محاسبه نقطه سر به سر
به طور کلی نقطه سر به سر (break even point) نقطه ای است که در آن درآمدها با هزینه ها برابر است و این نقطه نشان می دهد که یک سرمایه گذاری چه زمانی می تواند به سود برسد. نقطه سر به سر را می توان به صورت برابری فروش و هزینه یا برابری ورودی ها و خروجی ها بیان کرد که همگی یک معنا دارند و به هر شکل در نقطه سر به سر نه سودی وجود دارد و نه زیانی .
اصطلاحی که شاید در بین فعالان بازار و سنتی ها به صورت « یر به یر » بیان شود ! معمولاً نقطه سر به سر برای صاحبان کسب و کارها – چه تولید چه بازرگانی و یا خدماتی – از اهمیت بالایی برخوردار است و از کارمندان خود می خواهند که همواره این نقطه را محاسبه کنند و در نظر داشته باشند.
تحلیل نقطه سر به سری این امکان را فراهم می آورد که ارتباط بین هزینه های ثابت، هزینه های متغیر و سود ناشی از کسب و کار را بشناسیم. همچنین می توان با استفاده از این تحلیل متوجه شد که چه میزان از محصول در قیمت مشخص باید فروخته شود تا کسب و کار به مرز سود دهی برسد.
نقطه سر بسر را می توان با استفاده روابط بسیار ساده ی ریاضی و یا به صورت نمودار نشان داد. اما برای شناخت و محاسبه ی نقطه سر به سر نیاز به دانستن انواع هزینه ها در کسب و کار داریم. در هر کسب و کاری اعم از تولیدی، خدماتی یا بازرگانی هزینه ها یا ثابت هستند یا متغیر.
هزینه های ثابت (fixed costs)
این هزینه های به محض تصمیم گرفتن برای ورود به کسب و کاری به وجود می آیند و مستقیماً ارتباطی با حجم و میزان تولید ندارند. این هزینه های شامل هزینه های سربار مثل هزینه های اجاره و هزینه هایی مثل هزینه ی ماشین آلات و کارگر … می باشد. البته باید توجه داشت که برخی از هزینه های ثابت کاملاً ثابت نیستند و معمولاً بخشی ثابت و بخشی متغیر دارند.
هزینه های متغیر (variable costs)
این هزینه های ارتباط مستقیم با میزان تولید دارند. هزینه های مثل هزینه های مواد اولیه در کارخانجات تولیدی از جمله ی هزینه های متغیر هستند. در همین جا بد نیست اشاره کنیم که منظور از هزینه ی متوسط متغیر، هزینه ی متغیر به ازای هر واحد محصول است.
حد سود و ضرر چیست و چرا باید رعایت کنیم؟
حد سود و ضرر چیست و چرا باید رعایت کنیم؟ اگه با سرمایه گذاری در بخش های مالی سر و کار دارین صد در صد کم و بیش با واژه حد سود و زیان آشنا هستین. حالا میخواییم بدونیم اصلا حد سود و زیان چیست و چرا باید رعایت کنیم؟ آیا به نفع یه سرمایه گذاره که حد سود و زیان واسه خودش تعیین کنه یا نه؟ اصلا چجوری میشه حد سود و زیان تعیین کرد؟
اگه میخوای یه سرمایه گذار حرفه ای باشی باید حد سود و زیان واسه معاملات خودت تعیین کنی و مهم تر از اون پایبند این حد سود و زیان باشی، اینجوری ریسک کمتری واسه رو در رو شدن با ضرر و زیان داری.
با سوالاتی که ذهنمونو در این مورد به خودش درگیر کرده، بریم توضیحاتی در مورد حد سود و حد ضرر بگیم و آگاهیمون رو برای یه سرمایه گذار حرفه ای شدن بالا ببریم.
تعریف حد سود (take profit)
در اکثریت معاملات سودآور مالی که صورت میگیره رشد قیمت تا جایی امکان پذیر که بعد از مدتی روند خودش و تغییر میده و کاهش پیدا میکنه. تو این حالت تعیین کردن حد سود به شما کمک میکنه که تو نقطه مناسب از معامله خارج بشین و متضرر نشین. این زمانی ممکن که شما پاینبد به حد سودی که تعیین کردین باشین.
معمولا از حد سود به شکل ترکیبی در کنار حد زیان استفاده میشه، که با مشخص بودن حد سود/زیان میتونیم نسبت سود به زیان و محاسبه کنیم.
چگونه حد سود تعیین کنیم؟
تعیین حد سود فرمول ثابت و خاصی نداره و به استراتژی های شخص معامله گر برمیگرده. افرادی برای تعیین حد سود معامله خود از تحلیل تکنیکال استفاده میکنن، که در این روش روندها و نمودارها مورد استفاده قرار میگیره.
