چگونه از الگوهای بازگشتی شمعی در بازار سرمایه استفاده کنیم؟ (بخش اول)
نمودارهای شمعی (کندل استیک) یکی از حالات متداول و بسیار پر کاربرد برای نمایش قیمت ها در بازارهای مالی است. رفتارها سه نوع کندل وجود دارد و اقدامات خریداران و فروشندگان و جریان عرضه و تقاضا موجب تغییرات قیمتی شده و حرکت قیمت، حالات و الگوهای مختلفی را در نمودارها ایجاد می کند. از سال ها قبل، بررسی این الگوهای ایجاد شده یکی از راه های مرسوم و پر کاربرد برای فهم بهتر و تحلیل وضعیت قیمت، تمایلات خریداران و فروشندگان و ارائه دورنمایی تقریبی از آینده بوده است. بنابراین نخستین گام در تحلیل تکنیکال شناخت این الگوها و استفاده از آنها برای انجام معاملات است.
نمودار شمعی یا candlestick چیست؟
نحوهی رسم نمودارهای شمعی در بازار ایران و بازارهای جهانی قدری باهم تفاوت دارد؛ اما شکل ظاهری آنها با یکدیگر یکسان است. هر شمع از چهار نقطه تشکیل شده است که نشاندهندهی قیمت اولیه، قیمت پایانی، کمترین قیمت و بیشترین قیمت است. در بازارهای جهانی آخرین قیمتی که سهم در آن قرار دارد، بهعنوان قیمت پایانی در نظر میگیرند؛ ولی در بازار ایران قیمت پایانی عبارت است از میانگین تمام قیمتهای معاملهشده در آن روز است. نمودار شمعی روشی از ارائه اطلاعات درباره حرکت قیمت یک دارایی است. نمودارهای شمعی یکی از محبوبترین ابزار تحلیل تکنیکال است که معامله گر را قادر می سازد تا اطلاعات قیمت را تنها با استفاده از چند شمع، به سرعت تفسیر کند.
رنگ سه نوع کندل وجود دارد شمعها نیز برای شناسایی شمعها اهمیت زیادی دارد. عموما برای شناسایی شمعها از دو رنگ سبز و قرمز یا سیاه و سفید استفاده میکنند؛ ولی ترکیب رنگهای متنوعتری نیز وجود دارد. این تغییر رنگ به ما نشان میدهد که قیمت پایانی کمتر از قیمت اولیه بوده است یا بیشتر. بهعنوان مثال، در ترکیب رنگ سبز و قرمز، اگر قیمت اولیه بیشتر از قیمت پایانی باشد، رنگ شمع قرمز خواهد بود و اگر قیمت اولیه کمتر از قیمت پایانی باشد، رنگ شمع سبز خواهد بود.
الگوهای شمع ژاپنی تصویری روانشناختی از ذهنیت معاملهگران در آن زمان به ما میدهد. این تصویر بهوضوح نشان میدهد که عملکرد معاملهگران در زمان مشخص بازار چگونه است. ازآنجاکه تحلیل الگوهای شمعی یکی از انواع تحلیل تکنیکال است، اساس الگوهای شمعی روانشناسی معاملهگران است. یکی از ایدهها برای الگوهای شمعی این است که معاملهگران در زمانهای یکسان رفتار یکسانی از خود بروز میدهند و این رفتار یکسان در نهایت خود را در ظاهر شمعها نمایان میکند.
این قبیل الگوهای شمعی ژاپنی در هر تایم فریم قابل استفاده هستند. شمع برای توضیح عملکرد قیمت در یک بازه زمانی مشخص استفاده می شود. شمع های ژاپنی با استفاده از قیمت آغازین، بالاترین قیمت، پایین ترین قیمت و قیمت پایینی دوره زمانی انتخاب شکل می گردد.
- اگر قیمت پایانی بالای قیمت آغازین باشد، آنگاه شمع توخالی کشیده می شود.
