در سیستم “کی پی آی” برای هر فرد یا تیم، شاخص های فردی، سازمانی، تیمی، وظیفه ای و … تعریف می شود و افراد با توجه به دستیابی به این اهداف و شاخص ها، امتیاز دهی خواهند شد.
KPI یا شاخص کلیدی عملکرد چیست؟
شاخص کلیدی عملکرد یک شاخص قابل اندازه گیری است که نشان می دهد چگونه یک شرکت در دستیابی به اهداف کلیدی کسب و کار خود مؤثر عمل کرده است. برای ارزیابی تمام روندهای کاری، این شاخص اهمیت بالایی دارد؛ چرا که به عقیده مدیران موفقی چون پیتر دراکر معروف : آنچه اندازه گیری شود، انجام خواهد شد. بنابراین وجود شاخص های کلیدی عملکرد یک مقوله پر اهمیت به حساب می آید. به همین دلیل قرار است تا در این مقاله موضوع KPI را بیشتر مورد بررسی قرار دهیم و دقیق تر به آن بپردازیم.
KPI یا Key Performance Indicator چیست؟
KPI اطلاعات بسیار مهم و مفیدی، مربوط به عملکرد اشخاص و تیم ها را برای سازمان ها و مدیران فراهم می کند. این داده ها آنها را قادر می سازد تا بفهمند سازمان در راستای اهداف تعیین شده خود چگونه قدم بر می دارد. بدین ترتیب، KPI هایی که به خوبی طراحی شده باشند، تصویر روشنی از سطح فعلی عملکرد و یا لزوم ایجاد تغییرات ارائه می دهند.
KPI ها ابزارهای تصمیم گیری مفیدی هستند و سازمان ها از آنها در چندین سطح استفاده می کنند تا موفقیت خود را در رسیدن به اهداف ارزیابی کنند. KPI های سطح بالا ممکن است روی عملکرد کلی مشاغل متمرکز باشند، در حالی که KPI های سطح پایین ممکن است روی فرآیندهای بخش هایی مانند فروش، بازاریابی، منابع انسانی، پشتیبانی و سایر موارد متمرکز شوند.
در سیستم “کی پی آی” برای هر فرد یا تیم، شاخص های فردی، سازمانی، تیمی، وظیفه ای و … تعریف می شود و افراد با توجه به دستیابی به این اهداف و شاخص ها، امتیاز دهی خواهند شد.
چه چیزی باعث می شود KPI مؤثر باشد؟
وقتی در مورد شاخص عملکرد کلیدی یا KPI صحبت می کنیم، باید توجه داشت که تناسب شاخص با عملکرد مهم ترین قسمت تدوین این شاخص ها می باشد. در برخی موارد سازمانها بدون تحقیق، از شاخص های تجاری نامناسب و نامربوط به کسب و کار خود استفاده می کنند و سپس متوجه می شوند که تاثیرات مثبتی مشاهده نمی شود. اگر اطلاعات دقیق، واضح و مرتبطی جمع آوری شود و نظارت بر اجرای صحیح آن مداوم باشد، به زودی نتایج مثبت خود را نشان خواهد داد.
شناسایی اهداف اصلی سازمان، مهم ترین گام برای تدوین KPI است. در این زمینه نرم افزارهای CRM می توانند کمک شایانی به شرکت ها کنند. چرا که با گزارش دهی جامع توسط این نرم افزار، تحلیل های کاملی به مدیران از هر بخش ارائه می شود. همچنین لازم است نحوه برنامه ریزی برای دستیابی به این اهداف و ابزارهای موجود کاملا شفاف شوند. با این کار درک کاملتری از KPI در تمام سازمان (چه مدیران میانی و چه سایر پرسنل) وجود خواهد داشت.
چگونه شاخص کلیدی عملکرد (KPI) تعریف کنیم؟
تعیین شاخص های کلیدی عملکرد می تواند کاری دشوار باشد. بخش مهم در KPI کلمه ی “کلیدی” آن است زیرا هر KPI باید به یک نتیجه خاص تجاری مربوط باشد. KPI ها معمولاً با معیارهای تجاری اشتباه گرفته می شوند. اگرچه اغلب با همان نیت مورد استفاده قرار می گیرند ، KPI ها باید براساس اهداف مهم یا اصلی تجارت تعریف شوند.
گام های اصلی تعریف KPI ها به صورت زیر است:
- نتیجه مورد نظر شما چیست؟
- چرا این نتیجه مهم است؟
- چگونه می خواهید پیشرفت را اندازه گیری کنید؟
- چگونه می توانید روی نتیجه تأثیر بگذارید؟
- چه کسی مسئول نتیجه کار است؟
- چگونه می دانید که به نتیجه خود رسیده اید؟
- چند بار پیشرفت را برای دستیابی به نتیجه بررسی خواهید کرد؟
برای مثال ، فرض کنیم که هدف شما افزایش درآمد حاصل از فروش امسال است و شما می خواهید آن را KPI برای رشد فروش بنامید. در اینجا نحوه تعریف KPI آورده شده است:
هدف : ۲۰ ٪ افزایش حاصل از درآمد فروش در سال جاری ( دستیابی به این هدف باعث می شود تا تجارت سودآور شود)
نحوه اندازه گیری پیشرفت : افزایش درآمد نسبت به هزینه ها در مدت مشابه موجود در تاریخچه
نحوه انجام: با استخدام کارمندان فروش بیشتر، تبلیغ برای مشتریان فعلی و جذب مشتریان جدید
مسئول مستقیم ارزش گذاری: مدیر ارشد فروش
نتیجه قابل انتظار : درآمد امسال ۲۰ درصد افزایش یافته است
دوره بررسی : ماهانه بررسی خواهد شد
نکته قابل توجه این که این وظایف می توانند در دسته بندی های مختلف قرار گیرند. مانند :
سازمانی ( نوع دوستی، آداب اجتماعی، …) ، وظیفه ای (متناسب با هر سمت) ، تیمی ( انعطاف پذیری ، …) ، فردی ( ارزش های اخلاقی، وقت شناسی ، …)
KPI SMART چیست؟
اسمارت که از جمع بندی حروف اول ۵ کلمه ی زیر ساخته شده است، مدل معروف هدفگذاری است که میتوان از این مدل برای تعیین KPI مناسب استفاده کرد. از این معیارها عبارتند از:
- Specific هدف شما باید کاملا روشن، شفاف و صریح باشد.
- Measurable این اهداف و شاخص ها باید قابل سنجش و اندازه گیری باشند.
- Attainable نباید غیر قابل دسترس یا عجیب باشند.
- Related اهداف و شاخص ها باید کاملا مرتبط و متناسب با کسب و کار و سمت مورد نظر باشند.
- Time حتما باید زمان مشخصی برای دستیابی به آنها مشخص نمود.
می توان KPI را با جزئیات بیشتر نیز رصد کرد
معیارهای SMART همچنین با افزودن قابلیت ارزیابی مجدد می توانند به SMARTER تبدیل شوند. این مراحل بسیار مهم هستند ، زیرا آنها تضمین می کنند که به طور مداوم KPI های خود و ارتباط آنها با تجارت خود را ارزیابی می کنید. به عنوان مثال ، اگر از هدف درآمدی خود برای سال جاری فراتر رفته اید ، باید تعیین کنید که آیا هدف خود را خیلی پایین تعیین کرده اید یا اینکه این مربوط به برخی از فاکتورهای دیگر است.
