معرفی ۵ کتاب برتر برای تبدیل شدن به تریدر حرفهای
بسیاری از افراد مایلند یاد بگیرند که چگونه می توانند به عنوان یک معامله گر موفق عمل کنند ، چه از طریق سهام ، کالاها ، ارز ( فارکس ) یا همه موارد فوق . متأسفانه ، تجارت و سرمایه گذاری موضوعی نیست که معمولاً در مدارس و دانشگاه ها مطرح شود .
خوشبختانه ، کتابهای بسیار خوبی در همه زمینه های تجارت برای کسانی که تمایل و انگیزه دارند تجارت حرفه ای خود را یاد بگیرند ، در دسترس است .
نکات کلیدی
تبدیل شدن به یک تاجر موفق می تواند یک موفقیت دشوار باشد ، در این مسیر چندین فراز و نشیب وجود دارد .
هیچ راه درستی برای تبدیل شدن به یک تریدر عالی وجود ندارد ، اما مطالعه در مورد چگونگی انجام این کار توسط دیگران می تواند شما را د ر جهت صحیح شخصیت و سبک ترید خود قرار دهد .
چندین کتاب کلاسیک وجود دارد که نه تنها معامله گران دنیای واقعی و چگونگی حرفه ای شدن آنها را مستند می کنند ، بلکه همچنین استراتژی هایی را که ممکن است در کلاس امور مالی یاد نگیرید را به شما معرفی می کند.
این کتاب ها و بسیاری دیگر می توانند اطلاعات کاملی در مورد پیچیدگی های تجارت سرمایه گذاران از نکات اساسی تا در مورد چگونگی روانشناسی انجام سرمایه گذاری ارائه دهند .
خاطرات یک اپراتور سهام
«خاطرات یک اپراتور سهام » ، نوشته شده توسط ادوین لوفر و در سال 1923 منتشر شده است ، احتمالاً تنها کتاب توصیه شده برای تریدرها و سرمایه گذاران مشتاق است .
این کتاب روایتی از زندگی مردی است که به عقیده بسیاری، بزرگترین معامله گر سهام در تمام دورانها ، جسی لیورمور ، به عنوان شخصیت اصلی ، لاری لیوینگستون ، در کتاب معرفی شده است .
این کتاب ، که به عنوان یک کتاب خوب برای مطالعه نیز ذکر شده است ، یکی از معدود تلاش هایی است که برای شرح جزئیات بیوگرافی ( هر چند تخیلی ) از یکی از سرمایه گذاران معروف در محافل بازار سهام در اوایل قرن 20 انجام شده است و دیدگاه های جالبی در مورد خود لیورمور ارائه می دهد .
آموزش به عنوان یک تریدر
این کتاب همچنین پر است از مرواریدهای خردمندانه بسیاری در ترید که امروزه نیز اغلب نقل می شوند ، مانند : “ همیشه آنچه را به شما ضرر می دهد بفروشید و آنچه را که به شما سود می دهد حفظ کنید .”
سرمایه گذار باهوش
“ سرمایه گذار باهوش ” بنجامین گراهام متن کلاسیک در مورد ارزش گذاری در نظر گرفته می شود که هنوز هم یکی از محبوب ترین استراتژی های اساسی سرمایه گذاری و اصل اساسی صدها استراتژی سرمایه گذاری است که از زمان انتشار کتاب گراهام در سال 1949 توسعه یافته ا ست .
این کتاب تمایز تبلیغات توسط وارن بافت را به عنوان بهترین کتابی که تاکنون در مورد سرمایه گذاری نوشته شده و یکی از منابع اصلی تحصیلات وی در زمینه تجارت سهام است ، معرفی کرده است . گراهام در این کتاب فلسفه اصلی سرمایه گذاری خود را در زمینه شناسایی ارزش ذاتی سرمایه گذاری و سپس به دنبال خرید آن با قیمتی کمتر از این ارزش ارائه می دهد .
جادوگران بازار
جک شوگر دو کتاب بسیار محبوب در زمینه تجارت تهیه کرده است : “ جادوگران بازار ” و “ جادوگران بازار جدید “. هر دو کتاب شامل مصاحبه با بر خی از موفق ترین تریدرهای نیم قرن گذشته است ، مانند پاول تودور جونز ، بنیانگذار میلیاردر شرکت سرمایه گذاری تودور .
غالباً گفته می شود که بهترین راه برای یادگیری هر کار و حرفه این است که توسط افرادی که قبلاً در این زمینه به موفقیت رسیده اند ، راهنمایی شوید . کتابهای شوگر این فرصت را به خوانندگان می دهند تا از تریدرهای بسیار موفق مشاوره هایی بگیرند . مصاحبه ها هم ا طلاعات بیوگرافی جالب در مورد مصاحبه شوندگان و هم در معرض طیف گسترده ای از استراتژی های سرمایه گذاری را ارائه می دهند .
تریدر منظم
این کتاب نوشته مارک داگلاس در سال 1990 است که به موضوع روانشناسی تجارت می پردازد ، یعنی نظم ذهنی مورد نیاز برای یک تریدر در موفقیت در معاملات .
