در این مقاله آکادمی اینفوگرام با انواع نمودار آشنا شدید. استفاده از این نمودارها در گزارش، اینفوگرافیک یا پرزنت بسیار حرفهای است. در تمام ابزارها مانند پاورپوینت و پرزی میتوانید از نمودارها و عکس آنها استفاده کنید.
آموزش آکادمیک تجارت الکترونیک
آموزش بورس و سهام - آتی سکه - ارزها -اونس-Academic training in e-commerc
اندیکاتور استوکاستیک Stochastic
استوکاستیک Stochastic
اندیکاتور Stochastic یا همان استوکاستیک در اواخر دهه ۱۹۵۰ معرفی شده و از نوع نوسانگرهایی است که سرعت و شتاب تغییرات قیمت را اندازه گیری می کند. از اندیکاتور Stochastic می توان برای پیش بینی تغییر روند قیمت ها و یا مشخص کردن زمان بیش خرید و بیش فروش شدن یک سهم یا دارایی کمک گرفت.
شناخت وآموزش اندیکاتورmacd
MACD مخفف M oving A verage C onvergence D ivergence است . ( به معني واگرايي همگرايي ميانگين متحرک ) . اين ابزار براي تشخيص ميانگين هاي متحرکي که يک روند صعودي يا نزولي را مشخص مي کنند به کار مي رود . هدف شماره يک ما درنهايت تشخيص روند است . چرا که تنها جايي است که مي توان بيشترين سود را بدست آورد .
با يک نمودار MACD شما معمولا سه عدد مي بينيد که براي تنظيمات ان استفاده شده اند .
- اولي عدد دوره هاي زماني است که ميانگين متحرک سريعتر را محاسبه مي کند .
دومي عدد دوره هاي زماني است که ميانگين متحرک کندتر را محاسبه مي کند . - و سومي تعداد ميله هايي است که يک ميانگين متحرک ، بين ميانگين متحرک سريعتر و کندتر محاسبه مي کند .
براي مثال اگر شما اعداد "12و26و9" را به عنوان پارامترهاي MACD مشاهده کنيد ( که معمولا اعداد پيش فرض بسته هاي نرم افزاري کشيدن نمودار هستند ) ، آن را بايد بدين گونه تفسير کنيد .
· عدد 12 نمايانگر دوازده ستون قبلي از ميانگين متحرک سريعتر است .
· عدد 26 نمايانگر 26 ستون قبلي از ميانگين متحرک کندتر است .
· عدد 9نمايانگر 9ستون قبلي از تفاوت بين دو ميانگين متحرک است . که توسط خطوط عمودي که هيستوگرام ناميده مي شوند ، رسم مي شوند ( خطوط آبي موجود در نمودار بالا )
تصور غلطي که در مورد خطوط MACD وجود دارد اين است که آنها ميانگين هاي متحرک هستند . در صورتيکه اينگونه نيست و اين خطوط در واقع تفاوت بين خطوط مياينگين متحرک مي باشند .
در مثال بالايي ما ميانگين متحرک سريعتر ميانگين متحرکي است که ازتفاوت بين ميانگين هاي متحرک 12 و 26 دوره اي کشيده شده است . ميانگين متحرک کندتر در واقع ميانگين خط قبلي MACD را رسم مي کند . دوباره از مثالمان مي فهميم که اين يک ميانگين متحرک 9 دوره اي است .
که به اين معني است که ميانگين 9 دوره آخر خط سزيعتر MACD را گرفته و با آن ميانگين متحرک کندتر خود را رسم کرده ايم .که باعث مي شود قيمت ما بيشتر تعديل شده و به خط دقيق تري به ما بدهد .
اين نمودار در واقع تفاوت بين ميانگين متحرک سريع و کند را رسم مي کند . اگر به نمودار اصلي نگاه کنيد مي بينيد که با هرچه ميانگين ها از هم دورتر شوند نمودار بزرگتر مي شود . به اين واگرايي مي گويند . چرا که ميانگين متحرک سريع از ميانگين متحرک کند دور مي شود .
هر چقدر ميانگين هاي متحرک به هم نزديکتر شوند ، نمودار کوچکتر مي شود . به اين همگرايي مي گويند . چرا که ميانگين متحرک سريع به ميانگين متحرک کند نزديک مي شود . و بدين ترتيب منشا نام واگرايي همگرايي ميانگين متحرک مشخص مي شود .
حال که فهميديد MACD چيست ، کارايي آن را هم به شما مي آموزم .
MACD Crossover
از آنجاييکه دو عدد ميانگين متحرک با سرعتهاي متفاوت داريم واضح است که آنکه سريعتر است به حرکات قيمت سريعتر واکنش نشان مي دهد . وقتي يک روند جديد اتفاق مي افتد ميانگين سريعر عکس العمل نشان داده و در نتيجه خط کندتر را قطع مي کند . وقتي اين تقاطع اتفاق افتاد و خط سريع شروع به دور شدن از خط کند کرد ، نشان دهنده اين است که روند جديدي تشکيل شده است .
