مومنتوم سبکی و منشأ بروز آن
1 دانشــیار، گــروه مــدیریت مــالی، دانشــکده مــدیریت و حســابداری، دانشــگاه شــهید بهشــتی، تهــران، ایــران.
2 دانشجوی دکتری، مدیریت مالی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
چکیده
هدف: فعالان بازار سرمایه، همواره برای شناسایی خلاف قاعدههای بازار و طراحی راهبردهای معاملاتی سودآور مبتنی بر آن کوشیدهاند. از جمله معروفترین خلاف قاعدههای بازار، میتوان به مومنتوم بازار چیست مومنتوم اشاره کرد. خلاف قاعدهای که جگادیش و تیتمن (1993) در بدو شناسایی آن را در سطح سهام انفرادی بررسی کردند و اخیراً در سطح پرتفویهای سبکی بررسی میشود. هدف پژوهش حاضر، آزمون سودآوری استراتژی مومنتوم سبکی مبتنی بر سبکهای اندازه و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار و منشأ ایجاد آن از طریق تجزیه سود استراتژی مذکور در بورس اوراق بهادار تهران است.
روش: بهمنظور آزمون سودآوری مومنتوم سبکی، از روش تحلیل پرتفوی برای استراتژیهای دوره تشکیل و نگهداری 3، 6 و 12ماهه استفاده شده است. در پژوهش حاضر، سودآوری مومنتوم سبکی به سه عامل ریسک، تداوم بازده و تغییرات مشترک توجیهناپذیر با عوامل کلان اقتصادی نسبت داده میشود.
یافتهها: نتایج نشان میدهد که سودآوری مومنتوم سبکی، تقریباً برای دورههای کوتاهمدت و میانمدت مثبت و معنادار است؛ اما برای دورههای بلندمدت، علیرغم مثبتبودن سودآوری، از نظر آماری معنادار نبوده یا به استراتژی معکوس تبدیل شده است. بر اساس نتایج بهدستآمده، برای استراتژیهای 3 و 6 ماهه، عمده سود مومنتوم سبکی از طریق تئوری تداوم بازده توضیح داده میشود و برای استراتژی 12 ماهه، ریسک، مؤلفه اصلی سودآوری مومنتوم سبکی محسوب میشود.
نتیجهگیری: برای استراتژیهای 3 و 6 ماهه، «ریسک» و «تداوم بازده» مؤلفههای اصلی ایجاد مومنتوم سبکی است؛ اما برای استراتژی 12 ماهه، «ریسک» تنها عامل ایجاد مومنتوم سبکی معرفی میشود.
کلیدواژهها
- استراتژی مومنتوم سبکی
- تداوم بازده
- کوواریانس مقطعی
20.1001.1.10248153.1399.22.3.2.8
عنوان مقاله [English]
The Style Momentum and Its Origin
نویسندگان [English]
- Maryam Davallou 1
- Bahareh Tabarsa 2
1 Associate Prof., Department of Financial Management, Faculty of Management and Accounting, Shahid Beheshti University, Tehran, Iran.
2 Ph.D. Candidate, Department of Financial Management, Faculty of Management and Accounting, Shahid Beheshti University, Tehran, Iran.
Objective: Capital market investors have always sought to identify anomalies market and plan profitable trading strategies based on them. Momentum is one the most famous anomalies market. Momentum initially identified by Jagadeesh and Titman (1993) at the level of individual stocks, and recently has been examined at the level of style portfolios. The purpose of this study is to test the profitability of the style momentum strategy based on the size and book value to market value ratio style and its origin through decomposing the profit of strategy in Tehran Stock Exchange.
Methods: To examine the profitability of style momentum used portfolio study method for 3, 6 and 12 ranking and holding period strategies. In this study the profitability of style momentum was attributed to risk factor, return continuation and excessive co-movement that unexplained the macroeconomic factors.
Results: The results show that the style momentum strategy profitability is almost positive and significant for the short-terms and mid-terms periods, but for the long-terms period despite the positive profitability it has not been statically significant or become a reversal strategy. The results show that for 3 and 6 month strategies, the main benefits of style momentum are explained by return continuation theory and for 12 month strategy risk identified as a major component of style momentum.
Conclusion: For 3 and 6 month strategies "risk" and "return continuation theory" are the main components of style momentum, but for the 12 month strategy "risk" is introduced as the sole cause of style momentum.
کلیدواژهها [English]
- Style momentum strategy
- return continuation
- cross section covariance
مراجع
ابزری، مهدی؛ کبیریپور، وحید؛ سهیلی، سیروس (1392). تحلیل تأثیر نقدشوندگی بر بازده سهام با کنترل سبکهای سرمایهگذاری: رویکردی جدید با معیاری چند بعدی. دانش حسابداری، 4(15)، 79- 103.
اسلامی بیدگلی، غلامرضا؛ ﻧﺒﻮی ﭼﺎﺷﻤﯽ، ﺳﯿﺪﻋﻠﯽ؛ ﯾﺤﯿﯽزادهﻓﺮ، ﻣﺤﻤﻮد؛ اﯾﮑﺎﻧﯽ، ﺻﺪﯾﻘﻪ (1389). بررسی سودآوری استراتژی مومنتوم در بورس اوراق بهادار تهران. فصلنامه مطالعات کمی در مدیریت، 2(1)، 47- 76.
بدری، احمد؛ فتح الهی، فؤاد (1393). ﻣﻮﻣﻨﺘﻮم ﺑﺎزده: ﺷﻮاﻫﺪی از ﺑﻮرس اوراق ﺑﻬﺎدار ﺗﻬﺮان. ﻓﺼﻠﻨﺎﻣـﻪ ﻋﻠﻤﯽ ﭘﮋوﻫﺸﯽ داﻧﺶ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﮔـﺬاری، 3(9)، 1-20.
دولو، مریم؛ فرتوکزاده، حمیدرضا (1392). ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﭘﻴﺶﮔﺬاری ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ ﺳﺒﻚ و ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ ﺑﺎزدهﺑﻴﻨﻲ. ﻓﺼﻠﻨﺎﻣـﻪ ﭘﮋوﻫﺸﻲ ﻋﻠﻤﻲ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ داﻧﺶ سرمایهگذاری ﺳﺎل دوم، 4(8)، 121- 136.
عباسی، ابراهیم؛ حاج ولیان، مهناز (1394). بررسی نقش سبک سرمایهگذاری بر پیشبینی بازده سهام شرکتهای ثبت شده در بورس اوراق بهادار تهران. دومین کنفرانس بینالمللی ابزار و تکنیکهای مدیریت.
موسوی شیری، محمود؛ صالحی، مهدی؛ شاکری، مریم؛ بخشیان، عسل (1394). سودآوری استراتژی مومنتوم و تأثیر حجم معاملات سهام بر آن در بورس اوراق بهادار تهران. مجله مهندسی مالی و مدیریت اوراق بهادار، 6(25)، 107- 123.
Aarts, F., & Lehnert, T. (2005). On style momentum strategies. Applied Economics Letters, 12(13), 795–799.
Abbasi, E., & Hajvalian, M. (2015). Investigation the role of style investment on the prediction of stock returns in companies listed on Tehran Stock Exchange. Second International Conference on Management Tools and Techniques. (in Persian)
Abzari, M., Kabiripour, V., & Soheili, S. (2013). The effect of liquidity on stock return by controlling investment style: New approach with a multidimensional measure. Journal of Accounting knowledge, 4(15), 79-103. (in Persian)
Badri, A., & Fathullahi, F. (2013). Return momentum: Evidence from Tehran Stock Exchange. Journal of investment knowledge, 3(9), 1-20. (in Persian)
Barberis, N., & Shleifer, A. (2003). Style investing. Journal of Financial Economics, 68(2), 161–199.
