اعتبار خط روند چیست و چگونه رسم می شود؟ آموزش 0 تا 100
با سلام خدمت شما عزیزان در این مقاله می خواهیم پیرامون خطوط روند و نکات مهمی در رابطه با اعتبار خط روند با شما صحبت کنیم. همان طور که می دانید این موضوع جز مباحث بسیار مهم در حوزه تحلیل تکنیکال می باشد در ادامه به جزئیات آن می پردازیم.
- این مقاله یکی از زیر شاخه های تحلیل تکنیکال سهام می باشد.
خط روند چیست؟
قبل از آن که بخواهیم بگوییم که اعتبار خط روند چیست باید برای شما خود کلمه خط روند را توضیح دهیم. این خطوط می توانند مسیر یک سهم را مشخص کرده و به ما نشان دهند که هدف این سهم در سه ماه، شش ماه، و یا یک سال بعد به چگونه ای خواهد بود.
البته باید بگوییم که هیچ تحلیلی به صورت 100% درست نمی باشد و بهترین تحلیل گران جهان نیز گاهی اوقات دچار اشتباه می شوند. ولی در این جا می خواهیم بگوییم که یکی از پایه ای ترین مباحث تحلیل تکنیکال بحث اعتبار خط روند است.
شما با توجه به این خط روند می توانید برای خود یک استراتژی خرید ایجاد کرده تا سود های خوبی را بتوانید نسبت به سرمایه خود ایجاد کنید.
انواع خطوط روند
شما در این خطوط شاهد یک و یا دو خط هستید این خطوط باعث می شوند که سهم رشد نکند و سهم را در یک بازه قیمتی نگه می دارد. یکی از این خطوط خط مقاومت و دیگری خط حمایت می باشد، که در بحث اعتبار خط روند نمی توان گفت کدام یک مهم تر است زیرا هر دو کار خنثی سازی را انجام می دهند.
به طوری که نمی گذارند سهم رشد کند و یا ریزش داشته باشد که یک حالت دوگانگی را ایجاد می کند، که به این حالت دوگانگی در سهم و در اصطلاح تکنیکالی گفته می شود سهم در ساید قرار گرفته است.
در خطوط افقی زمان اهمیت چندانی ندارد زیرا در بازه زمانی مختلف سهم فقط در یک متغیر قیمت قرار دارد. این موضوع در خطوط روند نزولی و صعودی و که در ادامه به آن ها می پردازیم کاملا متفاوت است. در ادامه به اعتبار خط روند نیز اشاره خواهیم کرد.
صعودی
در این خطوط شما شاهد یک و یا دو خط می باشید، خط پایین در نمودار که در کف قیمتی سهم می باشد را خط حمایت و خط بالا تر آن که در سقف قیمتی قرار دارد را خط مقاومت می نامند. در این خطوط روند می توان گفت که خط حمایت از اهمیت بالا تری بر خوردار است.
زیرا این خط که به صورت مورب رو به بالا یعنی حالت صعودی قرار داشته و از ریزش سهم جلوگیری می کند.
نزولی
در این خطوط نیز مشاهده می کنید که دو خط در سهم دیده می شود، یکی از این خطوط خط مقاومت و دیگری حمایت است. که در این خطوط خط مقاومت نقش اصلی را بازی می کند.
به این دلیل که با وجود خط روند مقاومتی مورب رو به پایین یعنی قرار گرفتن سهم در حالت نزولی، سهم رشد رو به بالا نداشته و به گفته تکنیکالی سهم در حال اصلاح می باشد.
اگر به عکس های بالا نگاه کنید متوجه خواهید شد که با پیدا کردن چند نقطه در کف و سقف قیمتی سهم می توانید به راحتی این خطوط روند و نیز اعتبار خط روند را تشخیص دهید. البته باید بگوییم این کار در اثر تجربه به دست می آید زیرا بسیار پیش آمده که افراد خط مقاومت را به اشتباه حمایت تشخیص داده اند.
و در ضرر بسیار بدی قرار گرفته که جبران آن ضرر در بازار سرمایه ممکن است مدت ها به طول بیانجامد در صورتی که اگر آن شخص انتخاب درست را انجام می داد می توانست سود خوبی را کسب کند.
حال که تا حدودی با این خطوط آشنا شدید، می خواهیم در رابطه با موضوع اصلی این مقاله یعنی اعتبار خط روند در تحلیل تکنیکال را با شما به بررسی بگذاریم.
اعتبار خط روند چیست
واژه اعتبار را می توان این گونه تفسیر نمود که آن تحلیل و یا کاری که شما انجام می دهید آیا درست است یا نه؟ به گفته ای می توان این اعتبار را به عنوان یک الگو دید که وقتی هر چه آن الگو ها با کار یا تحلیل ما مطابقت بیشتری داشته باشند اعتبار خط روند تحلیل ما بیشتر است.
در زمینه اعتبار خط روند باید بگوییم که شما با توجه به این نکات می توانید به تحلیل های خود اعتبار بخشی کنید و بتوانید بفهمید که آیا تحلیل هایی که انجام می دهید چقدر دارای ارزش هستند.
اعتبار سنجی خط روند
حال می خواهیم بگوییم نکات آن در رابطه با اعتبار سنجی خط روند چیست و چگونه می توان به این تحلیل ها پی برد. در ادامه می خواهیم چند نکته در رابطه با این اعتبار سنجی ها صحبت کنیم، ما این نکات را برای شما به صورت زیر دسته بندی کرده ایم.
زاویه خط روند
اولین نکته ای که باید خدمت شما عرض کنیم این است که خطوط روندی که شما می خواهید رسم کنید دارای زاویه های مختلفی می باشند. که بهترین حالت برای زاویه خطوط روند زاویه 45 درجه می باشد که این خود از نکات اعتبار یک خط روند می باشد.
در این جا باید بگوییم که حتما نباید زاویه 45 درجه باشد بلکه هر چه خط روند سهم به این عدد نزدیک باشد اعتبار تحلیل شما بیشتر است.
