الگوهای ترکیبی با دو کندل


الگوی چکش معکوس یا Inverted Hammer

الگوی کندل استیک هارامی (Harami) چیست؟ چگونه بر اساس هارامی صعوی و نزولی ترید کنیم؟

الگوی کندل استیک هارامی (Harami) از الگوهای شمعی پرکاربرد در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال است. در این راهنما با الگوی کندل استیک هارامی آشنا خواهید شد و ساختار این الگو، اجزای سازنده آن و نحوه تفسیر آن را به کمک مثال برایتان تشریح می‌کنیم.

الگوی کندل استیک هارامی چیست؟

الگوی کندل استیک هارامی از الگوهای رایج شمعی در تحلیل تکنیکال است. در مقاله «کندل استیک یا نمودار شمعی ژاپنی چیست و انواع آن کدامند؟» به معرفی انواع الگوهای شمعی پرداخته شده است.

الگوی کندل استیک هارامی از الگوهای نشانه دهنده تغییر جهت روند است که می‌تواند بسته به جهت پرایس اکشن نزولی یا صعودی باشد. در مقاله «پرایس اکشن چیست؟ از بهترین استراتژی و بهترین اندیکاتور تا نکات مهم» به توضیح پرایس اکشن پرداخته شده است.

کندل استیک هارامی به چه شکل است؟

الگوی هارامی بسته به رنگ کندل‌هایش می‌تواند صعودی یا نزولی باشد. هر الگو از دو کندل استیک تشکیل می‌شود که در روزهای متوالی شکل می‌گیرند.

وقتی به الگوی کندل استیک هارامی نگاه می‌کنید متوجه وجود دو کندل می‌شوید. کندل اول کاملاً بزرگ و دومی به طور قابل توجهی کوچکتر است. همچنین کندل دوم درون بدنه اصلی کندل اول قرار دارد.

اینجاست که نامگذاری این کندل (هارامی الگوهای ترکیبی با دو کندل در زبان ژاپنی به معنی باردار یا بارداری است) معنا پیدا می‌کند. در واقع تصویر الگوی هارامی نشان دهنده یک مادر است که اولین کندل بوده و بدنه بزرگتری دارد. سپس کندل دوم دارای بدنه کوچکتری دارد که در بطن کندل بزرگتر قبلی (مادر) قرار گرفته و محصور شده است.

هارامی نزولی چیست؟

کندل هارامی نزولی در انتهای روندهای صعودی و هنگامی رخ می‌دهد که یک کندل سبز صعودی بزرگ در روز ۱ و به دنبال آن یک کندل کوچکتر نزولی یا صعودی در روز ۲ تشکیل می‌شود.

مهمترین نکته در مورد هارامی نزولی این است که قیمت در روز ۲ گپ رو به پایین ایجاد کرده و نمی‌تواند به سطح قیمت بسته شدن روز ۱ باز گردد. این نشانه‌ای از احتمال عدم قطعیت در بازار است.

هارامی صعودی چیست؟

هارامی صعودی در انتهای روندهای نزولی و هنگامی رخ می‌دهد که یک کندل نزولی بزرگ در روز ۱ و به دنبال آن یک کندل صعودی یا نزولی کوچکتر در روز ۲ شکل می‌گیرد.

در این الگو نیز نکته بسیار مهم این است که قیمت در روز ۲ با گپ رو به بالا باز شده و به حرکت رو به بالای خود ادامه داده و خرس‌ها نمی‌توانند آن را به سطح قیمت باز شدن نزولی روز ۱ باز گردانند.

کندل استیک هارامی نشان دهنده چیست؟

نمودار زیر مربوط به قرارداد فیوچرز (آتی) است که نمونه‌ای از هم الگوی کندل استیک هارامی نزولی و هم صعودی را نشان می‌دهد.

اولین الگوی هارامی در نمودار ۲ در بالا که مربوط به قرارداد فیوچرز بالا است یک الگوی هارامی بازگشتی صعودی است. اولاً، یک کندل نزولی قوی شکل گرفته است. دوماً، بازار با گپ رو به بالا باز شد. در مثال بالا کندل روز ۲ صعودی بود که باعث می‌شود هارامی صعودی بیش از پیش صعودی به نظر برسد.

آموزش ترید بر اساس هارامی صعودی

در نمودار بالا سیگنال خرید را زمانی می‌توان دریافت کرد که در روز بعد از شکل گیری هارامی صعودی قیمت به طرف بالا حرکت کرده و بالاتر از خط روند مقاومت نزولی بسته شد. ترکیب الگوی هارامی صعودی و شکسته شدن خط روند می‌تواند یک سیگنال خرید باشد.

آموزش ترید بر اساس هارامی نزولی

دومین الگوی هارامی نمودار ۲ یک هارامی بازگشتی نزولی است که می‌تواند سیگنال فروش باشد. کندل اول یک کندل سبز صعودی قوی بود. در کندل دوم قیمت با گپ رو به پایین باز شد. روز ۲ یک کندل استیک نزولی است که باعث می‌شود هارامی نزولی بیش از پیش نزولی به نظر برسد.

در این مورد سیگنال فروش را زمانی دریافت کرد که در روز پس از شکل گیری هارامی نزولی قیمت باز هم پایین رفته و در زیر خط روند حمایت صعودی بسته می‌شود. ترکیب الگوی هارامی نزولی و شکسته شدن خط روند را می‌توان سیگنال فروش در نظر گرفت.

در هنگام معامله کردن باید معیارهای زیر را به دقت در نظر گرفت تا بتوان الگوی کندل استیک هارامی را به خوبی شناسایی کرد. فارغ از نزولی یا صعودی بودن روند، بازار باید همیشه دارای یک روند غالب باشد (بازار خنثی نباشد).

لازم است که کندل اول یا بدنه اصلی باید در جهت روند اصلی تشکیل شود (در روند نزولی دارای بدنه قرمز و در روند صعودی دارای بدنه سبز رنگ باشد). این بدنه همرنگ روند فعلی بوده و همچنین دارای بدنه‌ای بلند و قوی است. به علاوه، برای موثق بودن الگوی کندل استیک هارامی کندل دوم باید در محدوده بدنه کندل اول باشد (توسط آن پوشانده شود).

همچنین تمام فعالیت‌های کندل دوم مانند قیمت باز و بسته شدن در داخل بدنه شمع اول انجام می‌شود. رنگ کندل دوم متفاوت خواهد بود و از لحاظ ظاهری دارای بدنه کوچکتری نسبت به کندل بزرگ خواهد بود. یک معیار اصلی برای هارامی بودن یک الگو این است که کندل اول بدنه کندل دوم را بپوشاند.

6 الگوی کندل استیک صعودی

در بحث تحلیل تکنیکال یکی از تکنیک های پیشرو استفاده از الگوهای کندل استیک است. اصولا این الگو ها به همراه سایر تکنیک های تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرند. در این صورت کارایی آنها بسیار بالاتر می رود. اگرچه می توان از این تکنیک به تنهایی نیز استفاده نمود ولی توصیه می شود از این کار اجتناب نموده و از روش های ترکیبی استفاده کنید

در این مقاله 6 الگوی صعودی توضیح داده می شود.