اگرچه از آن زمان بسیاری از کتابهای دیگر در این زمینه منتشر شده اند ، اما کتاب داگلاس هنوز هم یک متن کلاسیک د ر مورد روانشناسی تجارت در نظر گرفته می شود . یکی از نقاط قوت این کتاب این واقعیت است که ، اگرچه به موضوعی می پردازد که ممکن است از نظر بعضی ها بسیار پیچیده به نظر برسد ، اما خواندن آن بسیار واضح و آسان است .
داگلاس در توصیف طرز فکر و نگرش اساسی که برای تریدرها ضروری است ، بسیار عالی عمل می کند . متعاقباً داگلاس کتاب بسیار مشهور دیگری در زمینه روانشناسی ترید با عنوان “ ترید در منطقه ” نوشت .
اصول ترید حرفه ای
این کتاب ، نوشته ویکتور اسپیراندئو ، به اندازه بسیاری از کتابهای مربوط به تجارت شناخته نشده است اما مورد علاقه بسیاری از تریدرها است که آن را خوانده اند . در این کتاب ، اسپراندهئو یک استراتژی سرمایه گذاری ارائه می دهد که نه مبتنی بر رویدادهای خاص بازار یا معیارهای خاص شرکت بلکه بر اساس تحلیل جهت کلی اقتصاد است که توسط عواملی مانند سیاست های مالی اعمال شده توسط فدرال رزرو و سیاست مالیاتی تنظیم می شود .
اسپیراندئو استدلال می کند که تعیین جهت اساسی که در آن چنین سیاست هایی اقتصاد را به ناچار تحریک می کند ، معامله گران را قادر می سازد محتمل ترین جهت کلی بازار و همچنین بخشهای خاصی از بازار را که رشد می کنند تعیین کنند .
جملات انگیزشی معامله گران کدام است؟
شما همان می شوید که تمام روز به آن فکر می کنید Ralph Waldo Emerson Philosopher
من یک معامله گر موفقی هستم که به طور پیوسته سود می کنم.
تکرار این جمله می تواند محیط مثبتی را در ذهن شما ایجاد کند. حتی اگر هنوز به این مرحله از معامله گری دست نیافته اید، باز هم آن را تکرار کنید.
همچنین دقت کنید که این جمله را در زمان حال ساده تکرار کنید و از گفتن آن به زمان آینده خودداری کنید.
اگر به جای گفتن من معامله گر موفقی هستم، بگویید که من معامله گر موفقی خواهم بود، تاثیر بدی در رسیدن به هدف خواهد داشت.
درست همانند ضرب المثل هویج و الاغ خواهد بود. الاغ با این فکر که به هویج آویزان در بالای سرش خواهد رسید تلاش خواهد کرد، اما با حرکت الاغ هویجی هم که در دست سوار است از الاغ دور خواهد شد.
معامله گری بازی احتمالات است.
آیا باید هر معامله ای سود ده باشد؟ مطمئنا نه. ضرر بخشی از حرفه معامله گری است. در واقع اگر میزان ضرر های شما بیشتر از میزان متوسط سود شما در هر معامله باشد، نرخ موفقیت در معاملات هم خیلی تاثیری نخواهد داشت.
به طور مثال اگر شما در هر سال ۵۰ معامله انجام دهید (تقریبا هفته ای یک معامله) و همچنین اگر حد سود شما دو برابر حد ضرر شما باشد، در آن صورت برای سود ده بودن برآیند معاملات در یک سال تنها به ۲۰ معامله موفق نیاز دارید. یعنی نسبت معاملات موفق به زیان ده ۴۰ به ۶۰ برای سود کردن کافی خواهد بود.
من به استراتژی خودم ایمان دارم.
بدون اعتماد کردن به استراتژی معاملاتی، معامله گر سردرگم می شود من کدام معامله گر هستم؟ و در هر تصمیمی که می گیرد با شک و تردید مواجه خواهد شد. این رویکرد با رویکرد معامله گران موفق همخوانی ندارد.
اگر شما استراتژی معاملاتی خاص خود را دارید و آن را بار ها با موفقیت آزمایش کرده اید، تکرار این جمله که “من به استراتژی خودم ایمان دارم” می تواند کمک فراوانی به شما بکند.
اکثر معامله گران شکست خورده با وجود اینکه استراتژی معاملاتی برای خود دارند، اما معمولا در معاملات خود توجهی به استراتژی نمی کنند.
این جمله باعث خواهد شد تا هر روز زحماتی که برای ساخت و توسعه استراتژی معاملاتی کشیده اید را یادآوری کنید و به سیستم معاملاتی خود احترام بگذارید.
من صبور هستم. من از هر نوسان بازار وارد معامله نمی شوم. من وقتی معامله میکنم که فرصت معاملاتی ظاهر شود.