- اگر قیمت پایانی زیر قیمت آغازین باشد، آنگاه شمع توپر کشیده می شود.
- بخش توخالی یا توپر شمع بدنه شمع نامیده می شود.
- خطوط باریکی که از بالا و پایین کشیده شده، گستره بالاترین قیمت/پایین ترین قیمت را نشان می دهد، سایه نام دارد.
الگوی بازگشتی چیست؟
الگوهای بازگشتی، در واقع الگوهای شمعی یا کندل هایی هستند که توانایی تغییر در وضعیت موج را دارند. یعنی زمانی که در سقف یا کف با این الگوها مواجه شدید ، احتمال تغییر روند وجود دارد. بدین ترتیب الگوهای بازگشتی یا از نوع صعودی هستند یعنی در انتهای یک روند نزولی اتفاق میوفتند و باعث تغییر روند به صعودی میشوند، یا الگوی بازگشتی نزولی هستند یعنی در انتهای یک روند صعودی مشاهده میشوند و باعث تغییر روند به نزولی میشوند.
انواع الگوی بازگشتی شمعی
در ادامه مهم ترین الگوهای بازگشتی شمعی را تشریح میکنیم.
الگوی چکش (hammer)
این الگو که به عنوان الگوی بازگشتی صعودی شناخته میشود در انتهای روند نزولی مشاهده میشود و منجر به مثبت شدن روند بازار میشود. این الگو از یک دم بلند کشیده و بدنه ای کوچک و مربعی تشکیل شده است. اندازه شاخ در این الگو بسیار کوچک است یا اصلا شاخ ندارد و اندازه دم باید حداقل دو یا سه برابر اندازه بدنه باشد. رنگ بدنه اهمیتی ندارد و کندل میتواند صعودی یا نزولی باشد، اما طبیعتا اگر بدنه کندل به رنگ سفید باشد، بر میزان قدرت و اعتبار صعودی الگو افزوده خواهد شد.
زمان خرید بر روی الگوی چکش
دقت شود که نباید به محض مشاهده الگوهای برگشتی اقدام به خرید یا فروش کنید بلکه باید منتظر بمانید الگوها به طور کامل تشکیل و تثبیت شوند. الگوی چکش نیز از این قاعده مستثنی نیست. ابتدا باید صبر کنید الگوی چکش تشکیل شود و بعد از بسته شدن آن در کندل بعدی که میبایست بالای سقف کندل چکش تشکیل شود دست به خرید میزنیم. حد ضرر در این الگو میتواند پایین تر از دم کندل باشد.
به طور مثال اگر هر کدام از کندل ها را یک روز معاملاتی در نظر بگیریم، هنگامیکه در روز اول الگوی چکش را مشاهده کردیم و بازار بسته شد در روز معاملاتی بعدی که دومین کندل تشکیل میشود و در این موقعیت قیمت از سقف الگوی چکش بیشتر بود اقدام به خرید میکنیم.
الگوی چکش وارونه (inverted hammer)
این الگو نیز همانند الگوی قبل در انتهای روند نزولی تشکیل میشود و باعث صعودی شدن بازار میشود.
- به جای دم بلند دارای شاخ بلند و کشیده است.
- اندازه شاخ دو یا سه برابر اندازه بدنه کندل است.
- فاقد دم است یا دم کوچک و قابل اغماض دارد.
- رنگ بدنه میتواند سفید یا سیاه باشد اما صعودی بودن کندل در قدرت و اعتبار الگو تاثیر دارد.
- نقطه خرید در سقف این کندل و حد ضرر در کف قیمتی آن است.
الگوی مرد به دار آویخته (hanging man)
این الگو همانند الگوی چکش است با این تفاوت که یک الگوی برگشتی نزولی است یعنی در ادامه یک روند صعودی تشکیل میشود و میتواند منجر به نزولی شدن روند شود. ویژگی های این الگو به شرح زیر است.
- این الگو فقط در سقف به وجود می آید.
