خرید و فروش بر اساس روند
معامله گری در جهت روند یک نوع استراتژی معاملاتی است که قصد دارد با استفاده از تحلیل حرکت قیمت در یک جهت خاص سود به دست آورد. ریچارد دانکیان را پدر استراتژی پیروی از روند می نامند. معامله گران پیرو روند زمانی به پوزیشن های خرید وارد می شوند که روند صعودی بوده و بازار دائماً در حال ایجاد سقف های جدید باشد.
مفهوم بازگشت قیمت
در استراتژی پیروی از روند فرض بر این است که قیمت همچنان به روند کنونی خود ادامه می دهد و هر گونه نشانه ای از سیگنال بازگشت، معامله گر را مجبور می کند تا پوزیشن خود را ببندد. همه معامله گران از جمله معامله گران کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت می توانند از این استراتژی بهره ببرند. صرف نظر از تایم فریم انتخابی، معامله گر تا زمانی در معامله می ماند که متوجه علائم بازگشت روند شود.
همچنین بخوانید:
انواع نمودار در تحلیل تکنیکال
انجام معامله در جهت روند
میانگین متحرک:
در این استراتژی از دو میانگین متحرک با دوره های زمانی مختلف کمک می گیریم. زمانی وارد معامله خرید می شویم که میانگین متحرک کوتاه مدت میانگین متحرک بلندمدت را به سمت بالا قطع کند و بلعکس.
اندیکاتورهای مومنتوم:
در این استراتژی زمانی که قیمت سهام دارای حرکت قوی است وارد معامله خرید و زمانی که حرکت ضعیفی دارد، وارد معامله فروش می شویم.
بسیاری از اوقات معامله گران پیرو روند از ترکیبی از استراتژی های معاملاتی فوق استفاده می کنند. یک معامله گر ممکن است برای تأیید شروع یک روند جدید به دنبال شکست کانال باشد، اما زمانی وارد معامله شود که میانگین متحرک کوتاه مدت میانگین متحرک بلندمدت را به سمت پایین قطع کند و حرکت نزولی قوی ایجاد شود.
رسم خط روند:
برای رسم خط روند صعودی به حداقل دو کف قیمت نیاز داریم که با متصل کردن آنها به یکدیگر می توان این نوع خط روند را رسم نمود. در مورد رسم خط روند نزولی نیز عکس این قضیه صادق است.
همچنین بخوانید:
اندیکاتور استوکاستیک stochastic
رسم کانال قیمت:
کانال قیمت را از آن جهت رسم می کنیم تا بدانیم محدوده حرکات قیمت به چه شکل خواهد بود و با شکست کانال یا برگشت قیمت به درون آن سیگنال های لازم برای ورود به معامله یا خروج از آن را دریافت کنیم.
روند خنثی:
زمانی که قیمت ها در یک محدوده مشخص شروع به نوسان می کنند می توان دو خط را به عنوان حمایت و مقاومت برایشان در نظر گرفت. برای انجام معامله در روند خنثی می توان دو نوع استراتژی های معاملاتی در نظر گرفت. یک استراتژی شکست سطوح حمایت و مقاومت و استراتژی دیگر بازگشت قیمت از سطوح حمایت و مقاومت است.
شکست سطوح حمایت و مقاومت
اگر مقاومت شکسته شود می توان وارد معامله خرید و اگر حمایت شکسته شود می توان وارد معامله فروش شد، بدین صورت که اگر روند غالب صعودی بوده و اکنون مقاومت شکسته شده باشد معامله گر با اطمینان بیشتری معامله خرید می گیرد و اگر روند غالب نزولی بوده و اکنون حمایت شکسته شده باشد معامله گر با اطمینان بیشتری وارد معامله فروش می شود.
رابرت ماینر افسانه ای در معامله گری
بی شک امروزه معامله گری نیست که رابرت ماینر، معامله گر خوش نام و پر آوازه در بازارهای مالی را نشناسد. ماینر در 20 ام اکتبر سال 1970 میلادی متولد شد، از اواسط دهه 80 میلادی پا به عرصه بازارهای جهانی و هنر معامله گری گذاشت و با راه اندازی شرکت مربیان گن-الیوت کار خود را آغاز کرد.جایی که او به تجزیه و تحلیل گزارش های بازارهای مالی عمده و ارائه کارگاه ها در ایالت متحده و خارج از آن می پرداخت.
در اواسط دهه 90 میلادی او با گروهی آشنا شد که به ارائه تحلیل بازارها و تدوین استراتژی های معاملاتی، آموزشهای کاربردی برای معامله و توسعه نرم افزار داینامیک تریدر و کورس های آموزش معامله گری می پرداخت.