اگر قرار باشد با هر نوسانی وارد بازار شویم، تعداد معاملات بیش از حد افزایش خواهد یافت و خود را در وضعیتی خواهیم یافت که چندین معامله من کدام معامله گر هستم؟ باز داریم اما هنوز ذهنیتی از وضعیت کلی بازار نداریم.
دیدگاه غلطی که در میان معامله گران تازه کار وجود دارد، این است که برای پول در آوردن بایستی به طور منظم معامله کرد.
بایستی مثل یک شکارچی صبور بود و تنها زمانی وارد معامله شد که فرصت مناسب برای معامله ایجاد شده باشد.
من احساساتم را در زیان ها و سود ها کنترل می کنم.
انسان ها موجودات احساساتی هستند. هم زیان و هم سود معامله می تواند بر احساسات انسان تاثیر بگذارد. تجربه معاملات سود ده یا دنباله ای از معاملات موفق می تواند حس اعتماد به نفس را تقویت کند.
زیان هم می تواند تاثیر مخربی بر روحیه معامله گر بگذارد. به همین خاطر کنترل احساسات نقش کلیدی در تبدیل شدن به یک معامله گر حرفه ای دارد.
چرا تکرار جملات مثبت و انگیزشی واقعا موثر هستند؟
اکثر افراد موفق، موفقیت های خود را مدیون تکرار سخنان مثبت و انگیزشی می دانند.
جیم کری و دنزل واشنگتن از بازیگران مطرح سینما بار ها گفته اند که در اوایل حرفه بازیگری از این روش استفاده می کردند.
اینکه این روش به شما کمک خواهد کرد یا خیر تنها زمانی مشخص خواهد شد که آن را امتحان کرده باشید. کمی زمان بگذارید و چندین جمله مثبت و انگیزشی تهیه کنید و آن ها را روی دیوار اطراف میز کاری تان بچسبانید.
در این صورت در موقع کار آن ها را خواهید دید و با خواندنشان به طور ناخودآگاه آن ها را تکرار خواهید کرد.
معامله گر فارکس یا قمار باز | 5 دلیل که ثابت میکند فارکس قمار نیست
پس از مدتی کار به عنوان معامله گر در فارکس ، چندین بار با یک سوال پرتکرار مواجه شدهام. “آیا معاملات فارکس دقیقاً مانند قمار نیست”؟ قبل از اینکه این سوال را کاملاً رد کنم و توضیح دهم که چرا آنها کاملاً متفاوت هستند، بگذارید ابتدا توضیح دهم که چه نکتهای در این سوال وجود دارد
فهرست عناوین مقاله
تریدر فارکس یا قمار باز ؟
باید بگویم که هنگام باز کردن هر موقعیتی در فارکس، درصدی از قمار وجود دارد. هیچ متخصصی، صرف نظر از مدت زمانی که در حال معامله و تحلیل بازار فارکس هست، نمیتواند به طور کامل به شما بگوید که دلار آمریکا امروز بازار در چه جهتی حرکت خواهد کرد. ابزارهای زیادی وجود دارد که میتواند برای کمک به شما در تصمیم گیری علمیتر و منطقیتر مورد استفاده قرار گیرد، اما وقتی متخصصان فارکس به شما میگویند که این موارد را کشف کردهاند گول آنها را نخورید. در واقع، این یک منطق ریاضی ساده است. اگر آنها روزانه درآمد خوبی دارند، چرا آنها میلیاردر نیستند؟ اگر آنها واقعاً رمز حذف ریسک فارکس را میدانستند، وقت خود را برای تبدیل کردن شما به یک معامله گر فارکس تلف نمیکردند. حتی در معاملات آنها نیز، میزان مشخصی از قمار وجود دارد.
هیچ کس “راز فارکس” را نمیداند. میدانید چرا ؟ چون چنین چیزی وجود ندارد. شما میتوانید با تمام اندیکاتورهای تکنیکال آشنا شوید، از شب تا صبح تجزیه و تحلیل فاندامنتال را مطالعه کنید، ولی هنوز هم میزانی ریسک هنگام معاملات فارکس شما وجود دارد و هنوز هم با میزان مشخصی از قمار مواجه خواهید شد.
با این وجود، یک قمارباز به جز مواقعی که کارتهای خود و حریفش را بشمارد یا ترفند دیگری برای افزایش شانس به نفع خود بکار ببرد، قبول دارد که شانس پیروزی یا مشخص نمیباشد یا کمی به نفع حریف میباشد. از طرف دیگر، یک معاملهگر فارکس تقریباً همیشه سعی دارد از نوعی استراتژی استفاده کند تا شانس پیروزی خود را افزایش دهد . یک معاملهگر فارکس هرگز نمیداند معاملهای که در حال حاضر انجام میدهد سود ده خواهد بود یا نه، اما به هر دلیلی انتظار دارد که با گذشت زمان تعداد زیادی از معاملاتش به طور کلی سودآور باشد. این تفاوت اساسی بین معاملات فارکس و قمار است، البته به استثنای آن معاملهگران کمیاب فارکس که به طور تصادفی فقط برای سرگرمی خود معامله میکنند و قبول دارند که قمار میکنند.