تعداد برخورد
در این جا فرق نمی کند که خط مقاومت باشد و یا حمایت، تنها چیزی که مهم است تعداد برخورد های نمودار سهم با خط روند است. که کمترین برخورد برای کمترین اعتبار یک خط روند 3 برخورد می باشد، و برخورد های 5 تا به بالا از اعتبار های بیشتری برخوردار هستند.
در سابت های دیگر نکات بیشتری در این زمینه قرار داده شده است که باید گفت این دو نکته بیشترین کاربرد را در تحلیل های افراد بازی می کنند. و این نکات برای اعتبار سنجی خط روند کافی است.
کلام پایانی در خصوص اعتبار خط روند
تنها هدف ما در این مقالات این است که شما را با فضای تحلیل تکنیکالی آشنا کنیم حال می خواهد اعتبار خط روند باشد یا … و شما بتوانید یرای خود یک استراتژی مالی تعریف کنید. که نیاز به خرید سیگنال نداشته باشید، چرا که خرید سیگنال را ما به هیچ عنوان به هیچ کسی توصیه نمی کنیم.
چون شما با سرمایه زندگی خود در حال معامله هستید سعی کنید برای آموزش خود در بازار های مالی وقت بگذارید و مطمعن باشید که از یاد گیری این نکات هیچ گاه پشیمان نخواهید شد. زیرا زمانی که شما فقط و منحصرا به دنبال خرید سیگنال باشید.
دیگر به یادگیری مباحث تکنیکالی توجه نداشته و کافی است در خرید سیگنال به سود نیز برسید در این صورت شما به مسائل آموزشی بی توجه می شوید. و چون خود از این سری مسائل اطلاعاتی ندارید اگر سهمی به اشتباه به شما معرفی شود و شما نیز آن را خرید کنید.
ممکن است سودی که تا آن روز داشته اید که هیچ اصل سرمایه خود را نیز از دست بدهید! توصیه ما به شما این است که حتما به یادگیری تحلیل تکنیکال را در برنامه خود داشته باشید. تا هم بتوانید حد ضرر را در سهم های خود تشخیص داده و هم اگر سهام شما در حال ریزش بود بدانید چه زمانی فروش انجام دهید.
و بسیاری از کار های دیگر که در قالب تحلیل تکنیکال به آن ها می رسید و در خرید، فروش های خود استفاده خواهید کرد، البته باید در این جا خدمت شما عرض کنیم که مسائل دیگری از قبیل تحلیل بنیادی، تحلیل روانشناسی بازار و … نیز جز مسائلی می باشد.
که یک فرد در بازار سرمایه باید به آن ها اشراف داشته و به دنبال مطالب روز دنیا نیز باشد تا در کار خود به موفقیت برسد.
ماهی گرفتن را یاد بگرید نه اینکه از دیگران طلب ماهی کنید.
سوالات متداول
- آیا اعتبار خط روند در تحلیل تکنیکال مهم است؟
همان طور که در بالا توضیح دادیم خط روند جز مهم ترین مباحث تکنیکالی است و در همین جهت شما باید مبحث اعتبار خط روند را بدانید. که ما به طور کامل در بالا برای شما توضیح داده ایم.
در اینجا باید خدمت شما عرض کنیم که این حالت که به حالت ساید در مقاله شناخته می شود افراد با تجربه و تحلیل گر عمدتا وارد این نوع از سهام ها نمی شوند. زیرا در این نوع معلوم نیست که سهام به کدام جهت سوق دارد.
و اگر سهم خط حمایت را رو به پایین بشکند شما در ضرر بدی قرار خواهید گرفت. که به این نکات به طور مفصل توضیح داده ایم.
جواب به این سوال می تواند به نحوی متفاوت باشد، زیرا کسانی که می خواهند سهم را تحلیل کنند نظرشان می تواند بسیار متفاوت باشد.
در این زمینه می توان گفت که تجربه و مهارت حرف اول را می زند و کسی که تجربه بالا تری دارد مطمعنا نظرش دارای ارزش بالا تری است، در همین زمینه می توان گفت اعتبار یک خط روند نیز باید توسط افراد مجرب تایید شود که شما به واسته تجربه به آن می رسید.
کندل چکش و چکش معکوس چیست؟ انواع کندل چکش
معاملهگران در بازار بورس، همواره تلاش میکنند با استفاده از ابزارهای متفاوت، جهت روند سهمهای بورسی را در روزهای آتی، تشخیص دهند. برای این فرایند ابزارهای متنوعی وجود دارد. یکی از ابزارهای مهم و پرکاربرد در تحلیل سهمهای بورسی، تکنیک « کندل شناسی » است که در مقاله های قبلی به صورت کامل به این موضوع پرداختیم. در این مقاله قصد داریم به معرفی «کندل چکش» و «چکش معکوس» بپردازیم. برای آشنایی بیشتر با این تکنیک کاربردی، با ما همراه باشید.
این ویدئو را حتما ببینید!
کندل چکش چیست؟
کندل چکش یکی از الگوهای کندلی پرکاربرد در فرایند تحلیل سهمهای بورسی است. این الگو معمولا به صورت تک کندلی است و همیشه در انتهای روند نزولی تشکیل میشود. این کندل نشاندهنده ضعف در فروشندگان و ایجاد قدرت در خریداران است. به عبارت دیگر، تشکیل کندل چکش در حالت نزولی سهم، نشانهای از بازگشت روند سهم خواهد بود. نام این کندل از شکل ظاهری آن برگرفته شده است. کندل چکش دارای یک بدنه کوچک در قسمت بالا و یک سایه بلند در زیر بدنه است. سایه پایینی حداقل باید دو برابر بدنه چکش ارتفاع داشته باشد. یکی از نکات مهم در بررسی کندل چکش، تشخیص اندازه بدنه نسبت به سایه و محل تشکیل سایه است. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:
محل قرارگیری کندل چکش در نمودار سهام
سایه کندل چکش در نمودار سهام به صورت کلی نشان دهنده تقابل میان خریداران و فروشندگان سهم است، هر چه قدر ارتفاع سایه تشکیل شده بلندتر باشد، به معنی حجم زیاد معاملات در آن سهام است. به این نکته توجه داشته باشید که اگر ارتفاع سایه تشکیل شده در زیر بدنه بیشتر باشد، یعنی فروشندگان در تلاش هستند تا قیمت سهم را کاهش دهند و در طرف مقابل خریداران با خرید سهام، قیمت آن را افزایش میدهند تا تلاش فروشندگان را در بازار خنثی کنند. کندل چکش به زبان ساده، نشان دهنده اتمام روند نزولی در سهام مورد نظر است.
