انواع نسبت‌های اهرمی مالی


نکته: همان‌طور که در مطالب پیشین بیان شد، ارزش ویژه شرکت برابر با حاصل تفاضل بدهی‌های شرکت از دارایی‌های آن است.

نسبت های اهرمی

با این نسبت اهرمی یا بدهی می توان قدرت در تعهدات کوتاه مدت و بلند مدت یک شرکت را اندازه گیریکرد.

نسبت اهرمی شامل انواع مختلفی می باشد که می توان موارد ذیل را نام برد.

نسبت بدهی :

کل دارایی ها / کل بدهی ها = نسبت بدهی

این نسبت نشان دهنده کل دارایی می باشد که از محل بدهیها بدست آمده است.
میزان این نسبت هر عددی باشد یعنی اینکه به همان نسبت دارایی ها از محل بدهی تامین شده است . بطور نمونه می توان گفت : اگر این نسبت ۲۵ % باشد یعنی اینکه ۲۵% از دارایی ها از محل بدهی بدست آمده.
دقت کنیم که با افزایش این درصد ریسک مالی شرکت نیز بالا می رود این ریسک به معنای این است که درصد عدم پرداخت بدهی ها افزایش یافته است.
توجه به این نکته حائز اهمیت است که اعتبار دهندگان نسبت بدهی پایین را ترجیح می دهند .

اگر نرخ بازده دارایی بالاتر از نرخ بهره بدهی باشد با بالاتر رفتن این نسبت بدهی ، سودآوری هم افزایش می یابد.

با کم کردن این نسبت از عدد یک درصد وجهی که از محل حقوق صاحبان سهام تامین شده بدست می آید که آنرا سهام مالکانه می نامند و از فرمول زیر محاسبه می گردد:

دارایی / حقوق صاحبان سهام = دارایی / بدهی -۱ = نسبت بدهی -۱ = نسبت مالکانه

نسبت کل بدهی یا بدهی به حقوق صاحبان سهام

حقوق صاحبان سهام / بدهی = نسبت کل بدهی

یکی از مهمترین معیارها برای اندازه گیری توان پرداخت بدهی نسبت کل بدهی می باشد .

بالا بودن این میزان بمعنای این است که سهم بدهی در تامین سرمایه از حقوق صاحبان سهام بیشتر است .

اعتبار دهندگان پایین بودن این میزان برایشان ارزشمند است.

استفاده از بدهی در ساختار مالی یک شرکت اهرم مالی نامیده می شود . بالا بودن میزان بدهی شرکت نسبت به حقوق صاحبان سهام نشانگر بالا بودن درجه اهرم مالی می باشد.

بدهی را می توان یک اهرم تصور کرد که استفاده از آن می تواند هم سود و هم زیان را تحت تاثیر قرار دهد که این می تواند سود آور بودن یا ورشکستگی را برای شرکت به ارمغان بیاورد.

نسبت پوشش هزینه بهره یا توانایی پرداخت بهره

هزینه بهره / سود عملیاتی = نسبت پوشش هزینه بهره

نسبت پوشش هزینه بهره می تواند نمایشگر این باشد که از سود بانکی عملیاتی چند بار می توان هزینه بهره را پرداخت کرد. به هر میزان این نسبت بالاتر باشد به سود اعتباردهندگان می باشد.

این نسبت معیاری از حاشینه ایمنی هم می باشد زیرا مقدار تحمل شرکت را نسبت کاهش سود را نشان می دهد.

نسبت پوشش نقدی بهره

هزینه بهره / استهلاک سالیانه + سود عملیاتی= نسبت پوشش نقدی هزینه بهره

با علم بر اینکه هزینه استهلاک از سود ناویژه کسر می شود در زمان محاسبه سود عملیاتی در صورتحساب سود و زیان واینکه هزینه استهلاک بیانگر خروجی وجه نقد نیست پس برای محاسبه نسبت پوشش هزینه بهره بصورت نقدی این هزینه را مجدد به سود عملیاتی می افزاییم.

منظور از نسبت های مالی چیست؟ معرفی کامل انواع نسبت های مالی

نسبت های مالی

نسبت‌های مالی مقادیر عددی هستند که با هدف به دست آوردن اطلاعات معنادار از صورت‌های مالی یک شرکت استخراج می‌شوند. اعداد استخراج‌ شده از صورت‌های مالی شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی، در مواردی هم چون آنالیزهای مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری، نرخ بازگشت، ارزش‌گذاری و غیره استفاده می‌شوند. یکی از متداول‌ترین راه‌های تحلیل مالی، محاسبه و بررسی نسبت های مالی است. این نسبت‌ها در چندین گروه تعریف شده‌اند و هر کدام به یکی از جنبه‌های وضعیت مالی شرکت‌ها می‌پردازند. نسبت های مالی به دسته‌بندی‌های اصلی زیر تقسیم‌بندی می‌شوند:

نگاهی به کاربردها و کاربران تحلیل نسبت های مالی

تحلیل نسبت‌ های مالی دو هدف اساسی را دنبال می‌کند:

تعیین نسبت‌ های مالی در هر دوره و پیگیری تغییر مقادیر آن‌ها در طول دوره، با هدف کشف سرنخ‌هایی است که موجب پیشرفت موسسه می‌شوند. مثلا افزایش نرخ بدهی نسبت به دارایی می‌تواند نشان‌ دهنده‌ این باشد که شرکت تحت‌ فشار بدهی است و در نهایت آن موسسه را با خطر ورشکستگی مواجه کند.

مقایسه‌ نسبت های مالی با رقبای اصلی به این منظور صورت می‌گیرد که مشخص شود کدام قسمت شرکت عملکرد بهتر یا بدتری نسبت به میانگین صنعت مربوط به خودش دارد. مقایسه بازده دارایی بین شرکت‌ها به یک تحلیلگر یا سرمایه‌گذار کمک می‌کند تا تشخیص دهد کدام شرکت‌ها در جهت افزایش سودآوری، استفاده بهینه‌تری از دارایی‌شان داشته‌اند. استفاده‌ کنندگان نسبت های مالی به دو گروه استفاده ‌کنندگان داخلی و خارجی تقسیم می‌شوند:

  • استفاده‌ کنندگان خارجی: شامل تحلیلگران مالی، سرمایه‌گذاران خرده‌فروشی، اعتباردهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، مقامات نظارتی و ناظران صنعت می‌شوند.
  • استفاده‌ کنندگان داخلی: شامل مدیر تیم، کارمندان و مالکان می‌شوند.

منظور از نسبت‌‌های نقدینگی چیست؟

نقدینگی را می‌توان این طور تعریف کرد: «میزان توانایی شرکت در بازپرداخت دیون کوتاه‌مدت خود.» بنابراین نسبت‌های نقدینگی اطلاعاتی در مورد توانایی شرکت‌ها در پرداخت دیون کوتاه‌مدت یا عمل به تعهدات کوتاه‌مدتشان فراهم می‌آورند.