روش دیگه ای که معامله گر برای تعیین حد سود استفاده میکنه، تحلیل بنیادی هستش که بیشتر به ارزش ذاتی توجه میکنن.
تعریف حد ضرر(stop loss)
شاید شرایطی پیش بیاد که قیمت ها برخلاف پیش بینی های انجام شده حرکت کنه، در این صورت تعیین حد ضرر به ما کمک میکنه تا برای جلوگیری از زیان بیشتر دارایی خود رو بفروشیم. حد ضرر به اختصار SL نامیده میشه.
چگونه حد ضرر تعیین کنیم؟
با نوساناتی که تو بازار ارزهای دیجیتال رخ میده، دل نگرانی های زیادی برای از دست دادن سرمایه برای تریدرها پیش میاد.
که با تعیین حد ضرر میتونن از خسارتی که ممکن پیش بیاد جلوگیری کنن. ولی چطور میتونن حد ضرر واسه دارایی که خریدن تعیین کنن با ما همراه باشید تا مراحل شو باهم یاد بگیریم:
مشخص کردن استراتژی معاملاتی
مانند حد سود برای تعیین حد زیان هم باید از ویژگی ها و استراتژی های معاملاتی خود خبر داشته باشین. شما باید یک روش قطعی و مشخص و در نظر بگیرین و با استفاده از اون تحلیل های خودتون و انجام بدین. و همچنین استراتژی معاملاتی خودتون بسنجین، تا با توجه به داده های تاریخی قیمت بتونید سیستم حد ضررخودتون و بررسی کنین.
اگر پلن شما سود آور نبود تغییرات لازم رو انجام بدین، حتی اگه نتیجه خوبی از این نوع استراتژی گرفتید، میتونید با بررسی های دوباره ایده ی جدید خلق کنید و سودآوری بیشتری داشته باشین.
در این مرحله نوبت به محک زدن استراتژی است، با توجه به همین استراتژی میتونین معاملات خودتون و شروع کنید و اگه اشکلاتی داشت تغییرات لازم رو اعمال و شکل نهایی رو معین کنید.
بعد از اینکه استراتژی خودتون و معین کردین، با در نظر گرفتن استراتژی خود میتونید یکی از روش های حد ضرر و انتخاب کنید. در ادامه مقاله حد سود و ضرر چیست و چرا باید رعایت کنیم؟ روش های رایج برای تعیین حد ضرر رو براتون توضیح میدیم.
4 روش رایج برای تعیین حد ضرر
- تو روش اول که رایج ترین روش حد ضرر بر اساس درصدی از سرمایه شما تنظیم میشه. به زبون ساده تر میشه گفت که شما یه نقطه رو انتخاب میکنید به صرافی اعلام میکنین که اگه قیمت ارز دیجیتال از این نقطه پایین تر بره ارزهای دیجیتال شما رو به فروش برسونه.
- روش دوم حد ضرر میانگین متحرک حمایتی و مقاومتی هستش. این اندیکاتور با گرفتن میانگین قیمت های گذشته خطوط میانگین رو روی نمودار قیمت رسم میکنه. میانگین متحرک برای دوره های مختلف اطلاعات متفاوتی رو نمایش میده. این روش یکی از استراتژی های ساده ای است که بازدهی خوبی از خود نشان داده.
- روش بعدی حد ضرر براساس زمان تعیین میشه. یعنی تریدر با گذشت یه بازه زمانی مشخص که از قبل تعیین شده بدون توجه به نتیجه معامله از بازار خارج میشه. این روش کمترین بازخورد رو نسبت به بقیه استراتژی ها داره.
این روش اندیکاتور پارابولیک سار (parabolic sar) هستش. این استراتژی خیلی دقیق روند و شناسایی میکنه. در واقع این ترفند هم روند صعودی کوتاه مدت یا بلند مدت و روند نزولی رو تشخیص میده. این اندیکاتور به تنهایی کامل نیس و حرکات قیمتی اندیکاتورهای دیگه رو تکمیل میکنه. ولی با پیروی از روندی که پیش روی شما میزاره عملکرد خوبی داره.
مزایا و معایب استفاده از حد سود و زیان
برای هیچ کس امکان پذیر نیس که شبانه روز پای سیستم باشه و نمودارهای قیمت رو بررسی کنه، چرا که هر انسانی امکان داره به خاطر خستگی یا مشکلات فنی و حتی احساسات و حس شک و تردید تو معاملات خودش خطا کنه، که به معامله لطمه های جبران ناپذیری وارد میکنه، که با در نظر گرفتن این عوامل تعیین حد سود و زیان استرس و نگرانی تریدر رو کاهش میده و باعث میشه یک معامله بدون ریسک داشته باشه.