Barberis, N., Shleifer, A., & Vishny, R. (1998). A model of investor sentiment. Journal of Financial Economics, 49(3), 307–343.
Chan, H., & Docherty, P. (2016). Momentum in Australian style portfolios: risk or inefficiency? Accounting and Finance, 56(2), 333–361.
Chen, J., & Hong, H. (2002). Discussion of momentum and autocorrelation in stock returns. Review of Financial Studies, 15(2), 565–573.
Daniel, K., Hirshleifer, D., & Subrahmanyam, A. (1998). Investor psychology and security market under and over reactions. Journal of Finance, 53(6), 1839–1886.
Davallou, M., Fartokzadeh, H. (2013). Style investing and return predictability. Journal of investment knowledge, 2(8), 121-136. (in Persian)
Eslami Bidgoli, Gh., Nabavi Chashmi, S., Yahyazadeh, M., & Eykani, S. (2010). Investigation the profitability of momentum strategy in Tehran Stock Exchange. Journal of quantetive studies in management, 2(1), 47-76. (in Persian)
Fama, E., & French, K. (1996). Multifactor explanations of asset pricing anomalies. Journal of Finance, 51(1), 55–84.
Griffin, J., Ji, S., & Martin, S. (2003). Momentum Investing and Business Cycle Risk: evidence from Pole to Pole. Journal of Finance, 58(6), 2515–2547.
Hong, H., & Stein, J. (1999), A unified theory of under-reaction, momentum trading and over-reaction in asset markets. Journal of Finance, 54(6), 2143–2184.
Hong, H., Lim, T., & Stein, J. C (1998). Bad news travels slowly: size, analyst coverage and the profitability of momentum strategies. Journal of Finance, 55(3), 265–295.
Hurn, S., & Pavlov, V. (2003), Momentum in Australian stock returns.Australian Journal of Management, 28(2), 141–156.
Jegadeesh, N., & Titman, Sh. (1993). Returns to buying winners and selling losers: implications for stock market efficiency. Journal of Finance, 48(1), 65-91.
Jegadeesh, N., & Titman, Sh. (1995). Over-reaction, delayed reaction and contrarian profits. Review of Financial Studies, 8(4), 973-993.
Kim, D. (2012), Cross-asset style momentum. Asia-pacific journal of financial studies, 41(5), 610-636.
Lee, Ch. M.C, & Swaminathan, B. (2000). Price momentum and trading volume. Journal of Finance, 55(5), 2017-2069.
Lewellen, J. (2002), Momentum and autocorrelation in stock returns. Review of Financial Studies, 15(2), 533-563.
Lo, A. W., & MacKinlay, A. (1990). When are contrarian profits due to stock market overreaction. Review of Financial Studies, 3(2), 175–205.
Lo, K., & Coggins, R. (2006). Effects of order flow imbalance on short-horizon contrarian strategies in the Australian equity market. Pacific-Basin Finance Journal, 14(3), 291–310.
Moskowitz, T., & Grinblatt, M. (1999). Do Industries Explain Momentum? Journal of Finance, 54(4), 1249-1290.
Mousavi Shiri, M., Salehi, M., Shakeri, M., & Bakhshian, A. (2015). The profitability of momentum strategy and the impact of stock trading volume. Journal of financial engineering and securities management, 6(25), 107-124. (in Persian)
Wahal, S. & Yavuz, M.D. (2013). Style Investing, Co-movement and Return Predictability. Journal of Financial Economics, 107(1), 136-154.
راهبرد مومنتوم و ارتباط آن با بیش واکنشی یا کم واکنشی بازار
راهبرد مومنتوم و رابطه آن با بیشواکنشی یا کمواکنشی بازار
راهبرد مومنتوم و ارتباط آن با بیش واکنشی یا کم واکنشی بازار 1
با یکی دیگر از سلسله مقالات آموزش بورس ” خانه بورس ایران ” در خدمت شما هستیم. در ادامه برای آن دسته از مخطبین علاقمند به مبحث تحلیل تکنیکال بورس، به بررسی بیشتر مفهوم راهبرد مومنتوم و بیشواکنشی بازار خواهیم پرداخت.
واژه «مومنتوم» در لغت به معنی اندازه حرکت، تکانه و یا شتاب است. در ادبیات بورس و سرمایهگذاری، راهبرد مومنتوم قیمت یکی از زیرمجموعههای تحلیل تکنیکال روندها به شمار میرود. واژه مومنتوم در اینجا نیز حاکی از حرکت و استمرار حرکت است. فرضیه بنیادین و اساسی راهبرد مومنتوم این است که روندهای اصلی صعودی و نزولی قیمت سهام در بازار تداوم خواهد یافت مگر آنکه علتی مشخص جلوی آن را بگیرد. بدین ترتیب، راهبرد مومنتوم به معاملهگران بازار بورس پیشنهاد میکند که روی سهامی که در روند صعودی قیمتها قرار گرفتهاند سرمایهگذاری کرده و در نقطه مقابل، سهامی که در روند نزولی قرار گرفتهاند را از سبد سرمایهگذاری خود خارج کنند. به روند صعودی سهام اصطلاحاً بازده مثبت گذشته و به روند نزولی، بازده منفی گذشته اطلاق میشود.
تشخیص روندهای اصلی بازار و نقطه بازگشت آنها، مستلزم تحلیل بنیادین علل و عوامل ریشهای بازار است و تحلیل روندهای متوسط و کوتاهمدت، به نوعی استفاده از روشهای تحلیل تکنیکال به شمار میرود. بنابراین، برخی از محققین راهبرد مومنتوم را تلفیقی از راهبردهای تحلیل تکنیکال و تحیلیل بنیادین میدانند. هدف از به کارگیری راهبرد مومنتوم به حداقل رساندن ریسک و به حداکثر رساندن سود سرمایهگذاری (در کوتاهمدت) است.
توصیف اجمالی راهبرد مومنتوم قیمت
راهبرد مومنتوم و ارتباط آن با بیش واکنشی یا کم واکنشی بازار 2
راهبرد مومنتوم قیمت را برای نخستین بار در پژوهشهای جگادیش (1990) و جگادیش تیتمن (1993) مطرح شد. دلیل اصلی اتخاذ این رویکرد را میتوان کارایی و سادگی آن دانست. جگادیش و تیتمن تمام سهامی که اطلاعات مربوط به آنها از سال 1965 تا 1989 موجود بود را مورد تحلیل قرار دادند. در راهبرد مومنتوم قیمت جگادیش، بازده سهام در در بازههای 3، 6، 9 و 12 ماهه اندازهگیری میشود. در پایان هر دوره 10% درصد سهام با بالاترین بازده پیشین (دوره قبل) خریداری شده و به سبد سرمایه گذاری اضافه می شود، و 10% از سهام سبد که دارای کمترین بازده دوره پیشین هستند فروخته خواهند شد. نمونه روند تشکیل سبد سرمایهگذاری جگادیش و تیتمن (1993) را با دوره ارزیابی 6 ماهه و دوره سرمایهگذاری 3 ماهه نشان میدهند.
راهبرد مومنتوم و ارتباط آن با بیش واکنشی یا کم واکنشی بازار 3
جگادیش و تیتمن متوجه شدند که سودآوری روش مومنتوم قیمت بسیار بالاست. آنها دریافتند که علت اصلی این اتفاق واکنش تاخیری کنشگران بازار نسبت به بازده بازار و از سوی دیگر توجه ناکافی به اخبار خاص بنگاهها به عنوان منابع احتمالی سودآوری است. به عبارت دیگر فعالان بازار نسبت به اطلاعات خاص بنگاه، واکنش کافی نشان نمیدهند.