اندیکاتور مک دی یا MACDرا بیاموزیم.
اندیکاتور مک دی یا MACD ، اندیکاتوری است که بین بیشتر تریدرها شناخته شده و دارای اعتبار می باشد و علت آن نیز استفاده از 3 اندیکاتور موینگ با دوره های ( 12,26,9) در برنامه نویسی آن می باشد .
برنامه نویسی اندیکاتور ها در دسته بندی خاصی انجام می شود و اینطور نیست که هرکسی به علت علم و دانش برنامه نویسی شروع به نوشتن یک اندیکاتور برای عموم را داشته باشد ، البته ممکن است برای تشخیص و کاربرد شخصی اقدام به نوشتن یک برنامه خاص برای خودش را داشته باشد اما در زمینه نوشتن اندیکاتورها برنامه نویسان متخصص در این زمینه از الگوهای خاصی پیروی می کنند و هر دسته از این الگوها می تواند شاخه های متفاوت را با شکل های متفاوت داشته باشد اما در اصل همه آنها از چند نکته پایه ای پیروی می کنند و برای این اندیکاتور تمرکز بروی Momentum و نمایش Trend می باشد و شما باید بر اساس این دو اصل دست به تغییر دوره های تنظیم شده این اندیکاتور بزنید و نمی توانید هر عددی را به دلخواه خودتان تغییر دهید که کارائی این اندیکاتور را برای شما پایین می آورد و سیگنال اعلامیش بجای راهنمائی صحیح شما موجب گمراهی شما می شود .
آنچه بصورت دیفالت برای این اندیکاتور جهت دوره های زمانی موینگ ها تعیین شده است بیشتر برای تایم فریم های بالای یکساعت می باشد و برای تایم فریم های پایین با توجه به نکات خاص شما می توانید دوره های بررسی بتوسط موینگ ها را تغییر دهید ، برای مثال اینجانب با توجه به نوع جفت ارز انتخابیم و روحیه تریدم در زمانی که نوسان نسبتا بالاست بجای میزان های تعیین شده برای تایم فریم های بالا از تنظیم (13, 17, 9) در تایم فریم یکساعته استفاده می کنم که ممکن است این تنظیم برای شخص دیگری چندان در این تایم فریم مناسب نباشد .
این اندیکاتور نیز مبنای اصلی کارش همانطور که متذکر شدم Moving Average می باشد بدین مفهوم که شما بجای یک اندیکاتور MACD می توانید در روی کندل ها از اندیکاتور Moving Average با تنظیم همین دوره ها استفاده کنید ولی به این دلیل که این اندیکاتور می تواند پیش بینی احتمال معکوس شدن روند را با توجه به هیستوگرام آن نشان بدهد ما از این اندیکاتور استفاده می کنیم . اما نحوه کار این اندیکاتور :
دارای دو Exponential Moving Average یکی با دوره 12 روزه و دیگری با دوره 26 روزه می باشد و اختلاف این دو موینگ بصورت یک خط به نام خط اندیکاتور مک دی یا MACD Line در بالا و پایین یک سطح که بروی صفر قرار دارد در پنجره ای زیر قیمت ها نشان داده می شود و اگر میزان اختلاف بیشتر از صفر باشد این خط بالای سطح صفر و نمایش روند صعودی و اگر اختلاف آنها کمتر از صفر باشد در زیر خط صفر و نمایش روند نزولی را برای ما دارد و اما از یک Exponential Moving Average با دوره 9 روزه نیز استفاده می شود که این خط به عنوان خط اعلام سیگنال یا Signal Line این اندیکاتور معروف است و میزان قدرت روند و تائیدیه ای برای روند نمایشی دو موینگ دیگر می باشد و اما هیستوگرام نیز اختلاف MACD Line با Signal Line می باشد که هر چه فاصله خط سیگنال ده از این هیستوگرام بیشتر باشد روند در جهت قرار گرفتن هیستوگرام ( در زیر سطح صفر یا بالای سطح صفر) را از نظر قدرتی نشان می دهد و علاوه بر این هیستوگرام می تواند زودتر از زمان بازگشت حرکتی قیمت ها از یک روند ما را بتوسط Convergence& Divergence نشان دهد .
حال یک بار دیگر موارد را مورد بررسی قرار می دهیم : هرگاه خط مک دی بالای سطح صفر باشد بدین معناست که موینگ با دوره 12 روزه در بالای موینگ با دوره 26 روزه می باشد و تریدرها با قرار داشتن این خط در بالای سطح صفر به میزان مثبت اختلاف مابین این دو موینگ و احتمال بیشتر روند صعودی می دهند و با قرار گرفتن این خط در زیر سطح صفر احتمال بیشتر روند نزولی قیمت ها را پیش بینی می کنند و اما موینگ با دوره 9 روزه نیز به عنوان یک تائید بیشتر برای شکسته شدن سطح صفر بتوسط خط مک دی می باشد و هنگامی که این خط در حال شکستن سطح صفر به سمت بالا می باشد و این خط سیگنال ده نیز در همان جهت باشد تائید بیشتر روند صعودی می باشد و عکس این مطلب برای روند نزولی .