- دارای دم بسیار بلند می باشد و اندازه آن عموما دو یا سه برابر اندازه بدنه کندل است.
- رنگ بدنه این الگو مهم نیست.(در صورتی که رنگ بدنه سیاه باشد اعتبار الگو بیشتر می باشد)
- وقوع این الگو در سقف و در یک روند صعودی میتواند خاطر نشان کند که روند قبلی ممکن است به پایان برسد.
- این الگو فاقد شاخ یا دارای شاخص بسیار کوچک و قابل اغماض است.
الگوی شهاب سنگ (shooting star)
این الگو نیز یک الگوی بازگشتی نزولی است که شکل آن عکس الگوی مرد به دار آویخته است و شباهت زیادی به الگوی چکش وارونه دارد با این تفاوت که در ادامه روند صعودی دیده میشود. بر خلاف مرد به دار آویخته دم این الگو حذف شده و به جای آن شاخ بلند و کشیده دارد. ویژگی های این الگو به شرح زیر میباشد.
- این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود.
- دارای شاخ بسیار بلند است که حداقل دو یا سه برابر بدنه کندل است. (هرچه شاخ بلند تر باشد قدرت الگو بیشتر است)
- رنگ بدنه کندل مانند سه الگوی قبل اهمیتی ندارد اما اگر کندل نزولی باشد از قدرت بیشتری برخوردار است.
- نقطه فروش پس از تشکیل کامل کندل شهاب سنگ و در کف قیمتی آن است.
چهار الگویی که در بالا گفته شد در شکل زیر به طور خلاصه مقایسه شده اند.
الگوی پوشای صعودی (bullish engulfing)
همانطور که از اسم آن مشخص است، یکی از الگوهای برگشتی صعودی است و در انتهای یک روند نزولی تشکیل میشود و منجر به صعودی شدن بازار میشود. این الگو از دو کندل تشکیل شده است که مجاور یکدیگر میباشند و اندازه کندل دوم بزگتر از کندل اول است به گونه ای که بدنه دومین کندل کل کندل اول را در بر بگیرد و این نکته شرط لازم برای تشخیص این الگو است.
ویژگی های الگوی پوشای صعودی
- بدنه کندل دوم بزگتر از کندل اول باشد و کل بدنه کندل اول را در بر بگیرد. ( ترجیحا شاخ و دم را هم شامل شود)
- کندل اول نزولی است و کندل دوم صعودی است.
- نقطه خرید پس از تشکیل شدن سومین کندل است یعنی پس از آنکه این الگو به طورکامل تشکیل شد در نقطه ای بالاتر از سقف کندل دوم اقدام به خرید میشود.
الگوی پوشای نزولی (bearish engulfing)
الگویی بازگشتی نزولی است که مانند الگوی قبل از دو کندل متوالی تشکیل شده است و در انتهای روند صعودی مشاهده میشود.
آشنایی با انواع نمودار های تکنیکال : نمودار خطی، میلهای، شمعی ژاپنی (کندل)
نمودار های تحلیل تکنیکال انواع مختلفی دارند که در این مقاله شما را با نمودار خطی و نمودار میلهای و نمودار شمعی ژاپنی (کندل) آشنا خواهیم کرد، همراه داتیس نتورک باشید.
انواع نمودار های تکنیکال
انواع مختلفی برای نمایش نمودار های تکنیکال وجود دارد مانند نمودار های خطی میله های شمعی نقطه و خط طی البی و غیره که سه مدل از اصلی ترین آنها را در ادامه معرفی می کنیم:
نمودار خطی
ساده ترین حالت برای نمایش یک نمودار است.
معمولاً توسط افراد غیر بورسی مورد استفاده قرار می گیرد.
در این روش نقطه پایانی هر روز به نقطه پایانی روز دیگر متصل می شود با فرض آنکه تا این فرم به صورت روزانه انتخاب شده باشد و همچنین اگر تایم فریم به صورت هفتگی انتخاب شده باشد کافی از نقطه پایانی هر هفته به هفته بعد متصل گردد و الی آخر.