جالب آن است که سودآوری این راهبرد در تعارض با فرضیه بازار کارا است. یعنی سوداوری راهبرد مومنتوم را نمیتوان با رفتار عقلانی اقتصادی کنشگران اقتصادی بورس توجیه کرد. برخی از پژوهشگران، علت سودآوری این راهبرد را عمدتاً ناشی از سوگیریهای خودساخته و یا اعتماد به نفس بیش از حد سرمایه گذاران میدانند. این جهتگیریها باعث بیشواکنشی کنشگران بورس در مواجه با آن دسته از اخبار بازار خواهد شد که نگرش قبلی سرمایهگذاران را تایید میکند. جانسون (2002)، سوداوری راهبرد مومنتوم را ناشی از ریسک نرخ رشد میداند بدین ترتیب که هرچه رخ رشد بالاتر میرود، ریسک نرخ رشد نیز افزایش مییابد و بازار باید این ریسک را جبران کند و این امر منجر به ایجاد بازده مومنتوم خواهد شد.
از سوی دیگر اما برخی از پژوهشگران، هزینههای معاملاتی را در تعیین سطح موفقیت راهبرد مومنتوم موثر میدانند. اسموند، شیل و ژو (2004) مدعی هستند که سودآوری راهبرد مومنتوم در عمل یک توهم بیش نیست چرا که هزینههای معاملاتی ناشی از اجرای این راهبرد، سودآوری آن را کاملاً از بین خواهد برد.
بیشواکنشی و کمواکنشی کنشگران بازار بورس عامل سوداوری راهبردهای فنی
راهبرد مومنتوم و ارتباط آن با بیش واکنشی یا کم واکنشی بازار 4
همانگونه که پیشتر اشاره کردیم، سوداوری راهبردهای مومنتوم قیمت در تعارض مومنتوم بازار چیست با کارایی بازار است. به عبارت دیگر اگر تغییرات قیمت سهام بر اساس ارزش واقعی آنها باشد، چنین بازدهی در اتخاذ راهبردهای مومنتوم قیمت وجود نخواهد داشت. اما علت قیمتگذاری نادرست بازار چیست؟ پژوهشگران حوزه بورس و سرمایهگذاری نمیتوانند به صراحت به این سوال پاسخ دهند که آن دسته از رفتارهای نادرست بازار که منجر به چنین بازدههای غیرمتعارفی میشوند چه بوده است. مفاهیم بیشواکنشی و کمواکنشی کنشگران بازار بورس با هدف توجیه همین پدیده مطرح شدهاند. مایکلی، تالر و ومک (1995) اصل مساله و ابهام محققین در آن را چنین بیان میکنند «امیدواریم که تحقیقات آتی در فهم علت بیشواکنشی بازار و کمواکنشی آن در شرایطی خاص به ما کمک کند!!»
به عقیده برخی از مفسرین، حداقل قسمتی از سوداوری راهبرد مومنتوم قیمت به دلیل بیشواکنشی بازار است و جالب آنکه برخی دیگر از پژوهشگران آن را به کمواکنشی بازار نسبت میدهند! اما هنگ و استین (1999) نشان دادند هر دو گزاره در تضاد با یکدیگر قرار ندارند. آنها چنین استدلال میکنند که کنشگران بازار در مواجه با اطلاعات خصوصی، واکنشی بیش از حد (بیشواکنشی) و در برابر اطلاعات عمومی واکنشی کمتر از حد متعارف (کمواکنشی) از خود بروز میدهند. هنگ و استین (1999) دو نوع معاملهگر را از یکدیگر متمایز میکنند، یعنی خبرخوانها و معاملهگران مومنتوم. خبرخوانها بر اساس اطلاعات خصوصی به دست آمده از بنگاههای اقتصادی معامله میکنند اما از آنجا که اخبرا خصوصی شرکتها به ندرت و با سرعتی کند منتشر میشود، لذا واکنش این دسته از کنشگران در برابر تغییرات بازار کند است و همین امر باعث کمواکنشی این دسته از کنشگران خواهد شد. در مقابل اما، معاملهگران مومنتوم صرفاً به تغییرات قیمت ناشی از رفتار دسته اول توجه میکنند و طبق تحرکات آنها معامله میکنند. معاملات این گروه از کنشگران باعث بیشواکنشی بازار خواهد شد. اما در هر صورت، هم بیشواکنشی و هم کمواکنشی بازار حاکی از عکسلالعملهای روانی کنشگران بورس ( و نه عقلانی) و ناکارامدی ذاتی بازار است که میتواند عامل ایجاد بازده غیرعادی راهبردهای معاملاتی تکنیکال شود.
گروهی از پژوهشگران معتقدند که اتخاذ تلفیقی از راهبردهای مومنتوم قیمت و راهبردهای بنیادین جریان نقدی میتواند سودآوری سبد سرمایهگذاری کوتاه مدت را نیز تضمین کند.
امیدوارم این مقاله، در آشنایی شما با راهبردهای مومنتوم قیمت و مفاهیم بیشواکنشی و کمواکنشی بازار موثر بوده باشد. هرزمان که به ورود به بازار های سرمایه علاقمند شدید، حتما از بروکر هایی مناسب ایرانیان استفاده کنید.
افت مومنتوم یا افت انرژی در بازارهای مالی به چه معناست؟
تشخیص انرژی حرکتی یکی از فاکتورهای اساسی در تحلیل تکنیکال نیز می باشد وقتی چارتی از بازارهای مالی را زیر نظر میگیریم، این سوال اصلی به ذهن ما خطور می کند که "آیا انرژی حرکتی توان شکست سطح مقاومت و حمایت و خط روند و. پیش رویش را دارا می باشد یا خیر"
یک جمله معروف است که می گوید " روند دوست ماست " یعنی در جهت روند معامله کردن ریسک کمتری دارد و تشخیص مومنتوم این مفهوم را به ما میرساند که آیا قیمت انرژی لازم برای حرکت در جهت روند را دارد یا خیر. پس از تشخیص انرژی حرکتی می تواند خطاهای احتمالی را در هر معامله کاهش دهد.
افت مومنتوم یا افت انرژی در علم فیزیک کاربرد خود را دارد و یک قانون هست که میگوید "وقتی جسمی در حال حرکت است بیشتر تمایل دارد به حرکت خود ادامه دهد تا وقتی که تحت تاثیر یک نیروی خارجی قرار بگیرد و از حرکت بایستد" در بازارهای مالی هم این قانون وجود دارد که وقتی قیمت در جهت روند قرار میگیرد تمایل به ادامه جهت روند رو دارد تا اینکه به سد محکمی برسد که انرژی کافی برای شکست آن سد را دارا نباشد و روند را تغییر دهد.
عوامل مختلفی برای تشخیص مومنتوم یا انرژی بازار وجود دارد که عبارت اند از:
- کندل شناسی
- انواع واگرایی ها
- شیب روند
- انواع الگوها
- میانگین متحرک
- اسیلاتورها
با استفاده درست از مواردی که نام برده شده میتوان انرژی حرکتی یا افت مومنتوم بازارهای مالی را تشخیص داد. اگر بتوانیم با ترکیب مواردی که نام برده شده به یک جمع بندی عالی برسیم میتوانیم احتمال خطای احتمالی در تحلیلهای خود را کاهش دهیم.
