چگونگی محاسبه مارجین؟


https://zp-pdl.com/get-a-next-business-day-payday-loan.php zp-pdl.com https://www.zp-pdl.com https://www.zp-pdl.com http://www.otc-certified-store.com/supplements-and-vitamins-medicine-usa.html https://zp-pdl.com/best-payday-loans.php https://zp-pdl.com/fast-and-easy-payday-loans-online.php долгосрочный займ онлайн на картубыстрый займ на киви без отказаденьги через интернет займ долгосрочный займ онлайн на картубыстрый займ на киви без отказаденьги через интернет займ

مارجین آزاد چیست ؟

مارجین را می توان به صورت “مستعمل” یا “رایگان” طبقه بندی کرد.

Free Margin تفاوت بین حقوق صاحبان سهام و حاشیه استفاده شده است.

مارجین به ارزش سهام در حساب معامله گر اشاره دارد که برای موقعیت های باز فعلی در حاشیه بسته نمی شود.

مارجین رایگان به عنوان “حاشیه قابل استفاده” نیز شناخته می شود زیرا این حاشیه است که می توانید “استفاده کنید” “قابل استفاده” است.

حاشیه رایگان را می توان دو چیز دانست:

2. مبلغی که موقعیت های موجود می توانند علیه شما حرکت دهند قبل از اینکه شما یک Margin Call یا Stop Out دریافت کنید.

نحوه محاسبه مارجین رایگان

Equity + margin= free margin

اکویتی + مارجین= مارجین آزاد

اگر موقعیت های شغلی آزاد داشته باشید و در حال حاضر سودآور باشند ، حقوق صاحبان سهام شما افزایش می یابد ، به این معنی که Free Margin بیشتری نیز خواهید داشت.

سودهای شناور حقوق صاحبان سهام را افزایش می دهد که باعث افزایش Free Margin در فارکس می شود.

اگر موقعیت های باز شما ضرر کند ، حقوق صاحبان سهام شما کاهش می یابد ، به این معنی که Free Margin نیز کمتر خواهید داشت.

ضررهای شناور باعث کاهش حقوق صاحبان سهام می شوند که این امر باعث کاهش حاشیه آزاد می شود.

0.01 لات یورو به دلار خریداری میکنیم و 10 دلار مارجین می‌گیرد و 10 دلار نیز از مارجین آزاد ما کم می‌کند.

حالا اگر ما چند تا معامله داشته باشیم و مارجین آزادی برایمان نمانده باشد، هنگامی که درخواست معامله جدید بدهیم، سیستم به شما خطا not enough money (کافی نبودن پول) را می‌دهد.

بنابراین مارجین آزاد برای انجام معامله جدید لازم بوده و اگر مارجین آزاد ما به اندازه مارجین آزادی که برای خرید و یا فروش یک دارایی لازم هست نباشد، سیستم معامله را قبول نمیکند.

آموزش محاسبه اندازه پوزیشن‌ها در ترید ارزهای دیجیتال

آموزش محاسبه اندازه پوزیشن‌ها در ترید ارزهای دیجیتال

آموزش محاسبه اندازه پوزیشن ترید ارزهای دیجیتال ! مهم نیست که سبد پورتفوی شما چقدر بزرگ باشد، شما باید مدیریت ریسک را انجام بدهید، در غیر این صورت، ممکن است، ضررهای قابل توجهی متحمل شوید. هفته‌ها یا حتی ماه‌ها سود، می‌تواند با یک معامله ضعیف از بین برد.

هنگام ترید یا سرمایه‌گذاری باید بتوانید احساساتتان را کنترل کنید تا بر تصمیمات معامله‌گری و سرمایه‌گذاریتان تأثیر نداشته باشد. به همین دلیل نیاز است که تعدادی قواعد را طی سرمایه‌گذاری و معاملات خود رعایت کنید.

بیایید این قواعد را « سیستم معاملاتی » شما بنامیم. هدف از این سیستم، مدیریت ریسک است که از تصمیمات غیر ضروری جلوگیری می‌کند. به این ترتیب، وقتی زمانش فرا رسید، سیستم معاملاتی شما به شما اجازه نمی‌دهد تصمیمات عجولانه و ضربتی بگیرید. هنگام ایجاد این سیستم‌ها، باید چندین مورد را در نظر بگیرید. افق سرمایه‌گذاری شما چیست؟

تحمل ریسک شما چقدر است؟ چقدر می‌توانید ریسک کنید؟ می‌توان به بسیاری موارد دیگر نیز اشاره کرد، اما در این مقاله ما بر یک جنبه خاص تمرکز خواهیم کرد: نحوه اندازه گیری پوزیشن ها برای معاملاتتان. برای انجام این کار، ابتدا باید مشخص کنیم که حساب معاملاتی شما چقدر بزرگ است و این که در یک معامله، حاضر هستید تا چه میزان ریسک کنید.

نحوه تعیین اندازه حساب

اگرچه این ممکن است کاری ساده به نظر برسد، اما اهمیت دارد. به ویژه اگر شما یک فرد آماتور باشید، تعیین اندازه حساب می‌تواند بخش‌هایی از سرمایه‌تان را به استراتژی‌های مختلف اختصاص دهد. به این ترتیب، دقیق‌تر می‌توانید روند پیشرفت استراتژی‌های مختلف خود را دنبال کرده و همچنین ریسک بیش از حد را کاهش دهید.