نکته: کندل چکش به تنهایی سیگنال خرید و فروش محسوب نمیشود و باید این کندل در موقعیت خود ارزیابی کرد. معاملهگر با مشاهده کندل چکش در نمودار یک سهم، باید بررسی کند که آیا در این روند نزولی احتمال حمایت وجود دارد یا خیر؟ همچنین برای کسب نتیجه بهتر از مشاهده کندل چکش، میتوانید از سایر ابزارهای تایید کننده برای اعتبار تشخیص خود استفاده کنید. برای مثال به چند کندل موجود در نمودار زیر توجه کنید:
انواع کندل چکش
کندل چکش بر اساس رنگ بدنه یا به عبارت دیگر، بر اساس صعودی یا نزولی بودن، به دو نوع مختلف تقسیمبندی میشود.
- کندل چکش نزولی: این کندل نشاندهنده آن است که با وجود ضعف در عملکرد فروشندگان، آنها موفق شدهاند که قیمت پایانی سهم را به کمتر از قیمت باز شدن کندل برسانند.
- کندل چکش صعودی: در این کندل، خریداران قدرت بیشتری نسبت به فروشندگان در روند نزولی سهم دارند. سایه بلندی که در این حالت در زیر بدنه تشکیل میشود به این معنی است که خریداران توانستهاند قدرت فروش را به راحتی خنثی کنند. علاوه بر این، آنها توانستهاند قیمت بسته شدن کندل را به بالاتر از قیمت باز شدن آن برسانند.
نکته: زمانی که در روند نزولی سهم کندل چکش سایه بلندتری داشته باشد، به معنای شروع ضعف فروشندگان در روند پایین آوردن قیمت خواهد بود. معاملهگران در این وضعیت با بررسی بیشتر نسبت به وجود نشانههایی از حمایت در سهم، میتوانند وارد سهم شوند و سود خوبی را به دست بیاورند.
تحلیل سهم با کندل چکش و اسیلاتورها
همانطور که در بخشهای قبلی اشاره کردیم، کندل چکش به تنهایی نشاندهنده سیگنال خرید و فروش در بازار نیست. برای کسب اطمینان بیشتر، میتوانید از سایر ابزارهای تحلیلی مثل اسیلاتورها استفاده کنید. الگوی چکش یکی از الگوهای معتبر و پرکاربرد است که معاملهگران زیادی از آن بهرهمند میشوند. تحلیلگران معمولا در کنار استراتژی معاملاتی خود، همیشه به این الگو در روند معاملات سهم، دقت میکنند. مطابق با تصویر زیر، ترکیب دو عامل کندل چکش و اسیلاتور، تایید خوبی برای ورود به سهم مورد نظر است.
ویژگیهای الگوی کندل چکش
- شناخت دقیق الگوی چکش در روند نمودار سهم، تعریف روند نزولی کمک زیادی به معاملهگران برای شناسایی سطوح حمایتی خواهد داشت.
- الگوی کندل چکش اغلب در انتهای روند نزولی سهم تشکیل شده و به معنای تغییر جهت سهم و برگشت به روال صعودی است.
- الگوی کندل چکش از نوع الگوهای بازگشتی بوده و در میان تحلیلگران از اعتبار بالایی برخوردار است.
- در الگوی چکش، حد ضرر کمی پایینتر از انتهای دسته چکش تعریف میشود.
الگوی چکش معکوس چیست؟
کندل چکش معکوس، الگویی مشابه با کندل چکش است. تفاوت بین آنها، محل تشکیل سایه است. در الگوی چکش معکوس، سایه تشکیل شده در قسمت بالای بدنه بوده که دارای ارتفاع بیشتری است. این الگو در انتهای روند نزولی سهم تشکیل میشود. چکش معکوس همانند الگوی چکش از خانواده الگوهای بازگشتی است و تشکل آن در سهم به معنی تغییر جهت روند سهم خواهد بود.
نکته: کندل چکش معکوس حتما باید سایه بالایی بلندی داشته باشد. در این کندل سایه پایینی وجود ندارد و در صورت مشاهده، باید طول بسیار کوتاهی داشته باشد. مطابق با تصویر زیر، مشاهده میکنید که کندل چکش معکوس در انتهای روند نزولی تشکیل شده و ارتفاع سایه در قسمت بالایی بدنه، بیشتر است.
کندلهایی که چکش معکوس نیستند!
در این بخش به بعضی از نمونههایی که ممکن است با الگوی چکش معکوس، به اشتباه تشخیص داده شوند اشاره میکنیم. در بعضی از موارد طول سایه تشکیل شده در الگو، کوتاهتر از بدنه آن است که نشان میدهد الگوی مشاهده شده از نوع چکش معکوس نیست.
نکته: الگوی چکش معکوس همانند الگوی چکش، به تنهایی نشاندهنده سیگنال خرید و فروش نیست. معاملهگران باید از ابزاهای دیگری برای تایید اعتبار تشخیص خود در روند تحلیل نمودار سهام استفاده کنند.
ویژگیهای الگوی کندل چکش معکوس
- در کندل چکش برعکس، نوع رنگ کندل اهمیت زیادی ندارد اما اگر رنگ آن سبز (صعودی) یعنی کندل چکش معکوس سبز باشد، بهتر است.
- برای کسب اطمینان بیشتر از اعتبار کندل چکش معکوس، در کنار این کندل از الگوهای هارمونیک، الیوت و خطوط حمایت و مقاومت استفاده کنید.
- کندل چکش معموس در انتهای روند نزولی سهم تشکیل شده و مشاهده آن به معنی تغییر روند جهت سهم خواهد بود.