الگوهای صعودی معمولا بعد از بازاری نزولی ظاهر می شوند و ارائه دهنده سیگنال های بازگشتی می باشند.با ظاهر شدن این الگوها معامله گر وارد معامله خرید شده تا از الگوهای ترکیبی با دو کندل مسیر حرکت صعودی بازار سود کسب کند

Hammer :

الگوی چکش از بدنه ای کوچک و سایه پایینی بلند شکل می گیرد.این الگو معمولا در انتهای روند نزولی ظاهر می شود. از نظر روانشناسی این الگو بیان می کند که درابتدا فشار فروشندگان قیمت را به سمت کف سوق داده است ولی در ادامه با وارد شدن فشار خریدارن قمیت بالا می آید. اگرچه در این الگو رنگ بدنه چندان مهم نیست ولی اگر رنگ بدنه کندل سفید باشد یا بعبارتی نقطه بسته شدن بالای نقطه باز شدن باشد قدرت الگو بیشتر خواهد بود

الگوی چکش

Inverse Hammer

الگوی صعودی بعدی چکش معکوس است .تفاوت این الگو با الگوی قبلی آن است که در این الگو سایه پایینی کوتاه بوده ولی سایه بالایی بلند می باشد. در عین حال بدنه کندل کوچک است.

از نظر مفهومی این الگو به این معنی می باشد که فشار خریدارن توسط فروشندگان خنثی شده است ولی این فشار به اندازه کافی نبوده است تا بازار رت به سمت پایین هدایت کند. این الگو پیشنهاد می کند که بزودی خریدارن کنترل بازار را در دست می گیرند.

الگوی چکش معکوس

Bullish Engulfing

الگوی انگولفینگ صعودی از دو کندل شکل می گیرد.کندل اول کندلی نزولی(توپر) و کوتاه است که توسط کندل صعودی بعدی به طور کامل پوشانده می شود. اگر روز دوم در زیر روز اول باز شود و سپس به طور کامل آن را پوشش دهد قدرت این الگو بیشتر خواهد بود.

الگوی انگولفینگ صعودی

Piercing Line

الگوی پیرسینگ نیز از دو کندل شکل گرفته است. این الگو با یک کندل نزولی بلند شروع می شود و در ادامه با کندل صعودی دنبال می شود. معمولا شکافی بین نقطه بسته شدن کندل اول و نقطه باز شدن کندل دوم وجود دارد.و نشانه ای از فشار خرید است.قیمت در کندل دوم باید در نیمه بالایی کندل اول بسته شود.

Morning Star

الگوی ستاره صبحگاهی از سه کندل شکل گرفته است.ابتدا یک کندل نزولی داریم ، سپس کندی با بدنه کوچک داریم و بعد از آن کندلی صعودی ظاهر خواهد شد.در حالت استاندارد انتظار داریم بدنه کندل کوچک نسبت به کندل اول و سون دارای شکاف باشد.

از دیدگاه روانشناسی مفهوم این الگو آن است که ابتدا فروشندگان بازار را به سمت کف برده اند ولی در روز دوم این فشار کم شده است و در نهایت روز سوم فشار خرید باعث صعود قمیت شده است.

الگوی ستاره صبحگاهی

Three white soldiers

الگوی سه سرباز سفید در طول سه روز اتفاق می افتد.این الگو از سه کندل صعودی پی درپی شکل می گیرد.اصولا سایه های این کندل ها کوچک می باشد. دقت کنید که هر کندل باید به طور قابل ملاحظه ای بالاتر از کندل قبل بسته شود. این الگو یکی از الگوهای ترکیبی با دو کندل الگوهای قوی است که بعد از روندهای نزولی ظاهر می شود.و نشان دهنده فشار قوی خریداران است

الگوی سه سرباز سفید

همانطور که گفته شد الگوهای کندل استیک از تکنیک های قوی در تحلیل تکنیکال هستند . برای اطلاع از درصد موفقیت این الگوها می توانید مقاله درصد موفقیت الگوهای کندل استیک را مطالعه کنید. همچنین برای داشتن اطلاعاتی جامع از الگوهای کندل استیک می توانید کتاب نمودار های ژاپنی و الگوهای کندل استیک ترجمه مهندس امید توکلی را مطالعه کنید.

الگوی سه کندلی

الگوی سه کندلی

الگوی سه کندلی

ورود و ثبت نام

وبلاگ

در مقاله‌های قبل درمورد ” الگوهای شمعی تک کندلی و دو کندلی” و استفاده آن در بازار بورس صحبت کردیم. هر مبحث الگوهای تک شمعی و الگوهای دو شمعی طی دو مقاله توسط تیم تهیه محتوای رشد مستمر ارائه گردید. در این مقاله می خواهیم درباره‌ی الگوهای سه کندلی در بازار بورس توضیحاتی را خدمت شما ارائه کنیم. آموزش مبحث الگوهای شمعی یکی از مباحث پایه‌ای جهت ورود به بازار بورس می باشد که لازم است فرد در این زمینه متبحر گردد.الگوی سه کندلی

فهرست مطالب

همانطور که از نام این الگوهای شمعی مشخص است جهت شناسایی الگوهای سه کندلی نیاز به وجود سه کندل می باشد که با توجه به رابطه‌ی این دو کندل با همدیگر و شرایط روند بازار بورس نامگذاری می شوند. از جمله‌ی این الگوهای سه کندلی می توان به الگوهای زیر اشاره کرد:

یکی از الگوهای سه کندلی، الگوی ستاره صبحگاهی است. این الگوی بازگشتی در کف بازار شکل می گیرد و باعث تغییر جهت بازار می گردد. برای شکل گیری این الگو احتیاج به حداقل سه شمع می باشد. اولین شمع نزولی و سپس یک ستاره در قعر نمودار شکل می گیرد و بعد از آن یک شمع صعودی که باعث تغییر جهت بازار می گردد دیده می شود. شمع ستاره بیانگر دودلی و عدم تصمیم گیری خریداران و فروشندگان می باشد. اگر بین این شمع ها گپ و فاصله وجود داشته باشد بر اعتبار این الگو افزوده می شود. نمایی از الگوی صبحگاهی را در نماد ثنوسا در تایم فریم روزانه در شکل زیر به نمایش درآمده است.

الگوی ستاره عصرگاهی نیز یک الگوی بازگشتی می باشد. با این تفاوت که در سقف بازار شکل می گیرد و باعث تغییر جهت بازار از صعودی به نزولی می گردد. برای شکل گیری این الگو نیز احتیاج به حداقل سه شمع می باشد. اولین شمع صعودی و سپس یک ستاره در قله نمودار شکل می گیرد. و بعد از آن یک شمع نزولی که باعث تغییر جهت بازار می گردد دیده می شود. این الگو بیانگر دودلی و عدم تصمیم گیری خریداران و فروشندگان می باشد. اگر بین این شمع ها گپ و فاصله وجود داشته باشد بر اعتبار این الگو افزوده می شود.

 اگر بین شمع اول و دوم و همچنین بین شمع دوم و سوم گپ وجود داشته باشد بر اعتبار این الگو افزوده می شود. و هر چه میزان این گپ بیشتر شود بر میزان اعتبار آن افزوده می شود.
 هر چه بدنه شمع سوم در بدنه شمع اول بیشتر نفوذ کند بر اعتبار این الگو افزوده می شود.
 هر چه میزان حجم معاملات در شمع اول کمتر و در شمع سوم زیادتر باشد بر اعتبار این الگو افزوده می شود.
 اگر به جای شمع ستاره، حالت دوجی به خود بگیرد، قدرت الگو افزایش خواهد یافت.