به عنوان مثال، فرض کنیم شما به آینده بیت‌کوین باور دارید و یک پوزیشن بلند مدت خرید در یک کیف پول سخت‌افزاری باز کردید، بهتر است که آن را بخشی از سرمایه تجاری خود در نظر نگیرید. در این وضعیت، تعیین اندازه حساب صرفاً سرمایه‌ای است که می‌توانید به یک استراتژی معاملاتی خاص اختصاص دهید.

جامع ترین دوره آموزشی صفر تا صد ترید و تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال

نحوه تعیین ریسک حساب

دوین گام در محاسبه اندازه پوزیشن ترید، تعیین ریسک حساب شماست. این یعنی حاضرید روی چند درصد از سرمایه‌تان در یک معامله ریسک کنید.

قاعده 2 درصد در محاسبه اندازه پوزیشن ترید

در بازار مالی سنتی، یک استراتژی سرمایه‌گذاری به نام قاعده دو درصد وجود دارد. طبق این قانون، معامله گر در یک معامله، نباید بیش از 2 درصد از حساب خود را ریسک کند. ما دقیقاً به این موضوع خواهیم پرداخت، اما ابتدا اجازه دهید آن را در بازار کریپتو توضیح دهیم. قانون 2٪ یک استراتژی مناسب برای سرمایه‌گذاری‌هایی است که تنها چند پوزشن بلند مدت را شامل می‌شود. همچنین، برای بازارهای کم ریسک‌تر از کریپتو مناسب است.

اگر یک تریدر فعال‌تر هستید و به خصوص اگر تازه شروع به کار کرده‌اید، این قاعده بسیار مثمر ثمر است. در این حالت، اجازه دهید نام این چگونگی محاسبه مارجین؟ قانون را قاعده «یک درصد» بگذاریم. این قاعده می‌گوید که شما نباید در یک معامله واحد، بیشتر از یک درصد از حساب خود را ریسک کنید.

آیا این بدان معناست که شما فقط 1٪ از سرمایه‌های موجود خود را وارد معامله می‌کنید؟ قطعا نه! این بدان معنی است که اگر معامله شما اشتباه از آب در آمد و ضرر کردید، فقط 1٪ از حساب خود را از دست خواهید داد.

نحوه تعیین ریسک معامله

تا اینجا اندازه حساب و ریسک حساب را تعیین کرده‌ایم. حال، اندازه پوزیشن را برای یک معامله چگونه تعیین کنیم؟ می خواهیم وضعیتی که در آن معامله بر خلاف انتظارمان پیش رفت را در نظر بگیریم. این یک نکته اساسی است و تقریباً برای هر استراتژی کاربرد دارد.

وقتی صحبت از تجارت و سرمایه‌گذاری می‌شود، ضرر و زیان همیشه بخشی از بازی خواهد بود. حتی بهترین تریدر‌ها همیشه موفق عمل نمی‌کنند. در واقع، برخی از تریدرها ممکن است خیلی بیشتر اشتباه کنند و باز هم سودآوری داشته باشند. اما چطور ممکن است؟ همه اینها به مدیریت ریسک، داشتن استراتژی معاملاتی و پایبندی به آن بر میگردد.

به این ترتیب، هر ایده معاملاتی باید یک نقطه نامعتبرشدن داشته باشد. درآن نقطه است که می‌گوییم: «تحلیل ما اشتباه بود و باید از این معامله خارج شویم تا ضرر بیشتری، متحمل نشویم.» در عمل، این به معنی تعیین حد ضرر معاملات است. نحوه مشخص کردن این نقطه در معامله، کاملاً مبتنی بر استراتژی معاملاتی فردی و شرایط است.

نقطه نامعتبرشدن می‌تواند براساس پارامترهای فنی مانند ناحیه حمایت یا مقاومت باشد. همچنین این نقطه می‌تواند براساس اندیکاتورها، ساختار بازار یا یک پارامتر دیگر مشخص شود. برای تعیین حد ضرر در ترید، تنها یک رویکرد جامع وجود ندارد. باید خودتان تصمیم بگیرید که چه استراتژی به بهترین شکل مناسب سبک معاملاتی شما بوده و براساس آن، نقطه نا معتبرشدن معامله را تعیین کنید.

نحوه محاسبه اندازه پوزیشن

خب، اکنون ما تمام پارامترهای لازم برای محاسبه اندازه پوزیشن ترید را در اختیار داریم. فرض کنیم که ما یک حساب پنج هزار دلاری داریم. ما می‌دانیم که نباید بیشتر از 1٪ از حساب خود را در یک معامله ریسک کنیم. این یعنی ما نمی‌توانیم بیش از 50 دلار در یک معامله ضرر کنیم.

فرض کنیم که ما تحلیل خود از بازار را انجام دادیم و مشخص کردیم که معامله ما پس از 5 درصد از ورود ما به معامله باطل می‌شود، در واقع، هنگامی که بازار 5٪ برخلاف روند مورد انتظار ما پیش می‌رود، ما از معامله خارج می‌شویم و 50 دلار ضرر را می‌پذیریم. به عبارت دیگر، 5٪ از پوزیشن ما باید همان یک درصد حساب ما باشد.

اندازه حساب – 5000 دلار

ریسک حساب – 1٪

نقطه نامعتبرشدن معامله (فاصله از حد ضرر) – 5٪

فرمول محاسبه اندازه پوزیشن ترید به شرح زیر است:

فرمول محاسبه اندازه پوزیشن

طبق این شکل، اندازه پوزیشن برای این معامله 1000 دلار خواهد بود. با پیروی از این استراتژی و خروج از نقطه نامعتبرشدن معامله، ممکن است از یک ضرر بسیار زیادتر جلوگیری کنید. برای استفاده صحیح از این مدل، باید هزینه‌ها (فی) که باید پرداخت کنید نیز در نظر بگیرید.

