ارزش نسبت سودآوری


با توجه به شرایطی که دارد یک پارامتر گول زننده بازار است و بسیاری از سهامداران را مورد تردید قرار می‌دهد. تحلیل گران و خبرگان بزرگ بازار سعی می‌کنند به منظور تحلیل خود به شاخص کل مراجعه نکنند

۷ مزیت افزایش دامنه نوسان بر معاملات بورس

افزایش محدوده دامنه نوسان در کنار مزایای متعدد خود نیازمند تقویت بازارگردانی است، تقویت بازارگردانی می‌تواند در شرایط هیجانی بازار وارد مدار شده و از انحراف شدید روند با ثبات سهم‌ها جلوگیری کند.

به گزارش چابک آنلاین به نقل از فارس، دامنه نوسان در بورس تهران یکی از موضوعاتی است که همیشه مورد توجه اهالی بازار سرمایه قرار داشته است. طبق مصوبه شورای عالی بورس دامنه نوسان در برخی نمادهای بازار سهام در حال افزایش است، اما کلیت بازار هنوز با محدودیت دامنه نوسان مواجه است.

دامنه نوسان بورس در سال جاری به صورت پلکانی برای برخی نمادها در حال افزایش است. در هفته های گذشته دامنه نوسان بازار اول بورس و فرابورس برای برخی نمادها از 6 درصد به 7 درصد افزایش یافته و طبق مصوبه قرار است تا پایان سال این محدودیت به 10 درصد برسد.

بسیاری از کارشناسان معتقدند افزایش این عامل مؤثر می‌تواند فرایند مثبتی را در معاملات سهام ایجاد کند و امید می رود که این تصمیم در نهایت به ورود نقدینگی و افزایش عمق بازار منجر شود. بورس این روزها به شدت نیازمند تعمیق یافتن است و کمبود عمق بازار مشکل اصلی حال حاضر بازار سهام است.

* تأثیر افزایش دامنه نوسان بر معاملات بورس و کلیت بازار سرمایه

افزایش پلکانی دامنه نوسان می تواند تاثیر مثبتی بر روی روند معاملات بازار سرمایه بگذارد. اما شرط اصلی برای افزایش این تاثیرگذاری، ورود تغییر دامنه نوسان به بقیه بازارهای بورس است.

در حال حاضر فقط در تابلوی اول بورس و فرابورس این افزایش رخ داده و اگر افزایش دامنه نوسان به تابلوی دوم بورس و فرابورس برسد، احتمالا بازار واکنش منطقی نشان دهد. دامنه نوسان و سایر مکانیزم های محدودیت کننده عملیات بازار مانند حجم مبنا یا حد اعتبار به طور مستقیم تاثیری برارزش ذاتی سهام ندارد و سودآوری شرکت ها و سطح نرخ بهره و رشد سودآوری است که ارزش سهام را تعیین می کند.

افزایش دامنه نوسان در مرحله اول سبب رونق بازار، افزایش حجم و ارزش معاملات و بهبود عملیات بازارگردان ها می‌شود و در مرحله دوم سبب کاهش ریسک معاملات اعتباری برای کارگزار و اعتبار دهنده است.

بسیاری از کارشناسان معتقدند مهمترین مشکل وجود دامنه نوسان زیر سوال بردن منطق بازار سرمایه است زیرا قیمت ها در مسیر تعادل با اطلاعات جدید، با اصطکاک مواجه می شوند؛ این مسئله ورود و خروج سرمایه گذار، نقدشوندگی و حجم معاملات را کاهش می دهد. دومین مشکل اساسی نیز اخلال در عملیات بازارگردان ها و مواجه صندوق با زیان های سنگین است.

البته در کنار معایب موجود، هفت مورد زیر را می توان از اصلی ترین مزایای افزایش دامنه نوسان روزانه دانست که شامل: 1- کم شدن و ازبین رفتن صف های خرید و فروش، 2- ورود نقدینگی به بازار سهام، 3- کاراتر شدن معاملات سهام، 4- افزایش جذابیت سرمایه‌گذاری در بورس، 5- کاهش احتمالی رفتار‌های هیجانی، 6- کاهش میزان دستکاری سفته بازا‌ن و 7- افزایش عمق بازار سرمایه است.

افزایش محدوده دامنه نوسان در کنار مزایای متعدد خود نیازمند تقویت بازارگردانی است. تقویت بازارگردانی می تواند در شرایط هیجانی بازار وارد مدار شده و از انحراف شدید روند با ثبات سهم‌ها جلوگیری کند تا زیان شدید به سهامداران وارد نشود.

* انواع ساز و کارهای کنترل نوسان بازار در بورس های اوراق بهادار

بورس‌های اوراق بهادار معمولاً دارای دو دامنه نوسان با عناوین دامنه نوسان پویا و ایستا هستند. دامنه نوسان پیرامون قیمت مبنا و معمولاً به صورت درصدی بیشتر و کمتر از آن تعیین می شود. گروه بورس ژاپن در محاسبه دامنه نوسان به جای درصد از واحد پول ین استفاده می کنند. برخی دیگر از بورس‌ها نیز اقدام به استفاده ترکیبی از درصد و عدد مطلق می کنند.

برای تعیین دامنه نوسان بورس به‌طور معمول برای هر سهم، هر تابلو یا گروه‌ های مختلف سهام دامنه نوسان متفاوتی تعیین می شود. البته برخی بورس ها نیز برای کل بازار دامنه نوسان ثابت تعیین کردند. دامنه نوسان عمدتا به‌صورت متقارن تعیین می شود؛ اما در برخی از بورس ها همچون بورس مالزی، دامنه نوسان بصورت نامتقارن تعیین شده است. انجام معامله بیرون هر یک از دو دامنه، منجر به توقف معاملات و برگزاری حراج می شود. از آنجایی که استفاده از دامنه ایستا و پویا در بورس های دنیا بسیار متداول است در این بخش جزئیات مربوط به هر یک شرح داده شده است.

