حاشیه سود چیست


دسته‌بندی انواع حاشیه سود در بازار بورس

حاشیه سود در تحلیل بنیادی به چه معناست؟ (profit margin)

رویکرد تحلیل بنیادی، یکی از روش‌های تحلیل بورس می‌باشد. وضعیت یک شرکت از لحاظ صنعتی و اقتصادی در این روش مورد بررسی قرار داده می‌شود تا بتوان تخمینی از قیمت واقعی هر سهم آن زد. حاشیه سود در تحلیل بنیادی از گزاره‌های مهم و کاربردی در تحلیل بورس می‌باشد.

اطلاعات مالی، سود و زیان شرکت در این روش باید از سایت‌هایی مانند کدال که سایت بورس معتبر است، دریافت شود. شرکت‌هایی که در بورس حاضرند، صورت‌های مالی خود را در بازه‌های مشخص موظفند منتشر کرده و در دسترس سرمایه‌گذاران قرار دهند.

ضمن تحلیل این داده‌ها، تحلیل گران و سرمایه گذاران می‌توانند در مورد فروش یا خرید سهام هر شرکت، تصمیم گیری کنند. لازم به ذکر است که از طریق شرکت‌های کارگزاری تمامی این معاملات انجام می‌شود.

چندین آپشن مهم در تحلیل بورس به شیوه بنیادی استفاده می‌شود. حاشیه سود یکی از این موارد می‌باشد. با ما همراه باشید تا در ادامه به بررسی حاشیه سود در تحلیل بنیادی بپردازیم.

تعریف حاشیه سود در تحلیل بنیادی

حاشیه سود در تحلیل بورس، به نسبت سود به فروش می‌گویند. درواقع باید میزان سود را بر فروش برای محاسبه‌ی آن، تقسیم کرد. با ضرب کردن عدد بدست آمده در ۱۰۰، درصد حاشیه سود بدست می‌آید.

برای مثال در صورتی که حاشیه‌ی سود شرکتی برابر با ۲۰ درصد باشد، به این معنی است که به ازای فروش ۱۰۰ تومان، ۲۰ تومان سود بدست آمده است.

تعریف حاشیه سود در تحلیل بنیادی

استفاده از حاشیه سود در تحلیل بورس

حاشیه سود در تحلیل بنیادی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. می‌توان تحلیل‌های بسیار خوبی از وضعیت شرکت با محاسبه‌ و دانستن این گزاره، ارائه داد.در صورتی که نسبت به گذشته رقم حاشیه سود شرکتی کمتر شده باشد، دلایل متعددی می‌توان برای آن در نظر داشت.

از جمله این دلایل می‌توان موارد زیر را نام برد:

  1. سوددهی شرکت مذکور نسبت به قبل کمتر شده است.
  2. کاهش قیمت محصول نسبت به گذشته
  3. افزایش هزینه‌های جانبی شرکت
  4. ضعف مدیریت هزینه‌ها توسط مدیران شرکت

در صورتی که روند کاهش در حاشیه سود شرکتی نسبت به گذشته وجود داشته باشد، خرید سهام شرکت به نفع سرمایه گذاران نخواهد بود.

حاشیه سود شرکت در صورتی که بتواند هزینه‌های خود را کاهش داده اما سود خالص آن‌ها تغییر نکند، افزایش خواهد یافت. در این حالت به سهام این شرکت می‌توان خوش‌بین بود.

جهت بررسی تغییرات حاشیه سود یک شرکت، لازم است گزارش عملکرد دوره‌ای شرکت مورد مطالعه قرار گیرد.

حتما توصیه می‌کنیم تغییرات حاشیه سود شرکت را در صورتی که قصد خرید سهم آن را دارید، نسبت به مقدار آن در گذشته مقایسه نمایید. افزایش حاشیه‌ی سود می‌تواند نشانه‌ی خوبی بر این باشد که بتوان سهم شرکت را خرید و از طریق آن سود کسب کرد.

اما در صورتی که شاهد روند نزولی گزاره‌ حاشیه سود شدید، توصیه می‌کنیم که در اسرع وقت از سهام شرکت مربوطه خارج شوید.

استفاده از حاشیه سود در تحلیل بورس

البته صرفا نمی‌توان در بررسی و تحلیل بورس به یک گزاره استناد کرد و تصمیم گیری نهایی را بر مبنای آن قرار داد. با این وجود دیدگاه موثری می‌توان از طریق حاشیه سود نسبت به مدیران و وضعیت فعلی شرکت بدست آورد.