درصد بسیار زیادی از معاملهگران فارکس (در حدود 72٪ از معامله گران خرد که توسط کارگزاران فارکس در اتحادیه اروپا گزارش شده است) در نهایت میزان ضررهایشان بیش از میزان سودهایشان است، نه به این دلیل که آنها قمار میکنند، بلکه به دلیل اینکه اطلاعات کافی در مورد اینکه چگونه صبر کنند تا شانس پیروزی در معاملات به نفع آنها باشد را ندارند. دقیقا به همین دلیل، بسیار مهم است که هنگام افتتاح اولین حساب معاملاتی فارکس باید حساب دمو باز کنید و یا فقط از پولی استفاده کنید که توانایی از دست دادن آن را دارید. آن را پول تعطیلات بنامید و آن را برای حساب فارکس خود تعیین کنید و با این واقعیت روبرو شوید که ممکن است آن را از دست بدهید.
اگر هنوز در حال خواندن این مطلب هستید، میدانید که اگر چه ریسک زیادی در فارکس وجود دارد، پتانسیل سود دهی زیادی هم وجود دارد که نمیتوانید از آن چشم پوشی کنید. پتانسیل کسب درآمد در معاملات فارکس مانند سایر بازارهای جهانی تقریباً بیپایان است. با اینکه مقایسه قمار با معاملات فارکس کاملا بیاساس نیست، اما همچنان نادرست است. در زیر لیستی از پنج ویژگی که این دو شغل را از یکدیگر متمایز میکند آورده شده است.
حجم معاملات در بازار فارکس
قبل از اینکه وارد مسایل اخلاقی، مسائل حقوقی و مشروعیت شویم، بگذارید ابتدا روی انگیزه افراد از قماربازی یا معاملات فارکس بپردازیم. طبیعتا این انگیزه کسب درآمد است. مطلقا هیچ مقایسهای بین مقدار پولی که روزانه در بازار فارکس معامله میشود با فضای قماربازی وجود ندارد. در واقع، من هیچ فعالیتی را نمیشناسم (ممکن است چند مورد استثنا هم وجود داشته باشد) که روزانه پول زیادی را اداره کنند. بسته به اینکه از چه کسی بپرسید، روزانه بیش از 6 تریلیون دلار در بازار فارکس معامله میشود. من نمیتوانم آمار دقیقی از میزان پول روزانه که در کازینوها جابجا میشود پیدا کنم، اما مطمئن هستم که این اعداد قابل مقایسه با یکدیگر نیستند.
بازیگران بازار فارکس
بازار فارکس توسط بزرگترین و مهمترین موسسات مالی جهان پشتیبانی میشود. درست است که معامله گران با بانکها معامله نمیکنند، بلکه در بازار خرده فروشی معامله میکنند، با این وجود، همین واقعیت که بازار توسط چنین سازمانی پشتیبانی میشود، از مشروعیت بسیار بالاتری نسبت به دنیای قمار برخوردار است. در حالی که قمار در جبهه حقوقی همیشه با چالش روبرو است، فارکس مانند سایر بازارها از جمله سهام یا کامودیتیها مشروع است. بنابراین، اگر شما علاقهمند هستید که پولی که با سختی به دست آوردهاید را مصرف کنید و روی آن ریسک کنید، آیا بهتر نیست مکانی را انتخاب کنید که میدانید قانون و اخلاق در جبهه شماست؟
فارکس شانسی نیست
با اینکه عامل ریسک در معاملات فارکس وجود دارد، هنگام باز کردن موقعیت شما کاملا هم در تاریکی محض نیستید. دوره های آموزشی مختلفی وجود دارد که وقت و منابع زیادی را صرف تلاش برای از بین بردن هرچه بیشتر این خطر میکنند. فارغ از اینکه معتقد به تجزیه و تحلیل تکنیکال باشید و جمله معروف “روند دوست شماست” را سرلوحه خود قرار داده باشید یا اینکه به صورت جدی به اخبار فارکس توجه کنید و با اعتقاد به رویکرد فاندامنتال معامله کنید، فارکس شانس نیست. شما میتوانید روزها قبل از آغاز معامله، بازار فارکس را مشاهده و تجزیه و تحلیل کنید و همچنین ارز مورد نظر برای خرید را کاملاً زیر نظر داشته باشید و فقط در این صورت، براساس مطالعات خود، معامله کنید. من کاملاً مطمئن هستم که چنین ابزاری در دنیای قمار وجود ندارد، همین موضوع سرمایه شما را در دست شانس یا سرنوشت قرار میدهد. در هر صورت من نمیخواهم پولی را که به سختی به دست آوردهام به دستان شانس بسپارم. شما چطور؟
خداحافظی با احساسات
همانطور که همه ما میدانیم یکی از مسائل اصلی در مورد قمار این است که باعث اعتیاد میشود. اگر یک ثانیه به این موضوع فکر کنیم، خواهیم فهمید که دلیل این امر این است که افراد اجازه میدهند احساساتشان کنترل آنها را در دست بگیرد. مردم قدم در کازینوها میگذارند و چیزی جز تمایل به درآمدزایی ندارند. هنگامی که آنها نمیتوانند این خواسته را برآورده کنند، دوباره تلاش میکنند و طولی نمیکشد که همه پول خود را از دست میدهند. که این امر معمولاً آنها را به قماربیشتر و اغلب جسورانهتر میکشاند. البته این موضوع در معاملات فارکس هم یک مشکل بزرگ است. از طرف دیگر، اولین قانونی که هر معاملهگر میداند این است که احساسات خود را از معامله من کدام معامله گر هستم؟ خارج کند و هدفمند و علمی معامله کند. اهداف معاملاتی خود را تعیین کنید و به آنها پایبند باشد. این کار کمک میکند تا در هنگام ضرر کردن از معاملات بیش اندازه پرهیز کنید، همینطور اجازه نمیدهد تا حرص و طمع شما را در هنگام سودآوری تسخیر کند. با این حال، سوال من کدام معامله گر هستم؟ واضح این است که “آیا واقعاً میتوان احساسات خود را از معاملات خارج کنیم؟ ” همین موضوع باعث تاکید من بر مطلب بعدی هست: از استراتژیهای معاملاتی استفاده کنید.