همونطور که گفتیم با تعیین حد سود و زیان ریسک معامله پایین میاد، حالا چجوری میشه که ریسک معامله رو به پایین ترین سطح خودش برسونیم. شما در نظر بگیرین که تو بازار قیمت ها به صورت ناگهانی نواسان داشته باشه و سیر سعودی خیلی سریع نزول کنه، در این شرایط با تعیین حد سود و حد ضرر وقتی نقطه حد سود و نقطه حد ضرر به نقطعه سربه سر میرسه میتونه ترید رو به یک معامله بدون ریسک تبدیل کنه.
همچنین با خروج بخشی از سرمایه، میتونید ریسک باز گذاشتن کل معامه رو کاهش بدید.
با انجام این دستور، وقتی شرایط بازار مساعد می تونید از کسب سود هر چند حداقل تو معاملات مطمئن باشید، که به دست اوردن سود هر چقدر اندک هم که باشه بهتر از این که فرصت سود ده رو از دست بدیم.
مسلما این دستورالعمل هم مثل خیلی از دستورها معایبی هم داره، برای سرمایه گذارانی که با دید بلند مدت خرید میکنن و توان تحمل ریسک بالایی رو دارن استفاده از این نوع تکنیک واسشون پیشنهاد نمیشه.
عمده ترین مشکل تعیین حد سود و زیان زمانیه که گاها نواسان زیادی تو قیمت ها پیش میاد، و باعث میشه تعیین حد سود/زیان فعال بشه ولی با گذشت زمان کمی قیمت ها به حالت اولیه خودشون برمیگردن.
مورد دیگه ای هم که ممکنه پیش بیاد این که گاهی اوقات معامله شما روند طولانی مدتی رو باید طی کنه که شرایط بازار رو دگرگون کنه. که با ذخیره کردن سود کمی تو ابتدای حرکت قیمتی، انتظاری که شما برای کسب سود رو دارین و براورده نمیکنه.
نتیجه گیری
مقاله حد سود و ضرر چیست و چرا باید رعایت کنیم؟ ما رو یه قدم به حرفه ای شدن نزدیک میکنه و کمکمون میکنه تا یاد بگیریم معاملاتی با ریسک پذیری پایین و سود دهی بالا داشتیم.
پس واسه یه سرمایه گذاری خوب باید یه پلن خوب واسه خودمون درست کنیم و حد سود و زیانی که از یه معامله مد نظرموند هست رو تعیین کنیم مهم تر از این پایبند حدی باشیم که تعیین شده. با ترکیب حد سود و زیان و مدیریت سرمایه می تونیم جلوی از دست رفتن سرمایه مون رو بگیریم. تا یه تریدر موفق بشیم.
حد سود و حد ضرر جز مهم ترین مواردی هستش که هر تریدر باید رعایت بکنه و کسانی که مخصوصا حد ضرر رعایت نمیکنن قطعا محکوم به شکست هیتن در بازارهای مالی.
حد و حد ضرر واقعا جز مواردی هستش که هر تریدر باید رعایت بکنه، هم بخاطر تفکر اشتباهی که میگن قیمت بر میگرده و هم چون وقتی حد ضرر نذاریم و خودمون پای چارت نباشیم احتمال لیکوید شدنمون خیلی زیاده.
اصول تعیین حجم معاملات در بازار سهام
در مطالب پیشین از سری مقالات مدیریت سرمایه بلاگ آسان بورس، به اهمیت مدیریت دارایی در معاملات بازار سهام و مفاهیم اصلی این مبحث یعنی ریسک، بازده و ارتباط آنها با یکدیگر اشاره نمودیم.در این مقاله، به شرح اصول تعیین حجم معاملات بر اساس ریسک، خواهیم پرداخت.
حجم معامله عبارت است از؛ تعداد واحدهایی از یک دارایی که با پرداخت معادل قیمتی، میتوانیم مالکیت آن را بدست آوریم. واحد شمارش دارایی در انواع بازارهای سرمایه گذاری متفاوت است. برای مثال؛ شمشهای طلا را بر اساس گرم، ارزها را بر اساس اسکناس با عدد مشخص و سهام شرکتها را بر اساس برگه سهم معامله میکنند. به بیان سادهتر حجم معاملات در بازار مالی، از تقسیم مقدار سرمایه بر قیمت هر واحد دارایی، محاسبه میشود. مثلاً اگر شما ۱۰۰ میلیون تومان سرمایه در اختیار داشته و قیمت هر برگه سهم شرکت ملی صنایع مس ایران معادل ۲۰۰ تومان باشد؛ حداکثر میتوانید ۵۰۰ هزار برگه سهم از این شرکت را خریداری کنید.
از بررسی محاسبات فوق، در نگاه اول اینگونه استنباط میشود که با مفهوم بسیار سادهای مواجه هستیم و به راحتی هر کس میتواند پیش از ورود به معامله، عدد نهایی حجم را محاسبه نموده و سپس اقدام به خرید سهام نماید! اما منظور از تعیین حجم معاملات، گزینش حجم بهینه متناسب با ریسک احتمالی موقعیت معاملاتی است که در ادامه به نحوه انجام محاسبات آن میپردازیم.