به بیانی، حاشیه سود در تحلیل بنیادی مهم و لازم است، اما به تنهایی کافی نیست.

انواع حاشیه سود

حاشیه سود به سه نوع حاشیه سود خالص، حاشیه سود ناخالص و حاشیه سود عملیاتی تقسیم می‌شود. هرکدام از این موارد به محاسبه و بررسی المانی مهم در شرکت مورد نظر به بررسی می‌پردازد.

حاشیه سود خالص

حاشیه سود خالص یک شرکت از تقسیم سود خالص بر درآمد یک شرکت بدست می‌آید. البته توجه کنید که در یک بازه‌ی زمانی مشخص این پارامتر در نظر گرفته می‌شود.

حاشیه سود ناخالص

محاسبه‌ی حاشیه سود ناخالص همانند خالص می‌إاشد. تفاوتی که وجود دارد این است که در صورت تقسیم، میزان سود ناخالص جای‌گذاری می‌شود. پس طبق این توضیح می‌توان گفت با تقسیم میزان سود ناخالص بر درآمد کل شرکت، حاشیه سود ناخالص بدست می‌آید.

حاشیه سود عملیاتی

در این قسمت میزان سود عملیاتی شرکت بر میزان درآمد کل تقسیم می‌شود و حاشیه سود عملیاتی بدست می‌آید.

مزایا و معایب حاشیه سود در تحلیل بنیادی

حاشیه سود می‌تواند برای میزان سودآوری یک شرکت معیار بسیار خوبی باشد. می‌توان یک دید کلی از میزان توانایی شرکت در کنترل هزینه‌ها با در نظر گرفتن تمام هزینه‌های پرداخت شده از طرف شرکت برای تولید محصول و همچنین درآمد بدست آمده از فروش محصولات، به دست آورد.

حاشیه سود بالا نشان از آن دارد که قیمت گذاری محصولات مناسب، هزینه‌های پرداختی تولید محصول تحت کنترل و همچنین مدیریت کارآمد بوده است. از طرفی دیگر کاهش میزان سود شرکت هشداری برای تغییر روند هزینه‌های شرکت و قیمت‌گذاری می‌باشد.

محدودیت‌های حاشیه سود چیست؟ جاییکه که فروش‌های یکباره گاهی شرایط را فریبنده جلوه می‌دهد. بدان معنی که گاهی تحت تاثیر عواملی، شرکت با فروش یکباره توانسته در سطح بالایی حاشیه سود خود را نگه دارد. چنین ارقامی برای حاشیه سود به صورت ناپایدار خواهند بود.

محدودیت دیگر این گزاره زمانی معنا پیدا می‌کند که شرکت‌های دارای مدل‌های تجاری متفاوتی باشند. در واقع نمی‌توان مقایسه دقیقی به وسیله محاسبه حاشیه سود از شرکت‌ها در صنایع مختلف بدست آورد. شرایط سوددهی در این شرایط در صنایع مختلف متفاوت است.

کلام آخر

حاشیه سود در تحلیل بنیادی می‌تواند یک معیار خوب از میزان سودآوری شرکت‌ها باشد. همانطور که در بالا اشاره کردیم حاشیه سود شامل حاشیه سود خالص، حاشیه سود ناخالص و حاشیه سود عملیاتی می‌شود. هر کدام از این موارد فرمول‌ محاسباتی مخصوص خود را دارد. حاشیه سود بالاتر در یک شرکت نشان دهنده‌ی مدیریت و کنترل خوب هزینه‌های شرکت، قیمت گذاری مناسب محصولات و به کار گرفتن استراتژی فروش مناسب و خوب در بازار است.

حاشیه سود عملیاتی

در فعالیت های عملیاتی سرمایه حاشیه سود چیست گذاری یکی از مهم ترین مسائل حاشیه سود می باشد. توجه به میزان سودآوری در آغاز هر فعالیتی از جانب افراد مختلف یکی از مهم ترین بخش ها می باشد و همین امر عاملی شده تا بسیاری از طرح هایی که با سودآوری های کمترین مواجه می باشند مورد استقبال قرار نگیرند و در نتیجه این امر نتوان به درستی آن ها را به انجام رسانید.

حاشیه سود عملیاتی

حاشیه سود عملیاتی یا operating profit margin: این نسبت از تقسیم سود عملیاتی به فروش بدست می‌آید. اقلام غیر عملیاتی همچون درآمد و هزینه بهره، سود و زیان واگذاری دارایی‌ها در محاسبه سود عملیاتی منظور نمی‌شود. این نسبت معیار قوی‌تری برای ارزیابی سودآوری و فروش است.