- کندل چکش معکوس از نوع الگوهای بازگشتی است که اعتبار زیادی در بین تحلیلگران دارد.
تفاوت کندل چکش با شوتینگ استار
الگوی شوتینگ استار یک الگوی نزولی است. این الگو سایه بالایی بلندی دارد. قیمت در الگوی شوتینگ استار در پایینترین قیمت روز باز شده و با نزدیکی به قیمت گشایش، بسته میشود. لازم به ذکر است که این الگو معمولا سایه پایینی ندارد و در صورت مشاهده، اندازه آن بسیار کوتاه و ناچیز خواهد بود. الگوی شوتینگ استار در کندل چکش معکوس در روند صعودی تشکیل میشود و معمولا در طی معاملات روز، به مقاومت سختی برخورد میکند. دقت داشته باشید که این الگو تا حدودی نشاندهنده بالاترین قیمت و برگشت روند سهم در بازار است. الگوی چکش با الگوی شوتینگ استار به نظر یکسان میرسند. هر دو آنها دارای بدنه کوچک و سایه بالایی بسیار بلندی هستند و معمولا سایه پایینی در این الگوها تشکیل نمیشود. تفاوت این دو الگو در این است که یک شوتینگ استار بعد از افزایش قیمت تشکیل میشود و تغییر روند بعد از آن نزولی خواهد بود اما چکش معکوس پس از کاهش قیمت رخ میدهد و بعد از آن، تغییر روند صعودی را شاهد خواهیم بود.
سخن آخر
معاملهگران در بازار بورس سعی دارند تا با استفاده از ابزارهای مختلف، جهت روند سهم را در آینده تشخیص دهند. برای این فرایند ابزارهای متنوعی وجود دارد که تحلیلگران با توجه به اهداف و استراتژی معاملاتی خود، از این ابزارها استفاده میکنند. «کندل چکش» و «کندل چکش معکوس» از تکنیکهای پرکاربرد و معروف در روند ارزیابی نمودار سهمهای بورسی هستند. معاملهگران با مشاهده این الگوها، موقعیتهای مناسبی را برای کسب سود بیشتر دربازار بورس، پیدا میکنند. در این مقاله به صورت کامل به جزئیات و مشخصات این دو الگوی پرکاربرد اشاره کردیم.
الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال
بهطورمعمول الگوهای عمومی قیمت، سالهای متمادی در بین معامله گران در تحلیل تکنیکال جایگاه مناسبی داشته است و در بین ابزارهای تحلیل تکنیکال از محبوبیت خاصی برخوردار است. بخشی از الگوهای قیمت تحت عنوان الگوهای بازگشتی قیمت، به شناسایی روندهای جدید در چارت تحلیل تکنیکال کمک بسزایی میکند. بهمنظور آشنایی با الگوی سر و شانه در بورس، با ما همراه باشید.
انواع الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال
الگوی سر و شانه از الگوهای قیمتی بازگشتی است. همانطور که از نامگذاری آن مشخص است، الگوهای برگشتی، الگوهایی هستند که روند قیمت پس از تشکیل الگو در آنها تغییر جهت میدهد. الگوی سر و شانه، الگویی با سه قله است که دوتای بیرونی آن در ارتفاعی برابر و قلهی وسط از بقیه بلندتر است. در تحلیل تکنیکال، الگوی سر و شانه، نمودار خاصی را تشکیل میدهد که نشانگر تغییر بازار و شروع روند برگشتی است. طبق اطلاعات و تجربههای کسبشده، الگوی سر و شانه یکی از قابلاعتمادترین الگوهای برگشتی است. این الگو یکی از چند الگوی برتری است که با سطوح مختلفی از دقت، نشان میدهد روند صعودی یا نزولی سهم رو به پایان است.
معمولاً الگوی سر و شانه زمانی شکل میگیرد که قیمت سهم به سقف خود رسیده و بعد به کف آخرین حرکت صعودی خود برمیگردد. سپس قیمت از سقف قبلی بالاتر میرود تا دماغه را ساخته و بعد دوباره به کف اولیهی خود باز میگردد. درنهایت، قیمت یکبار دیگر افزایش مییابد، اما این بار به قلهی اول رسیده و روند نزولی به خود میگیرد. در ادامه میخواهیم به دو نوع الگوی سرو شانه سقف و الگوی سر و شانه کف بپردازیم:
۱/ الگوی سر و شانه سقف
این الگو در پایان یک حرکت صعودی رخداده و باعث تغییر جهت بازار و حرکت به سمت نزول قیمت میشود. در الگوی سر و شانه سقف، ما شاهد سه قله خواهیم بود. در بین این قلهها، قله وسط ارتفاع بیشتری نسبت به دو قله قبلی خود دارد که درواقع همان قسمت “سر” الگو هست و دو قله مجاور آنکه ارتفاع کمتری دارند، شانههای چپ و راست را تشکیل میدهند. به تصاویر زیر دقت نمایید:
بهمنظور انجام معاملات با استفاده از این الگو، زمانی که حالت کلی الگو را در چارت پیدا کردید، باید منتظر شکسته شدن خط گردن بمانید. بهتر است شکست خط گردن پرقدرت انجام شود و سایر شرایط یک شکست مناسب را داشته باشد. درصورتیکه قیمت با حرکت بسیار سریع و قوی خط گردن را شکست و شما از ورود به پوزیشن جا ماندید، بهتر است منتظر حرکت برگشتی (پولبک) به خط گردن الگو بمانید و سپس وارد پوزیشن شوید. نکته قابلتوجه این است که در الگوهای سر و شانه، بین شانه چپ و سر باید واگرایی باشد، ایجاد واگرایی تأییدی بر تشکیل الگوی سر و شانه است.
