاری و فعالیتهای مربوط به آن گسترش میسازد و از استراتژی توسعه استفاده میشود. سپس نوبت به کاهش میزان سرمایه گذاری خواهد افتاد که مربوط به استراتژی کاهش است و در نهایت نیز میبایست ثابت نسبی در مورد میزان فعالیتها و سرمایه گذاری شرکتها داشت و وضع موجود باید حفظ شود.
در طرح برنامه ریزی استراتژیک جنرال موتورز هدف اصلی دنبال کردن فعالیتهایی است که جذابیت بیشتری دارند و شرکت نیز از عهده اجرای آن بر خواهد آمد.
شرکت این عقیده را دارد که اگر فعالیتی نه جذابیت دارد و نه توانمند است، اجرای آن میبایست حذف شود. در صورتی که جذابیت و فرصت محیطی وجود داشته باشد اما میزان توانمندی داخلی کم باشد نیاز است که از استراتژی بهبود توانمندی استفاده کرد. در صورتی که توانمندی وجود دارد اما از جذابیت و فرصت محیطی کمی برخوردار است میبایست استراتژی ایجاد جذابیت و فرصت محیطی ایجاد شود.
مدل برنامه ریزی استراتژیک پورتر:
در مدل برنامهریزی استراتژیک پورتر اولین موضوع متمایز سازی است. این روش میگوید میبایست محصولی متفاوت عرضه شود که کیفیت بینظیری دارد، طراحی بالایی برای آن در نظر گرفته است، عملکردی فوق العاده دارد و به طور طبیعی از نظر قیمت نیز در شرایط گرانی قرار گرفته است. این استراتژی به طور کلی بر پایه تحقیق و توسعه و نوآوری گام بر میدارد. عامل کلیدی دوم در مدل پورتر تعریف رهبری در هزینه است. به طوری که با کاهش قیمت محصول رقابت در وضعیت بهتری قرار بگیرد و شرکت از رقبای خود پیشی بگیرد.
هزینههای تولید در این زمینه کاهش پیدا میکند و به طبع قیمت محصول نیز کاهش مییابد. مزایای تولید نسبت به مقیاس بررسی میشود. فروش محصول در تعداد زیاد رخ می دهد و سود دهی بالاتر است.
تعریف تمرکز در راستای برنامه ریزی استراتژیک پورتر به صورتی است که یک بخش از بازار به شکل متمرکزتر بررسی شود و بهترین خدمات به این بخش ارائه شود. این استراتژی کسب و کارها را از یک بخش بزرگ به یک بازار کوچک خواهد رساند. این استراتژی با استراتژی های قبلی ترکیب می شود و در نهایت رهبری هزینه بر تولید مقیاس بررسی می شود.
چارچوب اصلی برنامه ریزی استراتژیک پورتر به این صورت است که ۵ نیروی رقابتی برای ورود و عدم ورود به صنعت جدید در نظر گرفته میشود. جمع این نیروها سبب جذابیت صنعت میشود. از سوی دیگر طراحی برنامه ریزی استراتژیک لیستی از عوامل قدرت یا ضعف را در هر صنعت مشخص میسازد. پس از آن امتیازبندی و تجزیه و تحلیل صورت میگیرد و برخی از مدلها مشخص یا تقویت میشود و حفظ در راستای تقویت مدلها شکل میگیرد.
جمع بندی:
در برنامه ریزی استراتژیک مهمترین رکن مدلسازی فرآیند و شبیه سازی روش های موجود در سازمان است که در نهایت بر اساس رویکرد و تجارت بررسی می شود. بهترین مدل برای برنامه ریزی و اجرای هدف نیز در سازمان ها وجود دارد که وابسته به هدف اصلی سازمان انتخاب می شود.
در مدل برنامه ریزی استراتژیک یک سری رویکرد رقابت پذیری وجود دارد که مجموعهای تعهدات را شکل میدهد و در نهایت نیز میتواند بازده بالاتری را فراهم سازد.
کاروکسب دورههای آموزشی متنوعی را در حوزههای تحلیل کسبوکار، هوش تجاری، مدیریت فرایند، مدیریت پروژه، مدیریت چابک و . برگزار میکند. جهت آشنایی با دورههای آموزشی کاروکسب از تقویم دورههای آموزشی بازدید نمایید.