با در نظر گرفتن سود شرکت قبل از کسر مالیات، حاشیه سود عملیاتی منعکس‌کننده موفقیت مدیریت شرکت در ایجاد سود از عملیات جاری شرکت است. این نسبت نشان‌دهنده این واقعیت است که به ازای هر واحد پولی، از فروش، چه میزان سود عملیاتی (سود پس از کسر هزینه‌های عملیاتی) عاید شرکت شده است. نسبت‌های بالای حاشیه سود عملیاتی نشان‌دهنده توفیق مدیریت در کنترل هزینه‌های شرکت و یا پیشی گرفتن رشد فروش شرکت به رشد هزینه‌های آن است. حاشیه سود عملیاتی در عین حال امکان مقایسه سوددهی شرکت‌هایی که معمولاً هزینه‌های عملیاتی و بهای تمام شده کالای فروش رفته را افشا نمی‌کند، برای سهامداران فراهم کند.

این نسبت معمولاً قابل اتکاتر به شمار می‌آید. زیرا کمتر مورد دستکاری توسط حقه‌های حسابداری قرار می‌گیرد. به طور طبیعی به علت اینکه این نسبت شامل تمام هزینه‌ها از جمله هزینه‌های فروش و هزینه‌های عملیاتی است، مقدار آن از حاشیه سود ناویژه کمتر است. این مسئله باید از جانب سرمایه داران نیز قابل اهمیت باشد که علاوه بر سودآوری ها به مسائلی از جمله پیشرفت و سازندگی کشور و همچنین کمک به اقتصاد اقدام به مشارکت نمایند تا بتوانند از مزیت های بیشماری برای فعالیت های خود بهره مند شوند.

درآمد کافی شاپ چقدر است؟ +6 راهکار افزایش حاشیه سود کافه

درآمد کافی شاپ چقدر است؟ +6 راهکار افزایش حاشیه سود کافه

یکی از کسب و کارهای محبوب و جذاب که در بین جوانان طرفداران بسیار زیادی دارد، راه‌اندازی کافی شاپ است‌. اگر دقت کرده‌ باشید، امروزه تعداد زیادی کافی شاپ با فضای آرام و دلنشین در سطح شهرها راه‌اندازی شده‌اند و افراد اوقات فراغت خود را با نوشیدن قهوه در آنجا سپری می‌کنند.

سوالی که بعد از افتتاح یک کافی شاپ در ذهن افراد شکل می‌گیرد، این است که حاشیه سود و درآمد کافی شاپ چقدر است؟ یا چطور و با چه روش‌هایی می‌توان حاشیه سود را افزایش داد؟ با محاسبه هزینه‌های راه‌اندازی کافه و میزان حدود فروش و حاشیه سود هر فنجان قهوه و استفاده از فرمول درآمد در حسابداری می‌توان درآمد تقریبی یک کافی شاپ را محاسبه کرد. برای به‌دست‌آوردن این آیتم‌ها به نرم افزارهای حسابداری کافی شاپ نیاز است.

در این مقاله قصد داریم درباره عوامل موثر در افزایش درآمد کافی شاپ صحبت کرده و شما را با سایت حسابیز آشنا کنیم که شما را در این راه کمک می‌کند.


حاشیه سود چیست و چگونه محاسبه می‌شود؟‌

به معیاری که از تقسیم سود خالص به میزان فروش یا درآمد به دست می‌آید و بعد از پوشش‌دادن همه هزینه‌ها نشان می‌دهد که یک کسب و کار مانند کافی شاپ به چه میزان سود داشته‌است، حاشیه سود یا Profit Margin گفته می‌شود. برای محاسبه و به‌دست‌آوردن میزان حاشیه سود در هر کسب و کاری از جمله راه‌اندازی کافی شاپ باید چند مرحله مختلف را پشت سر بگذارید.‌

در مرحله اول باید درآمد کافی شاپ را محاسبه کنید و سپس هزینه‌هایی که برای کافی شاپ کرده‌اید، از کل درآمد کم کنید. در مرحله سوم عددی که به دست آمده باید بر عدد درآمد تقسیم شود. در نهایت عدد به دست آمده در عدد صد ضرب شده و حاشیه سود کافی شاپ به دست می‌آید. منفی‌بودن عدد به‌دست‌آمده نشان‌دهنده این است که میزان هزینه‌های کافی شاپ از میزان درآمد آن بیشتر بوده‌است و با ضرر مالی مواجه شده‌است.