داشتن استراتژی معاملاتی
درصد بسیار بالایی از معاملهگران در نهایت متضرر میشوند و اگر از من سوال کنید که چرا این اتفاق میفتد، من به شما میگویم به این دلیل است که معاملات آنها کورکورانه و بدون استراتژی میباشد. این بزرگترین اشتباهی است که یک معاملهگر میتواند مرتکب شود. قبل از اینکه یک سنت معامله کنید، باید در مورد اهداف و محدودیتهای معاملاتی خود تصمیم جدی بگیرید. هنگامی که این تصمیمات را گرفتید، باید آنها را با استفاده از بستر معاملاتی خود اجرا کنید. از حد ضرر استفاده کنید تا جلوی احساسات و صدای درونی خود را بگیرید. زیرا این صدا مدام به شما میگوید در موقعیت متضرر شده باقی بمانید زیرا در نهایت قیمت باید به نقطه ی ورود برگردد. از حد سود استفاده کنید تا مانع از این شود که حرص و طمع که جزیی از طبیعت انسان است، به شما بگوید از موقعیت سودده خود خارج نشوید زیرا افزایش ارزش پول شما همچنان ادامه خواهد یافت. ضررهای خود را متوقف کنید. سود خود را بر اساس استراتژیهای معاملاتی برداشت کنید نه احساسات ضعیف انسانی.
شما معامله گر هستید یا قمار باز ؟
برای اینکه متوجه شوید آیا شما در بازار فارکس معامله میکنید یا قمار ، این سوالات را از خود بپرسید:
- آیا شما یک استراتژی معاملاتی دارید که با دلیل ادعا میکنید در بازار به شما برتری زیادی میدهد؟
- آیا شما بیش از 2٪ از حساب خود را در یک معامله به خطر میاندازید؟
- آیا با پولی معامله میکنید که توانایی از دست دادن آن را ندارید؟
- آیا شما به امید معاملات بزرگتر بعدی موقعیتهای در زیان خود را تحمل میکنید؟
اگر جواب شما به سوالات بالا بله میباشد، به احتمال خیلی زیاد شما در مقایسه با متخصصانی که با احتیاط بیشتری به معاملات خود میپردازند در بازار فارکس قمار میکنید.
قماربازان کاری را که انجام میدهند به عنوان یک تجارت نمیدانند. در عوض، آنها با تعصبی خطرناک به سمت فارکس میروند. اما اینجا دقیقاً جایی است که معاملهگری فارکس میتواند با قمار متفاوت باشد. معاملهگران میتوانند از روش اثبات شدهای مانند معاملات پرایس اکشن استفاده کنند تا در بازار در مقایسه با معاملهگران آماتور برتری نسبی کسب کنند.
بیشتر قماربازها بر اساس امید عمل میکنند. به امید پیروزی بعدی و امیدواری اینکه بتوانند ضررهایی را که متحمل شدهاند را جبران کنند. وقتی معاملهگران فارکس بر اساس امید معامله کنند ناخودآگاه به وادی خطرناکی قدم میگذارند.
تغییر را آغاز کنید
درک اینکه شما مثل یک قمارباز معامله میکنید موضوع دردناکی است، اما با شروع اصلاح رفتار خود مانند همان کارهایی که در تجارت یا شغل خود انجام میدهید، میتوانید بر آن غلبه کنید. همه مشاغل دارای یک طرح تجاری مشخص هستند و تجارت شما نیز نباید تفاوتی داشته باشد. برنامه کاری شما باید شامل عناصر زیر باشد:
- درک اینکه شما به چه میزان باید در هر معامله ریسک کنید
- قوانین ورود و خروج از موقعیتها
- قوانین مدیریت موقعیتهای باز
- زمانهایی که باید بازار را رصد کنید
واقعبین بودن در مورد آنچه میتواند از برنامه معاملاتی شما حاصل شود ضروری است. معاملهگری در بازار فارکس میتواند به طور مداوم برای شما درآمدزایی داشته باشد. اما اگر در حال باز کردن یک حساب 1000 دلاری هستید، بعید است که در آینده نزدیک یک میلیون دلار درآمد کسب کنید و کار خود را ترک کنید.