نمودار تکنیکال میله ای
این روش نسبت به حالت قبل از اطلاعات بسیار کامل تری برخوردار است.
به این صورت که برای هر واحد زمانی بر روی چارت از یک پاره خط عمودی استفاده میکنیم که این پاره خط اصطلاحاً میله یا بار نامیده میشود
همانطور که ملاحظه می کنید هرمیله از دو ضایعه کوچک در سمت چپ و راست خود برخوردار است که این زایده ها به ترتیب اولین و آخرین قیمت را در طول بازه زمانی مورد نظر مشخص می کنند و به ترتیب قیمت های باز و بسته به معنی قیمت باز شدن و بسته شدن نامیده می شوند.
همچنین بیشترین و کمترین قیمت در طول بازه زمانی مورد نظر را نیز که متناظر با دو انتهای فوقانی و تحتانی پاره خط مذکور هستند به ترتیب قیمتهای High و Low می نامند.
نمودار تکنیکال شمعی ژاپنی (کندل)
نهایتاً به نمودار کندل استیک یا شمعی ژاپنی می رسیم که نمودار مورد علاقه عموم تحلیل گر های تکنیکال است.
این روش در واقع هیچ اطلاعات اضافی نسبت به نمودار خطی ندارد و تنها تفاوت آن صرفاً این است که در مدل کندل استیک فاصله بین قیمت های باز و بسته را یک مستطیل ترسیم می کنیم .
رنگ بدنه این مستطیل بسته به صعودی یا نزولی بودن کندل میتواند به رنگ سفید یا سیاه سبز یا قرمز انتخاب شود.
بنابراین تحلیلگر صرفاً با یک نگاه سریع به نمودار و بر مبنای رنگ بدنه سیاه یا سفید سبز یا قرمز کندل ها می تواند به سادگی دریابد که آیا قیمت در بازه زمانی مورد نظر رشد کرده یا اینکه دچار نزول شده است.
در روزهایی که بازار مثبت و پر رونق بوده و سطح عمومی قیمت ها افزایش یافته است و قیمت Close بالاتر از Open بوده است رنگ بدنه کندل را سفید انتخاب میکنیم که سمبل نور امید روشنایی و رونق است .
اما در روزهای منفی که بازار کساد و بی رونق بوده و سهامداران دچار ضرر و زیان شدهاند و قیمت Close پایینتر از قیمت Open قرار داشته است رنگ بدن کندل را سیاه انتخاب میکنیم که یادآور تاریکی و ظلمات و سیاه بختی سهامداران است.
به قیمتهای Open, Close, High, low به اختصار o,h,l,c می گویند.
سخن پایانی
امیدواریم مقاله آشنایی با انواع دیاگرام در تحلیل تکنیکال برای شما عزیزان مفید بوده باشد.
الگو های بازگشتی کندل استیک
همانطور که در مطالب قبل گفتیم الگوهای شمعی از کنار هم قرار گرفتن کندل استیک ها با شرایط ویژه تعریف می شوند،تعداد کندل استیک ها در الگو ها معمولا بین ۱ تا ۵ کندل است.الگوهای شمعی به دو دسته بازگشتی و ادامه دهنده تقسیم می شوند که هرکدام از این دسته ها نیز دو نوع صعودی و نزولی را دارا می باشند.
تشخیص الگو ها و استفاده از آنها بسیار وابسته به روندقبل از خود است برای مثال الگوی بازگشتی صعودی قطعا باید پس از یک روند نزولی باشد یا الگوی ادامه دهنده ی نزولی بعد از روند نزولی ظاهر می شود پس باید برای بهره بردن از این الگوها باید به مباحث روند و تشخیص آن مسلط باشید.