علت اصلی اهمیت تعیین حجم معاملات در بازارهای مالی، توجه به ریسک معامله و رعایت مدیریت سرمایه است. زیرا ریسک ناشی از یک موقعیت معاملاتی، کاملاً با حجم سرمایه گذاری مرتبط است.
حجم بالاتر، سود بیشتر!؟
زمانی که با حجم بالایی وارد معامله شویم، ریسک بالاتر و بالطبع بازدهی بیشتری نیز در انتظارمان خواهد بود؛ زیرا در هر دو حالت صحیح یا غلط بودن پیشبینی ما نسبت به وضعیت آتی بازار، به دلیل اینکه تعداد بیشتری از آن دارایی را در اختیار داریم، به همان نسبت سود و زیان بیشتری هم خواهیم داشت. سرمایه گذاری صحیح و منطقی بدین معنی است که، هیچگاه تمام سرمایه خود را درگیر یک موقعیت معاملاتی خاص نکنیم و همیشه با توجه به حداکثر ریسک قابل تحمل، حجم معامله مد نظر خود را تعیین نماییم. در واقع باید با بخشی از سرمایه خود وارد بازار شده و نقاط خروج مشخصی داشته باشیم تا، قسمت کوچکی از دارایی خود را در معرض خطر قرار داده و به بقای بلند مدت ما در بازار، آسیبی وارد نشود.به منظور تبیین تأثیر حجم در ریسک و بازده ناشی از سرمایه گذاری، یک موقعیت معاملاتی زیانده را با دو معاملهگر دارای رویکرد مدیریت سرمایهای متفاوت، شبیه سازی و قیاس میکنیم.
با بررسی جزئیات جدول فوق متوجه میشویم که، سرمایه گذار «الف» هیچگونه استراتژی کنترل ریسکی نداشته و با تمام موجودی حساب خود وارد این موقعیت معاملاتی شده و در نهایت به دلیل فرمول تحلیل نقطه سر به سر عدم رعایت مدیریت سرمایه، حدوداً یک سوم از دارایی خود را تنها در یک معامله از دست داده است! اما در طرف مقابل، سرمایه گذار «ب» بر اساس استراتژی مدیریت ریسک شخصی، با بخش کوچکی از کل سرمایه خود وارد بازار شده و در نتیجه زیان کمتری متحمل شده است.
جبران ضرر و افزایش حجم معاملات
هنگامی که درصد ریسک و حجم یک معامله را مشخص میکنیم، بهتر است به فکر جبران ضرر احتمالی نیز باشیم؛ زیرا وقوع خطا در پیشبینیها کاملاً امکان پذیر بوده و ما به عنوان یک معاملهگر، باید پس از وقوع ضرر نیز توان ادامه فعالیت و جبران زیانهای قبلی را داشته باشیم. در مورد معاملهگر «الف» کاملا روشن است که برای جبران یک ضرر ۳۰ درصدی حتی با صرف نظر از مشکلات روحی و روانی پس از وقوع زیانهای سنگین، طبق محاسبات ریاضی و مبحث افت سرمایه که در مقاله قبلی به آن اشاره شد؛ باید ۴۳ فرمول تحلیل نقطه سر به سر درصد سود کند تا به نقطه سر به سر برسد. اما به دست آوردن چنین سودی در بازار سهام، اصلاً کار آسانی نیست! کما اینکه بسیاری از معاملهگران پس از وقوع چنین وضعیتی، نوعی حالت تهاجمی نسبت به بازار گرفته و گمان میکنند؛ باید با معاملات متوالی و افزایش حجم، اقدام به جبران افت سرمایه خود نمایند. چنین رویکردی، قطعاً منجر به نابودی کل دارایی این افراد خواهد شد. بنابراین عدم رعایت مدیریت ریسک، وصف حال معاملهگران بازنده و غیرمنطقی است که، بعید به نظر میرسد حضور بلند مدتی در بازار مالی داشته باشند! اگر در مثال فوق نتیجه معامله سودده باشد؛ فرمول تحلیل نقطه سر به سر سود هنگفتی نصیب سرمایه گذار «الف» خواهد شد اما، همانطور که قبلاً گفتیم؛ نباید صرف بدست آوردن سود بیشتر، سرمایه خود را به خطر بیندازیم. در ادامه میخواهیم، یک مثال معاملاتی با جزئیات کامل و رعایت چهارچوبهای کلی مدیریت سرمایه را، برای شما ذکر کنیم.
معاملهگری بر اساس تحلیل تکنیکال کلاسیک در بورس تهران به داد و ستد سهام میپردازد. با مشاهده یک سیگنال خرید مطمئن در نمودار قیمتی شرکت فولاد مبارکه اصفهان، این شخص وارد موقعیت خرید میشود.