* دامنه نوسان ایستا

دامنه ایستا به حداکثر نوسان مجاز نسبت به قیمت مبنا ایستای جلسه معاملاتی پیشین گفته می ‌شود و این دامنه معمولاً بر حسب درصد اعلام می ‌شود. در بیشتر بورس های اوراق بهادار، قیمت تئوریک محاسبه شده در آخرین حراج به عنوان قیمت مبنای ایستا در نظر گرفته می شود.

اگر چنین قیمتی وجود نداشته باشد، قیمت حراج قبلی قیمت پایانی روز گذشته به عنوان قیمت مبنای ایستا در نظر گرفته می شود. این دامنه از دامنه پویا گسترده تر بوده و در طول کل جلسه معاملاتی هنگام برگزاری حراج آغازین در طول جلسه عادی معاملات و هنگام برگزاری حراج پایانی مورد استفاده قرار می گیرد.

در برخی بورس‌ها زمانی که قیمت سهام به حد بالا یا پایین دامنه ایستا برسد، معاملات به‌صورت خودکار متوقف شده و حراجی به‌ عنوان حراج نوسان دامنه ایستا برگزار می شود.

* دامنه نوسان پویا

دامنه پویا حداکثر نوسان مجاز را در اطراف قیمت مبنای پویا نشان می‌دهد و معمولاً به‌صورت درصدی حول قیمت مبنا تعریف می شود. قیمت مبنای مورد استفاده برای تعیین دامنه، قیمت آخرین معامله انجام شده در بازار عادی و حراج است. به عنوان مثال اگر قیمت آخرین معامله سهمی 100 واحد پولی و دامنه پویا دو درصد باشد، دامنه پویا 98 الی 102 واحد پولی است یعنی معامله بعد این باید بر روی این حدود یا خارج از آن باشد.

چنانچه سفارش در سامانه معاملات ثبت شود و قیمت حاصل از اجرای این سفارش بر روی حد بالایی یا پایین یا خارج دامنه پویای سهم واقع شود، این شرایط منجر به ایجاد توقف خودکار معاملات و برگزاری حراجی به‌ عنوان حراج نوسان دامنه پویا می شود. دامنه پویا در طول جلسه اصلی معاملات و هنگام برگزاری حراج پایانی استفاده می شود.

* تغییرات ارزش نسبت سودآوری در دامنه نوسان پویا و ایستا در اثر برگزاری حراج نوسان

حراج نوسان مربوط به دامنه نوسان پویا و ایستا در بورس های دیگر نیز برگزار می‌شود. به عنوان نمونه می‌توان به بورس کشورهای همچون اتریش، برزیل، دانمارک، فنلاند، آلمان، یونان، ایرلند، ایتالیا، نروژ، آفریقای جنوبی، کره‌جنوبی، سوئد، سوئیس و انگلیس اشاره کرد.

البته هر بورس بنا به شرایط اختصاصی دارای حدود نوسان و زمان حراج نوسان مختص به خود است. به عنوان مثال در دانمارک و فنلاند طول زمان جلسه حراج نوسان برای عبور از دامنه ایستا 60 ثانیه و برای عبور از دامنه پویا 180 ثانیه است و حد نوسان برای دامنه ایستا 15 درصد قیمت ایستا و برای دامنه پویا 3 درصد قیمت پویا تعریف شده است.

* دامنه نوسان در دیگر کشورها استفاده نمی‌شود

در این‌باره، رضا گلستانی، کارشناس بازار سرمایه در گفت‌‌وگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، درباره دامنه نوسان اظهار داشت: دامنه نوسان قیمتی یا price limit یکی از ابزارهای کنترلی بازار سهام است، این عامل در بورس‌های بزرگ جهان استفاده نمی‌شود.

وی ادامه داد: در بازار سهام، کشورهایی که دامنه نوسان دارند معمولا این عامل به تنهایی مورد استفاده قرار نمی‌گیرد و در ترکیب با دیگر ابزارها استفاده می‌شود. مهم ترین نکته قابل توجه این است که بورس تهران یکی از محدودترین دامنه‌های نوسان را در سطح جهان دارد.

این کارشناس بازار سرمایه تاکید کرد: در بسیاری از این کشورها از جمله ژاپن، سازوکاری وجود دارد که مطابق با شرایط و الزامات خاص، دامنه نوسان در طول جلسه معاملاتی شناور است، بنابراین می‌توان همچنان حد نوسان روزانه را اعمال کرد؛ اما از قفل شدن بازار در یک دامنه نوسان بسته جلوگیری کرد.

گلستانی افزود: افزایش دامنه نوسان می ‌تواند انتظار بازدهی در دوره ‌های کوتاه مدت را در بازار سهام افزایش دهد، ضمن اینکه جذابیت بازار سرمایه را بیشتر خواهد کرد. افزایش جذابیت بازار سهام و همچنین افزایش انتظار بازدهی، موجب خواهد شد تا ورود نقدینگی به بازار سرمایه افزایش یابد، به طوری که پول‌ها از بازارهای موازی به بازار سهام کوچ خواهد کرد.

وی تصریح کرد: بازار سرمایه کشورهای رشد یافته و بورس‌های بزرگ جهانی اغلب بدون دامنه نوسان فعالیت می‌کنند. دلیل استفاده نکردن بورس های جهانی از دامنه نوسان عمق بالای بازار سهام آن هاست؛ بزرگترین مشکل بورس تهران در این سال‌ها کم بودن عمق بازار است که به همین دلیل نیاز به وجود دامنه نوسان در آن احساس می‌شود.