نحوه نوشتن و توسعه KPI
هنگام نوشتن یا توسعه KPI ، باید در نظر بگیرید که KPI چه نوع ارتباطی با هدف مشخص شده دارد. KPI ها باید متناسب با وضعیت شغلی، نوع کسب و کار، سمت افراد سفارشی سازی شوند و برای کمک به دستیابی به اهداف ایجاد می شوند. هنگام نوشتن KPI این مراحل را دنبال کنید:
برای KPI خود یک هدف روشن در نظر داشته باشید
یکی از مهمترین بخش های نوشتن KPI ، مشخص کردن هدف است. کی پی ای باید با یک هدف اصلی تجاری مرتبط باشد. نه فقط یک هدف پیش پا افتاده ، یا چیزی که ممکن است شخص در سازمان شما فکر کند مهم است.
KPI را با پرسنل سازمان به اشتراک بگذارید
KPI اگر ارتباط صحیحی در کل سازمان برقرار نکند بی فایده است. چگونه کارمندان، همان افرادی که وظیفه دارند چشم انداز سازمان را تحقق بخشند، بدون اطلاع از شاخص ها، در جهت انجام آنها گام بردارند؟ و حتی بدتر، عدم به اشتراک گذاشتن KPI باعث ناامیدی کارمندان و سایرین می شود، چرا که قادر به دیدن مسیری نیستند که سازمان شما در آن قرار گرفته است.
اشتراک گذاشتن آن با کارمندان یک مسئله مهم است، هرچند بسیاری از سازمان ها این کار را انجام نمی دهند، ولی مهمتر از آن ایجاد عزم در کارکنان برای اجرای هر چه بهتر آن ها است.
KPI ها برای اثربخشی نیاز به زمینه سازی دارند. این فقط در صورتی انجام می پذیرد که فقط آنچه را که اندازه گیری می کنید توضیح ندهید ، بلکه دلیل اندازه گیری آن را توضیح دهید. در غیر این صورت آنها فقط کلماتی در صفحه هستند که هیچ معنایی برای شما یا کارمندان شما ندارند.
برای کارمندان خود توضیح دهید که چرا این کار را انجام می دهید. باید بتوانید پاسخ سوالات در مورد علل تفاوت های KPI را بدهید و از همه مهمتر “ به حرف کارکنان گوش کنید “ . KPI ها باید منعطف باشند. آنها لزوماً برای همه افراد واضح و پوست کنده نیستند. گوش دادن به کارمندان خود به شما کمک می کند خطاها و اشکالات این سیستم را بدست آورید و اصلاح نمایید.
KPI را به صورت هفتگی یا ماهانه بررسی کنید
بررسی مداوم سیستم KPI برای نظارت بر صحت اجرای آن یا ایجاد تغییرات در آن لازم است. ردگیری مداوم اجرای آن به صورت هفتگی یا ماهانه و استخراج نتایج، به دستیابی به اهداف کمک شایانی خواهد کرد. همه KPI ها موفق نیستند. برخی از اهداف قابلیت تحقق ندارند و یا روند نامناسبی برای آن تدوین شده است. اینجاست که لزوم نظارت همیشگی بر KPI ها احساس می شود.
پس عملی شدن KPI ها یک فرآیند پنج مرحله ای است:
- اهداف تجاری را مشخص کنید
- عملکرد فعلی خود را تجزیه و تحلیل کنید
- اهداف KPI در کوتاه مدت و بلند مدت را تنظیم کنید
- اهداف خود را با تیم خود مرور کنید
- پیشرفت و تعدیل آن را نظارت کنید
مهم است که بدانیم، وقتی اهداف خاص با جزئیات بیشتری را انتخاب می کنیم و برای آن مدت زمان معلومی مشخص می کنیم، با دقت بیشتری می توان روی دستیابی به آنها کار کرد و نتیجه بسیار بهتری کسب کرد. همچنین سنجش پیشرفت آنها نیز ساده تر بوده و نقاط عطف در این نقشه راه بهتر شناسایی می شوند.
مثلاً فرض کنیم که قرار است ۱۵۰۰ اشتراک یک خبرنامه را در سه ماهه اول سال در اختیار داشته باشید. برای رسیدن به آن نقطه باید اهداف ماهانه ، دو هفته ای یا حتی هفتگی را تعیین کنید. به این ترتیب می توان به طور مداوم مسیر دستیابی به هدف را بازنگری کرده و در صورت لزوم استراتژی های دیگری را اتخاذ کرد.
با توجه به هر ماه می توانید تقسیم بندی کنید. در این حالت ، ۵۰۰ اشتراک در ماه اول ، ۵۰۰ تا در ماه دوم و ۵۰۰ تا در ماه سوم خواهد بود. اما ممکن است شرایط خاص باشد. مثلا در ماه اول و ماه دوم روزهای بیشتری نسبت به ماه سوم وجود داشته باشد، یا اتفاق و رویداد خاصی در آن ماه باشد، بنابراین شاید لازم باشد برای آن ماهها ۶۰۰ هدف تعیین گردد.
هر چه که باشد ، حتماً اهداف KPI خود را برای اهداف کوتاه مدت تقسیم کنید.
اهداف KPI خود را در صورت لزوم به روز کنید
KPI ها منعطف هستند. در صورت لزوم آنها می توانند کامل و بهروز شوند. فراموشی KPI ها خطرناک است، به طوری که ممکن است فعالیت ها در جهتی متفاوت با مسیر اصلی سازمان انجام شوند. باید این سیستم به طور مستمر بررسی شود و با توجه به تغییرات سازمانی، تغییر کنند.
برای کسی که قبلاً هرگز KPI ایجاد نکرده باشد، آشنایی با آن نداشته باشد و یا این سیستم متناسب با سمت او نباشد ممکن است همه این موارد بدون استفاده باشد پس آپدیت کردن آنها امری ضروری است. اما پس از چند بار طی کردن این روند، استفاده از آن ساده تر خواهد بود.
ابزارها و نرم افزارهایی که در کنترل شاخص ها به کار گرفته می شوند.
شاخص های کلیدی عملکرد که در خلال فعالیت های مربوط به بازاریابی و فروش به عنوان مقیاس مورد استفاده قرار می گیرند، توسط ابزارهای نرم افزاری مانند سی آر ام، تعریف و پیگیری می شوند. نرم افزار crm با در اختیار داشتن امکانات گسترده در کنترل فرایندهای فروش، مزیت های بارزی هم در کاربرد آن توسط یک کسب و کار دارد. بررسی کردن تعریف و معنی crm چیست، قابلیت های قابل توجهی را در این خصوص برای شما به همراه خواهد داشت.
جمع بندی
بطور کلی KPI ها ابزاری مهم برای سنجش موفقیت شما در سمت، شغل و نهایتا کسب و کارتان هستند. به این صورت که با تعریف کردن اهداف کوتاه یا بلند مدت و شاخص های عملکردی، میزان دستیابی به اهداف سازمانی، اندازه گیری و قابل رصد خواهند شد.
دام اصلی استفاده از KPI زمانی است که موفقیت حاصل شده است و لازم است به جای فراموش کردن این سیستم، برای رشد بیشتر اهداف جدیدی تعریف شود و از این سیستم هوشمند KPI غافل نشد.
7 thoughts on “ KPI یا شاخص کلیدی عملکرد چیست؟ ”
اگر انجام بشه خیلی خوبه ولی من فکر نمیکنم که شرکت های ایرانی از این شاخص های عملکرد استفاده کنن
6 سیگما
شش سیگما یک رویکرد تجاری چندوجهی و همه جانبه است که به منظور حرکت در مسیر تعالی سازمانی، در صورت بهره گیری درست از آن می تواند نقش اساسی ایفا کند.