علاوه بر این، هر شغلی باید سابقه پول بدست آمده و از دست رفته را داشته باشد. شغل شما نیز باید دارای چنین کتاب یا دفترچه یادداشتی باشد. شما باید در دفتر یادداشت خودکلیه موارد مانند معاملات انجام شده و نتایج از جمله سود و زیان و نحوه مدیریت موقعیت را ذخیره کنید.
مثل یک حرفه ای عمل کنید
معاملهگران حرفهای بازارها را به عنوان یک بازی یا مکانی برای پذیرش ریسکهای بزرگ نمیدانند. معامله گران حرفهای میدانند که معاملات فارکس تماماً مربوط به مدیریت ریسک است. شروع به ساخت ذهنیت درست از بازار کنید و در مدیریت ریسک خود حرفهای شوید. استفاده از اهرم های بالا در معاملاتی که ریسک بالایی به شما تحمیل میکنند و میتواند حساب شما را از بین ببرند را متوقف کنید. در عوض بر روی تکنیکهای مدیریت سرمایه و این موضوع تمرکز کنید که چگونه میتوانید نقاط ضعف خود را پوشش دهید در حالی که از پتانسیلهای خود به نحو احسن استفاده میکنید.
سخن آخر
درست است که بیشتر معامله گران خرد فارکس به مرور زمان ضرر میکنند. با این حال، اقلیت قابل توجهی وجود دارد که با گذشت زمان درآمد کسب میکنند. هیچ قماربازی وجود ندارد که در درازمدت درآمد کسب کند، به استثنای بازیکنان حرفهای پوکر. اینها در واقع قمارباز نیستند زیرا آنها کارت میشمارند و از استراتژیهای مدیریت سرمایه مبتنی بر مدلهای ریاضی استفاده میکنند، همان روشی که معاملهگران حرفهای فارکس انجام میدهند. معامله گران حرفهای فارکس هستند که سالانه در طول سال درآمد کسب میکنند، اما هیچ بازیکن حرفهای دستگاه اسلاتی را نمیتوانید پیدا کنید که بتواند همان کار را انجام دهد.
نکته کلیدی در جلوگیری از تبدیل شدن به یک قمارباز فارکس، مطالعه استراتژیهای مختلف معاملاتی، آزمایش مجدد آنها در طول چندین سال دادههای تاریخی قیمت و یادگیری اینکه چه چیزی مفید است و چه چیزی مفید نیست و تلاش برای درک دلیل آن میباشد.
ویژگی ها و فنون هر مشاور املاک خوب و موفق
قبل از آن که به ویژگیهای یک مشاور املاک موفق بپردازیم، پیشنهاد میکنیم برای ارتقا و تبدیل شدن به یک مشاور املاک حرفهای مقالهی «مشاور املاک» را بخوانید. در آن مقاله از صفر تا 100 تبدیل شدن به یک مشاور املاک گفتهایم.
ویژگی های یک مشاور املاک خوب و موفق
قبل از شروع صحبت قصد داریم به نکته ای اشاره کنیم که شايد چندان به آن توجه نمی شود اما به عنوان يکی از واجبات يک مشاوره خوب است. آراستگی و نحوه لباس پوشيدن مناسب و معطر بودن، در تمام مراحل مشاوره بر ذهنيت مشتری شما و حتی مالکين طرف قرارداد بسيار تاثيرگذار است. مشاوره مسکن يک حرفه است و تمام افرادی که در اين مسير قدم گذاشته اند می بايست رفتار حرفه ای داشته باشند.
1. دانش مشاور املاک قدرت است!
به روز بودن طبق آخرین اطلاعات موجود در بازار مسکن و داشتن اطلاعات و دانش در مورد تمام محلههای حوزهی کاری یک مشاور املاک یک امر ضروری است. این کار در جذب مشتریان بیشتر نیز سودمند است. برای موفقیت هر مجموعهای نیاز به سرمایه گذاری در زمان، انرژی و هزینه وجود دارد و مشاورین املاک نیز از این قاعده مستثنا نیستند. در نتیجه شما نیز باید با سرمایه گذاری در این موارد دانش خود را به روز کنید تا از سایر رقبایتان عقب نمانید.
2نبش نیز در به روز بودن اطلاعات و دانش شما به شما کمک میکند. برای مثال یکی از راههای به روز کردن اطلاعات خود استفاده از تجربیات چندین هزار مشاور املاک در کشور، که عضو سایت 2نبش هستند، است و شما میتوانید سوالات خود را در طریق «صفحه پرسش و پاسخ 2نبش» مطرح کرده و از پاسخهای کارشناسان 2نبش استفاده کنید.