نسبت‌های نقدینگی متداول شامل موارد زیر می‌شوند:

  • نسبت جاری: توانایی شرکت در پرداخت بدهی‌های کوتاه‌مدت با دارایی‌های جاری

نسبت جاری: دارایی‌های جاری/ بدهی‌های جاری

  • نسبت آنی: توانایی یک شرکت در پرداخت بدهی‌های کوتاه‌مدت خود از محل دارایی‌های نقدی

نسبت آنی (سریع) = دارایی‌های جاری – موجودی مواد و کالا / بدهی‌های جار

  • نسبت وجه نقد: توانایی شرکت در پرداخت بدهی‌های کوتاه‌مدت خود از محل وجوه نقد. این نسبت محافظه­ کارانه‌ترین نسبت نقدینگی است که حساب‌های دریافتنی نیز در آن لحاظ نمی‌شود.

نسبت وجه نقد = موجودی نقدی+ سرمایه‌گذاری‌های کوتاه‌مدت / بدهی‌های جاری

بررسی نسبت‌‌های اهرمی یا ساختار سرمایه

نسبت‌های اهرمی مقدار منابع دریافت شده از بدهی را اندازه‌گیری می‌کنند. در واقع، از نسبت‌های اهرمی برای ارزیابی سطح بدهی‌های کوتاه و بلندمدت شرکت استفاده می‌شود. نسبت‌های اهرمی شامل موارد زیر می‌شوند:

  • نسبت بدهی: توانایی یک شرکت در پرداخت بدهی‌های کوتاه و بلندمدت با کل دارایی‌های موجود

نسبت بدهی = مجموع بدهی‌ها / مجموع دارایی‌ها

  • نسبت تسهیلات به سرمایه: میزان اتکای شرکت به استقراض از بانک و حقوق صاحبان سهام برای تامین مالی خود

نسبت تسهیلات به سرمایه = مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام

  • نسبت پوشش بهره: نشان‌ دهنده توان شرکت در پرداخت هزینه‌های مالی مثلا بهره وام­‌های دریافتنی از محل سود عملیاتی

نسبت پوشش بهره = سود عملیاتی/ هزینه‌های مالی

معرفی نسبت‌های فعالیت

نسبت‌های فعالیت یا کارایی ابزارهایی هستند که برای سنجش کاربرد دارایی‌های شرکت مورد استفاده قرار می‌گیرند و از طریق ارزیابی میزان فروش و تاثیر دارایی‌ها بر آن اندازه‌گیری می‌شوند. این گروه از نسبت‌ها، حجم فروش شرکت را با سرمایه‌گذاری در دارایی‌های مختلف مانند موجودی کالا، دارایی ثابت و … مقایسه کرده و میزان به‌ کارگیری موثر منابع شرکت و راندمان عملیات آن را در دوره عملیات ارزیابی می‌کنند.

  • دوره گردش موجودی کالا یا میانگین سنی کالا: دوره گردش موجودی کالا، بازه زمانی را نشان می‌دهد که در آن دفعات گردش کالا اتفاق افتاده است. گردش موجودی کالا بیانگر این است که موجودی کالا و مواد اولیه شرکت در یک بازه زمانی مشخص – مثلا یک سال مالی – چند بار به فروش رسیده و جایگزین شده است.

دوره گردش موجودی کالا = متوسط موجودی مواد و کالا *۳۶۵ / بهای تمام‌ شده کالای فروش رفته

  • دوره وصول مطالبات: نشان‌ دهنده فاصله زمانی تحویل کالا به مشتری تا دریافت وجه نقد از مشتری است. به بیان دیگر، مدت‌ زمانی است که طول می­‌کشد تا شرکت مطالبات خود را از مشتریان دریافت کند. با بررسی این نسبت درمی‌یابیم که شرکت درآمد فروش خود را در چه بازه زمانی به چرخه عملیاتی بازمی‌گرداند.

دوره وصول مطالبات = متوسط حساب­‌های دریافتنی *۳۶۵ / فروش نسیه

  • دوره گردش عملیات: به دوره‌ای گفته می‌شود که در طول آن، یک شرکت، مراحل خریداری مواد اولیه، تولید کالا، ارسال به دست مشتری و در نهایت دریافت وجه نقد را سپری می‌کند.

دوره گردش عملیات = دوره وصول مطالبات + دوره گردش موجودی کالا

  • گردش دارایی: این نسبت، میزان تأثیرگذاری گردش دارایی‌ها را در کسب درآمد شرکت نشان می‌دهد و بیانگر این است که چگونه دارایی‌های شرکت برای ایجاد درآمد به کار گرفته می‌شوند. با مقایسه این نسبت در دوره‌های گذشته می‌توان به این نتیجه رسید که افزایش دارایی‌ها در کسب درآمد بیشتر توسط شرکت، تأثیرگذار بوده است یا خیر.

گردش دارایی = فروش خالص / میانگین جمع دارایی­‌ها

  • گردش دارایی‌های ثابت: این نسبت، بیانگر میزان تأثیرگذاری دارایی‌های ثابت شرکت بر کسب درآمد آن است.

گردش دارایی‌های ثابت = فروش خالص / میانگین دارایی­‌های ثابت

  • دوره پرداخت بدهی‌­ها: نشان­ دهنده مدت‌ زمانی است که طول می­‌کشد تا شرکت بدهی خود را با تامین‌ کنندگان – بدهی بابت خرید مواد اولیه به‌صورت نسیه – تسویه کند.

دوره پرداخت بدهی‌­ها = متوسط حساب­‌های پرداختنی *۳۶۵ / خرید نسیه

  • نسبت گردش سرمایه جاری: سرمایه در گردش، تفاوت دارایی جاری از بدهی جاری شرکت است. این سرمایه، بخشی از خالص دارایی‌های جاری است که مستقیم یا غیرمستقیم تسهیلاتی را در چرخه تولید ایجاد می‌کند.

گردش سرمایه جاری = فروش / سرمایه در گردش

  • نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش: با توجه به اینکه یکی از اجزای تشکیل‌ دهنده دارایی جاری، موجودی کالا است، نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش نشان‌ دهنده آن است که چه مقدار از سرمایه در گردش شرکت را موجودی کالا تشکیل داده است.

موجودی کالا به سرمایه در گردش = موجودی کالا / سرمایه در گردش

منظور از نسبت‌های سودآوری چیست؟

نسبت‌های سودآوری، توانایی شرکت برای تولید درآمد مرتبط با عملکرد و سود سهام، دارایی‌های ترازنامه، هزینه‌های عملیاتی و سهام را اندازه‌گیری می‌کند. مهم‌ترین نسبت های مالی سودآوری شامل موارد زیر می‌شوند:

  • بازده دارایی‌­ها: نسبت بازده دارایی‌ها نشان‌ دهنده آن است که شرکت چگونه از منابع و دارایی تحت اختیار خود برای کسب سود بهره برده و برای سرمایه‌گذاران و اعتباردهندگان خود بازدهی ایجاد کرده است. نسبت بازده دارایی‌ها می‌تواند شاخص نهایی برای ارزیابی کفایت و کارایی مدیریت شرکت باشد.

بازده دارایی = سود خالص / میانگین جمع دارایی­‌ها

  • بازده حقوق صاحبان سهام: شیوه‌ای برای اندازه‌گیری میزان سودآوری شرکت است که روش ایجاد سود با استفاده از سرمایه سهامداران را روشن می‌کند.