حسابداری

معیاری است که از آن برای سنجش توانایی واحد تجاری در پرداخت تعهدات کوتاه مدت استفاده می­شود، هدف از سرمایه در گردش این است که عوامل مؤثر در تغییرات وضعیت مالی شناخته شده و موجبات افزایش یا کاهش وجه نقد مورد نیاز در فعالیت­های جاری واحد تجاری تعیین گردد.ارزش نسبت سودآوری

متوسط صنعت: بالا باشد بهتر است.

2-نسبت­های نقدینگی :

نسبت­های نقدینگی توانایی یک واحد تجاری را در واریز تعهدات کوتاه مدت نشان می­دهد. این نسبت­ها از مقایسه­ی دارایی جاری یا اقلام تشکیل دهنده­ی آن با بدهی­های جاری به دست می­آیند و به صورت عدد یا درصد نشان داده می­شود. اهم نسبت­های نقدینگی عبارت­اند از: 1- نسبت جاری 2- نسبت آنی (سریع)

الف: نسبت جاری:

بدهی­های جاری / دارایی­های جاری = نسبت جاری

نسبت جاری نشان می­دهد که در مقابل هر یک ريال بدهی جاری چند ريال دارایی جاری وجود دارد و از نظر بستانکاران (اعتبار دهندگان) کوتاه مدت و مدیران واحد تجاری از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

متوسط صنعت: بالا باشد بهتر است.

ب: نسبت آنی (سریع):

بدهی جاری / (مطالبات + سرمایه گذاری های کوتاه مدت + وجوه نقد ) = نسبت سریع

نسبت سریع توانایی انجام تعهدات جاری واحد تجاری را در شرایطی که فروش موجودی کالا به سهولت امکان­پذیر نمی­باشد، نشان می­دهد. بسیاری از تحلیل­گران مالی معتقدند که نسبت سریع 1 مطلوب می­باشد.

زیرا بیانگر آن است که در مقابل هر یک ریال بدهی جاری یک ریال دارایی جاری به صورت نقد و یا دارایی قابل تبدیل به وجه نقد در مدتی کوتاه وجود دارد.

متوسط صنعت: بالا باشد بهتر است.

3- نسبت­های فعالیت:

نسبت­های فعالیت کارایی مدیران را در استفاده از دارایی­ها (منابع مالی در اختیار مدیران) نشان می­دهد و با بررسی آن­ها می­توان حد کفایت واحد سرمایه­گذاری واحد تجاری در دارایی­های جاری و بلند مدت را به دست آورد. مهم­ترین نسبت­های فعایلت عبارت­اند از:

1- نسبت گردش دارایی­ها 2- دوره وصول مطالبات 3- دوره گردش کالا 4- دوره گردش عملیات 5- نسبت کالا به سرمایه در گردش 6- گردش سرمایه جاری 7- دوره واریز بستانکاران

1- نسبت گردش دارایی­ها:

جمع دارایی­ها/ فروش خالص = نسبت گردش دارایی­ها

نسبت گردش دارایی­ها کارایی مدیریت را در اداره­ دارایی­ها جهت ایجاد فروش نشان ماده بالا بودن نسبت گردش دارایی­ها بیان­گر کارایی بیشتر مدیریت در بکارگیری دارایی­ها است و پایین بودن آن نشان­دهنده سرمایه گذاری زیاد در دارایی­ها یا پایین بودن فروش و یا هر دو مورد می­باشد.

متوسط صنعت: بالا باشد بهتر است.

2- نسبت دوره وصول مطالبات:

دوره وصول مطالبات برای ارزیابی سیاست­های اعتباری مورد استفاده قرار می­گیرد و نشان می­دهد که چند روز طول می­کشد تا مطالبات ناشی از فروش، وصول گردد. برای تعیین دوره وصول مطالبات ابندا باید دفعات گردش مطالبات را با استفاده از رابطه زیر تعیین نمود.

متوسط مطالبات/ فروش سالیانه (نسیه)= دفعات گردش مطالبات

دفعات گردش مطالبات نشان می­دهد که به طور متوسط در طول یک سال چند مرتبه مطالبات وصول می­شوند.

در رابطه فوق متوسط مطالبات به شرح زیر محاسبه می­شود:

2/مطالبات پایان دوره+ مطالبات اول دوره= متوسط مطالبات

پس از محاسبه دفعات گردش مطالبات، دوره وصول مطالبات با استفاده از رابطه زیر تعیین می­شود:

دفعات گردش مطالبات/360= دوره وصول مطالبات

دوره وصول مطالبات را مستقیماً با استفاده از رابطه زیر نیز می­توان به دست آورد:

فروش سالیانه (نسیه)/360×متوسط مطالبات= دوره وصول مطالبات

3- دوره گردش کالا:

بهای تمام شده کالای فروش رفته/360×متوسط موجودی کالا= دوره گردش کالا

2/موجودی کالای پایان دوره+موجودی کالای اول دوره= متوسط موجودی کالا

دوره گردش کالا مدت زمانی را نشان می­دهد که طول می­کشد تا کالا فروخته شود.

متوسط صنعت ‍‍پايين باشد بهتر است.

4- نسبت دوره گردش عمليات:

دوره وصول مطالبات+دوره گردش كالا=دوره گردش عمليات

در مؤسسات توليدي دوره گردش عمليات از رابطه زير به دست مي­آيد.

دوره وصول مطالبات+دوره گردش كالا=دوره گردش عمليات

متوسط صنعت: پایین باشد بهتر است.

5- نسبت کالا به سرمایه در گردش:

سرمایه در گردش / موجودی کالا = نسبت کالا به سرمایه در گردش

نسبت کالا به سرمایه در گردش توانایی مالی واحد تجاری را از نقطه نظر سرمایه گذاری در کالا نشان می­دهد.