نمایی از الگوی ستاره عصرگاهی در نماد ثنوسا در تایم فریم روزانه را در شکل زیر می بینید.

الگوی بچه رهاشده یکی از انواع الگوهای ترکیبی سه شمعی می باشد. تشکیل این الگو در بازار بندرت رخ می دهد. پس از روند صعودی یا نزولی و بعد از تشکیل شمع صعودی قوی یا نزولی قوی تا شمع بعدی شکافی صعودی تشکیل می شود. نحوه ی بسته شدن شمع بعدی معمولا به صورت ستاره یا دوجی است با بسته شدن بدنه ی شمع سوم که به صورت نزولی یا صعودی رخ می دهد، اخطاری مبنی بر اتمام روند قبلی و شروع روند جدید صادر می گردد. به عبارت دیگر در دو الگوی ستاره صبحگاهی و شامگاهی چنانچه شمع وسطی با فاصله باز شود در این حالت به این الگوها می توان الگوی بچه رها شده اطلاق نمود. پس این الگوی بازگشتی را می توان در انتهای دو روند صعودی و نزولی بازار مشاهده نمود. وجه تسمیه این الگو نیز از فاصله ای که بین کندل های طرفین با شمع وسطی ایجاد شده است، نشات می گیرد.

یکی دیگر از الگوهای بازگشتی، الگوی سه کلاغ سیاه می باشد که در انتهای یک روند صعودی شکل می گیرد یا می تواند پس از یک دوره رکود در میانه روند نزولی تشکیل شود و منجر به تداوم روند نزولی قبلی شود. در این الگو بعد از یک روند صعودی به سه کندل نزولی بر می خوریم که بدنه شان داخل هم فرو رفته است. سقف کندل ها نیز پله پله پایین‌تر رفته است اندازه کندل ها نباید به ترتیب کوچک تر شود وگرنه نشانگر اصابت قیمت با یک سد حرکتی خواهد بود.
الگوی سه کلاغ سیاه در نماد ثنوسا در تایم فریم روزانه در شکل زیر به نمایش درآمده است.

یکی دیگر از الگوهای بازگشتی می باشد که در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد یا می تواند پس از یک دوره رونق در میانه روند صعودی شکل گیرد و منجر به تداوم روند صعودی قبلی شود. این الگو شامل سه کندل متوالی با بدنه‌ای بلند می‌باشد که کندل دوم در بدنه کندل قبلی باز می‌شود و در بالای همان کندل بسته می‌شود. و کندل سوم نیز به همین صورت در بدنه کندل دوم باز و در بالای بدنه کندل دوم بسته می‌شود. این کندل‌ها نباید دارای سایه‌ای بلند باشند همچنین مورد ایده‌آل این است که هر کندل در بدنه کندل قبلی باز شود.
در شکل زیر الگوی سه سرباز سفید پوش را در نماد کترام در تایم فریم روزانه مشاهده می کنید.

الگوی برج سقف، یک الگوی بازگشتی است. این الگو در روند صعودی پس از چند کندل بزرگ صعودی پدیدار می شود. قیمت پس از یک دوره که بالا می رود، سپس سرعت آن کم شده و آرام آرام شروع به نزول می کند. در این الگو پس از شمع های صعودی بلند چند کندل با بدنه کوتاه یا دوجی شکل می گیرد و سپس بازار شروع به نزول می کند. شکل کلی این الگو مانند عدد 8 است.
در شکل زیر الگوی برج سقف را در نماد خساپا در تایم فریم روزانه مشاهده می کنید.

این الگو نیز یک الگوی بازگشتی در انتهای یک روند نزولی می باشد. الگوی برج کف در قعر نمودار ایجاد می شود. بعد از یک یا چند شمع بزرگ سیاه، بازار کمی آرام می شود و از سرعت روند نزولی بازار کاسته می شود. پس از تغییر روند بازار و تشکیل کندل های با بدنه کوچک یا دوجی یک یا چند شمع بزرگ صعودی شکل می گیرد که نتیجه آن تشکیل الگوی برج کف می باشد. شمع های بلند دو طرف آن یک برج کف را تشکیل می دهند. شکل کلی این الگو مانند عدد 7 است.
در شکل زیر الگوی برج کف را در نماد بترانس در تایم فریم روزانه مشاهده می کنید.

در صورتیکه تمایل دارید راجع به تحلیل حجم معاملات سهام در بورس بیشتر بدانید میتوانید از لینک زیر استفاده کنید:

تحلیل حجم معاملات سهام در بورس

به نمودارهای مختلف سهامتان سر بزنید و الگوهای شمعی ذکر شده را مورد بررسی قرار دهید. سعی کنید الگوهای شمعی را در نمودارها پیدا کنید و عملکرد الگوها را مورد بررسی قرار دهید. آیا الگوها درست عمل کرده‌اند یا اعتبار خود را از دست داده‌اند؟

امیدوارم مطالب ارائه شده برایتان مفید بوده باشد و مورد توجه تان قرار گرفته باشد.

خوشحال خواهیم شد که نظراتتان را نسبت به مطالب سایت، با ما در میان بگذارید.

کندل های شمعی CANDLESTICK

کندل های برگشتی را آموزش خواهید دید .در این مطلب آموزشی به علت استفاده عموم از کندل های شمعی به آن می پردازیم و الگوهای مهم آن را هم عرض می کنیم که می توانید از آنها در انواع نمودارها، مانند فارکس و بورس استفاده کنید. حتما برای شما هم سوال شده است که با وجود نمودارهای میله ای و خطی و . چرا بیشتر تحلیلگران از کندل استیک استفاده می کنند؟ زیاد شما را وارد حاشیه نمی کنم و با طولانی کردن مطلب ذهن شما را خسته نخواهم کرد، پس خیلی خلاصه جواب این سوال را به شما می رسانم . دلیل آن این است که، کندل استیک داده هایی را روی نمودار به ما نشان می دهد که سایر نمودار ها این مزیت را ندارند، همچنین به دلیل داشتن بدنه در کندل ها می توانیم آنها را بهتر آنالیز کرده و برای آنها انواع الگوها را در نظر بگیریم .

کندل ها نمایش دهنده روان معامله گران است و با یادگیری این علم قدرت بر پیش بینی روان معامله گران پیدا کرده و در نتیجه آینده بازار را پیش بینی خواهید کرد.

برای مثال به نمودار خطی زیر دقت کنید:

آنالیز کردن داده ها روی نمودار توسط کندل استیک

همینطور که می بینید در این نمودار فقط یک خط وجود دارد و حرکت قیمت را فقط بر اساس آخرین قیمت ها می بینیم. ولی در کندل ها، شما 4 ویژگی مختلف را در اختیار خواهید داشت.یعنی با یک نگاه شما هم قیمت آخرین معامله را دارید، هم قیمت اولین معامله ای که انجام شده، هم متوجه می شوید در آن تایم بالاترین نرخ معامله چقدر بوده و هم متوجه می شوید پایین ترین نرخ معامله چقدر بوده است. پس شما چهار داده مهم را در این کندل ها به شکل زیر خواهید داشت .