همانگونه که در نمودار بالا مشاهده میکنید؛ قیمت با شکست نقطه تلاقی سطح مقاومتی و خط روند نزولی که، یکی از بهترین سیگنالهای خرید در تحلیل نموداری میباشد؛ روند صعودی خود را تأیید کرده و یک موج افزایشی قدرتمند در حال شکل گیری است.این فرد افق سرمایه گذاری کوتاه مدتی داشته و بازه زمانی معاملات وی، حداکثر یک ماهه است. به همین دلیل در محاسبات بازده مورد انتظار، مواردی نظیر سود نقدی، حق تقدم سهام و… را در نظر نمیگیرد. جدول زیر، جزئیات این موقعیت معاملاتی را نشان میدهد.
پس از مشخص شدن جزئیات ورود و خروج از معامله طبق نمودار سهم، حداکثر مقدار ریسک را طبق استراتژی مدیریت سرمایه معین نموده و به منظور تعیین حجم موقعیت معاملاتی مذکور، باید مقدار ریالی ضرر احتمالی را بر حاصل تفریق نقطه ورود تا حد ضرر تقسیم نماییم.
۹۲۳۰ = (۴۹۰-۴۲۵) ÷ ۰۰۰/۶۰۰
سپس بر اساس مقدار حجم بدست آمده، بازده و بقیه جزئیات معامله مشخص خواهند شد.در نتیجه مشاهده میکنیم که، با مدیریت حجم معاملات و تعیین نقاطه خروج بهینه، به سادگی میتوان ریسک را کنترل نموده و از بروز شرایط بحرانی در فرآیند معاملهگری خود، پیش گیری کنیم.در مقالات بعدی، به تشریح کامل مفاهیم حد سود و زیان و بهترین روشهای انتخاب نقاط خروج از بازار خواهیم پرداخت.
فرمول تحلیل نقطه سر به سر
مدیران پروژه ها و برنامه ریزان معمولا از تصمیمات مربوط به کسب و کار پروژه های خود جدا هستند. تصمیم گیران در سطوح بالا، علاوه بر زمان و هزینه پروژه ها، نگران دوره های بازپرداخت (Payback Periods) و بازگشت سرمایه (Return On Investment) نیز هستند. لازم است مدیران پروژه، کارشناسان سرمایه گذاری و تحلیل گران کسب و کار با روش های ارزیابی مالی و اقتصادی پروژه های سرمایه گذاری آشنا باشند تا بتوانند در مواجهه با شرایط جدید، تصمیمات صحیح اتخاذ کنند و همگامی کاملی با مدیران در سطوح بالا برای بهینه کردن نرخ بازگشت سرمایه و دوره های بازپرداخت داشته باشند.
آشنایی با اصطلاحات مالی برای ارزیابی مالی و اقتصادی پروژه ها، قدم اول برای یادگیری و اجرای ارزیابی پروژه هاست. در ادامه برخی از این اصطلاحات و روش محاسبه آن آمده است.
ارزش زمانی پول (Time Value of Money)
مفهوم ارزش زمانی پول برای درک تاثیر برنامه زمان بندی پروژه بر بازپرداخت و بازگشت سرمایه ضروری است. بسیاری از وبسایت های مرتبط با کسب و کار، کتاب ها و متون های حوزه مدیریت مالی، فرمول ها و روش های مبسوطی را برای محاسبه ارزش زمانی پول ارایه کرده اند. یک مدیر پروژه می تواند با کار کردن با متخصصان مالی و حسابداری این محاسبات را انجام دهد اما فرمول تحلیل نقطه سر به سر اصولی کلی وجود دارد که مدیر پروژه باید بداند:
ارزش زمانی پول بدین معنی است که پولی که امروز در دسترس است از پولی که بعدا در دسترس خواهد بود، با ارزش تر است. یک دلار امروز یک دلار است اما یک سال بعد ارزش آن کاهش پیدا می کند. وام ها، اوراق قرضه و گواهی سپرده و بسیاری از ابزارهای مالی دیگر فرمول های خاصی را برای تعیین قیمت صحیح روز برای یک جریان پرداخت در آینده دارند.
چرا در ارزیابی مالی و اقتصادی پروژه ها باید نگران ارزش زمانی پول باشیم؟
ارزیابی تجاری بدون لحاظ کردن ارزش زمانی پول امکان پذیر است اما نتایج به دست آمده از این تحلیل، قابل اتکا نیستند. بانک ها، سرمایه گذاران و بسیاری از تصمیم گیران در حوزه کسب و کار می خواهند تاثیر زمان بر سرمایه گذاری خود را بدانند. دلیل اصلی این کار، تامین مالی هزینه است. اگر قرار است که امروز پولی را برای ایجاد جریان درآمدی (Cash Flow) در آینده، تامین کنند باید هزینه های مالی را بین زمان سرمایه گذاری و زمان بازگشت سرمایه در نظر بگیرند.