الگوی چکش یا همر:
الگوی چکش یک الگوی تک کندلی قدرتمند است که در انتهای روند نزولی سیگنال بازگشت قیمت را می دهد.کندل این الگو از یک بدنه بسیار کوچک در بالاترین قسمت شمع و یک سایه پایینی بلند تشکیل شده.صعودی یا نزولی بودن این کندل اهمیت زیادی ندارد اما صعودی بودن آن نشانه قدرتمند بودن الگو می باشد. این الگو دارای سایه بالایی نمی باشد اما اگر این سایه وجود داشته باشد بسیار کوچک است.
الگوی چکش معکوس:
این الگو هم مانندالگوی چکش باید در انتهای یک روند نزولی ظاهر شود و یک الگوی بازگشتی است امابرخلاف الگوی چکش دارای سایه بالایی بسیار بلند و فاقد سایه پایینی (یا سایه کوچگ)است،بدنه اصلی این الگو هم در قسمت پایینی کندل قرار میگیرد و طول کمی دارد.صعودی و نزولی بودن کندل اهمیت زیادی ندارد اما صعودی بودن آن نشان از قدرت بیشتر آن دارد همچنین اگر قیمت پایانی کندل بعدی بالا تر از قیمت پایانی کندل چکش معکوس قرار گیرد تاییدی بر تشخیص درست این الگو است و قدرت بازگشتی آن را نشان می دهد.
الگوی مرد دار آویخته:
الگوی مرد دار آویخته یک الگوی ۱ کندلی بازگشتی است که در انتهای روند صعودی ظاهر می شود وسیگنال بازگشت قیمت را می دهد. شکل ظاهری این کندل کاملا مشابه الگوی چکشی است با این تفاوت که در انتهای روند صعودی قرار می گیرد یعنی کندل الگوی مرد دار آویخته تشکیل شده از سایه پایینی بسیار بلند و بدنه اصلی که در بالای شمع قرار گرفته و فاقد سایه بالایی (یا سایه بسیار کوچک)است.صعودی یا نزولی بودن کندل اهمیت چندانی ندارد اما نزولی بودن آن نشانگر قدرت الگو است.
مرد به دار آویخته
الگوی ستاره ثاقب (شوتینگ استار):
این الگو هم یک الگوی ۱ کندلی است و در انتهای روند صعودی ظاهر می شود. شکل ظاهری آن کاملا مشابه چکش معکوس است تنها با این تفاوت که در انتهای روند صعودی قرار می گیرد.
پس ستاره ثاقب دارای سایه بالایی بسیار بلند و بدنه نسبتا کوتاهی است که در قسمت پایینی شمع قرار می گیرد همچنین فاقد سایه پایینی است.صعودی و نزولی بودن کندل اهمیت چندانی ندارد اما نزولی بودن آن نشانگر قدرت آن است.پایین تر بودن قیمت نهایی کندل بعدی تایید کننده ی این الگو است.
۴ کندلی که در این مطلب معرفی کردیم مشابه یک دیگر هستند و تفاوت های اندکی دارند.شکل آنها بطور خلاصه بصورت زیر است:
الگوی کمربند نزولی:
این الگوی کمیاب در انتهای روند سه نوع کندل وجود دارد های صعودی پدیدار می شود و یک الگوی بازگشتی کندل استیک است.
الگوی کمربند تک کندلی است و در انتهای روند صعودی با گپ رو به بالا باز می شود اما قیمت آن در ادامه کاهش یافته و بدون اینکه سایه بالایی داشته باشد با کاهش قیمت بدنه ای بزرگ را شکل می دهد،اگراین بدنه گپ و شکاف را پر نماید سیگنالی برای آغاز روند نزولی است.
الگوی کمربند نزولی
الگوی کمربند صعودی:
الگوی کمربند صعودی نیز یک الگوی بازگشتی و تک کندلی است که در انتهای روند نزولی ظاهر می شود.
الگوی کمربند صعودی به این صورت است که در روند نزولی قیمت اولیه کندل با گپ رو به پایین باز می شود اما در ادامه با رشد قیمت سایه بلند پایینی سه نوع کندل وجود دارد نداریم و با تشکیل یک بدنه بزرگ و بسته شدن قیمت در نزدیکی حداکثر قیمت کندل می توانیم این کندل را به عنوان الگوی کمربند صعودی بررسی کنیم.