در این متن به بررسی عواملی که به ما در تشخیص مومنتوم انرژی بازار کمک می کنند می پردازیم.
پیشنهاد مطالعه: فارکس چیست
کندل شناسی
کندل شناسی چه کمکی میتواند برای تشخیص مومنتوم یا انرژی بازار داشته باشد؟
الگوهای کندلی میتواند نقش مهمی در تشخیص انرژی داشته باشد. الگوهایی همچون : Doji، Engulfing، Dragon Fly، Shooting Star و .
محل قرارگیری الگوهای کندل استیک بسیار حائز اهمیت بوده تا بتوان استفاده مناسبی در جهت تشخیص مومنتوم بازار داشته باشیم. در زمینه مومنتوم حرکتی کندل های بزرگ و بدون سایه نشانه قدرت و مومنتوم حرکتی روند می باشد. همانطور که مشاهده می کنید که کندل شناسی کمک شایانی در تشخیص قدرت روندانرژی یا مومنتوم به تمامی معامله گران بازارهای سرمایه مالی می کند.
در مثال زیر در جفت ارز EURUSD شاهد کندل های پرقدرت نزولی هستیم و میبینید که قیمت چگونه در چندین ماه اخیر نزولی بوده. قدرت کندل های نزولی گواه این میباشد که قدرت فروش بقدر بالاست که میتواند در جهت روند اصلی همراه بازار شده و سود خوبی کسب کرد.
واگرایی ها زمانی در قیمت رخ میدهند که اعلام میکنند قیمت انرژی حرکتی کافی، جهت ادامه روند یا تغییر روند را ندارند. 3 نوع واگرایی داریم که در خصوص تشخیص مومنتوم میتوانیم از آنها استفاده کنیم :
- واگرایی معمولی
- واگرایی مخفی
- واگرایی زمانی
در بخش پایین به تعریف انواع واگرایی ها و چگونگی استفاده آز آنها در تشخیص مومنتوم میپردازیم.
واگرایی معمولی
در بازار های مالی زمانی شاهد واگرایی معمولی هستیم که قیمت با اسیلاتور ها در خلاف یکدیگر در حرکت باشند
این نوع واگرایی بیشتر هشدار پایان روند یا استراحت یک روند را میدهند.
در مثال زیر همانطور که مشاهده میکنید یک مثال از واگرایی معمولی برای شما آماده کردیم.
واگرایی مخفی
واگرایی مخفی یک تائیدیه برای ادامه حرکت قیمت در جهت روند میباشد. در این واگرایی به جمله معروف "روند دوست ماست" میرسیم که معامله در جهت روند اصلی بسیار کم ریسک و معمولا با مومنتوم بالاتری نسبت به معاملات خلاف جهت روند حرکت میکنند.
در مثال پایین مشاهده میکنید قیمت بعد تشکیل یک واگرایی مخفی در جهت روند اصلی بازار با کندل های پرقدرت به سمت بالا حرکت کرد.
در آخر به واگرایی زمانی میرسیم که در این نوع واگرایی تشخیص مومنتوم با اسیلاتور خاصی سنجیده نمیشود و برای تشخیص مومنتوم تعداد کندل ها و زمان طی شده آنها نسبت به موج قبلی مورد برسی قرار میگیرد.
واگرایی زمانی
هنگامی که استراحت موج اصلی خیلی طولانی تر و با تعداد کندل های بیشتر نسبت به موجی اصلی که در زمان کوتاه با کندل های بسیار پرقدرت و بدون سایه حرکت میکند تشکیل میشود، واگرایی زمانی اتفاق میافتد ،که نشانه از این میباشد استراحت، مومنتوم کافی برای ادامه ندارد و قیمت باید به جهت اصلی روند خود بازگردد.
شیب روند
تا حالا به شیب های تند جاده ها دقت کردید؟
وقتی رانندگان خودروها به شیب های تند میرسند عکس العمل های سریعی از خود بروز میدهند و باعث سرعت در رانندگی آنها میشود. شیب های تند در چارت های بازارهای مالی هم به این شکل هستند برای مثال روندی که دارای شیب تند میباشد حرکات سریعی در مدت زمان مشخصی طی میکند و نوسانات زیادی در آن زمان تجربه میکند در نتیجه قدرت مومنتوم بازار چیست مومنتوم در آن لحظه افزایش میابد.
در مثال پایین مشاهده میکنید که در ابتدای روند قیمت با شیب نسبتا تندی صعودی بود و مومنتوم بالایی در موج اول تجربه کرد و در موج های بعد مومنتوم رفته رفته کاهش یافته و این شیب کم و کمتر شده و در نهایت تغییر روند اتفاق می افتاد.
الگوها در بازارهای مالی
الگوها بسیار پرکاربرد هستند در بازارهای مالی و ابزاری مناسب جهت تشخیص مومنتوم بازار هستند. الگوها به ما کمک میکنند تا حد امکان بتوانیم حرکت بعدی بازار را تشخیص دهیم. حجم در هنگام تشکیل الگوها کاهش میابد و بعد خروج قیمت از الگو قیمت با حجم و قدرت بیشتری به حرکت ادامه میدهد. سوالی که ممکنه در این بین پیش بیاید :
چرا الگو ها تشکیل میشوند؟
الگوها زمانی تشکیل میشوند که هنگامی که قیمت به موقعیتی میرسد که عرضه و تقاضا یکسان هست یا به عبارتی دیگر تعداد خریداران و فروشندگان در آن موقعیت برابر میشوند و باعث میشود قیمت فشرده و متراکم شود در این هنگام قیمت الگویی تشکیل میدهد و در آخر با شکست الگو و احتمالی که داشتیم از الگوها که ممکنه حرکت بعدی به کدام سمت باشد روند حرکتی قدرت میابد و حرکت میکند.
در بازار پیش می آید که الگوها نسبت به وظیفه ای که دارند درست عمل نکنند و فیلد شود . یکی از عواملی که باعث این اتفاق میشود مومنتوم یا انرژی روند در خلاف جهت عملکرد الگوها میباشد. قدرت حرکتی میتواند باعث فیلد شدن الگوها و شکست سد حمایتی مقاومتی و. شود . در مثال های پایین از الگوهایی که بطور کامل عمل کردند و الگوهایی که فیلد شدن نمایش دادیم تا مشاهده کنید تشخیص قدرت مومنتوم جزو موارد اصلی در هر تحلیلی میباشد و تشخیص درست آنها باعث میشود خطاهای کمتری داشته باشیم.
میانگین متحرک (Moving Average)
میانگین متحرک ( Moving Average ) جز اندیکاتورهایی هستند که نوسانات قیمت را فیلتر میکنند و در جهت روند همراه قیمت در حال حرکت هستند. این اندیکاتور حرکت آینده قیمت را پیشبینی نمیکند بلکه جهت فعلی قیمت را نمایش میدهد بنابراین به دلیل برسی و محاسبه میانگین کندل های گذشته کند و با تأخیر عمل میکنند.
مووینگ اوریج با مومنتوم حرکتی بازار ارتباط مستقیمی دارند. 2 نوع متداول مووینگ اوریج ها : مووینگ اوریج ساده SMA و مووینگ اوریج نمایی EMA هستند.
هنگامی که از اعداد مختلف مووینگ ها در چارت استفاده میکنید به ترتیب و با فاصله قرار گرفتن آنها از یکدیگر نشانه قدرت حرکتی در جهت روند میباشد. به مثال های پایین نگاه کنید در 3 تایم فریم مختلف از یک جفت ارز مووینگ اوریج ها به ترتیب از هم و با فاصله قرار گرفته اند که نشانه قدرت روند نزولی را نمایش میدهد.