بهترین شیوه برای محاسبه ارزش زمانی پول، کمک گرفتن از افرادی مانند متخصصان سرمایه گذاری است اما یک مدیر پروژه شاید لازم باشد که برخی از محاسبات و پیش بینی ها را خودش انجام دهد. برخی از این محاسبات و اصطلاحات تو در ادامه آمده است:
- پرداخت یا PMT: محاسبه پرداخت های معمول لازم برای رفتن از ارزش فعلی به ارزش آینده. معمولا برای محاسبه پرداخت های ماهیانه یک وام استفاده می شود.
- ارزش فعلی یا PV: محاسبه ارزش فعلی جریان درآمدی آیند یا یک پرداخت یا جریانی از پرداخت ها در آینده یا هر دو
- ارزش آتی یا FT: مانند PV اما ارزش آتی را برآورد می کند.
- تعداد دوره ها یا NPER: محاسبه تعداد دوره های پرداخت لازم برای بردن ارزش فعلی به ارزش آتی با نرخ بازگشت مشخص.
همه این محاسبات نیاز به یک نرخ بهره یا نرخ بازگشت دارند. برای طرح های تجاری، شرکت ها معمولا از یک استاندارد برای محاسبه نرخ بازگشت استفاده می کنند. این عدد ممکن است از بازارهای سرمایه گذاری به دست آید. نرخ پیشنهادی اینتربانک لندن (LIBOR) یا نرخ پایه وام دهی آمریکا، بنچمارک های معمول هستند. برخی از شرکت ها از نرخ های بازگشت نقدینگی و سرمایه انتظاری خود برای پیش بینی استفاده می کنند. برخی از شرکت ها برای هر سرمایه گذاری جدید، نرخ بازگشت مشخصی را تعریف می کنند و از آن برای تنزیل جریان های درآمدی آینده در طرح های تجاری خود استفاده میکنند. حتی سازمان های غیرانتفاعی باید یک نرخ بازگشت نقدینگی داشته باشند.
نرخ بازگشت سرمایه تاثیر بالایی بر سود یا زیان یک پروژه دارد. یک سرمایه گذاری ممکن است با هزینه نقدی ۶ درصد جذاب باشد اما با هزینه نقدی ۱۲ درصد جذاب نباشد.
محاسبه نرخ بازگشت سرمایه و بازپرداخت (PayBack)
در طرح های تجاری پروژه های واقعی، علاوه بر ملاحظات ارزش زمانی پول، موارد دیگری هم وجود دارد. معمولا یک طرح تجاری کامل شامل موارد زیر است:
- نرخ بازگشت سرمایه
- دوره بازپرداخت
نرخ بازگشت سرمایه:
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) محاسبات نرخ بازگشت یک سرمایه گذاری مشخص در یک دوره زمانی مشخص است. برای مثال یک سرمایه گذاری ۱۰ میلیون دلاری برای ساخت یک ملک تجاری ممکن است نرخ بازگشت سرمایه ۸ درصد در ۱۰ سال اول داشته باشد. روش های متفاوتی برای محاسبه ROI وجود دارد، اما این بدین معنی است که ملک مذکور به ازای هر دلار سرمایه گذاری شده، ۰۸/۰ دلار سالانه علاوه بر بازپرداخت سرمایه اولیه بر می گرداند. بعضی از سازمان ها نرخ ROI را به صورت یک عدد کلی و نه به صورت سالانه، در نظر می گیرند. در مثال بالا، نرخ ۸ درصدی بازگشت سرمایه می تواند به معنی بازگشت ۸/۱۰ میلیون دلار پس از ۱۰ سال باشد که ۸ درصد بیشتر از ۱۰ میلیون دلار اولیه است. این بازگشت ها می تواند با استفاده از ارزش فعلی همه جریان های نقدی آتی محاسبه شود اما معمولا بدون در نظر گرفتن ارزش زمانی پول، برآورد می شود.
بدون در نظر گرفتن روش محاسبه، هدف معمولا مقایسه نرخ بازگشت سرمایه پروژه با دیگر گزینه های سرمایه گذاری است. هنگامی که بازارهای مالی، نرخ ۳ درصد بازگشت بر روی سرمایه گذاری کم ریسک اوراق قرضه دولتی یا شرکتی ارایه می کنند، یک پروژه با ROI دو درصد نرخ بازگشت جذاب نخواهد بود. پروژه ها غالبا ریسک اضافی دارند و نرخ بازگشت سرمایه یک روش برای مقایسه سرمایه گذاری پروژه با دیگر ریسک های شناخته شده در بازارهای مالی است.