در تصویر شما دو نوع MACD را با تنظیمات و تعداد خط متفاوت می بینید . نکاتی که باید توجه کنید این است که تنظیمات متفاوت می تواند نمایش بهتری از روند را برای شما ایجاد نماید و اگر در تصویر ملاحظه کنید پنجره دوم دارای نمایش بهتری از روند می باشد و حتی دایورجنس نمایشی آن که در روی پنجره دوم با فلش مشخص شده بسیار دقیق تر نمایش داده شده و زودتر ما را از تغییر روند صعودی به نزولی آگاه کرده است .
در مبحث بعدی به دیگر نکات در خصوص ترید با این اندیکاتور خواهم پرداخت
استراتژی ترکیبی میانگین متحرک و MACD
در تئوری معامله گری بر اساس روند بسیار ساده است .تنها کاری که باید انجام دهید این است "وقتی قیمت در حال صعود است معامله خرید داشته باشید و وقتی قیمت در حال نزول است معامله فروش"
ولی در عمل چنین معاملاتی بسیار مشکل تر است .وقتی دنبال یک فرصت معاملاتی برای معامله بر اساس روند هستید ممکن است این سوالات به ذهن شما خطور کند :
آیا الان باید با روند همراه شوم یا منتظر یک حرکت بازگشتی بمانم؟
چه موقع این روند تمام می شود؟
بزرگترین واهمه یک معامله گر بر اساس روند این است که بسیار دیر با روند همراه شود یعنی در نقطه ای که روند رو به افول است .
با وجود این مشکلات معامله گری بر اساس روند یکی از مورد توجه ترین سبک های معاملاتی است چرا که وقتی یک روند کوتاه مدت یا بلند مدت شکل می گیرد می تواند برای ساعت ها ،روزها و حتی ماه ها ادامه داشته باشد.
ما برای این منظور استراتژی طراحی کرده ایم که ضمن پاسخ گوئی به سوالات فوق می تواند نقاط ورود و خروج را نیز دقیقا مشخص نماید.
این استراتژی استراتژی ترکیبی میانگین متحرک و MACD نام دارد.
ما دو میانگین متحرک را در استراتژی خود به کار گرفته ایم :متحرک ساده 50 دوره ای یا SMA50 و میانگین متحرک 100 دوره ای یا SMA100 .
عملا دوره مناسب برای میانگین متحرک بستگی تام به چهارچوب زمانی مورد استفاده دارد .ما این استراتژی را برای چهارچوب های زمانی 1 ساعته و روزانه طراحی کرده ایم .
SMA50 به عنوان نقطه ماشه برای تعیین نقطه ورود به کار می رود.در حالی که SMA100 به ما جهت صحیح روند را نشان می دهد.
در این استراتژی ما فقط وقتی وارد معامله خرید یا فروش می شویم که قیمت میانگین های متحرک را در جهت روند قطع کند .با وجود اینکه این استراتژی از منطقی مشابه Momo بهره می برد ولی بسیار هوشیارانه تر از آن است و از میانگین متحرک های بلند مدت تری در چار چوب زمانی 1 ساعته و روزانه برای کسب سود های بلند مدت تر بهره می گیرد.
قواعد خرید و فروش:
قواعد ورود به معامله خرید:
1.قیمت را در موقعی که بیش از هر دو میانگین 50 و 100 است زیر نظر بگیرید.
2.هرگاه قیمت یکی از میانگین متحرک ها را به سمت بالا قطع کرده است و از آن 10 پیپ فاصله گرفته است به اندیکاتور MACD نگاه کنید .
اگر این اندیکاتور طی 5 میله اخیر از منفی به مثبت تغییر جهت داده است وارد معامله خرید شوید.
3.حد زیان را حداقل در نقطه حداقل 5 میله قبلی قیمت قرار دهید.
4.نیمی از معامله را با سود دو برابر حد ضرر ببندید و در نیم دیگر حد زیان را به نقطه ورود منتقل کنید .
5.نیمه دوم معامله را وقتی ببندید که قیمت SMA50 را به سمت پائین شکسته و 10 پیپ با آن فاصله گرفته باشد .
قواعد ورود به معامله فروش:
1.قیمت را در موقعی که کمتر از هر دو میانگین 50 و 100 است زیر نظر بگیرید.
2.هرگاه قیمت یکی از میانگین متحرک ها را به سمت پائین قطع کرده است و از آن 10 پیپ فاصله گرفته است به اندیکاتور MACD نگاه کنید .
اگر این اندیکاتور طی 5 میله اخیر از مثبت به منفی تغییر جهت داده است وارد معامله خرید شوید.