قیمت باز شدن ( OPEN )

قیمت بسته شده ( CLOSE )

بالاترین قیمت ( HIGH )

پایینترین قیمت ( LOW )

داده های مهم در کندل استیک قیمت باز و بسته شدن همچنین بالاترین و پایین ترین قیمت

کندل ها از نظر (رنگ و حرکت قیمتی) به دو دسته تقسیم می شوند:

کندل های صعودی

کندل های نزولی


به زبان ساده تر اگر open ما پایین باشد و close ما بالا ، حرکت ما رو به بالا بوده و کندل ما صعودی است.

و اگر open قیمت بالا باشد و close پایین ، حرکت ما به سمت پایین بوده، پس کندل ما نزولی است.

کندل های صعودی رنگ سبز دارند

و کندل های نزولی رنگ قرمز

که از طریق تنظیمات نرم افزارها قابل تغییر است. خوب حالا شاید برای افراد حرفه ای تر از شما این سوال بوجود بیاید که همین داده ها را نمودار میله ای هم به ما می رساند، پس چرا همه از کندل ها استفاده می کنند؟
اگر اوایل مقاله خوانده باشید به این موضوع اشاره کردیم و آن ساختن الگوهای مختلف بخاطر داشتن بدنه در کندل ها است. شاید بعد ها برای شما سوال باشد، اصلا چه نیازی به الگو است؟

پس اجازه دهید همین الان جواب را عرض کنم: انسان ذاتا دنبال آن است که با ساختن اشکال ذهنی، برخی مطالب را بهتر به خاطر بسپارد و با دیدن آن الگوها یا اشکال سریع تر بتواند آنها را آنالیز کند.

پس در تحلیل قیمت ها هم به سراغ ساخت اشکال و الگوهای ذهنی رفته است که در ادامه بیشتر راجع به آن خواهید خواند. فعلا به تصویر زیر و تفاوت بین کندل ها و نمودار میله ای دقت کنید:

کندل شناسی

از ظاهر نمودارهای میله ای نمی توان برای ساختن الگوهای ذهنی استفاده کرد ، ولی ظاهر کندل ها مثل انسانی چاق یا اگر کمی کوتاه باشد، مانند بچه ای بازیگوش به نظر می آید . این را هم عرض کنم که ظاهر این کندل ها در بحث روانشناسی قیمتها بسیار بهتر است و به ما کمک خواهد کرد.
آقای استیو نویسن ( Steve noisn ) در سال 1989 میلادی اولین مقاله خود را در مورد الگوهای شمعی منتشر کرد و بعد ها این مقاله ها تبدیل الگوهای ترکیبی با دو کندل به کتابی با عنوان الگوهای شمعی ژاپنی شد. در این کتاب الگوها به طور کلی به دو دسته تقسیم شده اند:

الگوهای برگشتی

الگوهای ادامه دهنده

که دوجی ها و ستاره ها هم زیر مجموعه ی الگوهای برگشتی محسوب می شوند. در ادامه با هم به بررسی و یادگیری بعضی از این الگوها می پردازیم. این الگوها می توانند از یک کندل، تا ترکیب 5 کندل کنار هم شکل بگیرند. عجله الگوهای ترکیبی با دو کندل نکنید بیشتر توضیح خواهیم داد.

الگوهای برگشتی ( Reversal pattern )

به الگوهایی گفته می شود که پس از دیدن آنها در نمودار، باید منتظر چرخش روند قدیمی باشیم. دقت کنید در توضیح عرض کردم منتظر چرخش روند، و نگفتم: چرخش روند اتفاق می افتد. متاسفانه بین تحلیلگران مبتدی اینطور جا افتاده است که بلافاصله بعد از دیدن این الگوها باید تغییر روند داشته باشیم. خیر. بگذارید متن صریح کتاب استیو نیسون رو در الگوهای ترکیبی با دو کندل مورد این بحث مهم و ریز را برایتان بنویسم.

(این اتفاق به ندرت رخ می دهد که ناگهان روند قدیمی تمام شده و نمودار جهت خود را به یکباره تغییر دهد. همانطور که افکار آهسته تغییر می کنند، اغلب تغییر روند ها هم آهسته و با اخطارهایی در انتهای روند شکل می گیرند. اخطار بازگشت روند صرفا بیان می کند که روند قبلی مایل به تغییر است ، ولی به این معنا نیست که سریع تغییر جهت می دهد و بازگشت شکل می گیرد. درک و فهم این مطلب فوق العاده مهم است.)

برای این موضوع هم مثال یک اتومبیل را آورده که با سرعت 90 کیلومتر بر ساعت به پیچ می رسد و می خواهد تغییر مسیر دهد، قطعا چند ترمز خواهد داشت و سرعت خود را کم کرده و بعد تغییر جهت میدهد. این ترمزها همین الگوها یا کندل های برگشتی هستند که شما با دیدن آنها متوجه ترمزهای پی در پی راننده در مسیر می شوید و آماده تغییر روند .

خوب، حالا بهتر است برویم با انواع این الگوها که شبیه ترمز هستند آشنا شویم.

الگوی مرد دار آویز ( Hanging man ):

الگوی مرد دارآویز

خصوصیات الگو:

الگوی مرد دارآویز دارای سایه پایینی بلند است ( نکته: به میله هایی که گاهی بالا یا پایین کندل ها شکل می گیرند ، سایه یا shadow گفته می شود)
این الگو فقط در سقف بوجود می آید

رنگ بدنه این الگو مهم نیست (در صورتی که رنگ بدنه مشکی باشد، اعتبار الگو بیشتر خواهد شد)

حداقل طول سایه باید سه برابر بدنه اصلی باشد (هر قدر طول سایه بیشتر باشد اعتبار الگو نیز بیشتر می شود)

وقوع این الگو در سقف و در یک روند صعودی می تواند هشدار دهد که روند قبلی ممکن است به پایان رسد.

هر قدر که بدنه اصلی بالاتر الگوهای ترکیبی با دو کندل از کندل های قبلی باشد احتمال پایان روند صعودی هست. (گپ)

سایه بالایی نباید وجود داشته باشد یا اگر وجود دارد اندازه آن بسیار کوچک باشد.

هر اندازه طول سایه پایینی بلندتر و طول سایه بالایی کوتاه تر باشد این الگو قطعیت بیشتری پیدا می کند.

نکته بسیار مهم برای این الگو: اینکه حتما نیاز به تایید دارد، یعنی بعد از دیدن این الگو باید شاهد یک کندل قرمز با بسته شدن قیمت آخرین معامله زیر بدنه این کندل باشیم. پس تاییدیه (فراموش نشود) که به کندل دوم، کندل confirmation (تاییدیه) می گویند.

خوب، حالا برویم سراغ الگوی دو

الگوی چکش:

الگوی چکش کندل شناسی

خصوصیات الگو:

1. این الگو در کف شکل می گیرد، شبیه همان مرد دارآویز ولی در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد، در کل یعنی اگر این کندل را، بالای نمودار مشاهده کردید، مرد دارآویز است و اگر پایین و در انتهای یک روند الگوهای ترکیبی با دو کندل نزولی مشاهده شد به آن چکش می گوییم . اصطلاح چکش از اینجا به آن رسیده که گویا بازار در این محدوده چکش کاری شده است و بالا و پایین زیادی داشته است .