برای درک بهتر مفهوم حاشیه سود، اجازه دهید که آن را با یک مثال توضیح دهیم. تصور کنید که درآمد کافی شاپ در یک دوره چیزی در حدود 40 میلیون تومان و هزینه‌های خرج شده در آن 15 میلیون تومان است. در اولین مرحله میزان هزینه‌ها باید از مبلغ درآمد کم شود. عدد به دست آمده 25 میلیون تومان خواهد شد. سپس عدد 25 را بر عدد درآمد یعنی 40 تقسیم کنید. عدد حاصل از تقسیم 25 به 40 عدد 0.62 خواهد بود. در مرحله آخر باید عدد 0.62 را در عدد صد ضرب کنید تا حاشیه سود به دست بیاید. در این مثال حاشیه سود برابر با 62 درصد است.

دقیقا به خاطر همین محاسبات است که داشتن یک نرم افزار حسابداری کافه برای مدیریت و حسابداری کامل و دقیق کسب و کار ضروری به نظر می‌رسد.

حاشیه سود کافی شاپ در فروش هر فنجان قهوه چقدر است؟‌

کافی شاپ‌ها برای فروش هر فنجان قهوه 12 درصد حاشیه سود دارند. در واقع با فروش هر فنجان قهوه در کافی شاپ 12 درصد پس از کم‌کردن همه هزینه‌های آماده‌سازی قهوه نصیب کافی شاپ خواهد شد. البته مسئولین کافی شاپ‌ها می‌توانند برای افزایش درآمد کافی شاپ خود علاوه بر قهوه، نوشیدنی‌های خوشمزه و خوراکی‌های جذاب دیگری مانند نوشیدنی‌های فصلی مانند آب انار، شربت آبلیمو، لاته، فراپوچینو، کاپوچینو نیز به مشتریان خود ارائه دهند. در کافی شاپ‌های بزرگ، درآمد ماهیانه بعد از کسر هزینه‌های جاری چیزی در حدود بیست تا سی میلیون است؛ اما این مبلغ در کافی شاپ‌های کوچکتر کمتر است. ماهانه شش میلیون تومان محاسبه شده‌ است. البته به این نکته نیز توجه داشته‌ باشید که در مناسبت‌های مختلف و روزهای تعطیل، درآمد کافی شاپ‌ها به دلیل افزایش مراجعه مشتریان به میزان زیادی افزایش پیدا می‌کند.

images_1662445992 (1)
برای افزایش درآمد کافی شاپ چه راهکارهایی وجود دارد؟

برای این‌که بتوانید حاشیه سود را در کافی شاپ خود افزایش دهید، باید از دو روش مهم و مفید یعنی کاهش هزینه‌های کافی شاپ و افزایش فروش و کسب درآمد بیشتر استفاده کنید. این دو تاکتیک تاثیر بسیار زیادی در افزایش سود کافی شاپ دارند. در ادامه به معرفی چند راهکار مفید برای کاهش هزینه‌های کافی شاپ و افزایش فروش و سوددهی آن معرفی خواهیم کرد.

1- افزایش قیمت قهوه و نوشیدنی‌های دیگر

یکی از تاکتیک‌های تاثیرگذار در افزایش درآمد کافی شاپ این است که قیمت نوشیدنی‌ها را افزایش دهید. البته این مورد برای مشتری‌ها خوشایند نیست؛ اما افزایش قیمت‌ها حتی اگر با کمترین مبلغ هم باشد، در دراز مدت درآمد و حاشیه سود را افزایش می‌دهد.

2- بیشتر کردن تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی

یکی دیگر از روش‌های افزایش درآمد کافی شاپ و جذب مشتریان بیشتر این است که کافی شاپ را به صورت رایگان در شبکه‌های اجتماعی پربازدید و محبوبی مانند اینستاگرام تبلیغ کنید. امروزه با گسترش استفاده از گوشی‌های هوشمند اکثر مردم در شبکه‌های اجتماعی حضور دارند و انجام تبلیغات در این فضا منجر به جذب تعداد زیادی از مشتریان خواهد شد.