3.حد زیان را حداقل در نقطه حداکثر 5 میله قبلی قیمت قرار دهید.
4.نیمی از معامله را با سود دو برابر حد ضرر ببندید و در نیم دیگر حد زیان را به نقطه ورود منتقل کنید .
5.نیمه دوم معامله را وقتی ببندید که قیمت SMA50 را به سمت بالا شکسته و 10 پیپ با آن فاصله گرفته باشد .
ارتباط با مشاور و طراح سایت:
https://t.me/bizsaeed2
📞📞تلفنهای تماس:
09185008850
09357921554
نمودار هیستوگرام تصویر نموداری است که در آن تعداد پیکسل های هر سطح روشنایی در تصویر ورودی مشخص می شود. فرض کنید تصویر ورودی یک تصویر Grayscale با نحوه محاسبه خط هیستوگرام 256 سطح روشنایی باشد ، بنابراین هریک از پیکسل های تصویر در شدت روشنایی در بازه [0..255] می توانند داشته باشند. برای به دست آوردن هیستوگرام تصویر ، با پیمایش پیکسل های تصویر ، تعداد پیکسل های هر سطح روشنایی را محاسبه می کنیم .
هیستوگرام نرمال نیز از تقسیم کردن مقادیر هیستوگرام به تعداد کل پیکسل های تصویر به دست می آید. نرمال سازی هیستوگرام موجب می شود که مقادیر هیستوگرام در بازه [0,1] قرار گیرند. شکل زیر تصویری را به همراه هیستوگرام نرمال آن نشان می دهد :
تعدیل هیستوگرام ( Histogram Equalization )
به تصویر زیر توجه کنید :
همانطور که از شکل و هیستوگرام تصویر مشخص است ، کنتراست تصویر فوق پایین می باشد. بدین مفهوم که اختلاف کمترین و بیشترین شدت روشنایی کم است. با تعدیل سازی هیستوگرام تصویر با کنتراست پایین ، تصویری با کنتراست بالا به دست می آید :
شکل فوق تصویر قبلی پس از انجام تعدیل سازی هیستوگرام را نشان می دهد. الگوریتم زیر روش تعدیل سازی یکنواخت هیستوگرام را نشان می دهد :
1 ) هیستوگرام تصویر را محاسبه می کنیم. فرض کنید مقادیر هیستوگرام در آرایه hist قرار گیرد.
2 ) با استفاده از فرمول زیر فراوانی هیستوگرام را محاسبه می کنیم :
histCum[ i ] = histCum[ i-1 ] + hist[ i ]
3 ) از نحوه محاسبه خط هیستوگرام فرمول زیر استفاده کرده و هیستوگرام تعدیل شده را محاسبه می کنیم :
eqHist[i] = Truncate( [(L * histCum[i]) – N]/N )
که در این فرمول L تعداد سطوح خاسکتری و N تعداد کل پیکسل ها را نشان می دهد
4 ) در مرحله نهایی مقادیر جدید پیکسل ها را به صورت زیر مقدار دهی می کنیم :
انواع نمودار و کاربرد آنها : ۲۱ نمودار کاربردی
به دنبال تولید محتوای دیداری هستند و نمیدانید چگونه این کار را انجام بدهید؟ سادهترین کار، استفاده از یک یا چند نمودار است. نمودارها یکی از مهمترین ابزارها در تصویر سازی محتوا و داده محسوب میشوند. هرچند هر نموداری را نمیتوان برای تصویری سازی هر دادهای به کار برد و خوب است که نمودارتان را با توجه به نوع موضوع و دادهای که در اختیار دارید انتخاب کنید. در ادامه با انواع کاربرد نمودار بیشتر آشنا خواهید شد.
فهرست مطالب
نمودار چیست؟
نمودارها تصاویری هستند که میتوانند اطلاعات موجود را به سرعت در معرض دید قرار دهند. با دیدن یک نمودار در یک نگاه میتوان به بسیاری از ویژگیهای مجموعهای از اطلاعات پی برد. نمودار یا منحنی اطلاعات عددی و آماری را بهصورت منظم نشان میدهد و ارتباط دو یا چند عامل را ترسیم میکند.
چه زمانی باید از نمودار استفاده کنیم؟
استفاده از نمودار میتواند بررسی اطلاعات و دادههای مرتبط بهم را سادهتر کند. در صورتی که نمودارها یکسان و یک شکل باشند، سبب خستگی و ملالت خاطر میشوند، به همین دلیل سعی میشود آنها را متنوع تهیه کنند و از هاشورها و رنگها بهره بگیرند تا جلوه بصری بهتری داشته باشند.
چند نکته مهم
- نمودارها را نباید جایگزین توصیفهای متن کرد، بلکه باید آنها را برای تأکید بر روابط مهم و خاص با نوشتههای متن همراه ساخت.
- نمودارها باید به قدر کافی ساده باشند تا مفهوم را بهگونهای روشن به بیننده انتقال دهند و بدون استفاده از توصیفهایی که در متن آمده است، قابلفهم باشند.