بازده حقوق صاحبان سهام = سود خالص / حقوق صاحبان سهام

  • حاشیه سود ناخالص: این نسبت، عملیات اجرایی و کسب درآمد شرکت را ارزیابی می‌کند و همچنین توانایی شرکت در کنترل بهای تمام‌ شده کالای فروش رفته را بررسی کرده و رابطه‌ بین فروش و هزینه‌های تولید کالای فروخته‌ شده را نشان می‌دهد.

حاشیه سود ناخالص = سود ناخالص / فروش

  • حاشیه سود عملیاتی: نسبت سود عملیاتی نشان‌ دهنده این است که هر یک ریال فروش محصولات یا خدمات چه تأثیری در سود عملیاتی شرکت دارد.

حاشیه سود عملیاتی = سود عملیاتی / فروش

  • حاشیه سود خالص: درصد حاشیه سود خالص شرکت نشان‌ دهنده این است که از هر ۱ تومان فروش شرکت چه مقدار آن به سود خالص تبدیل‌ شده است.

حاشیه سود خالص = سود خالص / فروش

آشنایی با نسبت‌های ارزش بازار

این نسبت‌ها منعکس‌ کننده نگرش سهامداران و تحلیل گران بازار سرمایه در خصوص عملکرد گذشته و پیش‌ بینی روند آتی شرکت هستند. انواع متداول نسبت‌های ارزش بازار عبارت‌اند از:

  • نسبت ارزش دفتری (P/BV): این نسبت بیانگر ارزش ثبت‌ شده خالص دارایی‌ها بر مبنای هر انواع نسبت‌های اهرمی مالی سهم از سهام عادی هستند.

P/B = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی * تعداد سهام در دست سهامداران عادی / حقوق صاحبان سهام

  • نسبت قیمت به درآمد (P/E): این نسبت، دیدگاه تحلیل گران بازار سرمایه را در خصوص سودآوری آتی شرکت تعیین می‌کند و از تقسیم قیمت بازار هر سهم عادی در یک دوره زمانی خاص و سود سالانه آن به دست می‌آید.

P/E = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی

  • نسبت قیمت به فروش (P/S): این نسبت که از حاصل تقسیم ارزش بازار شرکت بر کل فروش ۱۲ ماهه ایجاد می‌شود، به شما می‌گوید برای هر یک ریال فروش سالانه چقدر هزینه می‌کنید.

P/ S = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / کل فروش ۱۲ ماه اخیر شرکت

  • قیمت به جریان نقدینگی (P/CF): این نسبت از توان قابل ملاحظه‌­ای برای پیش ­بینی بازده سهام برخوردار است و معمولا به‌ وسیله سرمایه‌گذاران نهادی مورد استفاده قرار می‌گیرد. نسبت قیمت به جریان نقدینگی، مواردی از قبیل استهلاک، تخفیف درآمد و مواردی از نقدینگی را که توسط کسب و کار ایجاد شده حذف می‌کند.

P/ CF = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / جریان نقدی هر سهم

جریان نقدی هر سهم = سود هر سهم + (استهلاک دارایی‌های مشهود و نامشهود / تعداد سهام شرکت)

  • نسبتPEG: نسبتی است که برای تعیین ارزش سود هر سهم تا زمانی که نرخ رشد سود سهام شرکت در نظر گرفته شود مورد استفاده قرار می‌گیرد. این نسبت مبتنی بر نسبت P/E است و چشم‌انداز رشد یک سهم را در نظر می­‌گیرد. محاسبه بدین شکل است که نسبت P/E را به نرخ رشد سالانه درآمد بر مبنای ارزش ۵ سال آینده تقسیم می‌کنیم. اگر نتیجه کمتر از یک باشد بیانگر آن است که بازار به‌طور کامل چشم‌اندازی در خصوص این سهم ندارد.

PEG = (قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی) / نرخ رشد سالانه درآمد

محدودیت نسبت های مالی چیست؟

تحلیل نسبت‌های صورت‌های مالی به‌ طور گسترده‌ای توسط تحلیل‌گران مالی، سرمایه‌گذاران و اعتباردهندگان به کار می‌رود. در واقع این نسبت‌ها وضعیت اقتصادی واحد تجاری را در مقایسه با صورت‌های مالی به شکل بهتری انعکاس می‌دهند. از سوی دیگر، نسبت های مالی در مدل‌های پیش‌بینی به‌ طور موفقیت‌آمیزی به کار می‌روند. اما با وجود استفاده وسیع از نسبت‌ های مالی این تکنیک‌ها با برخی از محدودیت‌ها روبه‌رو هستند که تفسیرها را با پاره‌ای از ابهام مواجه می‌کنند.

نمونه‌هایی از محدودیت‌های نسبت های مالی

  1. با توجه به اینکه نسبت‌ها بر مبنای اطلاعات تاریخی هستند، میانگینی از شرایط موجود در گذشته به شمار می‌روند.
  2. هنگامی‌ که اطلاعات بر مبنای بهای تمام‌ شده تاریخی باشند قادر به انعکاس سطح عمومی قیمت‌ها انواع نسبت‌های اهرمی مالی و ارزش‌های جاری نخواهند بود.
  3. از آنجایی که روش محاسبه هر نسبت استاندارد نیست، بنابراین نمی‌توان تاثیر نفوذ اطلاعات گزینش‌ شده را در محاسبات نادیده گرفت.
  4. استفاده از روش‌های مختلف حسابداری می‌تواند بر نسبت‌ها اثرگذار باشد. مثلا استفاده از روش‌ «فایفو» نتیجه‌ متفاوتی نسبت به استفاده از روش «لایفو» ایجاد می‌کند.
  5. همچنین تغییرات در اصول و برآوردهای حسابداری – مثلا تغییر از روش فایفو به لایفو – نیز در تغییر نسبت های مالی تأثیرگذار هستند. علاوه بر این، برای استفاده از اطلاعات در روندهای درازمدت، ممکن است نیازمند تبدیل اطلاعات با هدف حذف رویدادهای غیرعادی و غیرمترقبه باشیم.
  6. با توجه به تفاوت‌های موجود در ویژگی‌های عملیاتی شرکت‌های مختلف مانند خطوط تولید، روش عملیات، نحوه تامین مالی و منطقه جغرافیایی شرکت‌ها مقایسه بین شرکتی دشوار است.

به هنگام استفاده از نسبت های مالی، محتاط باشید!

اگرچه محدودیت‌های صورت‌های مالی بسیار با اهمیت هستند. اما با این حال، تحلیل نسبت‌ها از تکنیک‌های مهم تفسیر صورت‌های مالی به شمار می‌رود. زیرا نسبت‌ها نشانگر ارتباط‌هایی میان عناصر اساسی صورت‌های مالی شرکت‌ها هستند. در هر صورت، نتایج حاصل از نسبت های مالی باید با احتیاط بیشتری مورد استفاده قرار گیرند.

نسبت های سرمایه‌گذاری (اهرمی) چیست؟

نسبت های سرمایه‌گذاری (اهرمی) چیست؟

نسبت‌های اهرمی که به آن‌ها نسبت‌های سرمایه‌گذاری هم گفته می‌شود، منعکس‌کننده توانایی شرکت در انجام تعهدات بلندمدت و میان‌مدت خود است ومیزان منابع مالی شرکت برای تسویه بدهی‌ها و حقوق صاحبان سهام را بررسی می‌کند.