اهمیت شیبخط گردن در الگوی سر و شانه سقف
خط گردن در الگوی سر و شانه سقف معمولاً شیب ملایم و رو به بالایی دارد. برخی اوقات این خط افقی میشود. ولی این دو حالت تفاوت چندانی باهم ندارند. هرگاه خط گردن در الگوی سر و شانه سقف دارای شیب نزولی شود، نشانه ضعیف بودن بازار است و اغلب به دنبال آن شانه راست ضعیفی نیز شکل میگیرد. تحلیلگر تا شکسته شدن خط گردن صبر میکند و اگر قصد فروش داشته باشد باید کمی بیشتر صبر کند؛ زیرا در حالتی که شیبخط کاهشی باشد اخطار فروش دیرتر صادر میشود. خط گردن صعودی نشانه قدرت بالای بازار است؛ ولی بازهم این مشکل وجود دارد که اخطار دیرهنگام صادر میشود.
تشخیص حد زیان و حد سود الگو (سر و شانه سقف)
حد زیان الگو، بالای شانه راست قرار میگیرد. البته در بعضی مواقع الگوهای سر و شانهای به وجود میآیند که ارتفاع شانه راست و سر نزدیک است. در این حالت میتوانید حد زیان را تعریف روند نزولی بالای قسمت سر قرار دهید تا حد ضرر مطمئنتری داشته باشید.
برای به دست آوردن حد سود کافی است فاصله قسمت سر تا خط گردن را اندازهگیری کرده و از مکانی که خط گردن شکسته میشود به سمت پایین اعمال کنید. بهعنوان نمونه به تصویر زیر دقت نمایید:
۲/ الگوی سر و شانه کف
الگو سر و شانه کف بانام سر و شانه معکوس هم شناخته میشود و نکات ذکرشده در مورد حد سود و ضرر در الگوی سر و شانه سقف نیز شامل این الگو میشود. این الگو بعد از یک حرکت نزولی شکلگرفته و باعث تغییر جهت حرکت بازار به سمت بالا خواهد شد. ساختار این الگو نیز از سه کف تشکیلشده است که کف میانی، عمق بیشتری نسبت به دو کف مجاور خود داشته و اصطلاحاً تشکیلدهنده بخش “سر” الگو هست. بهمنظور درک بهتر توضیحات ارائهشده، به تصویر زیر دقت نمایید:
همینطور بهمنظور آشنایی با این الگو در چارت واقعی، به تصویر زیر دقت نمایید:
بهمنظور انجام معاملات با استفاده از این الگو، باید منتظر شکست خط گردن بود. به این شکل که هرچقدر شکست قویتر انجام شود بهتر است. همچنین درصورتیکه بعد از شکست خط گردن از ورود به پوزیشن جا ماندیم، باید منتظر پولبک به خط گردن ماند تا در آنجا بتوان با شرایط بهتری وارد پوزیشن خرید شد.
تشخیص حد زیان و حد سود الگو (سر و شانه کف)
در این الگو حد زیان، زیر شانه سمت راست قرار میگیرد؛ اما برای افرادی که قصد انتخاب حد زیان مطمئنتری دارند، زیر قسمت سر نیز جای مناسبی برای قرار دادن حد زیان است. البته این موضوع را در نظر داشته باشید که فاصله شانه راست تا سر بیشازاندازه بزرگ نباشد. حد سود این الگو نیز برابر بافاصله سر تا خط گردن است که باید از نقطهای که خط گردن شکسته میشود، به سمت بالا اعمال کنیم. به همین منظور برای درک بهتر به تصویر زیر دقت نمایید:
تفاوتهای الگوهای سر و شانه سقف و کف
در الگوی بازگشتی سر و شانه معکوس نیز شکسته شدن خط گردن برای کامل شدن آن ضروری است و تکنیکهای محاسبه قیمتهای هدف مانند الگوی سر و شانه سقف است. تنها تفاوت جزئی که در کف میتواند وجود داشته باشد این است که تمایل بیشتری برای حرکات بازگشتی به سمت گردن وجود دارد که بعد از موج نزولی اتفاق میافتد.
روش مناسبتر برای بررسی این تفاوت، این است که هر بازار پس از فقط یک رکود یا سکون میتواند نزول کند. کاهش تقاضا یا تمایل برای خرید در میان معامله گران اغلب برای هدایت بازار به سمت نزول کافی است؛ اما بازار پس از سکون و ناکارایی نمیتواند ناگهان صعود کند. قیمتها تنها در صورت برتری یافتن تقاضا بر عرضه و هجوم بیشتر خریداران نسبت به فروشندگان میتوانند صعود کند.
چنانچه میخواهید یک معامله موفق در بازار سرمایه داشته باشید با مقاله ی استراتژی معاملاتی با ما همراه باشید.
سخن آخر
الگوی سر و شانه، یکی از الگوهای بازگشتی است که پس از تشکیل ساختار الگو در انتهای روند، انتظار چرخش روند وجود دارد. در الگوی سر و شانه سقف، انتظار ریزش و در الگوی سر و شانه کف، انتظار رشد قیمت را خواهیم داشت. از این الگو میتوان برای تشخیص اصلاحهای مقطعی نمودار و یا چرخش روند اصلی نمودار استفاده کرد.
روند و خط روند و 2 استراتژی
روند و خط روند در تحلیل تکنیکال اولین آموزش و شاید آخرین آموزش تکنیکال باشد ! چرا ؟ چون اگر شما فقط همین یک آموزش را بیاموزید و عمیقا درک کنید به هیچ آموزش تحلیلی دیگری نیاز نخواهید داشت و 2 استراتژی عالی خواهید داشت .
روند و خط روند و 2 استراتژی
تعریف روند
به سمت و سو و جهت حرکت قیمت روند می گوییم . اگر عدد قیمت رو به فزونی و رشد بود روند ما صعودی است(UP TREND ) و اگر عدد قیمت رو به کاهش و نزولی بود روند ما نیز نزولی است ( DOWN TREND ) اما اگر قیمت مدتی در یک بازه ثابت نوسان کرد ما یک روند خنثی و یا SIDETREND دارید
روند و خط روند انواع روند ها
روند و خط روند و 2 استراتژی
در روند صعودی کف ها یا دره ها بالاتر از دیگری شکل می گیرند و هرگاه کفی بالاتر از کف قبلی شکل گرفت نود درصد سقف یا قله ای بالاتر از قبلی هم شکل خواهد گرفت و این یعنی سیگنال خرید !!