دوره بازپرداخت
یکی دیگر از معیارهای مالی رایج، دوره بازپرداخت است. این معیار ساده تر از نرخ بازگشت سرمایه درک و محاسبه می شود. دوره بازپرداخت محاسبه زمان لازم برای رسیدن یا بیشتر شدن سود یا پول دریافت شده از پروژه از هزینه های کل است. درآمدها و هزینه های می تواند با استفاده از محاسبات ارزش زمانی پول، تنزیل داده شوند. برخی مواقع، درآمدها و هزینه ها تنزیل داده نمی شوند و به عنوان اعداد نقدینگی خام باقی می مانند. بعضی از پروژه ها نرخ بازگشت سرمایه بالایی دارند اما بعد از یک دوره بازپرداخت طولانی محقق می شود. شرکت ها از این پروژه ها احتمالا اجتناب می کنند و از پروژه هایی با نقطه سر به سر سریعتر حتی با نرخ بازگشت طولانی مدت کمتر استقبال می کنند.
محاسبه دوره بازپرداخت نسبتا ساده است. لیستی از همه جریان های نقدی(جریان های ورودی و خروجی) از آغاز تا پایان برای پروژه تهیه کنید. بیشتر پروژه در حین انجام باید هزینه کنند و دریافت ها مربوط به هنگامی است که سود پروژه تحقق یافت. پول خروجی و ورودی در بازه های زمانی آتی را تا وقتی که هر دو مساوی شوند، لیست کنید. این نقطه ای است که سرمایه اصلی بازپرداخت شده است. بازه زمانی از ابتدای پروژه تا بازپرداخت کامل، دوره بازپرداخت نام دارد.
دوره های آموزشی ارزیابی مالی و اقتصادی پروژه های سرمایه گذاری
ارزیابی مالی و اقتصادی پروژه ها و طرح های سرمایه گذاری، یک فعالیت بین رشته ای است. افرادی که در رشته های مدیریت مالی، حسابداری و … تحصیل کرده اند، احتمالا در انجام این ارزیابی ها با سرعت بیشتری عمل می کنند. مدیران پروژه ها، کارشناسان برنامه ریزی و کنترل پروژه شرکت ها و سازمان ها در صورت آشنایی با ارزیابی ها، در موفقیت مالی سازمان خود نقش بیشتری خواهند داشت و در نتیجه جایگاه بالاتری کسب می کنند. سرفصل های دوره آموزشی ارزیابی مالی و اقتصادی پروژه ها و طرح های سرمایه گذاری در موسسه مدیریت پروژه آریانا از اینجا قابل دانلود است.
دومین دوره تربیت کارشناس تحلیل حرفهای و امکانسنجی طرح کسب و کار آنلاین
ارزیابی مالی- اقتصادی پروژه از مهم ترین رکن های تصمیم گیری در مورد مطلوبیت و یا عدم مطلوبیت انجام آن و یا معیاری برای مقایسه دو یا چند پروژه با یکدیگر می باشد. فرمول ها و روش های رایج در اقتصاد مهندسی از جمله روش های ریاضی و آماری برای ساده کردن مقایسه اقتصادی پروژه ها به کار برده می شود که مدیران از آن در تصمیم گیری به منظور انتخاب پروژه های مناسب استفاده می کنند.
هدف نهایی اجرای طرح های کسب و کار، ایجاد درآمد حاصل از فروش و کسب سود می باشد که برای اطلاع از آن لازم است که معیار سنجش و شاخص مناسبی در نظر گرفته شود. دیتا های لازم برای محاسبه شاخص های مالی و اقتصادی، هزینه های سرمایه گذاری و هزینه های تولید می باشند که در قسمت مطالعات فنی گزارش پیش بینی ارائه می شوند.
در این راستا نرم افزارهای مختلفی نیز در سراسر جهان توسعه داده شده است و مورد استفاده کارشناسان شرکت های مختلف از جمله شرکت های سرمایه گذاری و مشاوران اقتصادی و مالی قرار می گیرد. لذا لزوم آشنایی کارشناسان و تصمیم گیران شرکت های مختلف با تکنیک های ارزیابی و انتخاب پروژه ها و نرم افزار مربوطه از جمله نرم افزار کامفار امری ضروری می باشد.
بنابراین هدف از ارائه این کارگاه آموزشی، آشنایی همزمان شرکت کنندگان با مفاهیم اقتصاد مهندسی در ارتباط با ارزیابی اقتصادی پروژه ها و تسلط بر نرم افزار کامفار و همچنین تحلیل پروژه ها با استفاده از ابزار های مالی موجود در اکسل است.