2. شبکه ارتباطات خود را بسازید و آن را تقویت کنید!
یک مشاور املاک موفق، باید شبکه گسترده ای از افرادی که در حوزه مسکن هستند را بشناسد. وی همچنین علاوه بر این افراد، باید شبکه ای از خریداران و فروشندگان بالقوه را در لیست خود داشته باشد.
3. فهم خوبی از بازار مسکن ناحیه خود داشته باشد.
یک مشاور املاک موفق از تغییرات خاص، ویژه و ناگهانیای که در بازار مسکن رخ میدهد، آگاه است. وی زودتر از هر کسی استراتژی قیمت گذاری و تغییرات قیمت املاک را با توجه به شرایط جامعه میبیند و آن را تحلیل و پیشبینی میکند. یکی از دلایل موفق مشاورین من کدام معامله گر هستم؟ بزرگ املاک شناسایی تغییرات کوچک و بزرگ در حوزه مسکن است که آن ها را از سایر رقبا متمایز میکند.
4. به جزئیات توجه کنید.
توجه زیاد به جزئیات برای یک مشاور املاک، امری ضروری است. یک مشاور املاک کامل، با توجه به نیازهای منحصر به فرد مشتریان خود به آن ها مشورت ارائه میدهد، تا آن ها را راضی و خشنود کند! لازمهی این کار ارتباط خوب و موثر با مشتریان است تا نیاز هر مشتری را به دقت متوجه شوید. هر چه در این موضوع دقیقتر عمل کنید و مشتریان رضایت بیشتری از شما داشته باشند، معاملات بیشتری خواهید داشت.
5. مشارکت و تعامل بیشتری با مشتری داشته باشید.
یک مشاور املاک خوب تنها به خرید و فروش املاک مشغول نیست. خیلی مهم هست که شما شخصیت واقعی خودتون رو نشون بدید و با اشتیاق تمام با مشتریان خودتون مشارکت داشته باشید. واکنش مردم، زمانی که باشخصیت و صداقت برخورد با آن ها برخورد کنید و در کار خود اعتماد به نفس دارید، بسیار بهتر خواهد بود و به راهنمایی گرفتن و کمک خواستن از شما، علاقه بیشتری نشان خواهند داد.
6. به معماری و حوزه مسکن علاقه داشته باشید.
علاقه داشتن به معماری ساختمان و زیرشاخههای آن، مزیتی است که شما را از سایر مشاورین املاک جدا میکند. داشتن دانش و علاقه در این حوزه، در مکالمات شما با مشتریان به وضوح حس خواهد شد و مشتریان شما از این که شما به معماری و صنعت ساختمان مطلع خواهند شد که این مورد تاثیر خوبی بر روی آنها خواهد داشت.
7. شروع کننده بحث شما نيستيد.
بدترين کار در مشاوره اين است که بدون اينکه از احساسات و تفکرات مشتری اطلاعی کسب کرده باشيد شروع به صحبت و رهنمود بکنيم، بنابراين مشاور خوب هميشه اول شنونده خوبی است. بگذاريد مشتريان حتی از مشکلات بازار املاک، گله و شکايت بکنند اما هيچ گاه حرف آن ها را قطع نکنيد.
8. هر صحبتی را من کدام معامله گر هستم؟ من کدام معامله گر هستم؟ با صبر و حوصله بشنويد.
يک مشاور خوب آمادگی شنيدن هر مشکلی را دارد، خود را در نقش يک مشاور برای حل مشکل مسکن مشتری خود ببينيد.
9. همه مراجعه کنندگان يک شانس برای شما هستند و برابرند.
يک مشاور حرفه ای آمادگی پذيرش هر فردی با هر رنگ پوست و نژادی را دارد. هر مراجعه کننده ای بصورت بالقوه يک مشتری تمام عيار به حساب مي آيد.
10. شما تنها يک راه برای مشاوره نداريد بلکه آستين شما پر از راه حل های گوناگون است.
به عنوان مثال سبد ملکی که به مشتری پيشنهاد می دهيد می بايست از انواع ملک هاي گوناگون در همان رنج قيمت پر باشد.
11. درد مشتری را تشخيص داده و قبل از اينکه درمان را به او پيشنهاد دهید.
درد او را برايش روشن کنيد؛ براي مثال گاه مشتری نمی داند که بودجه او هيچ گونه تناسبی با خواسته اش ندارد به جای اينکه ابتدای امر اين مسئله را به او گوشزد کنيد سعی کنيد مثال های نقضی را در همان رنج بودجه به او نشان دهيد تا ابتدای امر او با مشکل خود آشناتر شود.
12. به خواسته روشن و معقول مشتری خود برسيد.
پس از کشمکش های اوليه و ايجاد فضای اطمينان در ذهن مشتری خود که يکی از مهمترين ارکان يک مشاوره حرفه ای است، يکبار خواسته منطقی او را با تمام جزئيات برای او بيان کنيد تا بر سر آن با مشتری به يک اجماع اوليه برسيد.
13. به مشتری نشان بدهيد که امين او هستيد و خير مشتری را می خواهيد.