مقدمه
اگرچه به ظاهر، یک فرآیند و تفکر آماری را تداعی می کند ولی به واقع می خواهد در جاده های کیفیــــت و تعالی از طریق آسیب شناسی متدولوژی، شناسایی نقاط قوت و فرصتهای بهبود مسیر حرکت و استقرار سیستم های کیفیت را به سمت خطای صفر (ZERO DEFECT) ترسیم سازد و هدف عملی آنها رسیدن به سطح کیفیت شش سیگما یعنی ¾3/4 خطا در میلیون است. این موضوع خود را در جاهای بسیار بحرانی و حساس مانند حرکت امن هواپیماها، کنترل ضربان قلب بیماران، کنترل حسابهای کلان بانکی و. .. که خطای جزئی در محاسبه ضررهای جبران ناپذیری را به بار می آورد، خودنمایی می کند. در این مقاله برآنیم که بگوییم اگرچه این رویکرد، خود نوعی روش ارزیابی درست است اما خود متدولوژی آن نیز نیازمند ارزیابی است.
ارزیابی شش سیگما
سازمانی ممکن است یک سری معیارهای امتیازدهی متعادل داشته باشد که در سطح آن سازمان جاری است. اگر این سازمان تصمیم می گرفت که تغییراتی را در طول زمان در این معیارها به وجود آورد، با تغییرات کمی روبرو می شد، که به طور کلی در چنین محیطی، بسیاری از معیارها بهبود پیدا نمی کردند. دلیل این امر آن است که بسیاری از سازمانها از رویکرد ساختاری برای بهبود فرایندهایی برخوردار نیستند که بر معیارهای اساسی تاثیر می گذارند. شش سیگما می تواند به سازمانها کمک کند تا زیربنایی را به وجود آورند که در آن بهبودها از طریق پروژه هایی صورت گیرد که از یک نقشه مسیر (ROADMAP) مهندسی مجدد، بهبود فرایند ساختاریافته که با معیارها مرتبط است، تبعیت کنند. ولی گاهی این آگاهی به هنگام ارائه شش سیگما کافی نیست. در بعضی از سازمانها، لازم است در زمان انجام ارزیابی نیازها، به منافع اقتصادی شش سیگما توجه بیشتری شود. ما در این جا درباره دو مقیاس بحث خواهیم کرد که نه تنها در هزینه یابی پروژه های بالقوه (SMARTER SIX SIGMA SOLUTION = S4 مفید هستند، بلکه می توانند در تصمیم گیری راجع به صحیح بودن شش سیگما برای یک سازمان نیز مثمرثمر واقع شوند. این دو مقیاس عبارتند از هزینه کیفیت پایین و هزینه عدم انجام کار. ما در این مجال به توجیه اقتصادی اجرای شش سیگما خواهیم پرداخت ولی نیروهای انگیزشی دیگری نیز از قبیل رضایت مشتری دخیل هستند. بااین حال، جلب توجه مدیریت اجرایی به هنگام بحث راجع به مفاهیم و مسائل اقتصادی غالباً ساده تر است. رویکرد قوی، ترکیب کردن این دواست، یعنــــی جامه عمل پوشاندن به رضایت مشتری و سایر معیارهای راهبردی در مفاهیم اقتصادی جهت بررسی توسط مدیریت اجرایی. توجه به منافع مالی به تنهایی می تواند موجب چشم پوشی سازمان از موقعیتهای مهمی شود که ممکن است منافع چشمگیری را از پروژه بهبود S4 نصیب سازد. ما برای این موقعیتها پیشنهاد می کنیم که به کاربرد شش سیگما در سازمان از طریق پاسخگویی به سوالاتی توجه شود که در انتهای این مقاله آمده است.
مفاهیم سطوح کیفی
سازمانی که به شش سیگما توجه دارد ممکن است به مفهوم عدم انجام کار نیز توجه داشته باشد. اگرهریک از رقبای کنونی سازمان، یا حتی یک رقیب جدید، به سطوح کیفی شش سیگما در بخش سطوح تجارت هفتگی صنعت یا بخش بازار آن سازمان دست یابد، ایام سودآوری سازمان تحلیل می رود. وقتی شش سیگما عاقلانه به اجرا درآید، صرفاً یک برنامه کیفی دیگر محسوب نمی شود. شش سیگما می تواند بهبود چشمگیری در سطوح تاریخی سازمان بهوجود آورد و نقشهایی را که سازمان براساس آنها عمل می کند کاملاً دگرگون می سازد. وقتی کسی در یک صنعت، راهبرد تجاری موفق و پایدار شش سیگما را به اجرا در می آورد، تنها راه تبدیل شدن یا باقی ماندن در نقش صنعت پیشگام، اجرای هوشمندانه تر شش سیگما نسبت به رقیب است. این پرسش که آیا سازمان باید راهبرد تجاری شش سیگما را در پیش گیرد، دیگر اهمیتی نخواهد داشت بلکه زمان اجرای آن مهم خواهد بود. سطوح کیفی سه سیگما که در نیم قرن اخیر رایج بوده است، دیگر قابل قبول نیست. برای مثال، در نظر بگیرید که بازده 99/9درصد در سطوح عملکرد زیر در صنایع خدماتی حاصل شود :
برای تاکید بر مفهوم0/1 درصد نرخ نقص (99/9 درصد بازده) ، به این موارد توجه کنید: قلب شما در هر چند صد ضربه یکبار نمی تپد، حساب جاری شما به طور تصادفی هزار دلار بابت هـــزینه ای که انجام نداده اید، بدهکار می شود، پرواز شما در یک فرودگاه بین المللی دچار سانحه می شود، کلیه چپ شما برداشته می شود در حالی که کلیه راستتان سرطانی شده، چک تامین اجتماعی شما توسط دستگاه پردازش پست از بین رفته است، لیوان آب شما آلوده به باکتری سالمونلا است. حوادثی از این دست، اگرچه کوچک به نظر می رسند، ولی برای کسانی که آنها را تجربه می کنند، حائزاهمیت و گاهی کشنده است. اگر به این نتیجه رسیده ایم که جلو این حوادث قبل از وقوع باید گرفته شود، پس باید به طرف سطوح کیفی شش سیگما در کلیه محصولات و فرایندهای مهم حرکت کنیم. بعضی از چیزها ارزش تلاش کردن برای سطح کیفی شش سیگما را ندارند. موقعی که سعی می کنیم کباب پز حیاط خانه را روشن کنیم. اگر یکی از صد چوب کبریت (99 درصد کیفیت) بشکند، اهمیت نمی دهیم. ولی اگر شیرگاز کباب پز نشتی داشته باشد و موقع روشن کردن کبریت باعث انفجار شود، آن وقت حتماً اهمیت می دهیم.