3- طراحی برنامه‌های وفاداری مشتریان

کافی شاپ‌ها برای حفظ مشتریان قبلی و افزایش درآمد و حاشیه سود خود می‌توانند از طراحی برنامه‌های وفاداری مشتریان استفاده کنند. مشتریان قدیمی با اعتماد به کیفیت خدمات کافی شاپ، حاضرند هر هزینه‌ای را پرداخت کنند. بهترین کار برای راه اندازی باشگاه مشتریان و افزایش وفاداری آن‌ها داشتن یک نرم افزار جامع برای مدیریت کافی شاپ است. نرم افزاری که علاوه بر مدیریت، حسابداری، ثبت فاکتور و فروش بتواند باشگاه مشتریان حرفه‌ای برای شما ایجاد کند.

4- به حداقل رساندن ضایعات مواد فاسدشدنی

یکی از کلیدی‌ترین راهکارهای افزایش درآمد کافی شاپ‌، به حداقل‌ رساندن ضایعات مواد فاسدشدنی مانند شیر و قهوه‌ است. برای انجام این کار همواره باید میزان موجودی مواد و میزان فروش آن‌ها را مورد بررسی قرار دهید و با خرید مقدار مورد نیاز این مواد از فاسد‌شدن آن‌ها جلوگیری کنید. برای کنترل موجودی چاره‌ای جز داشتن یک نرم‌افزار کافی شاپ هوشمند نیست.

5- طراحی دکوراسیون داخلی جذاب برای کافی شاپ

یکی از عوامل تاثیرگذار در جذب مشتری و افزایش فروش در کافی شاپ‌ها، طراحی دکوراسیون داخلی جذاب است. هر چه محیط داخلی کافی شاپ زیباتر و دلنشین‌تر باشد، افراد تمایل بیشتری دارند که برای نوشیدن قهوه و نوشیدنی‌های دیگر به کافی‌شاپ مراجعه کنند. با افزایش تعداد مراجعه‌کنندگان درآمد کافی‌شاپ نیز افزایش خواهد یافت.

images_1662445994

6- استفاده از بهترین نرم افزارهای حسابداری کافی شاپ

با راه‌اندازی کافی شاپ و ایجاد یک بستر مناسب، می‌توان درآمد و سود خوبی به دست آورد. برای جمع‌آوری داده‌ها و محاسبه سود و زیان و درآمد کافی شاپ به نرم افزارهای حسابداری نیاز دارید. در واقع بدون این نرم افزارها نمی‌توان به خوبی و با سرعت بالایی میزان درآمد و حاشیه سود کافی شاپ را محاسبه کرد. سایت‌های معتبری مانند آرمانت و حسابیز بهترین نرم افزارهای کافی شاپ مانند نرم افزارهای باران، محک، پارمیس پرو، نوین، زعفران، آرمینا فود، آریانا و را ارائه می‌دهند. مدیران کافی شاپ با استفاده از این نرم افزارها می‌توانند درآمد، هزینه‌ها، حاشیه سود و امور مالی خود را محاسبه کنند و از بروز اشتباهات حسابداری جلوگیری کنند.

نتیجه‌گیری

در راه‌اندازی یک کافی شاپ برای افزایش درآمد و سود فقط نباید به ارائه قهوه و نوشیدنی‌های خوشمزه به مشتریان اکتفا کرد؛ بلکه باید به خوبی با روش‌های افزایش درآمد و نحوه‌ استفاده از نرم افزارهای حسابداری برای محاسبه حاشیه سود و میزان درآمد کافی شاپ نیز آشنا شوید. در این مقاله سعی کردیم شما را با مفهوم حاشیه سود و راهکارهای افزایش درآمد آشنا کنیم. امیدواریم از مطالب ارائه‌شده در این مقاله کمال استفاده را برده‌باشید.

آشنایی با مفهوم حاشیه سود در بورس و انواع آن

یکی از موارد بسیار مهم‌ و جذاب که در صورت سود و زیان شرکت‌های بورسی باید به آن توجه داشته باشید، حاشیه‌ی سود می‌باشد. این آیتم به معامله‌گران کمک می‌کند تا ببینند اوضاع شرکت در سال جاری و در آخرین صورت مالی چگونه بوده است. به بیان دیگر، حاشیه‌ی سود یکی از نسبت‌های مفید است که می‌تواند راجع به جنبه‌های مختلف عملکرد مالی یک شرکت به معامله‌گران بینشی عمیق بدهد. در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ می‌خواهیم به بررسی مفهوم حاشیه سود در بورس و انواع آن بپردازیم.