نرم افزار داینامیک تریدر در سال 1996 توسط رابرت ماینر و مجموعه بزرگ بنام تحلیل گران بازار بورس و بازارهای مالی معرفی شد. این نرم افزار ، یکی از نرم افزارهای معروف و بسیار کاربردی در زمینه تحلیل تکنیکال است.
اولین کتاب رابرت ماینر کتاب داینامیک تریدینگ بود که توسط سالنامه super معامله بر اساس مومنتوم tradres کتاب سال تجارت انتخاب شد و او در سال 1997 معلم سال نامیده شد. آخرین کتاب او بنام استراتژی های معاملاتی با بیشترین احتمال موفقیت از زمان انتشار آن در سال 2008 تا کنون یکی از پرفروش ترین کتب در زمینه معامله گری و استراتژی های معاملاتی بوده است.
رابرت ماینر استراتژی های گن و الیوت را با متد منحصر به فرد خود با فیبو زمانی و استراتژی های جامع اهداف قیمتی با رویکرد اصلی به تایم فریم های زمانی، تلفیق کرد و استراتژی هایی بر اساس مومنتوم ها بر پایه ی سه عامل زمان، قیمت و الگو تبیین نمود.
او از سال 1986 در زمینه مشاوره برای بازارهای مالی بزرگ نیز فعالیت داشته و مطالب گسترده ای را عرضه داشته است.
ماینر همواره بازار را از 4 بعد بررسی می کند : مومنتوم، الگو، قیمت و زمان.
” بدون رابرت ماینر هرگز مانند امروز از حرفه موفقی که دارم لذت نمی بردم. بیشتر چیزهایی که در زمینه تحلیل تکنیکال و استراتژی های معاملاتی آموختم را مدیون رابرت هستم.”
نوشته فوق نقل قولی بود از کارولین بوردن معروف به ملکه ی فیبوناچی که خود بیان گر این مطلب است که ماینر تاثیر زیادی در معامله گری و استراتژی های آن داشته است. نکته ی دیگری که در خصوص رابرت ماینر می توان بیان نمود این است که علی رغم تلاش و مهارت زیاد در بحث تئوری امواج الیوت همان گونه که در کتاب “استراتژی های معاملاتی با بیشترین احتمال موفقیت” به وضوح مشاهده می شود ماینر از موج شماری ها و نکات ریز الیوتی خود را جدا می کند و بیشتر تمرکز و زمان خود را صرف تشخیص مومنتوم ها و شناسایی روند و اصلاح می کند.
پرایس اکشن چیست؟ بررسی انواع سبک های پرایس اکشن
امروزه استفاده از پرایس اکشن یکی از متداولترین روشهای تحلیل در بازارهای مالی است. چه یک تریدر کوتاه مدت باشید یا بلند مدت تجزیه و تحلیل بر اساس گذشته بازار یکی از ساده ترین و قدرتمندترین راه ها برای موفقیت در مارکت است.
ترید در بازارهای مالی نیازمند تحلیل فاندامنتال و تکنیکال است. در تحلیل فاندامنتال شما به اخبار، رویدادهای اقتصادی و … توجه میکنید. در تحلیل تکنیکال شما با مجموعهای از سبک ها و استراتژی ها روبه رو هستید که پرایس اکشن یکی از این موارد است.
هر اندیکاتور و اسیلاتوری که در دنیای ترید استفاده میشود از قیمت مشتق گرفته شده است. بنابراین باید سعی کنید چارت و قیمت را درک کنید، از آن یاد بگیرید و آن را در معاملات خود به کار بگیرید.
با توجه به این که بهترین روش تحلیل در بازار مالی فارکس، Price action است در این مطلب از امیر تریدر قصد داریم به معرفی انواع سبک های پرایس اکشن بپردازیم این مطلب را از دست ندهید.
آن چه در این مطلب میخوانیم:
تاریخچه پرایس اکشن
Price action از گذشتههای دور تا به حال دچار تحولات زیادی شده است و داستان های زیادی از تاریخچه آن قابل ذکر است. بهتر است در ابتدا گریزی بزنیم به آغاز شناخت چارت که در قرن 17 میلادی توسط جوزف دی لاوگا انجام شد و نشانه ها و جوانه هایی از تحلیل تکنیکال را فراهم کرد.
در قرن 18 میلادی آقای مانهیسا هوما (Munehisa Homma) که به عنوان پدر علم پرایس اکشن شناخته میشود و برای اولین بار کندل استیک و پترنهای آن را اختراع کرد.
فرد بعدی که معتبرترین و علمی ترین بیان را از او داریم چارلز داو است که علم تکنیکال را معرفی کرد. بعد از آقای داو افراد زیادی در این زمینه کار کردند و Technical science را گسترش دادند.
به طور کلی پرایس اکشن کلاسیک دارای 3 اصل کلی است که عبارتست از:
- همه چیز در قیمت لحاظ شده است.