3 چکش برعکس یا ( inverted hammer )

حواستان باشد اگر hammer برعکس بود(مثل تصویر زیر) می شود:

الگوش چکش برعکس کندل شناسی

2. بدنه این الگوی چکش می تواند (قرمز) و (سبز) باشد( البته اگر بدنه سبز باشد از اعتبار بیشتری برخوردار است).

3. هرچقدر بدنه کوتاه تر و سایه پایینی، بلند تر باشد بازهم از اعتبار بیشتری برخوردار است.

4. این الگو هم مثل الگوی مرد دارآویز حتماً باید تاییدیه داشته باشد ، یعنی همان کانفرمیشن ( Confirmation ).

5. هرچقدر که فاصله قیمتی بین کندل های قبلی و بعدی بیشتر باشد (گپ)، برگشت قوی تر شکل خواهد گرفت.

برای الگوی چکش: برخی اوقات کندل تاییدیه (بلافاصله) بعد از کندل برگشتی چکش به وجود نمی آید و معمولاً با اختلاف دو یا سه کندل به وجود می آید. در این صورت این الگوی برگشتی را یک هشدار تلقی می کنیم، صبر می‌کنیم در برگشت، کندلی سفید، بالاتر از بدنه الگوی چکش بسته شود، در این صورت می توانیم بگوییم تغییر روند شکل گرفته است. پس، رنگ کندل مرد دار آویز و چکش تفاوتی نمی‌کرد.

کندل تایید (کانفرمیشن)

حالا گفتیم اگر چکش برعکس باشد مثل تصویر بالا به آن ( چکش برعکس) می گوییم ولی اگر در قسمت بالای نمودار یعنی در انتهای یک روند صعودی ، الگوی معکوس مرد دارآویز را داشتیم، اسمش چه خواهد شد؟ اسم این کندل که دقیقا معکوس مرد دارآویز است،

الگوی ستاره ثاقب یا ( Shooting Star ) :

الگوی ستاره ثاقب

الگوی پوشای نزولی و صعودی یا ( Engulfing )

الگوی پوشای صعودی:

این الگو در دو نوع صعودی و نزولی شکل می گیرد که ابتدا به بررسی الگوی صعودی اینگولفینگ می پردازیم:

الگوی پوشای صعودی

ویژگی های این الگو:

در الگوهای ترکیبی با دو کندل الگوی پوشای صعودی کندل اولی به رنگ قرمز و کندل دوم به رنگ سبز خواهد بود.

معمولاً در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد.

شمع اول دارای بدنه کوچک و بعد از آن شمع دوم دارای بدنه بزرگی است که بدنه اول را کامل دربر می گیرد و می پوشاند.

بهتر است که در شمع دوم حجم معاملات بیشتر از حجم معاملات در شمع اول باشد.

گاهی اوقات این الگو از ۳ یا ۴ کندل تشکیل می شود، البته در بیشتر موارد با همان دو کندل شکل می گیرد:

تغییر روند با الگوی پوشای صعودی

الگوی پوشای نزولی:

این الگو باعث نزول می شود، پس باید در انتهای یک روند صعودی شکل گیرد.

خصوصیات الگوی پوشای نزولی:

می توان به این اشاره کرد که از دو کندل تشکیل شده که باید کندل اول سبز و کندل دوم قرمز باشد، دقت کنید عرض کردم باید، یعنی نباید دو کندل هم رنگ باشند.

کندل دوم مثل حالت صعودی خودش، باید بزرگتر از بدنه کندل اول باشد. بدنه کندل دوم کشیده و قرمز رنگ است که کامل کندل اول را پوشانده به نوعی فروشنده‌ها بر خریداران غلبه کرده اند، این الگو هم می تواند از ۳ یا ۴ کندل مثل تصویر بالا( ولی در سقف )شکل بگیرد.

پس باید دقت کنید که در سقف ها دنبال پوشای نزولی باشید و در کف ها دنبال پوشای صعودی

الگوی پوشای نزولی

الگوی ابر سیاه:

الگوی ابر سیاه

خصوصیات الگوی ابر سیاه:

این الگو از الگوهای برگشتی سقف است.

این الگو حداقل از دو کندل تشکیل می شود.

شمع اول یک شمع سفید یا سبز است که بعد از آن یک شمع مشکی یا قرمز که از بالاترین قیمت کندل سبز رنگ شروع شده و تا میانه شمع اول امتداد پیدا می کند. حداقل باید ۵۰ درصد داخل کندل اول نفوذ کند.

بین شمع اول و دوم هرقدر شکاف بیشتری باشد این الگو از اعتبار بیشتری برخوردار است. یعنی هر چقدر کندل سیاه یا قرمز دوم کشیده تر باشد الگو قدرتمندتر است.

اگر حجم معاملات در شمع دوم بیشتر از شمع اول باشد عالی ست.

به هر اندازه که نفوذ شمع دوم داخل شمع اول بیشتر باشد الگو از اعتبار بیشتری برخوردار است.

نکته اول: زمانی که در معرفی الگو ها صحبتی از کندل تایید نمی شود یعنی نیازی به کندل تاییدیه ندارند. این الگو خودش یک هشدار مهم است و نیازی به کندل تایید ندارد. دقت کنید که اعتبار الگوی پوشای نزولی به مراتب بیشتر از الگوی ابر سیاه است.

نکته دوم: در مورد تمامی الگوها ملاک بدنه است، یعنی مثلا اگر میگیم در الگوی پوشای صعودی کندل دوم باید کندل اول را بپوشاند، یعنی بدنه کندل اول باید بدنه کندل دوم را بپوشاند و (شادو) یا سایه ها مهم نیست.

نکته سوم: هرچه این الگوها در تایم فریم های بالاتر یافت شوند از اعتبار بیشتری برخوردار خواهند بود. یعنی الگوی دارک کلود در تایم هفتگی بسیار مرگبارتر از همین الگو در تایم روزانه است.

الگوی نفوذی ( Piercing Pattern ) :

حتما الان سوال شده که وقتی همه ی الگو ها یک الگوی معکوس هم دارند، پس باید دارک کلود ( ابر سیاه ) هم یک الگوی معکوس داشته باشد که در کف اتفاق بیفتد. باید عرض کنم که بله . دقیقا معکوس دارک کلود که در سقف اتفاق می افتاد، پیرسینگ پترن (الگوی نفوذی) را داریم که در کف اتفاق میفتد، یعنی در انتهای یک روند نزولی دیده میشود .

الگوی نفوذی

این الگو معکوس الگوی ابر سیاه است.

در شناسایی کف ها بسیار استفاده می شود.