همچنین، باید به سقوط معامله هم فکر کنید، به خصوص اگر در حال معامله اینسترومنتی با نقدینگی پایین باشید. برای نشان دادن چگونگی این کار، بیایید نقطه نا معتبر شدن معامل را به 10٪ افزایش دهیم، بقیه موارد مشابه قبل هستند.

محاسبه حد ضرر

اکنون حد ضرر ما دو برابر فاصله اولیه است. بنابراین، اگر بخواهیم به همان مقدار ریسک کنیم، اندازه پوزیشنی که می‌توانیم در نظر بگیریم به نصف کاهش می‌یابد.

نتیجه گیری

اندازه پوزیشن براساس استراتژی‌های دل‌بخواهی محاسبه نمی‌شود. این کار شامل تعیین ریسک معامله و بررسی نقطه نامعتبر شدن معامله است. جنبه مهم این استراتژی، اجرای آن است. هنگامی که اندازه پوزیشن و نقطه نامعتبر شدن را تعیین کردید، نباید آنها را تغییر دهید. در اخر بهترین راه برای یادگیری اصول مدیریت ریسک‌، تمرین کردن است.

اصطلاحات کاربردی در بازار فارکس

در هر بازاری یک‌سری اصطلاحات خاص تعریف شده که برای معامله‌گری، ما نیاز داریم به اصطلاحات آن بازار نیز مسلط باشیم. اصطلاحات کاربردی در بازار فارکس بسیار زیاد هستند که شاید برخی از آن‌ها به گوشتان نیز خورده باشد، اما تابه‌حال متوجه مفهوم آن نشدید. باتوجه علاقه‌مندی شما دوستان، در مقاله قبلی قول دادیم که اطلاعات بیشتری در این زمینه در اختیار شما قرار دهیم. در این مقاله سعی کردیم برخی از اصطلاحات کاربردی در بازار فارکس را برای شما شرح دهیم.

لات (Lot)

یکی از اصطلاحات کاربردی در بازار فارکس، همین لات است. مفهوم لات چیست؟ این سوالی است که ذهن بسیاری از افراد تازه‌کار را درگیر کرده. درواقع منظور از لات، همان حجم معامله است. همچنین یکی از معیارهای مهم در مدیریت ریسک و سرمایه به‌شمار می‌رود. چرا که یک معامله‌گر باید حتی در بهترین موقعیت‌هایی که شناسایی می‌کند، مراقب حجم سرمایه‌ای که وارد یک معماله می‌کند نیز باشد.

هر لات به‌صورت استاندارد، 100 هزار دلار است که به همین علت در گذشته فقط افراد ثروتمند می‌توانستند در بازار فارکس معامله کنند. به همین منظور برای این‌که همه اقشار جوامع بتوانند در معاملات شرکت کنند مقدار لات را به 100 قسمت تقسیم بندی کردند. به این ترتیب کمترین حجمی که در بازار فارکس می‌توان معامله کرد مقدار 0.01 لات است. حال با یک حساب ساده می‌توانیم محاسبه کنیم اگر 1 لات برابر 100 هزار دلار باشد، پس 0.01 لات برابر 1000 دلار حجم معامله است.

در جدول زیر می‌توانید مقدار حجم لات به دلار را مشاهده نمایید:

مقدار حجم معامله

پیپ (pip)

از دیگر اصطلاحات کاربردی در بازار فارکس پیپ است. همان‌طور که از مقاله قبل می‌دانید، معاملات در فارکس به‌صورت جفت ارز انجام می‌شود. پیپ درواقع واحد میزان تغییری است که در نرخ مبادله‌ای یک جفت ارز، صورت می‌پذیرد. به عبارت دیگر، هر واحد جابه‌جایی قیمت را یک پیپ می‌نامیم.

اگه لیست جفت ارزها را در بازار فارکس نگاه کنید، می‌بینید که قسمت اعشار در قیمت‌ها، دائم در حال تغییر است. یک pip معمولا یک ده هزارم نرخ جفت ارز است (یعنی رقم چهارم). ولی در جفت ارزهایی که یک طرفشان ین ژاپن (JPY) باشد، یک پیپ یک صدم نرخ محسوب می‌شود (یعنی رقم دوم).

به‌عنوان مثال اگر نرخ EUR/USD از 1.0850 به 1.0860 تغییر کند، درواقع به میزان 10 پیپ جابه‌جا شده است.

مثال 2: اگر نرخ USD/JPY از 111.20 به 111.21 تغییر کند، درواقع به میزان یک پیپ جابه‌جا شده است.

تعریف پیپت

معمولا اکثر جفت ارزها در فارکس، با چهار رقم اعشار نشان داده می‌شوند. اما در برخی از بروکرها بخاطر رقابتی بودن قیمت‌ها، ممکن است که بعضی از نرخ ها را با 5 رقم اعشار نشان دهند. در این موارد بازهم رقم چهارم اعشار مقدار پیپ را نشان می‌دهد.

درواقع با تقسیم هر پیپ به ده قسمت، سعی شده قیمت دقیقتری را به مشتری نمایش داده شود. در این تقسیم بندی داخلی به رقم پنجم اعشار پیپت می‌گویند.

رقم پنجم اعشار در نرخ ها، پیپت نام دارد

نکته: در جفت ارزهایی که یک‌طرف معامله ارز ین (JPY) باشد، نرخ به دو رقم اعشار ختم می‌شود. در این نرخ‌ها رقم دوم اعشار مقدار پیپ خواهد بود. در بعضی از بروکرها که نرخ ین را با سه رقم اعشار نشان می‌دهند نیز رقیم سوم اعشار، پیپت در نظر گرفته می‌شود و رقم دوم همان مقدار پیپ مورد نظر است.