اگر سایه و بدنه این کندل گپ رو به پایین را پوشش دهد می تواند سیگنالی برای شروع روند صعودی باشد.
الگوی کمربند صعودی
الگوی کمربند صعودی و نزولی
الگوی شکست نزولی:
الگوی شکست نزولی الگویی بازگشتی و ۵ کندلی است که در انتهای روند صعودی ظاهر می شود. در این الگو کندل اول صعودی و بلند است. کندل دوم با شکافی بالاتر از کندل اول شکل می گیرد و صعودی است اما کوتاه است، کندل ۳ (گاهی اوقات نزولی) و ۴ نیز کوتاه و صعودی هستند و به ترتیب بالاتر از یک دیگر قرار می گیرند و اما کندل ۵ نزولی و بلند است و قیمت پایانی آن در محدوده بین شکاف کندل اول و دو بسته می شود.
در واقع کندل اول که صعودی و بلند است و گپ رو به بالای بعد از آن نشان از روند صعودی است اما کوتاه بودن کندل های ۲ و ۳ و ۴ نشانه ی قدرتمند نبودن روند صعودی و احتمال کاهش قیمت را نشان می دهند که با پدیدار شدن یک کندل نزولی بلند این فرضیه قدرت بیشتری پیدا می کند و سیگنالی برای شروع یک روند نزولی را به ما می دهند.
الگوی شکست نزولی
الگوی شکست صعودی:
الگوی شکست صعودی نیز یک الگوی بازگشتی و ۵ کندلی است که در انتهای روند نزولی مشاهده می شود.
الگوی شکست سه نوع کندل وجود دارد صعودی به این صورت است که کندل اول یک کندل نزولی و بلند است و کندل دوم با شکافی پایین تر از کندل اول شکل می گیرد که نزولی و کوتاه است،کندل های ۳(گاهی اوقات صعودی) و ۴ نیز کندل سه نوع کندل وجود دارد هایی نزولی و کوتاه هستند که قیمت های پایانی آنها به ترتیب پایین تر از یکدیگر قرار می گیرند اما کندل ۵ یک کندل صعودی بلند است که شکاف اولیه را پوشش می دهد و قیمت نهایی آن در حدود شکاف بین کندل ۱ و ۲ است.
در واقع کندل ۱ که نزولی و بلند است . شکاف بعد از آن نشانه ی یک روند نزولی است اما کندل های ۲ و ۳ و ۴ که کوتاه هستند حاکی از ضعف روند هستند و ظهور یک کندل صعودی بلند تاییدیه ای بر این امر است که روند صعودی شکل خواهد گرفت.
قیمت بیت کوین در PPI ایالات متحده نوسان می کند زیرا معاملات آتی بیت کوین به اوج بهره باز می رسد
با وجود نوسانات نسبتاً ثابت، علاقه باز به معاملات آتی بیت کوین به 660000 بیت کوین رسید.
بیت کوین (BTC) در افتتاحیه وال استریت در 12 اکتبر شاهد نوسانات ناگهانی بود زیرا داده های اقتصادی ایالات متحده شروع به حرکت در بازار کردند.
نمودار کندل استیک ۱ ساعته بیت کوین/دلار آمریکا (Bitstamp).منبع: Trading View
آنچه خواهید خواند
تحلیلگر: نوسانات PPI مزه چیزهایی است که در راه است
داده های Cointelegraph Markets Pro و TradingView نشان می دهد که BTC/USD ناگهان به زیر 19000 دلار سقوط کرد زیرا اعداد شاخص قیمت تولیدکننده انتظارات را شکست داد.
یک ساعت قبل از شروع معاملات، شاخص PPI به پایین ترین سطح محلی 18967 دلار رسید که نشان می دهد تورم به همان سرعتی که فدرال رزرو انتظار داشت آرام نشده است.