- قیمت ها بر اساس روند حرکت می کنند.
- تاریخ و گذشته بازار تکرار خواهد شد.
البرت گن، نلسون الیوت، آلن هال وودز و … افراد تاثیر گذاری برای گسترش علم تکنیکال بودند و هر کدام روش خود را در تحلیل کلاسیک مطرح کرده است.
در پایان بهتر است به ذکر نام ریچارد وایکوف که بنیان گذار و آغازگر پرایس اکشن کلاسیک است به این بخش پایان دهیم.
پرایس اکشن چست؟
پرایس اکشن اصطلاحی است که اغلب در تحلیل تکنیکال برای توصیف و تفسیر حرکت یک دارایی استفاده میشود. معامله گرانی که از این سبک استفاده میکنند معتقد هستند که قیمت یک دارایی مهم ترین موردی است که در تحلیل باید در نظر گرفته شود.
اکثر تصمیمات در این روش با استفاده از چارت قیمت و بدون هیچ ابزار خاصی گرفته میشود و همه تمرکز تریدر بر روی تاریخچه قیمت است. کسانی که به این روش معامله میکنند معتقدند که قیمت منعکس کننده همه متغیرهایی که رخ میدهند مانند رویدادهای خبری، دادههای اقتصادی و … است.
در تحلیل به این سبک که یک روش ساده و قدرتمند به حساب میآید هیچ اندیکاتور و اسیلاتوری بر روی چارت معامله گر اعمال نمیشود.
به نظر تریدرهای پرایس اکشن چیز جدیدی در بازار وجود ندارد و تاریخ دوباره تکرار خواهد شد. بنابراین آنها به دنبال تکرار الگوهای قیمت در نمودارهای خود هستند.
اگر بخواهیم به طور ساده و در یک خط به پرایس اکشن را توصیف کنیم به معنای نرخ کنش است، یعنی اقدام بر اساس رفتار قیمت. برای موفقیت در این روش باید درک درستی از روانشناسی حرکات کندل ها داشته باشید.
معرفی انواع سبک های پرایس اکشن
از تاریخ پیدایش Price action تاکنون سبکهای متفاوتی توسط معامله گران با حرفه ای ایجاد شده است، که در این میان 4 سبکی که در ادامه به آن ها میپردازیم محبوبیت بیشتری پیدا کردهاند:
- البروکس (Al Brooks)
- لنس بگز (Lance Beggs)
- ار تی ام (RTM)
- سم سیدن (Sam seiden)
پرایس اکشن به سبک البروکس
البروکس به عنوان شناخته شده ترین فرد در بازارهای مالی مدرک پزشکی خود را از دانشگاه شیکاگو دریافت کرده است. او که در 30 سالگی شغل اصلی خود یعنی چشم پزشکی را رها کرد و تصمیم گرفت به یک معامله گر تبدیل شود و در این راه موفقیت زیادی به دست آورد و دارای یک موسسه آموزشی در این حوزه در لس آنجلس است.
Al Brooks تا به حال دهها هزار کنفرانس در حوزه معامله گری برگزار کرده است و دارای چندین جلد کتاب است که اکثرا به زبانهای مختلفی ترجمه شدهاند.
دیدگاه البروکس این است که آن چه که بر روی چارت دیده میشود چیزی نیست که که شما ظاهرا میبینید. او دیدگاه متفاوتی نسبت به تریدرها داشته و معتقد است کندل هایی که در طول روز ایجاد میشوند اهمیت زیادی در روند معاملات دارند. بنابراین هر تغییری که در قیمتها رخ میدهد اتفاقی نیست و به دلیل خاصی رخ میدهد.
پرایس اکشن به سبک لنس بگز
فرد دیگری که در بازار مالی شناخته شده است لنس بگز است که قبل از شروع به معامله گری خلبان هلیکوپتر بوده است.
معامله گری به سبک Lance Beggs یک روش جامع و مدون است که ستاپهای مشخص، تحلیل بر اساس قدرت و ضعف، تایم فریم و … دارد. اساس این روش استفاده از الگوها است. بگز 16 اصل تدوین کرده است که جهت حرکت قیمت را مشخص میکند و به شما کمک میکند تا حساب شده وارد معامله شوید، بسیار جامع و کاربردی است و برای همه مواردی که برای موفقیت در بازار نیاز است، قانون نوشته است.
به طور کلی 3 تایم فریم مشخص کرده است که شامل ساختار، تحلیل و تریگر است. در تایم ساختار چهار چوب، سقف و کف را مشخص میکنیم. در تایم فریم تحلیل خطوط روند، کندل ها و الگوها مشخص میشوند و بازه های زمانی کوچک که تریگر نامیده میشود برای تصمیم گیری نهایی ورود به معامله استفاده میشود.