حاشیه سود در بورس چیست؟

حاشیه سود در بورس چیست

حاشیه سود

حاشیه سود در بورس یکی از پارامترهای مهمی است که توانایی یک شرکت در کنترل هزینه‌ها را به ما نشان می‌دهد. انواع مختلفی از حاشیه سود وجود دارد که در ادامه دو مورد از آن‌ها را بررسی خواهیم کرد. اما برای محاسبه‌ی حاشیه سودهای مختلف، کافی است تا انواع این سودها را بر فروش خالص شرکت تقسیم کنیم. نکته‌ای که باید به آن توجه داشته باشید این است که هرچقدر عدد بدست آمده در این فرمول بیشتر باشد، یعنی سوددهی شرکت مورد نظر در مهار و کاهش هزینه‌ها بیشتر بوده است. اما هرچقدر که عدد به‌دست آمده کوچکتر باشد، به معنای آن است که توانایی شرکت در کاهش هزینه‌ها بسیار کم بوده است. حاشیه سود همچنین می‌تواند جنبه‌های خاصی از استراتژی قیمت‌گذاری یک شرکت را مشخص کند. مثلاً حاشیه سود پایین حاکی از آن است که شرکت کالاهای خود را کمتر قیمت‌گذاری کرده است.

انواع حاشیه سود در بورس

انواع حاشیه سود در بورس

دسته‌بندی انواع حاشیه سود در بازار بورس

چند نوع مختلف از حاشیه سود در بورس وجود دارد که سرمایه‌گذاران، تریدرها و تحلیل‌گران از آن‌ها برای انداز‌ه‌گیری عناصر خاص سود یک شرکت استفاده می‌کنند. یکی از آن‌ها حاشیه سود خالص است و دیگری حاشیه سود عملیاتی. در ادامه هر یک از این موارد را به صورت جداگانه مورد بررسی قرار خواهیم داد.

۱. حاشیه سود ناخالص

این نوع از حاشیه سود در بورس به ما کمک می‌کند تا بفهمیم که در خط تولید شرکت چه اتفاقاتی در حال وقوع است. در واقع این آیتم به ما نشان می‌دهد که آیا اوضاع کلی شرکت خوب است یا نه. حاشیه سود ناخالص از تقسیم «سود ناخالص» بر «درآمدهای عملیاتی» یا فروش خالص به دست می‌آید. در این فرمول منظور از سود ناخالص، درآمد منهای هزینه‌ی کالاهای فروخته شده شامل نیروی کار، مواد و هزینه‌های سربار است. حاشیـه‌ی سود ناخالص بیشتر برای در نظر گرفتن شرکت‌هایی که کالا تولید می‌کنند، سودمند می‌باشد.

۲. حاشیه سود عملیاتی

حاشیه سود عملیاتی، یک نوع محبوب دیگر از حاشیه سود در بورس است. حاشیه سود عملیاتی یک شرکت، که بازده فروش (return on sales) نیز نامیده می‌شود، معیار خوبی برای ارزیابی قدرت و موفقیت مدیریت شرکت و میزان ریسک‌پذیری آن است. این معیار، نسبت درآمدی که برای پوشش هزینه‌های غیرعملیاتی، همچون پرداخت بهره، را نشان می‌دهد. از این رو سرمایه‌گذاران و وام‌دهندگان توجه ویژه‌ای به حاشیه سود عملیاتی دارند. حاشیه سود عملیاتی از تقسیم «سود عملیاتی» بر «درآمدهای عملیاتی» یا فروش خالص به دست می‌آید. درآمد عملیاتی همان درآمد قبل از بهره و مالیات درآمدی است که بعد از کسر تمام هزینه‌های عملیاتی و هزینه‌های سربار، همچون هزینه‌های فروش و مدیریت اجرایی و همچنین هزینه‌های کالاهای فروخته شده (COGS) در صورت‌حساب‌ سود و زیان باقی می‌ماند.

سخن آخر

در این مقاله از سایت آموزش چراغ راجع به حاشیه سود در بورس و انواع آن صحبت کردیم. اگرچه محاسبه‌ی حاشیه‌ی سود و مقایسه‌ی آن با دوره‌های قبل یکی از سیگنال‌های بسیار مهم تشخیص سهام ارزنده در بورس می‌باشد. اما صرفاً با تکیه بر همین یک آیتم نمی‌توان برای خرید سهم اقدام کرد. نکته‌ی مهم دیگری که باید در نظر داشته باشید این است که محاسبه‌ی حاشیـه سود برای شرکت‌هایی که در حال ضرر کردن هستند، چندان مفید نیست. چرا که چنین شرکت‌هایی هیچ سودی ندارند. چراغ ، به عنوان نسل جدیدی از پلتفرم‌های آموزش و استخدام در تلاش است تا بیان و ارائه‌ی نکات و دوره های آموزش بورس به شما برای سرمایه‌گذاری و کسب سود در این بازار پر تلاطم کمک کند.