در حقیقت تحلیل‌گران برای بررسی توان بازپرداخت بدهی‌های شرکت در زمان سررسیدشان، از این نسبت‌ها استفاده می‌کنند. این نسبت‌ها میزان تأمین مالی شرکت را از منابع خارجی(از محل بدهی)، نشان می‌دهد. از آن جمله می‌توان به وجوهی که توسط سهام‌داران تأمین می‌شود یا وجوهی که از طریق وام به دست می‌آید، اشاره کرد. همچنین با استفاده از نسبت‌ها می‌توان فهمید که شرکت برای پرداخت بدهی‌های خود به تأمین مالی اضافی می‌پردازد یا تلاش می‌کند سررسید بدهی‌ها را تمدید نماید.

نسبت‌های اهرمی چه اهمیتی دارند؟

ازآنجاکه نسبت‌های اهرمی به بررسی نحوه تأمین بدهی‌ها و ارزیابی توان پاسخگویی شرکت به این بدهی‌ها می‌پردازد، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار هستند. ازجمله عواملی که سبب توجه تحلیل‌گران به این گروه از نسبت‌ها شده است، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • با توجه به اینکه این نسبت‌ها میزان سرمایه‌ای که توسط سهام‌داران تأمین‌شده را مورد ارزیابی قرار می‌دهد، ازنظر اعتباردهندگان به شرکت، حائز اهمیت است.
  • ازآنجاکه این نسبت‌ها کافی بودن درآمد شرکت(فروش) را برای پوشش هزینه‌های بدهی ازجمله هزینه بهره و سایر هزینه‌های ثابت مالی ، بررسی می‌کند موردتوجه سهام‌داران اصلی است.
  • درصورتی‌که شرکت سرمایه‌گذاری‌های مطلوبی از محل بدهی‌های خود و بازده این سرمایه‌گذاری‌ها از هزینه بهره شرکت بیشتر باشد، می‌توان گفت فعالیت‌های شرکت سبب افزایش ثروت سهامداران شده است.
  • با بررسی ساختار سرمایه شرکت و تعیین میزان بدهی آن، می‌توان گفت در زمان رکود یا رشد اقتصادی وضعیت سودآوری شرکت چگونه است. به‌عنوان مثال شرکتی که بدهی کمتری در ساختار سرمایه دارد، در زمان رکود زیان کمتر و در زمان رونق نیز سود کمتری خواهد داشت.

نسبت‌های سرمایه‌گذاری

انواع نسبت های اهرمی

برخی از مهم‌ترین انواع نسبت‌های اهرمی عبارت‌اند از:

  • نسبت بدهی
  • نسبت کل بدهی‌ها به حقوق صاحبان سهام
  • نسبت حقوق صاحبان سهام به دارایی‌های ثابت
  • نسبت کل بدهی به ارزش ویژه
  • نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه
  • نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه
  • نسبت مالکانه

۱-نسبت بدهی

نسبت بدهی نشان‌دهنده اهمیت و نقش بدهی‌های جاری و بلندمدت در تأمین کل دارایی‌های شرکت است و بیان می‌کند چه میزان از دارایی‌های کل شرکت از محل بدهی‌ها تأمین‌ شده است.

نحوه محاسبه نسبت بدهی

برای محاسبه این نسبت کافی است مجموع بدهی‌های شرکت را بر مجموع دارایی‌های آن تقسیم کنیم. به‌منظور بیان این نسبت به‌صورت درصد، عدد به‌دست آمده را در عدد ۱۰۰ ضرب می‌نماییم.

نسبت بدهی

تجزیه و تحلیل نسبت بدهی

نسبت بدهی، موردتوجه اعتباردهندگان شرکت قرار دارد. بالا بودن نسبت بدهی به این معنا است که شرکت برای تأمین منابع موردنیاز خود، از منابع مالی خارج از شرکت بهره‌مند می‌شود. درنتیجه بستانکاران و وام‌دهندگان مثل بانک‌ها ترجیح می‌دهند نسبت بدهی شرکت کمتر باشد زیرا افزایش این نسبت، افزایش ریسک شرکت را به‌همراه خواهد داشت. بنابراین نسبت بدهی، شاخص و معیار سنجش ریسک مالی شرکت محسوب می‌شود.

۲-نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه

این نسبت نشان می‌دهد چه مقدار از ارزش ویژه شرکت صرف خرید دارایی‌های ثابت شده است.

نحوه محاسبه نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه

برای محاسبه این نسبت، مجموع دارایی‌های ثابت شرکت را بر ارزش ویژه آن تقسیم می‌کنیم.

نکته: همان‌طور که در مطالب پیشین بیان شد، ارزش ویژه شرکت برابر با حاصل تفاضل بدهی‌های شرکت از دارایی‌های آن است.

نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه

تجزیه و تحلیل نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه

پایین بودن نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه، به این معنی است که بخش کمی از ارزش ویژه شرکت صرف خرید دارایی ثابت آن شده است. درنتیجه نقدینگی شرکت بالا بوده و توانایی پرداخت بدهی های جاری خود را خواهد داشت.

۳-نسبت کل بدهی به ارزش ویژه

این نسبت به بررسی و مقایسه وضعیت بستانکاران(اعتباردهندگان) در مقابل صاحبان سهام شرکت می‌پردازد و قدرت بستانکاران شرکت را در مقایسه با صاحبان سهام نشان می‌دهد.

نحوه محاسبه نسبت بدهی به ارزش ویژه

برای محاسبه این نسبت مجموع بدهی‌های شرکت که نشان‌دهنده قدرت بستانکاران است را بر ارزش ویژه آن که نشان‌دهنده قدرت صاحبان سهام است، تقسیم می‌کنیم.

نسبت کل بدهی به ارزش ویژه

نکته: همان‌طور که در مطالب پیشین بیان شد، ارزش ویژه شرکت برابر با حاصل تفاضل بدهی‌های شرکت از دارایی‌های آن است.

تجزیه و تحلیل نسبت بدهی به ارزش ویژه

ازآنجایی‌که پایین بودن نسبت بدهی به ارزش ویژه برای شرکت ریسک مالی کمتری را در بردارد، وام‌ و اعتباردهندگان ترجیح می‌دهند این گروه از نسبت‌ها مقادیر کم‌تری داشته باشد. علاوه بر این هر چه تآمین سرمایه شرکت توسط صاحبان سهام افزایش یابد، به‌دنبال آن نسبت مالکانه و کنترل صاحبان سهام آن افزایش خواهد یافت و این به معنای هزینه بهره وام کمتر برای شرکت است.

به‌عنوان مثال اگر نسبت کل بدهی به ارزش ویژه برابر با ۲ باشد، به این معناست که شرکت برای تأمین دارایی‌های مورد نیاز خود، ۲ برابر بیش‌تر از منابع خارجی استفاده کرده است. بالا بودن این نسبت به معنای بیش‌تر بودن حقوق مالی بستانکاران نسبت به سهامداران است و همچنین در ساختار سرمایه شرکت، از بدهی بیشتر استفاده شده است.

۴-نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه

نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه، همان‌طور که از عنوان آن مشخص است، ارتباط بین بدهی‌های جاری شرکت را با ارزش ویژه بیان می‌کند.