هزینه کیفیت پایین
در بازارهای مالی دنیای امروز، اعطای جایزه بابت موفقیتهای کوتاه مدت را که براساس سود خالص و بازگشت سرمایه در هر سه ماه محاسبه می شود تشویق می کنند. سازمانهای دولتی و خصوصی، که می توانند هزینه کیفیت پایین را تقریباً به طور کامل از بین ببرند، می توانند در این زمینه در آینده پیشگام باشند. کانویی (1992) مدعی است که در اکثر سازمانها 40 درصد مجموع فعالیتها، چه انسانی و چه ماشینی، تلف می شود. اگر بتوان این ضایعات را از بین برد یا به طور چشمگیری کاهش داد، قیمت واحدی که بایستی بابت کالا و خدمات محاسبه گردد تا بازده سرمایه خوبی را به بار آورد تاحد زیادی کاهش می یابد، و غالباً به قیمتی منتهی می شود که در مقیاس جهانی قابل رقابت خواهدبود. لذا، یکی از ویژگیهای بازیگران در سطح جهانی ظاهراً سرمایه گــذاری بسیــار کــــم (قـــابل چشم پوشی) در زمینــــــه هزینــــه کیفیت پایین (COPQ = COST OF POOR QUALITY) است. تاکنون سازمانهای زیادی مزایای استفاده از رویکرد شش سیگما را در بهبود سودآوری و رضایت مشتری درک کرده اند. دولتهای فدرال و سطوح تجارت هفتگی ایالتی اکثر سازمانها را، اگر نگوییم همه را، ملزم به تهیه گزارشات و اسناد مالی می کنند تا به عنوان مبنای تعیین میزان مالیات مورد استفاده قرار گیرند. حتی اگر برای مالیات نباشد، سازمانها سوابق مالی دقیق خود را برای اطمینان از کارایی کوتاه مدت و بلندمدت خود حفظ می کنند. یکی از سوابق بسیار مهم مالی گزارش اختلاف است، که هزینه ها و فروش واقعی را با هزینه ها و فروش پیش بینی شده یا بودجه بندی شده مورد مقایسه قرار می دهد. اختلافات چشمگیر بلافاصله مورد توجه واقع می شوند و اقدام اصلاحی صورت می پذیرد تا دچار مشکل نقدینگی نگردند، تا اواسط قرن حاضر، کمتر شرکتی توجه خود را به هزینه های مربوط به موارد کیفی در صورت درآمد یا ترازنامه معطوف می کرد. تنها بدیهی ترین دغدغه ها یا نیازهای بخش کیفیت ممکن بود شناسایی شده و موردتوجه قرار گیرند. در دهه های 1950 و 1960، بعضی از سازمانهای بالنده شروع به ارزیابی و تهیه گزارش درباره هزینه های کیفیت کردند. این امر درنهایت به روشی برای تعریف، اندازه گیری و تهیه گزارش هزینه های کیفیت در مقیاس زمانی منظم - اغلب هفتگی، ماهانه یا فصلی منجر گردید. درصورت درآمد، هزینه های کیفیت معمولاً پشت مقولاتی چون هزینه های سربار (هزینه های غیرمستقیم) و هزینه های مستقیم (کار مستقیم و موادمستقیم) مخفی هستند. ولی تاکید اولیه بر هزینه های کیفی کاملاً دقیق نبود زیرا فقط آشکارترین مقولات کیفی موردتوجه واقع می گردید.
با پیشرفت جنبش کیفیت در نیمه دوم قرن حاضر، مشخص گردید که هزینه های مرتبط با کیفیت را می توان به صورت 15 تا 25 درصد مجموع هزینه های عملیات نمایش داد و بسیاری از این هزینه ها نیز مستقیماً در صورت گزارش یا ترازنامه نمی آید. این هزینه ها کیفی واقعاً هزینه هایی مخفی هستند که در شکل یک در زیر خط آب نشان داده شده اند. افزایش کارشناسان فنی در بخش کیفیت به تعریف و توجه به این هزینه های کیفی مخفی کمک کرد. محاسبه هزینه های کیفی سنگین توجه مدیریتهای اجرایی را جلب کرد. درنهایت اصطلاح هزینه کیفیت پایین به این هزینه ها اطلاق گردید. زیرا نمایانگر محصولات یا فعالیتهای ناخشنودکننده ای بودند که درصورت حذف، سودآوری سازمان به طور چشمگیری بهبود پیدا می کرد. طی چند دهه حقایق شگفت آوری در این باره کشف گردید:
F هزینه های مرتبط با کیفیت بسیار سطوح تجارت هفتگی بالاتر از آن چیزی بود که گزارشهای مالی نشان می داد. (20 تا 40 درصد فروش)؛
F اگرچه بسیاری از این هزینه ها قابل اجتناب بود ولی هیچ فرد یا سازمانی مستقیماً مسئول کاهش دادن آنها نبود.
درحال حاضر این هزینه ها در سه مقوله عمده جای می گیرند:
هزینه های پیشگیری صرف جلوگیری از بروز عیب و نقص درهمان مرحله اول می شود. هزینه های ارزیابی به تلاشهایی برمی گردد (نظیر حسابرسی کیفیت) که صرف حفظ سطوح کیفیت ازطریق ارزیابیهای رسمی سیستم های کیفیت می شود. هزینه های ناکامی به تلاشهای پس از وقوعی اطلاق می شود که برای محصولاتی که مشخصات لازم را ندارند یا نمی توانند انتظارات مشتریان را برآورده سازند، صرف می گردد. نمونه هایی از یکایک عناصر هزینه به شرح ذیل هستند:
واچ لیست هفتگی رمز ارزها (۲۴ مرداد ۱۴۰۱)
قیمت بیت کوین ۲۵۰۰۰ دلار پیش بینی شده است و حفظ این سطح میتواند باعث رشد رمز ارزهایی مانند در کاردانو، UNI، چین لینک و چیلیز شود. شاخص S&P 500 برای چهارمین هفته متوالی افزایش یافت؛ زیرا افزایش تورم باعث شد سرمایه گذاران بیشتری به رمز ارزها روی آورند. بیتکوین (BTC) و آلتکوینهای برتر نیز اصلاح خود را گسترش دادند. با استفاده از این دادهها میفهمیم که سرمایه گذاران در حال افزایش داراییهای خود هستند.
یکی از تحلیلگران گلسنود گفت: آلت کوینهایی که تحت تاثیر رهبر خود یعنی اتریوم قرار دارند پس از اخبار مربوط به ادغام اتریوم توانستند بهتر از بیت کوین عمل کنند.
با این حال، شرکت تجاری QCP Capital در مورد شتاب در بازار آلت کوین محتاط است. آنها تاکید کردند که علاقه به اتریوم و داراییهای مشابه ۸ میلیارد دلار افزایش یافته است. با توجه به شاخص OI میزان علاقه در بیت کوین ۵ میلیارد دلار بود که اتریوم و آلت کوینهای مانند آن توانستند از آن پیشی بگیرند. گلسنود پیشنهاد میکند که معاملهگران سودهایی را بر اساس اسپرد (کارمزدی که از هر معامله دریافت میشود) بین لانگ پوزیشن و معاملات آتی اتریوم در کوتاه مدت (سه ماه) رزرو کردند.
آیا بیت کوین و آلت کوینها میتوانند بهبود خود را در چند روز آینده تمدید کنند؟ بیایید نمودار ۵ ارز دیجیتال برتر را که ممکن است در کوتاه مدت عملکرد بهتری داشته باشند را بررسی کنیم.
قیمت بیت کوین در روزهای ۱۳ و ۱۴ آگوست ۲۰۲۲ از سطح مقاومت ۲۴۶۶۸ دلار بالاتر رفت اما گاوها نتوانستند سطوح بالاتر را حفظ کنند. این نشان میدهد که خرسها در در زمان افزایش قیمت داراییهای خود را میفروشند، اما نوسان به سطح مقاوت باعث تضعیف عملکرد آنها میشود.
میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه ۲۳۴۱۴ دلاری و شاخص قدرت نسبی (RSI) در محدوده مثبت نشان میدهد که کمترین مقاومت برای صعود وجود دارد. اگر گاوها بتوانند قیمت را بالاتر از ۲۵۰۰۰ دلار حفظ کنند، ارز دیجیتال BTC میتواند بیش از این افزایش یابد و در نهایت به ۲۸ هزار دلار برسد.