قدرت و ضعف روندها بر اساس مومنتوم، عمق بازار و پروجکشنها سنجیده میشود.
زمانی میتوان گفت که یک سبک معاملاتی کامل است که روش مدیریت ریسک صحیح و اصولی داشته باشد. متد بگز شامل حجم معاملات، تعداد پوزیشن، استاپ لاس و … است. علاوه معامله بر اساس مومنتوم بر این شما باید در پایان روز، هفته و ماه ژورنال نویسی نیز انجام دهید.
پرایس اکشن به سبک ار تی ام (RTM)
شخصی به نام If Myante متوجه شد که موسسات و بانک ها برای به دست آوردن پول معامله گران خرد با دستکاری و ایجاد ترفندهایی بر روی نمودار، قصد فریب دادن معامله گران کوچک را دارند.
کلمه RTM از عبارات Read The Market و به معنای خواندن قیمت است. کندل شناسی، نواحی Sr مالتی تایم فریم، نفوذ و انگلف انواع ساختارها FL ،FTR ، PAZ و … مواردی هستند که در این سبک مورد بررسی قرار میگیرند.
پرایس اکشن به سبک سم سیدن
سم سیدن تجربه حضور 20 ساله خود در بازارهای مالی را در قالب یک استراتژی که با نام عرضه و تقاضا از آن یاد میشود ارائه داد.
او به توجه به گذشته بازار و حرکات قیمت تجمع سفارشات بر روی نمودارها را بررسی و مطابق با آنها وارد معامله میشود.
سخن پایانی
در این مقاله انواع سبک های پرایس اکشن را بررسی کردیم. دقت داشته باشید که برای موفقیت در بازار نیاز نیست که همه روش ها را به کار ببرید.
بهتر است تحقیقات لازم در مورد هر یک از این سبکها را انجام دهید و سپس با توجه به شناختی که از خود و شخصیتتان دارید متدی را انتخاب کنید که سنخیت بیشتری با شما داشته باشد.
منابع آموزشی رایگان و پولی زیادی برای یادگیری این سبکها وجود دارد. با توجه به این که مبتکر این سبکها افراد خارجی هستند، اکثر مدرسانی که در ایران این روشها را آموزش میدهند از روی دوره های این افراد تدریس میکنند.
با توجه به این که یوتیوب بزرگترین دانشگاه مجازی دنیا است میتوانید به راحتی دوره این افراد را پیدا کنید و از منابع اصلی برای یادگیری استفاده کنید.
اگر هم که یادگیری معامله بر اساس مومنتوم شما از طریق کتاب بهتر است، کتاب های زیادی در این مورد ترجمه شده است که میتوانید از آنها استفاده کنید.
یادتان باشد که در حین یادگیری حتما حتما آموخته هایتان را بر روی چارت پیاده سازی کنید و تمرین کنید تا به آن مسلط شوید زیرا معامله گری نیز مانند هر چیز دیگری نیاز به تمرین فراوان دارد.
شما چه سبک دیگری را میشناسید که به نظرتان میتواند کاربردی باشد؟ در بخش دیدگاهها منتظر معرفی شما هستیم.
اندیکاتور مومنتوم
اگر می خواهید علاوه بر دنبال کردن تغییرات قیمتی بازار مورد نظرتان، سرعت این تغییرها را نیز بررسی کنید لازم است از مومنتوم استفاده نمایید.
آن یک اسیلاتور (اندیکاتور پیشرو) است که شباهت زیادی به مووینگ اوریج دارد. این اسیلاتور می تواند سیگنال های خوب خرید و فروش را برای شما مشخص نماید.
مقاله ی حاضر هم قرار است در مورد اندیکاتور مومنتوم توضیحات لازم را بیان کند. پس با آن همراه باشید.
فهرست محتوای مقاله
مکدی
RSI
استوکاستیک
مووینگ اوریج
اسیلاتور چیست؟
اسیلاتورها را در بازار بورس به اسم نوسانگرنماها هم می شناسند. در واقع آن ها همان اندیکاتورهای پیشرو هستند؛ یعنی واکنششان نسبت به نمودار قیمتی سهام، سریع تر از دیگر اندیکاتورها است.
در حقیقت شما می توانید بیش تر در سهامی از آن ها استفاده کنید که وضعیت چارت سهام، خنثی است و تغییر چندانی نمی کند.
چون واکنش در این جا سریع است، شما هم باید به قدری بر بازار مسلط باشید که سریع تصمیم بگیرید. پس متناسب به میزانی که حرفه ای هستید و با روانشناسی بازار آشنایی دارید، می توانید مدت زمان اسیلاتور انتخابی تان را مشخص نمایید.