حاشیه سود ناخالص چیست؟

حاشیه سود ناخالص یک معیار سودآوری است که نشان دهنده درصد درآمد است که بیش از هزینه کالاهای فروخته شده است. این نشان می دهد که چگونه یک تیم مدیریت اجرایی شرکت موفق به تولید درآمد از هزینه هایی که در تولید محصولات و خدمات خود درگیر هستند. به طور خلاصه، این عدد بیشتر است، مدیریت کارآمدتر در تولید سود برای هر دلار از هزینه کار است.

حاشیه سود ناخالص با استفاده از کل درآمد منحصرا هزینه کالاهای فروخته شده (COGS) محاسبه می شود و تفاوت را با درآمد کل تقسیم می کند. نتیجه حاشیه ناخالص معمولا با 100 افزایش می یابد تا این رقم را به عنوان یک درصد نشان دهد. COGS مبلغی است که شرکت برای تولید کالاها یا خدماتی که آن را به فروش می رساند هزینه می شود.

حاشیه سود ناخالص

چندین لایه سودآوری وجود دارد که تحلیلگران برای ارزیابی عملکرد یک شرکت نظیر سود ناخالص، سود عملیاتی و درآمد خالص نظارت می کنند. هر سطح اطلاعاتی در مورد سودآوری شرکت ارائه می دهد. سود ناخالص، سطح اول سودآوری، به تحلیلگران می گوید که چطور یک شرکت در ایجاد یک محصول یا ارائه خدمات در مقایسه با رقبا است. حاشیه سود ناخالص، که به صورت درآمد ناخالص تقسیم بر درآمد محسوب می شود، به تحلیلگران اجازه می دهد که مدل های تجاری را با یک استاندارد قابل اندازه گیری مقایسه کنند.

بدون مزیت ناخالص کافی، یک شرکت نمی تواند هزینه های عملیاتی خود را حاشیه سود چیست حاشیه سود چیست پرداخت کند. به طور کلی، حاشیه سود ناخالص شرکت باید پایدار باشد، مگر اینکه تغییری در مدل کسب و کار شرکت داشته باشد. به عنوان مثال، هنگامی که شرکت ها بعضی از تابع های زنجیره تامین را خودکار می کنند، سرمایه گذاری اولیه ممکن است بالا باشد؛ با این حال، هزینه کالاهای فروخته شده به علت هزینه های پایین تر کارایی بسیار پایین است.

تغییرات صنعت در تنظیمات و یا حتی تغییر در استراتژی قیمت گذاری شرکت ممکن است حاشیه سود را در اختیار بگیرد. اگر یک شرکت محصولات خود را با یک حق بیمه در بازار به فروش برساند، همه چیز دیگر برابر است، آن دارای حاشیه نزولی بیشتری است. اگر قیمت بیش از حد بالا باشد، مشتریان ممکن است محصول را خریداری نکنند.

مثال حاشیه سود ناخالص

تحلیلگران از حاشیه سود ناخالص برای مقایسه مدل های تجاری با رقبا استفاده می کنند. شرکت های کارآمد تر و یا بالاتر از آن، حاشیه سود بیشتری را مشاهده می کنند. به عنوان مثال، اگر شما دو شرکت داشته باشید که هر دو ویجت می سازند و یک شرکت می تواند ویجت ها را با یک پنجم هزینه در یک زمان مشابه ایجاد کند، این شرکت در بازار حاشیه سود دارد. این شرکت راه را برای کاهش هزینه های کالای فروخته شده توسط رقیب خود کشف کرده است. برای جبران کسری درآمد ناخالص، رقیب با دو برابر شدن قیمت محصول خود، که باید درآمد را افزایش دهد، شمارش می کند. متاسفانه، قیمت فروش را افزایش خواهد داد اما تقاضا را کاهش داد، زیرا مشتریان نمیخواستند قیمت محصول دو برابر شود. رقیب حاشیه سود و سهم بازار را از دست داد.