این سطح ممکن است به عنوان یک سطح مقاومت سخت عمل کند، اما اگر گاوها این مانع را برطرف کنند، قیمت میتواند تا ۳۲ هزار دلار افزایش یابد. عبور از شاخص میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه نشان دهنده احساسات مثبت بازار و خرید سرمایه گذاران در کف قیمت است.
در مقابل، اگر قیمت از ۲۴ هزار دلار ماهش یابد و به زیر متحرک نمایی ۲۰ روزه برسد، میفهمیم که خرسها در حال فعالیت در سطوح بالا هستند. سپس این ارز دیجیتال میتواند به میانگین متحرک ساده ۵۰ روزه ۲۱۹۷۶ دلار کاهش یابد.
۲۴۶۶۸ دلار شاهد نبرد سختی بین گاوها و خرس ها است. میانگینهای متحرک صعودی نشان دهنده مزیت برای خریداران است، اما واگرایی منفی در RSI نشان میدهد که حرکت ممکن است ضعیف شود.
اگر قیمت به زیر نمودار ۲۰-EMA برسد، نشان دهنده یک مزیت جزئی برای خرسها خواهد بود. این ارز دیجیتال میتواند به ۵۰-SMA و سپس به ۲۳۶۰۰ دلار کاهش یابد. از طرف دیگر، اگر قیمت از ۲۰-EMA افزایش یابد و به بیش از ۲۵۰۵۰ دلار برسد، ممکن است حرکت صعودی از سر گرفته شود.
کاردانو (ADA) در ۱۳ آگوست ۲۰۲۲ از سطح مقاومت ۰٫۵۵ دلار عبور کرد. این حرکت نشان دهنده این است که اوضاع چنئان هم به نفع گاوها نیست.
افزایش شاخص متحرک نمایی ۲۰ روزه ۰٫۵۲ دلار و RSI در محدوده مثبت نشان میدهد که گاوها کنترل بازار را در دست دارند. قیمت کاردانو (ADA) میتواند تا ۰٫۶۳ دلار و سپس به ۰٫۷۰ دلار صعود کند. این سطح احتمالاً نظر خرسهای بازار را به فروش جلب میکند.
برخلاف این فرض، اگر قیمت از سطح کاهش یابد و به زیر میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه برسد، نشان دهنده یک تله از سوی گاوهای بازار بوده است. ارز دیجیتال کاردانو میتواند به SMA 50 روزه یعنی ۰٫۴۹ دلار و سپس به ۰٫۴۵ دلار کاهش یابد.
ارز دیجیتال کاردانو از الگوی مثلث صعودی عبور کرد و به سطح مقاومت ۰٫۵۵ دلار رسید. این امر شاخص RSI را در نمودار ۴ ساعته به سطوح بیش از حد خرید سوق داد که احتمالا معامله گران کوتاه مدت را وسوسه کند که سود خود را ثبت کنند.
قیمت کاردانو ممکن است تا ۰٫۵۵ دلار کاهش یابد. اگر گاوها این سطح را به سمت حمایت برگردانند، این رمز ارز شاید حرکت صعودی خود تا ۰٫۶۵ دلار را ادامه دهد. اگر قیمت به زیر خط روند صعودی سقوط کند، این دیدگاه مثبت میتواند در کوتاه مدت از بین رود.
یونی سواپ (UNI) در چند روز گذشته بین ۸٫۱۱ دلار و ۹٫۸۳ دلار ثابت شده است. این نشان میدهد که گاوها در حال خرید یونی سواپ در کف قیمت هستند اما خرسها از سطح مقاومت دفاع میکنند.
هرچه قیمت بیشتر در این محدوده باقی بماند، احتمال صعود بیشتر خواهد شد.میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه ۸٫۵۴ دلار در حال افزایش است و RSI در محدوده مثبت قرار دارد که نشان دهنده مزیت برای خریداران است. اگر گاوها قیمت را به بالای ۹٫۸۳ دلار برسانند، ارز دیجیتال UNI میتواند بیشتر افزایش یابد و ابتدا به ۱۰٫۵۵ دلار و سپس به ۱۲ دلار برسد.
از طرف دیگر، اگر قیمت از سطح فعلی کاهش یابد و به زیر شاخص متحرک نمایی ۲۰ روزه برسد، احتمالا این ارز برای مدت بیشتری به معاملات خود با این قیمت ادامه دهد. خرس ها باید بتوانند قیمت را به۸٫۱۱ دلار برسانند تا کنترل بازار را در دست بگیرند.
نمودار ۴ ساعته نشان میدهد که خرس ها از منطقه بین ۹٫۵۰ تا ۹٫۸۳ دلار دفاع میکنند. اگر قیمت به زیر ۸٫۷۴ دلار سقوط کند، فروشندگان تلاش خواهند کرد ارز دیجیتال یونی سواپ را تا سطح حمایت ۸٫۱۱ دلار کاهش دهند. انتظار میرود خریداران در این سطح شروع به خرید ارز دیجیتال UNI کنند.
صاف شدن نمودار میانگین های متحرک و RSI نزدیک به نقطه میانی نشان میدهد که عملکرد در یک محدوده احتمالا برای مدت بیشتری ادامه یابد. حرکت پرطرفدار بعدی میتواند افزایش به ۹٫۸۳ دلار یا کاهش به زیر ۸٫۱۱ دلار باشد.
چین لینک (LINK) طی چند هفته گذشته در محدوده بین ۵٫۵۰ تا ۹٫۵۰ دلار معامله شده است. گاوها در تاریخِ ۱۲ آگوست تلاش کردند تا قیمت را به بالای این محدوده برسانند اما خرسها موضع خود را حفظ کردند.
نمودار تحرک نمایی ۲۰ روزه ۸٫۰۰ دلاری در حال افزایش است و شاخص RSI در محدوده مثبت قرار دارد که نشان دهنده این است که گاوها دست بالا را دارند. اگر قیمت از میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه عقب نشینی کند، گاوها یک بار دیگر تلاش خواهند کرد تا مانع سربار را با ۹٫۵۰ دلار برطرف کنند. اگر آنها موفق شوند، جفت LINK/USDT می تواند تا ۱۲٫۳۰ دلار و سپس به ۱۳٫۵۰ دلار افزایش یابد.
درعوض، اگر قیمت به زیر میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه برسد، نشان دهنده این است که معامله گران سودهای نزدیک به مقاومت را رزرو می کنند. این می تواند جفت را به SMA 50 روزه ۷٫۰۰ دلاری برساند و اقامت در محدوده را برای چند روز دیگر افزایش دهد.
قیمت چین لینک از ۹٫۵۰ دلار کاهش یافت و به زیر ۲۰-EMA در نمودار ۴ ساعته رسید. این نشان میدهد که معامله گران ممکن است سود رزرو کنند. این ارز دیجیتال میتواند به ۵۰-SMA سقوط کند که ممکن است به عنوان یک سطح حمایت مهم عمل کند.
اگر قیمت از ۵۰-SMA بازگشت، گاوها دوباره سعی خواهند کرد این جفت را به بالای ۹٫۵۰ دلار برسانند. اگر آنها موفق شوند، این رمز ارز می توانند مرحله بعدی صعود را آغاز کنند. از سوی دیگر، اگر قیمت به زیر ۵۰-SMA سقوط کند، این ارز دیجیتال میتواند تا ۸٫۲۹ دلار کاهش یابد.