در جفت ارزهای ین، رقم دوم اعشار، پیپ و رقم سوم، پیپت نام دارند

ارزش پیپ چقدر است؟

یکی از سوالات مهمی که اینجا مطرح می‌شود این است که مقدار ارزش هر پیپ چقدر است و یا با‌عبارتی دیگر، هر پیپ چند دلار می‌شود؟

اینکه گفتیم مهم برای این است که هر معامله‌گری باید بتواند مقدار سود و ضررش را با پیپ حساب کند و از ارزش هر پیپ نیز در معامله خود آگاه باشد.

اغلب این اصطلاح در بازار فارکس را می‌شنوید که یک معامله‌گری گفته در فلان معامله، مقدار 60 پیپ سود یا ضرر کردم. برای این‌که بدانیم دقیقا چه‌قدر سود یا ضرر کرده باید مقدار ارزش هر پیپ را در آن معامله بدانیم.

نحوه محاسبه ارزش پیپ

به‌طورکلی ارزش هر پیپ به دو عامل زیر بستگی دارد:

ارزش هر پیپ از فرمول زیر محاسبه می‌شود

مقدار پیپ (به اعشار) * حجم واقعی معامله = ارزش پیپ

برای درک بهتر این فرمول چند مثال را مطرح می‌کنیم:

مقدار ارزش هر پیپ را در جفت ارز EUR/USD به‌صورت زیر محاسبه می‌کنیم:

حجم معامله با لات

حجم واقعی معامله

مقدار ارزش هر پیپ را در جفت ارز USD /JPY به‌صورت زیر محاسبه می‌کنیم:

حجم معامله با لات

حجم واقعی معامله

نکته مهم: دقت کنید که چه جفت ارزهایی را برای محاسبه ارزش پیپ استفاده میکنید. در مثال اول ما از جفت ارز یورو/دلار استفاده کردیم. پس ارزش هر 100000 یورو برابر 10 دلار شد. اما در مثال دوم از دلار/ین استفاده کردیم. پس ارزش هر پیپ ما به ین محاسبه شده است و نه دلار!

به عبارت دیگر در جدول مثال دوم، ارزش هر پیپ در معامله 1 لات دلار(100000 دلار)، به اندازه 1000 ین خواهد بود. حال اگر بخواهیم ارزش آن را به دلار بدست بیاوریم، باید 1000 ین را بر نرخ برابری دلار/ین تقسیم کنیم تا بدانیم که 1000 ین چند دلار است. در مثال فوق با نرخ برابری 107.80=usd/jpy، ارزش 1000 ین برابر 9.27 دلار میشود.

اهرم یا Leverage

اهرم یکی از اصطلاحات مهم در بازار فارکس است. برای این‌که این موضوع را بهتر درک کنیم، در ابتدا بدانیم که معنی لوریج و یا همان اهرم چیست؟

فرض کنید با موجودی سرمایه ۱۰۰۰ دلار، می‌خواهید به معامله در بازار سهام آمریکا بپردازید. حداکثر مبلغی که برای خرید سهام می‌توانید خرج کنید نمی‌تواند از مقدار موجودی شما بیشتر شود. اما با اهرم یا همان لوریج این موضوع امکان‌پذیر است.

به عبارت دیگر، کارگزاران بازار فارکس(بروکرها) به شما به میزان دلخواهتان اعتبار خواهند داد که شما با آن می‌توانید تا چند برابر سرمایه‌تان به معامله بپردازید. این میزان اعتبار می‌تواند از ۳ برابر شروع و تا چند هزار برابر نیز ادامه داشته باشد. برای مثال وقتی با اهرم ۱:۱۰۰۰ معامله چگونگی محاسبه مارجین؟ می‌کنید، شما قادر خواهید بود تا ۱۰۰۰ برابر موجودی خودتان نیز معامله کنید.

پس با توجه به مطالب گفته شده، برای معامله 0.01 لات (حداقل حجم معامله) در جفت ارز EUR/USD ما نیاز به داشتن معادل 1000 دلار سرمایه در مانده حساب خود نداریم. زیرا تنها با داشتن اهرم 1:100، ما فقط به 10 دلار سرمایه نیاز داریم. همچنین دقت داشته باشید که میزان سود و یا ضرر شما نیز به همان میزان در موجودی (مانده‌حساب) شما تاثیر خواهد گذاشت.

توجه: استفاده از اهرم (و یا لوریج) به همان اندازه که در ابتدا جذاب است، می‌تواند خطرناک نیز باشد!!

اسپرد (Spread)

یکی دیگر از اصطلاحات کاربردی در بازار فارکس اسپرد است. اگر شما نرخ یک جفت‌ارز را مشاهده کنید، با دو نرخ متفاوت مواجه می‌شوید. درواقع بازار فارکس نیز مثل تمام بازارهای دیگر، برای هر جفت ارز، دو قیمت متفاوت وجود دارد. یکی قیمت خریدار (Ask) و دیگری قیمت فروشنده (Bid). به اختلاف این دو قیمت اسپرد می‌گویند.

این مقدار برای نرخ هر جفت ارز با توجه به نوع حساب شمل می‌تواند متفاوت باشد.

به‌عنوان مثال برای جفت ارز EUR/USD مقدار نرخ به شرح زیر است:

در مثال فوق مقدار اسپرد برابر با 0.2 پیپ یا 2 پیپت است.