اسیلاتورها دارای نقطه ی اشباع خرید و فروش هستند. اشباع خرید به معنای افزایش خرید است. به این معنا که خریداران بیش از حد دارند ، هیجانی عمل می کنند.
معمولا نقطه ی اشباع خرید بالاتر از 70 است. اگر شما سهمی را دارید که نقطه ی اشباع فروش در آن مشخص شده، نباید دیگر خرید تازه ای را انجام دهید.
بلکه اشباع خرید یک هشدار است تا شما بیش تر مواظب باشد؛ چون ممکن است سیگنال فروش صادر شود.
اشباع فروش هم عکس اشباع خرید است و معمولا نقطه ی اشباع فروش پایین تر از 30 است.
از جمله اسیلاتورهای پرکاربرد می توان به RSI، MFI، MACD، Stochastic و Momentum اشاره کرد که در این مقاله به طور اختصاصی در مورد مومنتوم صحبت می شود.
مومنتوم چیست؟
آن برای تشخیص سرعت حرکت قیمت به کار گرفته می شود. در واقع نوسان آن به هر دو شکل نزولی و صعودی وجود دارد.
خط 100 در این جا بسیار حائز اهمیت است؛ به این صورت که اگر این اندیکاتور خط 100 را رد کند، بیانگر صعودی شدن ادامه ی روند است.
هنگامی که هم زیر خط 100 برود نشانه ی نزولی شدن ادامه ی روند است. آن محاسن زیادی دارد؛ مثلا:
- با کمک آن می توانید سیگنال های خرید یا فروش دریافت کنید.
- ممکن است تغییرات قیمتی به خاطر شکست سطوح حمایت مقاومتی، اصلاحات یا تعدیلات، ریسک های سیستماتیک و … باشد.
ولی شما با آن می توانید بر اساس هر نوعی از تغییرات قیمت سهام، معامله کنید.
بنابراین مومنتوم برای شما این امکان را فراهم می کند تا با وجود این تغییرات باز هم معاملات موفقیت آمیزی داشته باشید.
پس می توان گفت حجم معاملات با تغییرات نوسانات این اندیکاتور رابطه ی مستقیمی دارد. از این رو دقت به حجم معاملات می تواند به شما کمک زیادی کند.
اندیکاتورهای کمکی مومنتوم
هر تریدر حرفه ای می داند برای تحلیل های دقیق تر نیاز است که از اندیکاتورهای مختلفی استفاده کند که در ادامه تعدادی از اندیکاتورهای کمکی مومنتوم بررسی می شوند.
مکدی
مکدی یک میانگین متحرک همگرایی واگرایی است. از روی هیستوگرام های مکدی می توانید واگرایی ها را به خوبی تشخیص دهید.
جاهایی که خط مکدی و هیستوگرامش همدیگر را قطع نمایند سیگنال خوب خرید یا فروش را صادر می کنند.
RSI
زمانی که شما سیگنال خرید یا فروش را از مومنتوم گرفتید حتما نمودار RSI را هم بررسی کنید.
RSI یک اندیکاتور بازگشتی است. آن بین 0 تا 100 نوسان دارد و به همین جهت یک نوع اسیلاتور به شمار می آید. سطح های 30 و 50 و 70 در نمودار RSI اهمیت بسیاری دارند.
سطح 30 نقش حمایت کننده را دارد. البته امکان دارد قیمت از این سطح پایین تر هم برود. دقت داشته باشید وقتی RSI به خط 30 نزدیک می شود، نشان دهنده ی اشباع فروش است.
سطح 70 نقش مقاومتی را دارد. البته امکان دارد قیمت از این سطح بالا تر هم برود. توجه کنید زمانی که RSI به خط 70 نزدیک می شود، بیان کننده ی اشباع خرید است.
استوکاستیک
اگر شما بتوانید واگرایی را در استوکاستیک پیدا کنید، متوجه خواهید شد روند قیمت سهام مورد نظرتان قدرت زیادی دارد.
دو خط در استوکاستیک وجود دارد. سطوح 80 و 20 در این جا از اهمیت بسزایی معامله بر اساس مومنتوم برخوردارند. هم چنین محل تقاطع خطوط استوکاستیک یک راه خوب برای شناسایی سیگنال خرید یا فروش است.
شما می توانید بعد از بررسی چارت سهام با مومنتوم، از استوکاستیک هم برای بالا بردن دقت تحلیلتان استفاده کنید.
مووینگ اوریج
مووینگ اوریج همان میانگین متحرک است که در کنار مومنتوم خیلی خوب عمل می کند.
به عنوان نمونه وقتی مومنتوم از بالا به طرف پایین، مووینگ اوریج را قطع نماید، نشانه ی یک موقعیت فروش مناسب است.