چنان­چه این نسبت ارزش نسبت سودآوری بزرگ­تر از یک باشد حاکی از آن است که موجودی کالا در مقایسه با منابع مالی واحد تجاری رقم بزرگی را تشکیل می­دهد، به عبارت دیگر افزایش حجم کالا متناسب با وضع مالی واحد تجاری نیست.

6- گردش سرمایه جاری:

سرمایه در گردش / فروش خالص = گردش سرمایه جاری

نسبت گردش سرمایه جاری نشان می­دهد که سرمایه در گردش چگونه در مسیر فروش به کار گرفته شده است و هدف از محاسبه آن، این است که تعیین شود که آیا مقدار سرمایه در گردش کافی و متناسب با حجم فروش و فعالیت واحد تجاری می­باشد یا خیر.

متوسط صنعت: بالا باشد بهتر است.

7- دوره واریز بستانکاران:

دوره واریز بستانکاران نشان­دهنده این است که طول می­کشد تا بدهی به بستانکاران پرداخت گردد و هدف از محاسبه آن، یکی برنامه­ریزی برای پرداخت­ها و تهیه بودجه نقدی و دیگری مقایسه آن با مهلت­های تعیین شده توسط فروشندگان مواد و کالا برای دریافت مطالبات خود ما باشد.دوره واریز بستانکاران با استفاده از رابطه زیر محاسبه می­شود:

خرید سالانه (نسیه) / 360× متوسط حساب بستانکاران = دوره واریز بستانکاران

2 / مانده حساب بستانکاران در پایان دوره + مانده حساب بستانکاران در اول دوره = متوسط حساب

بستانکاران

4- نسبت­های سرمایه گذاری:

نسبت­های سرمایه گذاری طرز ترکیب سرمایه واحد تجاری را به معنی اعم آن که کلیه منابع مالی را در بر می­گیرد نشان می­دهند. به عبارت دیگر نسبت­های سرمایه­گذاری آنچه را که به صاحبان سرمایه تعلق دارد با سرمایه گذاری­های دیگران در واحد تجاری می­سنجند.

مهم­ترین نسبت­های سرمایه گذاری عبارت­اند از:

1- نسبت بدهی 2- نسبت مالکانه 3- نسبت پوشش بهره 4- نسبت بدهی به حقوق صاحبان سرمایه 5- نسبت دارایی ثابت به حقوق صاحبان سرمایه 6- نسبت بدهی جاری به حقوق صاحبان سرمایه 7- نسبت بدهی بلند مدت به حقوق صاحبان سرمایه

1- نسبت بدهی:

نسبت بدهی نشان می­دهد که چند درصد از دارایی­های واحد تجاری از طریق بدهی تأمین مالی گردیده است و با استفاده از رابطه زیر به دست می­آید:

جمع دارایی­ها / جمع بدهی­ها = نسبت بدهی

هرچه نسبت بدهی کوچک­تر باشد بهتر است زیرا صاحبان سرمایه مشارکت بیشتری در تأمین مالی واحد تجاری داشته­اند.

متوسط صنعت: پایین باشد بهتر است.

2- نسبت مالکانه:

نسبت مالکانه که نسبت حقوق صاحبان سرمایه به جمع دارایی نیز نامیده می­شود نشان می­دهد که چند درصد از دارایی­های واحد تجاری از محل حقوق صاحبان سرمایه تأمین گردیده است و با استفاده از رابطه زیر به دست می­آید:

جمع دارایی­ها / جمع حقوق صاحبان سرمایه = نسبت مالکانه

نسیبت مالکانه قدرت مالی واحد تجاری را از نظر طلبکاران (به خصوص بستانکاران و اعتباردهندگان بلند مدت) مشخص می­کند و هرچقدر بالاتر باشد بیان­گر آن است که واحد تجاری از استحکام بیشتری برخوردار است. حاصل جمع نسبت مالکانه و نسبت بدهی همواره برابر با یک است یعنی اگر نسبت مالکانه 70 درست باشد می­توان نتیجه گرفت که نسبت بدهی 30 درصد است.

متوسط صنعت: بالا باشد بهتر است.

3- نسبت پوشش هزینه بهره:

نسبت پوشش هزینه بهره واحد تجاری را در تأمین نمودن پرداخت­های هزینه بهره از محل سود عملیاتی ارزش نسبت سودآوری نشان می­دهد و با استفاده از رابطه زیر به دست می­آید:

هزینه بهره / سود قبل از بهره و مالیات = هزینه بهره / سود عملیاتی = نسبت پوشش هزینه بهره

بالا بودن نسبت پوشش بهره نشان دهنده آن است که واحد تجاری در پرداخت هزینه بهره مشکل ندارد و پایین بودن آن بیانگر آن است که اعتباردهندگان در دریافت بهره در سررسید با ریسک بیشتری مواجه خواهند بود،

در نتیجه واحد تجاری ممکن است برای دریافت واحدهای جدید با مشکلاتی مواجه گردد.

متوسط صنعت: بالا باشد بهتر است.

4- نسبت بدهی به حقوق صاحبان سرمایه:

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سرمایه رابطه بدهی­ها (اعم از جاری و بلندمدت) را با حقوق صاحبان سرمایه نشان می­دهد و با استفاده از رابطه زیر به دست می­آید:

حقوق صاحبان سرمایه / بدهی­ها = نسبت بدهی به حقوق صاحبان سرمایه

هرچقدر این نسبت بزرگ­تر باشد، طلبکاران اطمینان کمتری برای وصول مطالبات خود خواهند داشت و معمولاً هنگامی که نسبت مذکور از یک تجاوز کند وضع غیرعادی تلقی می­شود زیرا مفهوم آن این است که در صورت ورشکستگی و انحلال واحد تجاری، طلبکاران به تمامی مطالباتشان نمی­رسند.

متوسط صنعت: پایین باشد بهتر است.