- استفاده از رنگ در نشان دادن نمودارها ضروری است ولی نباید بیش از حد از رنگ استفاده کنید. اگر تعداد نمودارهای شما زیاد است سعی کنید از یک طیف رنگی خاص استفاده کنید.
انواع نمودار
به طور کلی هر نموداری را میتوان در یکی از سه دسته خطی، ستونی و دایرهای جا داد. انواع دیگر نمودار نیز وجود دارند ولی هر یک از آنها کمابیش در یکی از این سه دسته قرار میگیرند. در ادامه انواع نمودارها را براساس موضوعی که برای آن مناسب هستند بررسی خواهیم کرد.
بازاریابی
نمودار خطی یک ابزار بصریسازی قدرتمند است که روند تغییرات را به خوبی نمایش میدهد. برای دادههای پیوسته مناسب است و زمانی بیشترین کاربرد را خواهد داشت که تغییرات یک کمیت در گذر زمان را نشان بدهد. خطوط این نمودار در واقع تعداد زیادی نقطه بهم پیوسته هستند که هر نقطه مقدار کمیت مربوط به محور عمودی را در زمان مشخصی نشان میدهد.
کاربرد نمودار خطی
این نمودار یکی از پرکاربردترینها در بازاریابی است که چرا که به کمک آن میتوانید به خوبی روندهای مختلف (مانند میزان تغییرات ترافیک سایت طی چند ماه، میزان تغییرات تعداد فالوورها و …) را به خوبی نمایش بدهید.
ستونی
نمودارهای ستونی سادهترین نوع نمودار و از بهترین راهها برای مقایسه چند کمیت هستند. یک محور (معمولاً ستون افقی) به دستهبندیهایی که قرار است مقایسه شوند اختصاص دارند و یک محور کمیت مقایسهشده بین دستههای مختلف را به نمایش میگذارد.
محور افقی نام دادهها و محور عمودی نشاندهنده فراوانی دادهها است، درحالیکه پهنای ستونها همه به یک اندازه باقی میمانند. به عنوان مثال در بحث بازاریابی میتوانید کاربران را براساس جنسیت، رده سنی و تحصیلات نحوه محاسبه خط هیستوگرام با این نمودار دستهبندی کنید.
کاربرد نمودار ستونی
- کاربرد نمودار ستونی در مقایسه تعداد محدودی اطلاعات است که بین شش تا هشت دسته اطلاعات دارند. در صورت لزوم میتوانید تعداد بیشتری اطلاعات را نیز با استفاده از آن نشان بدهید ولی در چنین حالتی باید ستونها را رنگآمیزی کنید یا مطابق طرحهای متفاوتی آنها را ترسیم کنید تا خواندن آن سادهتر شود.
نمودار تصویری و کاربردهای آن
نمودارهای تصویری حالت واقعی و جذابی دارند. چراکه در این نوع نمودارها از شکلهای سیاه و سفید یا رنگی مختلفی برای نمایش دادهها استفاده میشود. این نمودارها به دلیل شکل بصری جذابی که دارند به راحتی قابل فهم هستند و در کاربردهای مختلفی در نشان دادن قیمتها، جمعیت و … دارند.
میلهای
نمودار میلهای شبیه نمودار ستونی است با این تفاوت که ۹۰ درجه چرخیده است. مزیت استفاده از آن به جای نمودار ستونی، خواندن راحتتر نام دسته بندیهای آن است. پس بهتر است در مواردی که نام آیتمها طولانی باشند از نمودار میلهای استفاده شود.
راداری (عنکبوتی)
زمانی که بخواهید دو یا چند متغیر را از نظر کیفی مقایسه کنید این نمودار برای شما کاربرد خواهد داشت. نمودار راداری از تعدادی قطاع تشکیل شده است که هر قطاع یک دستهبندی کیفی متفاوت را نشان میدهد. از مرکز مکودار نیز پرههایی خارج شده است که مقدار آنها با مقدار متغیری که نشان میدهند متناسب است. رأس هر یک از این پرهها در نهایت بهم وصل میشود و شکلی شبیه به یک ستاره را به وجود میآورد. نتیجه، نموداری است که میتواند روند و مقایسه را همزمان نشان دهد.
نمودارهای گانت در واقع یکی از انواع نمودارهای ستونی هستند که برای رسم پروژهّها و برنامهریزی به کار میروند. این نمودار از میلههای افقی تشکیل شده که جدا از هم هستند و هر میله با رنگ متفاوتش بخشی از فرایند انجام پروژه را نمایش میدهد.
- در سایت آسانا میتوانید نمونهای از کاربرد نمودار گانت را ببینید.
آبشاری
شبیه به یک نمودار گانت منتها به صورت عمودی رسم میشود. کاربردش در تحلیل کیفی دادههاست و نشان میدهد که شرایط چگونه بر مقدار اولیه متغیرها اثر میگذارند.