این الگو باید حداقل دو کندل داشته باشد تا به عنوان الگو شناسایی شود، شمع اول حداقل باید ۵۰ درصد شمع دوم را بالا رود و داخل شمع قبلی نفوذ کند، پس شمع اول باید قرمز رنگ باشد و شمع دوم سبز رنگ

ستاره ها ( Stars ) :

یکی از الگوهای بازگشتی مهم ستاره ها هستند که به دو نوع صعودی و نزولی تقسیم می‌شوند . به نوع صعودی که در کف اتفاق می افتد. ستاره صبحگاهی (Morning Star) گفته میشود که گویا خورشید تازه در حال طلوع کردن است ، کندل ها هم به همین شکل رو به بالا حرکت الگوهای ترکیبی با دو کندل میکنند و الگوی نزولی آن را ستاره عصر گاهی (Evening Star) می گویند .

ستاره ها در کندل شناسی

خصوصیات الگو را یادداشت کنید:

باید بدانید که این الگوها از ۳ کندل تشکیل می شوند، بدنه اصلی شمع که در تصویر مشاهده می کنید کوچک است، شمع اول کشیده و شمع دوم (شمع اصلی) کوچک و شمع سوم کشیده است .

رنگ بدنه کندل دوم مهم نیست. اگر به جای بدنه شمع اصلی دوجی باشد به این الگو ستاره دوجی گفته می شود. تقریبا مثل ستاره صبحگاهی بالا.

(دقت کنید که اعتبار ستاره دوجی از ستاره معمولی بیشتراست.)

ستاره دوجی نشانه‌ای از بی تصمیمی در بازار است و قدرت خریدار و فروشنده معمولاً برابر می شود و بعد روند دوم شکل می گیرد.

به الگوی ستاره در روند نزولی ریزش باران هم می گویند.

فقط رنگ بدنه اول و سوم مهم است، در ستاره صبحگاهی بدنه اول سبز و بدنه کندل سوم قرمز است، ولی در ستاره عصرگاهی بدنه کندل اول قرمز و بدنه کندل سوم سبز است.

در کل باید بدانید کندلهای با بدنه کوچک را ستاره می گویند. پس الگوی چکش برعکس، ستاره صبحگاهی، شوتینگ استا v ، ستاره دوجی و ستاره عصرگاهی همه جزو استار ها محسوب می شوند.

در ستاره های صبحگاهی و عصرگاهی هرچقدر بدنه کندل دوم از بدنه بقیه کندلها فاصله بیشتری داشته باشد این الگو اعتبار بیشتری دارد. در کل باید بدانید وجود گپ (فاصله) به الگو اعتبار بیشتری خواهد داد.

دو نکته که در اکثر الگو ها صدق می کند: بهتر است حجم معاملات در کندل آخری بیشتر از کندل اولی باشد و همینطور کندل آخری بیش از ۵۰% کندل اول را برگشت داشته باشد.

دوجی : به طور کلی به ستاره های بدون بدنه دوجی گفته می شد. انواع دوجی ها را پایین می توانید ببینید:

12 الگو در نمودارهای شمعی که باید بشناسید

الگوهای شمعی بی‌شماری در طول یک قرن اخیر توسط معامله‌گران و تحلیل‌گران بازار شناسایی شده‌اند که می‌توانند به شما در تشخیص نقاط کلیدی حرکت قیمت در یک نمودار شمعی کمک کنند.

نمودارهای شمعی از جمله پرکاربردترین ابزارهای تکنیکال در تحلیل حرکات قیمت دارایی‌های مختلف به شمار می‌روند. معامله‌گران و سرمایه‌گذاران صدها سال است از این نمودارها برای یافتن الگوهای تکرارشونده‌ای که ممکن است نشان‌دهنده جهت بعدی حرکت قیمت‌ها باشد، کمک می‌گیرند. اگرچه، نمودارهای شمعی با تمام سادگی ظرائف و پیچیدگی‌های مخصوص به خود را دارند. در نتیجه خواندن و تفسیر درست آنها در نگاه اول و بدون تمرین کافی ممکن نیست. از آنجا که تفسیر درست اطلاعات نمایش‌داده شده در این نمودارها یکی از ملزومات موفقیت در بازارهای مالی است، آشنایی با الگوهای شمعی پرتکرار برای همه فعالان بازار ضروری است.

اگر این نخستین باری است که با این نمودارها روبرو می‌شوید و نمی‌دانید چطور باید آنها را بخوانید، پیشنهاد می‌کنیم سری به مقاله راهنمای مقدماتی نمودار الگوهای شمعی بزنید، تا با مقدمات کار آشنا شوید. اما اگر با نحوه خواندن این نمودارها آشنا هستید و می‌خواهید بهتر بتوانید آنها را تفسیر و درباره رفتار قیمت نتیجه‌گیری کنید، این مطلب را از دست ندهید.

چطور از الگوهای شمعی استفاده کنیم؟

الگوهای شمعی بی‌شماری در طول یک قرن اخیر توسط معامله‌گران و تحلیل‌گران بازار شناسایی شده‌اند که می‌توانند به شما در تشخیص نقاط کلیدی حرکت قیمت در یک نمودار شمعی کمک کنند. از این الگوها در تمامی بازارهای مالی استفاده می‌شود و در معاملات روزانه، نوسان‌گیری و حتی سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت بکار می‌روند. برخی از این الگوها به معامله‌گران کمک می‌کنند توازن بین خریداران و فروشندگان یا عرضه و تقاضا را بهتر درک کنند. در حالی که نمودارهای دیگری هم هستند که نشان‌دهنده تغییر روند از صعودی به نزولی یا بالعکس، تداوم روند خنثی یا عدم قطعیت در بازار هستند.

البته باید به این نکته توجه داشته باشید که الگوهای شمعی به‌تنهایی نمی‌توانند به‌عنوان سیگنال‌های خرید یا فروش رمز ارزها بکار روند. بلکه به شما کمک می‌کنند ساختار حرکات قیمت در بازار را بهتر درک کرده و فرصت‌های مناسب را بهتر شکار کنید. بنابراین، همیشه باید به الگوهای شمعی در نمودارهای قیمت به شرایطی که باعث ایجاد آنها شده هم توجه کنید. در اینجا منظور از شرایط تنها وجود یک الگوی بخصوص تکنیکال در چارت قیمت نیست، بلکه می‌تواند دربرگیرنده شرایط کلی بازارهای مالی، عوامل بنیادی و سایر موارد تاثیرگذار بر قیمت باشد.

در نتیجه الگوهای شمعی، مثل تمامی ابزارهای تحلیل تکنیکال بازار، وقتی واقعا مفید هستند که در کنار مجموعه‌ای از ابزارها و روش‌های دیگر تحلیل بکار گرفته شوند. ترکیب بهترین روش‌های تحلیل تکنیکال بازار رمزارزها از جمله استفاده از اندیکاتورهایی مثل خطوط روند، میانگین‌های متحرک، شاخص قدرت نسبی یا RSI، شاخص RSI تصادفی، باندهای بولینگر، ابرهای ایشوموکو و نشان‌گر MACD با تفسیر درست الگوهای شمعی قیمت می‌تواند به شما کمک کند با تقریب مناسبی رفتارهای قیمت دارایی‌های موردنظر خود را پیش‌بینی کنید.

بخصوص اگر بتوانید از روش‌های پیشرفته‌تری مانند نظریه موجی الیوت، روش وایکف و نظریه داو در تحلیل کلان اقتصادی و قیمتی بازار بهره ببرید. اگر با این اندیکاتورهای تکنیکال و کاربرد آنها آشنا نیستید، می‌توانید به این مقاله مراجعه کنید. اما اگر با ابزارهای رایج تحلیل تکنیکال یا TA بازار آشنا هستید و می‌خواهید الگوهای رایج در نمودارهای قیمت را بیشتر بشناسید، با ما همراه باشید.