مقدار اسپرد درواقع سود بروکرها از اختلاف بین نرخ خرید و فروش به مشتریان است. برای همین یکی از ملاک‌های مهم برای انتخاب بروکر ارائه کمترین مقدار اسپرد در معاملات است. هرچه بروکر میزان اسپرد کمتری برای نرخ‌های خود ارائه دهد، به نفع مشتری خواهد بود.

سواپ (Swap)

یکی دیگر از اصطلاحات رایج در بازار فارکس که برای خیلی از افراد سوال پیش می‌آید، همین سواپ است. سواپ تفاوت میان نرخ‌های بهره است و معمولاً واژه‌ای است که در بازار ارز بیشتر به کار می‌رود. به این معنا که اگر شما یک معامله‌ای در فارکس باز می‌کنید، به دلیل نوع معاملات از نوع CFD، درواقع شما آن مقدار سرمایه را از بروکر وام گرفته‌اید. پس اگر در زمان 24 ساعت بروکر، که تایم تسویه حساب روزانه قراردادهای CFD بروکر با بانک‌ها است، شما همچنان معامله خود را باز نگه دارید، پس باید مقدار تعیین شده اختلاف نرخ بانکی را هم به بانک‌ها بپردازید/دریافت کنید.

نکته: به دلیل این‌که نرخ بهره در برخی از بانک‌های خارج منفی و یا صفر هم هستند، ممکن است این مقدار بهره مثبت هم باشد. این موضوع که چطور می‌شود که نرخ بهره مثبت باشد، خود یک مقاله جداگانه را می‌طلبد که باید به‌طور جداگانه مورد بررسی قرار گیرد.

مارجین (Margin)

مارجین مقداری از پول است که در یک پوزیشن یا معامله، درگیر می‌کنید. این‌گونه تصور کنید که شما یک حساب 20 هزار دلاری دارید و تصمیم دارید ۲۰۰۰ یورو در مقابل دلار آمریکا (EUR/USD) بخرید. برای خرید این ۲۰۰۰ یورو، با فرض اینکه نرخ یورو به دلار آمریکا برابر ۱٫0850 باشد، شما چه میزان دلار آمریکا باید بپردازید؟ در واقع چه میزان مارجین نیاز دارید؟

وقتی نرخ در جفت ارز EUR/USD برابر ۱٫0850 است، یعنی ارزش هر یک یورو برابر ۱٫0850 دلار آمریکا است. پس برای خرید ۲۰۰۰ یورو، شما باید ۲170 دلار آمریکا بپردازید.

۲۰۰۰ یورو = ۲۰۰۰ × ۱٫0850

۲۰۰۰ یورو برابر 2170 دلار آمریکا است

اگر شما یک پوزیشنِ خرید ۲۰۰۰ EUR/USD بگیرید. (یعنی شما ۲۰۰۰ یورو در مقابل دلار آمریکا خریده اید) پس مقدار 2170 دلار از کل ۲۰،۰۰۰ دلار موجودی حساب فرضی شما، بلافاصله در این معامله درگیر می شود (با فرض لوریج 1). پس وقتی شما حجم معامله (Volume) را به طور مثال روی ۰٫۰۲ لات قرار می‌دهید و روی دکمه خرید کلیک می‌کنید. برای خریدِ این ۲۰۰۰ یورو 2170 دلار از حساب شما پرداخت می‌شود که این مبلغ درگیر شده از مانده حساب شما کسر خواهد شد. به این مقدار سرمایه که شما در معامله درگیر کردید، مارجین می‌گویند.

اکوئیتی (Equity)

اکوئیتی یا مانده خالص حساب، برابر است با موجودی کل حساب، به‌ علاوه مقدار سود یا ضرر پوزیشن های باز (در لحظه).

اکوئیتی = بالانس + سود یا زیان متغیر

به عبارتی دیگر اگر شما هیچ معامله بازی نداشته باشید میزان اکوئیتی با میزان موجودی حساب کل شما برابر است . اما اگر معامله باز داشته باشید، مقدار سود و یا ضرر آن معامله در مقدار موجودی کل تاثیر داده خواهد شد.

سطح مارجین (Margin Level)

اصطلاح سطح مارجین، همان نسبت اکوئیتی به مقدار مارجین است (به درصد).

سطح مارجین = (اکوئیتی تقسیم بر مارجین) × ۱۰۰

یکی از مهمترین اصطلاحاتی که یک معامله‌گر در بازار فارکس باید با آن آشنا باشد سطح مارجین است. زیرا با این مقدار در اصل بروکر محاسبه میکند که شما برای ادامه معاملات خود، چه میزان اعتبار دارید. سطح مارجین در هر بروکر متفاوت است و هر بروکر ظبق قوانین داخلی خود این مقدار را به شما اعلام می‌کند. به این ترتیب هرچه میزان درصد مارجین لول حساب شما عدد بالاتری را نشان دهد، شما اعتبار بیشتری برای معاملات بیشتر را در بروکر دارید. همین موضوع برعکس نیز صادق است. یعنی اگر میزان سطح مارجین شما به عدد 100% برسد، یعنی میزان اکوئیتی موجودی حساب شما با میزان مارجین برابر شده . شما مجاز به باز کردن معامله جدید نخواهید بود، تا زمانی‌که معاملات قبلی خود را ببندید.

مارجین کال (Margin call)

شاید یکی از تلخ‌ترین تجربه‌هایی است که تقریبا تمام معامله‌گران بازار فارکس آن را تجربه کردند. به این معنی که مجموع میزان ضررهای اعمال شده در مانده حساب شما از میزان موجودی حساب شما بیشتر باشد. در این‌صورت بروکر میزان موجودی شما را به‌عنوان تسویه حساب ضبط می‌کند.