در روند نزولی
سقف ها یا قله ها پایین تر از قله قبلی تشکیل خواهدشد و به پیروی از آن کف ها نیز پایین تر از کف قبلی ، پس اگر قله ای پایین تر از قله قبلی شکل گرفت روند نزولی هشدار داده است و امکان تغییر روند داریم و باید خارج شویم!! .
اما روند ساید
اگر حرفه ای بودیم :
در کف ها می خریم و در سقف ها خارج می شویم
اگر آماتور بودیم :
به محض تشخیص رنج شدن بازار خارج می شویم تا جهت بازار مشخص شود یا رومی روم یا زنگی زنگ . یا میریزه یا میره بالا !
چطوری از روند ها استفاده کنیم؟
برای رسم خط روند صعودی دره ها را به هم وصل می کنیم .تا زمانی که قیمت بالای این خط قرار دارد انتظار رشد قیمت را داریم و و در نتیجه می توان به خرید فکر کرد.اما اگر قیمت زیر این خط آمد روند نزولی می شود وانتظار افت را داریم و در نتیجه بفروشیم
روند و خط روند انواع روند ها
روند و خط روند و 2 استراتژی
برای رسم خط روند نزولی قله ها را به هم وصل می کنیم .تا زمانی که قیمت پایین این خط قرار دارد انتظار افت قیمت را داریم و و در نتیجه می توان به فروش فکر کرد.اما اگر قیمت بالای این خط آمد روند صعودی می شود وانتظار رشد را داریم و در نتیجه می خریم
روند و خط روند انواع روند ها
روند و خط روند و 2 استراتژی
انواع زمانی روند ها
از انواع روند صعودی نزولی و سایت بگذریم به دستهبندی روند ها بر اساس تاریخ محقق شدن روند کامل نمیتوان غافل شد ، روندها به چند دسته تقسیم می شوند روند بلندمدت ، روند کوتاه مدت و روند میان مدت
در روند بلندمدت معمولا یک بازه ۶ ماه تا یک ساله و بالاتر را مد نظر قرار می دهیم
روند میان مدت یک بازه زمانی یک ماه تا ۶ ماه را مد نظر قرار میدهیم
و روند کوتاهمدت بازه زمانی یک زیر یک ماه را ما بازه زمانی کوتاه مدت
هر روند کوتاه مدت بخشی از یک روند بلندمدت است موج هایی که در روند کوتاه مدت تشکیل میشه در نهایت منجر به تشکیل یک موج بزرگتر در روند میان مدت و موج هایی که در روند میان مدت تشکیل میشه در نهایت منجر به تشکیل یک موج بلند در تایم بلندمدت است
برای معامله گران بلند مدت حرکات قیمت در طی چند روز یا چند هفته اهمیت خاصی ندارد اما برای معامله گران میان مدت و کوتاه مدت رفتار قیمت بین چند هفته و چند روز بسیار مورد اهمیت است
در یک روند بلند مدت صعودی روندهای نزولی کوتاهمدت می توانند فرصت های ورود خوبی را برای معامله گران مهیا کنند
*ما با شکست خط روند نزولی وارد خرید می شویم وبا شکست خط روند صعودی همان حوالی خارج می شویم
* به طور کلی ما نزدیک خط روند صعودی دیدگاه خرید داریم و نزدیک خط روند نزولی دیدگاه فروش
* خط روند از مطمئن ترین استراتژی هاست ، فقط باید صبر کنید تا واکنش قیمت به خطوط انجام شود
*هر وقت قیمت به خط روند تعریف روند نزولی نزولی رسید منتظر شکست نشده و بلافاصله خارج می شویم ، اگر شکست دوباره وارد خریدمی شویم . ( فعلا ما مدیریت سرمایه را یاد نگرفتیم ! )
* خطوط روند ترسیم شده در دورههای زمانی بالاتر معمولا قدرت بیشتری دارند. به همین دلیل، بهتر است که همیشه از نمودارهای طولانی مدت، مثلاً نمودار هفتگی تحلیل خود را شروع کرده و به صورت پلهای دوره زمانی نمودار را کاهش دهید.
*همیشه خط روندی را بیابید که بیشترین تعداد برخورد را داشته و ضمن این برخوردها از بدنه شمعهای قیمتی نیز عبور نکرده باشد. همواره از ترسیم خط روندی که از بدنه شمعهای قیمتی عبور کرده باشد، بپرهیزید. زیرا اینگونه موارد فاقد هرگونه ارزش تحلیلی خواهند بود.
به طور خلاصه باید همیشه به دنبال خط روندی باشید که حداقل ۲ تا ۳ برخورد داشته تعریف روند نزولی و از بدنه شمعهای قیمتی عبور نکرده باشد. به عبارت دیگر، هرچه خط روند ایده التر، اعتبار بیشتر و در نتیجه، بازدهی معاملاتی شما بیشتر خواهد بود.
روند و خط روند انواع روند ها
مفهوم حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال | بیدارز
در مطالب قبلی دسته آموزش تحلیل تکنیکال مجله اینترنتی بید ارز بیان شد که قیمت ها در برخی قله ها و دره ها حرکت می کنند و جهت آن قله ها و دره ها روند بازار را تعیین می کند. اکنون بیایید برای آن قله ها و دره ها نام های مناسب خود را تعریف کنیم و در عین حال مفاهیم پشتیبانی و مقاومت را معرفی کنیم.
اصطلاحات توصیفی نشان میدهد که پشتیبانی یک سطح یا منطقه از نمودارهای بازار است که در آن علاقه به خرید به اندازه کافی قوی برای غلبه بر فشار فروش است. درنتیجه کاهش متوقف شده و قیمت ها دوباره برمی گردد. معمولاً سطح حمایت توسط واکنش های نزولی مشخص می شود.