الگوهای شمعی بازگشتی صعودی

الگوهایی هستند که معمولا نشان‌دهنده تمایل قیمت برای تغییر روند از نزولی به صعودی هستند.

الگوی چکش یا Hammer شامل یک کندل بدون سایه یا با سایه‌ای کوتاه در بالا و سایه‌ای بلند در پایین بدنه است که طول سایه آن حداقل دو برابر طول بدنه باشد و در انتهای یک روند نزولی تشکیل شود. مشاهده این الگو به‌ این معنی است که با وجود فشار بالای فروش، خریداران موفق به بالا بردن قیمت و رساندن آن به نزدیکی قیمت شروع یا Opening Price کندل شده‌اند. یک کندل چکش می‌تواند سبز (صعودی) یا قرمز (نزولی) باشد، هرچند چکش‌های صعودی یا سبزرنگ می‌توانند به‌معنی افزایش قیمت بیشتر باشند.

الگوی چکش یا Hammer

چکش معکوس

تفاوت اصلی الگوی چکش با الگوی چکش معکوس یا Inverted Hammer، که به چکش برعکس هم معروف است، در محل قرارگیری سایه‌های کندل است که به جای پایین در بالای آن قرار دارد. اما اینجا هم درست مثل الگوی چکش، طول سایه بالای کندل باید حداقل دوبرابر طول بدنه کندل مورد نظر باشد. الگوی چکش معکوس در کف یک روند نزولی مشاهده می‌شود و می‌تواند به‌معنی تغییر احتمالی روند به صعودی باشد. سایه بلند بالای کندل در این الگو نشان می‌دهد با وجود تلاش فروشندگان برای پایین‌تر بردن قیمت و رساندن آن به پایین قیمت شروع کندل، روند کاهشی پیوسته آن متوقف شده و خریداران احتمالا به‌زودی کنترل بازار را در دست خواهند گرفت. کندل چکش معکوس هم می‌تواند سبز (صعودی) یا قرمز (نزولی) باشد، هرچند تشکیل الگوی چکش معکوس روی یک کندل صعودی احتمال معکوس شدن روند را بالاتر می‌برد.

الگوی چکش معکوس یا Inverted Hammer

سه سرباز سفید

الگوی سه سرباز سفید شامل سه کندل صعودی پشت هم است که نقطه شروع یا Opening Price هر سه آنها در محدوده بدنه کندل قبلی قرار گرفته و نقطه پایان یا Closing Price‌ شان هم در سطحی بالاتر از بالاترین نقطه کندل قبلی باشد. در بهترین حالت، این کندل‌ها سایه‌های پایینی کوتاهی دارند که نشان‌دهنده وجود فشار خرید و افزایش قیمت‌ها است. همچنین، اندازه بدنه کندل‌ها و سایه‌های آنها می‌تواند به ما نشان‌دهد روند صعودی فعلی ادامه دار خواهد بود، یا ممکن است دوباره قیمت‌ها اصلاح شوند. طبیعی است هرچه کندل‌ها بدنه طولانی‌تر و سایه‌های پایینی کوتاه‌تری داشته‌ باشند، روند صعودی از قدرت بیشتری برخوردار خواهد بود.

الگوی سه سرباز سفید یا Three White Soldiers

هارامی صعودی

الگوی هارامی صعودی از یک کندل نزولی بلند و یک کندل صعودی کوتاه‌تر بعدی تشکیل شده که در آن طول بدنه و سایه کندل صعودی از محدوده بدنه کندل نزولی خارج نشده است. مشاهده تاثیر این الگو ممکن است یکی دو روزی به‌طول بیانجامد و نشان‌دهنده این نکته است که مومنتوم نزولی و قدرت فروشندگان رو به کاهش گذاشته و ممکن است به‌زودی روند قیمت تغییر کند.

الگوی هارامی صعودی یا Bullish Harami

الگوهای شمعی بازگشتی نزولی

الگوهایی هستند که معمولا نشان‌دهنده تمایل قیمت برای تغییر روند از صعودی به نزولی هستند.

مرد آویزان

الگوی مرد آویزان یا Hanging Man معادل نزولی الگوی چکش به شمار می‌رود. این الگو معمولا در انتهای یک روند صعودی به‌صورت یک کندل با بدنه کوتاه، بدون سایه بالایی یا با سایه بالایی بسیار کوتاه و سایه پایینی بسیار بلند دیده می‌شود. وجود سایه پایینی بلند در این کند به این معنی است که خریداران موفق شده‌اند علی‌رغم فشار سنگین فروش کنترل را در دست گرفته و از ریزش قیمت جلوگیری کنند. هرچند، شروع فروش گسترده پس از یک روند طولانی صعودی می‌تواند هشداری در نظر گرفته شود که نشان می‌دهد فروشندگان احتمالا به‌زودی کنترل بازار را در دست خواهند گرفت.

الگوی مرد آویزان یا Hanging Man

الگوی شهاب‌سنگ

الگوی شهاب‌سنگ یا Shooting Star یک کندل با سایه‌ای طولانی در بالا و سایه پایینی کوتاه یا بدون سایه پایینی است که بدنه‌ای کوتاه دارد که هرچه به پایین کندل نزدیک باشد، بهتر است. کندل الگوی شهاب‌سنگی شکلی مشابه چکش معکوس دارد، اما در انتهای یک روند صعودی تشکیل می‌شود. مشاهده این الگو به این معنی است که قیمت به سقف رسیده، اما در ادامه فروشندگان کنترل بازار را در دست گرفته و قیمت را به پایین هدایت کرده‌اند. برخی معامله‌گران با مشاهده این الگو وارد بازار شده و اقدام به فروش می‌کنند تا از حداکثر جابجایی قیمت استفاده کنند. هرچند، اغلب معامله‌گران ترجیح می‌دهند تا چند کندل پس از تشکیل این الگو صبر کنند تا نزولی بودن روند با تشکیل کندل‌های نزولی بعدی تایید شود.

الگوی شهاب‌سنگ یا Shooting Star

سه کلاغ سیاه

الگوی سه کلاغ سیاه یا Three Black Crows الگوهای ترکیبی با دو کندل از سه کندل نزولی پشت هم تشکیل شده که قیمت شروع آنها در محدوده بدنه کندل قبلی و قیمت پایان آنها پایین‌تر از آن باشد. این الگو، معادل نزولی الگوی سه سرباز سفید به شمار می‌رود. در نتیجه هرچقدر سایه‌های بالایی کندل‌ها کوتاه‌تر باشد بهتر است، چرا که نشان‌دهنده پیوسته بودن فشار فروش و روند نزولی قیمت است. همچنین، درست مثل الگوی سه سرباز سفید، با ارزیابی طول بدنه و سایه‌های کندل‌ها می‌توانید با تقریب خوبی احتمال تداوم روند نزولی را پیش‌بینی کنید.