چیلیز (CHZ) در چند روز گذشته در یک روند اصلاح قوی بوده است، اما سایه بلند کندل ۱۴ آگوست نشان میدهد که خرسها از مقاومت بالای سر در ۰٫۱۹ دلار دفاع میکنند.
اگر چه افزایش میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه ۰٫۱۴ دلار نشان دهنده مزیتی برای خریداران است، اما RSI در منطقه ای که بیش از حد خرید شده است، اصلاح یا تثبیت جزئی را در کوتاه مدت پیشنهاد میکند. اگر قیمت از سطح فعلی کاهش یابد، اولین سطح مهمی که باید در جهت نزولی مشاهده کرد، متحرک نمایی ۲۰ روزه است.
بازگشت به این سطح نشان میدهد که گاوها به کاهش قیمت به عنوان یک فرصت خرید نگاه می کنند. این امر باعث بهبود چشم انداز شکست بالای مقاومت خواهد شد. اگر این اتفاق بیفتد، قیمت چیلیز میتواند تا ۰٫۲۲ دلار و سپس به ۰٫۲۴ دلار افزایش یابد.
از طرف دیگر، اگر قیمت به زیر میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه سقوط کند، ارز دیجیتال CHZ میتواند به SMA 50 روزه ۰٫۱۲ دلار کاهش یابد. چنین حرکتی نشان میدهد که این رمز ارز ممکن است در کوتاه مدت یک محدوده تشکیل دهد.
افزایش قیمت ارز دیجیتال چیلیز، شاخص RSI را به عمق منطقه خرید بیش از حد در نمودار ۴ ساعته سوق داد، که نشان میدهد امکان اصلاح یا تثبیت وجود دارد. ممکن است همین شروع شده باشد و این رمز ارز ممکن است به ۲۰-EMA کاهش یابد، که سطح مهمی است که باید مراقب آن بود.
اگر قیمت چین لینک از ۲۰-EMA برگشت، نشان میدهد که احساسات مثبت دست نخورده باقی میماند. پس از آن خریداران دوباره تلاش خواهند کرد تا حرکت صعودی را از سر بگیرند. این دیدگاه صعودی در کوتاه مدت در صورتی که قیمت کاهش یابد و به زیر ۵۰-SMA برسد، از بین خواهد رفت.
مطالب بیان شده از وبسایت کوین تلگراف است و به هیچ وجه نباید آن را یک توصیه سرمایه گذاری در نظر بگیرید. همیشه قبل از هر گونه اقدامی باید تحقیقات خود را به طور کامل انجام دهید.
نفتا بررسی کرد: جایگاه آمریکا در تجارت گوشت گاو با دو کشور نیمکره شمالی/ تجارت رو به گسترش یک میلیارد دلاری انواع گوشت
تجارت گوشت و دام زنده بین سه کشوری که توافقنامه تجارت آزاد آمریکای شمالی را امضا کردهاند، بهطور جدی به آمریکا وابسته است و این کشور سهم بالایی در تأمین گوشت مورد نیاز مکزیک و کانادا دارد.سطوح تجارت هفتگی
تجارت گوشت و دام زنده بین سه کشوری که توافقنامه تجارت آزاد آمریکای شمالی را امضا کردهاند، بهطور جدی به آمریکا وابسته است و این کشور سهم بالایی در تأمین گوشت مورد نیاز مکزیک و کانادا دارد.
به گزارش ایانا از www.fb.org ، در سراسر ایالات متحده آمریکا خرید و فروش دام و گوشت قرمز، نقش مهمی در تجارت و حجم معاملات کلان بازی میکند. این موجودات همچنین مواد اولیه مورد نیاز کارخانههای بستهبندی را فراهم کرده و اقتصاد آن ها را به گردش درمیآورند. همچنین نقش مهم این گلهها در سه کشور مطرح تولید گوشت جهان ( آمریکا، کانادا و مکزیک) را نمیتوان نادیده گرفت؛ نقشی که به تنظیم شرایط بازار و انعطافپذیری زنجیره تولید مربوط میشود. قوانین و توافقنامههای مربوط به تجارت آزاد در نهایت سیستم حمل و نقل را به کار انداخته و تجارت گوشت قرمز بین کشورها را شکل میدهد. اگرچه ایالات متحده بر مصرف گوشت داخلی تأکید دارد، اما این موضوع دسترسی به انواع دیگر گوشت تولیدشده در سرزمینهای مختلف را محدود کرده و در نهایت منجر به افزایش قیمت لاشه در آمریکا خواهد شد. این گزارش سعی دارد جزئیات تجارت گوشت گاو و گوساله بین سه کشور آمریکا، کانادا و مکزیک ( NAFTA ) را بررسی کند.
روند بازار در آمریکای شمالی
توافقنامه تجارت آزاد آمریکای شمالی سود متقابلی را برای هر سه کشور رقم زده است و این مزیتی اقتصادی برای تجارت اینچنینی محسوب میشود. آمارها نشان میدهد که در سال 2017 تعداد رئوس گاوهای ایالات متحده به 94 میلیون رسیده که این تعداد در کانادا 12 میلیون و در مکزیک به 17 میلیون رأس میرسد. البته بعد از جداسازی گاوهای شیری تعداد گاوهای گوشتی در آمریکا به 80 میلیون، کانادا به 10 میلیون و در مکزیک به هفت میلیون کاهش مییابد؛ بنابراین صنعت گاو گوشتی ایالات متحده مزایای قابل توجهی هم از نظر اقتصادی و هم از لحاظ زیرساختی در قیاس با دو کشور دیگر دارد. مزیت دیگری که در این راستا به نفع آمریکا میتوان از آن یاد کرد، توزیع متوازن گلههای گوشتی در هر 50 ایالت این سرزمین است که هرکدام از این مناطق تفاوتهای معناداری از نظر سیستم تولید و چالشهای پیش رو دارند. در صورتی که بهعنوان مثال تنها استان "آلبرتا" در کانادا قطب تولید گوشت گاو محسوب شده و در این کشور، رتبه نخست را داشته و 60 درصد جمعیت گلهها را در خود جای داده است، در حالی که سهم ایالت تگزاس با در اختیار داشتن 12.6 میلیون رأس گاو، تنها 16 درصد از کل تولید گوشت قرمز آمریکا است.
تجارت گاو زنده در سطح منطقهای
سطح تجارت گاو زنده آمریکا با مکزیک بهطور قابل ملاحظهای بیشتر از مقدار تجارت آن با کاناداست. مکزیک بهطور عمده حیواناتی را که نیاز به چرا دارند به دشتهای جنوبی خود منتقل میکند، زیرا برنامههای مدونی برای تغذیه آنها با توجه به قیمت خوراک و شرایط محیطی تدوین کرده است. اتفاقاً ایالات متحده نیز کشتیهای فراوانی در دریای نزدیک به آن دشتها در اختیار دارد و این به تسهیل روند تجارت کمک میکند. تاکنون آمریکا بهطور متوسط هفتهای 23 هزار رأس گاو از مکزیک وارد کرده، در حالی که کل صادرات گاو آمریکا به مکزیک در طول پنج سال گذشته کمتر از 15 هزار رأس بوده است. با این حال تعداد دامهایی که از مرز مکزیک گذشته و به ایالات متحده میروند در مقایسه با حجم دامهای آمریکا بسیار ناچیز است. بهعنوان مثال در سال 2016 در مجموع یک میلیون رأس گاو از مکزیک به آمریکا صادر شد که کمتر از هفت درصد گاوهای موجود در ایالات متحده را تشکیل میدهد. وضعیت کانادا کمی متفاوت است. سه گروه گاو از کانادا صادر میشود؛ آنهایی که دوره پرواری را تمام کردهاند، گاوهای کشتار شده نر گلههای شیری و گاوهای ماده حذفی. این دستهها بیش از 50 درصد واردات گاو از کانادا به آمریکا را بهصورت هفتگی تشکیل میدهند. حتی حجم آنها به 98 درصد کل حجم تجارت گاو در یک هفته معین هم میرسد. بهطور میانگین واردات دامهای وابسته به مراتع از کانادا به آمریکا در سال جاری حدود سههزار رأس در هفته برآورد میشود.