استاپ اوت (Stop Out Level)

همان‌طور که گفتیم ماجین کال می‌تواند باعث از دست رفتن کل سرمایه گردد. همچنین ممکن است در برخی از شرایط خاص به دلیل یک اتفاق مهم نرخ قیمت‌ها ناگهانن دچار نوسانات شدیدی گردند، که در نهایت به ضضر مشتری و شاید کال مارجین حساب شود. برای این‌که این اتفاق نیوفتد، بروکرها اقدام به طرح اصطلاح استاپ اوت کردند. هر بروکر مقدار استاپ اوت مختص به خود را دارد. اکثر بروکرها حداقل این مقدار روی 20% تعیین شده. یعنی اگر میزان ضرر معاملات شما در یک نوسان شدید قیمتی، به اندازه‌ای زیاد شود که میزان اکوئیتی حساب شما به اندازه 20% مقدار موجدی کل برسد، معامله شما به‌صورت اتوماتیک به جهت سیو 20% از مانده حساب، بسته خواهد شد.

جمع بندی

اصطلاحات کاربردی در بازار فارکس بسیار بیشتر از چیزی است که در این مقاله به آن اشاره کردیم. این امر نشان از مقدار پیچیدگی و دقت این بازار دارد. یادتان باشد معامله‌گری در هر بازار مالی، بدون داشتن اطلاعات کافی و تسلط کامل بر موضوع، منجر به شکست سنگین و گاها ضررهای جبان ناپذیر خواهد بود. پس تا می‌توانید بیاموزید که داشتن تجربه در دراز مدت می‌تواند به برگ برنده شما در هر بازار مالی است.

اگر مطالب مقاله فوق برایتان مفید بوده، لطفا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

می‌توانید ویدیوهای بیشتری از تالاربورس را در آپارات (شبکه اشتراک ویدیو) و همچنین کانال یوتیوب تالاربورس مشاهده کنید.

استاپ اوت چیست | Stop Out چیست | سفارش توقف چیست

استاپ اوت چیست | Stop Out چیست | سفارش توقف چیست

Stop Out استاپ اوت راهکاری است اجباری برای کلوز کردن معاملات ضررده در هنگامی که حساب معاملاتی شما موجودی کافی را نداشته باشد. در واقع استاپ اوت به این دلیل اتفاق می افتد که جلوی کال مارجین شدن حساب معاملاتی را بگیرد. مقدار استاپ اوت را بروکر تعیین میکند و این میزان در هر بروکر متفاوت است. به طور مثال استاپ اوت 20 درصد یا 30 درصد یا 50 درصد و غیره.

فرض کنید استاپ اوت بروکر شما 20 درصد است . حال حساب معاملاتی شما در ضرر است و بازار هم همچنان به روند خلاف پوزیشن شما ادامه میدهد. در این حالت هنگامی که سطح « مارجین لول »شما به 20 درصد برسد ، متاتریدر به طور اتوماتیک معامله شما را کلوز میکند. اگر هم چندین پوریشن ضررده داشته باشید ، این کار را با کلوز معامله ای که بیشترین ضرر را دارد، شروع می کند.

جهت ثبت نام در بروکر آمارکتس کلیک کنید و 20% بونوس هدیه دریافت نمایید.

استاپ اوت چیست | Stop Out چیست | سفارش توقف چیست

مقدار استاپ اوت چگونه محاسبه میشود؟

برای درک بهتر این محاسبه بهتر است ابتدا با مفهوم Margin Level(مارجین لول) آشنا شویم :

Margin Level(مارجین لول) چیست؟

مارجین لول در واقع نسبت اکوئیتی به مارجین می باشد که با درصد مشخص میشود :

Margin Level = (Equity÷margin) × 100

مارجین لول همان مقداری است که شما با توجه به آن میتوانید تشخیص دهید که آیا امکان گرفتن پوزیشن جدید را دارید یا خیر . به طور کلی اکثر بروکر ها سطح 100% را برای مارجین لول در نظر میگیرند. به این محدودیت سطح کال مارجین (Margin Call) گفته می شود. سطح کال مارجین 100% به این معنی است که اگر مارجین لول حساب شما به صد درصد برسد ؛ دیگر نمی چگونگی محاسبه مارجین؟ توانید پوزیشن جدیدی بگیرید.

استاپ اوت چیست | Stop Out چیست | سفارش توقف چیست

در زمان استاپ اوت اگر می‌خواهید به معاملات ادامه دهید ، میتوانید قبل از اینکه استاپ اوت اتفاق بیفتد ، مجددا مبلغی را به اکانت خود واریز کنید تا مارجین لازم جهت پوزیشن ها فراهم شود. رعایت مدیریت سرمایه نکته کلیدی بازار است . اگر میخواهید دچار استاپ اوت یا کال مارجین نشوید همیشه و همیشه money management را در معاملات خود لحاظ کنید. پیشنهاد میکنیم جهت کسب اطلاعات بیشتر در مورد ماهیت money management ؛ مطلب آموزشی «مدیریت سرمایه در بورس و فارکس چیست؟» را در سایت گوگل فارکس مطالعه فرمایید.

سود خوب برای کسب‌وکارمان چقدر است؟ چگونه باید این سود را محاسبه کنیم؟

دغدغه اصلی صاحب هر کسب‌وکاری، بازگشت سرمایه‌ای است که صرف شروع کارش کرده و پس از آن به طور قطع، کسب موفقیت و رسیدن به نتایجی که به‌خاطر آن کسب‌وکار را راه انداخته و حفظ روند روبه‌رشد خدمت‌رسانی در کنار سوددهی است. به عنوان مثال شما هرگز چنین جمله‌ای را از صاحب یک کسب‌وکار نخواهید شنید: «من تمایلی به کسب سود بیشتر در کسب‌وکار خود ندارم.»