مشاهده بیشتر: دوره آموزش جامع فارکس
اسیلاتور
در اسیلاتورها هنگامی که مومنتوم قیمت کاهش میابد در روند صعودی خریداران کمتر و در روند نزولی فروشندگان کمتری تمایل به معامله با قیمت فعلی دارند. اسیلاتورها بیشتر برای سیگنال دهی در برگشت یا استراحت بازار در خلاف جهت روند مورد استفاده قرار میگیرند.
پیشنهاد مطالعه: اندیکاتورها و اسیلاتورها
نتیجه گیری
شخیص مومنتوم بازار جزو مواردی میباشد که با برسی یک یا دو سیگنال نمیتوان نتیجه های نهایی دریافت کرد. با ترکیب تمامی ابزار های بالا به جمع بندی مطلوبی خواهید رسید که تشخیص مومنتوم بازار را برای شما راحت میکند و احتمال خطا کردن را تا حد امکان کاهش میدهد.
تمامی موارد بالا میتوانند جزو ابزاری باشند که بتوان مومنتوم بازار را تشخیص داد ولی نکته حائز اهمیت برای این موضوع ترکیب تمامی مواردی بود که برای شما بطور کامل بازگو کردیم.
توصیه میکنیم مقاله استراتژی جامع معاملاتی را مطالع کنید و در آن از چگونگی ترکیب سیگنالها و چگونگی استفاده هر ابزار که بطور گام به گام بیان شده است استفاده کنید.
استراتژی مومنتوم شیفت یا تغییر مومنتوم در پرایس اکشن چیست؟
مومنتوم شیفت، تغییر مومنتوم یا MS ها. مومنتوم شیفت یکی از آسان ترین استراتژی هاست. که در این مقاله به آن میپردازیم بعضی از استراتژی هایی که ما برای آموزش RTM استفاده می کنیم پیچیده هستند و مقداری زمان بر هستند و آنها را باید فرا بگیرید.
در این مقاله میخواهیم در مورد استراتژی نزدیک شدن قیمت صحبت کنیم . زمانی که در آن حرفه ای شدید می توانید آن را استفاده کنید می توانید بر روی چارت بروید و در یک حساب دمو بک تست یا فروارد تست بگیرید و سپس می توانید آن را بر روی حساب واقعی استفاده کنید.
تصویر بالا که ملاحظه می فرمایید آناتومی مومنتوم شیفت است زمانی که درباره مفاهیم تئوری صحبت می کنیم همانطور که از اسم آن پیداست نوعی تغییر در مومنتوم بازار وجود دارد.
مومنتوم شیفت چه زمانی اتفاق می افتد؟
مومنتوم شیفت زمانی اتفاق می افتد که وقتی قیمت با مومنتوم بالا ریزش میکند (درحال استاپ فروش است) یعنی زمانی که قیمت با سرعت بالا می ریزد و یک ریزش سنگین داریم سپس قیمت به آرامی به سمت جایی که از آن ریخته بود شروع به بالا آمدن می کند. به همین دلیل به آن تغییر مومنتوم می گوییم.
مومنتوم قوی و مومنتوم ضعیف
به بیان سادهتر می گوییم که مومنتوم تغییر کرد است از مومنتوم قوی به مومنتوم ضعیف تغییر کرده است کلمات هم معنای دیگری برای مومنتوم ضعیف داریم به آن تجمیع و یا فشردگی یا کامپرشن می گوییم.
چگونه مومنتوم ها را شناسایی کنیم؟
اولین موردی که برای شناسایی مومنتوم شیفت نیاز دارید یک نقطه تصمیم گیری یا DP است.
در مورد MPL و DP در مقاله نواحی پرایس اکشن (PAZ) به برسی DP , MPL به طور کامل پرداخته ایم. بهتر است قبل از خواندن این مقاله درک کاملی از DP , MPL داشته باشید چون به شما کمک خواهند کرد تا نوع تصمیم گیری معتبر و نامعتبر را از یکدیگر تشخیص دهید.
در تصویر بالا می بینید اینجا MPL داریم یک MPL نوع سوم داریم که قیمت از آنجا آمده است.
قیمت با مومنتوم قوی به سمت پایین حرکت کرده است این جا ممکن است یک MPL باشد یا یک دابل مارو باشد یا یک سطح نادیده گرفته شده باشد.
در این مقاله قصد داریم درباره MPL و MQ صحبت کنیم این سطوح مهمی هستند که باید به دنبالشان باشیم.
زمانی که یک نقطه تصمیم گیری معتبر پیدا کردیم صبر می کنیم قیمت تا یک سطحی ریزش کند و تا زمانی که قیمت با مومنتوم ضعیف به سمت MPL یا DP نزدیک شود. و بعد از تغییر روند نوع و زاویه تغیر را بدست می آوریم.
انواع مومنتوم :
به طور کلی سه نوع تغییر مومنتوم داریم
۱- تغییر مومنتوم ۹۰ درجه
۲- تغییر مومنتوم ۴۵ درجه
۳- تغییر مومنتوم با زاویه حاد
بنابراین برای اینکه متوجه شویم تغییر مومنتوم ۹۰ درجه است یا ۴۵ درجه یا حاد به چارت زیر توجه کنید.
چگونه زاویه مومنتوم را تشخیص دهیم؟
برای بررسی و تشخیص زاویه مومنتوم به روند بیس که بعد از ریزش ایجاد شده نگاه می کنیم، با یک خط کشی روی قسمت بیس می توانیم نوع مومنتوم را تشخیص دهیم.
در مورد چارت بالا تغییر مومنتوم ۴۵ درجه است پس بنابراین نیاز داریم تغییرات مومنتوم را یاد بگیریم و تشخیص دهیم که مومنتوم چند درجه است.
دو روش تشخیص مومنتوم
برخی از معاملهگران کف روند را برای تشخیص مومنتوم انتخاب میکنند و برخی سقف کانال یا روند را برای تشخیص مومنتوم انتخاب می کند.
بنابراین زمانی که دیدید قیمت به MPL نزدیک می شود شروع کنید نواحی پرایس اکشن یا PAZ را رسمی کنید. نواحی پرایس اکشن در مدیریت تریدها به شما کمک می کند تا بر تریدهایتان نظارت کنید.
چه زمانی به پرایس اکشن نیاز داریم؟
زمانی که در سقف وارد می شوید و قیمت پایین می آید به نواحی پرایس اکشن نیاز دارید تا محل واکنش قیمت را ببینید برخی اوقات قیمت به این ناحیه انتهایی نمی رسد، اما اگر تکنیک نواحی پرایس اکشن را بدانید که ما خیلی عمیق به این مبحث می پردازیم ولی متاسفانه بیشتر تریدرها آن را نادیده می گیرند و به دنبال یک دید عمومی و کلی از پرایس اکشن هستند.
توضیحات در مورد پیدا کردن نواحی پرایس اکشن از حوصله این مقاله خارج است برای اطلاعات بیشتر می توانید به مقاله نواحی پرایس اکشن مراجعه کنید.
شرایط قرار دادن سفارشات
همانطور که قبلا توضیح دادیم باید یک MPL داشته باشیم یا یک نقطه تصمیم گیری معتبر سپس ریزش قیمت با مومنتوم قوی و نزدیک شدن قیمت به نقطه تصمیم گیری.
سپس می توانید سفارش خود را در ناحیه پرایس اکشن مشخص شده قرار دهید، و حد ضرر خود را بالای ناحیه MPL قرار دهید و هر هدف (تارگت) را ابتدای شروع تغییر مومنتوم قرار دهید که یک مومنتوم ضعیف است.