توابع
توابع نقش بسیار پررنگی در علم و تکنولوژی دارند. بسیاری از نمودارهایی که در این زمینه رسم میشوند در واقع جزو دستهبندی خاصی نیستند بلکه هریک تابعی خاص را نشان میدهند. یکی از مثالهای معروف این دسته که در آمار بسیار استفاده میشود، نمودار گاوسی است که توزیع نرمال جمعیت را نشان میدهد.
پیکتوگرام
در پیکتوگرام از آیکونها و المانهای گرافیکی برای نشان دادن داده استفاده میشود. از آنجا که تصاویر و گرافیک پتانسیل بیشتری برای نمایش دادههای خام دارند، خیلی اوقات از آنها برای نمایش دادههای مربوط به پزشکی استفاده میشود.
هیستوگرام
هیستوگرام نوع خاصی از نمودار ستونی است که دادههای عددی براساس تعداد دفعات تکرار آن نمایش میدهد. این نمایش داده براساس گذر زمان رسم میشود ولی خود پارامتر زمان معمولاً به صورت بارز در نمودار جایی ندارد.
مساحتی
نمودارهای مساحتی معمولاً برای نشان دادن تغییرات چند کمیت در گذر زمان استفاده میشوند. در این نمودارها مساحتی که زیر هر خط اشغال شده است اهمیت دارد. نمودارهای پیش رو، روند تغییرات تقاضای دو کالای خاص را نشان میدهند. شکل اول برای کالای اول و شکل دوم برای هر دو کالا رسم شده است، توجه داشته باشید که شکل اول به راحتی روند صعودی درخواست کالای موردبررسی را نشان میدهد. حال اگر برای دو کالا، بهصورت همزمان نمودار سطح را رسم کنیم (مانند شکل دوم) به راحتی با یک نگاه به نمودار متوجه میشویم که درخواست برای کالای اول کلاً بیش از درخواست برای کالای دوم بوده است، این نتیجهگیری از مقایسه سطوح این دو نمودار به دست میآید که مزیت نمودار سطح است.
دونات یا حلقوی
شبیه نمودار دایرهای است با این تفاوت که میتوان بیش از یک سری داده به وسیله آن نمایش داد. مزیت آن این است که چند سری مختلف داده با هم مقایسه میشوند.
گونهای دیگر از نمودارهای دوناتی بیش از یک لایه دارند و میتوان از آنها برای نشان دادن سلسله مراتب، گذر زمان و … استفاده کرد.
کدام نمودار برای من مناسب است؟
در این مطلب سعی کردیم انواع نمودارهای کاربردی را با ذکر حوزه کاربرد آنها معرفی کنیم. با این حال این دستهبندیها به معنی این نیست که نموداری از یک گروه را نمیتوان برای سایر گروهها به کار برد. نوع نموداری که استفاده میکنید در درجه اول بستگی به نوع دادههای مورد انتخاب شما دارد. دنیای نمودارها بسیار متنوع و بزرگ است و میتوانید با دست و دلبازی هرچه تمامتر از آن بهره ببرید.
در این مقاله آکادمی اینفوگرام با انواع نمودار آشنا شدید. استفاده از این نمودارها در گزارش، اینفوگرافیک یا پرزنت بسیار حرفهای است. در تمام ابزارها مانند پاورپوینت و پرزی میتوانید از نمودارها و عکس آنها استفاده کنید.
سوالات متداول
برای نمایش تغییرات از چه نموداری استفاده میکنیم؟
نمودار خطی یکی از ابزارهای قدرتمند برای تصویرسازی است. با استفاده از نمودار خطی میتوان به خوبی روند تغییرات را به نمایش گذاشت. این نمودار برای نمیاش برای دادههای پیوسته هم مناسب است و بیشترین کاربرد آن برای زمانی است که بخواهیم تغییرات یک کمیت را در گذر زمان نشان دهیم.
برای مقایسه داده ها از چه نموداری استفاده می شود؟
اگر بخواهیم چند سری داده مختلف را با یکدیگر مقایسه کنیم میتوانیم از نمودار دونایت یا حلقوی استفاده کنیم. علاوه بر آن برای مقایسه متغیرها از نظر کیفی، نمودار عنکبوتی را به کار میگیریم. از نمودار ستونی هم برای مقایسه تعداد محدودی از اطلاعات استفاده میکنیم.
نمودار حبابی برای نمایش چند متغیر به کار میرود؟
از نمودار حبابی برای نمایش سه پارامتر در دو بعد استفاده میشود. دو پارامتر در این نمودار با محور مختصات نمایش داده میشوند و پارامتر سوم را با تغییر مساحت دایرههای رسم شده مشخص میشوند.
نمودار میله ای چه کاربردی دارد؟
کاربرد نمودار ستونی دقیقا مثل نمودار میلهای است. با این تفاوت که نمودار میلهای ۹۰ درجه چرخش داشته است. از این نمودار برای مقایسه تعداد محدودی اطلاعات است که بین شش تا هشت دسته تقسیم شدهاند استفاده میشود.