5- نسبت دارایی ثابت به حقوق صاحبان سرمایه:

نسبت دارایی ثابت به حقوق صاحبان سرمایه نشان می­دهد که حقوق صاحبان سرمایه تا چه میزان در دارایی ثابت سرمایه­گذاری شده است و با استفاده از رابطه زیر به دست می­آید:

حقوق صاحبان سرمایه / دارایی ثابت = نسبت دارایی ثابت به حقوق صاحبان سرمایه

هرچقدر این نسبت بزرگ­تر باشد مفهوم آن این است که درصد بیشتری از دارایی­های ثابت از طریق منابعی غیر از حقوق صاحبان سرمایه از قبیل خریدهای نسیه و یا دریافت وام تحمیل شده است. تحلیل­گران مالی معتقدند که نسبت حقوق نباید از یک بیشتر باشد. چرا که تجاوز این نسبت از یک، حاکی از آن است که قسمتی از مطالبات اشخاص و شرکت­ها از واحد تجاری در دارایی­های ثابت سرمایه­گذاری شده و این­چنین وضعی مسلماً مطلوب نمی­باشد.

وضعیت صنعت: زیر یک مطلوب است. (پایین­تر باشد بهتر است.)

6- نسبت بدهی جاری به حقوق صاحبان سرمایه:

هدف از کاربرد این نسبت، تعیین سرمایه وضع شده مطالبات بستانکاران کوتاه مدت است که درصورت بروز خطر چه پوششی برای تأمین مطالباتشان از لحاظ حقوق صاحبان سرمایه پیدا می­کنند. این نسبت با استفاده از رابطه زیر تعیین می­گردد:

حقوق صاحبان سرمایه / بدهی جاری = نسبت بدهی جاری به حقوق صاحبان سرمایه

هرقدر این نسبت پایین­تر باشد مفهوم آن این است که تضمین حقوق بستانکاران بیشتر است.

متوسط صنعت: پایین­تر باشد بهتر است.

7- نسبت بدهی بلند مدت به حقوق صاحبان سرمایه

نسبت بدهی بلند مدت به حقوق صاحبان سرمایه یکی از نسبت­های مهم از نظر ترکیب سرمایه­ای یک واحد تجاری و بیانگر قدرت پرداخت بدهی­های آن در بلند مدت است. این نسبت نشان می­دهد که بدهی­های بلند مدت چه سهمی از حقوق صاحبان سرمایه را در بر می­گیرد و با استفاده از رابطه زیر به دست می­آید:

حقوق صاحبان سرمایه / بدهی­های بلند مدت = نسبت بدهی بلند مدت به حقوق صاحبان سرمایه

هرچقدر این نسبت پایین­تر باشد بهتر است زیرا بیان­گر آن است که واحد تجاری از وضعیت بهتری برخوردار است، مشروط به این که فروش و یا سرمایه گذاری­های بلند مدت واحد تجاری مطلوب باشد.

متوسط صنعت: پایین­تر باشد بهتر است.

5- نسبت­های سودآوری:

نسبت­های سودآوری میزان موفقیت واحد تجاری را در تحصیل سود نشان می­دهند و با استفاده از آن­ها می­توان اثربخشی مدیریت واحد تجاری را مورد ارزیابی قرار داد.

مهم­ترین نسبت­های سودآوری عبارت­اند از:

1- نسبت سود ناخالص 2- نسبت سود عملیاتی 3- نسبت سود خالص 4- بازده حقوق صاحبان سرمایه

5- بازده دارایی 6- بازده سرمایه در گردش

1- نسبت سود ناخالص:

نسبت سود ناخالص اثر بخشی مدیریت را در قیمت ­گذاری، ایجاد فروش و کنترل هزینه­های تولید نشان می­دهد و با استفاده از فرمول زیر به دست می­آید:

100× فروش خالص / سود ناخالص = نسبت سود ناخالص

این نسبت نشان می­دهد که از هر یک ریال فروش، چند درصد سود ناخالص ایجاد شده است، به عبارت دیگر،

از هر یک ریال فروش پس از کسر بهای تمام شده کالای فروش رفته، چند درصد باقی مانده است.

متوسط صنعت: بالا باشد بهتر است.

2- نسبت سود عملیاتی:

نسبت سود عملیاتی به عنوان یک معیار کلی کارایی عملیاتی مورد استفاده قرار می­گیرد و نشان دهنده توانایی مدیریت در کنترل هزینه­های عملیاتی می­باشد.

100× فروش خالص / سود قبل از بهره و مالیات = 100× فروش خالص / سود عملیاتی = نسبت سود عملیاتی

این نسبت نشان می­دهد که از هر یک ریال فروش پس از کسر بهای تمام شده کالای فروش رفته و هزینه­های عملیاتی چند درصد باقی مانده است.

متوسط صنعت: بالا باشد بهتر است.

3- نسبت سود خالص:

نسبت سود خالص که بازده فروش نیز نامیده می­شود نشان می­دهد که از هر یک ریال فروش، چند درصد سود خالص تحصیل گردیده است.

متوسط صنعت: بالا باشد بهتر است.

4- بازده حقوق صاحبان سهام:

بازده حقوق صاحبان سرمایه، رابطه بین سود خالص و سرمایه گذاری صاحبان سرمایه را نشان می­دهد.

100× متوسط حقوق صاحبان سرمایه در طی دوره / سود خالص = بازده حقوق صاحبان سرمایه

این نسبت نشان می­دهد که از هر یک ریال سرمایه گذاری انجام شده توسط صاحبان سرمایه، چند درصد سود تحصیل گردیده است.

متوسط صنعت: بالا باشد بهتر است.

5- بازده دارایی­ها:

نسبت بازده دارایی میزان موفقیت مدیریت در استفاده از دارایی­ها جهت تحصیل سود را نشان می­دهد و با استفاده از رابطه زیر به دست می­آید:

100× متوسط دارایی­ها / سود خالص = بازده دارایی­ها

متوسط صنعت: بالا باشد بهتر است.