موارد دیگری که باید در نظر بگیریم این است که ببینیم زاویه مومنتوم ۹۰درجه ،۴۵ درجه و یا حاد است.
تشخیص زاویه مومنتوم در حالت ستاپ فروش
برای تشخیص زاویه مومنتوم در حالت (ستاپ فروش) باید قسمت بالایی روند را در نظر بگیرید. اما در قسمت پایین هم باید مواردی را محاسبه کنیم. پس باید یک MPL یا یک DP معتبر وجود داشته باشد تا یک ستاپ مومنتوم شیفت معتبر داشته باشیم.
زمانی که یک MPL یا DP معتبر پیدا کردیم و سپس در آن ناحیه که قیمت با مومنتوم قوی ریزش کرده است ( با فرض ستاپ فروش) صبر کنید تا قیمت به MPL یا DP معتبر باز گردد. سپس می توانید سفارش فروش خود را قرار دهید.
نقاط ورود حد سود و حدضرر
پس همان طور که گفتیم قیمت باید یک ریزش با مومنتوم قوی داشته باشد و با مومنتوم ضعیف به سمت MPL باز می گردد. ورود باید در ناحیه MPL و حد ضرر باید بالای ناحیه MPL باشد و هدف یا حد سود محل شروع مومنتوم ضعیف باشد.
زمانی که در سقف مومنتوم بازار چیست وارد معامله می شویم و قیمت ریزش می کند به نواحی پرایس اکشن نیاز داریم تا محل واکنش قیمت را ببینیم.
اولین کاری که باید انجام دهیم مشخص کردن MPL است. یک MPL معتبر پیدا و رسم کرده ایم می بینیم که بعد از تشکیل MPL قیمت با ممنتوم قوی ریخته است. بعد از این ریزش قوی می بینیم که قیمت یک کف پایین تر تشکیل داده است، حال بررسی میکنیم که مومنتوم ایجاد شده چند درجه است و آیا معتبر است یا خیر؟!
برای بررسی وضعیت تغییر مومنتوم یک خط افقی کف چارت رسم می کنیم و از جایی که قیمت برگشته است یک خط مورب از کف ایجاد شده در جهت روند رسم می کنیم و زاویه تغییر مومنتوم را به دست می آوریم.
در چارت بالا زاویه تغییر مومنتوم تقریباً ۴۵ درجه است و می بینیم که قیمت با مومنتوم ضعیف به سمت MPL در حال بازگشت است.
نکته! اگر مومنتوم کمتر از ۴۵ درجه بود آن را مومنتوم معتبر در نظر نمیگیریم.
وقتی مومنتوم ضعیف است معمولاً تری درایو تشکیل می شود و می بینیم که قیمت به شکل یک تری درایو غیر یکنواخت به محدوده MPL رسم شده رسیده است. و همچنین مومنتوم ضعیف که به نوعی یک فشردگی است را به صورت فشرده به MPL رسیده است.
نواحی مصرف نشده در مومنتوم شیفت
در تصویر بالا مومنتوم بازار چیست می بینید که نیمی از این تقاضاها استفاده شده و نیم دیگر آن هنوز استفاده نشده است در اینجا یک ناحیه دست نخورده (مصرف نشده) داریم اگر نواحی پرایس اکشن را فرا بگیرید متوجه این نشانه ها و نواحی دست نخورده می شوید.
وقتی در این ناحیه ها سفارش فروش گذاشتید و وارد معامله شدید ناحیه های پرایس اکشن در مسیر قیمت را مشخص کنید و میدانید اگر ناحیه تقاضا دست نخورده باشد و قیمت به آن برسد، قیمت به DP ناحیه دست نخورده می رسد و به احتمال زیاد قیمت به آن واکنش نشان می دهد.
در کادر اول که روی چارت مشخص کرده ایم همه نواحی تقاضا و سفارشات آن مصرف شده اند اما در کادر دوم سفارشات آن مصرف نشده اند.
بینیم که قیمت به ناحیه MPL ما رسیده است و مناطق مصرف نشده زیادی به همراه دارد انتظار داریم که بازار برگردد و این مناطق را استفاده کند.
در حرکت اول قیمت به ناحیه مصرف نشده سوم واکنش کوچک نشان داده و در ادامه به ناحیه دست نخورده دوم واکنش نشان داده و برای مدت کوتاهی قیمت را نگه داشته و برگشت روند را در پیش گرفته است ولی در ادامه می بینیم که روند ریزش کرده و مناطق دست نخورده سوم را نیز مصرف کرده و برای مدتی به این ناحیه واکنش نشان داده است.
احتمالا تاکنون اهمیت نواحی پرایس اکشن برای شما مشخص شده است. فراگیری این مباحث در مدیریت تریدهای شما کمک شایانی میکند. با کمک پرایس اکشن شما می توانید نواحی حد سود خود را مشخص کنید و از بازار سود های زیادی دریافت کنید. به طور کلی ما به این استاپ های معاملاتی مومنتوم شیفت می گوییم. برای این استراتژی می توانید به دنبال تاییدیه های ورود دیگر نیز باشید که همپوشانی یا ستاب های دیگر باشند مثلاً به دنبال تری درایو ها و یا فشردگی ها باشید.
سپاس گزاریم از اینکه این مقاله را تا انتها مطالعه کرده اید و موفقیت شما در معاملهگری و تمام مراحل زندگی را خواستاریم.
Momentum Indicator آموزش اندیکاتور مومنتوم
مومنتوم یکی از مهمترین مفاهیم در تحلیل تکنیکال است. به خوبی میدانیم که برای ورود به بازار سرمایه، نخستین کار، آموزش حرفهای مطالب و اصطلاحات مالی و کاربردهای آنان است. اندیکاتورها نیز از جمله ابزارآلات مجازی کاربردی است که کارکردی مهم در بررسی و تحلیل شرایط بازار بورس و اوراق بهادار دارند.
اندیکاتور ممنتوم یکی از زیرمجموعههای این نمودار بوده و کاربردی وسیع در بررسی سیگنالهای خرید و فروش دارد. برای آموزش اندیکاتور مومنتوم ابتدا لازم است که بدانیم این اندیکاتور بهچه شکلی عمل کرده و در چه مواقعی کاربرد دارد.
اندیکاتور Momentum، برای شناسایی تغییرات نرخ و قیمت بوده و از نمودارهای پیشرو بهشمار میرود. مهمترین کاربرد این نمودار بررسی تغییرات و حرکت نرخ سهام در زمانهای گوناگون و در یک بازه مشخص شده است. با کمک این نمودار رشد و افت قیمتها را مشاهده کرده و با یکدیگر مقایسه میکنیم. اگر شما نیز از فعالان و علاقهمندان بازارهای بورس و افت و خیزهای آن هستید، پیشنهاد ما برای مطالعه این مقاله را از دست نداده و با ما همراه باشید.
فهرست عناوین مقاله:
آموزش اندیکاتور مومنتوم
اندیکاتورهای بازار بورس، تقسیمبندیهای متعددی دارند. دو دسته عمده از خانواده اندیکاتور شامل مدل رونده و نوسانگر است. اندیکاتور روندی بخشی از نمودارهای مؤثر بر قیمت سهام هستند و نوسانگرها نشاندهنده تغییرات عمیق بر روی نمودارهای قیمتی محسوب میشوند.
اندیکاتور مومنتوم نیز از شاخههای نمودارهای نوسانگر بوده و بهعنوان اسیلاتور شناخته میشود.این مدل نمودار قادر است کلیه بازارهای بورسی شامل کاهش و افزایش قیمتی را بررسی کرده و با استفاده از مدلهای واگرایی یا شکست روندی به نمایش آنها بپردازد.