معمولا هدف اصلی صاحبان مشاغل به‌دست آوردن بیشترین درآمد ممکن و افزایش ظرفیت‌های درآمدزایی در کسب‌وکارشان در طی گذر زمان است. آگاهی از درآمد شرکت موضوع مهمی است اما میزان درآمد به تنهایی اطلاعاتی کافی چگونگی محاسبه مارجین؟ برای اندازه‌گیری مقدار رشد ظرفیت کسب‌وکار کوچک شما به‌دست نمی‌دهد.

برای به‌دست آوردن درک جامعی از حساب‌ها و ترازنامه نهایی شرکت، دانستن داده‌های مربوط به حاشیه سود از نکته‌های مهم و ضروری محسوب می‌شود. حاشیه سود تعیین می‌کند که چند درصد از درآمد خالص شرکت شما از فروش حاصل شده است. این رقم در هزینه‌های کسب‌وکار نیز تاثیر دارد و توانایی شرکت شما را در مدیریت هزینه‌های مرتبط با فروش اندازه می‌گیرد.

فرمول حاشیه سود

محاسبه حاشیه سود کسب‌وکار

برای محاسبه حاشیه سود کسب‌وکار خود از این فرمول استفاده کنید:

فرمول محاسبه حاشیه سود

بیایید متغیرهای این معادله را بیشتر تجزیه و تحلیل کنیم:

  • درآمد خالص: برای محاسبه درآمد خالص، مبلغ کل هزینه‌ها را از میزان کل درآمد کم کنید.
  • فروش خالص: فروش خالص را با کم کردن مبلغ برگشت از فروش از میزان کل فروش محاسبه کنید.

عددهای مورد نیاز برای محاسبه مقادیر بالا را می‌توانید در ترازنامه شرکت پیدا کنید. به مثال زیر توجه کنید:

صاحب یک شرکت تهیه و فروش مواد غذایی، طی یک سال کوکی‌های مخصوص خود را به مبلغ ۱۰۰ هزار دلار به فروش انبوه رساند. این شرکت مبلغ ۵۰۰۰ دلار بازپرداخت صادر کرده و فروش خالصش را به ۹۵۰۰۰ دلار رسانده است. در همین سال، این شرکت ۷۰ هزار دلار هزینه داشته و درآمد خالصش ۳۰ هزار دلار شده است.

با این اعداد، فرمول نحوه محاسبه حاشیه سود این شرکت تولید مواد غذایی به این صورت است:

حاشیه سود = ۳۰.۰۰۰$ ÷ ۹۵.۰۰۰$ × ۱۰۰ = ۳۱.۵٪

حاشیه سود محاسبه شده در بالا به ما می‌گوید که این شرکت می‌تواند ۳۱.۵٪ از فروش را به سود تبدیل کند. این مثال نسبتا ساده‌ای بود اما مقادیر حاشیه سود و پیچیدگی‌های آن در هر شرکتی می‌تواند بسیار متفاوت با دیگری باشد زیرا هزینه‌های هر کسب‌وکار با دیگری تفاوت بسیاری دارد.

چگونگی محاسبه حاشیه سود

چگونگی محاسبه حاشیه سود

در اینجا دو روش محاسبه حاشیه سود را که برای کسب‌وکارهای کوچک مفید و کاربردی است مطرح می‌کنیم.

  • حاشیه سود ناخالص
  • حاشیه سود خالص

۱. حاشیه سود ناخالص

تغییرات معادله حاشیه سود محاسبه می‌کند که شرکت شما پس از حساب کردن مبلغ حاصل از فروش کالاها به چه میزان سود دست یافته است. مبلغ فروش کالاها شامل هزینه‌های مستقیم مربوط به تولید و فروش محصول شرکت شماست. این رقم شامل هزینه‌های غیر عملیاتی (هزینه‌هایی که به‌طور مستقیم در تولید و فروش نقش ندارند) نمی‌شود.

برای محاسبه حاشیه سود ناخالص از این معادله استفاده کنید:

فرمول محاسبه حاشیه سود ناخالص

مثال: اگر امسال شرکت شما ۲ هزار دلار درآمد کسب کرده باشد، مجموع هزینه‌های تولید محصول شما برای امسال ۶۵۰ هزار دلار بوده است. نحوه محاسبه حاشیه سود ناخالص به شکل زیر است:

حاشیه سود ناخالص = (۲.۰۰۰.۰۰۰$ – ۶۵۰.۰۰۰$) ÷ ۲.۰۰۰.۰۰۰$ = ۶۷.۵$

در حالت ایده‌آل، حاشیه سود ناخالص شرکت شما باید به اندزه‌ای بالا باشد که بتواند هزینه‌های عملیاتی را پوشش دهد و علاوه بر آن مقداری از سود باقی بماند. هر مبلغی که باقی بماند می‌تواند صرف هزینه‌های دیگر نظیر پرداخت سود سهام یا ضمانت برای بازاریابی شود.

همچنین این عدد می‌تواند به‌جای محاسبه حاشیه سود کل شرکت، به محاسبه حاشیه سود یک محصول خاص هم کمک کند. برای محاسبه حاشیه سود ناخالص یک محصولِ به‌خصوص، از درآمد به‌دست آمده از فروش محصول و هزینه‌های مربوط به تولید آن محصول استفاده کنید.