دلیلش هم این است که این وضعیت نشانه ی شروع شدن یک روند نزولی است.
البته دقت به مسأله ی واگرایی مثبت و منفی در این جا می تواند کمک زیادی کند. بهتر هم است که از اندیکاتورهای مکدی، استوکاستیک و RSI برای بررسی واگرایی در کنار مومنتوم استفاده کنید.
واگرایی مثبت به معنای این است که در چارت سهام، کفی پایین تر از کف قبلی نمایان می شود ولی در اندیکاتورهای فوق کفی بالاتر از قبلی شکل می گیرد.
واگرایی مثبت بیانگر این است که ادامه ی روند، صعودی می شود. پس این جا سیگنال خوبی برای خرید است.
اما واگرایی منفی یعنی بر روی چارت سهام، قله ای بالاتر از قله ی قبلی شکل می گیرد در حالی که در این وضعیت، قله ای پایین تر از قله ی قبلی بر روی اندیکاتورهایی نظیر RSI زده می شود.
واگرایی منفی به معنای این است که بازار، یک روند نزولی را در پیش دارد. این موقعیت یک سیگنال خوب فروش را به شما نشان می دهد.
جمع بندی مومنتوم چیست؟
دانستید که مومنتوم جزء اندیکاتورهای پیشرو به شمار می آید. در حقیقت آن یک اسیلاتور است که سرعت تغییرهای قیمتی را نیز بررسی می کند.
به دلیل این که اصلا اسیلاتورها واکنش شان نسبت به نمودار قیمتی سهام سریع تر از دیگر اندیکاتورها است.
سطح 100 در مومنتوم بسیار اهمیت دارد؛ به گونه ای که اگر این اسیلاتور، خط 100 را رد کند، یک روند صعودی را پیش بینی می کند.
وقتی هم زیر سطح 100 برود یک روند نزولی را تخمین می زند. برای دقیق بودن این پیش بینی حتما باید از اندیکاتورهای کمکی نظیر مکدی، RSI، استوکاستیک و… در کنار مونتوم استفاده کنید.
پس زمانی که این اندیکاتورها پیش بینی مومنتوم را هم تأیید کردند دیگر می توانید تصمیم خرید یا فروشتان را نهایی کنید.
البته لازم نیست از همه ی موارد فوق استفاده کنید. شما می توانید با توجه به سبک معاملاتی و میزان مهارت تان از اندیکاتورهای ترکیبی مورد نظر خودتان در کنار مومنتوم استفاده نمایید.
فقط دقت داشته باشید ترکیب هر اندیکاتوری هم با مومنتوم مناسب نیست. اندیکاتورهایی که واگرایی ها را نشان می دهند در این جا کاربرد بیش تری دارند.
جهت کسب اطلاعات بیش تر کافی است به سایت آکادمی طهرانی مراجعه کرده و با کارشناسان مالی ما سؤالاتتان را در میان بگذارید.
فیبوناچی اصلاحی و نحوه استفاده آن در معاملات کریپتو
آیا تا به حال به این فکر کردهاید که چگونه از ابزار تکنیکالی فیبوناچی اصلاحی (Fibonacci Retracement) در تقویت معاملات کریپتویی خود استفاده کنید؟ در این مقاله، به معرفی کامل این ابزار و نحوه استفاده آن در معاملات رمزارزها خواهیم پرداخت.
اقتصاد آنلاین – حسین قطبی؛ ابزار فیبوناچی اصلاحی اغلب در تحلیل تکنیکال برای پیشبینی قیمتهای احتمالی آینده در بازار کریپتو استفاده میشود. این یک ابزار تأیید است که میتواند به شما کمک کند، در صورت استفاده با سایر اندیکاتورها نتایج معاملاتی بهتری در معاملات ارزهای دیجیتال، داشته باشید.
فیبوناچی اصلاحی چیست؟
فیبوناچی اصلاحی یک ابزار تحلیل تکنیکالی مهم معاملات ارزهای دیجیتال است که بینشی در مورد زمان اجرا و بستن معاملات یا ثبت سفارش و محدودهها میدهد. این اندیکاتور از درصدها و خطوط افقی برای شناسایی نقاط حمایتی و مقاومتی مهم در طول یک روند صعودی یا نزولی استفاده میکند و میتوانید از آن به عنوان بخشی از استراتژی معاملات ارزهای دیجیتال استفاده کنید.