نحوه محاسبه نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه

برای محاسبه این نسبت باید مجموع بدهی‌های جاری شرکت را بر ارزش ویژه آن تقسیم کنیم.

نکته: همان‌طور که در مطالب پیشین بیان شد، ارزش ویژه شرکت برابر با حاصل تفاضل بدهی‌های شرکت از دارایی‌های آن است.

نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه

تجزیه و تحلیل نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه

_ ازآنجایی‌که بدهی‌های جاری(کوتاه‌مدت) شرکت از محل دارایی‌های جاری آن تأمین می‌شوند، این دسته از بدهی‌ها می‌توانند نقدینگی شرکت را تحت فشار قرار دهند. از سوی دیگر سرمایه در گردش شرکت برابر با حاصل تفاضل بدهی‌های جاری از دارایی‌های جاری شرکت است، درنتیجه رشد بدهی‌های کوتاه‌مدت(جاری) منجر به کاهش سرمایه در گردش شرکت می‌شود.

_ بدهی‌های کوتاه‌مدت، نرخ بهره بالاتری نسبت به سایر بدهی‌ها دارند در نتیجه بالا بودن نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه نشان‌دهنده بالا بودن بدهی‌های جاری است و این موضوع می‌تواند باعث کاهش قدرت اهرمی این بخش از بدهی‌ها ‌شود.

_ بالا بودن نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه یا روند رو به رشد آن، نشان‌دهنده الزام مدیریت به بازنگری در ساختار سرمایه شرکت است.

۵-نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه

این نسبت‌ ارتباط بین بدهی‌های بلندمدت که سررسیدی بیشتر از یک سال دارند را با ارزش ویژه شرکت بررسی می‌کند.

نحوه محاسبه نسبت بدهی بلند مدت به ارزش ویژه

برای محاسبه این نسبت باید مجموع بدهی‌های بلندمدت شرکت را بر ارزش ویژه آن تقسیم کنیم. این نسبت معمولاً به‌صورت درصد بیان شده و در پایان محاسبه، عدد به‌دست‌آمده را در عدد ۱۰۰ ضرب می‌نماییم.

نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه

۶-نسبت مالکانه

نسبت مالکانه بیان می‌کند چه میزان از دارایی‌های شرکت متعلق به سهامداران است. این نسبت به‌صورت درصد بیان شده و نشان‌دهنده اهمیت سهام‌داران در تأمین دارایی‌های شرکت است.

نحوه محاسبه نسبت مالکانه

برای محاسبه این نسبت باید ارزش ویژه شرکت را در مقابل کل دارایی‌های آن قرار دهیم. به این منظور ارزش ویژه را بر مجموع دارایی‌های شرکت تقسیم کرده و در عدد ۱۰۰ ضرب می‌نماییم.

نسبت مالکانه

تجزیه و تحلیل نسبت مالکانه

هر چه نسبت مالکانه شرکت بیشتر باشد، میتوان نتیجه گرفت شرکت به تعهدات خود پایبندتر است. از سوی دیگر بالا بودن این نسبت نشان‌دهنده این است که شرکت از اهرم مالی استفاده چندانی نمی‌کند.

نسبت مالکانه پایین می‌تواند نشان‌دهنده این باشد که شرکت بخش عمده‌ای از سرمایه خود را از محل اعتبارات تأمین کرده و این امر سبب ایجاد ریسک مالی برای آن شده است.

۷-نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهی‌ها:

این نسبت معیار مناسبی جهت ارزیابی ادعای حقوق صاحبان سهام و اعتباردهندگان به شرکت است. نسبت مورد بررسی، نشان‌دهنده وزن حقوق صاحبان سهام به کل وام‌ها و اعتباراتی است که شرکت دریافت کرده است.

برای محاسبه این نسبت، باید کل حقوق صاحبان سهام را بر کل بدهی‌های شرکت تقسیم کنیم.

نکته: همان‌طور که در مطالب پیشین بیان شد، ارزش ویژه شرکت برابر با حاصل تفاضل بدهی‌های شرکت از دارایی‌های آن است.

نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهی

تجزیه و تحلیل نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهی‌ها

بالا بودن این نسبت نشان‌دهنده حقوق بیشتر سهام‌داران اصلی نسبت به اعتباردهندگان شرکت است. از سوی دیگر افزایش حقوق صاحبان سهام به‌کل بدهی‌ها، آسیب‌پذیری شرکت را نسبت به ورشکستگی و مخاطرات اقتصادی کاهش می‌دهد.

۸-نسبت حقوق صاحبان سهام به‌کل دارایی‌های ثابت

نسبت حقوق صاحبان سهام به‌کل دارایی‌های ثابت، میزان نقش سهامداران را در تأمین مالی برای خرید دارایی‌های ثابت نشان می‌دهد. لازم به ذکر است این نسبت به‌صورت درصد بیان می‌شود.

نحوه محاسبه نسبت حقوق صاحبان سهام به کل دارایی‌های ثابت

برای محاسبه این نسبت باید مجموع حقوق صاحبان سهام شرکت را بر مجموع دارایی‌های ثابت تقسیم کرده و در عدد ۱۰۰ ضرب نماییم.

نسبت حقوق صاحبان سهام به کل دارایی ثابت

بالا بودن نسبت حقوق صاحبان سهام به دارایی ثابت، به این معناست که بخش عمده دارایی‌های ثابت شرکت، توسط سهامداران آن تأمین‌شده است و شرکت در شرایط سخت، ساختار مالی مستحکم‌تری دارد.

نسبت‌ اهرمی چیست و انواع آن

یکی از مفاهیم مهم و موثر در تحلیل بنیادی که ممکن است نام آن را شنیده باشید، نسبت‌های اهرمی (نسبت‌های سرمایه‌گذاری) می‌باشد. به زبانی ساده نسبت‌های اهرمی (نسبت‌های سرمایه‌گذاری)، توانایی شرکت در بازپرداخت تعهدات میان‌ مدت و بلند مدت است و در واقع سطح منابع مالی شرکت برای بازپرداخت حقوق صاحبان سهام و بدهی‌ها را تجزیه و تحلیل می‌کند. در ادامه با ما همراه باشید.

نسبت‌های اهرمی چیست؟

نسبت‌های اهرمی در واقع شاخصی برای سنجش توانایی بازپرداخت بدهی‌های شرکت در زمان سررسیدشان می‌باشد. از نسبت‌های اهرمی در بازار بورس به نام نسبت‌های سرمایه‌گذاری نیز یاد شده است. با بررسی نسبت‌های اهرمی هر شرکت می‌توان به نحوه تأمین بدهی‌ها و استراتژی‌های مالی شرکت پی برد.