اما صادرات گاوهای زنده گوشتی از آمریکا به کانادا در طول تاریخ تجارت انعطاف بسیاری داشته و طیف گستردهای از دامهای مرتعی تا پرورشیافته را تشکیل میدهد. این موضوع به عواملی مانند بازار، فاکتورهای تغذیهای و شرایط دیگر بستگی دارد. از آنجا که بیش از 50 درصد کارخانههای بستهبندی گوشت کانادا در استانهای "کبک" و "انتاریو" قرار دارد و این مناطق بیش از یکهزار مایل از استان "آلبرتا" (مرکز تولید خوراک دام) دورتر است؛ بنابراین ایالات متحده نقش مهمی در تأمین گاوهای مورد نیاز این کارخانهها ایفا میکند، اما این تمام ماجرا نیست. در سالهای اخیر، گلههای گاو کانادا بهطور قابل ملاحظهای کاهش یافته و پیشبینی میشود که این روند ادامهدار باشد. در نتیجه سناریوی تجارت گاو بین این کشور و آمریکا دستخوش تغییر خواهد شد، زیرا کارخانههای بستهبندی کانادا بهطور پیوسته برای بقای اقتصادی خود نیاز به تأمین گوشت دارند. این موضوع یکی از این دو نتیجه را در پی خواهد داشت؛ یا کوچک شدن گلههای دام کانادا منجر به ورشکستگی بیشتر کشتارگاههای این کشور شده و در نتیجه حجم صادرات دام زنده از این سرزمین افزایش مییابد یا ارتقای ظرفیت بستهبندی کانادا دوباره به رونق این چرخه انجامیده و صادرات دام به آمریکا را کاهش میدهد.
تجارت گوشت گاو بین کشورهای عضو NAFTA از تعادل بیشتری برخوردار است. آمریکا در این میان صادرکننده برتر انواع گوشت گرم و منجمد بهشمار میرود، البته در سال 2016 تراز تجاری این محصول بین این کشور با مکزیک برابر بود، اما به طور کلی مکزیک تمایل بسیاری برای مصرف گوشتهای آمریکایی دارد. در مقابل کانادا در سال 2016 سطوح تجارت هفتگی میلادی از آمریکا جلو افتاد و در مقایسه تجاری 173 هزار تن گوشت بیشتر به این کشور فرستاد.
بهطور کلی آمریکا در سال 2016 به میزان 1.3 میلیارد دلار گوشت گاو تازه و منجمد به کشورهای عضو NAFTA صادر کرده است و در مقابل واردات گوشت گاو (تازه و منجمد) این کشور از کشورهای این گروه به 2.1 میلیارد دلار میرسد. یعنی بیش از 40 درصد کل تجارت این محصول. ارزش کل واردات انواع دیگر گوشت (به جز گوشت گاو) به آمریکا که بیش از 50 درصد آن از مکزیک و کانادا بوده است، 245 میلیون دلار و صادرات این محصولات با سهمی 23 درصدی که مکزیک و کانادا به خود اختصاص دادهاند، 756 میلیون دلار تخمین زده میشود. البته واردات گوشت گاو آمریکا در همین سال به ارزش 752 میلیون دلار بیشتر از ارزش تجارتی بوده که کشورهای عضو NAFTA این محصول را صادر کردهاند، اما باید توجه داشت که تجارت ایالات متحده در سطح جهان گسترش داشته و سالانه بیش از یک میلیارد دلار انواع گوشت یخزده، تازه، ماهیچه با استخوان و بدون استخوان را بین کشورهای مختلف جابهجا میکند.
آمریکا تا حدی گوشت تازه کانادا را تأمین میکند، بهطوری که در سال 2016 تا 94 درصد سهم واردات گوشت گاو به این کشور را بر عهده داشت، در حالی که سهم ایالات متحده در واردات این محصول از کانادا 10 درصد است. بر اساس آمارهای موجود، کانادا یازدهمین واردکننده گوشت تازه و دوازدهمین بازار مصرف گوشت منجمد را در اختیار دارد.
درباره مکزیک باید گفت که آمریکا در سال 2016 سهم 83 درصدی در تأمین گوشت تازه گاو و سهم 87 درصدی در فراهم کردن گوشت منجمد مکزیک داشت. مکزیک نهمین واردکننده گوشت تازه و سیامین واردکننده گوشت منجمد گاو بهشمار میرود.
جمعیت آمریکا تقریباً دو برابر مکزیک و 10 برابر کاناداست. تحقیقات نشان میدهد که مردم آمریکا علاقه بسیاری به مصرف گوشت گاو دارند، این در حالی است که مکزیکیها علاوه بر این محصول از دیگر انواع گوشتها نیز استفاده میکنند. البته بخشی از این تفاوتها به سطح درآمدی کشورها مربوط میشود؛ بنابراین حجم تجارتها به عوامل مختلفی بستگی دارد که تنها حجم گلهها را شامل نمیشود، بلکه چگونگی توزیع جمعیت و سطح زندگی مردم نیز در این امر دخیل خواهد بود./
سطوح تجارت هفتگی
رشته مطالعات فرهنگی چیست؟ بازارکار ، دروس و دانشگاههای پذیرنده
معرفی بازارکار، دروس و ادامه تحصیل در رشته تصویر سازی کامپیوتر
رشته بهیاری چیست و شرایط انتخاب رشته بهیاری در هنرستان چیست؟
معرفی دروس ، دانشگاهها و بازار کار رشته اقتصاد نظری
دانشگاهها ، بازار کار و دورس رشته مهندسی ژئوتکنیک
آشنایی با بازارکار ، گرایشات و ادامه تحصیل در رشته اقتصاد کشاورزی
آینده شغلی، دروس و گرایشات رشته مهندسی ایمنی
بهترین نرخ بلیط هواپیما و هتل ◀ارزان و به مصرفه بلیط بخر
16 روش زیبایی دندان که تا حالا نمی دونستی .
معرفی رشته مدیریت بازرگانی
معرفی رشته مدیریت بازرگانی
مدیریت بازرگانی که سرآغاز آن کشور فرانسه میباشد، از دانشگاه ESCP Europe شروع شدهاست و به بحث در مورد پیرامون چگونگی کنترل سود، سرمایه، هزینه و استفادهٔ بهینه از امکانات موجود میپردازد. میتوان گفت که هدف از این رشته آشنایی دقیق با وظایف اساسی سازمانهای بازرگانی، افزایش مهارت و توانایی دانشجویان در شناخت مسائل مبتنی بر مدیریت، جمعآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات مرتبط به هر یک از این مسائل، ارزیابی راهحلهای مختلف در مورد هر مسئله، تصمیمگیری و اجرای تصمیمات میباشد. تیلور پایهگذار این علم در مکتب کلاسیک بودهاست.