در شکل زیر نقاط ۲ و ۴ سطح حمایت را در روند صعودی نشان می دهند. (نگاه کنید به هر دو شکل). مقاومت برعکس پشتیبانی است و سطح قیمتی را در بازار نشان میدهد که فشار فروش بر فشار خرید غلبه می کند و باعث پیشبرد قیمت می شود. معمولاً سطح مقاومت با نقطه اوج قبلی مشخص می شود.
در شکل بالا نقاط ۱ و ۳ سطح مقاومت هستند و روند صعودی را نشان میدهد. در روند صعودی، سطح حمایت و مقاومت الگوی صعودی را نشان میدهد. شکل زیر روند نزولی را با قله ها و فرورفتگی های نزولی نشان میدهد.
در روند نزولی، نقاط ۱ و ۳ سطح حمایت و نقاط ۲ و ۴ سطح مقاومت در برابر بازار هستند. در روند صعودی، سطح مقاومت در حالت صعودی متوقف شده و معمولاً در بعضی از نقاط فراتر می رود. در روند نزولی، سطح پشتیبانی برای متوقف کردن دائمی کافی نیست، اما قادر است حداقل به طور موقت از آن پشتیبانی کند.
داشتن درک کاملی از مفاهیم پشتیبانی و مقاومت برای درک کامل مفهوم روند ضروری است. برای ادامه روند صعودی، هر سطح از سطح پشتیبانی بعدی باید بالاتر باشد. هر سطح مقاومت باید بالاتر از سطح قبل آن باشد. اگر روند صعودی رو به پایین حرکت کند، ممکن است یک هشدار باشد که روند صعودی در حال خاتمه است یا حداقل در حال حرکت از روند صعودی به سمت روند نزولی است.
اگر سطح پشتیبانی نقض شود، ممکن است روند سیر نزولی خود را طی کند. هرگاه که یک روند در حال نزدیک شدن به اوج قیمت خود است؛ روند در یک مرحله بحرانی قرار میگیرد یعنی به طوری که اگر نتواند مقاومت خود را بشکند میتوان شاهد ریزشی شدن آن روند باشیم. تصاویر زیر نمودارها را شکل می دهد که یا نشان دهنده روند معکوس روند در حال پیشرفت یا صرفا مکث در روند موجود است.
چگونگی استفاده از معکوس شدن حمایت و مقاومت
تاکنون ما «حمایت» را به عنوان سطح پایین موج نزولی و «مقاومت» به عنوان سطح بالای موج صعودی تعریف کردیم؛ اما همیشه هم به این صورت نیست. این ما را به سمت یکی از جنبه های جالب تر و کمتر شناخته شده پشتیبانی و مقاومت سوق می دهدT وارونگی نقش آنها است. مثالی از روند معکوس، عدم ناتوانی قیمت در عبور از مقاومت قبلی و همچنین برگشت قیمت و شکسته شدن حمایت قبلی.
هرگاه سطح حمایت یا مقاومت میزان قابل توجهی نفوذ کند، نقش های خود را معکوس می کنند و برعکس می شوند. به عبارت دیگر، یک سطح مقاومت به یک سطح حمایت تبدیل می شود و سطح پشتیبانی نیز تبدیل به سطح مقاومتی می شود. برای درک تعریف روند نزولی اینکه چرا این اتفاق می افتد، شاید مفید باشد که روان شناسی ایجاد سطح حمایت و مقاومت را مورد بحث قرار دهیم.
در نمودار فوق مثالی از برگشت روند. ناتوانی قیمت در عبور از مقاومت قبلی در نقطه ۵ و همچنین برگشت قیمت و شکسته شدن حمایت قبلی در نقطه ۴ باعث ایجاد یک روند بازگشتی نزولی می شود
روان شناسی حمایت و مقاومت
برای روشن شدن این موضوع بگذارید شرکت کنندگان در بازار را به سه دسته تقسیم کنیم: خریداران، فروشندگان و کسانی که تصمیم نمی گیرند.
- خریداران معامله گرانی هستند که قبلا چیزهایی را خریداری کرده اند.
- فروشندگان کسانی هستند که قبلا خود را به فروش متعهد کرده اند.
- کسانی هم که تصمیم نگرفته اند نمی دانند که بفروشند یا خریدار باشند.
بیایید فرض کنیم که یک قیمت از منطقه ای شروع به رشد می کند که قیمت ها مدتی در آن بازه قیمتی نوسان داشته اند.
خریداران (کسانی که در نزدیکی منطقه حمایتی خریداری کرده اند) خوشحال هستند، اما از نخریدن بیشتر پشیمان می شوند. اگر بازار دوباره به نزدیکی سطح حمایت برگردد، می تواند به خرید بیشتری منجر شود. فروشنده اکنون متوجه شده است یا به شدت مشکوک است که در موقعیت نامناسبی قرار دارد. اینکه تا چه حد از آن منطقه حمایت فاصله گرفته است، تأثیر زیادی در این تصمیمات خواهد داشت.
فروشندگان امیدوار هستند و دعا می کنند که بازار به سطحی که آنها فروش انجام داده اند برسد. کسانی که در حاشیه نشسته اند را می توان به دو گروه تقسیم کرد: کسانی که هیچ گاه موقعیتی نداشتند و کسانی که به هر دلیلی، پس از مدت ها با فروش در سطح حمایت قبلی از بازار خارج شده اند.
این گروه مطمئناً به خاطر فروش بی موقع پشیمان هستند. گروه نهایی، افراد بدون تصمیم، اکنون می دانند که قیمت ها بالاتر می رود و تصمیم می گیرند که در فرصت خرید بعدی، وارد بازار شوند. هر چهار گروه تصمیم دارند برای موج نزولی بعدی خرید را انجام دهند. همه آنها در آن ناحیه حمایت «منفعت ویژه ای» دارند. طبیعتاً، اگر قیمت ها در نزدیکی نقطه حمایت کاهش پیدا کنند، تمدید خرید توسط هر چهار گروه برای افزایش قیمت ها تحقق می یابد.