برای محاسبه چگونگی محاسبه و عملکرد اندیکاتور مومنتوم، لازم است در ابتدا فاکتورهای محاسبه آن را بهخوبی بشناسیم. این فاکتورها شامل M، CP، CPn و n میشود. هر کدام از این متغیرها به معنای مقدار مومنتوم، قیمت پایانیافته، قیمت پایانی در طول بازه زمانی در نظر گرفته شده و طول زمان مورد نظر است.
فرمول سنجش اندیکاتور مومنتوم به دو شکل است:
M = (CP / CPn) * 100
M = CP – CPn
در مبحث آموزش اندیکاتور مومنتوم و برای محاسبه دقیق این آیتمها، قیمت سهم در حال حاضر را با قیمت آن در طول بازه زمانی مشخص در نظر گرفته و ضربدر ۱۰۰ میکنند. بدین ترتیب درصد نوسانات قیمتی مشخص شده و نمایش داده میشود.
این نوسانات بهشکلی افزایشی یا کاهشی بوده و به دو شکل نمایش داده میشود. در مواقعی که نمودار خطوط را بالای عدد ۱۰۰ در نظر گرفته است، قیمت انتهایی آن بیش از قیمت پایانی دوره زمانی مشخص شده یا فاکتور n است. در مقابل اگر نمودار زیر عدد ۱۰۰ را نشان دهد بدان معناست که قیمت پایانی سهمهای مشخص شده از قیمت پایانی دوره زمانی مورد نظر پایینتر است.
در واقع تفاوت قیمتی میان نوسانات خطوط نمودار اندیکاتور مومنتوم بیانگر سرعت حرکت نرخ سهام بهسوی قیمت مشخصی است. با فهم این موضوع سیاستهای خرید و فروش نیز تغییر پیدا کرده و به سمت سوددهی پیش خواهد رفت.
کاربردهای سیگنالگیری از اندیکاتور مومنتوم
از جمله مهمترین کاربردهای این نمودار تعیین موقعیت سهم با کمک به شکست سطوح قیمتی است. در واقع با شناخت سطح مرجع که عموماْ یک سطح ۱۰۰ واحدی در نظر گرفته شده یا به نام سطح صفر شناخته میشود، بررسیها آغاز میگردد. این سطحبندی با کمک اپلیکیشن متاتریدر و کلیه پنلهای آنلاین، قابل اندازهگیری و بررسی است.
در صورتیکه نمودارهای اندیکار مومنتوم بالای چنین سطحی قرار داده شود، روند رشد قیمتی بهسوی صعودی شدن پیش رفته و در مقابل اگر پایین این خط تعیین شده بنشیند، نشان از نزول شرایط خواهد داشت.
سیگنالگیری با کمک شکست نمودارهای مومنتوم
در ادامه آموزش اندیکاتور مومنتوم، به بررسی و چگونگی سیگنالگیری بههنگام سنجش شرایط نمودارهای اندیکاتور میپردازیم. این الگوهای نمایشی حاصل از نوسانات قیمتی به روشهای سیگنالگیری کمک بزرگی کرده و شرح ادامه روند کار را مشخص میکنند. از روش سیگنالگیری با شکست نمودارهای مومنتوم میتوان در زمان شکست روند کار، نقاط حمایتی، نقاط برگشتی، تشکیل شرایط مقاومتی چه بهصورت ثابت و چه به شکل پویا و انواع و اقسام الگوهای مالی بهره برد. در ادامه به توضیح جزئیات این بررسیها و نتایج به دست آمده میپردازیم.
بررسی انواع واگرایی در اندیکاتور مومنتوم
واگراییهای رو به رشد در این نوع از اندیکاتور زمانی قابلتوجه است که قیمتها نزولی بوده ولی در روند کلی کار به سوی صعودی شدن پیش میرود. در مقابل زمانی که قیمتها ظاهراْ صعودی هستند و بالای خط مرجع قرار دارند اما روند رشد نرخ سهم رو به افول بوده و به زودی شاهد افت روند رو به رشد قیمتی خواهیم بود. با کمک نمودارهای اندیکاتور مومنتوم این سنجشها قبل از نمود بیرونی قابل اندازهگیری و بررسی است.
بررسی حجم معاملات بورس با استفاده از اندیکاتور مومنتوم
نمودارهای اندیکاتور مومنتوم قادر به اندازهگیری و نمایش قیمت سهام بازار بورس در بازههای زمانی مختلف هستند. این نمودار حجم معاملات انجام شده را بررسی کرده و نسبت به میزان آن به سنجش سایر فاکتورهای مالی میپردازد. این مطالعات نشان میدهد که مقدار حجم سهامهای خرید و فروش شده با سرعت تغییرات نمودار مومنتوم در رابطهای مستقیم هستند.
بر طبق این بررسیها زمانی که حجم معامله بیشتر شود، سرعت نوسانات نیز بالاتر رفته و در مقابل با کاهش میزان تغییرات پی به نزول مقدار معاملات انجام شده در بازار سهام میبریم. در آموزش اندیکاتور مومنتوم متوجه میشویم که این نمودار بر کلیه تحلیلهای کلی و جزئی تکنیکال تاثیر گذاشته و به نمایش تغییرات قیمت و نرخ سهام میپردازد.
افزون بر آن سرعت این تغییرات را نیز محاسبه کرده و روند صعودی یا نزولی بودن آن را نمایش میدهد. با تمامی این تفاسیر اندیکاتور مومنتوم را در خانواده نمودارهای نمایشگر نوسانات مالی بهصورت پیشرو قرار داده و به تغییرات بازار با نگاهی موشکافانهتر مینگرند.
مزایای آموزش اندیکاتور مومنتوم و استفاده از آن
گفتیم که با استفاده از اندیکاتور مومنتوم، توانایی بررسی سیگنالهای معاملاتی وجود دارد. البته ذکر این نکته بهجاست که استفاده از اندیکاتور علاوه بر مباحث مطالعاتی، به روند تصمیمگیری نیز کمک میکند. بهطوریکه با کمک این نمودار میتوان در شناسایی زمانهای خرید و فروش سهم اشراف بهتری پیدا کرد.
با استفاده از اندیکاتور مومنتوم و از طریق نرمافزار تریدر میتوان به تغییرات نرخ سهم بر اساس فیدبکهای شکست، نقاط حمایت و پول بک پی برده و بر اساس آنها عمل کرد. در واقع هوش تجاری معاملهگران با بررسیهای اقتصادی، نموداری و سنجش نرمافزاری تکمیل شده و در سوددهی معاملات سهمی آنان مؤثر است.
موقعیت خطوط و سیگنالهای نمایشی اندیکاتور مومنتوم
خطوط نمایشی در نمودارهای اندیکاتور مومنتوم با دو مدل شکستگی خطی و نسبت به خط مرجع بررسی میشوند. در این قسمت به بررسی نتایج حاصل از این شرایط پرداخته و آنها را توضیح میدهیم.
شکستگی خطوط روند
شکستگی خطوط سیگنال در زمانهای مشخص شده، حاوی اطلاعاتی پیرامون تغییرات نرخ صعودی یا نزولی سهام است. بهطوریکه این خطور میتوانند رشد نرخ پس از یک دوره نزول را نشان داده و به شکست شرایط موجود خاتمه دهند. در آموزش اندیکاتور مومنتوم دیدیم که با کمک این نمودار میتوانیم وضعیت سهم یک شرکت تولیدی، صنعتی و مالی را بررسی کرده و به آینده اقتصادی آن سازمان پی برد.