با اين امر شما ديگر در دل مشتری خود نفوذ کرده ايد و اين امر راه شما را براي رسيدن به يک معامله موفق هموارتر می کند اما در ذهن داشته باشيد که در تمام مراحل بالا از چاپلوسي بپرهيزيد.
14. دايره اطلاعات عمومی خود را وسيع کنيد.
اين امر به چند معنی است، اول از همه يک پکيج کامل از ملک هاي مرتبط با خواسته مشتری در ذهن داشته باشيد، دوم چون وقت زيادي را با مشتری می خواهيد سپری کنيد حتماً روی دايره اطلاعات عمومی و فن بيان خود کار کنيد زيرا اين امر برای يک مشاور خوب بسيار حياتی است .
15. منفی بافی را خلع سلاح کرده ويک جو و انرژی مثبت را به وجود آوريد.
در مراحل مختلف انجام معامله ذهنيت های منفی بسيار شما را محاصره خواهند کرد، مشاور حرفه ای کسی است که اين ذهنيت هاي منفي را شناخته و از خود دور نمايد و در عوض تمام انرژی خود را بر روی انجام معامله ای خوب متمرکز نمايد.
16. به مشتری قدرت تصميم گيری بدهيم.
حالا وقت آن است که کمتر حرف بزنيم و مشتری را به حال خود بگذاريم تا اندکی بر فرآيند بازديدهای ملک تمرکز کند و بتواند به يک تصميم قاطع براي شروع فرآيند معامله بيفتد، در اين مرحله پرچانگی مشاور مي تواند اثرات مخربي را بر انجام معامله بگذارد.
17. آمادگی جلسه نشست.
شما 90 درصد راه را رفته ايد حالا وقت آن است که با ايجاد يک جو سالم و مبتنی بر اعتماد ذهنيت مالک و مشتری را در يک جهت قرار داده و لذت يک معامله خوب را ببريد. (فضاي اتاق جلسه از نظر تميزی و طراحی عالی نيز می تواند بسيار تاثيرگذار باشد)
18. نکته پایانی!
در تمام اين مراحل بدانيد که ما فقط به دنبال همين يک معامله نيستيم و نگرش يک مشاور حرفه ای چه در رابطه با مشتريانش و چه مالکين يک نگرش بلند مدت است. اين نکته را به خاطر بسپاريد که گران بهاترين سرمايه يک مشاور مسکن حرفه ای نگرش بلندمدت او و اعتمادی است که در ذهن مالکين و مشتريانش ايجاد می کند.
به اميد موفقيت تمام مشاوران مسکن ايران
من کدام معامله گر هستم؟
کانال فرصتهای معاملاتی (فلزات گرانبها، نفت، و شاخصها)-ثبت نام: 1-6 شهریور، هزینه 3،500،000 تومان
کانال فرصتهای معاملاتی (فارکس)
کانال فرصتهای معاملاتی (ارزهای دیجیتال)
خانه ویرایش
چرا معامله گری؟
بدون محدودیت زمان
هر زمان که بخواهید!
معامله گری در بازارهای مالی یکی از بهترین راههای کسب درآمد میباشد که هیچگونه محدودیت زمانی ندارد. اکثر بازارهای مالی در 5 روز کاری هفته (دوشنبه تا جمعه) بصورت 24 ساعت باز بوده و یک معامله گر هر زمانی که فرصت معاملاتی مناسبی پیدا کند امکان ورود به یک معامله را دارد.
بدون محدودیت مکانی
از هر نقطه کره زمین!
برای معامله گری در بازارهای مالی به جا و مکان خاصی نیاز نمیباشد. با توجه به اینکه همه معاملات بصورت آنلاین صورت میگیرد، در نتیجه یک معامله گر با داشتن اینترنت و یک کامپیتور میتواند از هر نقطه کره زمین معاملات خود را انجام دهد.
عدم رقابت
بدون داشتن هیچ رقیب!
بزرگترین مزیت معامله گری عدم وجود رقابت میباشد. برای پیشرفت در هر کاری نیاز به رقابت با عده زیادی رقیب قدرتمندتر در آن زمینه میباشد که مسلما کاری بسیار سخت و در بسیاری موارد نشدنی است. در حالی که در معامله گری هیچ کس رقیب فرد دیگری نمیباشد و هر کسی میتواند با توجه به مهارتهایی که در این زمینه کسب کرده، بدون مزاحمت دیگران براحتی پیشرفت کند.
نداشتن رییس
هیچ کس کار شما رو کنترل نمیکند!
یکی دیگر از مزایای بزرگ معامله گری نداشتن رییس میباشد. بطوری که هیچ کس کار یک معامله گر را کنترل نمیکند و یا به عبارت دیگر یک معامله گر نیاز به جوابگویی به کسی ندارد. یک معامله گر هر زمان و در هر جایی که بخواهد شروع به کار میکند بدون اینکه استرس این را داشته باشد که باید کارش را تا زمانی مشخص به اتمام برساند.
دیدگاه شما