با این حال، زیان ها به سرعت محو شدند و در زمان نگارش این مقاله، بیت کوین قبلاً بالای 19000 دلار بهبود یافته بود.
Michaël van de Poppe، یکی از بنیانگذاران و مدیر عامل پلتفرم معاملاتی Eight، گفت: “نوسانات زیادی در این تعداد PPI وجود دارد. حداقل تورم شتاب نمی گیرد.” من نوشته ام برخی از واکنش های توییتری
“اما نوسانات در طول دوره CPI فردا بالاتر خواهد بود. همچنین امشب در طول دقیقه FOMC.”
Van de Poppe به معاملهگران توصیه میکند که در طول رویدادهای کلان آینده از اهرمهای مالی خودداری کنند و بهویژه CPI تمایل دارد برخی از تقلبیهای متمایز را قبل و بعد از انتشار ارائه دهد.
با وجود این، دامنه معاملات بیت کوین باریک باقی ماند و برای برخی از فعالان بازار نیازی به سرمایه گذاری بر روی حرکات نسبتاً کوچک در بازار نبود.
در آخرین بهروزرسانی در مورد معاملات BTC/USD در 11 اکتبر، معاملهگر محبوب Crypto، Il Capo، این راهاندازی را «ساده» توصیف کرد.
وی گفت: قیمت ها برای سه هفته بین 19000 تا 20500 در نوسان بوده است. بسته شدن.
“اگر به طور تصادفی در محدوده ای فلیپ فلاپ کنید و بیهوده پول از دست بدهید، به این معنی است که صبر ندارید. سناریوی اصلی دقیقاً یکسان است: ابتدا 21k، سپس پایین ترین حد جدید (14k-16k).
این سفرها به پایینترین سطح کلان، مشکلات جدی برای معاملهگران مشتقاتی ایجاد میکند که در بزرگترین انباشت علاقه آزاد در معاملات آتی بیتکوین تا کنون ثبت شده است.
با توجه به منبع تجزیه و تحلیل زنجیره ای Glassnode، این آمار 660000 BTC بود.
سود باز معاملات آتی بیت کوین در بالاترین حد خود قرار دارد و نوسانات واقعی تقریباً به پایین ترین حد خود رسیده است. نظر داد.
نمودار بهره باز معاملات آتی بیت کوین منبع: Glassnode
DXY تثبیت می شود، اما ین سقوط می کند
در همین حال، سهام ایالات متحده پس از کاهش اولیه پس از آغاز معاملات، عقب نشینی کرد.
مربوط: قیمت بیت کوین هنوز به “حداکثر درد” نرسیده است – 5 نکته که باید در مورد بیت کوین در این هفته بدانید
شاخص دلار آمریکا (DXY) به آخرین مرحله تقویت خود ادامه داد و پس از شکست در رسیدن به سطح 113.5 در روز نزدیک به 113.3 باقی ماند.
DXY بسیار بالاتر از بالاترین سطح 20 سال اخیر است و هیچ باد مخالف جدیدی برای دارایی های ریسک ایجاد نکرده است.
نمودار شمعی 1 ساعته از شاخص دلار آمریکا (DXY).منبع: Trading View
با این حال، دلار قوی جرقه بحران در جاهای دیگر زده است زیرا ین ژاپن به سطحی بازگشته است که از دهه 1990 مشاهده نشده بود.
علیرغم تلاشهای بانک مرکزی برای تقویت ارز، USD/JPY این افزایشها را تا اکتبر حذف کرد و اکنون با یک رکورد جدید چند دههای مواجه است.
نیک باتیا، محقق مالی، می گوید: مفهوم «نیمه عمر مداخله» را مجدداً مرور کنید. پاسخ داد.
این در بازدهی بریتانیا دیده میشود، بهطوریکه بانک مرکزی USDJPY در حال عصبانیت است و وارد عمل میشود، و معاملهگران ارب آن را تضعیف میکنند تا اینکه بانک مرکزی مجبور به وارد کردن بیشتر شود.»