نسبت‌های اهرمی چه اهمیتی دارند؟

بررسی نسبت‎‌های اهرمی یا نسبت‌های سرمایه‌گذاری از ابعاد مختلفی حائز اهمیت است و تحلیلگران بنیادی همواره به این نسبت‌ها توجه ویژه‌ای دارند. به طور خلاصه اهمیت نسبت‌های اهرمی از ۴ بعد قابل بررسی است :

  • از آنجایی که مقدار ثروتی که سهامداران برای شرکت تأمین می‌کنند، با تجزیه و تحلیل نسبت‌های اهرمی مشخص می‌شود، این نسبت‌ها از منظر اعتبار دهندگان به آن شرکت اهمیت زیادی پیدا می‌کند.
  • از آنجایی که با بررسی نسبت‌های اهرمی مشخص می‌شود که آیا مقدار درآمد شرکت برای پرداخت مخارج مالی مثل هزینه‌های بهره و مخارج ثابت کافی است یا خیر، این نسبت‌ها برای سرمایه‌گذاران بازار بورس اهمیت ویژه‌ای دارند.
  • در شرایطی که شرکت فعال در بازار بورس، استراتژی‌های مالی مناسبی برای سرمایه گذاری اتخاذ کند و سود سرمایه‌گذاری شرکت از مخارج و هزینه‌ها بیشتر شود، نیاز شرکت به کمک گرفتن از منابع مالی خارجی را کاهش می‌دهد که عامل بسیار مهمی در بازار بورس می‌باشد.
  • با بررسی نسبت‌های اهرمی می¬توان متوجه این شد که در دوران رشد یا رکود اقتصادی، میزان سودآوری شرکت در چه حالتی قرار خواهد داشت.

انواع نسبت‌های اهرمی (نسبت‌های سرمایه‌گذاری)

نسبت‌های اهرمی بر اساس فرمول‌هایی که دارند به ۸ دسته مجزا از هم تقسیم می‌شوند.

نسبت بدهی

اهمیت و نقش بدهی‌های جاری و بلندمدت در تأمین کل دارایی‌های شرکت با تحلیل و بررسی نسبت بدهی نشان داده می‌شود. نسبت بدهی مشخص می‌کند که چه مقدار از دارایی‌های کل شرکت از محل بدهی‌ها تأمین‌ می‌شوند. اگر نسبت بدهی بالا باشد به این معنا است که شرکت برای تأمین منابع موردنیاز، از منابع مالی خارج از شرکت استفاده می‌کند. به همین دلیل وام‌دهندگانی همچون بانک‌ها نسبت بدهی کمتر را ترجیح می‌دهند زیرا با افزایش نسبت بدهی، ریسک سرمایه‌گذاری شرکت افزایش می‌آبد. با توجه به توضیحات داده شده می‌توان به این نتیجه رسید که نسبت بدهی، شاخص و معیار سنجش ریسک مالی شرکت می‌باشد.

نحوه محاسبه نسبت بدهی

برای محاسبه نسبت بدهی باید ابتدا بدهی‌های شرکت را جمع کرده و مجموع آن‌ها را بر مجموع دارایی‌های تقسیم کنید. می‌توانید برای داشتن درصد نسبت بدهی، عدد بدست آمده را در ۱۰۰ ضرب کنید.

نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه

در نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه مشخص می‌شود که چه میزان از ارزش ویژه شرکت به خرید دارایی‌های ثابت تخصیص داده شده است. برای محاسبه این نسبت باید جمع دارایی‌های ثابت شرکت مورد نظرتان را به ارزش ویژه آن تقسیم کنید. لازم به ذکر است که ارزش ویژه شرکت برابر است با تفاضل بدهی‌های شرکت از دارایی‌های آن. بالا بودن نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه، به این معنی است که بخش زیادی از ارزش ویژه شرکت صرف خرید دارایی ثابت آن شده است. بنابراین نقدینگی شرکت پایین است و احتمالا قدرت بازپرداخت بدهی های جاری را نخواهد داشت. درنتیجه شرکت‌ها تلاش می‌کنند تا نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه‌ را پایین نگه دارند.

نسبت کل بدهی به ارزش ویژه

با استفاده از نسبت کل بدهی به ارزش ویژه، بررسی و مقایسه وضعیت بستانکاران یا اعتباردهندگان در برابر صاحبان سهام شرکت امکان پذیر می‌شود و می‌توانید با این نسبت قدرت بستانکاران شرکت را در مقایسه با صاحبان متوجه شوید. برای محاسبه این نسبت می‌بایست مجموع بدهی‌های شرکت ( قدرت بستانکاران) را بر ارزش ویژه شرکت (قدرت صاحبان سهام) تقسیم کنید. ازآنجایی‌که بالا بودن نسبت بدهی به ارزش ویژه برای شرکت ریسک مالی بیشتری را در بردارد، اعتباردهندگان ترجیح می‌دهند این نسبت مقادیر کم‌تری داشته باشد. هر چه تامین سرمایه شرکت توسط صاحبان سهام افزایش یابد، نسبت مالکانه و کنترل صاحبان سهام نیز زیاد می‌شود. برای مثال اگر نسبت کل بدهی به ارزش ویژه برابر با ۳ باشد، به این معناست که شرکت برای تأمین دارایی‌های مورد نیاز خود، ۳ برابر بیش‌تر از منابع خارجی استفاده می‌کند.

نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه

همان‌طور که از نام نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه پیداست، ارتباط بین بدهی‌های جاری شرکت با ارزش ویژه را بررسی می‌کند. از تقسیم مجموع بدهی‌های شرکت بر ارزش ویژه، نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه بدست می‌آید. نکته قابل توجه در تجزیه و تحلیل نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه این است که بدهی‌های جاری یاکوتاه‌ مدت، از محل دارایی‌های جاری آن تأمین می‌شوند. در نتیجه پایین بودن نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه نشان‌دهنده پایین بودن بدهی‌های جاری است و این می‌تواند باعث افزایش قدرت اهرمی این بخش از بدهی‌ها ‌شود. بالا بودن نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه، نیاز شرکت به بازنگری در ساختار سرمایه‌گذاری را نشان می‌دهد.

نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه

ارتباط بین بدهی‌های بلندمدت ( با سر رسید بیشتر از یک سال ) با ارزش ویژه، در این نسبت مورد بحث و گفت‌وگو قرار می‌گیرد. اگر مجموع بدهی‌های بلندمدت شرکت را بر ارزش ویژه آن تقسیم کنید، این نسبت بدست می‌آید. برای بیان درصدی از این نسبت، لازم است عدد به‌ دست‌ آمده را در پایان در عدد ۱۰۰ ضرب کنید.

نسبت مالکانه

یکی دیگر از نسبت‌های اهرمی که در تحلیل بنیادی مورد توجه تحلیلگران قرار می‌گیرد، نسبت مالکانه است که بیان می‌کند چه مقدار از دارایی‌های شرکت به سهامداران تعلق دارد. اهمیت سهامداران در تأمین دارایی‌های شرکت، در این نسبت نشان داده می‌شود. از حاصل تقسیم ارزش ویژه‌ شرکت مورد نظر و کل دارایی شرکت، نسبت مالکانه به‌دست می‌آید. هر چه نسبت مالکانه شرکت کمتر باشد، میتوان نتیجه گرفت شرکت نسبت به تعهدات خود پایبند نبوده است. از سوی دیگر بالا بودن این نسبت نشان‌دهنده این است که شرکت از اهرم مالی استفاده چندانی نمی‌کند و به تعهدات خود پایبندتر است. اگر نسبت مالکانه پایین باشد می‌توان اینگونه برداشت کرد که شرکت بخش بزرگی از سرمایه را از محل اعتبارات تأمین انواع نسبت‌های اهرمی مالی کرده و این امر ریسک مالی بالایی را به دنبال دارد.

نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهی‌ها

به منظور ارزیابی ادعای حقوق صاحبان سهام و اعتباردهندگان به شرکت از این نسبت استفاده می‌شود. نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهی‌ها نشان‌دهنده وزن حقوق صاحبان سهام به کل وام‌ها و اعتباراتی است که توسط شرکت دریافت شده است. برای محاسبه این نسبت، باید کل حقوق صاحبان انواع نسبت‌های اهرمی مالی سهام را بر کل بدهی‌های شرکت تقسیم کنید. بالا بودن این نسبت آسیب‌پذیری شرکت به ورشکستگی و مخاطرات اقتصادی را کاهش می‌دهد.

نسبت حقوق صاحبان سهام به‌کل دارایی‌های ثابت

یکی از فاکتورهای مهم در تأمین مالی برای خرید دارایی‌های ثابت، نسبت حقوق صاحبان سهام به‌کل دارایی‌های ثابت است. پایین بودن نسبت حقوق صاحبان سهام به دارایی ثابت، به این معناست که بخش کوچکی از دارایی‌های ثابت شرکت، توسط سهامداران آن تامین می‌شود و ساختار مالی شرکت در شرایط سخت، به مشکل برخواهد خورد. بنابراین سرمایه‌گذاران شرکت‌ها و نمادهایی که نسبت حقوق صاحبان سهام به دارایی ثابت بالاتری دارند را ترجیح می‌دهند. فرمول نسبت حقوق صاحبان سهام به‌کل دارایی‌های ثابت به شکل زیر و به صورت درصد نمایش داده می‌شود.

جمع‌بندی

نسبت‌های اهرمی یا سرمایه‌گذاری در واقع منعکس‌کننده قدرت شرکت فعال در بورس در بازپرداخت بدهی‌های بلند و میان ‌مدت است که میزان منابع مالی شرکت‌ها را مورد بررسی قرار می‌دهد. با بررسی ۸ نسبت ذکر شده در این مقاله که تحت عنوان نسبت‌های اهرمی شناخته می‌شوند، سرمایه‌گذاران می‌توانند به استحکام ساختار مالی شرکت مورد نظر در شرایط دشوار اقتصادی پی ببرند.

انواع نسبت‌های مالی را بشناسید/ نسبت‌های مالی چند نوع است و کاربرد آن چیست؟

برای تحلیل بنیادی یک شرکت ، نسبت‌های مالی یکی از ابزارهای پرکاربردی به شمار می‌رود که تحلیلگران از آن استفاده می‌کنند. نسبت‌های مالی به انواع مختلفی تقسیم می‌شوند و هرکدام زیرمجموعه‌های جداگانه دارد.

انواع نسبت‌های مالی را بشناسید/ نسبت‌های مالی چند نوع است و کاربرد آن چیست؟

۱- تجزیه و تحلیل نسبت‌های مالی: نسبت‌های نقدینگی

گروه اول نسبت‌های مالی، نسبت‌های نقدینگی است که هدف آن ارزیابی توانایی مالی شرکت در تحقق تعهدات مالی و بازپرداخت بدهی‌های کوتاه‌مدت است.

نسبت جاری

اﯾﻦ ﻧﺴﺒﺖ ﮐﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ در گردش ﻧﯿﺰ ﻧﺎﻣﯿﺪه می‌شود، از ﺗﻘﺴﯿﻢ دارایی‌های ﺟﺎری ﺑﻪ بدهی‌های ﺟﺎری به دست می‌آید. نسبت جاری به‌عنوان ﺷﺎﺧصی برای سنجش ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ پرداخت ﺗﻌﻬﺪات کوتاه‌مدت از ﻣﺤﻞ دارایی‌های ﺟﺎری مورد استفاده قرار می‌گیرد. بالاتر بودن این نسبت نشان‌دهنده وضعیت نقدینگی بهتر است.

نسبت جاری بین یک و دو را معمولاً به‌عنوان علامتی از وضعیت مطلوب نقدینگی شرکت می‌دانند. نسبت جاری دو، بدین معناست که شرکت توانایی پرداخت دو برابر بدهی‌های کوتاه‌مدت خود را از محل دارایی‌های جاری دارد.

نسبت آنی (سریع)

نسبت آنی وضعیت نقدینگی شرکت را به شکل محافظه‌کارانه‌تر از نسبت جاری محاسبه می‌کند، به این معنی که موجودی مواد و کالا به دلیل نقد شوندگی کمتر از دارایی‌های جاری کسر می‌شود. بالاتر بودن این نسبت از عدد یک، نشانه‌ای از وضعیت مناسب نقدینگی شرکت است.

نسبت وجه نقد

این نسبت محافظه‌کارانه‌ترین نسبت نقدینگی است، زیرا نسبت موجودی نقدی و سرمایه‌ گذاری کوتاه‌مدت را به بدهی جاری نشان می‌دهد. بالا بودن این نسبت نشان‌دهنده عدم استفاده از منابع نقد است و پایین بودن آن می‌تواند منجر به ایجاد مشکل در بازپرداخت بدهی‌ها شود.

۲- تجزیه و تحلیل نسبت‌های مالی: نسبت‌های فعالیت

نسبت‌های فعالیت، کارایی یک شرکت در استفاده انواع نسبت‌های اهرمی مالی موثر از منابع خود را نشان می‌دهد و بازدهی عملیات شرکت را ارزیابی می‌کند.

دوره وصول مطالبات

این نسبت نشان می‌دهد که به‌طور متوسط چند روز طول می‌کشد تا مطالبات شرکت وصول شود. معمولاً برای محاسبه این نسبت از فروش به‌جای فروش نسیه استفاده می‌شود. طولانی‌تر شدن این نسبت به معنای حرکت شرکت به سمت فروش نسیه است که به دلیل تحمیل فشار نقدینگی بر شرکت امری نامطلوب به شمار می‌رود.

دوره وصول مطالبات ۱۰۰ روزه بدین معناست که به‌طور متوسط ۱۰۰ روز پس از فروش نسیه محصولات، شرکت می‌تواند طلب خود را وصول کند.

دوره پرداخت بدهی‌ها

این نسبت نشان‌دهنده متوسط روزهایی است که طول می‌کشد تا بدهی به تأمین‌کنندگان بازپرداخت شود. معمولاً برای محاسبه این نسبت از بهای تمام‌ شده کالای فروش رفته، به‌جای خرید نسیه استفاده می‌شود. کوتاه‌تر شدن این نسبت به معنای حرکت شرکت به سمت خرید نقدی است که به دلیل تحمیل فشار نقدینگی بر شرکت امری نامطلوب به شمار می‌رود.

دوره گردش موجودی کالا‌ (میانگین سنی کالا)

این نسبت نیز نشان‌دهنده مدت‌زمانی است که طول می‌کشد تا مواد اولیه به کالا تبدیل‌شده و به فروش برسد. افزایش این نسبت در طول زمان به معنی طولانی‌تر شدن فرایند تولید و فروش شرکت است.

دوره گردش کالای ۸۰ روزه بدین معناست که شرکت به‌طور متوسط، ۸۰ روز پس از دریافت مواد اولیه، آن‌ها را به کالا تبدیل کرده و به فروش می‌رساند.