6- بازده سرمایه در گردش:

بازده سرمایه در گردش، رابطه بین سود خالص و سرمایه در گردش را نشان می­دهد. در صورتی که این نسبت بالا باشد نشان دهنده آن است که واحد تجاری با کمبود سرمایه در گردش مواجه می­باشد.

ماشین حساب استخراج ارزهای دیجیتال؛ محاسبه سودآوری ماینینگ

asic

Innosilicon A۹++ ZMaster

انتخاب دستگاه
نرخ هش
Hash Rate
برق مصرفی به وات
Power consumption (w)
هزینه هر کیلو وات ساعت برق
Cost per KWh
کارمزد استخر استخراج
Pool Fee (%)

سود خالص ماهانه

۰ تومان

محاسبات ماهانه :

هزینه برق مصرفی

قیمت فعلی BTC

$۱۹,۴۱۳.۷۴
۶۳۸,۷۵۰,۹۵۵.۷۵ تومان

درامد روزانه شبکه :

درامد ماهانه شبکه :

درامد سالانه شبکه :

درامد روزانه کل ارزها :

درامد ماهانه کل ارزها :

درامد سالانه کل ارزها :

عضویت در خبرنامه

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

قیمت بیت کوین، اتریوم و سایر ارزهای دیجیتال را به صورت لحظه‌ای ببینید و نرخ آن‌ها را به یکدیگر تبدیل کنید. آخرین اخبار، تحلیل‌ها و مقالات حوزه بلاک چین را بخوانید. سبد دارایی خود را با افزودن ارزهای دیجیتال بسازید و ارزش آن را هر لحظه دنبال کنید. با جامعه فارسی‌زبان ارزدیجیتال در مورد توکن‌ها و کوین‌های محبوبتان بحث و گفتگو کنید.

dlnow dlnow

  • برگزیده
    • سوالات متداول
    • ویدئو آموزشی
    • اینفوگرافیک
    • شرایط و قوانین استفاده
    • مبدل قیمت ارز دیجیتال
    • محاسبه سود استخراج
    • قیمت ارز دیجیتال
    • ابزارهای ارزدیجیتال
    • آشنایی با بلاک چین
    • آشنایی با بیت کوین
    • آشنایی با اتریوم
    • صفر تا‌‌ صد امنیت
    • تحلیل قیمت بیت کوین
    • تحلیل قیمت آلت کوین‌ها
    • تحلیل قیمت اتریوم
    • تحلیل فاندامنتال
    • فرصتهای شغلی
    • تبلیغات
    • درباره ما
    • ارتباط با ما

    کلیه حقوق این سایت نزد ارزدیجیتال محفوظ بوده
    و بازنشر محتوا با ذکر منبع بلامانع است.

    آدرس اشتباه برجام به سهامداران بورس| فریب شاخص کل را نخوردید

    حسین نیا کارشناس بازار سرمایه می‌گوید که برجام عامل چندان تاثیر گذاری برای بازار سرمایه نیست چرا که بدون برجام هم عامل سودآوری در شرکت‌ها رخ داده است.

    بازار؛ گروه بورس: حسن حسین نیا کارشناس و مدرس بازار سرمایه می‌گوید که بازار حداقل در کوتاه مدت منتظر برجام نیست و تا زمانی که ارزش معاملات بالا نرود نمی‌توان انتظار داشت که شاخص کل رشد کند.

    او در گفتگوی با خبرگزاری بازار که در ادامه آن را می‌خوانید معتقد است که شاخص کل به زیر یک میلیون ۳۰۰ یا یک میلیون واحد نخواهد رسید.

    روز ۱۲ مهر ماه شاخص کل بورس تهران با حدود ۴ هزار واحد ریزش به یک میلیون ۳۱۳ هزار واحد رسید و این عدد از سال ۹۹ تا کنون برای بازار بورس بی سابقه بوده است.

    گفتنی است که عشقی رئیس سازمان بورس و خاندوزی وزیر اقتصاد به منظور بررسی آخرین وضعیت بازار سرمایه، بررسی پیشنهادات کمیسیون اقتصادی در مورد احکام مربوط به بازار سرمایه در بودجه سال ۱۴۰۱ و همچنین بررسی طرح اصلاح قانون بازار اوراق بهادار به مجلس می‌روند.

    در این گفتگو حسین نیا به بررسی وضعیت بازار سرمایه، تاثیرات پیوستن ایران به سازمان همکاری شانگها و همچنین بررسی شاخص کل پرداخت.

    *در پایان هفته گذشته ما شاهد رشد شاخص کل و ورود پول حقیقی به بازار سرمایه بودیم اما این روند در ابتدای هفته جاری چندان دوام نداشت، دلیل ورود این پول حقیقی بعد از هفته‌ها ریزش به بازار سرمایه چه بود؟

    بازار در هفته‌ها و روزهای گذشته شاهد ریزش شدید و خروج حجم بالا و قابل قبولی از نقدینگی اشخاص حقیقی از بورس بوده است.

    *میزان خروج پول حقیقی به صورت تخمینی چقدر بوده است؟

    تقریبا بالای ۲۰ هزار میلیاد تومان در هفته‌های اخیر بود.

    در دو روز کاری انتهای هفته گذشته یعنی روز دوشنبه و چهارشنبه بازار نسبتا مثبت بود که می تواند حاصل برخی از مولفه‌ها باشد. از جمله می‌توان گفت که شاخص کل و همچنین قیمت سهم‌ها به حدی افت کرده بود که انتظار داشتیم در این نقطه حمایت شود.