نمودار کندل 1 روزه USD/JPY.منبع: Trading View
نظرات و نظرات بیان شده در اینجا صرفاً متعلق به نویسنده است و لزوماً منعکس کننده نظرات Cointelegraph.com نیست. تمام حرکات سرمایه گذاری و تجاری شامل ریسک است. هنگام تصمیم گیری باید تحقیق خود را انجام دهید.
سه نمودار پرکاربرد در تحلیل تکنیکال
پول نیوز - همه افرادی که از تحلیل تکنیکال برای بررسی بازارهای مالی استفاده میکنند، هر ساعت یا هر روز، قیمتها را بررسی و نمودار این تغییرات را ترسیم میکنند.
به گزارش واحد آموزش پول نیوز، نمودارهای تکنیکال دو بعدی هستند. معمولا محور افقی را زمان و معمولا محور عمودی را قیمت تشکیل میدهد.
نمودارها دارای انواع مختلفی هستند:
- میتوانند در بازههای زمانی مختلفی ترسیم شوند که این بازه از یک دقیقه شروع شده و تا ماهیانه ادامه دارد.
- میتوانند ساده یا لگاریتمی باشند.(تفاوت نمودارهای ساده و لگاریتمی این است که نمودارهای لگاریتمی درصد تغییرات را به دقت نشان میدهند، اما در نمودارهای حسابی یا ساده این مورد وجود ندارد.)
در حالت کلی سه نوع نمودار در تحلیل تکنیکال وجود دارد:
۱- نمودار خطی (Line Chart)
نمودار خطی سادهترین و ابتداییترین نوع از نمودار است که بهصورت خطی از بهم وصل کردن نقاط قیمت آخرین معامله به دست میآید.
۲- نمودار میلهای(Bar Chart)
این نوع نمودار اطلاعات بیشتری نسبت به حالت خطی به تحلیلگر میدهد و یکی از رایجترین نمودارها در تحلیل تکنیکال است. با توجه به شکل زیر نوع نمودار به شرح زیر است و خط سمت چپ نشانگر قیمت گشایش و خط سمت راست نشاندهندهی قیمت بسته شدن است.
۳- نمودار کندل شمعی ژاپنی (Candlestick Chart)
این نوع نمودار نسبت به سایر نمودارها اطلاعات بیشتری منتقل میکند و به همین دلیل در تحلیل تکنیکال بهصورت غالب از این نوع نمودار استفاده میشود. هر کندل از اجزای مختلفی تشکیلشده است، بهگونهای که اگر روزی بازار را چک نکرده باشید، تغییرات آن را میتوانید با نگاه کردن به کندل متوجه شوید.
توضیحات در خصوص یک کندل
همانطور که مشاهده میکنید این دو مورد، مثالی از الگوهای کندل استیک هستند که با نگاهی مختصر به آنها میتوان فهمید که در روز معاملاتی چه اتفاقاتی برای سهم یا آن شاخص افتاده است.
در یک کندل به این نکات باید توجه داشت:
- بالای مستطیل
- پایین مستطیل
- بالای خط
- پایین خط
- رنگ مشکی در کندل
- رنگ سفید در کندل
بهنوعی که یک نقطه شروع و یک نقطه پایان داریم که دو طرف مستطیل را تشکیل میدهند و نقاط حداقل و حداکثر نیز بهصورت خط عمودی تعیین شده است. در اصطلاح در نمودار سمت چپ ابتدا سهم در یک نقطه بالایی بازگشایی شده و سپس در طول روز نوساناتی داشته و در انتهای روز در قیمت پایینتری بسته شده است و به همین دلیل برای سهمهایی که کندل با بدنه تیره تشکیل میدهند از یک نقطه بالایی بازگشاییشده و در انتهای روز در قیمت پایینتری بستهشده است.
دیدگاه شما