الگوی سه کلاغ سیاه یا Three black crows

هارامی نزولی

الگوی هارامی نزولی از یک کندل صعودی بلند و یک کندل نزولی کوتاه‌تر بعدی تشکیل شده که در آن طول بدنه و سایه کندل نزولی از محدوده بدنه کندل صعودی خارج نشده باشد. مشاهده تاثیر این الگو هم ممکن است به یکی دو روز زمان نیاز داشته باشد و در پایان روندهای صعودی دیده می‌شود. تشکیل این الگو نشان‌دهنده این نکته است که مومنتوم صعودی و قدرت خریداران رو به کاهش گذاشته و ممکن است به‌زودی به انتها برسد.

الگوی هارامی نزولی یا Bearish Harami

الگوی ابر سیاه

الگوی ابر سیاه یا Dark Cloud Cover یک کندل نزولی است که قیمت شروع آن بالاتر از قیمت پایانی کندل صعودی قبلی و قیمت پایانی آن پایین‌تر از نقطه میانی آن کندل باشد. معمولا، مشاهده این الگو همراه با افزایش قابل توجه حجم معاملات است و از تغییر جهت مومنتوم بازار از صعودی به نزولی خبر می‌دهد. لازم به ذکر است بسیاری از معامله‌گران برای اطمینان بیشتر از تغییر روند، تا تشکیل دومین کندل نزولی بعد از این الگو صبر می‌کنند.

الگوی ابر سیاه یا Dark Cloud Cover

الگوهای شمعی تداومی

به الگوهایی گفته می‌شود که مشاهده آنها معمولا نشان‌دهنده تمایل قیمت برای تداوم روند صعودی یا نزولی فعلی خود است.

الگوی شمعی سه‌گانه صعودی

همان‌طور که از نام الگوی شمعی سه‌گانه صعودی یا Rising three methods پیداست، در روندهای صعودی مشاهده می‌شود. در این الگو پس از ثبت سه کندل نزولی متوالی با بدنه‌‌های کوتاه در نمودار قیمت، روند صعودی با تشکیل یک کندل سبز جدید ادامه پیدا می‌کند. در بهترین حالت این الگو، کندل‌های قرمز نباید از محدوده کندل صعودی قبل از خود خارج شوند. هرچند، اگر این کندل‌ها کمی از محدوده کندل صعودی قبلی خود خارج شوند هم اعتبار الگو زیر سوال نمی‌رود. تداوم روند در این الگو هم با تشکیل یک کندل صعودی بلند پس از سه کندل نزولی تایید می‌شود و نشان‌دهنده این واقعیت است که خریداران مجددا کنترل روند قیمت را در دست گرفته‌اند.

الگوی سه‌گانه صعودی یا Rising three methods

الگوهای شمعی سه‌گانه نزولی

این الگو دقیقا معکوس الگوی سه‌گانه صعودی ست و نشان‌دهنده تداوم روند نزولی پس از یک وقفه کوتاه است.

سه‌گانه نزولی یا Falling three methods

دوجی(Doji)

الگوی دوجی یا Doji وقتی تشکیل می‌شود که قیمت شروع و پایان یک کندل یکسان بوده (یا بسیار نزدیک به هم قرار داشته باشند) و عملا بدنه‌ای وجود نداشته باشد. البته برای تشکیل الگوی دوجی نیازی نیست قیمت ثابت بماند، بلکه می‌تواند در طول بازه تشکیل کندل بالا و پایین رفته و سایه‌های بلندی هم تشکیل دهد. اما در نهایت، قیمت پایانی کندل باید مساوی یا بسیار نزدیک به قیمت شروع آن باشد. مشاهده الگوی دوجی به‌معنی ورود بازار به حالت عدم قطعیت و توازن قوای بین خریداران و فروشندگان است. با این حال، برای تفسیر درست معنی الگوی دوجی، باید به شرایط زمینه‌ای بازار هم توجه داشته باشید. یک کندل دوجی بسته به این که خط شروع/پایان قیمت در بالا یا پایین بدنه قرار گرفته باشد، می‌تواند اسامی مختلفی داشته باشد:

  • دوجی سنگ‌قبریالگوهای ترکیبی با دو کندل یا Gravestone Doji یک کندل بازگشتی نزولی است که سایه بالایی بلندی دارد و خط قیمت شروع/پایان نزدیک به پایین بدنه تشکیل شده است.

طبق تعریف کلاسیک دوجی، خطوط قیمت شروع و پایان باید دقیقا منطبق بر یکدیگر باشند. اما اگر این دو خط دقیقا در یک سطح قرار نداشته‌باشند اما بسیار به هم نزدیک باشند چطور؟ در بازارهای کلاسیک به چنین الگوی کندلی فرفره‌ای یا Spinning Top گفته می‌شود و نشان‌دهنده نتیجه مساوی در نبرد خریداران و فروشندگان برای افزایش و کاهش قیمت در بازه زمانی یک کندل است. هرچند، از آنجا که بازار رمزارزها معمولا تلاطم بالایی دارد الگوی دوجی کامل و بی‌نقص به‌ندرت در نمودارهای قیمت آن مشاهده می‌شود. در نتیجه، در بازار رمزارزها معمولا الگوی فرفره‌ای هم‌ارز الگوی دوجی در نظر گرفته می‌شود.

الگوهای قیمتی مبتنی بر شکاف‌های قیمتی

بسیاری از الگوهای کندلی براساس شکاف‌های قیمتی ایجاد شده در نمودارها تعریف می‌شوند. شکاف قیمت وقتی تشکیل می‌شود که قیمت شروع یک کندل بالاتر یا پایین‌تر از قیمت پایانی کندل قبلی باشد و بین این دو فاصله‌ای قابل تشخیص ایجاد کند. از آنجا که بازارهای رمزارزی 24 ساعته هستند و تعطیلی ندارند، معمولا الگوهای مبتنی بر شکاف قیمت در آنها دیده نمی‌شود. به‌علاوه، از آنجا که مشاهده این الگوها در بازارهای رمزارزی معمولا با کاهش نقدینگی بازار و افزایش شکاف بین قیمت خرید و فروش دیده می‌شود، خیلی نمی‌توانند به‌عنوان سیگنال‌هایی موثر مورد استفاده قرار بگیرند.

جمع‌بندی

هر معامله‌گری باید با الگوهای شمعی و نحوه تفسیرشان آشنا باشد، حتی اگر نخواهد براساس داده‌های این الگوها معامله یا تصمیم‌گیری کند. بدون شک با استفاده از این الگوها می‌توانید تحلیل مناسبی از روند حرکات قیمت یا پرایس اکشن و جهت احتمالی حرکت آن پیدا کنند، اما به یاد داشته باشید که این الگوها براساس روش‌های علمی بدست نیامده‌اند و کاملا استقرایی هستند. در نتیجه استفاده از این الگوها به‌عنوان سیگنال‌های قطعی خرید و فروش روش خطرناکی است که می‌تواند منجر به ضررهای سنگین به سرمایه شما شود. بنابراین بهتر است به این الگوها تنها به چشم ابزارهایی که به شما کمک می‌کنند بهتر توازن قوا بین خریداران و فروشندگان و جهت احتمالی حرکت قیمت را پیش‌بینی کنید نگاه کرده و هرگز تنها بر مبنی این الگوها دست به خرید یا فروش هیچ رمزارزی نزنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.