    قیمت سهم‌های بزرگ و تعیین کننده از جمله خودرو سازها و پالایشگاها، افت شدیدی داشتند، بنابراین به قیمت‌های جذابی رسیده بودند که می‌توان عنوان کرد در نقطه حمایتی خود به سر می‌برند که حمایت هم صورت گرفت اما مسئله‌ای که وجود دارد این است که همچنان ما ارزش معاملات پایینی داریم. هر چند که روز چهارشنبه ما شاهد ورود ۳۰۰ میلیارد تومان پول اشخاص حقیقی بودیم ولی این حجم در برابر مقداری که خروج پیدا کرده عدد قابل توجهی نیست.

    از طرفی هم ما شاهد تغییرات و اعمال سلیقه‌ای بودیم که می‌توان به یکی از ریسک ها بازار که مورد انتقاد سهامداران حقیقی و تحلیلگران بازار است یعنی معافیت بازارگردان‌ها از اعمال سفارش فروش در سامانه معاملاتی اشاره کرد بنابراین بازارگردان‌ها برای فروش اقدام نمی‌کردند و باعث شده بود که این تفکر هم پیش بیایید که این بازار مثبت باشد.

    همچنان برای اینکه اعلام کنیم ما وارد یک روند صعودی شدیم هنوز زود است هر چند محتمل می‌باشد. از یک سو قیمت‌ها جذاب شدند و از طرفی هم ما به گزارشات شش ماهه شرکت‌ها که گزارشات نسبتا خوبی در برخی از صنایع هستند، نزدیک هستیم اما فعلا شرایطی که برای بالا بردن ارزش معاملات برای تغییر روند بازار لازم می‌باشد صورت نگرفته است.

    درست است که برجام می‌تواند باعث تسریع معاملات و فرایند خرید و فروش مواد و محصولات در برخی از صنایع شود ولی تاثیرگذاری خاصی در بازار ما ندارد چرا که ما اگر روند سود آوری را در نظر بگیریم بدون وجود برجام هم شاهد سوداوری شرکت‌ها خواهیم بود

    *ما شاهد این هستیم که بسیاری از کارشناسان و حتی فعالین بازار سرمایه شرایط فعلی بازار را ناشی از نامشخص بودن برجام می‌دانند، چه مقدار مسئه برجام بر وضعیت بازار سرمایه تاثیر گذار خواهد بود؟

    درست است که برجام می‌تواند باعث تسریع معاملات و فرایند خرید و فروش مواد و محصولات در برخی از صنایع شود ولی تاثیرگذاری خاصی در بازار ما ندارد چرا که ما اگر روند سود آوری را در نظر بگیریم بدون وجود برجام هم شاهد سوداوری شرکت‌ها خواهیم بود.

    پی بی ای(P/E) بازار بسیار افت داشته و بر روی اعداد جذابی قرار دارد، همچنین باید دقت داشته باشیم که سود شرکت‌ها به خصوص سود شرکت‌های پالایشگاهی روند خوبی داشته است که در برخی از صنایع هم شرایط به همین صورت می‌باشد البته باید دقت کنیم. شاخص برجام می‌تواند در بلند مدت بر روند سوداوری و فروش شرکت‌ها تاثیر گذار باشد در غیر این صورت نمی‌توان انتظار تاثیر گذاری خاصی از برجام داشته باشیم.

    حتی در سال‌های گذشته بدون برجام به واسطه افزایش نرخ رشد قیمت دلار در داخل به عنوان یک مولفه تاثیر گذار شاهد رشد سود اوری شرکت‌ها به واسطه رشد نرخ دلار بودیم.

    با توجه به شرایطی که دارد یک پارامتر گول زننده بازار است و بسیاری از سهامداران را مورد تردید قرار می‌دهد. تحلیل گران و خبرگان بزرگ بازار سعی می‌کنند به منظور تحلیل خود به شاخص کل مراجعه نکنند

    *وضعیت شاخص کل را چگونه ارزیابی می‌کنید آیا باید منتظر کاهش بیشتر از این حد باشیم؟

    متاسفانه شاخص کل ما با توجه به شرایطی که دارد یک پارامتر گول زننده بازار است و بسیاری از سهامداران را مورد تردید قرار می‌دهد. تحلیل گران و خبرگان بزرگ بازار سعی می‌کنند به منظور تحلیل خود به شاخص کل مراجعه نکنند.

    شاخص کل را می‌توان با شاخص‌سازها تغییر داد و عملا این تغییر می‌تواند مثبت یا منفی باشد، بنابراین نمی‌شود هیچ کفی برای آن متصور شد. با توجه به قیمت‌های که در بازار سهام وجود دارد و همچنین گزارشات شش ماهه شرکت‌ها، افت بیشتر شاخص کمی دور از ذهن است مگر اینکه شرایط خاصی در جامعه رخ دهد، در غیر این صورت اینکه شاخص به زیر یک میلیون ۲۰۰ یا یک میلیون واحد برسد با واقعیت‌های اقتصادی نمی‌خواند.

    اگر بخواهیم اثرات شانگهای را حداقل در کوتاه مدت بررسی کنیم خیلی زود است؛ باید دید با توجه به شرایط ژئوپولوتیک منطقه چه اتفاقی خواهد افتاد

    *پیوستن ایران یا به عبارتی عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای به عنوان یک دستاورد در دولت از آن نام برده می‌شود، چقدر این مسئله می‌تواند در بازار سرمایه نقش ایفا کند؟

    قبل از اینکه وارد بحث عضویت ایران در سازمان همکاری شانگها بشویم باید یک مسئله دیگر را در نظر گرفت و آن وضعیت روسیه است. روسیه با توجه به اتفاقاتی که در شرق اروپا افتاد مورد تحریم‌های بین المللی قرار گرفت، بسیاری انتظار داشتند که شرکت‌های صنایع غذایی و دیگر شرکت‌های ما بتوانند جایگزین برای صادرات به روسیه شوند.