رشته مدیریت بازرگانی چیست ؟
مدیریت بازرگانی از مهمترین بخش های مدیریت شرکتهای تجاری است زمانی یک شرکت میتواند بین خود، مشتریان و خریداران خود رابطه تجاری خوبی برقرار کند که یک مدیر بازرگانی موفق داشته باشد. شخصی که مدیریت بازرگانی یک بنگاه اقتصادی را به عهده می گیرد در جذب مشتریان و ارائه و معرفی درست و اصول محصول یا خدمات یک شرکت کوشش می کند و به صورت طبیعی مدیر بازرگانی شخصی است که نقش اساسی در سود و ضرر شرکت ها دارد.
دوره کارشناسی مدیریت بازرگانی یکی از دوره های تحصیلی اموزش عالی است و مقصود از تشکیل این دوره اموزش نیروی انسانی تکنیسین موردنیاز سازمان ها، ادارات، مؤسسات و شرکت های دولتی و خصوصی در زمینه بازرگانی با وظیفه ها و هدف های مختلف در سطوح کارشناسی می باشد.
گرایش های رشته مديريت بازرگاني برای ادامه تحصیل چه هستند؟
از جمله اصلی ترین گرایش های رشته مدیریت بازرگانی، میتوان به مواردی که در لیست زیر آمده اند اشاره نمود :
بازرگانی بین المللی
مدیریت بازرگانی چیست
هدف رشته مديريت بازرگاني
هدف از این رشته عبارت است از:شناخت دقیق با وظیفه های اساسی سازمان های بازرگانی، افزایش مهارت و توانایی دانشجویان در آشنایی مباحث مبتنی به مدیریت، جمع آوری و تفکیک و تحلیل اطلاعات مربوط به هر یک از این مباحث، محاسبه راه حل های گوناگون در خصوص هر مسئله و تصمیم گیری و اجرای تصمیمات متخذه.
دروس رشته مدیریت بازرگانی :
ردیف | نام درس |
1 | آمار و کاربرد آن در مدیریت 2 |
2 | آمار و کاربرد آن در مدیریت 1 |
3 | اصول حسابداری 1 |
4 | اصول حسابداری 2 |
5 | اقتصاد خرد |
6 | اقتصاد کلان |
7 | بازاریابی بین المللی |
8 | بازاریابی و مدیریت بازار |
9 | بازرگانی بین المللی |
10 | بهره وری و تجزیه و تحلیل آن در سازمان |
11 | پول و ارز و بانکداری |
12 | تجزیه و تحلیل و طراحی سیستم |
13 | تحقیق در عملیات 1 |
14 | تحقیق در عملیات 2 |
15 | تحقیقات بازاریابی |
16 | توسعه اقتصادی و برنامه ریزی |
17 | حسابداری صنعتی 1 |
18 | حسابرسی 1 |
19 | حقوق اساسی |
20 | حقوق بازرگانی |
21 | حقوق بازرگانی بین الملل |
22 | روابط صنعتی |
23 | روان شناسی کار |
24 | روش تحقیق در مدیریت |
25 | ریاضیات و کاربرد آن در مدیریت 1 |
26 | ریاضیات و کاربرد ان در مدیریت 2 |
27 | زبان تخصصی 1 و 2 |
28 | زبان تخصصی 3 و 4 |
29 | سازمان های پولی و مالی بین المللی |
30 | سمینار در مسائل بازاریابی |
31 | سمینار در مسائل مالی |
32 | سیاست پولی و مالی |
33 | سیستم های خرید، انبارداری و توزیع |
34 | سیستمهای اطلاعاتی مدیریت |
35 | مبانی سازمان و مدیریت |
36 | مبانی مدیریت اسلامی و الگوهای آن |
37 | مدیریت استراتژیک |
38 | مدیریت تولید |
39 | مدیریت رفتار سازمانی |
40 | مدیریت مالی 1 |
41 | مدیریت مالی 2 |
42 | مدیریت منابع انسانی |
43 | کامپیوتر و کاربرد آن در مدیریت |
بازار کار " رشته مدیریت بازرگانی"
دانشجویان این رشته به واسطه ی شناخت کافی از کسب و کارها و طریقه ی ایجاد تجارت موفق، شانس بالایی جهت موفقیت در حیطه کارآفرینی و تشکیل کسب و کار جدید دارند.
فارغ التحصیلان این رشته به مباحث مربوط به بازار، تدوین استراتژی های سازمانی، شناخت مشتریان و نحوه ارتباط با آن ها ، شناخت فرایندهای فروش، بازاریابی و خدمات به مشتریان آشنایی لازم را دارند. از این جهت تونایی استخدام در واحدهای بازرگانی سازمان ها را دارند و می توانند به خوبی در سطح مدیران اجرایی در سازمان های بازرگانی، صنعتی و دولتی مشغول به کار شوند. یا در سمت مشاور مدیریت انجام وظیفه نمایند. اما انتظار میرود این فارغ التحصیلان در کنار کارهای پژوهشی و تحقیقاتی، بعد از کسب تجربه های کافی بتوانند مسئولیت های بیشتری را در سطوح بالای سازمان ها برعهده گیرند.
بعضی از مشاغل مربوط به رشته مدیریت :
مشاغل مرتبط با بازاریابی در سطوح گوناگون از بازاریاب تا مدیر بازاریابی
فعالیت در حوزه بازرگانی بین الملل (صادرات و واردات کالا)
فعالیت در بخش برند یا تحقیقات بازار شرکت ها
واحد فروش سازمان ها
فعالیت در حوزه بیمه، امور مالی و بانکداری، تجارت الکترونیک
آینده شغلی رشته مدیریت بازرگانی
فارغ التحصیلان این رشته با تسلط به مباحث مربوط به بازار، مبحث های تدوین استراتژی های سازمانی، شناخت مشتریان و شیوه ارتباط با آن ها، آشنایی فرایندهای فروش، بازاریابی و خدمت ها به مشتریان زمینه لازم جهت استخدام در واحدهای بازرگانی سازمانها را داشته و نسبت به دیگر گرایش های مدیریت باتوجه به فقدان رشته ای جایگزین از بازار کار مناسبی برخوردار هستند. طی این که دانشجویان این رشته باتوجه به شناخت کافی از کسب و کار و روش ایجاد تجارت موفق شانس متعددی برای موفقیت در حوزه کارافرینی و تشکیل کسب و کار جدید دارند.
فارغ التحصیلان این رشته به خوبی میتوانند در سطح مدیران اجرایی در سازمان های بازرگانی، صنعتی و دولتی به کار اشتغال ورزند و یا در سمت مشاور مدیریت انجام وظیفه نمایند. انتظار میرود این فارغ التحصیلان بعد از اکتساب تجربیات کافی بتوانند مسئولیت های بیشتری را در سطوح بالای سازمان عهده دار شوند. همچنین، فارغ التحصیلان این دوره میتوانند در کارهای پژوهشی و تحقیقاتی که امروز در موسسات بزرگ از اهمیت زیادی بهره مند است، مشغول به کار شوند. بعضی از شغل ها مربوط به این رشته عبارتند از: شغل های مرتبط با بازاریابی در سطح گوناگون از بازاریاب تا مدیر بازاریابی، فعالیت در بخش برند یا تحقيق های بازار شرکت ها، واحد فروش سازمانها، فعالیت در حوزه بازرگانی بین الملل (صادرات و واردات کالا)، فعالیت در حوزه بیمه، تجارت الکترونیک، امور مالی و بانک داری.
دیدگاه شما