کارگاه هوشمندی استراتژیک (روز جهانی مدیران حرفه ای پروژه)
معرفی مفهوم و اصول بکارگیری «هوشمندی استراتژیک»
رویکرد استراتژی محورهای روزانه متمرکز، دقیق، پویا و هدفمند به استراتژی
در این کارگاه چهار اشتباه پرتکرار در مدیریت توضیح داده میشود، که چگونه باعث ناکارآمدی در تدوین و پیادهسازی برنامهها شدهاند. راهکارهای چهارگانه تمرکز، دقت، پویایی و هدفمندی به عنوان اصول اولیه هوشمندی مطرح شده و سپس رفتارهای مناسب در فضای کسب و کار کنونی تبیین میشود. بر همین اساس نیز یک کارگاه جهت شناسایی مسئله استراتژیک کسب و کارتان با استفاده از یک پرسشنامه الکترونیکی انجام میشود.
در ادامه، الگویی از استراتژی در فضای دادهباوری با عنوان «هوشمندی استراتژیک» مطرح شده و به عنوان یک راهکار نوین در این زمینه تشریح میشود. بر همین اساس، اصول پایهای هوشمندی استراتژیک به همراه سازوکارهای اجرایی آن توضیح داده میشود. در انتها نیز یک کارگاه برای سنجش هوشمندی استراتژیک کسب و کار انجام میشود که از طریق یک پرسشنامه آنلاین اجرا میشود. در این پرسشنامه، بلافاصله پس از پاسخ به سوالات، یک گزارش ۱۰ صفحهای برای هر فرد ارائه خواهد شد.
سرفصلهای کارگاه هوشمندی استراتژیک
- چهار اشتباه پرتکرار
- چهار راهحل بهبود
- استراتژی چه چیزی هست؟
- استراتژی چه چیزی باید باشد؟
- مکتب دادهباوری
- تحلیلگری استراتژیک
- اصول هوشمندی استراتژیک
- سازوکارهای هوشمندی استراتژیک
- کارگاه: سنجش سطح هوشمندی استراتژیک کسب و کار
این مقاله در تاریخ 1400/07/28 توسط دکتر عباس خدادادی در سایت سایت تخصصی هوشمندی استراتژیک منتشر شده و در تاریخ 1400/08/26 بروزرسانی گردید.
لینک منبع: منبع مقاله در سایت
پیشنهاد میشود برای آشنایی بیشتر دورههای آموزشی، حتماً این مطالب را هم ببینید:
دوره بازآفرینی کسب و کار (ویژه کسب و کارهای کوچک و متوسط)
یک دوره مشاورهای ویژه است که میتوانید بسیاری از مسائل را شناسایی کنید. در انتهای دوره یک گزارش کامل عارضهیابی و نقشه راه بهبود سه ساله دریافت خواهید کرد.
مشاور استراتژی و مشاوره مدیریت استراتژیک دکتر عباس خدادادی
خدمات مشاورهای برنامهریزی و اجرای استراتژی با بهرهگیری از مدلهای کاربردی تجربه بیش از 60 طرح در صنایع مختلف کشور ارائه میشود.
کتاب هوشمندی استراتژیک (منتشر شده) + دانلود فایل
کتاب هوشمندی استراتژیک در 12 فصل به معرفی اندیشه، الگو و کاربرد هوشمندی استراتژیک در کسب و کارها میپردازد. که بزودی توسط انتشارات مهکامه چاپ خواهد شد.
دوره آموزشی تفکر استراتژیک
این دوره شامل مفاهیم، نظریهها و الگوهای پایهای مدیریت استراتژیک است.
دوره برنامه ریزی استراتژیک در عمل - جامع و کاربردی
یک برنامه استراتژیک را تدوین کرده و بتوانید مراحل آن را برای دفعات بعد و در موضوعات مختلف انجام دهید.
الگوی هوشمندی استراتژیک چیست؟ رویکرد جدید و توضیح ساده
نظام هوشمندی استراتژیک جدیدترین رویکرد در به مدیریت سازمان بوده و ابزارهایی را برای تصمیمگیری استراتژیک و عملیاتی در اختیار مدیران میگذارد. وجود این نظام باعث کنترل کلیه اطلاعات سازمان شده و قابلیت اطمینان تصمیمها و موفقیت سازمان بالا میرود.
دیدگاه شما