مقدار متغیر سوم در نمودار حبابی متناسب با چیست؟
در نمودار حبابی پارامتر سوم با تغییر مساحت دایرههای رسم شده مشخص میشود.
چه تفاوتی بین نمودار هیستوگرام و نمودار ستونی وجود دارد؟
نمودار هیستوگرام درواقع نوع خاصی از نمودار ستونی است. در این نمودار دادههای عددی براساس تعداد دفعاتی که تکرار میشوند، نمایش داده میشود. نمایش این دادهها با گذر زمان رسم میشود ولی خود پارامتر زمان معمولاً به صورت مستقل در نمودار وجود ندارد.
آموزش رسم نمودار در نحوه محاسبه خط هیستوگرام پاورپوینت-PowePoint Chart
هرنمودار خودش چند مدل دارد یک مدل را انتخاب کنید و Ok را بزنید.
همانطور که می بینید یک پنجره ی Excel کوچک باز می شود. داخل Excel کلیک کنید و اطلاعاتی که نیاز دارید وارد کنید و سپس از برنامه Excel خارج شوید.
روی علامت+ کنار نمودار کلیک کنید می توانید تنظیمات بیش تری انجام دهید مثلا با Axis title عنوان برای محورها ایجاد کنید با استفاده از Data labels برچسب اطلاعات بگذارید و با استفاده از Legend راهنما برای نمودار خود قرار دهید.
می توانید روی علامت قلم مو کنار نمودار کلیک کنید و Style و ظاهرنمودار را تغییر دهید.
با کلیک روی علامت قیف کنار نمودار می توانید تعیین کنید که کدام اطلاعات نمودار نشان داده شود.
وقتی نموداری را وارد اسلایدی می کنید یک منوی اضافه به نام Chart tools اضافه می شود از قسمت Design هم می توانید هر کدام از Style ها را که می خواهید انتخاب کنید.
1-از قسمت Add chart element المان های بیشتری به نمودار اضافه کنید.
2- از قسمت Quick layout طرح نمودارتان را تغییر کنید.
3-از قسمت Change colors رنگ آنها را می توانید تغییر دهید.
4-از قسمت Chart styles میتوانید سبک نمودار را تغییر دهید.
5-و از قسمت Edit date می توانید اطلاعات نمودارتان را تغییر دهید.
6- از قسمت Select Date می توانید اطلاعات نمودارتان را انتخاب کنید.
7-برای تغییر دادن نوع نمودارتان روی گزینه Change chart type کلیک کنید.
روش دوم برای این که یک نمودار Excel را وارد اسلاید کنید این است که:
یک اسلاید جدید ایجاد کنید. سپس یک فایل Excel را باز کنید و آن را Copy نموده و در اسلاید Paste کنید. گزینه های مختلفی از Paste پیش روی شماست:
1- اگر گزینه Use presentation theme & embed workbook را انتخاب کنید یعنی از همه رنگها و Font هایی که در Power point هست استفاده می کنید 2مشکل وجود دارد یکی اینکه حجم زیادی می گیرد و دوم اینکه از لحاظ امنیتی دچار مشکل می شوید چون اگر فایتان را Share کنید افراد دیگر می توانند به فایل Excel شما نیز دسترسی داشته باشند.
2-اگر Keep source formatting & embed workbook را انتخاب کنید باز هم همان خطرات امنیتی را دارد ولی Format آن همانی است که در برنامه Excel بود.
3- اگر از گزینه Use destination theme & link data استفاده کنید از رنگها و Font هایی که در Power point هست استفاده می شود و هنوز هم به برنامه Excel وصل است یعنی اگر فایل Excel را تغییر دهید اینجا هم تغییر نحوه محاسبه خط هیستوگرام می کند.
4-اگر گزینه Keep source formatting & link data را انتخاب کنید مثل گزینه قبل است.
5-اگر گزینه Picture را انتخاب کنید نمودار را به عنوان یک عکس Paste می کند خطر امنیتی این گزینه از همه کمتر است و حجم فایل هم کمی کمتر است ولی مشکلی که دارد این است که که نمی توانید اطلاعات آن را ویرایش کنید چون یک عکس است.
نحوه استفاده از شاخص MACD
MACD یک واژه ی ساخته شده بر اساس حروف اول این کلمات می باشد. (Moving Average Convergence Divergence) که به میانگین متحرک همگرایی/واگرایی ترجمه می شود. این ابزار برای شناسایی میانگین های متحرک که نشان دهنده روند جدیدی است، چه صعودی یا نزولی، استفاده می شود.
بر این اساس، اولویت اول ما در معاملات این است که قادر به پیدا کردن روند باشیم. چرا که اینجا است که بیشترین پول ساخته شده است.
با یک نمودار MACD، معمولا سه عدد را می بینید که برای تنظیمات آن استفاده می شود.