در انتهای دوره از دانشپذیران انتظار می رود که توانایی ها و مهارت های زیر را کسب نمایند:
بیان اهمیت و ضرورت ارزیابی طرح را در مرحله پیش از سرمایه گذاری
درک مفهوم ارزیابی اقتصادی
توانایی مقایسه رویکرد بخش خصوصی و بخش دولتی را در ارزیابی طرح ها
شرح کامل سیر تکاملی پروژه
شرح کامل فعالیت هایی که لازم است در مرحله امکان سنجی انجام شود
شرح کامل مراحل ارزیابی طرح را به صورت کلی
تشریح مفهوم بازار و مراحل مطالعه بازار
تشریح ضرورت تحلیل تقاضا در بررسی بازار و تأثیر آن بر ارزیابی مالی
تشریح روش های مختلف پیش بینی تقاضا
تعریف بازاریابی و جایگاه و ضرورت توجه به مدیریت بازاریابی در ارزیابی طرح
شرح مفهوم و مراحل ارزیابی فنی
شرح مفهوم ارزیابی آثار زیست محیطی
شرح مفاهیم ظرفیت اسمی و ظرفیت واقعی
کسب شناخت در حوزه تکنولوژی و نحوه گزینش تکنولوژی مناسب
بیان عوامل موثر بر مکان یابی پروژه
بیان نقش سیاست ها و خط مشی های دولت در ارزیابی فنی طرح
شرح تقسیم بندی کلی از هزینه های اجرای طرح
شناخت هزینه های سرمایه ای ثابت طرح و انواع آن
شناخت سرمایه در گردش، ضرورت توجه و نحوه برآورد آن را در ارزیابی مالی
بیان مفهوم هزینه استهلاک و روش های مختلف برآورد هزینه استهلاک
تشریح نحوه برآورد درآمد پروژه
فرآیند تحلیل گردش وجوه نقدی و نقش آن در تأمین منابع مالی طرح را توضیح دهد.
شرح روش های مختلف تامین مالی پروژه
شرح معیارهای مختلف ارزیابی اقتصادی طرحها و نحوه کاربرد آنها
تشریح نحوه محاسبه ارزش فعلی و ارزش آینده پول
تشخیص نحوه محاسبه ارزش فعلی و آینده درآمدهای یکنواخت سالانه در دوره های زمانی بلند مدت
مقایسه معیارهای ایستا و پویا در ارزیابی طرح ها
شرح نحوه ارزیابی پروژه ها و انتخاب طرح مناسب با استفاده از روش ارزش فعلی خالص، ارزش فعلی خالص به هزینه اولیه، نرخ بازده داخلی، نرخ بازده داخلی تعدیل شده، دوره بازگشت سرمایه پویا و نسبت منافع به هزینه
شرح نقطه سر به سر و نحوه محاسبه مقدار تولید در نقطه سر به سر و اثر تغییر در متغیرهای مختلف بر این مقدار
بیان ویژگی های شرایط ریسک و عدم اطمینان در ارزیابی اقتصادی طرح ها و روش های اندازه گیری ریسک
تعریف تورم و شاخص های مختلف اندازه گیری آن
شرح نحوه اثر گذاری تورم بر ارزش زمانی پول و فرموله کردن آن
شرح نحوه تعدیل معیارهای ارزیابی پروژه به منظور استفاده از آنها در شرایط تورمی
توانایی محاسبه مفاهیم اصلی ارزیابی طرح های اقتصادی بر اساس نرم افزار excel
کسب مهارت در مفاهیم پایه ای اقتصاد مهندسی و بکار گیری آن در تحلیل های اقتصادی نتایج کامفار
تعریف انواع پروژه های اقتصادی در نرم افزار کامفار و توانایی ورود اطلاعات به این نرم افزار
شناسایی و رفع خطا های نرم افزار کامفار
کسب مهارت در روش های مختلف آنالیز اقتصادی پروژه ها و انتخاب بهترین روش
توانایی رتبه بندی درست در پروژه ها بر اساس شاخص های مالی و اقتصادی
به کار گیری آنالیز حساسیت در پروژه ها
معرفی دوره توسط پنل مدرسین
راهاندازی و تحلیل حرفه ای کسب و کار
طراحی مدل کسب و کارBusiness Model1
اقتصاد مهندسی با نرم افزار اکسل
مطالعات فنی و مطالعات بازار
نرم افزار کامفار
تحلیل ریسک
کمتاسیا
پروژه کامفار
طرح توجیهی با اکسل
اصول نگارش طرح توجیهی
دفاع پروژه پایانی
رفع اشکال و جمع بندی
مشاوره به شرکت کنندگان
شرکت های تامین سرمایه، شرکت بورس اوراق بهادار تهران، سازمان ها و وزارتخانه ها، بانک ها و موسسات مالی و اعتباری، مدیران و کارشناسان مشاوران مالی و اقتصادی و تمامی دانشجویان رشته های مدیریت مالی و اقتصاد، شرکت های لیزینگ، سرمایه گذاری، شرکت های کارگزاری
دیدگاه شما