همانطور که مطلع هستید، قیمت هیچ وقت در یک خط مستقیم حرکت نمیکند، بلکه همواره از طریق یک سری عقب نشینیها، اصلاح میکند و در واقع چیزی شبیه به یک الگوی زیگ زاگ را تشکیل میدهد. برای مثال، در یک روند صعودی، قیمت مستقیماً به سمت بالا حرکت نمیکند، بلکه یک موج به سمت بالا حرکت میکند و قبل از اینکه دوباره به حرکت رو به بالای خود ادامه دهد، یک موج رو به پایین هم تشکیل میدهد. به طوری که این الگو به طور مداوم در یک روند اتفاق میافتد. بسیاری از معاملهگران ارزهای دیجیتال از ابزار فیبوناچی اصلاحی برای بررسی مکانهای احتمالی که ممکن است عقبنشینی قیمت حمایت یا مقاومت پیدا کند، استفاده میکنند. عقب نشینی که به عنوان اصلاح نیز شناخته میشود، یک معکوس موقت در روند بازار ارزهای دیجیتال است، به طوری که فقط یک حرکت کوتاه مدت بر خلاف جهت روند اصلی تشکیل میشود و به دنبال آن ادامه روند اصلی طی میشود.
درک اعداد فیبوناچی
دنباله فیبوناچی، دنبالهای از اعداد است که توسط لئوناردو پیزانو که به فیبوناچی معروف بود، کشف شد. او آنها را در کتاب خود، Liber Abaci ، "کتاب اعداد"، که در سال 1202 منتشر کرد، مستند کرده است. در این دنباله، هر عدد از مجموع دو عدد قبلی حاصل میشود. مستندات حاکی از این است که این دنباله در نحوه شکلگیری هر ساختاری در هستی، دیده میشود.
نسبتهای طلایی ابزار فیبوناچی
یکی از نکات قابل توجه در دنباله، نسبت بین اعداد است. هر عدد تقریباً 1.618 برابر بزرگتر از عدد قبلی است. نسبت 1.618 به نسبت طلایی این دنباله معروف است. اصطلاح "نسبت طلایی" نه تنها بر اساس مشتق شدن دنباله است، بلکه به این دلیل است که این نسبت تقریباً در همه چیز اعداد فیبوناچی در مولکولهای DNA، الگوهای تولید مثل، الگوهای طوفان، شاخههای درخت و غیره ظاهر میشوند.
استفاده از اعداد فیبوناچی در معاملات ارزهای دیجیتال
همانطور که اعداد فیبوناچی در هر چیزی که در اطراف ما وجود دارد آشکار است، در معاملات نیز چنین است. معامله گران کریپتو از ابزار فیبوناچی اصلاحی برای شناسایی نقاط حمایت و مقاومت در حین معامله استفاده میکنند. این ابزار از نسبتهای به دست آمده از تفاوت بین اعداد در دنباله تشکیل شده است که این نسبتها شامل 0.236، 0.382، 0.618 و 0.786 میباشد. همانطور که در بالا اشاره شد، نسبت 0.618 با تقسیم یک عدد بر عدد بعدی، بدست میآید. تقسیم یک عدد به دومین عدد بعدی خود در دنباله تقریباً 0.382 به دست میآید. با استفاده از همین الگو، تقسیم یک عدد به سومین عدد بعدی خود در دنباله تقریباً 0.236 به دست میآید. بنابراین، نسبتهای 0.236، 0.382، 0.618 و 0.786 از اختلاف بین اعداد تشکیل میشود که میتوان آنها را در درصد به ترتیب 23.69، 38.2، 61.8 درصد و 78.6 درصد بیان کرد.
نسبت مهم دیگری که معمولاً در فیبوناچی اصلاحی استفاده میشود 0.50 یا 50٪ است. این نسبت از اعداد فیبوناچی مشتق نشده است، اما به عنوان یک نقطه مهم برای برگشت احتمالی بر اساس تئوریهای دیگر دیده شده است.
با توجه به تصویر بالا میبینیم که قیمت از معامله بر اساس مومنتوم سطح فیبوناچی 0.618 برگشته و روند صعودی ادامه یافت. به عبارت دیگر، سطح فیبوناچی 0.618 به عنوان حمایت از قیمت در نمودار عمل کرد. استفاده از ابزار فیبوناچی اصلاحی نسبتاً ساده است. شما فقط باید نوسانات قیمت پایین و بالا را انتخاب کنید که مربوط به تحلیل و قیمتی است که در آن معامله میکنید. انتخاب دو نقطه مورد نیاز این ابزار باید با دقت انجام شود تا اندازه گیری دقیق به دست آید. در یک روند صعودی، باید ابزار را به پایین ترین قیمت مربوط به نوسان پایین وصل کنید و آن را به بالاترین قیمت مربوط به نوسان با قیمت بالا متصل کنید. برعکس، شما باید آن را به بالاترین و پایین ترین قیمتهای مربوط به آخرین روند در یک روند نزولی متصل کنید. هر چقدر هم که این کار ساده به نظر برسد، انجام ندادن دقیق آن نتیجه اشتباهی را به همراه خواهد داشت.