    باید ببنیم در صورت‌های مالی شش ماهه شرکتهایی که بیان شد آیا اتفاق خاصی می‌افتد و ما می‌توانیم بهرمند شویم یا خیر، به هر حال روسیه هم نفوذ خاصی دارد و می‌تواند در برخی از بازارهای صادراتی رقیب ما شود.

    هر چند که در ماهای گذشته عملا ما عملکرد مطلوبی از این ناحیه ندیدیم و به نظرم اگر بخواهیم اثرات شانگهای را حداقل در کوتاه مدت بررسی کنیم خیلی زود است؛ ارزش نسبت سودآوری باید دید با توجه به شرایط ژئوپولوتیک منطقه چه اتفاقی خواهد افتاد.

    دولت به این راحتی نمی‌خواهد مدیریت خودرو سازها را از دست بدهد. در حرف برخی از مسائل گفته می‌شود اما از حرف تا عمل فاصله زمانی و عملکردی وجود دارد که همه دنبال آن هستند

    * چرا واگذاری بلوک خودرو سازها با وجود اینکه جزو سهم‌های بزرگ بازار هستند نتوانسته روند بازار را بهبود دهد؟

    می‌توان گفت که هنوز بازار این اعتماد را برای اینکه آیا این طرح عملیاتی خواهد شد یا نه را پیدا نکرده؟ هر چند که سازمان خصوصی سازی در ماه‌های گذشته نشان داد به سمت عمل گرایی پیش رفته ولی هنوز سهامداران ارزش نسبت سودآوری شک دارند که آیا واقعا خصوصی سازی واقعی در خودروسازان اتفاق خواهد افتاد یا خیر؟

    حقوق عملیاتی شدن این طرح و وجود مشتریان بالقوه برای آن، اگر واقعا آن گونه که سازمان خصوصی سازی گفته وجود داشته باشد می‌تواند به عنوان یک محرک بسیار قوی برای بازار سرمایه باشد.

    خودروسازی صنایع بزرگی است و ورود آن به سود آوری می‌تواند بازار سرمایه را متحول کند و در عین حال همیشه نشان داده با تحرک خودش این توانایی را دارد که بازار را جابه جا کند اما هنوز تا اجرایی شدن واقعی آن نمی‌توان اثرات آن را بیان کرد.

    به هر حال دولت هم به این راحتی نمی‌خواهد مدیریت خودرو سازها را از دست بدهد. در حرف برخی از مسائل گفته می‌شود اما از حرف تا عمل فاصله زمانی و عملکردی وجود دارد که همه دنبال آن هستند.

    ارزش نسبت سودآوری

    گروه ارج

    با نسبت بازده ارزش ویژه میتوان بررسی کرد که هر یک ریال حقوق صاحبان سهام چه میزان سود خالص برای شرکت تولید می‌کند.

    این نسبت به مدیریت مالی شرکت نیز وابسته است.

    هرچه مدیریت مالی شرکت وابسته به سهامداران باشد، میزان سوداوری از حقوق صاحبان سهام نیز به مراتب بیشتر می شود.

    فرمول نسبت بازده ارزش ویژه چیست؟؟؟

    فروش خالص/ (سود سهام ممتاز)-سود خالص =بازده ارزش ویژه

    این نسبت بیان‌کننده میزان موفقیت شرکت در حداکثر نمودن بازده سهام‌داران عادی است.

    به معنای دیگر بازدهی متعلق به صاحبان سهام را نمایش می‌دهد.

    گاهی ممکن است شرکتی سهام ممتاز نداشته باشد، لذا در فرمول از این موضوع چشم پوشی می شود.

    حقوق صاحبان سهام چیست؟

    حقوق صاحبان سهام مجموع سرمایه‌ای است که در اختیار شرکت قرار دارد.

    هرچه این نسبت بزرگ تر باشد برای سهام‌داران سودسازی بیشتر و بهتری در شرکت وجود دارد.

    در واقع منظور از ارزش ویژه همان حقوق صاحبان سهام است.

    سهام ممتاز چیست؟

    نوع خاصی از واگذاری سهام به برخی از سهامداران شرکت است که حقوقی خاص را برای دارندگان آن محفوظ می دارد.

    این دسته از سهام داران در دریافت بخشی از سود های شرکت یا مسائل مربوط به آن حق تقدم دارند.

    مثال برای محاسبه نسبت بازده ارزش ویژه

    یکی از اعداد مورد نیاز برای نسبت بازده ارزش ویژه سود خالص شرکت است که در این عکس دیده می شود.

    در عکس بالا از سود خالص استفاده می گردد

    یکی از اعداد مورد نیاز برای نسبت بازده ارزش ویژه، میزان فروش خالص است که در عکس نمایش داده شده است.

    از تفاضل فروش و بهای تمام شده، میزان فروش خالص بدست می اید.

    با استفاده از دو داده ی مالی در دو عکس بالا به راحتی نسبت بازده ارزش ویژه شرکت محاسبه می گردد:

    *برای راحتی در محاسبات میتوانید 4 رقم سمت راست اعداد را در نظر نگیرید تا اعداد بر اساس میلیارد تومان خوانده شود.

    میزان سودخالص شرکت 4900 میلیارد تومان و میزان فروش خالص 14000 هزار میلیارد تومان است که از تقسیم این اعداد نسبت مورد نظر محاسبه می گردد:

    عدد حاصل برابر است با 2.85 که برای شرکت عالی است و نشان از موفقیت شرکت می باشد.

    آیا راه آسان تری برای تحلیل بنیادی است؟؟؟

    اپلیکیشن بنیادی بورس را نصب کنید. به راحتی می توانید با هوش مصنوعی آن بنیاد تمامی شرکت های بورسی را به راحتی و خودکار بدست بیاورید. برای دانلود کافی است از لینک های زیر استفاده کنید



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.