۲. حاشیه سود خالص

حاشیه سود خالص محاسبه می‌کند که چه مقدار از درآمد کل شما سود است. حاشیه سود خالص به جای اینکه مثل سود ناخالص تنها هزینه مستقیم تولید و فروش یک محصول را اندازه بگیرد، تمامی مخارج (شامل هزینه‌های عملیاتی و غیرعملیاتی) را حساب می‌کند.

برای محاسبه حاشیه سود خالص از این معادله استفاده کنید:

محاسبه حاشیه سود خالص

مثال: اگر کسب‌وکار شما ۲ میلیون دلار درآمد کسب کند و کل هزینه‌ها ۱ میلیون و ۵۰۰ هزار دلار باشد، می‌توانید حاشیه سود خالص را اینگونه حساب کنید:

حاشیه سود خالص = (۲.۰۰۰.۰۰۰$ – ۱.۵۰۰.۰۰۰$) ÷ ۲.۰۰۰.۰۰۰$ = ۲۵%

انتظار می‌رود حاشیه سود خالص بیشتر کسب‌وکارها کمتر از حاشیه سود ناخالص آن‌ها باشد. این مسئله ناشی از اضافه شدن هزینه‌های غیرعملیاتی است. اگر دیدید حاشیه سود خالصتان از مقداری که می‌خواهید یا مقداری که برای حفظ کسب‌وکارتان به آن نیاز دارید کمتر است، می‌توانید به دنبال راه‌هایی باشید که به کاهش هزینه‌هایتان کمک می‌کند. راه‌ها مربوط به کاهش هزینه‌ها، از اینکه سعی کنیم در مدت‌زمانی کوتاه درآمد را به شکل چشمگیری افزایش دهیم، آسان‌تر هستند.

حاشیه سود خوب چقدر است؟

محاسبه حاشیه سود خوب

نکته‌ای که دانستن و توجه به آن بسیار اهمیت دارد این است که هیچ رقم مشخصی وجود ندارد که آن را به عنوان سود خوب بشناسیم و بر طبق آن رقم سود خوب را از بد جدا کنیم. در حقیقت این که سود شرکت شما چقدر خوب است تا حد زیادی به نوع کسب‌وکار شما بستگی دارد.

در سال ۲۰۱۹، شرکت‌های بازرگانی بالاترین میزان سود را با میانگین نزدیک به ۵۰٪ گزارش دادند. در همان زمان شرکت‌های تولیدکننده به طور میانگین تنها ۱۰٪ سود کسب کرده‌اند. به احتمال قوی دلیل این موضوع وجود هزینه‌های زیاد مواد اولیه و نیروی کار برای شرکت‌های تولیدکننده در مقایسه با شرکت‌های تجاری بوده که هزینه‌های عملیاتی کمتری دارند. زمانی که می‌خواهید عملکرد شرکت خود را بر پایه کسب میزان سود ارزیابی کنید، به دنبال رقم متوسط سود در زمینه کسب‌وکار خودتان باشید.

مضاف بر این، قدمت و میزان فعالیت کسب‌وکار شما نقش مهمی در این جریان بازی می‌کند. به طور قطع هزینه‌های یک شرکت نوپا و تازه‌تاسیس بیشتر است و همین موضوع منجر به کاهش حاشیه سود آن‌ها نسبت به شرکت‌های قدیمی‌تر خواهد شد.

داشتن درک درست از مسائل مربوط به حاشیه سود شرکت شما شاخص مهمی در سنجش عملکرد خوب در کسب‌وکارتان است. آیا راه‌اندازی یک کسب‌وکار شخصی از جمله آرزوهای شماست؟ اگر چنین است مطالعه چنین مفاهیمی به شما کمک می‌کند. اگر به‌تازگی صاحب کسب‌وکار شدید، حال که نحوه محاسبه حاشیه سود را فراگرفتید، می‌توانید آن را اندازه‌گیری کنید. منتظر نظرات شما هستیم.

سوال‌های رایج

به‌دست آوردن حاشیه سود چه کمکی به شما می‌کند؟

محاسبه حاشیه سود به شما کمک می‌کند تا بفهمید آیا در مسیر درستی قدم برمی‌دارید یا خیر. یعنی اینکه ادامه فعالیت در این بیزینس برای شما سودآور است یا جز ضرر و زیان و به مرور زمان ورشکستی، حاصلی برایتان ندارد.

چگونه می‌توان فهمید که حاشیه سود خوبی دارید یا خیر؟

حاشیه سود بالاتر از ۴۰ درصد، رقم بسیار خوبی است و معمولا برای شرکت‌های بزرگ و با سابقه حاصل می‌شود. پایین رفتن این رقم به مراتب بستگی به میزان سابقه، تجربه، کیفیت و نوع کسب و کار بستگی دارد اما برای تشخیص خوب یا بد بودن آن می‌توانید، میانگین سود حاشیه در زمینه فعالیت خود را پیدا کرده و درصد به‌دست آمده به‌وسیله شرکت خود را با آن مقایسه کنید‌.

نظر دهید.

https://zp-pdl.com/get-a-next-business-day-payday-loan.php zp-pdl.com https://www.zp-pdl.com https://www.zp-pdl.com http://www.otc-certified-store.com/supplements-and-vitamins-medicine-usa.html https://zp-pdl.com/best-payday-loans.php https://zp-pdl.com/fast-and-easy-payday-loans-online.php долгосрочный займ онлайн на картубыстрый займ на киви без отказаденьги через интернет займ долгосрочный займ онлайн на картубыстрый займ на киви без отказаденьги через интернет займ



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.