اگر شکستگی خطوط روند پس از یک دوره نزول به بالا رشد پیدا کند، حاکی از تغییر وضعیت منفی بوده و باید به رشد مثبت شهم امیدوار بود. در مقابل اگر پس از سیر صعودی سهام شرکتی، ناگهان دچار افت نرخ گردد، نمودار این افت را در خطوط کاهشی نمایش داده و پیامآور شرایط نزولی وضعیت موجود در چنین سهمی است.
بررسی نمودار اندیکاتور مومنتوم در موقیتهای استراتژیک نسبت خط مرجع
جهت بهرهگیری بهینه از چنین نمودارهای نمایش سیگنال قیمتی، میتوان از میانگین متحرک نیز استفاده کرد. در این شرایط سیر روند سیگنالها به سوی بالا حرکت کرده و بهترین زمان برای انجام معاملات در جهت خرید است.
برعکس اگر سیگنالهای بررسی شده با استفاده از میانگین متحرک بهسوی پایین در حال نزول باشد، نشان از بهترین زمان ممکن جهت فروش سهمهای خریداری شده است؛ چرا که این ریزش در ابتدای نقطه سقوط قرار داشته و به سهامدار این پیغام را میدهد که نگهداری بیشتر سهم موجب ضرر و زیان در آینده خواهد شد.
در این نمودارواگراییهای مثبت و منفی نرخ سهم را نیز بهخوبی مشاهده میکنیم. واگرایی صعودی زمانی رخ میدهد که نرخ در حال کاهش پیدا کردن بوده اما در سیگنالهای نمایشی روند رو به افزایش دیده میشود. در مقابل واگرایی نزولی که به نام منفی نیز مشهور است، زمانی اتفاق میافتد که قیمت ظاهراْ روندی رو به رشد دارد؛ با وجود این سیگنالهای نرخ بازار در بازه زمانی مشخص حاکی از نزول روند کلی سهام داشته و به سهامداران هشدار کاهش قیمت یا ضرر را میدهد. در آموزش اندیکاتور مومنتوم، این روند را واگرایی منفی بازار سهام میشناسند.
آموزش اندیکاتور مومنتوم در بررسی حجم معاملات
با توجه به مطالب بالا بهخوبی متوجه شدیم که نمودار سیگنالهای مومنتوم بیانگر میزان تغییرات نرخ سهام شرکتهای مختلف در بازار بورس است. این تغییرات در بازه زمانی مشخصی با فاکتور n مشخص شده و با در نظر گرفتن حجم معاملات انجام شده در طول این زمان بررسی میشود.
این سیگنالها به کاربران میگوید که در زمان افزایش حجم معاملات، سرعت تغییرات نوسانات نمودار مومنتوم نیز افزایش یافته و با کاهش داد و ستدهای مالی و خرید و فروشهای سهامی، این سیگنالها نیز روندی نزولی مییابند. نمودارهای تحلیلگرانه اندیکاتور مومنتوم، این توانایی را به سهامدار محقق میدهد که به پیگیری تغییرات قیمت سهم شرکتها و صنایع مختلف بسنده نکرده و سرعت این تغییرات و نقطه حمایت، نزول و صعود آن را با کمک نمادهای مالی بررسی و محاسبه کند.
آموزش اندیکاتور مومنتوم با بیان مسیر افزایشی سیگنالها
اولین سیگنال اندیکاتور مومنتوم با بالا کشیدن سطح مرجع نرمافزار بورسی نشان داده میشود. در این شرایط سیگنال خریدی صادر شده و در عوض با پایین رفتن سیگنال از سطح مرجع، سیگنال فروش سهم منتشر میشود.
دومین سیگنال نمودارهای اندیکاتور مومنتوم، نتیجهگیری با استفاده از رسم خط روند نزولی منتشر میشود. اگر سیگنال خروجی، خط روند کاهشی را به سمت بالا قطع کند، پیامی مبنی بر خرید سهام صادر میکند. برای دریافت نتایج دقیقتر و بهینهتر، بهتر آن است که با یک اندیکاتور دیگر نیز این بررسیها را مقایسه کرده و انجام دهیم. در جلسات آموزش اندیکاتور مومنتوم این گزینه عنوان میشود که قطع نمودارهای دو اندیکاتور میتواند پیامآور اطلاعاتی دقیقتر از آینده بازار سهام باشد.
واگرایی سیگنالهای اندیکاتور نیز بر نحوه خرید و فروش سهام اثرگذار است. بهطوریکه این واگرایی نمودار نرخ سهام را میتوان از اندیکاتور مومنتوم استخراج کرد. در اصل واگرایی معاملات انجام شده زمانی به مرحله ظهور میرسد که حرکت سیگنالها در خلاف جهت یکدیگر بوده و این تحرکات متضاد همدیگر باشند.
نتیجه این تحرکات ایست نرخ سهام در عددی مشخص و برای مدت زمانی نامعلوم بوده و سپس به تغییر روند و جهت معمولی اقدام میکند. از آنجاییکه واگرایی سیگنالهای قیمت سهام، به دو شکل معمولی و مخفی تقسیمبندی میگردد، برداشتهای مالی از آن نیز متفاوت است.
در واگرایی معمولی متوجه میشویم که این پدیده در پایان تحرکات بازار مالی رخ میدهد اما در واگرایی مخفی در زمان اصلاح روند نرخ قیمت سهام ایجاد میشود. واگراییها نمایانگر نقطه صعود یا نزول اطلاعات خرید و فروش بوده و میتوان از آنها بهترین نتیجه را بهدست آورد.
نتیجهگیری آموزش اندیکاتور مومنتوم
در این مقاله گفتیم که نمودارهای اندیکاتور مومنتوم نشانگر تغییرات قیمتی سهام بوده و جزو اندیکاتورهای پیشرو در بازار بورس است. اکثریت سهامدارانی که در بازار بورس به شکلی حرفهای فعالیت میکنند، ترجیح میدهند به بررسی دقیقتر بازار پرداخته و بیگدار به آب نزنند. آنان به این نتیجه رسیدند که اندیکاتورهای پیشرونده یکی از بهترین ابزار نرمافزاری در نمایش سیگنالهای خرید و فروش بازار بوده و تا حدی اطمینان کافی را برای مشاهده روند معاملات به کاربر میدهند.
با تمامی اینها در جلسات آموزش اندیکاتور مومنتوم، توجه به این موضوع مهم است که کلیه سیگنالهای نمودار اندیکاتورهای مومنتوم درست و دقیق نبوده و نتایجی صد در صدی بهبار نمیآورد. از یاد نبریم که هیچ نرمافزار بورسی، مالی و اقتصادی کامل نبوده و از این امکانات برای بالا بردن درصد بررسی استفاده میشود. هیچکدام از اندیکاتورها اعم از مومنتم، CCI، ATR و… نمیتوانند بهتنهایی مرجع کاملی باشند و شاید بهترین راه مقایسه نتایج بازار با کمک سیگنالهای چندین اندیکاتور است.
سخن آخر آنکه برای معامله در بازارهای بورس ایران و جهان، مهمترین عامل موفقیت آموزش، دقت، بررسی همهجانبه و ریسکپذیری عاقلانه است. پایبندی به استراتژیهای معاملاتی و مالی پیش گرفته شده، تمرکز و آرامش بهتری به معاملهگران داده و از بروز خطای احتمالی جلوگیری میکند. اگر از این مقاله استفاده لازم را بردهاید، ما را از نظرات خود بهرهمند سازید.
دیدگاه شما