- عدد اول، تعداد دوره هایی است که برای محاسبه میانگین متحرک سریعتر، استفاده می شود.
- عدد دوم، تعداد دوره هایی است که در میانگین متحرک کندتر، استفاده می شود.
- عدد سوم تعداد ستون هایی است که برای محاسبه میانگین متحرک از تفاوت بین میانگین های سریع و آهسته تر متحرک استفاده می شود.
به عنوان مثال، اگر شما 12، 26، 9 را به عنوان پارامترهای MACD (که معمولا تنظیمات پیش فرض برای اکثر نرم افزارها است) را ببینید، این گونه می توانید آن را تفسیر کنید:
- 12، نشان دهنده 12 کندل قبلی از میانگین متحرک سریعتر است.
- 26، نشان دهنده 26 کندل قبلی از میانگین متحرک کندتر است.
- 9، نشان دهنده 9 بار قبلی از تفاوت بین دو میانگین متحرک است. این بارها با خطوط عمودی که به نام هیستوگرام (خطوط سبز در نمودار بالا) هستند، نمایش داده شده اند.
در مثال بالا، میانگین متحرک سریعتر، میانگین متحرک بین میانگین های متحرک دوره ی 12 و 26 است. میانگین متحرک کندتر براساس میانگین خطوط MACD قبلی طراحی شده است. یک بار دیگر، بر اساس مثال بالا این یک میانگین متحرک 9 دوره ای است.
این بدان معنی است که ما میانگین 9 دوره ی از خطوط MACD سریع را حساب می کنیم و آن را به عنوان میانگین متحرک کندتر در نظر می گیریم. این حتی خطوط اصلی را هموارتر می کند که در حقیقت خطوط دقیق تری به ما می دهد.
هیستوگرام به سادگی تفاوت بین میانگین متحرک سریع و آهسته را می کشد. اگر شما به نمودار اصلی ما نگاه کنید، می توانید ببینید که چون دو میانگین متحرک از هم جدا هستند، هیستوگرام بزرگتر می شود.
این واگرایی نامیده می شود. زیرا میانگین حرکت سریع تر “از هم دور می شوند” یا از میانگین حرکت کندتر، دور می شود. همانطور که میانگین های متحرک به یکدیگر نزدیکتر می شوند، نحوه محاسبه خط هیستوگرام هیستوگرام کوچکتر می شود. این همگرایی نامیده می شود. زیرا میانگین حرکت سریع تر “همگرا می شوند” یا به میانگین متحرک کندترنزدیک می شوند.
چگونه با استفاده از MACD معامله کنیم
از آنجا که دو میانگین متحرک با سرعت های مختلف وجود دارد، آن میانگینی که سریع تر است واکنش سریعتری به حرکت قیمت نشان می دهد نسبت به میانگین کندتر.هنگامی که یک روند جدید رخ می دهد، خط سریع ابتدا واکنش نشان می دهد و در نهایت از خط آهسته عبور می کند.
هنگامی که این “crossover” اتفاق می افتد و خط سریع شروع به “انحراف” می کند یا حرکت از خط کند دور شود، اغلب نشان می دهد که یک روند جدید شکل گرفته است.از نمودار بالا، می توانید ببینید که خط سریع به زیر خط آهسته برخورد می کند و به درستی یک روند نزولی جدید را نشان می دهد.
توجه داشته باشید که وقتی خطوط برخورد می کنند، هیستوگرام به طور موقت ناپدید می شود. این به این دلیل است که تفاوت بین خطوط در زمان برخورد صفر می باشد. همانطور که روند نزولی آغاز می شود و خط سریع از خط آهسته دور می شود، هیستوگرام بزرگتر می شود، که نشانه خوبی از روند قوی است.
بیایید نگاهی به یک مثال بیاندازیم. در نمودار 1 ساعته یورو/دلار به بالا حرکت می کند، خط سریع به بالای خط آهسته برخورد کرده و هیستوگرام ناپدید شده است. این نشان می دهد که روند نزولی کوتاه مدت در نهایت معکوس خواهد شد.
از آن زمان، یورو/دلار همین که روند صعودی خود را اغاز می کند به سمت بالا شلیک می شود. تصور کنید اگر شما بعد (crossover) خرید را انجام دهید، تقریبا 200 پیپ را به دست می آورید!
یک نقطه منفی برای MACD وجود دارد. به طور طبیعی میانگین های حرکتی تمایل دارند از قیمت ها عقب بیافتند، بر این اساس، فقط میانگین قیمت های قدیمی است.
از آنجا که MACD نشان دهنده میانگین های متحرک سایر میانگین های متحرک است و با یک میانگین متحرک دیگر همخوانی دارد، می توانید تصور کنید که تاخیر زیادی در نشان دادن قیمت ها در آن وجود دارد. با این حال، MACD هنوز هم یکی از ابزارهای مورد علاقه بسیاری از معامله گران است.
دیدگاه شما