فرض کنید شرکت ABC 20 میلیون دلار درآمد حاصل از تولید ویدجت ها را کسب کرده و 10 میلیون دلار هزینه های مربوط به COGS را به همراه داشته است. سود ناخالص ABC 20 میلیون دلار منهای 10 میلیون دلار است. در واقع می توان حاشیه ناخالص به عنوان سود ناخالص $ 10 میلیون تقسیم بر 20 میلیون $ است که 0.50 یا 50 درصد را محاسبه کند. این بدان معنی است که ABC 50 سنت را به حاشیه سود می پردازد.

حاشیه سود ناخالص

تفاوت بین حاشیه سود ناخالص و حاشیه سود خالص چیست؟

حاشیه سود ناخالص و حاشیه سود خالص دو نسبت سودآوری جداگانه است که برای ارزیابی ثبات مالی شرکت و سلامت کلی استفاده می شود.

حاشیه سود یک درصد اندازه گیری سود است، بیانگر میزانی است که شرکت برای هر دلار از فروش به دست می آورد. اگر یک شرکت برای هر فروش پول بیشتری به دست آورد، حاشیه سود بالاتری دارد.

حاشیه سود خالص در برابر سود ناخالص

مهم است که تفاوت بین شرایط نام تجاری سود و سود ناخالص را بدانید. حاشیه سود ناخالص به عنوان یک درصد نشان داده شده است، در حالی که سود خالص یک مقدار مطلق است.

سود ناخالص، درآمد مطلق از درآمدی است که یک شرکت فراتر از هزینه های تولید مستقیم آن تولید می کند. بنابراین، ارائه یک جایگزین از معادله سود ناخالص، درآمد ناخالص به درآمد کل تقسیم می شود.

شکل سود ناخالص از کاربرد کمی تحلیلی است زیرا تعداد آن را در انزوا ارائه می دهد، نه به ارائه یک رقم محاسبه شده در رابطه با هزینه ها و درآمد. بنابراین، حاشیه سود ناخالص برای تحلیلگران بازار و سرمایه گذاران بیشتر است.

برای نشان دادن تفاوت، شرکتی را که سود ناخالص یک میلیون دلار را نشان می دهد، در نظر بگیرید. در نگاه اول، شکل سود ممکن است چشمگیر باشد، اما اگر حاشیه ناخالص برای این شرکت تنها 1٪ باشد، پس فقط افزایش 2 درصدی هزینه های تولید به اندازه کافی است تا شرکت پول را از دست بدهد.

سود ناخالص و حاشیه سود تنها دو اندازه گیری سودآوری است. همانطور که در ادامه خواهیم دید، حاشیه سود خالص، که شامل کل هزینه های شرکت می شود، استاندارد قطعی است، و تحلیل دقیق آن توسط تحلیلگران و سرمایه گذاران انجام می شود.

حاشیه سود خالص نسبت سود خالص به درآمد برای یک شرکت یا بخش تجاری است. به عنوان یک درصد بیان می شود، حاشیه سود خالص نشان می دهد که هر دلار از یک شرکت به عنوان درآمد به سود حاصل می شود.

سودآوری خالص یک تمایز مهم است زیرا افزایش درآمد لزوما به افزایش سودآوری نمی انجامد. سود خالص و سود ناخالص (درآمد منهای هزینه کالاها) منهای هزینه های عملیاتی و سایر هزینه های مانند مالیات و بهره پرداخت شده در بدهی است. اگرچه ممکن است پیچیده تر شود، سود خالص برای ما محاسبه می شود و در درآمد خالص، درآمد خالص نشان داده می شود.

مهم است توجه داشته باشیم که ممکن است یک شرکت حاشیه سود منفی داشته باشد. حاشیه سود خالص منفی زمانی اتفاق می افتد که یک شرکت در طول سه ماه یا سال سود خود (پول) را از دست بدهد، اما از دست دادن می تواند یک مسئله موقت برای این شرکت باشد. دلایل زیان می تواند افزایش هزینه های کار و مواد خام، دوره های رکود اقتصادی و معرفی ابزارهای تکنولوژیکی مخرب باشد که می تواند بر خط پایین شرکت تأثیر بگذارد.

سرمایه گذاران و تحلیل گران معمولا از حاشیه سود ناخالص و حاشیه سود خالص استفاده می کنند تا میزان کارایی مدیریت یک شرکت در سود آوری نسبت به هزینه های تولید کالاها و خدمات آنها را بدست آورند. بهتر است که حاشیه ها را در مقایسه با شرکت های مشابه در یک صنعت و چندین دوره برای بدست آوردن هر گونه روند، مقایسه کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.