هرچه قیمت بیشتر در آن منطقه حمایت باقی بماند، قیمت در آن منطقه شروع به رشد می کند و اهمیت بیشتری پیدا می کند. اگر حمایت باقی بماند، اطمینان خرید ایجاد می کند، زیرا بیشتر شرکت کنندگان علاقه خاصی به آن منطقه دارند. میزان معاملات در منطقه حمایت یا مقاومت از سه طریق قابل تعیین است: میزان زمان صرف شده در آنجا، حجم و چگونگی معاملات اخیر.
هرچه زمان باقی ماندن قیمت در یک سطح حمایت یا مقاومت طولانی تر باشد اعتبار بیشتری در آن سطح ایجاد می شود. به عنوان مثال اگر به مدت سه هفته در یک روند مستقیم یا خنثی معامله ای انجام شود؛ قیمت در آن منطقه شروع به رشد میکند و اهمیت بیشتری ایجاد میکند.
حجم معاملات راه دیگری برای تعیین اعتبار خط مقاومت و حمایت است. اگر سطح حمایت با حجم بالا همراه باشد نشان دهنده تعداد بیشتری از خریداران است و اهمیت این سطح را از زمانی که حجم معاملات کمتر است بیشتر می کند. نمودارهای نقطه و رقم روزانه که وضعیت قیمت را در طول روز نشان میدهد وسیله خوبی برای سنجش این سطوح است. سومین راه تعیین میزان اعتبار، بررسی حجم معاملات اخیر است.
از آنجا که بازار تحت تأثير عکس العمل خریدار و فروشنده است. این مسئله به روی سطح مقاومت و حمایت نیز تأثیر می گذارد و پتانسیل و قدرت بیشتری به این سطوح میدهد. حال بگذارید این حرکت را بچرخانیم و تصور کنیم که به جای افزایش قیمت، به سمت کاهش حرکت کند. در مثال قبلی، به دلیل پیشرفت قیمت ها، واکنش ترکیبی شرکت کنندگان در بازار باعث شد تا هرگونه واکنش نزولی با خریدهای اضافی درنتیجه ایجاد پشتیبانی جدید روبه رو شود.پ
با این حال، اگر قیمت ها شروع به کاهش و حرکت به زیر سطح حمایت کنند، واکنش درست برعکس می شود. همه کسانی که در منطقه حمایت خریداری کرده اند، اکنون می دانند که اشتباه کردند. سطح حمایت قبلی به دلیل بالا بودن تمایل برای خرید بود اما حالا همه چیز برعکس شده است. چیزی که به سطح قبلی اعتبار زیادی داده، تعداد معاملات بالا بود و این چیزی است که حالا آن را به یک مقاومت تبدیل کرده است. تمام عواملی که تحت تأثیر عملکرد خریداران و فروشندگان و کسانی بود که بلاتکلیف بودند حالا باعث ایجاد یک مقاومت برای موج ها شده است. مکث و تأمل در مورد اینکه چرا الگوهای قیمتی که توسط نمودارها و مفاهیمی مانند حمایت و مقاومت انجام می شود مؤثر واقع می شود، مفید است.
این به دلیل جادوی تولید شده توسط نمودارها یا برخی خطوط ترسیم شده در آن نمودارها نیست. این الگوها به این دلیل کار می کنند که تصاویری از آنچه که در حقیقت فعالان بازار انجام می دهند ارائه دهند و ما را قادر می سازند تا واکنش های آنها را نسبت به رویدادهای بازار مشخص کنیم. تحلیل نمودار درواقع مطالعه روان شناسی انسان و واکنش معامله گران نسبت به تغییر شرایط بازار است.
متأسفانه از آنجا که ما در دنیای پرتحرک بازارهای مالی زندگی می کنیم، تمایل داریم به اصطلاحات نمودار و اصطلاحات میان بر متکی باشیم که در وهله اول از نیروهای اساسی که تصاویر را در نمودارها ایجاد کرده اند غافل می شویم. دلایل روان شناختی صحیحی وجود دارد که نشان میدهد سطح حمایت و مقاومت در نمودارهای قیمت قابل شناسایی است و چرا می توان از آنها برای پیش بینی حرکت بازار استفاده کرد.
حمایت تبدیل به مقاومت می شود و بالعکس
نفوذ قیمت در سطح حمایت به مقدار کافی باعث می شود که این سطح تبدیل به محدوده مقاومت شود و بالعکس. هرچه نفوذ قیمت در خطوط حمایت و مقاومت بیشتر باشد درجه اعتبار این خطوط بیشتر است و این قانون خصوصا در زمانی که خطوط شکسته می شود نقش معکوس پیدا می کند و اهمیتش بیشتر است. هرچه میزان نفوذ قیمت در خطوط حمایت و مقاومت بیشتر شود لرزش این خطا ها بیشتر خواهد شد. این مسئله زمانی اهمیت بیشتری پیدا می کند که خطوط شکسته شوند و نقش معکوس پیدا کنند.
شکل زیر در روند صعودی خط حمایت با نفوذ قیمت به داخل آن شکسته شده و تبدیل به خط حمایت می شود. در روند نزولی خط حمایت به وسیله موج های نزولی بعدی شکسته شده و به سطح مقاومت تبدیل می شود. ملاحظه کنید که سطح حمایت در نقطه ۱ به سطح مقاومت در نقطه ۴ تبدیل شده است.
همان طور که ذکر شد خطوط حمایت و مقاومت زمانی شکسته می شوند که قیمت به حد کافی در آنها نفوذ کند و نقش معکوس پیدا کند، اما منظور از مقدار کافی چقدر است؟ در این باره نظرات متفاوتی وجود دارد. به عنوان معیار بعضی از تحلیل گران ۳ درصد نفوذ را معیار قرار می دهند.
برای مقاومت هایی با مدت زمان کمتر حد کمتری مثلا ۱ درصد معیار است. در واقع هر معامله گری باید شخصا درباره اعتبار نفوذ تصمیم گیری کند. به یاد داشته باشید که خطوط مقاومت و حمایت تنها زمانی تعویض نقش می کنند که قیمت به اندازه کافی تغییر کرده باشد تا بتوان معامله گران را متقاعد کرد که اشتباهاتشان را اصلاح کنند.
دیدگاه شما