نمودار بالا نحوه استفاده از فیبوناچی اصلاحی را در یک روند صعودی نشان میدهد. از نقطه 1 به نقطه 2 خط کشیدیم. دو نقطه مهم بالا و پایین قبل از اصلاح هستند. سپس قیمت دوباره دنبال میشود و از سطح فیبوناچی 61.8% (0.618) جهش میکند تا به سمت بالا ادامه دهد. در مثال بالا خط فیبوناچی را به سمت بالا رسم کردیم. در مورد یک روند نزولی، خط را به سمت پایین ترسیم میکنیم. به عبارت دیگر، در یک روند صعودی، باید خط فیبوناچی را از پایین ترین نقطه شروع موج صعودی مربوطه به سمت بلاترین نقطه آن رسم کنید و در یک روند نزولی، برعکس است. اطلاعاتی که از سطوح اصلاحی به دست میآورید به شما کمک میکند تا نقاط حمایتی و مقاومت احتمالی را تعیین کنید و اینکه با چنین دادههایی چه کاری انجام میدهید به استراتژی معاملاتی شما بستگی دارد.
ترکیب فیبوناچی اصلاحی و خط روند
بسیاری از معامله گران از سطوح فیبوناچی اصلاحی در ترکیب با خط روند و سایر شاخصهای تکنیکالی به عنوان بخشی از استراتژی معاملاتی خود استفاده میکنند. آنها از این ترکیب برای ایجاد ورودیهای کمریسک در یک روند مداوم و تشکیل یک همپوشانی معتبر استفاده میکنند که به تصمیمگیری بهتر در معاملات کمک میکند.
در روندهای معاملاتی، معامله گران انتظار دارند که خط روند در صورت یک روند نزولی مقاومت ایجاد کند و در صورت روند صعودی، قیمت را چندین بار از خط روند به سمت بالا جهش کند. اگرچه هیچ اطمینانی وجود ندارد که خط روند مطابق انتظار عمل کند، رسم یک خط فیبوناچی اصلاحی میتواند به عنوان یک شاخص اضافی برای بررسی احتمال ادامه روند پس از رسیدن قیمت به خط روند باشد.
نمودار بالا نشان میدهد که قیمت چندین بار از خط روند جهش کرده است. موردی را تصور کنید که در آن معاملهگر مطمئن نیست که آیا خط روند قبل از جهش سوم در تصویر بالا به عنوان مقاومت ادامه میدهد یا خیر. استفاده از ابزار خط فیبوناچی اصلاحی و محدودههای آن میتواند اعتماد بیشتری را به معاملهگر برای اجرای معامله سوق دهد، از این رو ادامه روندی که به دنبال داشت جای تعجب نداشت.
نحوه استفاده از فیبوناچی اصلاحی به استراتژی کریپتویی شما بستگی دارد
همچنین میتوانید از ابزار فیبوناچی اصلاحی با سایر اندیکاتورهای تکنیکالی، از جمله الگوهای کندل استیک، اسیلاتورها، مومنتوم حجم، میانگین متحرک و غیره استفاده کنید. برخی از افراد از این ابزار برای تشخیص محدودههای تغییر روند و در استراتژیهای معاملاتی، معاملات در جهت خلاف روند اصلی استفاده میکنند. این معامله گران منتظر نمیمانند تا قیمت به حمایت یا مقاومت فیبوناچی اصلاحی برسد، بلکه از سطوح برای تعیین زمان تضمین سود خود و بستن معاملات باز خود استفاده میکنند. برخی دیگر نیز ابزار فیبوناچی اصلاحی را گیج کننده و اتلاف وقت میدانند و ترجیح میدهند از آن استفاده نکنند.
در این مقاله، در تمام نمودارهایی که به عنوان مثال استفاده کردیم از سطح فیبوناچی 61.8٪ استفاده کردیم. با این حال، سطوح مورد استفاده به استراتژی شما بستگی دارد. شما میتوانید استراتژی تجارت کریپتو خود را حول سطوح مختلف فیبوناچی شکل دهید، همانطور که برای شما کار میکند. این به شما بستگی دارد که بفهمید چگونه میتوانید از این ابزار تکنیکالی برای به دست آوردن بهترین نتیجه در معاملات کریپتویی خود استفاده کنید.
سلب مسئولیت: سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال و سایر عرضه اولیههای آنها (ICO) بسیار پرخطر و گمانه زنی است و این مقاله توصیهای از طرف اقتصاد آنلاین یا نویسنده به عنوان سیگنالی برای خرید یا فروش رمزارزها تلقی نمیشود. از آنجایی که موقعیت هر فردی منحصر به فرد است، همیشه باید قبل از تصمیم گیری مالی با یک متخصص واجد شرایط مشورت شود.
دیدگاه شما