نسبت گردش دارایی

این نسبت میزان درآمدزایی دارایی‌های یک شرکت را نشان می‌دهد. بالاتر بودن این نسبت نشان‌دهنده درآمدزایی بیشتر هر واحد از دارایی است که به معنی بهره‌وری بالاتر شرکت است.

۳- تجزیه و تحلیل نسبت‌های مالی: نسبت‌های سودآوری

هدف نهایی در مدیریت مالی حداکثر کردن بازده سهامداران است و سود خالص بهترین ابزار برای تعیین عملکرد مدیریت در دستیابی به این هدف است. به همین دلیل این نسبت‌ها برای سهامداران از اهمیت بیشتری برخوردار است.

حاشیه سود خالص

میزان سودآوری هر واحد از فروش شرکت را نشان می‌دهد. برای مثال حاشیه سود خالص ۲۰ درصد نشان می‌دهد که شرکت از هر ۱۰۰ تومان فروش ۲۰ تومان سود کسب کرده است. نکته قابل‌توجه این است که تمامی درآمدها و هزینه‌ها اعم از عملیاتی و غیرعملیاتی در محاسبه سود خالص لحاظ می‌شود.

حاشیه سود عملیاتی

این نسبت نشان‌دهنده سودآوری هر واحد از فعالیت‌های عملیاتی شرکت است. حاشیه سود عملیاتی معیار قوی‌تری برای ارزیابی سودآوری و فروش شرکت است زیرا اقلام غیر عملیاتی و هزینه مالی و مالیات در محاسبه سود عملیاتی منظور نمی‌شود.

حاشیه سود ناخالص

از تقسیم سود ناخالص به فروش به دست می‌آید. حاشیه سود ناخالص ۲۰ درصد بدین معناست که شرکت پس از کسر هزینه‌های تولید، ۲۰ درصد از فروش خود سود کسب می‌کند.

بازده حقوق صاحبان سهام

اﯾﻦ ﻧﺴﺒﺖ ﻣﯿﺰان ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ را در ﺣﺪاﮐﺜﺮ کردن ﺑﺎزده ﺳﻬﺎمداران ﻋﺎدی ﻧﺸﺎن می‌دهد. بازده حقوق صاحبان سهام ۳۰ درصدی نشان می‌دهد که سهامداران شرکت به ازای هر ۱۰۰ تومان سرمایه‌ گذاری در شرکت توانسته‌اند ۳۰ تومان سود کسب کنند.

بازده دارایی‌ها

اﯾﻦ ﻧﺴﺒﺖ از ﺗﻘﺴﯿﻢ ﺳﻮد ﺧﺎﻟﺺ ﺑﻪ ﺟﻤﻊ دارایی‌ها به دست می‌آید و ﻣﻌﯿﺎر ﺑﻬﺘﺮی ﺑﺮای ﺳﻨﺠﺶ سودآوری شرکت در ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺑﺎ ﻧﺴﺒﺖ ﺳﻮد ﺧﺎﻟﺺ ﺑﻪ ﻓﺮوش و ﻧﺴﺒﺖ ﺳﻮد ﻋﻤﻠﯿﺎﺗﯽ اﺳﺖ، زﯾﺮا ﺗﻮان ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ را در به‌کارگیری مؤثر از دارایی‌ها در ایجاد سود خالص نشان می‌دهد.

۴- تجزیه و تحلیل نسبت‌های مالی: نسبت‌های اهرمی (بدهی)

نسبت‌های اهرمی ریسک سرمایه‌گذاران و اعتباردهندگان بلندمدت یک واحد تجاری را نشان می‌دهد. این نسبت‌ها همچنین اطلاعات مفیدی راجع به توان بازپرداخت بدهی‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت شرکت در سررسید را فراهم می‌آورند.

نسبت بدهی

این نسبت نشان‌دهنده سهمی از منابع اقتصادی است که توسط اشخاصی غیر از صاحبان سهام تأمین‌ شده است. برای مثال نسبت بدهی ۴۰ درصد بدین معناست که از هر ۱۰۰ تومان منابع اقتصادی در اختیار شرکت ۴۰ تومان آن از طریق اعتباردهندگان مانند بانک تأمین می‌شود.

نسبت پوشش بهره

بالاتر بودن این نسبت نشانگر توانایی بیشتر شرکت در بازپرداخت دیون بانکی است. این نسبت برای بانک‌ها اهمیت زیادی دارد و می‌تواند در تصمیم آن‌ها برای پرداخت یا عدم پرداخت اعتبار به یک شرکت بسیار موثر باشد. این نسبت باید بالاتر از یک باشد. نسبت پوشش بهره برابر سه به معنی این است که شرکت توانایی پرداخت سه برابر بهره فعلی به بانک را دارد.

نسبت کل بدهی به ارزش ویژه (حقوق صاحبان سهام)

این نسبت شاخصی برای سنجش توانایی شرکت در بازپرداخت بدهی‌های آن است. هرچه این نسبت کوچکتر باشد، ریسک مالی شرکت کمتر خواهد بود و وام‌دهندگان نیز تمایل بیشتری به پرداخت وام خواهند داشت.

نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه

این نسبت شاخصی برای سنجش توانایی شرکت در بازپرداخت بدهی‌های جاری (کوتاه‌مدت) آن است. بدهی‌های جاری معمولا از محل دارایی‌های جاری پرداخت می‌شوند. در صورتی که نسبت بدهی‌های جاری به ارزش ویژه بالا باشد، نقدینگی شرکت و در نتیجه سرمایه در گردش آن برای بازپرداخت این نوع از بدهی‌ها تحت تاثیر قرار گرفته و ممکن است فعالیت شرکت را با مشکل روبرو شود.

نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه

این نسبت شاخصی برای سنجش توانایی شرکت در بازپرداخت بدهی‌های بلندمدت آن است. هرچه این نسبت بیشتر باشد، ریسک مالی شرکت بیشتر خواهد بود وام‌دهندگان نیز تمایل کمتری به پرداخت وام‌های بلندمدت خواهند داشت.

نسبت دارایی‌های ثابت به ارزش ویژه

این نسبت نشان می‌دهد که چقدر از حقوق صاحبان سهام صرف خریداری شدن دارایی‌های ثابت شده است.

نسبت مالکانه

نسبت مالکانه یا نسبت حقوق صاحبان سهام به کل دارایی‌ها نشان می‌دهد که چقدر از دارایی‌های شرکت از محل حقوق صاحبان سهام تامین شده است. هر چه این نسبت بزرگتر باشد، ساختار دارایی شرکت مستحکم‌تر خواهد بود.

لازم به ذکر است که حاصل جمع نسبت مالکانه و نسبت بدهی همواره برابر ۱ خواهد بود. بنابراین هر چه نسبت مالکانه شرکت بیشتر باشد، نسبت بدهی و در نتیجه سهم منابع اعتباری و وام در ساختار دارایی شرکت کمتر خواهد بود.

نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهی‌ها

این نسبت وزن حقوق صاحبان سهام نسبت به وام‌های دریافتی شرکت را نشان می‌دهد.

نسبت حقوق صاحبان سهام به دارایی‌های ثابت

این نسبت وزن حقوق صاحبان سهام نسبت به کل دارایی‌های ثابت شرکت را نشان می‌دهد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.